اعتقادی - کلامیعلوم قرآنیمعارف قرآنیمقالات

مصونیت قرآن از تحریف

samamosیکی از افترائاتی که به کتاب وحیانی قرآن از سوی دشمنان آگاه و دوستان نادان زده می شود، مساله تحریف قرآن است. هر یک از طوائف و فرقه های مذهبی برای اثبات حقانیت خود، دیگری را متهم به باور نادرست تحریف می کند. این گونه است که دشمنان با سوء استفاده از این اتهامات، مساله تحریف قرآن از سوی مسلمانان را مطرح می کند و به این شیوه در حقانیت قرآن و دین اسلام تشکیک و تردید ایجاد می کند تا مسلمانان را به سوی باطل خود دعوت کند.

این در حالی است که خداوند در آیات بسیار از مصونیت قرآن از هر گونه راهیابی باطل و تحریف در آن سخن به میان آورده است و خود را حافظ قرآن بر می شمارد. این بدان معناست که اتهام هر یک از فرقه ها و مذاهب اسلامی نسبت به باور تحریف، بر خلاف آموزه های وحیانی قرآن و اتهام دیگری به چنین باوری، باور به ناتوانی خداوند از حفظ و مصونیت قرآن از تحریف و راه یابی باطل در آن است.

به سخن دیگر، اتهام هر فرقه ای به باور تحریف، به معنای تکذیب قرآن، اعتقاد به ناتوانی خداوند و کفر نسبت به آموزه قرآنی حافظیت خداوند از قرآن است.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا مساله مصونیت قرآن از هر گونه تحریف و بطلان را اثبات و باور به تحریف را دروغی آشکار، گناهی بزرگ، اتهامی ناروا و تشکیک در ذات الهی و قدرت و قول خداوندی معرفی کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ویژگی های قران از زبان قرآن

از نظر همه مسلمانان، قرآن وحی نامه اعجاز الهی به زبان عربی است که عین الفاظ آن به وسیله فرشته امین وحی یعنی جبرئیل از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر (ص) یک بار به صورت اجمالی و دفعی انزال و دست کم یک بار به صورت تفصیلی و تدریجی در مدت بیست و سه سال تنزیل یافته است و آن حضرت(ص) آن را بر گروهی از یاران و اصحاب خود خوانده و کاتبان وحی آن را با نظارت مستقیم و مستمر حضرت پیامبر(ص) نوشته اند و حافظان بسیار هم از میان اصحاب آن را حفظ و به تواتر نقل کرده اند.

بر اساس باور همه مسلمانان، قرآن در عصر پیامبر(ص) مکتوب بوده هر چند که مدون نبوده است و بعدها از سوره فاتحه تا سوره ناس در 114 سوره مدون گردیده است. هم چنین به باور همه مسلمانان جهان در طول تاریخ، متن قرآن مقدس ، متواتر و قطعی الصدور است.(دانشنامه قرآن، خرمشاهی، ج 2 ، ص 1630)

خداوند برای قرآن ویژگی های بسیاری را مطرح کرده است که از مهم ترین آن ها در ارتباط با مساله عدم تحریف و مصونیت آن از تحریف و راه یافتن باطل در آن می توان به ویژگی هایی چون اتقان قرآن اشاره کرد.

خداوند در آیه 58 سوره آل عمران و نیز 1 سوره یونس، قرآن را دارای شرافت ، استحکام و اتقان بر می شمارد، چرا که بر اساس زبان شناسی عربی، مقصود از ذکر حکیم این است که قرآن از شرافت و استحکام برخوردار بوده و به دور از هر گونه تضاد و اختلاف در تعالیم و آموزه هایش می باشد.(لسان العرب، ابن منظور، ج 5 ، ص 51 ذیل واژه ذکر)

آیاتی بسیاری از جمله آیه 2 سوره لقمان ، 1 سوره زمر و 2 سوره جاثیه و احقاف، اتقان قرآن را جلوه از حکمت الهی بر می شمارد.

خداوند هم چنین در بیان ویژگی های قرآن، آن را سخن الهی بر می شمارد که جهت اتمام حجت بر انسان نازل شده است.(نساء، آیه 174 و نیز 34 و 46 سوره نور و آیات دیگر) زمانی قرآن می تواند حجت باشد که از ویژگی اتقان برخوردار بوده و دور از هر گونه باطل و تحریفی باشد.

قرآن برهانی از سوی خداوند بر مردمان است (نساء ، آیه 174 و نیز مجمع البیان، ج 3 و 4 ، ص 226) و برهان بودن قرآن به آن است که از هرگونه باطل و تحریفی در امان باشد. چنان که قرآن حبل الله و ریسمان محکم الهی و وسیله اتصال به خداوند می باشد(آل عمران ، آیه 103 و نیز کشاف، زمخشری، ج 1 ، ص 394) و بر مردمان است که به این ریسمان الهی اعتصام و بیاویزند(آل عمران، آیات 102 و 103) بنابراین می بایست قرآن این ریسمان الهی به گونه باشد که ارتباط را به طور کامل ایجاد و برقرار کند و در آن تحریف و تصحیف راه نیابد.

از دیگر صفاتی که خداوند برای قرآن در ارتباط با مساله عدم تحریف بیان می کند، حقانیت آن است (بقره ، آیات 176 و 252 و آل عمران، آیات 3 و 108 و آیات دیگر قرآن) چنان که قرآن کتابی مبین و سراج منیر و راه روشن و صراط مستقیم و میزان می باشد(احزاب آیه 46 و انعام آیه 153 و آیات دیگر)

خداوند صفات دیگری را برای قرآن بر می شمارد که بیانگر آن است که در قرآن هیچ گونه انحراف، کژی و باطل و تحریف و مانند آن راه نمی یابد. به عنوان نمونه در آغاز سوره بقره قرآن کتابی معرفی شده که " لاریب فیه" است.

عصمت پیامبر در همه مراتب از تلقی ، حفظ و بیان قرآن، چنان که خداوند فروفرستاده است، موجب می شود تا قرآن از هرگونه تحریف ، انحراف و کژی و باطل در امان ماند(اسراء ،آیات 73 و 74) و در مراتب پس از آن نیز حافظ بودن خداوند قرآن در از هر گونه خطر تحریف و بطلان و نابودی نگه می دارد چنان که خواهد آمد.

مصونیت از تحریف

خداوند در آیاتی از جمله آیه 15 سوره یونس به این نکته توجه می دهد که حتی پیامبر(ص) مجاز نیست تا از پیش خود در قرآن و کلمات و الفاظ قرآنی تصرف کند. این در حالی بود که در قرآن مواردی از نسخ آیات وجود دارد و همین مساله موجب شده بود تا مشرکان پیامبر(ص) را متهم به تبدیل و نسخ آیات قرآن کنند و خداوند در آیه 101 سوره نحل این اتهام را نادرست دانسته و به شدت با آن مخالفت می کند؛ چرا که روحیه انقیاد و اطاعت پذیری محض پیامبر(ص) نسبت به فرمان ها و وحی خداوند، مانع هرگونه تبدیل و تفسیر قرآن به دست آن حضرت (ص) است.(یونس ،آیه 15)

به سخن دیگر، ترس و خوف آگاهانه پیامبر(ص) از عذاب بزرگ قیامت، مانع هر گونه تبدیل در قرآن از سوی آن حضرت (ص) می شود.(همان)

از این آیه و نیز آیه 17 سوره یونس بر می آید که تبدیل و تفسیر احکام و معارف قرآن از پیش خود نیز سب قرار گرفتن در زمره ستمکارترین افراد و افتراء زننده دروغین بر خداوند می شود و انسان می بایست از این عمل نیز هراسان و خوفناک باشد؛ چرا که خشم الهی و عذاب اخروی را به دنبال می اورد. این در حالی است که بسیاری از افراد بی آن که هیچ شناختی از قرآن و آموزه های وحیانی آن داشته باشند مطالبی را به نادرست به قرآن نسبت می دهند و در معارف الهی قرآن از پیش خود تصرف می کنند و تغییر و تبدیل روا می دارند.

این همان چیزی است که در برخی از آیات قرآنی از جمله آیه 199 سوره آل عمران به تجارت و سوداگری با آیات قرآن از آن یاد شده است. از آیه هم چنین این معنا به دست می آید که اهل کتاب و دشمنان اسلام با توجه به روحیه خشوع مومنان در برابر خداوند، می کوشند تا به سوداگری با آیات قرآن اقدام کنند، ولی وجود گروهی از مومنان اهل کتاب که از این کار بیزاری می جویند خود موجب دلگرمی پیامبر(ص) و مومنان است؛ چرا که این مخالفت ها خود موجب می شود تا دشمنان کم تر بتوانند به اهداف خود برسند.

البته از آیه 27 سوره کهف این معنا به دست می آید که هیچ کس نمی تواند در کلمات قرآنی تبدیل و تغییر ایجاد کند و در حقیقت قرآن مصون از هر گونه تغییر و تبدیل می باشد، ولی تغییر و تبدیل در احکام و معارف قرآنی با تفسیرهای ناروا شدنی است.

به سخن دیگر آن چه اتفاق می افتد تحریف قرآن در کلمات و الفاظ آن نیست بلکه در تفسیر معارف و احکام آن است که از سوی برخی از آگاهان و ناآگاهان اتفاق می افتد. بنابراین قرآن کتابی است که هرگز کلمات آن قابل تغییر و تبدیل نیست و خداوند آن را از این گونه تحریف ها حفظ و مصون نگه می دارد.(کهف ،آیه 27)

خداوند در آیه 9 سوره حجر به صراحت اعلام می دارد که خود حافظ قرآن خواهد بود. بنابراین قرآن جاودانه تا آخر زمان مصون از هر گونه تحریف و راه یابی باطلی باقی خواهد ماند. از آیه 115 سوره انعام نیز بر می آید که شنوایی و علم مطلق خداوند پشتوانه حفظ و مصونیت یابی و جاودانگی قرآن در آخر زمان است. این جاودانگی و حفظ قرآن است که موجب جاودانگی احکام و معارف قرآنی خواهد بود که در آیاتی از جمله 19 و 115 سوره انعام و 9 سوره حجر به آن تاکید شده است.

قرآن هم چنین کتابی عزیز و شکست ناپذیر و مایه عزت مندی است (یس، ایات 2 و 5 و نیز زمر ، ایه 1) این کتاب مصون و منزه از هر باطل و تحریف و کژی و انحرافی است(کهف ،ایه 1)

از آیه 105 سوره اسراء این معنا اثبات می شود که قران از هر نوع باطل در هنگام تنزیل از سوی خداوند بر پیامبر(ص) و نزولش مصون و محفوظ است؛ چنان که از آیه 37 نیز استفاده می شود که قرآن از هر گونه افترایی مصون و محفوظ می باشد.

این مصونیت قرآن از هر گونه باطل و تحریف بارها و بارها در آیاتی از جمله 41 و 42 سوره فصلت و 11 تا 16 سوره عبس و 19 تا 27 سوره تکویر تکرار شده و در آیه 52 سوره حج و آیات 192 تا 211 سوره شعراء نیز محفوظ بودن قرآن و ایات آن از هر گونه دخل تصرف غیر انسانی مانند تصرفات شیطان تاکید شده است؛ چرا که حکمت خداوند و فلسفه ارسال کتب و رسل می طلبد تا خداوند قرآن را به عنوان آخرین کتاب وحیانی تا آخر زمان از هر گونه تحریف و باطلی حفظ کند ؛ چنان که این معنا در آیات 41 و 42 سوره فصلت مورد تاکید قرار گرفته و گفته شده است که حکمت الهی مقتضای حفظ و مصونیت قرآن می باشد.

تحریف ناپذیری قرآن

به هر حال قرآن، کتابی جاودانه و غیر قابل تبدیل و تحریف است و خداوند بر این معنا در آیاتی از جمله آیات پیش گفته تاکید داشته است.

خداوند در آیه 15 سوره مریم تحریف کلام خدا و قرآن را حتی خارج از قلمروی اختیارات پیامبر(ص) می داند و خود را حافظ قرآن از هر گونه تحریفی معرفی می کند.(حجر ،ایه 9 و کهف ، آیه 27 و فصلت ، ایه 42 و جن ، آیات 26 و 28 ) از نظر قرآن، وظیفه حفظ و نگه داری قرآن بر عهده خداوند است و خداوند خود این مسئولیت را به عهده گرفته و انجام می دهد.(قیامت ،آیه 17)

همین وعده خداوند به حفاظت همیشگی و دایمی از قرآن ، مهم ترین مانع از هر گونه تبدیل و تغییر و تحریفی در قرآن می باشد(حجر ، ایه 9) بنابراین اتهام تحریف از سوی هر کسی به معنای اتهام ناتوانی خداوند از حفظ قرآن و تکذیب این دسته از آیات قرآنی می باشد.

از آیه 15 سوره یونس چنین بر می آید که ترس از عذاب الهی خود مهم ترین مانع از تحریفات معنایی و تفسیری می باشد و کسانی که به خدا و قیامت باور دارند هرگز به تحریف قرآن و یا تغییر احکام الهی اقدام نمی کنند.

به سخن دیگر، تحریف در الفاظ قرآن هرگز امکان پذیر نیست و خداوند به هر طریقی شده است قرآن خود را حفظ و از این گونه تحریفات مصون می دارد، اما تحریف معنوی شدنی است که به معنای تحریف محتوا و معارف و احکام می باشد و کسانی که به خدا و قیامت باور دارند و از روز جزا می ترسند، هر گز دست به تحریف معنوی نیز نمی زنند.

البته یکی از تهمت هایی که فرقه های اسلامی به یک دیگر می زنند باور به تحریف قرآن است . شگفت این که هر یک دیگری را به این باور متهم می کند و خود را مبرا و منزه از آن می داند. این بدان معناست که هیچ کسی باور به تحریف قرآن ندارد و آن که گفته می شود برای بیرون کردن رقیب از میدان است.

يكى از تهمت‏هايى كه مخالفان شيعه، به شيعه مى‏زنند، اين است كه شيعه، اعتقاد به تحريف قرآن دارد. اين تهمت، هيچ سندى جز ظواهر بعضى از روايات تنقيح نشده ندارد، درصورتى كه اگر چنين ظواهرى، مبناى داورى باشد، در كتب اهل سنت، مطالبى هست كه به روشنى، دلالت بر تحريف قرآن دارد.

در طول تاريخ، دانشمندان شيعه همواره تهمت اعتقاد به تحريف قرآن را قاطعانه رد كرده‏اند ولى متأسفانه حتّى در اين زمان كه دستيابى به منابع شيعه براى مخالفان بسيار آسان است، باز هم همان تهمت را تكرار مى‏كنند و حتّى در موسم حجّ، ايرانيان بخصوص روحانيان محترم گاه و بيگاه با اين مسئله روبه‏رو هستند.

البته اين تهمت را كسانى مى‏زنند كه اهل تحقيق و بحث و نظر نيستند، بلكه مى‏خواهند به شيعه حمله كنند و در اين راه از هيچ تهمت و دروغى پرهيز ندارند. جالب اين‏كه اين تهمت‏ها شيعه را در عقايد خود محكم‏تر مى‏كند، چون مى‏بيند كه مخالف او چيزى را به او نسبت مى‏دهد كه در او نيست و به غرض‏ورزى و بى‏تقوايى مخالف خود پى مى‏برد و کذب و دروغ مخالف بر خود وی آشکار می شود و به درستی باور و اعتقاد خود بیش تر آگاه می شود.

آنچه اين نويسندگان در اين تهمت، دستاويز خود قرار داده‏اند، ظواهر بعضى از روايات شيعه است، درحالى كه چنانكه خواهيم ديد، در روايات اهل سنت هم مطالبى وجود دارد كه به روشنى دلالت بر تحريف قرآن مى‏كند ولى اهل سنت آنها را توجيه مى‏كنند.

يعقوب جعفرى در مقاله با عنوان مصونیت قرآن از تحریف می نویسد: عالمانه نيست كه در تبيين عقايد يك مذهب به كتب روايى تنقيح نشده آن مذهب استناد كرد، بلكه بايد كتاب‏هاى اعتقادى و كلامى آن مذهب را درنظر گرفت. اگر بنا باشد با استناد به ظاهر برخى از روايات، به شيعه تهمت تحريف زد، بايد گفت كه اهل سنت نيز قائل به تحريف قرآن هستند، چون در روايات آنها مطالب دالّ بر تحريف به صورت شديدترى وجود دارد. یعقوب جعفری آن گاه نمونه هايى از آن را مى‏آورد که عبارتند از:

در برخى از كتاب‏هاى اهل سنت آمده است كه دو سوره از سوره‏هاى قرآن به نام‏هاى سوره خلع و سوره حفد از قرآن حذف شده است! و جالب‏تر اين‏كه سيوطى متن آنها را هم آورده كه هيچ شباهتى به قرآن ندارد.(سيوطى، الدر المنثور، ج 6، ص 420).

از ابىّ بن كعب و عايشه نقل كرده‏اند كه سوره احزاب از نظر طول به اندازه سوره بقره بود و آيه رجم هم در آن بود(متقى هندى، كنز العمال، ص2،567؛ شوكانى، فتح القدير، ج 1، ص 126 و قرطبى، تفسير، ج 14، ص 113.).

عمربن خطاب در خطبه‏اى كه پس از آخرين حجّ خود خواند، اظهار داشت كه در زمان پيامبر آيه رجم نازل شده بود و ما آن را مى‏خوانديم، ولى اكنون در قرآن نيست.(صحيح بخارى، ج 8، ص 208.).

و نيز همو مى‏گويد: در زمان پيامبر در كتاب خدا مى‏خوانديم: «أن لا ترغبوا عن آباءكم فإنه كفر بكم أن ترغبوا عن آباءكم»( صحيح بخارى، ج 8، ص 208 و صحيح مسلم، ج 4، ص 167.) در حالى كه در مصحف كنونى چنين جمله‏اى وجود ندارد.

همو گمان مى‏كرد كه از قرآن آيه جهاد حذف شده است و به ابن عوف گفت: از چيزهايى كه نازل شده اين است: «أن جاهدوا كما جاهدتم اوّل مرّة» آيا آن را مى‏يابى ما آن را نمى‏يابيم. گفت: آنهم از جمله چيزهايى است كه از قرآن ساقط شده است(كنز العمال، 2،567 – الدّر المنثور، ج 1، ص 106.).

عبداللّه بن عمر مى‏گفت: هيچ يك از شما نگويد كه من همه قرآن را أخذ كردم، او چه مى‏داند كه همه قرآن چيست؟ از قرآن بخشهاى زيادى از بين رفته است. بلكه بايد بگويد آنچه را كه از قرآن ظاهر شده است، گرفته‏ام(سيوطى، الاتقان، ج 3، ص 72 – الدر المنثور، 1، 106.).

ابن شهاب گفت: به ما خبر رسيده كه قرآن بيشتر از اين نازل شده بود، پس روز يمامه دانايان به آن كشته شدند، همان‏ها كه آن را مى‏دانستند و پس از آنها دانسته نشد و نوشته نشد(كنز العمال، ج 2، ص 584.).

ابو يونس غلام عايشه مى‏گفت: در مصحف عايشه چنين بود: «انّ اللّه و ملائكته يصلون على النبيّ يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما و على الذّين يصلون الصفوف الأوّل»( الاتقان، ج 3، ص 73.).

ابى بن كعب گفت: در زمان پيامبر در سوره بيّنه اين جمله هم بود: «لو أنّ لإبن آدم واديين من مال لسأل واديا ثالثا و لا يملأ جوف ابن آدم الا التراب»( مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 132؛ تفسير قرطبى، ج20،ص139.).

ابو موسى اشعرى به سيصد نفر از قاريان بصره گفت: ما سوره‏اى به اندازه برائت مى‏خوانديم كه آن را فراموش كرده‏ام و فقط اين جمله يادم مانده است: «لو كان لإبن آدم واديان من مال لابتغى واديا ثالثا و لا يملأ جوف ابن آدم الا التراب» و نيز سوره‏ى ديگرى را مى‏خوانديم كه مانند يكى از سوره‏هاى مسبحات بود و آن را فراموش كرديم و فقط اين جمله يادم مانده است: «يا ايّها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون فتكتب شهادة في اعناقكم فتسألون عنه يوم القيامة»( صحيح مسلم، ج 3، ص 100 .).

زر ابن حبيش گفت: ابى بن كعب به من گفت: سوره احزاب را چند آيه مى‏شماريد؟ گفتم: 73 آيه. گفت: هرگز! من اين سوره را ديدم كه به اندازه سوره بقره بود و آيه رجم هم در آن بود: «الشيخ و الشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة»( الاتقان، ج 3، ص 72.).

مالك ابن انس مى‏گفت: سوره برائت به اندازه سوره بقره بود كه مقدارى از اول آن ساقط شد كه بسم اللّه هم جزء آن بود.( الاتقان، ج 1، ص 184.)

حذيفة بن يمان گفت: شما فقط يك چهارم سوره برائت را مى‏خوانيد و نام آن را سوره توبه گذاشته‏ايد در حالى كه نام آن، سوره عذاب بود.( مستدرك حاكم، ج 2، ص 330. )

ابن عباس در باره آيه: «حتى تستأنسوا و تسلموا على اهلها» گفت: آن از خطاى كاتب است و صحيح آن چنين است: «حتى تستأذنوا و تسلموا».(تفسير طبرى (جامع البيان)، ج 18، 87).

و نيز ابن عباس آيه: «أفلم ييأس الذين آمنوا» را «افلم يتبين الذين آمنوا» خواند، وقتى از او پرسيده شد، گفت: گمان مى‏كنم كه كاتب، آن را در حالى كه خواب آلوده بود، نوشته است. (همان، ج 13، ص 104).

عروة بن زبير سه آيه از قرآن به نظرش غريب مى‏آمد، آنها را از عايشه پرسيد او گفت: اى پسر خواهرم اين، كار كاتبان بود و آنها در كتابت خطا كرده‏اند.(الاتقان، ج 1، ص 182).

در كتاب‏هاى اهل سنت نمونه‏هايى از اين قبيل كه نقل كرديم بسيار است و ظاهر آنها دلالت بر تغيير و تحريف قرآن دارد ولى اهل سنت همه آنها را توجيه مى‏كند. آيا شايسته است كه كسى به استناد اين روايات به اهل سنت نسبت دهد كه آنها قايل به تحريف قرآن هستند؟

رواياتى كه از طريق شيعه وارد شده و ظاهر آنها دلالت بر تحريف قرآن دارد، خيلى كمتر و كمرنگ‏تر از آنهاست و بسيارى از آنها از نظر سند ضعيف است و علماى شيعه آنها را ردّ يا توجيه كرده‏اند.

بنابراين اگر آن گروه از اهل سنت كه به شيعه تهمت تحريف مى‏زنند، به ديده انصاف بنگرند و به راستى در صدد كشف حقيقت باشند، بايد به كتاب‏هاى اعتقادى و كلامى آنها مراجعه كنند نه روايات تنقيح نشده‏اى كه قابل رد يا توجيه هستند، همان گونه كه با روايات خود چنين كرده‏اند.

از آن چه گذشت می توان به دست آورد که روایاتی که در کتب فرقه های اسلامی وجود دارد، روایات جعلی و غیر معتبری است که بر خلاف نص قرآنی ، قایل به تحریف شده است. بنابراین حکم آن است که این دسته روایات می بایست به دیوار زد چرا که بر خلاف نص قرآنی دلالت بر تحریف دارد. البته برخی از این روایات از باب تفسیر و یا بیان مصادیق و از باب جری و تطبیق می باشد نه این که خواسته باشد بگوید که در قرآن این مطالب بوده و حذف شده و یا تحریف شده است.

از همه فرقه ها و مذاهب اسلامی، می توان کتب بسیاری را یافت که عقیده تحریف را باطل دانسته و مصونیت قرآن را اثبات کرده اند. بنابراین ، قول به تحریف قول باطل و خلاف نص قرآن می باشد و می بایست از سوی همه مسلمانان چنان که تاکنون بوده ، انکار شود. در رابطه با مصونیت قرآن از تحریف می توان به کتبی چون مصونيت قرآن از تحريف ، نوشته محمد هادی معرفت، مصونيت قرآن از تحريف در نگاه فيض كاشانى, حمید رضا فهیمی تبار؛ عقاید امامیه در مصونیت تحریف قرآن از تحریف از نظر شیخ صدوق و دیگر بزرگان مراجعه کرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا