اجتماعیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

مباني وجوب مشاركتهاي اجتماعي از ديدگاه قرآن

samamosهر مسلمان با پذيرش اسلام، در عضويت حزب الله و از اعضاي جندالله است. اين عضويت، انتخابي و بدون هرگونه اكراه و اجبار است. اما هركسي كه به عضويت جندالله و حزب الله درآمد، مي بايست به عنوان يك سرباز و عضو، مسئوليت ها و هزينه هاي عضويت خود را بپردازد تا از حقوق دنيوي و اخروي اين عضويت بهره مند شود؛ چرا كه نظام هستي بر مدار حقوق و تكليف بنا شده و بر اساس همين قاعده گفته شده است: من له الغنم فعليه الغرم؛ هر كه سود مي برد مي بايست هزينه آن را پرداخت نمايد.

از جمله وظايف اعضاي حزب الله و جندالله، مشاركت فعال در همه عرصه هاي علمي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و نظامي است؛ زيرا ماموريت اصلي حزب الله و جندالله در دنيا، تمدن سازي، آباداني زمين و فراهم آوردن بهترين حالت سعادت ممكن در دنيا با توجه به ظرفيت و مقتضيات دنيوي است.

حضور در انتخابات به عنوان يك حق و تكليف در اسلام تعريف شده است. مي توان از آموزه هاي قرآني، مباني و اصول بسياري را استنباط و استخراج كرد كه به مساله انتخابات و ديگر مشاركت هاي مردمي به عنوان يك حق و تكليف توجه داده است.

نويسنده بر همين اساس بر آن است تا برخي از مباني و اصول مشاركت فعال مسلمانان را در عرصه انتخابات به عنوان حق و تكليف در آموزه هاي قرآني بيان كند.

مباني وجوب و لزوم مشاركت در انتخابات

واژه «انتخابات» از ريشه عربي فعل «نخب» به معناي برگزيدن و اختيار كردن است و معادل اروپايي آن يعني Election نيز به فعل لاتين Eligeve به معناي جدا كردن، سوا كردن و برگزيدن باز مي گردد. از نظر علم معناشناسي Semantics نيز اين اصطلاح تغيير و تحولات معناي وسيعي پيدا كرده است، ولي در كاربرد رايج و عام آن به معناي شيوه اي است براي برگزيدن تعداد معيني از افراد از ميان شمار كثيري از كساني كه براي تصدي يك منصب يا مقام، خود را نامزد كرده اند (نوذري. حسينعلي، مفهوم شناسي انتخابات، روزنامه ايران، 20/11/82)

در تعريف ديگري از انتخابات گفته شده است: «انتخابات مجموعه عملياتي است كه در جهت گزينش فرمانروايان يا تعيين ناظراني براي مهارت قدرت تدبير شده است.»

از اين منظر، انتخابات ابزاري است كه به وسيله آن مي توان اراده شهروندان را در شكل گيري نهادهاي سياسي و تعيين متصدي اعمال اقتدار سياسي مداخله داد. (قاضي. ابوالفضل، حقوق اساسي و نهادهاي سياسي، انتشارات دانشگاه تهران-1371)

راي دهنده ضمن راي دادن كه عملي حقوقي- سياسي محسوب مي شود در حقيقت با برگزيدن نماينده و يا نمايندگان در اداره امور سياسي جامعه خود مشاركت مي كند. (هاشمي. سيدمحمد، حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي-1374) در واقع از طريق انتخابات است كه اعضاي جامعه به صورت مستقيم و غيرمستقيم در شكل دادن به سياست عمومي دخالت مي كنند.

انتخابات در كنار ديگر سازوكارهاي مشاركت شهروندان به صورت انفرادي يا جمعي، گروهي و صنفي، همچنان به عنوان بارزترين و قابل اندازه گيري ترين نوع مشاركت مردم در عرصه سياسي است. همچنين انتخابات از يك سو پايه هاي اجتماعي قدرت سياسي را نشان مي دهد و از سوي ديگر ملاك خوبي براي ارزيابي توزيع قدرت در جامعه است.

آنچه از مفهوم شناسي انتخابات به دست مي آيد اين است كه انتخابات، عملي حقوقي سياسي از سوي شهروندان و امت در راستاي مشاركت در حوزه قدرت است.

البته براساس مباني قرآني، ما چيزي به عنوان قدرت سياسي چنان كه در علوم و نظام سياسي غرب تعريف شده نمي شناسيم و نداريم؛ زيرا در علوم و نظام سياسي اسلامي، مساله به شكل ديگري تبيين شده است. در تعريف غربي، هرمي از قدرت در جامعه شكل مي گيرد كه افراد در راس هرم، از قدرت بلكه اقتدار سياسي بهره مندند كه از آن به مشروعيت سياسي اعمال قدرت، خشونت و زور ياد مي شود؛ اما در انديشه و نظام سياسي اسلام، هرچند افرادي در راس نظام سياسي قرار دارند، ولي نوع رفتارشان در چارچوب ولايت معنا مي شود. ولايت، نوعي سرپرستي همراه با محبت و مودت است. بر اين اساس، قدرت لخت يا اقتدار مشروعي وجود ندارد كه بخواهيم آن را محدود يا توزيع كنيم، بلكه مسئوليت هايي است كه مي بايست بر اساس شايستگي ها و توانمندي ها ميان افراد جامعه توزيع شود. از اين جاست كه معيارها در نظام سياسي اسلامي به طور ريشه اي از معيارهاي نظام سياسي غربي تفكيك مي شود.

براساس مباني قرآني كه بينش و نگرش مسلمانان را شكل مي دهد، خداوند، آفريدگار هستي در مقام پروردگاري، انسان را خليفه خود ساخته است تا در زمين قرار گيرد و پس از فعليت بخشي به توانايي هاي سرشته در ذات و تخلق به اخلاق الله، ماموريت هاي چندي را چون آباداني زمين و تمدن سازي، برپايي عدالت عمومي در ميان انسان ها و همه هستي و تغييرات مثبت در مخلوقات، هر يك را به كمال بايسته و شايسته برساند.

در اين چارچوب همه انسان ها به يك معنا جنودالله هستند، همچنان كه همه هستي سربازان و لشكر الهي مي باشند. (فتح، آيه 7 و آيات ديگر)

البته از آن جايي كه انسان ها داراي ويژگي خاص و انحصاري اراده و اختيار و حق انتخاب هستند، مي توانند عضويت در حزب الهي را انتخاب كنند و حزب الله شوند و در خدمت اهداف آفرينش قرار گيرند يا آنكه در حزب شيطان درآيند و در كنار شياطين به تباهي و فساد بپردازند و برخلاف وظيفه و ماموريت خلقت و آفرينش خود عمل كنند. (مجادله، آيات 19و 22؛ انسان، آيه3)

براساس اين مباني قرآني، هركسي توانست ظرفيت هاي سرشته خود را بيشتر به فعليت رساند، از شايستگي افزون تري در مسئوليت ها و مناصب برخوردار است. بنابراين، مسئوليت ها و مناصب در همه عرصه ها، در جامعه اسلامي و امت اسلام، براساس شايسته سالاري توزيع مي شود و قوم و قبيله، خون و نژاد، قدرت و ثروت و مانند آن هيچ گاه نمي تواند ملاك و معيار انتخاب و عامل شايستگي شخص براي تصدي مسئوليت و منصبي باشد. (بقره، آيه 247، حجرات، آيه13)

پيامبران (ع) و اوصياي ايشان نيز بر اساس همين شايستگي ها و در چارچوب همين معيارهاي قرآني انتخاب شده اند و قدرت و ثروت يا دامادي پيامبر(ص) يا فرزندي ايشان هيچ گاه دليل بر انتخاب امامان معصوم(ع) به عنوان امامان امت نبوده است، از اين رو خداوند در آيات قرآني به ويژگي هاي ايشان چون عصمت، علم، ايمان، اطاعت از خدا و پيامبر(ص) و مانند آن اشاره مي كند. (احزاب، آيه 33، آل عمران، آيات 7 و 61، مائده، آيه 55، نساء، آيه 59، نحل، آيه 43 و آيات ديگر)

بنابراين، براساس مباني و اصول انديشه و نظام سياسي اسلام، سخن از توزيع قدرت از طريق مشاركت سياسي و انتخابات نيست، بلكه سخن از توزيع مسئوليت ها براساس شايسته سالاري هاست. بر اين اساس، انتخابات به معناي مشاركت امت اسلام در انتخاب كارگزاران شايسته و مشاوران بايسته براي ولي امر مسلمين است. البته اگر بخواهيم در عصر غيبت آن را معنا كنيم به معناي انتخاب شايسته ها در همه عرصه ها براي همه مسئوليت ها از ميان كساني است كه شرايط عمومي را دارا مي باشند.

امت براساس معيارهايي كه آموزه هاي اسلام از كتاب و سنت و سيره معصومان(ع) در اختيار ايشان گذاشته است، كساني را براي مسئوليت هايي انتخاب مي كنند.

پس ما در اسلام چيزي به نام مناصب نداريم، بلكه مسئوليت هايي است كه براساس شايسته سالاري، اشخاص آن را به عهده مي گيرند و مردم براي انتخاب بهترين ها به حاكمان و مسئولان ارشد نظام ياري مي رسانند.

انتخابات، تجلي گاه مشاركت و مشاورت امت

خداوند از امت اسلام خواسته است تا به عنوان حزب الله و جندالله در همه عرصه ها مشاركت فعال داشته باشند. تعبيري كه خداوند از اين معنا ارائه مي دهد، تعاون در خير و نيكي است. خير و نيكي به كارهايي اطلاق مي شود كه در چارچوب اهداف آفرينش قرار دارد و مقاصد الهي را برآورده مي سازد.

در قرآن غير از خير و ب رّ، كلماتي ديگر نيز در همين معنا به كار رفته است كه از آن جمله شكر است. شكر نيز همانند ب رّ و خير به معناي بهره مندي از نعمتي در راستاي اهداف آفرينش است، زيرا هر نعمتي خير و ب رّ نيست مگر در چارچوب و در راستاي اهداف آفرينش الهي به كار گرفته شود.

خداوند در آيه 2 سوريه مائده به نقش امت در ايجاد جامعه برتر اسلامي اشاره مي كند و آنان را به حضور فعال در عرصه اجتماعي و فعاليت عمومي فرا مي خواند بويژه فعاليت هايي كه جنبه شعائري دارد و آثار و پيامدهاي آن بسيار فراگير و تاثيرگذار است.

مشاركت امت اسلام در اموري كه شعائر به شمار مي آيد، ماموريت و وظيفه همگاني است. اين حضور و مشاركت مي بايست به گونه اي تجلي كند كه ناظر بيروني، معاونت و مشاركت را ببيند. پس اين همكاري مي بايست در كارهايي كه شعائر الهي است و موجبات تثبيت نظام اسلامي مي شود و فرهنگ اسلامي را در جاي جاي جامعه رسوخ مي دهد، به شكل تظاهر باشد.

اگر تظاهر در هر كاري زشت باشد در كارهاي خير و نيك و بروز و ظهور تقوا امري پسنديده است.

جامعه اسلامي اگر بخواهد به معناي يك جامعه برتر و نمونه به جهانيان معرفي شود (بقره، آيه143) بايد مظاهر تعاون و مشاركت در كارهاي خير و نيك و رفتارهاي هنجاري به شدت به چشم بيايد و ظهور و بروز داشته باشد. از اين رو خداوند به مؤمنان فرمان مي دهد كه به عنوان شهروندان امت اسلام در كارهاي نيك و رفتارهاي هنجاري با يكديگر همكاري و مشاركت تنگاتنگ داشته باشند اين مشاركت جلوه اي از ولايت همگاني است كه در ميان شهروندان تشريع شده و به عنوان قانون از سوي خداوند بيان شده است. (انفال، آيه 72، آل عمران، آيه 110)

انتخابات به عنوان يكي از مصاديق مشاركت در كارهاي خير و نيك و عمل تقوايي مي بايست در دستور كار امت اسلام باشد. هر گامي كه انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان براي مسئوليت هاي اجتماعي امت و پذيرش مسئوليت خدمت به مردم و كارهاي خير و تقوايي برمي دارند ، به عنوان عمل صالح تلقي مي شود. اگر اين مشاركت در انتخابات به گونه اي باشد كه جلوه هاي تحقق شعاير الهي در آن نمودار باشد و خشم دشمنان دين را برانگيزد و موجب دق مرگ شدن آنان گردد، عملي مورد رضايت و خشنودي خداوند شناخته مي شود و پاداشي مضاعف به آن تعلق مي گيرد. (مائده، آيه 2؛ آل عمران، آيه 119).

از سوي ديگر خداوند از مؤمنان مي خواهد كه حضور در كارهاي خير و صالح اجتماعي و تقويت هنجارها و مبارزه با نابهنجاري ها را در دستور كار خود قرار دهند. (آل عمران، آيه 110) از آن جايي كه اسلام حضور فعال و مشاركت امت را در همه عرصه ها واجب دانسته و هرگونه گوشه نشيني و رهبانيت را ناپسند شمرده است (حديد، آيه 27) از امت مي خواهد تا نقش ايماني خود را به درستي بشناسند و عمل كنند وگرنه اهل خسران و زيان خواهند بود. (سوره عصر)

در همين چارچوب همراهي امت با رهبر و مسئولان ارشد جامعه و نظام اسلامي به عنوان يك تكليف تعريف و به عنوان يك حق نيز براي آنان بيان شده است. از جمله اين حضور ومشاركت فعال در عرصه هاي اجتماعي، مشاورت دادن به امام و رهبر جامعه و اولوالامر است. همان گونه كه خداوند به رهبران جامعه و نظام اسلامي فرمان داده تا از مردم در كارهاي اجتماعي مشاورت بگيرند، همچنين بر امت فرض و واجب دانسته است تا در عرصه مشاورت، همكاري و تعاون داشته باشند. (آل عمران، آيه 159، شوري، آيه 38)

مشاورت به معناي همكاري در گزينش بهترين شيوه هاي عمل و اجرا است. در اين ميان انتخابات، به مسئولان ارشد جامعه و نظام سياسي كمك مي كند تا مشاوران خوبي را به دست آورند. انتخابات در حقيقت همكاري امت در مشورت با امام است تا بهترين مشاوران را براساس شايسته سالاري انتخاب و به كار گيرد.

انتخابات، مشاركت در استبدادستيزي

استبداد به معناي خودرايي است. كساني گرفتار خودرايي هستند كه دچار خودپسندي شده اند. انسان خودپسند، نسبت به ديگري خودبرتربين است و در همين چارچوب، مستكبر و ستمگر مي شود؛ زيرا راي و نظر خويش را برتر و بهتر از راي و نظر ديگران مي داند.

جامعه اسلامي با انتخاب روش مشاورت، به ستيز با فرهنگ استبداد مي رود؛ زيرا هنگامي كه مشاورت در كارها اصالت يابد و به عنوان فرهنگ جامعه درآيد، خودپسندي، خودبرتربيني و خودرايي از ميان مي رود و استبداد از جامعه و به تبع آن استكبار و ستمگري رخت مي بندد؛ زيرا جامعه نمي تواند خودرايي و استبداد و استكبار و ستمگري را برتابد.

مشاركت فعال جامعه در انتخابات و تعيين مشاوران و همكاران براي مسئولان ارشد نظام، از آن جايي كه از منظر ولايت بدان نگريسته مي شود، نوعي دلسوزي امت نسبت به مسئولان است تا ايشان را با انتخاب مشاوران و كارگزاران شايسته ياري رسانند.

حضور فعال جامعه در امر انتخابات به معناي مشاركت فعال در امر صالح، معروف و نيكوي مشاورت است. همان گونه كه بر مسئولان است تا مشاورت بگيرند، بر مردم است تا در امر مشاورت، مشاركت فعال داشته باشند و به مسئولان مشاورت دهند. (آل عمران، آيه 159، شوري، آيه 38)

بنابراين، حق و تكليف مشاورت يكي از دلايل وجوب مشاركت فعال امت در امر انتخابات است. جامعه ولايي زماني مي تواند معناي واقعي را به خود بگيرد و تحقق يابد و الگوي جوامع ديگر بشري قرار گيرد كه امت اسلام در همه امور مشاورت دهند و در امور، مشاركت نمايند و پيشرفت جامعه را پيشرفت خود و وظيفه اجتماعي بدانند. (سوره عصر)

امت با حضور و مشاركت فعال در امر انتخابات، نه تنها فرهنگ اسلامي را چنان كه خداوند خواسته تحقق مي بخشد و سبك زندگي برتر اسلامي را به نمايش مي گذارد و كاري خير و عملي صالح انجام مي دهد، بلكه ضريب امنيت جامعه را در دو بعد داخلي و خارجي افزايش مي دهد؛ زيرا موجب افزايش دلگرمي و امنيت مردم و ترس دشمنان مي شود و هرگونه تحرك ايذايي دشمنان را از آنان سلب مي كند؛ زيرا حضور فعال مردم در امور جامعه و مشاركت فعال در انتخابات، نشانه اي از وحدت و همدلي و همكاري امت مي باشد و دشمنان را از غلبه بر اين امت مأيوس و نوميد مي كند و خشم مرگ آفرين دشمن را برمي انگيزد.

بنابراين، مشاركت فعال امت در انتخابات و ديگر عرصه هايي كه از شعاير به شمار مي آيد، داراي آثار و بركات مادي و معنوي، دنيوي و اخروي است كه نمي توان از آن چشم پوشيد. پس به عنوان حق و تكليف بر امت است تا در انتخابات و ديگر عرصه ها حضوري فعال داشته باشند.

به سخن ديگر، اقتضاي جندالله و حزب الله بودن آن است كه انسان خود را به تقوا و كارهاي نيك و خير نزديك كند و عامل به آن باشد و هرگونه بي تقوايي و هنجارشكني و اعمال زشت و بد را ناپسند بداند و عليه آن مبارزه كند.

اين بدان معناست كه مشاركت در كار انتخابات به معناي حفظ تقواي اجتماعي و فرهنگ سازي تعاون در كارهاي خير و معروف و مبارزه با استبداد و خودرايي و استكبار و ستمگري است. اين گونه است كه امت اسلام مي تواند الگوي بشريت براي بهترين سبك زندگي باشد و ديگران را براي قرار گرفتن در صراط مستقيم الهي تشويق كند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا