مسايل جنسي در آموزه هاي قرآني

قرآن مجموعه اي از گزاره ها و آموزه هاي هستي شناختي و جهان بيني و قوانين حقوقي و سياسي و اجتماعي و اخلاقي است. از اين رو از دربردارندگي وسيع اي برخوردار بوده و از گستره كامل و جامع اي بهره مند مي باشد. كتابي كه همه آن چيزهايي كه انسان در زندگي دنيوي و اخروي خود بدان نياز دارد را به اشكال مختلف و بيانات گوناگون تبيين و تحليل كرده است و چيزي را فروگذار نكرده است. دربرگيرندگي آن همه حوزه هاي ريز و درشت مسايل زندگي را پوشش مي دهد .

يكي از مسايلي كه قرآن بدان اشاره كرده و به تحليل ماهيت و علل و عوامل پيدايي و اهداف ايجادي و مهار و هدايت آن به سمت و سوي درست و صحيح پرداخته است، مسايل جنسي است. قرآن هر چند كه در اين حوزه به جهات اخلاقي از صراحت و بيان شفاف آن به گونه اي خودداري ورزيده است ولي از آن جايي كه دين اسلام و آموزه هاي قرآني بر اصول و پايه هاي فطرت انساني نهاده شده و از سوي خداوند و پروردگاري فرو فرستاده شده است كه آفريدگار و خالق اوست ، به اين مساله به عنوان بخشي از ساختار وجودي بشر و نيازهاي او توجه شده است و بر پايه اين كه خداوند از بيان حقايق و تبيين و تحليل آن حيا نمي ورزد و هرچه را كه لازم دين و زندگي باشد بيان مي كند، در اين حوزه نيز به همه آن چه مي بايست گفته و توجه داده شود، پرداخته است.

قرآن درباره لاحياء في الدين به برخي از خودداري هاي حضرت پيامبر(ص) از بيان حقايق چه در حوزه خصوصي و يا عمومي اشاره مي كند و ضمن اين كه پيامبر (ص) به خاطر خلق عظيم خويش از بيان اموري حياي مي ورزد، خطاب به مردمان مي فرمايد كه خداوند از بيان حقايق هيچ حيايي نمي ورزد و استحيا نمي كند. به عنوان نمونه در آيه 53 سوره احزاب مي فرمايد: ان ذلكم كان يوذي النبي فيستحيي منكم والله لايستحيي من الحق ؛ اين رفتار شما و نشستن و گفت و گو با يك ديگر پس از صرف غذا درخانه پيامبر موجب اذيت و آزار اوست. او از شما حيا مي كند و به روي خويش نمي آورد ولي خداوند از بيان حق حيايي نمي ورزد.
به هر حال مسايل جنسي هر چند كه به جهات اخلاقي به ويژه به جهت ورود به مسايل حريم بسيار خصوصي زن و شوهر امري نيست كه بتوان بدان به طور شفاف و روشن پرداخت و قرآن نيز از كنايات و تعابير خاصي بهره مي گيرد ولي اگر به دقت در همه اين مسايل مطرح شده در آيات به خوبي توجه شود دانسته مي شود كه چيزي از مسايل جنسي را كه در زندگي زناشويي تاثيرگذارمي باشد فروگذار نكرده است.
غريزه نيازجنسي
نياز جنسي در تحليل قرآني به عنوان امري طبيعي و غريزي انسان شمرده شده است. انسان همان گونه كه به خوردني ها و نوشيدني ها به طور غريزي و فطري نيازمند است به برآورده كردن نياز جنسي خويش به عنوان امري غريزي و طبيعي نيازمند است. اين مساله امري در حوزه زندگي دنيوي بشر نيست بلكه ماهيت انسان در تحليل قرآني به گونه اي است كه به آن در دنيا و آخرت نيازمند مي باشد. بنابراين مي توان گفت كه نيازهاي جنسي همانند غذا بخشي از ماهيت ذات انساني است كه از وي منفك و جدا نمي شود. در آيات آفرينش آدم (ع) كه در چند سوره و آيات متعددي بدان پرداخته شده است به مساله نيازهاي غذايي و جنسي وي در همان آيات آفرينش اشاره شده است. درآيات 25 تا 30 سوره بقره به مساله زوج و جفت به عنوان نخستين مساله در زندگي حضرت آدم (ع) اشاره مي شود و همان جايي كه به آدم (ع) اجازه داده مي شود كه از همه غذاها و ميوه هاي بهشت خويش بخورد به مساله جفت وي نيز اشاره مي شود. در اين آيات مشخص مي شود كه آدمي در اصل موجودي ميوه خوار و گرايش به طبيعي به آن دارد چنان كه در اين آيات به خوبي روشن مي شود كه آدمي نياز به جفت و همسر نيز دارد. در برخي از آيات به مساله نياز انسان به جفت براي دست يابي به آرامش اشاره شده است ولي از آن جايي كه در تشويق و ترغيب انسان ها به كارهاي نيك از پاداش هاي اخروي چون زنان بهشتي سخن مي گويد كه پيش از آن از سوي كسي مورد استفاده جنسي قرار نگرفته است به خوبي و روشني به دست مي آيد كه عنصر جنسي و مسايل آن انگيزه اساسي در مساله جفت و زوجيت است.
به سخن ديگر در تمامي آيات مساله به شكلي به مسايل جنسي ربط داده مي شود. در آيات بسياري كه در قرآن وضعيت بهشت و بهشتي ها را تبيين و تشريح مي كند به دو عنصر غذا و مسايل جنسي اشاره مستقيم و غير مستقيمي شده است.
از اين آيات و آيات ديگر چنين بر مي آيد كه نياز جنسي در انسان نه تنها طبيعي و غريزي بلكه از غرايز تاثيرگذاراست كه نقش مهمي در زندگي دنيوي و اخروي وي باز مي كند. از اين روست كه خداوند براي تشويق و ترغيب مردمان از مسايل جنسي در بهشت به تفصيل ياد مي كند و توضيحات كاملي درباره زنان بهشتي ، اندام و پوشش و مسايل از اين دست بيان مي كند. در ادامه بحث به بخشي از اين آيات اشاره و نمونه هايي از آن مطرح خواهد شد.
گرايش جنسي در انسان به گونه اي است كه مي بايست به هر شيوه اي شده از نزديكي بيش از اندازه دو جنس خودداري شود. از آن جايي كه فرمان هاي پيامبر همانند فرمان هاي خداوندي است كه اطاعت از آن واجب است و اين به حكم اطيعوا الله و اطيعواالرسول است. بنابراين اگر در مساله اي حكمي كرد چه ارشادي و چه مولوي يعني چه همانند فرمان هاي پزشكان و يا همانند فرمان ها و بخش نامه هاي اداري بايسته و شايسته اطاعت و پيروي است.
بسياري از امور را پيامبر فرمان مي دهد و در حقيقت توضيح جزيئات به عهده پيامبر(ص) و امام معصوم نهاده شده است كه به عنوان دستور ارشادي و شايسته اجرا و دستور مولوي بايسته عمل مي بايست مورد توجه قرار گيرد.
در روايت از پيامبر(ص) به علت گرايش طبيعي دو جنس از آنان خواسته شده تا در حد امكان از يك ديگر دوري كنند: باعدوا بين انفاس الرجال و النساء فانه اذا كانت المعاينه و اللقاء كان الداء الذي لا دواء له ؛ مگذاريد ميان زنان و مردان اختلاط برقرار شود؛ زيرا اگر ميان آنان اختلاط و آميختگي باشد دردي بي درمان شما را فرا خواهد گرفت.(مراه النساء ص 147)
براي اين كه اين اختلاط انجام نشود در مسجد النبي (ص) در خاصي براي زنان تعبيه شده است كه به عنوان باب النساء مطرح است. پيامبر نيز از زنان مي خواست كه پس از مردان از مسجد خارج شوند(سنن ابي داود ج 1 ص 109)
در چشم مردان زنان همانند لقمه آماده خوردن است؛ از اين رو اميرالمومنين (ع) مي فرمايد: النساء لحم علي وضم الا ما ذب عنه ؛ زنان همانند گوشت آماده سر سفره و يا بر تخته قصابان است مگر آن كه مردان از آن دور شوند .(غررالحكم ح 9559)
بنابراين به طور طبيعي مردان همواره در شكار زنان هستند و مي خواهند وي را بربايند مگر آن كه زن خود را با عفت و حجاب حفظ كند.( نور آيه 31 و احزاب آيه 53)
در هنگام بيرون آمدن مي بايست بسيار رعايت كند و خود را نيارايد و آرايش هاي همانند دوره جاهليت نكند كه همه برجستگي ها و زيبايي ها را آشكار مي كردند و خودنمايي بسياري مي نمودند.(احزاب آيه 33)
اما همين زنان مي بايست در خانه به گونه اي ديگر باشند و زينت ها و برجستگي ها و طنازي هاي خويش را آشكار بلكه به رخ بكشانند.(نور آيه 31 و احزاب آيه 33 و 53)
عشق و محبت خويش را براي شوهران آشكار سازند و بروز دهند.(بحارالانوار ج 103 ص 435) به پيشواز شوهر بيايد ( مستدرك الوسايل ج 2 ص 551) و وسايل پذيرايي در خانه را فراهم آورد.(همان )توقع و انتظار بي جا نداشته باشد (بحارالانوار ج 76 ص 367) و از شوهر تشكر كند.(بحارالانوار ج 103 ص 239) عفو و گذشت داشته باشد(همان ص 235) و از شوهر قهر نكند (همان ج 75 ص 186)
زيبارويان شگفتي زا
در حوزه تبيين مسايل جنسي كه قرآن بدان پرداخته و شماري از آيات قرآني را در بر مي گيرد مسايل مربوط به زيباروياني است كه جمال و زيبايي ايشان شگفتي زا بوده است. بيان اين مسايل و نمونه ها ومصاديق عيني آن خود مويدي بر جنبه هاي جنسي در زندگي بشر است. در داستان حضرت يوسف (ع) در دو بخش به مساله تاثير زيبارويي در حوزه مسايل جنسي اشاره كرده است. اين داستان بيان مي دارد كه مسايل جنسي ارتباط تنگاتنگي با مسايل روان شناختي و زيبا شناختي بشر دارد. انسان ها به طور طبيعي به زيبايي ها گرايش دارد و زن به عنوان جنس مخالف اگر داراي زيبايي ويژه باشد تحت تاثير شديد آن قرار مي گيرد. علت خروج از حريم خانواده از سوي زن عزيز مصر زيبارويي شديد حضرت يوسف (ع) بوده است. زنان مصر نيز اين مساله را به طور صريح تر و شفاف تر بيان مي كنند. آنان در برابر زيبايي يوسف نه تنها مهار و كنترل عصبي خويش را از دست مي دهند و دست خويش را مي برند بلكه اين اشراف متكبر و مغرور و خودپسند همزمان و ناخواسته در برابر برده    و غلامي شگفت زده شده و فرياد : حاش لله ما هذا بشرا ان هذا ملك كريم ؛ زنان چنان در زيبارويي بزرگش يافتند كه از خود بي خود شدند و دست ها خود را بي آن كه بفهمند بريدند و گفتند: پاك و منزه است خدا ! اين بشر نيست بلكه فرشته اي بزرگوار است.(يوسف آيه 31)
زيبايي رويي شگفت زا به طور طبيعي آدمي را از حالت تعادل و اعتدال بيرون مي برد. نه تنها مهار و كنترل حركاتي خود را از دست مي دهد بلكه بي محابا آن چه در دل دارد آشكار مي سازد و راز دروني را بيرون مي ريزد.
كساني كه دچار زيبارويان مي شوند و در بند ايشان اسير مي گردند دل و جانشان را مي بازند و خود را بي اختيار مي يابند. ديگر هيچ محدوده اي را نمي پذيرند و هيچ حريمي را پاس نمي دارند. اين گونه است كه قرآن از عشق زن عزيز مصر به شغف ياد مي كند.( يوسف آيه 30) به اين معنا كه دل و جان شيفته يوسف (ع) شد و اختيار خود را از دست داده و كنترل و مهار او را عشق در دست گرفته است و اين گونه است كه با آن همه اشرافيت و اشرافي گري و مقامات و حتي شوهري چون عزيز و نخست وزيري وي تن به عشق يوسف مي دهد و مي كوشد تا غلام و برده خويش را هر طوري است به دست آورد و كام گيرد؛ بلكه حتي گام از اين فراتر مي نهد و خود را در معرض وي قرار مي دهد و مي گويد : هيت لك ؛ در اختيار تو و آماده براي توام( يوسف آيه )
اين مساله اختصاص به زنان نسبت به زيبارويي شگفت انگيز مردان نيست بلكه حتي مردان نيز به اين مساله دچار مي شوند. اين مساله اختصاص به افرادي عادي ندارد بلكه حتي پيامبران نيز تحت تاثير زببايي قرار گرفته و متاثر از ان حركت مي كنند. در داستان پيامبر(ص) نيز موردي بيان مي شود كه به اين مساله اشاره دارد. هر چند كه درروايات اهل سنت و تفاسير ايشان پا از حريم حق و حقيقت فراتر نهاده و سخنان سخيف و زشت در حق آن حضرت (ص) بيان شده است ولي مساله اعجاب آن حضرت از زيبارويي برخي را نمي توان ناديده گرفت. آن حضرت(ص) نيز همانند هر انسان خواسته هاي طبيعي دارد و مي خورد و مي پوشد و مي آشامد و در خيابان ها و بازارها مي گردد. اين مساله اي است كه قرآن به صراحت در چند آيه بدان پرداخته است. به سخن كلي تر ايشان نيز همانند ديگران بشري است با خواسته هاي بشري و تمايلات و گرايش هاي انساني كه متاثر از زيبايي ها خواهد بود. از اين روست كه همواره بر اين نكته تاكيد مي ورزد كه انا بشر مثلكم ؛ من هم مانند شما بشرم.
از آن جايي كه انسان ها تحت تاثير زببارويي است خداوند در بهشت به ايشان وعده مي دهد كه در آن جا با زنان بهشتي زيبا رو مي باشند و از آن ها بهره مي گيرند: فيهن خيرات حسان (الرحمن آيه 70) پيامبر (ص) نيز همانند ديگر هم نوعان خويش گرايش به زيبايي داشته و تحت تاثير زيبايي قرار مي گرفته است و در برابر زيبارويان شگفت انگيز واكنش نشان مي داد.
خداوند در آيه 52 سوره احزاب به واكنش طبيعي ايشان نسبت به زيبارويان اشاره مي كند و مي فرمايد: لايحل لك النساء من بعد و ان تستبدل بهن من ازواج و لو اعجبك حسنهن ؛ از اين پس براي تو حلال نيست كه زن ديگري را به ازدواج بگيري و يا زني را به زني ديگر جا به جا كني حتي اگر زيبارويي ايشان تو را به شگفتي انگيزد.
در حقيقت اين مساله به عنوان امري طبيعي حتي درباره پيامير(ص) ثابت شده است كه وي متاثر از زيبايي زنان زيبا رو بوده اند و گاه زييايي ايشان وي را به شگفتي و اعجاب مي آورد.
نكته اي كه مي توان از اين آيه به دست آورد آن است كه چهره هاي زنان در آن زمان پوشيده نبوده است كه حسن و زييابي چهره ايشان حتي پيامبر(ص) را به شگفتي مي انگيزد.
به هر حال انسان ها به طور طبيعي دربرابر مساله زيبايي روي واكنش نشان مي دهد و خواهان ازدواج با آن زن مي شود و يا حتي گاه مانند زن عزيز مصر و ديگر زنان اشراف از راه هاي باطل و حرام مي كوشند دست كم خود را در اختيار زيبارو قرار دهند اگر نتوانند او را به دست آورند. خداوند به پيامير(ص) با آن كه نهي مي كنند تا ديگر با زني ازداوج نكند حتي اگر زيبايي زني وي را به شگفتي انگيزد    با اين همه به وي اجازه مي دهد كه مي تواند با زنان كنيزي كه شگفتي انگيز است و مي خواهد با آنان به سر برد و تمتع گيرد تصاحب و به ملكيت خويش در آورد.(همان)
خلوت هاي سه گانه
قرآن افزون بر پرداخت به غريزه جنسي و گرايش مردان و زنان به زيبايي و متاثر شدن و تحريك جنسي از اين طريق به مسايلي ديگري كه به حريم خصوصي خانواده و زناشويي است نيز توجه مي دهد كه مساله خلوت هاي سه گانه در شبانه روز در هنگام سحرگاهان و ظهر و شامگاهان يكي از آن هاست.
در آيه 58 سوره نور به خانواده سفارش مي كند كه در شبانه روز خلوت هاي سه گانه اي داشته باشند و دراين زمان حتي فرزندان بي اذن و اجازه آنان وارد حريم خصوصي ايشان نشوند. در روايات در توضيح آيه و تفسير آن به مصاديقي اشاره مي كند كه چگونه زن و شوهر در اين حريم خصوصي وارد شوند و چگونه عمل كنند. از آن ميان مي توان به در آوردن و كنار گذاشتن جامه و لباس ، پوشيدن جامه هاي نازك و تن نما، استفاده از بهترين و خوش بوترين عطرها، اعلام آمادگي زن، شتاب گرفتن زن به خلوتگاه و مانند آن اشاره كرد. اين مطلب در مقاله بهترين و نيكوترين شيوه هاي شوهر داري بيان شده است و خواننده را به آن جا حوالت مي دهيم .
پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: شايسته نيست براي زن ايه كه بخوابد مگر آن كه تمايل خود را نسبت به تمكين از شوهر ابراز دارد؛ به گونه اي كه زن با همسر خود زير يك لحاف باشد و لباسش را از تن در آورد و بخشي از بدن خود را در تماس با بدن زوج قرار دهد. پس به اين صورت اگر عمل كرد تمكين و عرضه به شوهر تحقق يافته است و گرنه تمكيني نيست.(وسايل الشيعه ج 14ص 126)
امام صادق (ع) نيز مي فرمايد: زني براي كاري نزد پيامبر (ص) آمد آن حضرت فرمود : نكند تواز زنان مسوفه باشي؟ عرض كرد : يا رسول الله مسوفه چگونه زني است؟ آن حضرت فرمود: زني كه شوهر او را براي نياز جنسي مي خواهد ولي او به اندازه اي شوهر را معطل مي كند تا خسته شود و به خواب رود. پ اين زن مورد لعنت و نفرين فرشتگان است تا هنگامي كه شوهرش از خواب بيدار شود.(وسايل الشيعه ج 14 ص 117)
زنا و زناشويي
در آيات بسياري به مساله زناشويي و چگونگي و كيفيت آن اشاره شده است . براي حفظ حريم خانواده نيز به مساله زنا را به عنوان جرم بزرگ و نابخشودني مطرح مي سازد هر چند كه براي اثبات آن به جهت حفظ حريم خانواده به هر نحو ممكن راه هرگونه اثبات زنا را سختي مي بندد تا مساله در پوشش قرار گيرد. اثبات زنا امري بسيار سخت و همراه با شرايطي است كه به دشواري مي توان موردي را اثبات كرد.
قرآن به اين مساله اشاره مي كند كه مردان تحت تاثير زيبايي هاي ظاهري و كلامي زنان قرار مي گيرند. از اين رو از زنان خواسته است تا خود در معرض نگاه مردان قرار ندهند و به گونه اي نرم و لطيف با مردان سخن نگويند.
قرآن بيان مي دارد كه مردان به طور طبيعي نمي تواند از همبستري بگريزند و تمايلات جنسي آنان به اندازه اي قوي است كه حتي براي ارضاي نياز خويش حدود الهي را زير پا مي گذارند. از اين روست كه براي مردان جايز شمرده است تا درشب هاي ماه رمضان با زنان خويش نزديكي كنند و از آن ها بهره گيرند. اين مساله در زمان حج كه بيش از ده روز نيز به طول نمي انجامد نيز مطرح شده است و اجازه داده شده كه حج تمتع به جا آورده شود و مردان پس از عمره از احرام خارج شده با همسران خويش همبستر گردند.
نيازهاي طبيعي جنسي در مردان موجب شده است تا اين احكام اين گونه تغيير كند؛ زيرا دين اسلام دين فطرت و غريزه است و به نيازهاي غريزي و جنسي توجه داشته است. اگر قانوني باشد كه ضد فطرت و غريزه باشد بايد در صدور آن ترديد كرد و يا آن كه در تحريف آن شك نكرد.
اگر ديني با فطرت و غريزه هاي طبيعي مخالفت كند دين يا تحريف مي شود و يا بر خلاف آن عمل مي گردد. مساله ازدواج روحانيون و يا طلاق در مذهب كاتوليك موجب شده است كه در دين مسيحيت گروهي به نام پروتستان ها دست به تحريف بزنند و حكم طلاق را بر خلاف شريعت صادر كنند و جواز ازدواج به كششيان بدهند و يا همانند باورمند به كاتوليك به لواط و گناه كشيده شوند و برخلاف دين و مذهب زنان را طلاق دهند.
به هر حال مخالف با غرايز بشري در هر ديني منجر به تحريف آن دين ويا خلاف و گناه مي شود. اسلام از اين رو با فطرت و غرايز بشري مخالفت نمي كند.
از آن جايي كه سرد و گرم مزاجي در مساله جنسي نقش مهمي دارد راه هاي براي كنترل و مهار ان بيان شده است. در جوامع بشري برخي با روزه گرفتن و برخي ديگر با مواد چون كافر در سربازخانه و مدارس شبانه روزي به كنترل ومهار اين غريزه اقدام مي كنند كه اين ها داروي موقت است.
از آن جايي كه زنان كم تر گرايش به تكرار عمل جنسي در طول شبانه روز و يا هفته دارند راهي به عنوان ازدواج موقت و يا تعدد زوجات مطرح شده است. تعدد زوجات باعث مي شود تا شخص بتواند به طور طبيعي خود را ارضا نمايد و زماني كه زن در مدت هفت تا ده روز در عده و قاعدگي است از تمتع بهره مند باشد. از اين رو زناشويي به اشكال مختلف مانند تعدد زوجات و عقد موقت مطرح مي شود تا اين غريزه با توجه به سرد مزاجي و گرم مزاجي زن و شوهر و يا زمان قاعدگي حل شود.
طرح اين مسايل از باب شناخت فطرت انسان و چگونگي مواجه با آن است و با عدم طرح مساله نمي توان صورت مساله را پاك و جامعه اي عاري از خشونت هاي جنسي داشت. اگر مردان به طور طبيعي در برابر زنان به ويژه زيبارويان واكنشي هاي تحريكي جنسي نشان مي دهند مي بايست به طريق صحيح آن را درمان كرد و از دامن زدن به تباهي و فساد اجتماعي جلوگيري كرد.
اين نوشتار تنها بخشي از آيات را به مسايل جنسي پرداخته را بازخواني كرده و آيات و روايات بسياري را به جهات مختلف مطرح نكرده است.