اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

مشورت، شیوه ها و اهداف آن

بسم الله الرحمن الرحیم
مشورت و مشاوره و شور کردن یکی از راه های افزایش اطلاعات و دانش و آگاهی در مسایل زندگی به ویژه در مسایل کلی و اجتماعی است. در آموزه های قرآنی، یکی از شیوه ها و روش های اصلی در سبک زندگی اسلامی، شور و مشورت گرفتن است. پیامبر(ص) نیز مامور می شود تا در مسایل مهم اجتماعی از مومنان مشورت بگیرد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن است تا اهمیت شوری و مشورت و مشاوره را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
معنا و مفهوم شناسی شوری
شور اسم مصدر در زبان عربی در معنای برداشت عسل، بر بام آمدن، اشاره کردن، مشورت دادن و نصیحت کردن و مانند آن آمده است. اصل این کلمه از واژه «شور» در لغت سریانی و به معنای گردآوری و برداشت عسل است.(لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه شور؛ و نیز منتهی الارب، ناظم الاطباء و دیگر فرهنگ نامه ها) این لغت در زبان عربی به همین معنا و نیز معنای نصیحت و پند و اندرز به کار رفته است، گویی مشاور شخص مشورت گیرنده و مشورت دهنده را به سوی شیرینی اشاره و راهنمایی می کند و راه درست برای شیرینی کام و فرجام نیک در کاری را نشان می دهد.
البته ممکن است از لغت شور سریانی، به معنای رفتن روی بلندی و پشت بام باشد که در زبان عربی نیز به همین معنا در السنه مردم رایج است. بر این اساس، مشورت و مشاوره به معنای کمک گرفتن از کس یا چیزی برای رفتن به پشت بام و بلندی جهت سلطه و احاطه بر امر یا چیزی باشد. پس کسی که نصیحت و مشورت می گیرد، خود را بر بلندی و بامی قرار می دهد که احاطه بر امر خود می یابد.
واژه مشورت به معنای مشورت گرفتن در امور زندگی در قرآن آمده است. امین الاسلام طبرسی می نویسد: واژه «شورى» بر وزن «فُعلى» به مفهوم گفتگو و مشاوره پيرامون مفاهيم و موضوعات گوناگون براى روشن شدن حق و عدالت آمده است.(مجمع البیان، ذیل آیه 38 سوره شوری)
علامه طباطبایی نیز می نویسد: راغب مى‏گويد: كلمه” تشاور” و” مشاورت” و” مشورت” به معناى استخراج رأى صحيح است، به اينكه آدمى در مواقعى كه خودش در باره كارى رأى صحيح ندارد، به ديگرى مراجعه كند و از او رأى صحيح بخواهد. و اين كلمه از ماده” شور” گرفته شده، عرب مى‏گويد:” شرت العسل” يعنى من عسل را از كندويش استخراج كردم. و در قرآن كريم نيز سخن از” مشاوره” رفته، فرموده:” وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ”.  و كلمه” شورى” به معناى آن پيشنهاد و امرى است كه در باره‏اش مشاوره شود. اين كلمه نيز در قرآن آمده است. خداوند فرموده است:” وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُمْ”. بنا بر آن چه بیان شد، معناى آيه چنين مى‏شود: مؤمنين آنهایی هستند كه هر كارى مى‏خواهند بكنند، در بينشان شورايى مى‏شود كه پيرامونش مشورت مى‏كنند. و از گفتار بعضى از ايشان (تفسير كشاف، ج 4، ص 228) برمى‏آيد كه كلمه” شورى” مصدر است، و بنا به گفته آنان معنا چنين مى‏شود: كار مؤمنين مشاورت در بين خويش است.
به هر حال، چه به آن معنا باشد و چه به اين معنا، در اين جمله اشاره‏اى است به  اينكه مؤمنين اهل رشد هستند، و كارى مى‏كنند كه در واقع هم بايد بكنند، و در به دست آوردن و استخراج رأى صحيح دقت به عمل مى‏آورند، و به اين منظور به صاحبان عقل مراجعه مى‏كنند.(المیزان، ذیل آیه 38 سوره شوری)
با توجه به آن چه گفته شد باید گفت: شورا در اصل به معنی مکیدن زنبور از شیره گلها است؛ و کسی که با دیگران مشورت می کند، آراء نظرات آنان را دریافت می کند؛ یعنی همانطوری که زنبور عسل با تلاش و جستجو گلها و گیاهان مناسب را شناسایی و سپس شیره آنها را می مکد پس از آن در درون خود آن را پالایش و سپس به صورت عسل شیرین خارج می سازد، و انسان از آن استفاده می کند، هم چنین انسانها نیز با شناسایی افراد واجد شرائط رأی زنی با آنان  و آراء آنان را می یابد و سپس با مقایسه بین آنها بهترین رأی را جذب و بکار می بندد. از همین روست که در تعریف اصطلاحی شورا و مشورت گفته اند: آگاهی از رأی کارشناسان برای رسیدن به بهترین نظریه و رأی، نظری که به صواب و حق نزدیک باشد.
تعریف اصطلاحی مشورت
انسان برای انجام بهتر هر کاری باید از عقول دیگران در کنار تعقل و تفکر خود بهره گیرد. تشکیل جلسات مشورت در راستای همفکری و تعامل در مورد موضوع های و تبادل اطلاعات و دانش جهت تصمیم گیری درست و صحیح امری لازم و ضروری است. مشورت نه تنها منجر به تبادل اطلاعات و دانش و اتخاذ تصمیم درست و مطلوب می شود، بلکه تا اندازه زیادی به بهبود ارتباطات و درک متقابل افراد جامعه از هم دیگر نیز کمک می کند.
مهارت مشورت گیری و مشورت دهی واقعا نیازمند کسب تجربه و دانش از رفتار خود و دیگران است. اصولا مشورت با گردهمایی دو نفر و یا بیش تر در قالب جلساتی مشاوره تحقق می یابد. در مشاوره باید از کسانی استفاده کرد که ویژگی های یک مشاور مناسب و خوب را داشته باشند. از جمله ویژگی ها و صفات مشاور مناسب، آگاهی و شناخت نسبت به موضوع و مشورت دهنده  است؛ زیرا مشاوره بر خلاف موعظه در فضای انتزاعی و کلی انجام نمی گیرد، بلکه در فضای نصیحت و عینی برای مشکلات یک شخص یا اداره یا جامعه انجام می گیرد. مشورت و مشاوره های بسیاری در جامعه انسانی در قالب جلسات اداری و سازمانی یا خانوادگی صورت می گیرد که همگی با آن که عناوین و نام های متفاوتی دارند، ولی در اصل مشورت و مشاوره مشترک هستند.
خداوند برای مفهوم و اصطلاح مشورت در چند آیه مطالب و دستورهایی بیان کرده است. یعنی افزون بر آیه 159 سوره آل عمران و آیه 38 سوره شوری، خداوند در آیه 233 سوره بقره نیز می فرماید: «فان ارادا فصالاً عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما»؛ یعنی اگر در مورد بازداشتن کودک از شیر قصد تصمیم گیری دارید مشورت کنید. در حقیقت این آیه می گوید اگر بخواهید در مورد دیگری حتی اگر کودک شیر خواری باشد تصمیم گیری کنید، باید مشورت نمایید. حالا این مشورت بین پدر و مادر باشد، چنانکه بعضی گفته اند و یا مشاوره با دیگری مثل پزشک باشد و یا اینکه هم پدر و مادر با هم مشورت کنند و هم با صاحب نظران مثل پزشک مشورت نمایند. از این آیه استفاده می شود که پدر یا مادر با همه علاقه و عاطفه ای که به فرزندشان دارند خداوند اجازه نمی دهد در امر تربیت و پرورش فرزندشان استبداد به خرج دهند بلکه باید با هم یا با دیگران مشورت کنند. و بعد از مشورت آنچه را که مصلحت است تصمیم گیری نمایند.
هم چنین خداوند آیه 18 سوره زمر می فرماید: «فبشّر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه؛ پس بندگان مرا که سخن را می شنوند و نیکوترین را پیروی می کنند بشارت ده.» از این آیه نیز این معنا به دست می آید که شنیدن سخن دیگران حتی در قالب مشاوره و پیروی از بهترین آنان چنان که حتی پیامبر(ص) انجام می داد، یک امر عقلایی و سنت اسلامی است که چنان که در آیه 38 سوره شوری بیان شده است.
مشورت و مشاوره وظیفه اسلامی
یکی از وظایفی که خداوند برای مومنان بیان کرده است، مشورت و مشاوره است. خداوند درباره ویژگی هایی جامعه قرآنی و صفات مومنان می فرماید: وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ؛ و كسانى كه [نداى‏] پروردگارشان را پاسخ مثبت‏ داده و نماز برپا كرده‏اند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده‏ايم انفاق مى‏كنند.(شوری، آیه 38)
هر چند که در این امور در قالب خبری آمده است، ولی از نظر دلالت بر وجوب قوی تر از انشاء و امر است. از این جایی که مساله شوری میان امور واجبی چون نماز و انفاق واجب چون زکات آمده است، می توان گفت که مشورت در امور اجتماعی مسلمین به عنوان یک وظیفه در این آیه برای عموم مسلمانان مطرح شده است. بنابراین، نمی توان تنها به استحباب مشورت حکم کرد، بلکه در امور اجتماعی مشورت میان جامعه اسلامی و مومنان یک وظیفه و حکم شرعی است.
امین الاسلام طبرسی می نویسد: و كار تدبير امور جامعه و تمدّن و دنياى آنان در ميانشان براساس تبادل آزادانه افكار و انديشه‏ها و ديدگاه‏ها و مشورت است و با اين سبك و سيستم زندگى مى‏كنند. واژه «شورى» بر وزن «فُعلى» به مفهوم گفتگو و مشاوره پيرامون مفاهيم و موضوعات گوناگون براى روشن شدن حق و عدالت آمده است؛ و از ويژگى‏هاى توحيدگرايان يكى هم اين ويژگى است كه هماره در كارها مشورت مى‏كنند و از خرد و انديشه و آگاهى و تجربه ديگران در پيشرفت درست كارها بهره‏ور مى‏گردند و از تك‏روى و خودكامگى دورى مى‏جويند.
پاره‏اى از انديشمندان برآنند كه اين فراز از آيه در ستايش از «انصار» فرود آمده است، چرا كه آنان در جاهليت و حاكميت بيداد نيز، هنگامى كه در انديشه كار بزرگى بودند، بر گرد هم مى‏نشستند و به مشورت مى‏پرداختند و آن‏گاه پس از تبادل نظر، براساس بهترين ديدگاه عمل مى‏كردند، از اين رو خداى فرزانه آنان را به خاطر اين كار انسانى و بزرگشان مى‏ستايد.
امّا پاره‏اى بر اين باورند كه منظور از اين «شورى» عبارت از مشورت «انصار» در مورد چگونگى برخورد با پديده رسالت و قرآن شريف و آورنده آن است؛ چرا كه آنان با شنيدن نداى دعوت پيامبر از كنار خانه خدا و دعوت به توحيد و عدالت و هشدار از ستم و گناه، براى در پيش گرفتن يك سياست درست و واقع‏گرايانه در برابر ظهور اسلام و پيامبر در خانه «ابو ايوب انصارى» گرد آمده و در اين مورد به مشورت پرداختند و پس از آن بود كه تصميم گرفتند تا به آن منادى حق و عدالت ايمان آورده و با همه وجود او را يارى كنند.
آيه شريفه نشانگر نقش حساس و سرنوشت‏ساز «مشورت» در زندگى و پاداش آن در پيشگاه خداست. از پيشواى گرانقدر اسلام آورده‏اند كه فرمود: «ما من رجل يشاور احداً الاّ هدى الى الرشد؛ هيچ انسانى در كارهاى خويش به مشورت نمى‏پردازد جز اينكه در پرتو آن به راه رشد و كمال هدايت مى‏گردد.(مجمع البیان، ذیل آیه 38 سوره شوری)
از خصوصیاتی که خداوند برای پیامبر(ص) بر می شمارد می توان به مشورت با مومنان اشاره کرد. این مشورت در قالب انشاء برای پیامبر(ص) واجب شده است و خداوند می فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛ پس به [بركتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار [ها] با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست مى‏دارد.(آل عمران، آیه 159)
امین الاسلام طبرسی می نویسد: «مشورت»: اين واژه اسم است؛ و فعل آن عبارت است از: «شاور»، «يشاور» «مشاورة» و به‏معناى «پيونددادن نظر و ديدگاه خود به ديگرى و استوارساختن آن» آمده است… بااينكه پيامبر گرامى درپرتو وحى، راه درست را همواره مى‏شناسد و به جهت برخوردارى از عصمت، پيوسته از گناه و انحراف مصون است، و به دانستن ديدگاه انسانها و انديشه آنان نيازى ندارد، و نيز از آنجا كه آگاهى مردم اندك و محدود است، چرا خداوند به آن حضرت دستور مى‏دهد كه با مردم مشورت كند، و ثمره مشورت آن بزرگوار با آن آگاهى وصف‏ناپذير با انسانها چيست؟
پاسخهايى كه به اين پرسش داده‏اند، به‏شرح زير است:
1. بباور گروهى دليل اين كار درست و انسانساز اين است كه مشورت پيامبر با ياران، از سويى دلها و جانهاى آنان را از رنجش و آزردگى پاك و پاكيزه مى‏سازد و از سوى ديگر مهر و الفت را ميان او و مردم بيشتر مى‏كند. بعلاوه، به آنان شخصيت و اعتماد به نفس مى‏دهد، و در مى‏يابند كه پيامبر از كوتاهيها و لغزشهايشان مى‏گذرد و به آنان اعتماد دارد و نظرشان را مى‏جويد.
2. و بباور گروهى ديگر هدف از اين دستور آزادمنشانه، افزون بر ثمرات سازنده گذشته، اين است كه جامعه‏ها و تمدّنهاى بشرى و اسلامى به آن گرانمايه عصرها و نسلها اقتدا كنند و از او درس گيرند و از خودكامگى بپرهيزند.
3. پاره‏اى مى‏گويند: اين كار پيامبر، به‏منظور بزرگداشت ياران است.
4. و پاره‏اى ديگر بر اين باورند كه منظور و هدف پيامبر از مشورت با ديگران، شناخت نيك‏انديشان و شايسته‏كرداران، از عناصر و جريانات بدانديش و بدخواه و بدرفتار است.
5. و از ديدگاه برخى اين دستور تنها درخصوص نقشه‏هاى پيكار و چگونگى رويارويى با دشمن و مواردى مانند آن بود، نه در ابعاد و مسايلى كه آن حضرت از راه وحى دريافت مى‏داشت.
«فاذا عزمت فتوكّل على‏اللّه انّ اللّه يحبّ المتوكّلين» و پس از اين مراحل چندگانه، آنگاه كه بر انجام كارى تصميم گرفتى، برخدا توكّل كن و كارت را به او واگذار؛ كه خداوند اعتماد كنندگان به خود را – كه از همه جا و همه كس دل مى‏برند و كار خود را به مهر و تدبير او مى‏سپارند – دوست مى‏دارد.(مجمع البیان، ذیل آیه 159 سوره آل عمران)
هر چند كلمه «الامر» در «شاورهم فى الامر» مفهوم وسيعى دارد و همه كارها را شامل مى شود، ولى به قطع پيامبر صلى اللّه عليه و آله هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد، بلكه در آنها صرفا تابع وحى بود.
بنابراين مورد مشورت، تنها طرز اجراى دستورهای و نحوه پياده كردن احكام الهى بود. به سخن دیگر، پيامبر صلى اللّه عليه و آله در قانونگذارى، هيچ وقت مشورت نمى كرد و تنها در قانونگزاری و چگونگی اجراى قانون، نظر مسلمانان را مى خواست و لذا گاهى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله پيشنهادى را طرح مى كرد مسلمانان نخست سؤال مى كردند: آيا اين يك حكم الهى قانونی است كه قابل اظهار نظر نباشد و يا مربوط به چگونگى تطبيق قوانين است؟ پس اگر از قبيل دوم بود اظهار نظر مى كردند و اگر از قبيل اول بود تسليم مى شدند.
انسان باید در مسایل زندگی اش از عقول دیگران با مشورت بهره گیرد چنان که می آید و پس از مشورت به آن چه حق می یابد عمل کند و آن را نادیده نگیرد. رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرماید: مَنِ استَشارَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم يَمحَضهُ النَّصيحَةَ سَلَبَهُ اللّه  لُبَّهُ؛  هر كس برادر مؤمنش با او مشورت كند و او صادقانه راهنمائيش نكند، خداوند عقلش را از او بگيرد.(وسایل الشیعه ج17، ص208)
فواید مشورت
در اهمیت و ارزش و فواید مشورت و شوری سخن بسیار است و روایات بسیاری بر آن تاکید دارد. به عنوان نمونه در روایات آمده که مشاوره با صاحب نظران و عاقلان باعث دریافت حقیقت و دوری از خطاء و لغزش است. امام علی (ع) فرمودند: «الاستشارة عین الهدایة و قد خاطر من استغنی برأیه؛ مشورت عین هدایت است و کسی که تنها به فکر خود اکتفا کند خویشتن را به خطر انداخته است. جامعه ای که فاقد سنت مشورت است در تب و تاب خود محوریها و خودسریها می سوزد و دچار عدم تعادل می شود. از ین رو، برای سلامت در تصمیم گیری ها پیامبر اسلام (ص) به مشورت ارجاع داده و فرموده است: «من اراد امراً فشاور فیه و قضی هدی لارشد الامور؛ هر کس تصمیم به اجرای کاری گیرد و سپس برای آن مشورت کند و انجام دهد به بهترین راه دست یافته است. امام علی (ع) نیز فرمود: «اذا عزمت فاستشر؛ هر گاه عزم کاری کردی مشورت کن؛ زیرا چنان گفته شد و می شود، مشورت کردن مایه پشت گرمی و رسیدن به حق و دوری از خطاء و لغزش و در نتیجه دوری از ندامت و پشیمانی است. امام علی(ع) خود در این باره فرموده است: «شاور ذوی العقول تأمن الزّلل و الندم » با صاحبان خرد مشورت کن تا از لغزش ها و پشیمانیها ایمن گردی. مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام می فرماید: شاوِرْ قَبلَ أَنْ تَعزِمَ وَ فَكِّرْ قَبلَ أَن تُقْدِمَ؛ قبل از اينکه تصميم بگيري مشورت کن و پيش از اينکه به کاري اقدام کني انديشه نما. (فهرست‌غرر، ص ۱۸۳)
البته در مشورت باید حدود آن را شناخت به آن پای بند بود. «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)» می فرماید: المَشوَرةُ لاتكونُ اِلاّ بِحدودِها فَمَن عَرفَها بِحدوُدِها، وَ اِلاّ كانَت مَضَرَّتُها علي‌المُستَشيرِ اَكثرَ مِن مَنفَعَتِها؛ مشورت کردن، شرايط و حدودي دارد، مشاوري که با شرايط آن آشنا باشد نتيجة مثبت و مطلوبي خواهد داشت وگرنه ضرر آن براي مشورت‌خواه بيش از منفعتش خواهد بود! (بحار، ج ۷۵، ص ۱۰۶)
مشورت و مشاوره به منظور فواید گوناگون و متنوعی انجام می گیرد که برخی از آن ها عبارتند از:
1. شناخت دقیق هدف: اگر کسی بخواهد هدف و غایت کاری را بشناسد و با انگیزه بهتر و قوی تر در کاری وارد شود، می تواند از دیگران مشورت بگیرد؛ زیرا کسانی هستند که مسیری را تا پایان رفته اند. پس دیگر نیازی نیست که با آزمون و تجربه، میزان موفقیت و یا عدم موفقیت را به دست آورد و هزینه ای را بر خود تحمیل کند؛ بلکه می توان با مشورت، هدف را درست تشخیص داد. پس کسی که اصلا از اهداف و غایات کارش خبر ندارد، می تواند با بهره گیری از خبرگان، شناخت نسبی یا کاملی از هدف به دست آورد. امیرمومنان (ع) می فرماید: خَوافيِ الاُمورِ تَكشِفُها المُشاوَرَةُ؛ با شور و مشورت، آراء پنهان و امور خُفته آشکار مي‌گردد. (فهرست‌غرر، ص ۱۸۳) انسان اگر بخواهد به هدف خویش برسد و راه رشد را از راه نادرست و گمراهی بازشناسد نیازمند مشاوره است. امام حسن عليه السلام می فرماید: ما تَشاوَرَ قَومٌ إِلاّ هُدوا إِلى رُشدِهِم؛  هيچ ملّتى با هم مشورت نكردند، مگر آن كه راه درست خود را پيدا كردند.(تحف العقول ص 233)
2. کاهش ابهام از موضوع  و هدف: مشورت همان طوری که شناخت دقیق هدف مفید است، هم چنین می تواند نسبت به ابعاد گوناگون موضوع و هدف نیز مفید باشد. به این معنا که دانش و اطلاعاتی از موضوع و نیز هدف دارد، ولی این اطلاعات جامع و کامل نیست، بلکه همراه با ابهاماتی در موضوع یا هدف است، مشورت می تواند این ابهامات را نیز برطرف سازد.
3. بهینه کردن رفتار فنی: ممکن است انسان در رسیدن به هدفی تجربه کافی نداشته باشد و تنها کلیاتی از ابزارها و سازوکارها را می داند و می شناسد؛ مشورت با اهل و متخصص می تواند رفتارهای فنی را به شخص بیاموزد و بهره مندی از ابزارها  و سازوکارهای رسیدن به هدف را بهینه سازد.
4. تصمیم گیری موثر و به هنگام: گاه لازم است انسان در زمان و مکان و موقعیتی کاری را انجام دهد که زمان و مکان نقش اساسی در تحقق هدف ایفا می کند، به طوری که هر گونه عجله به معنای کال چیدن میوه و بی تاثیری فعالیت باشد همان طوری که تاخیر از زمان مناسب می تواند موجب از دست رفتن هدف یا برخی از آن شود. پس مشورت می تواند در این امر نیز به مشورت گیرنده کمک کند.
5. ایجاد هماهنگی: در برخی از امور دیگران نیز نقش و مسئولیتی دارند، آگاهی از چند و چون وظایف و مسئولیت ها و انجام به هنگام و به موقع هر بخشی از کار که به عهده دیگری است، می تواند در ایجاد هماهنگی و بهبود کار مشورت گیرنده و موفقیت جمعی موثر باشد. بنابراین مشورت می تواند در این زمینه نیز مفید و سازنده باشد و موجب هماهنگی گروه و موفقیت در هدف شود. اصولا در کارهای اجتماعی نیاز است تا این هماهنگی با مشورت رخ دهد، زیرا اجتماع به معنای برآورد نیازهای یک دیگر است به طوری که فقدان یک حرکت یا عمل می تواند اصل هدف را مخدوش یا دسترسی و تحقق آن را با مشکل مواجه سازد.
6. ایجاد تعهد و دلبستگی: در کارهای اجتماعی برای ایجاد حس تعهد و مسئولیت و نیز دلبستگی به کار و انجام آن، مشورت نقش اساسی دارد. درگیر شدن افراد یک اجتماع در کاری که مربوط و مرتبط به آنان است، انگیزه ها را افزایش داده و تعهد در قبال مسئولیت و دلبستگی به کار را نیز بالا می برد.
7. کاهش مقاومت: گاه ممکن است در تحقق هدفی موانعی باشد که از سوی افراد دیگر ایجاد می شود؛ برای کاهش مقاومت یا حتی حذف آن می توان از مشورت با همان کسانی که در مانعیت نقش دارند، میزان مقاومت را کاهش یا حذف کرد؛ زیرا آگاهی دیگران از اهداف مشروع و مقبول و معقول اجتماعی می تواند میزان مقاومت را کاهش دهد. از این روست که اطلاع رسانی نیز همین کارکردها را دارد، با این تفاوت که در مشورت، طرف مشورت احساس تعهد و دلبستگی و مسئولیت می کند و دست از مقاومت و مخالفت بر می دارد یا میزان آن به شدت کاهش می یابد.
8. رفع سوء تفاهم ها: با مشورت می توان سوء تفاهم های موجود در دیگری یا دیگران را نسبت به اشخاص و یا اهداف یا ابزارها و یا حتی سازوکارها بر طرف کرد. مشورت به طور غیر مستقیم دیگری را درگیر هدف می کند و اطلاعات ناقص و نادرست را بر طرف می کند.
9. حل مساله: در هر جامعه ای مسایل بسیاری پدید می آید. از آن جایی که توانایی و دانایی افراد جامعه متفاوت است، طرح مساله در اجتماع در قالب شور و مشورت به بهره گیری از دانایی و توانایی آنان می انجامد و در حل مساله بسیار مفید و سازنده است.
10. رهایی از خطر و شکست: انسانی که مشورت نمی کند به سبب جهل نسبت به موضوع و روش ها و مانند آن ها موجب می شود تا در کارش شکست بخورد. مشورت موجب دانایی و رهایی از شکست در زندگی است. امام على عليه السلام می فرماید: مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا؛  هر كس خود رأى شد هلاك مى شود و هر كس با افراد صاحب نظر مشورت كند در عقل آنان شريك مى شود.(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص500، قصار161) امام على عليه السلام نیز می فرماید : قَد خاطَرَ بِنَفسِهِ مَنِ استَغنى بِرَأيِهِ؛ هر كس خود را، از رأى و نظر ديگران بى نياز بداند، خودش را به خطر انداخته است.( من لايحضره الفقيه ج 4، ص 388، ح 5834) امام صادق (ع) فرمودند : مردمان از آن جهت هلاک می شوند که نمی پرسند.(اصول کافی، الحیاة ج 1، ص 288 ) امام علی(ع) می فرماید: اَلمُستَشيرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السِّقطِ؛ کسي از لغزش و خطا و سقوط مصون مي‌ماند که در کارها با ديگران مشورت مي‌کند. (فهرست غرر، ص ۱۸۳)
11. رهایی از پشیمانی: امام علی علیه السلام می فرماید: ثَلاثٌ مَن کُنَّ فِیهِ لَم یَندَم: تَرکُ العَجَلة، وَ المَشوِرَة، وَ  التوكّل عند العزم على اللّه عزّ و جل؛ سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند، پشمیان نگردد : 1 – اجتناب از عجله، 2 – مشورت کردن، 3 – و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیری.  (بحار الانوار، بیروت، ج 75، ص 81، ح 74 )
12. رهایی از خطا و اشتباه: امام علی علیه السلام می فرماید: المُستَشيرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السَّقَطِ؛ مشورت كننده مصون از خطا است.(تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص442، ح10068) امام علی (ع) می فرماید: مَنِ استَقبَلَ وَجوهَ الآراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطاء، هرکه با آراء گوناگون روبرو شود، نقاط اشتباه و خطای هر کار را خواهد شناخت.(نهج البلاغه، کلمه 164، الحیاة ج 1، ص 287 ) آن حضرت(ع) هم چنین می فرماید: المُستَبِدُّ مُتَهوِّرٌ في الخطأِ وَ الغَلَط؛ آدم مستبد و خودرأي، همواره در کنار پرتگاه‌هاي خطا و غلط‌انداي دست و پا مي‌زند. (فهرست‌غرر، ص ۳۱)
13.  پذیرش عذر : «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)» می فرماید: مَنِ استشارَلَم يُعَدمْ عِنَدالصّوابِ مادِحاً وَ عِندَ الخَطَأِ عاذِراً؛ کسي که مشورت مي‌کند اگر کارش را درست انجام دهد مردم او را مي‌ستايند و اگر اشتباه کند ديگران وي را معذور خواهند داشت. (چون قبلاً مشورت کرده است.) (بحار، ج ۷۵، ص ۱۰۴)
اهداف مشورت
مشورت و مشاوره در راستای این اهداف انجام می گیرد:
1. حل مساله: مشورت می تواند در امور مختلف انجام گیرد. به این معنا که مشورت به هدف شناخت ابزارها، سازوکارها، موانع، مقتضیات و مانند آن ها انجام می شود. یکی از مهم ترین اهداف در مشورت در حوزه فردی و اجتماعی، حل مساله است. به این معنا که برای اشخاص یا جامعه مسایلی است که در حل و فصل آن ناتوان یا جاهل هستند؛ مشورت به آدمی این توانایی و دانایی را می دهد تا مساله یا مسایل خود را با کمک فکری دیگران حل کند. ازآن جایی که انسان هماره با مسائل گوناگونی مواجه است و نسبت به همه دانایی ندارد، باید از عقول دیگران استفاده کرد. از این روست که رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرماید:  ما يَستَغنى رَجُلٌ عَن مَشوَرَةٍ؛ هيچ كس از مشورت بى نياز نيست.(نهج الفصاحه ص497، ح 1637) امام علی(ع) می فرماید: المَشورَةُ تَجْلِبُ لَكَ صوابَ غَيرِك؛ شور و مشورت، نظريات صحيح ديگران را در اختيار تو مي‌گذارد. (فهرست‌غرر، ص ۱۸۳)
2. تصمیم گیری: در مسایل مبهم و پیچیده بسیاری از مردم قدرت در تصمیم گیری ندارند. ابهامات گوناگون در مساله چه در هدف و چه در سازوکارها و ابزارها و توانایی ها موجب می شود که اشخاص سرگردان شوند و قدرت تصمیم گیری را نداشته باشند. این گونه است که برخی به استخاره رو می آورند. در نظام اسلامی آمده است که بهترین کاری که یک مسلمان عاقل و خردمند انجام می دهد، استشاره با دیگران است. البته اگر کسی نتوانست در راه استشاره به تصمیم گیری در مساله برسد می تواند استخاره نماید و وضعیت خود را مشخص سازد. اما استخاره به معنای طلب خیر باید هماره در اندیشه مشورت گیرنده باشد. «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)» می فرماید: اِذا أرَدْتَ اَمراً فَلا تُشاوِرْ اَحداً حَتّي تُشاوِرَ رَبَّكَ… تَقولُ «اَستَخيرُ اللهَ» مِأَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ تَشاوِرُ النّاسَ فَاِنَّ اللهَ يُجري لَكَ الِخَيرَةَ عَلي لِسانِ مَن أَحَبَّ؛ زماني كه كاري را اراده كردي تا با خداي خود مشورت نكردي با احدي مشورت نكن… اول صد مرتبه بگو «استخيرُالله» آنگاه از ديگران نظرخواهي كن، خداوند خير تو را بر زبان هر كسي كه دوست دارد جاري خواهد ساخت. (مكارم‌الأخلاق، ص ۳۶۹). امام علی (ع) درباره اصل مشورت گیری و تاثیر آن در تصمیم گیری های درست و صحیح می فرماید: رایها را، برخی بر برخی دیگر، عرضه کنید ( و آنها را کنار هم نهید )، که رای درست این گونه پدید می آید.رای و نظر را – همچون شیری که برای بیرون آوردن کره آن در میان مشک می ریزند و می زنند – بزنید  تا به وسیله تقابل آرا و برخورد اندیشه ها به نظر درست برسید.(غررالحکم، الحیاة ج 1، ص 287 ) امام علی (ع) هم چنین می فرماید: آراء مردان را به هم بپیوند، و نزدیکترین آنها را به صواب و صلاح، و دورترین آنها را از شک و تردید، برگزین. (مستدرک نهج البلاغه، الحیاة ج 1، ص 288 ) کسی که مشورت می کند از سرگردانی و حیرت بیرون می آید و می تواند تصمیم درست را بگیرد. امام علی(ع) می فرماید: مَن خالَفَ المَشورَةَ اُرتُبِكَ؛ کسي که بعد از مشورت و نظرخواهي، با آن مخالفت کند دچار حيرت و سردرگمي خواهد شد. (فهرست‌غرر، ص ۱۸۴)
3. حل اختلاف: در مسایل اجتماعی چه در حوزه حریم شخصی و خصوصی مانند خانوادگی و چه در مساله اجتماع بزرگ تر جامعه، همیشه اختلافاتی در اهداف و روش ها و ابزارها پدید می آید. مشاوره و مشورت بهترین راه حل اختلاف در این امور است.
4. اشاعه یک فکر و فرهنگ: برای اشاعه یک فکر و فرهنگ در جامعه بهترین راه بهره گیری از مشورت و مشاوره است؛ زیرا دیگران را نیز درگیر مساله کرده و به طور طبیعی واکنش و کنش آنان را بر می انگیزد و زمینه ساز غرقه سازی جامعه نسبت به یک امر مهم اجتماعی می شود و جامعه نسبت به آن واکنش نشان می دهد. این گونه است که می توان یک امر یا کاری را به عنوان یک فرهنگ در جامعه نهادینه کرد. در حقیقت مشورت خود یک شیوه در مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی است.
5. بهره گیری از یک روش یا ابزار: مشورت می تواند در اهداف انجام گیرد و نیز می تواند در موضوع شناسی یا حتی ابزارها و روش ها و سازوکارها انجام گیرد. شناخت از یک ابزار و سازوکار یا روش خود می تواند به عنوان هدف اصلی برای مشورت مطرح باشد.
6. ارزیابی و بازخوردگیری: برای ارزیابی از وضعیت و فعالیت های پیشین و آثار و تبعات آن در قالب بازخوردگیری می توان از ابزار مشورت و مشاوره بهره گرفت؛ زیرا افراد درگیر در این فعالیت میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را به خوبی نمایان می سازند.
7. ایجاد خلاقیت و نوآوری: برای ایجاد خلاقیت در فرد و جامعه می توان از ابزار مشورت و غرقه سازی و درگیر کردن دیگران در مساله بهره برد و از استعداد و توان هایی دیگران برای رسیدن به هدف و مانند آن بهره برد.
8. گزارش دهی و اطلاع رسانی: مشورت و مشاوره همان طوری که در بازخوردگیری می تواند مفید و سازنده باشد، برای کسب اطلاعات و حتی اطلاع رسانی به دیگران در قالب مشورت می توان سود جست. به این معنا که می توان کسانی که درگیر مساله هستند از طریق آنان از میزان موفقیت و تاثیر فعالیت و امر اجتماعی آگاه شد و نیز به کسانی که درگیر مساله هستند اطلاع رسانی غیر مستقیم داشت.
9. متقاعدسازی: برای متقاعد سازی دیگران به انجام کاری یا ابزار یا روشی می توان از مشورت بهره برد.
آثار مشورت و مشاوره
از جمله آثار مشورت و مشاوره می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. توانمندسازی : انسانی که مشورت می گیرد می تواند با توانایی بیش تری در کار وارد شود؛ زیرا دانایی به انسان توانایی نیز می بخشد و عزم عملی او را بر انجام آن جزم اندیشه ای تقویت می کند؛ امام على عليه السلام می فرماید : لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛ هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص478)آن حضرت هم چنین می فرماید:  اِذا اَنكرتَ مِن عَقلِكَ شيئاً فَاقْتَدِ بَرأْيِ عاقِلٍ يُزيلُ ما اَنكَرتَه؛ اگر زماني در فکر و انديشه خود کمبودي احساس کردي و عقلت به جايي نرسيد از نظريات يک عاقل خردمندي پيروي کن تا نقصانت را برطرف نمايد. (شرح‌غرر، ج ۳، ص ۱۸۵)
2. اثربخشی: مشورت موجب می شود تا شخص بتواند با تاثیر بیش تری فعالیتی را انجام دهد؛
3. رشد یابی: امام حسن علیه السلام می فرماید: ما تَشاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشدِهِم؛ هيچ قومى با يكديگر مشورت نكردند، مگر آن كه به راه پيشرفت خود رهنمون شدند.(تحف العقول ص233)
4. افزایش قدرت: هم چنان که در توانمند سازی گفته شد، مشورت موجب افزایش و تقویت عزم آدمی و قدرت بر انجام کار و افزایش آن می شود. کسی که با تردید درکاری وارد می شود، یک گام جلو و یک گام عقب می گذارد و این گونه است که قدرت بر انجام کاری که با تردید همراه است کاهش می یابد؛ اما با عزم و اراده قوی و همت عالی پس از مشورت، قدرت بر انجام کار نیز افزایش چشم گیری می یابد.
5. افزایش سرعت: مشورت انسان را از اما و اگر بیرون آورده و از شک ذهنی و تردید در مقام عمل باز می دارد. این گونه است که به سرعت در کار وارد شده و موفقیت آن را این گونه تضمین می کند.
6. ایجاد اطمینان و اعتماد: وقتی انسان از اما و اگر در مقام ذهن و نظر بیرون آمد در مقام عمل و عزم به اطمینان و سکونت و آرامشی می رسد که موجب تضمین موفقیت می شود. امام علی(ع) می فرماید: المُشاوَرَةُ راحةٌ لَكَ وَ تَعَبٌ لِغَيركَ! ؛ در مشورت کردن، راحتي و آسودگي خيال براي تو است و (امّا) تَعَب و زحمت براي ديگران است! (فهرست غرر، ص ۱۸۳)
صفات و ویژگی های مشاور مناسب
بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، کسی که با او مشورت می شود باید دارای ویژگی ها و خصوصیاتی چون موارد زیر باشد:
1. امانت و صداقت: در هر کاری باید به امین مراجعه کرد؛ زیرا کسی که امین نیست اطلاعات شما را به دیگران منتقل می کند و نمی تواند برای شما مشاور خوبی باشد. اصولا صداقت و امانت  و مانند آن از اصول اولی و شرایط نخست هر مشاوری است. «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم» می فرماید: المُستشارُ مُؤتَمنٌ؛ كسي كه با او مشورت مي‌كنند بايد شخص امين و با صداقت باشد. (الشهاب في‌اَلحِكمِ و الآداب، ص ۵۶) «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام» می فرماید: ظُلْمُ المُستشيرِ ظُلمٌ و خِيانَةٌ؛ ظلم كردن به كسي كه مشورت‌خواهي مي‌كند هم ظلم است و هم خيانت. (فهرست غرر، ص ۱۸۳) «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم» نیز می فرماید: مَن غَشَّ المُسلِمينَ في مَشوَرَةٍ فَقَد بَرِئتُ مِنُه؛ کسي که در مشورت‌خواهي با مسلمانان خيانت کند پيرو من نيست و من از او بيزارم. (العيون، ج ۲، ص ۶۶)
2. متخصص: به این معنا که مشاور باید عالم و دانا و متخصص در آن امری باشد که از او درباره اش مشاوره می گیرند. امام على عليه السلام می فرماید: خَيرُ مَن شاوَرتَ ذَوُوا النُّهى وَالعِلمِ وَاولُوا التَّجارِبِ وَالحَزمِ؛ بهترين كسى كه با او مشورت كنى كسى است كه صاحب عقل و علم و تجربه ها و دورانديشى باشد.( شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم  ج3، ص428، ح4990) به رسول خدا (ص) عرض شد : حزم و احتیاط چیست ؟ فرمود با صاحبان رای مشورت کردن و از آنها پیروی نمودن.  (سفینة البحار ج 1، ص 718 )
3. متعهد: مشاور باید اهل اخلاق و تعهد و امین باشد و اگر خودش از عهده اش بر نمی آید به دیگرانی که توانایی دارند حوالت دهد. امام سجاد عليه السلام می فرماید: حَقُّ الْمُسْتَشِيرِ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأْياً أَشَرْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ أَرْشَدْتَهُ إِلَى مَنْ يَعْلَمُ؛  حقّ مشورت كننده اين است، كه اگر براى راهنمايى او نظر دارى، راهنمائيش كنى و اگر اطلاعى نداشته باشى او را به كسى كه (در آن زمينه) آگاهى دارد راهنمايى كنى.(خصال صدوق، ص 570)
4. صالح: یکی از شرائط مشاوران آن است که از عالمان صالح باشند. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «شاور و العلماء الصالحین فاذا عزمتم علی امضاء ذلک فتوکّلوا علی اللّه؛ با علمای صالح مشورت کنید و چون تصمیم بر اجرای آن گرفتید به خدا توکّل کنید.
5. ناصح : رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرماید: مُشاوَرَةُ العاقِلِ الناصِحِ رُشدٌ وَيُمنٌ وَتَوفيقٌ مِنَ اللّه  فَإِذا أَشارَ عَلَيكَ النّاصِحُ العاقِلُ فَإِيّاكَ وَالخِلافَ فَإِنَّ فى ذلِكَ العَطَبَ؛  مشورت كردن با عاقِل خيرخواه مايه هدايت و ميمنت است و توفيقى است از جانب خداوند، پس هرگاه خيرخواه عاقل تو را راهنمايى كرد، مبادا مخالفت كنى كه موجب نابودى مى شود.(محاسن ج2، ص602، ح25) هم چنین امام کاظم (ع) فرموده است : ای هشام ! همنشینی با دینداران شرف دنیا و آخرت است. و مشورت کردن با عاقل ناصح یُمن است و برکت و رشد، و توفیقی است از خدا؛ پس چون عاقل ناصح به تو رایی اظهار کند، از خلاف کردن آن بپرهیز، که سبب تباهی و هلاکت است.  (تحف العقول، الحیاة ج 1، ص 323 )
6. عاقل : از روایت پیشین این شرط معلوم شده است. (محاسن ج2، ص602، ح25) هم چنین امام على عليه ‏السلام می فرماید: مَن شاوَرَ ذَوِى العُقولِ استَضاءَ بِاَنوارِ العُقولِ؛ هر كس با عقلا مشورت كند، از نور عقل‏ها بهره مى‏برد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص442، ح10080) امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: لا تُشـاوِر اَحمَق وَ لا تَستَعِنَّ بَکَذّابٍ وَ لا تَثق بِمَوَدَهِ مُلُوک؛ با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.(تحف العقول، ص316) امام صادق (ع) فرمود : با مردان عاقل مشورت کن که جز به نیکی فرمان نمی دهند. و از مخالفت رای ایشان بپرهیز که، مخالفت کردن با شخص پرهیزگار عاقل، سبب تباهی دین و دنیا است. (بحارالانوار ج 75، ص 101 – از کتاب  المحاسن؛  الحیاة ج 1، ص 324) پیشوایان حق سفارش کرده اند که با انسان های عاقل مشورت کنید نه افراد کم خرد رسول خدا(ص) فرمود: «استرشدوا العاقل ولاتعصوه فتندموا؛ با انسان عاقل مشورت کنید و او را نافرمانی نکنید که پشیمان می شوید. و باز فرموده است: «مشاورة العاقل الناصح رشدٌ و یمن و توفیق من اللّه فاذا اشار علیک العاقل الناصح فایاک و الخلاف فانّ فی ذلک العطب؛ مشورت با انسان عاقل خیرخواه رشد و برکت و توفیق الهی است پس هرگاه انسان عاقل خیرخواه نظر مشورتی داد از مخالفت با آن بپرهیز که سختی بدنبال خواهد داشت و لذا مشورت با زنان عاقل مورد توجه قرار گرفته است. علی(ع) فرمود: «ایاک و مشاورة النساء الامن جربت بکمال عقل؛ از مشورت با زنان اجتناب کنید مگر آنکه کمال عقلانی او به ثبوت رسیده باشد. «پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم» می فرماید: اِستَشيروا ذَوي العُقولِ تَرشُدُوا وَ لاتَعصُوهُم فَتَندَموا؛
7. با افراد عاقل و صاحب‌خردان مشورت کنيد، به أهداف معقول خود مي‌رسيد و با نظريات آنان مخالفت ننماييد که پشيمان خواهيد شد. (شهاب‌الاخبار، ص ۳۲۱)
8. خداترس: امام على عليه السلام می فرماید: شاوِر فى اُمورِكَ الَّذينَ يَخشَونَ اللّه  تَرشُد؛ در كارهاى خود با افراد خدا ترس مشورت كن، تا راه درست را بيابى.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص442، ح10077) امام صادق (ع) نیز می فرماید: در کار خود با کسانی مشورت کن که از خدای بزرگ بترسند.(بحارالانوار ج 75، ص 98،  الحیاة ج 1، ص 321 ) «امام محمدباقر(عليه‌السلام)» نیز می فرماید: اِستَشِرْ في اَمرِكَ الّذينَ يَخشَونَ اللهَ، در امور خودت با افراد خداشناس، کساني که از خدا مي‌ترسند مشورت کن. (تحف‌العقول، ص ۳۰۲)
9. صادق و راستگو: انسان باید از مشاوره با دروغگو پرهیز کند؛ زیرا مشورت درستی و راستی نمی دهد و آدمی را به هلاکت می افکند. امام على عليه السلام می فرماید : لا تَستَشِرِ الكَذّابَ فَإِنَّهُ كَالسَّرابِ يُقَرِّبُ عَلَيكَ البَعيدَ و يُبَعِّدُ عَلَيكَ القَريبَ؛ با دروغگو مشورت نكن، چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص442، ح10092)
10. دلسوز: امام علی(ع) می فرماید: مُشاوَرَةُ الجاهِلِ المُشفِقِ خَطَرٌ؛ مشورت کردن با آدم دلسوز ولي جاهل و نادان براي انسان خطراتي دارد. (فهرست‌غرر، ص ۱۸۳)
11. اهل اجتهاد: امام علی(ع) درباره ویژگی مشاور می گوید: عَلَي المُشيرِ اَلاِجتهادُ في الرّأيِ وَ لَيسَ عَلَيه ضَمانُ النُّجحِ؛ وظيفة مشاور آن است که حداکثر سعي و کوشش خود را دربارة رأي و صلاحديد به کار ببرد، اما موفقيت در کارها را ديگر ضامن نيست. (فهرست غرر، ص ۱۸۴)
12. شجاع : رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرماید: يَا عَلِيُّ لَا تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرِ الْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ وَ لَا تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّهَا؛  اى على با ترسو مشورت مكن، زيرا او راه بيرون آمدن از مشكل را بر تو تنگ مى كند و با بخيل مشورت مكن، زيرا او تو را از هدفت باز مى دارد و با حريص مشورت مكن، زيرا او حريص بودن را در نظرت زيبا جلوه مى دهد.(علل الشرايع ج2، ص559، ح1؛ مواعظ صدوق، ص ۱۰۹) امام علی (ع) می فرماید: مشورت کردن با نادان ترسو خطرناک است.  (غررالحکم، الحیاة ج 1، ص 321 )
13. بخشنده : از این روایت این عنوان به دست می آید. (علل الشرايع ج2، ص559، ح1)
14. جوان تیز نگر و پیر با تجربه: امام على عليه السلام می فرماید: اِذَا احتَجتَ اِلَى المَشوَرَةِ فى اَمرٍ قَد طَرَاَ عَلَيكَ فَاستَبدِهِ بِبِدايَةِ الشُّبّانِ، فَاِنَّهُم اَحَدُّ اَذهانا وَ اَسرَعُ حَدسا، ثُمَّ رُدَّهُ بَعدَ ذلِكَ اِلى رأي الكُهولِ وَ الشُيوخِ لِيَستَعقِبوهُ وَ يُحسِنُوا، الاختيار لَهُ، فَاِنَّ تَجرِبَتَهُم اَكثَرُ؛  هرگاه به مشورت نيازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر و حدسى سريع تر دارند. سپس (نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربه آنان بيشتر است.(شرح نهج البلاغه  ابن ابى الحديد  ج 20، ص 337، ح 866) «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام» می فرماید: رَأيُ الشّيخِ أَحَبُّ اِليَّ مِن جَلَدِ الغُلامِ؛ رأي و نظر يک آدم کهنسال در نزد من از صلابت و توانمندي يک جوان مطلوب‌تر است. (نهج‌البلاغه، کلمة ۸۶)
15. دارنده فضایل اخلاقی: پیامبر (ص) می فرماید: ای علی ! از آدم ترسو مشورت مخواه، که راه خروج را بر تو تنگ می کند؛ و از بخیل راه مخواه، که تو را از رسیدن به مقصود باز می دارد؛ و با حریص رایزنی مکن که حرص را در نظرت می آراید.و بدان ای علی، که ترس و بخل و حرص یک غریزه است که همه از بدگمانی نسبت به خدا ( و فضل خدا ) پدید می آید. (خصال شیخ صدوق، الحیاة ج 1، ص 319 ) امام علی (ع) نیز در تبیین این امر فرموده است: در مشورت خود سه کس را راه مده : بخیل را، که تو را از بخشندگی منحرف میکند و از فقر می ترساند؛ و ترسو را، که سبب سست شدن تو در کارها می شود؛ و حریص را، که حرص و آز را به ناحق در نظر تو می آراید. (نهج البلاغه، الحیاة ج 1، ص 320 ) امام علی (ع) فرمودند : در مشورت خود، هیچ بخیلی را دخالت مده، که تو را از بخشیدن مال باز می دارد، و از فقیر شدن می ترساند. ( نهج البلاغه، الحیاة ج 6، ص 101)امام صادق (ع) نیز می فرماید: در کارهای خود – که از نظر دین نیز جایز باشد – با کسی مشورت کن که در او پنج خصلت باشد : عقل و بردباری و آزمودگی و خیرخواهی و پرهیزگاری. (بحارالانوار ج 75، ص 103  از کتاب  مصباحُ الشریعه، الحیاة ج 1، ص 320 ) پس باید با کسی مشورت کرد که شجاع، بخشنده و قانع، حلیم و عاقل و صاحب تجربه و خیرخواه و متقی باشد. این ها نمونه هایی از فضایلی است که در روایات آمده است.
16. متفکر: صاحب مشورت باید متفکر و اهل فکر باشد. امام صادق (ع) می فرماید: لقمان به پسرش گفت : چون با گروهی سفر کنی، در کار خود و ایشان با آنان بسیار مشورت کن… و چون تو را بر حق گواه گیرند، گواه ایشان باش. و اگر از تو مشورت خواهند، بکوش تا نظر درست به ایشان بدهی. سپس تا نیک نظر نکنی و امر بر تو آشکار نشود، رای خود را ظاهر مساز؛ و تا در مشورتی بر پا نخیزی و ننشینی، و نخوابی و نخوری و نماز نگزاری، و فکر و حکمت خویش را در آن به کار نگیری، به اظهار رای اقدام مکن، که هرکس نیکخواه محض مشورتخواهان نباشد، خدای متعال رای و امانت را از او خواهد گرفت. (کافی ج 8، ص 348، الحیاة ج 1، ص 322 )
17. خیرخواه : امام علی (ع) می فرماید: نسبت به کسی که از تو مشورت می خواهد نیکوخواه و درستگو باش.  (مستدرک ج 2، ص 66، الحیاة ج 1، ص 322 ) امام صادق (ع) فرمود : پیامبر اکرم (ص) فرمود : نظر خواستن از عاقل نیکخواه، مبارک است و رشد و توفیقی است از خدای بزرگ؛ پس چون ناصح عاقل نظری داد، مخالف آن عمل مکن که باعث هلاکت است.  (بحارالانوار ج 91، ص 254، الحیاة ج 1، ص 323 ) امام علی (ع) هم چنین به مشورت گیرنده هشدار داده و می فرماید: نافرمانی شخص خیرخواه مهربان و عالم و آزموده، سبب سرگردانی می شود و پشیمانی به بار می آورد.  (نهج البلاغه، الحیاة ج 1، ص 323 )
18. اسلام: اولین شرط عضویت در شورا که موضوع آن رسیدگی به امور مسلمین است مسلمان بودن است زیرا یکی از حدودی که در شوری باید رعایت شود راز داری است خدا فرموده است غیر مسلمان را بطانه و همراز نگرید «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا بطانة من دونکم لایألونکم خبالاً ودّوا ما عنتم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید محرم اسراری از غیر خود انتخاب نکنید آنها از هر گونه شر و فساد درباره شما کوتاهی نمی کنند، آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.
19. تقوی: پیامبر خدا(ص) فرموده است: با اهل تقوا و پرهیزکاری مشورت کنید: «شاور المتقین الذین یؤثرون الآخرة علی الدنیا و یؤثرون علی انفسهم فی امورکم؛ با متقین مشورت کنید که آنها کسانی هستند که آخرت را بر دنیا ترجیح می دهند و کارهای شما را بر امور خویش مقدّم می دارند. «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)» نیز می فرماید: اِستَشِرِ العاقِلَ مِنَ الرِّجالِ الوَرِعِ فاِنّهُ لاَيَأْمُرُ اِلاّ بِخَير؛ با مرد خردمند و پارسا مشورت كن كه او جز به خير و صلاح سخن نمي‌گويد. (بحار، ج ۷۵، ص ۱۰۱)
20. تجربه: مشورت با کسانی که اهل تجربه هستند می تواند انسان را از خطاها مصون و به راه صحیح رهنمون باشد و لذا یکی از شرائط مستشار تجربه است. علی علیه السلام فرمود: « أفضَلُ مَن شاوَرتَ ذوالتجارِبِ؛  برترین کسی که با وی مشورت می کنی باید دارای تجربه ها باشد. (فهرست‌غرر، ص ۱۸۳) امام صادق(ع) فرمود: «شاور فی امورک مما یقتضی الدین من فیه خمسة خصال، عقل و حلم و تجربة و نصح و تقوی فاستعمل الخمسة و اعزم و توکل علی اللّه فان ذلک یؤدیک الی الصواب؛ در کارها با کسانی مشورت کن که دارای پنج خصلت باشند، عقل، حلم و بردباری، تجربه، نصح و خیرخواهی. امام جعفرصادق(عليه‌السلام)» می فرماید: لايَطمَعَنَّ القليلُ التَّجرِبةُ المُعْجَبُ بِرَأيِه في‌رياسةٍ؛ آدم خودرأي و کم‌تجربه هيچ‌وقت نبايد اميد رسيدن به مقام رياست و مديريت را در سر بپروراند. (خصال، ج ۲، ص ۵۳)
موانع مشورت
در انجام مشورت ممکن است موانع درونی و بیرونی باشد که امکان و اجازه مشورت را ندهد یا مشورت صحیح و درستی صورت نگیرد. برخی از موانع مشورت براساس آیات و روایاتی پیش گفته و ادله عقلایی و تجربیات مشاوران عبارتند از:
1. پراکندگی: پراکندگی از هر لحاظ آسیب رسان است. بنابراین در پراکندگی هم از نظر موقعیت و هم موضوع باید پرهیز کرد.
2. تضادهای شخصی: در مشاوره باید امین و صادق بود و از تضادها و اختلاف شخصی پرهیز کرد.
3. فقدان صداقت: یکی از موانع عدم پذیرش مشورت از سوی مشورت گیرنده احساس فقدان صداقت در مشورت دهنده است.
4. فقدان اعتماد: هم چنین مشورت گیرنده باید اعتماد به مشورت دهنده داشته باشد ؛ فقدان اعتماد مانع جدی در تاثیرگذاری مشورت است.
5. فقدان تخصص: انسان اگر مورد تخصص ندارد ورود نکند؛ زیرا موجب می شود که مشورت گیرنده در مورد تخصص نیز به شک و تردید بیافتد و به مشاوره ارایه شده عمل نکند.
6. اجتناب از مساله: باید مشورت مساله محور باشد. پس اجتناب از مساله محوری موجب پراکنده گویی و تشویش و کاهش تاثیر مشاوره می شود.
7. زمان نامناسب: باید در مشاوره بهترین زمان هم از نظر کلیت و هم در جزئیت مورد توجه قرار گیرد. گاه مشاوره نابهنگام و دیرهنگام است و گاه مشورت گیرنده حوصله ندارد و خسته و یا عصبانی یا مانند آن است.
8. مکان نامناسب: جایی که مشورت داده می شود باید مناسب باشد. مثلا مشورت و نصیحت در جمع صحیح نیست و نباید در چنین فضایی مشاوره داده شود.
9. مشکل ارتباطی: تفاوت های فرهنگی و سنی و فکری و مانند آن موجب فقدان یک ارتباط صحیح و سازنده است. باید مشکل ارتباط را برطرف کرد.
10. موضع گیری منفی: برخی از همان اول نسبت به مشورت گیرنده و یا مساله اش موضع گیری منفی می کنند که مانع تاثیر مشورت می شود. همراهی هم چنان که حضرت ابراهیم (ع) با ستارگان پرستان داشت خود موجب تقویت تاثیر سخن و مشورت می شود.
11. مقاومت و لجاجت : پیش زمینه های مخالفت و مقاومت را باید حذف کرد تا مشورت گیرنده بدون مقاومت سخن خیر را پذیرا شود. امام علی(ع) می فرماید:  اَللَّجاجَةُ تَسُدُّ الرّأيَ؛ لجاجت و خودكامگي، فكر سليم و نظر شايسته را از انسان سلب مي‌كند. (نهج‌البلاغه، كلمه ۱۷۰)
12. تغییرناپذیری: برخی از افراد سخن خیر را نمی پذیرند و یا اصولا تغییر ناپذیر هستند. مشاوره دادن به این افراد سخت و گاه بی تاثیر است. باید مقاومت را شکست و زمینه را برای تغییر پذیری فراهم آورد.
13. تراکم گفت و گو در جلسات پرتعداد: در زمانی که مشاوره مانند مشورت در مجالس شورایی است تراکم گفت و گوها و افراد بسیار خود مانع جدی در سر راه تبیین موضوع و تصمیم گیری دارد.
14. سوء استفاده گیری: احساس سوء استفاده از سوی مشورت گیرنده می تواند تمام مشورت را با شکست مواجه سازد.
15. نگرش منفی: هم چنین نگرش منفی از سوی مشورت دهنده و نیز مشورت گیرنده مانعی جدی برای مشورت و تاثیرگذاری آن دارد.
شیوه مشورت و مشاوره
در مشاوره با توجه به نوع افراد باید شیوه هایی را به مورد اجرا در آورد.
1. نوع مثبت: حرف هایش را بزند
2. ستیزه جو: آرام باشید و درگیر نشوید
3. نوع همه چیز دان و دانای کل: نظرات او را مورد نقد قرار دهید
4. نوع پرحرف: اجازه ندهید از موضوع اصلی خارج شود. موضوعات اصلی را یادداشت و روی آن تاکید کنید
5. نوع خجالتی: با طرح سوال اعتماد به نفس او را تقویت کنید. اشتباهات کلامی و رفتاری را نادیده بگیرد و او را تشویق کنید
6. نوع متکبر: از او انتقاد نکنید. از روش تایید استفاده کنید. از روش اما و اگر بهره برید.
7. نوع سوال پیچ کن: سوال او را به آینده حوالت دهید
8. نوع مخالف: از جاه طلبی او استفاده کنید. اطلاعات و تجارب او را بشناسید و از او پرسش کنید.
اصولا محبت چیزی انسان را به مخالفت و مقاومت می کشاند. چنان که گفته شده است: «حُبُّكَ لِلشَّيْ‌ءِ يُعْمِي وَ يُصِم‌؛ دوستی و محبت چیزی انسان را کور و کر می کند.» (من لا يحضره الفقيه، الشيخ الصدوق، ج4، ص380)
اين مشکل در معرفت‌شناسي و حوزه نظر نیز راه دارد؛ زیرا دلبستگی آدمی به چيزي، درست نمي‌گذارد که درباره خلاف آن اظهار نظر بکند. البته این روایت درباره محبّت است؛ ولی باید گفت درباره بغض هم همين‌طور است؛ یعنی باید گفت: «بُغضُکَ لِلشَّيْ‌ءِ يُعْمِي وَ يُصِم»؛ یعنی انسان اگر از چيزي يا کسي بدش بيايد، حاضر نيست حرف او را درست گوش بدهد؛ چنان که اگر به کسي که دل بسته است، حرف او را همين که گفت مي‌پذيرد و اصلاً فرصت تصديق به ديگران نمي‌دهد.
پس در مسئلهٴ معرفت نظري اين حُبّ و بغض اثرگذار است؛ هم چنان که بخش‌هاي عملي اين حُبّ و بغض اثرگذار است و اجازه نمی دهد کاری در مجرای درست خودش پیش رود؛ زیرا حب و بغض خود مانع جدی است و موجب مخالفت شده و موانع را پدید می آورد و نمی گذارد موفقیت به دست آید.
البته آن چه گفته شد درباره حب و بغض انسانی و غیر حقیقی است؛ اما اگر خاستگان و منشأ همه این حب و بغض ها، حُبّ حقيقي باشد، این چنین امری نه تنها حجاب نيست، بلکه چراغ است؛ چنان که «حُبّ الله» اگر در شخصی پيدا شد، اين چراغ خواهد بود نه آن که اين حجاب باشد. پس بين محبّت حق و محبّت باطل! فرق است؛ زیرا چنان که در قرآن آمده است، محبّت باطل، حجاب و «رِين» است. خداوند درباره کارهاي باطل فرموده است: كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَي قُلُوبِهِم؛ هرگز بلکه بر قلوب و دل هایشان زنگار و چرک بسته شده است.( مطففین، آیه14) زیرا «رِين» يعني چرک؛ و علت و ریشه این زنگار گرفتگی نیز خود اعمال انسانی است. از این رو فرموده است: كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَي قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ. پس اگر علاقه باطل باشد این علاقه خودش  «رِين» وچرک و حجاب مي‌شود؛ اما علاقه اگر علاقه «حق» باشد این خودش چراغ  و«مصباح» و «شجرهٴ نوراني» و «شجرهٴ زيتون» است، که خداوند می فرماید: لاَّ شَرْقِيِّةٍ وَ لاَ غَرْبِيَّةٍ؛ نه شرقی و نه غربی است( نور، آیه35)، بلکه الهی است. از این روست که گفته می شود: «الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّه‌؛ علم نوری است که خداوند در دل بنده ای می افکند.» (مصباح الشريعة، المنسوب للامام الصادق ع، ص16) پس کسي مُحبّ چنين چيزي باشد، مُحبّ چراغ است، و آن محبت نیز حجابِ چيزي نيست. باید توجه داشت که ریشه و خاستگاه حب باطل همین محبت به دنیا است: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ» و از همین رو، باید گفت این محبت دنیا مقسم دو قاعده در محبت باطل است که فرموده است:  «حُبُّكَ لِلشَّيْ‌ءِ يُعْمِي وَ يُصِم»‌ و «بُغضُکَ لِلشَّيْ‌ءِ يُعْمِي وَ يُصِم». هم چنین باید توجه یافت که خود حُبّ ذاتاً اثر ندارد، بلکه آن کوری و کری از آثار محبوب است که در حُبّ ظهور مي‌کند.
توصیه ها
برای بهتر برگزاری جلسات مشاوره و مشورت و بهره مندی بیش تر می بایست به توصیه ها و سفارش های زیر توجه داشت و آن ها را به کار گرفت:
1. کاهش افراد حاضر: در مشاوره هر چند بهره گیری از عقول دیگران مفید و سازنده است؛ اما مدیریت و بهره مندی را کاهش می دهد. بهتر است در انتخاب مشاوره اصلح را انتخاب کرد و اگر لازم شد چند نفر باشند بهترین ها و برترین ها انتخاب شوند که اهل حل و عقد و متخصص و متعهد و صالح این امر باشند.
2. سخن آرام و متین: حلم و بردباری در صفات مشاوره بیان شده است. اصولا سخن سدید و محکم و استوار، همراه با نرمی و لین است. آیات قرآنی بر این امر دلالت دارد.
3. محدود کردن زمان: مشاوره باید از نظر زمانی به هنگام باشد و اطاله کلام و زمان موجب می شود تا تاثیر کمتری از خود در مشاوره گیرنده به جا گذارد.
4. مشخص کردن موضوع: باید از پراکندگویی و تعدد  و تفرق موضوعات و مسایل جلوگیری کرد و مساله به مساله به امری پرداخت تا نتیجه مطلوب تری داشته باشد.
5. انتخاب مکان و زمان مناسب: باید مکان و زمانی که برای مشاوره انتخاب می شود از نظر نور و صدا و مکان نشستن و مانند آن ها مناسب باشد.
6. ارزیابی از جلسه: پس از هر جلسه و پایان آن باید ارزیابی کرد و نتیجه گیری کرد و به کلیات بسنده نکرد.
7. فراهم کردن تسهیلات: همه شرایط برای بهره گیری مشورت گیرنده فراهم باشد و تحت فشار از نظر روحی و حتی جسمی قرار نگیرد.
8. تمرکز بر موضوع : همان طوری که بر مشخص بودن موضوع تاکید شده باید از آغاز تا پایان جلسه مشاوره بر موضوع تمرکز کرد و از حواشی پرهیز نمود.
9. حضور افراد موثر : در جلسه مشاوره از کسانی که نقش تعیین کننده دارند سود برید. مشاوره باید به گونه ای انجام گیرد که اطلاعات جامع فراهم آید و مشکلات بر اساس اطلاعات تحلیل و توصیه های مفید ارایه شود
10. صبر و حوصله: در روایات بر حلم یعنی صبر عقلانی که اوج صبر است تاکید شده است. مشورت با حلم و بردباری تاثیر بیش تری دارد. پس باید آستانه تحمل را بالا برد.
11. توانایی مهارت شنیدن: مشاور باید شنونده خوبی باشد و به تعبیر قرآن «اذن خیر»(توبه، آیه 61) باشد.
12. پرهیز از قضاوت مستقیم و غلط با ویژگی هایی چون عجولانه، با اطلاعات کم، تخريب کامل خطاکار؛ حکم منفي هميشگي وکلي؛ نقض بي طرفي؛ مبتنی کدورت ها و ارادت هاي شخصي؛ به سبب سازنده نبودن و..
در روایات پیشین به این ویژگی ها و خصوصیات توجه داده شده است. به عنوان نمونه در این جا به یک روایت بسنده می شود. امام صادق (ع) فرمود : ( به هنگام رایزنی) نخستین رای دهنده مباش؛ و از رای ناپخته بپرهیز؛ و از بدیهه گویی و بی اندیشه سخن گفتن دوری کن؛ و به انسانهای خودرای، و احمق و فرومایه، و متلون، و لجوج نظر مده ! و از خداوند بترس از اینکه (مصلحت واقعی را در نظر نگیری و) به دلخواه مشورتخواه رای دهی ! زیرا که دلخواه او را در نظر گرفتن (در مقام مشورت) پستی است؛ چنانکه درست گوش ندادن به سخنان او (و دقت نکردن در آنها) نیز خیانت است. (بحارالانوار ج 75، ص 104،از کتاب  مصباحُ الشریعه؛  الحیاة ج 1، ص 320  )
حضرت علی (ع) در سفارشهایش به فرزندش محمد بن حنفیه فرمود: « اَضمُمْ آراءَ الرِّجالِ بَعضَها الي بَعضٍ ثُمَّ اخْتَرْ اَقرَبَها لِلصَّوابِ وَأَبَعدَها مِنَ الإرتيابِ…خَاطر بِنفسه مَن استغنَی بِرأیهِ و مَن استقبَل وجوه الآراء عَرَف مَواقعَ الخطاء؛ آراء دیگران را با همدیگر ضمیمه کن سپس بهترین آنها را که به صواب و درستی نزدیکتر و از باطل و خطاء دورتر است انتخاب کن زیرا کسی که خود رأی باشد در معرض خطر است و کسی که از آراء دیگران استقبال کند موارد خطاء را می شناسد.(وسائل، ج ۸، ص ۴۲۹)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا