وب نوشت

قرآن ، فرهنگ زمانه و زنده به گور کردن دختران

برخی بر این باورند که قرآن هر چند کتابی وحیانی و جاودانه است و آموزه های آن فراتاریخی است و می تواند در هر زمان و مکانی به کار آید ولی برخی از مطالب همان قرآن به جهت آن که در زمان و مکان خاصی برای فرهنگ و اشخاص خاصی نیز فروفرستاده شده است ، گرفتار لحظه و مقتضیات آن است.

از این رو به مساله ای به نام تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه اشاره می کنند و مواردی را نیز به عنوان مصادیق آن بیان می دارند. از نمونه های که ذکر می کنند می توان به مساله جن و سحر و جادو و شیطان اشاره کرد که اموری موهوم و خاص فرهنگ سامی و یا عربی است و قرآن برای بیان آموزه های خویش ناچار شده است که از همان فرهنگ و آداب بهره برد.
همان گونه که از ادبیات عربی متاثر شده است و خدا و فرشتگان را که نه مذکر است و نه مونث به صورت مذکر یاد می کند که این تنها محدودیت های است که فرهنگ و ادبیات عربی ایجاد می کند. محدودیت های فرهنگی موجب شده است که قرآن در فضا و تنگنای آن گرفتار آید و خود را با آن هماهنگ سازد و این گونه است که آموزه های قرآنی ناخواسته گرفتار محدودیت های فرهنگی می شود و نمی تواند جز در آن فرهنگ و ادبیات سخن خود را بیان دارد.
بنابراین برای پراسته کردن آیات از مضامین فرهنگی و ادبی تلاش جدی ای ضروری است که همه اندیشمندان بدان همت کرده و نیروی خود را در این راه هزینه کنند. آنان شواهدی را نیز نقل می کنند که پیش از این صورت گرفته است.
از آن جمله تلاشی که در باره " اذا جاء ربک و الملائکه صفاصفا" بیان کرده اند تا جسمیت خداوند را که در این آیات و مانند آن چون در تعبیر یدالله به کار رفته را تصحیح کنند. به هر حال پیام قرآن هر چند جاودانه است ولی فرهنگ و ادبیات عربی ناخواسته اموری را بر قرآن و شرایط نزولی آن تحمیل کرده است که می بایست از آن رهایی جست.
آنان حتی به مسایلی چون برده داری و دخترکشی اشاره می کنند و بیان می دارند که این امور و مصادیق آن کهنه شده و نمی توان بدان ها پرداخت. بنابراین می بایست قرآن را از شرایط لحظه و مقتضیات زمکانی (زمان و مکان و لحظه) جدا کرد و به گونه ای دیگر به آیات آن نگریست. همگی این محققان نوگرا به این مساله اعتقاد و باور دارند و مصادیقی بسیار برای آن یاد می کنند؛ هر چند که در میان خود این افراد اختلاف است ولی در کلیت نه مصادیق با هم مشترک هستند.
به نظر می رسد که نوعی خلط در این جا صورت گرفته است. قرآن کتابی از خداوند حکیم و دانایی است که می تواند و این توانایی را دارد که شرایط و مقتضیات را چنان که خواهد به گونه ای فراهم آورد که هر چه را بخواهد انجام دهد.
بنابراین می توانست (چنان که انجام داد) شرایط فرهنگی و زبانی ادبیات عربی را به آن حد از کمال مطلوب رساند تا آموزه های شناختی و دستوری پایدار و جادوانه خود را در قالب همان ادبیات و فرهنگ ارایه دهد بی آن که لازم باشد تا تحت تاثیر فرهنگ و ادبیات امری ناخواسته را بر قرآن تحمیل کند.
اگر ادبیات عربی اقتضای آن را دارد که خداوند و یا فرشتگان به صورت مذکر و یا مونث ذکر شود، در حالی که آنان به گونه ای نیستند که ذکوریت و یا انوثیت در آنان معنا و مفهوم یابد، همان خداوند این توانایی و امکان را نیز بیان داشته است که تغییراتی را ادبیات و یا فرهنگ ایجاد کند تا مقاصدش را از طریق آن انتقال دهد و ارتباطی کامل و درست با انسان برقرار نماید بسیاری از مصادیقی که درباره تاثیرگذاری فرهنگ زمانه بر قرآن بیان می شود ، مصادیقی هستند که به جهت ناتوانی از درک درست و فقدان ابزارهای شناختی به عنوان فرهنگ عربی و سامی مردود شمرده شده و یا آن را با واقعیت های علمی ناهماهنگ و نادرست تشیخص داده شده است.
در گذشته هنگامی که ابزارهای پیشرفته کنونی وجود نداشت آتش گرفتن دریا و آب های دور از تصور بود و یا این که انگشتان چگونه بازسازی می شود که خطوط آن نیز مشخص می دارد که از آن کیست و یا درباره سلول های بنیادین و یا ذرات بسیار ریز که هنوز بر پایه نظریه تارها و نظریه m به دنبال کشف بیش از 21 ریز ذره اتمی می باشد و هز اران معما و چیستان علمی دیگر که اکنون با ابزارهای دقیق علمی برخی کشف شده است.
آیا تاثیر چشم و انرژی های ساطع از شخص و یا هاله انسانی و یا وجود موجوداتی که از انرژی ساخته شده و همانند انسان جان دار است امروز به اثبات نرسیده است. از سوی دیگر تا کجا می توان به نظریه های علمی پای بند بود؟ در مطلبی از بردگی و زنده به گور کردن دختران نوشتم که برخی گفتند که مساله دیروز بود. اما اگر به خوبی نگاه شود هم بردگی و هم زنده به گور کردن دختران مساله دیروز و امروز و فردای ماست.
در گزارش های مختلف که در پایگاه های اینترنتی بسیار دیده اید و خوانده اید سخن از کشتار دختران در هنگام شناسایی در زمان جنینی آنان است. در سال هزاران و بلکه صدها هزار هزار دختر در زهدان مادران شناسایی و کشته می شوند. این زنده به گور کردن مدرن دختران نیست؟ آیا هزاران دختر برای بردگی فروخته نمی شوند و هزاران کودک ربوده و به بردگی کشیده نمی شوند؟ قرآن در آیات خود هم به این مساله پرداخته است و هم حقوق کودکان و بردگان را بر شمرده است.

در این دنیای بردگان جدید نمی بایست حقوقی داشته باشند. چه قوانینی حقوق آنان را تضمین می کند و مردمان را وامی دارد که آن را رعایت کنند. مدتی پیش در خبرها آمده بود که 70 میلیون مرد چینی قادر به ازدواج نیستند؛ زیرا سیاست های تک فرزندی دولت موجب شده است که زنان هنگام بارداری تنها فرزندان پسر را زنده نگه داشته و دختران را بکشند . این زنده به گور کردن دختران در رحم اتفاق می افتد و این بی گناهان پیش از تولد کشته می شوند. آیا نمی توان اکنون هم همانند دیروز پرسید : بای ذنب قلت ؛ این دختر به کدامین گناه ناکرده کشته شد؟

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا