تاریخیعرفانفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

فلسفه قرباني، نيل به مقام «احسان»

samamosيكي از شعائر اسلامي، قرباني كردن است. قربان، امري محبوب در هر زمان و مكان است، هر چند كه در روز دهم ذي الحجه در سرزمين مني و مسلخ از لحاظ زماني و مكاني از ارزش و اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد.

در اهميت قرباني همين بس كه يكي ازمهم ترين ابزارهاي تقرب جويي به خداوند در رسيدن به مقامات بزرگ انساني است به گونه اي كه واژه قربان در فرهنگ و ادبيات اسلامي براي اين منسك و عبادت آييني انتخاب شده است، هر چند كه نماز و ديگر مناسك عبادي نيز به قصد تقرب انجام مي گيرد و در روايت آمده است كه «الصلاه قربان كل تقي؛ نماز ابزار تقرب جويي هر متقي مي باشد.» با اين همه قرباني يعني ذبح و نحر جانوري حلال گوشت براي انفاق و اطعام در راه خدا، با اين عنوان شناخته مي شود.

نويسنده در اين مطلب بر آن است تا براساس آموزه هاي قرآني نقش و اهميت قرباني كردن در تقرب جويي و دست يابي انسان به مقامات انساني را تبيين نمايد.

خلوص، رهايي از تعلقات

انسان تا زماني كه به مقام پاكي مطلق نرسد، نمي تواند مظهر خداوند و خلافت اللهي باشد؛ چرا كه خداوند، سبحان و پاك و منزه از هر نقص و عيبي است و در همه چيز در كمال مطلق و بي نهايت آن است به گونه اي كه تماميت فراتر از آن نه قابل تصور و نه دسترسي است. انسان نيز به حكم خلافت از خداوند، مي بايست اين گونه باشد تا شايسته مقام خلافت خدايي شود. پس بر انسان لازم است كه بكوشد تا به مقام سبحان و پاكي مطلق برسد و از هر عيب و نقصي مبرا و منزه گردد.

با نگاهي به آموزه هاي قرآني كه درباره معراج پيامبر(ص) به عنوان نمونه آمده مي توان دريافت كه تا چه اندازه مقام سبحان در تحقق اين هدف موثر است؛ از اين رو خداوند در هنگام گزارش از اسراء و معراج پيامبر(ص) كه سير در كمالي شدن است، از مقام تسبيح اين اسراء را مديريت و رهبري مي كند و پيامبر(ص) را از مقام عبدالله تا مقام عبده سير مي دهد تا ضمن تبيين تنزيه خود از هر نقص، كمال را در پيامبر(ص) با تقريب به خود، تماميت بخشد.(اسراء آيه 1)

هر انساني مي بايست اين مسير كمالي و تماميت در كمال را با سبوح بودن بپيمايد. بستر رسيدن به اين مقام خلوص است؛ زيرا خلوص به معناي رهايي از هر تعلق و رنگي غير از رنگ خداوندي (بقره، آيه 138) اجازه مي دهد تا خداوند از مقام سبوح در انسان ظهور يابد و «انسان خدا» را تحقق بخشد. انسان خدا كه همان متاله و انسان خدايي شده است در اين مقام اگر ظهور يابد، انساني خدايي شده است كه فراتر از عبدالله در مقام عبده از هر نقص و عيبي مبرا و منزه است و مظهر خدا و صفات و اسماي كمالي او در غايت تماميت خواهد بود و تنها تفاوت عبد و رب در اين خواهد بود كه آن خدا و اين عبد و به تعبير ديگر خدايي خداوند از باب مظهريت عرفاني و ذاتي فلسفي است، ولي خدايي انسان در اين مقام از باب مظهريت و آينه خداوندي بودن است و به تعبير فلسفي عرضي است.

بنابراين، هر كسي كه بخواهد مظهر خداوندي باشد، مي بايست از طريق دروازه اخلاص خود را به مقام سبحان برساند و مظهر اسم سبحان گردد تا از اين مقام در كائنات به حكم خلافت الهي و مظهريت در ربوبيت و پروردگاري، خدايي كند. اين همان چيزي است كه در آيات قرآني از آن به ماذونيت و اذن الهي ياد شده است و پيامبران(ع) از همين مقام و مظهريت، اعجاز مي كردند و به آفرينش از جمله آفرينش ناقه و پرندگان و احياي مردگان و مانند آن پرداختند. (آل عمران، آيه 49 و آيات ديگر)

اگر انسان بخواهد رنگ خدايي بگيرد و خدايي شود، مي بايست از هرگونه رنگ تعلقي رهايي يابد. بنابراين، بر اوست كه از غير الله به سوي خداوند نه تنها برود بلكه بگريزد و فرار كند.(ففروا الي الله، ذاريات/50)

اين فرار در حقيقت همان تلاش انسان هاي سالك و ساير الي الله براي تقرب جويي و لقاءالله است (انشقاق، آيه 5) كه با خلوص از غير و تجلي صفات و اسماي الهي در ذات ايشان تحقق مي يابد؛ زيرا تنها راه تقرب و لقاي الهي، خدايي شدن و ظهور و فعليت يابي اسما و صفات الهي در شخص است. از اين رو همه پيامبران(ع) مردم را نه به خود بلكه به عبوديت خداوند به عنوان طريق رسيدن به متاله (خدايي) شدن و ظهور به عنوان رباني شدن دعوت مي كردند. (آل عمران، آيه 79)

آموزه هاي وحياني قرآن و دين اسلام در حقيقت راهنماي دست يابي به مقاماتي چون اخلاص و متاله و رباني شدن از طريقت شريعت است؛ زيرا اين شريعت به انسان كمك مي كند تا خلوص يافته و رنگ خدايي گيرد و از مقام طين به مقام عبوديت بالا رفته و پس از رسيدن به مقام عبدالله و ظهور صفات ظاهر، اسم مستاثر الهي نيز در مقام عبده در او ظهور يابد و به حكم سبوحيت، مظهر تمام كمال مطلق شود.

نقش اخلاص در تقرب قرباني

چنانكه گفته شد، انسان مي بايست از غير خداوندي خالص شود تا اسماء و صفات الهي در او تجلي و ظهور پيدا كند. براي دست يابي به خلوص راه هاي بسياري است كه از آن به سبل شريعت ياد مي شود؛ ولي در اين ميان مانند هر چيز ديگري، افزون بر راه هاي سلامت و سبل السلام (مائده، آيه 16) بزرگراههاي راست و آساني به نام صراط مستقيم وجود دارد كه كار را براي انسان آسان مي سازد. از جمله اين بزرگراه در اين مقام، بزرگراه قرباني است؛ زيرا قرباني كه حقيقت ذبح و نحر همه تعلقات در پاي عشق به خداست. انساني كه به قربانگاه مي رود، پيش از آنكه گوسفند و شتري را ذبح و نحر كند و آن را قرباني نمايد، خود را به مسلخ عشق برده و در پاي عشق، قرباني كرده است. از اين رو خداوند در آيات 36 و 37 سوره حج مي فرمايد كه آنچه به خدا از اين نمايش آييني مي رسد، گوشت و خون قرباني نيست كه ريخته مي شود، بلكه آن خلوص و تقوايي است كه در اين عمل به نمايش گذاشته شده است.

به سخن ديگر، پيش از اينكه جانوري به عنوان نماد تعلقات مادي، ذبح و نحر شود، اين نفس انساني است كه ذبح و نحر مي شود تا انسان از هر رنگ تعلقي حتي رنگ خود بودن آزاد و رها شود و رنگ خدايي در جان او آشيانه كند و سرتاسر وجودش را دربرگيرد و او را خدايي سازد.

مي دانيم كه بشر تعلقاتي در دنيا دارد كه از آن به هواهاي نفساني نيز ياد مي شود. اين تعلقات هر چند كه ريشه در خواسته ها و نيازهاي طبيعي انسان دارد، ولي در بسياري از انسان ها اصالت مي يابد و از ابزاري بودن خارج مي شود. اين گونه است كه انسان اسير و در بند تعلق به ابزارها مي شود. از مهم ترين اين تعلقات، نيازهاي ابتدايي به غذا و تغذيه است كه موجب گردآوري مال بويژه در اموال جانوري مي شود؛ زيرا گوشت مهم ترين منبع تغذيه انسان است و انسان علاقه زياد به تغذيه از گوشت دارد. البته انسان هاي معمولي و طبيعي، به حبوبات و ميوه ها بيشتر علاقه مند هستند، ولي اوج لذت را انسان در گوشت خواري تجربه مي كند و همين لذت هاي اوج گرفته است كه آدمي را در بند ابزار قرار مي دهد و همه تلاش و كوشش خود را صرف گردآوري اموال مي كند و مقصد اصلي را فراموش مي نمايد.

حال اگر كسي به ذبح و نحر اين جانوران بپردازد تا به ديگران ايثار و انفاق و اطعام كند، در حقيقت از مهمترين لذت زندگي اش چشم پوشيده و فرصت رهايي را يافته است. البته در مجموعه مناسك حج، محرماتي بيان مي شود كه همه نيازهاي طبيعي انسان و موارد لذت بخش را شامل مي شود، ولي خداوند با تحريم آنها مي كوشد تا آدمي را از دام تعلقات به دنيا رهايي بخشد و مسير درست را به او نشان دهد. اينجاست كه مجموعه آيين و مناسك حج يك دوره كوتاه تجربه تقوا معرفي شده است؛ چنان كه دوره هاي سي روزه ماه رمضان نيز از چنين ظرفيتي براي تمرين خودسازي و تقوايابي برخوردار مي باشد.

به هر حال، قرباني كردن همانند روزه گرفتن، فرصت هاي استثنايي براي رهايي از هرگونه تعلق و دست يابي به تقوا و اخلاص است كه خود بستر مناسب تجلي و ظهور اسماء و صفات الهي در ذات انسان مي شود و انسان رنگ خدايي گرفته و در يك فرآيندي با تكرار و تمرين و مراقبت و استمرار، خدايي شده و در مقام مظهريت ربوبيت در مي آيد.

خداوند در آيات 1 و 2 سوره كوثر به پيامبرش(ص) فرمان مي دهد كه براي دست يابي به مقامات الهي مي بايست جاده خلوص را از طريق نحر و قرباني شتر بپمايد، زيرا شتر ارزشمندترين حيوان در ميان اعراب بود و ارزش غذايي زيادي داشته و ابستگي به آن بيش از ديگر جانوران بوده است. پس با قرباني و نحر كردن شتر مي بايست گام در مسيري بگذارد كه رسيدن به مقام كوثر از بركات و آثار آن بود. كوثر هر چيزي كه باشد، مقام و منزلت بزرگ در راستاي شدن هاي پيامبر(ص) داشت و پايداري و بقاي اين نعمت و شكرگزاري از آن به معناي بهره مندي درست از نعمت، نيازمند خلوصي است كه در نحر و قرباني خودش را نشان مي دهد.

انسان در قرباني خود را در مقام تسليم و اسلام واقعي قرار مي دهد. همان گونه كه جانوران را به ريسمان تسليم مي كشد و آن را به مسلخ مي برد و ذبح و نحر مي كند تا بدان تقرب جويد، در عمل اين انسان خودش را به مسلخ مي برد تا هواهاي نفساني خويش را ذبح كند.

اگر ابراهيم(ع) حضرت اسماعيل را به مسلخ عشق مي برد و پيشاني و گونه اش را بر خاك مي گذارد تا در مقام رضاي كامل، ذبح نمايد. (صافات، آيات 102 تا 107) در آن شرايط در مقام تسليم كامل قرار مي گيرد و اين گونه اخلاص خويش را به نمايش مي گذارد. بنابراين، هر انساني مي بايست در هنگام قرباني كردن، هواهاي نفس خويش را به قربانگاه و مسلخ عشق ببرد و آن را ذبح كند تا خلوص يافته و به حكم تقوايابي و رسيدن به مقام سبوح، اجازه دهد تا اسما و صفات الهي در او ظهور و فعليت يابد. به اين معنا كه مانع را از ميان بردارد تا مقتضي عمل كند.

آثار و كاركردهاي قرباني

با نگاهي به فلسفه تشريع احكام حج و به ويژه قرباني در آيات قرآني، آثار و كاركردهاي قرباني به دانسته روشني مي شود.

خداوند براي حج و قرباني كاركردها و آثاري بيان كرده كه از مهمترين آنها مي توان به ذكرالله (حج، آيه 34)، تسليم و انقياد در برابر خدا (همان)، دست يابي به اخلاص، رسيدن به تقوا و در نهايت رسيدن به مقام احسان اشاره كرد. (حج، آيات 34 تا 37 و آيات ديگر)

ذكر الله به معناي ياد كرد دايمي خداوند در حقيقت توجه دايمي شخص به هدف و مقصد سير زندگي اوست. هر انساني همواره بايد متوجه مقصد باشد تا راه گم نكند و از ابزارهاي زندگي به درستي براي رسيدن به مقصد بهره گيرد. از اين رو همه آموزه ها و احكام وحياني از جمله حكم حج و قرباني به مساله ذكرالله توجه مي دهد. به سخن ديگر، اصل حاكم بر همه آموزه هاي معرفتي و دستوري قرآن، ذكرالله است؛ چرا كه انسان مي بايست همواره به ياد داشته باشد كه هدف و مقصد زندگي او چيست؟

پس از آن، مهمترين مساله در زندگي آدمي، دست يابي به ابزارهايي است كه اين مهم را تحقق مي بخشد و آدمي را براي تقرب كه برآيند آن خدايي و رباني شدن است، آماده مي سازد. مهم ترين ابزار در اين مسير، تقواست؛ زيرا تقوا به معناي رهايي از مانع تجلي اسما و صفات الهي در ذات است. هنگامي كه انسان اين مانع را بردارد، اسماي تعليمي در ذات انسان خودش را نشان مي دهد. لذا خداوند در آياتي از جمله آيه 282 سوره بقره مي فرمايد: و اتقواالله و يعلمكم الله؛ تقوا پيشه گيريد تا خداوند چيزهاي بسيار و از جمله علم را به شما آموزش و تعليم دهد. يا در جايي ديگر مي فرمايد: اگر راه تقوا و پاكي را پيش گيريد، خدا بصيرت و نور روشنايي در قلب شما قرار مي دهد تا حق را از باطل بشناسيد. (سوره انفال آيه 29)

در حقيقت، تقوا به معناي مانع زدايي، موجب مي شود تا علت تامه ظهور، تحقق يابد؛ چرا كه خداوند اصل تعليم و فرقان را در ذات همه ما به حكم تعليم اسمايي (بقره، آيه 31) قرار داده است و انسان اگر مانع ظهور را بردارد، اسماي الهي سرشته در ذات خودش را به ظهور مي رساند. بنابراين، تنها نيازي كه انسان براي ظهور اسما و صفات الهي در خود و متاله شدن دارد، برداشتن مانع است كه از طريق تقوا و تحقق اخلاص به دست مي آيد.

اخلاص به معناي رهايي از هر قيد و بندي است كه مانع از تقرب و ظهور اسماي الهي مي شود. كسي كه از طريق تقوا به اخلاص مي رسد اين ظرفيت را دارا مي باشد كه اسماي الهي را مظهريت نمايد.

تقرب با مقام احسان

مقام احسان مقام ربوبيت و مظهريت در آن است. به اين معنا كه انسان هنگامي كه متاله (خدايي) شد و اسما و صفات الهي در او فعليت و ظهور يافت؛ اين امكان را دارا مي شود كه در مقام مظهريت ربوبيت قرار گيرد.

ربوبيت خود مظهري از مظاهر احسان است. احسان در حقيقت نيكي به ديگران است بي آنكه نياز و خواسته اي براي خود داشته باشد و منتي بر ديگران بگذارد. از مصاديق احسان مي توان به ايثار و عفو اشاره كرد.

اصولا خلقت و آفرينش از مقام احسان الهي است. خداوند به حكم احسان، موجودات را آفريده و به آنان بذل و بخشش مي كند و در مقام پروردگاري، آنان را به كمال شايسته و بايسته شان مي رساند. در حقيقت خداوند به حكم احسان در مقام آفريدگاري و پروردگاري نشسته است.

كسي كه بخواهد در مقام احسان قرار گيرد و مظهريت در احسان الهي داشته باشد، مي بايست اين مسير را با قرباني و اطعام و انفاق بپيمايد. در حقيقت طريق قرباني، بزرگراهي براي رسيدن به مقام احسان است. البته اين بدان معنا نيست كه بزرگراه ديگري نيست، ولي آنچه خداوند در آيات 36 و 37 سوره حج بيان مي كند اين است كه يكي از بزرگراه ها و صراط مستقيم رسيدن به مقام احسان، بهره گيري از قرباني است.

بنابراين اگر كسي بخواهد مظهر خداوندگاري در احسان و پروردگاري او شود، مي بايست قرباني را به عنوان يك ابزار و راه مهم در نظر گيرد و آن را به كار گيرد.

با نگاهي به همين عملكرد ظاهري قرباني و اطعام و انفاق دادن از گوشت قرباني به فقيران و نيازمندان بي آنكه منت و خواسته اي براي خود داشته باشد و اخلاص روا دارد، ظاهر مي شود كه همين رفتار احساني چه اندازه در زندگي مادي او تأثير دارد و او را در مقام پروردگاري حتي در مراتب پايين قرار مي دهد. بنابراين، اگر كسي بخواهد در اين امور به تمام برسد و تماميت كمالي چون احسان را درك كند، مي بايست همه شرايط تحقق احسان را مراعات كند تا در مقام محسنين قرار گيرد و مظهريت پروردگاري و ربوبيت خداوندي را به عهده گيرد.

باشد با اين انگيزه همه اعمال و مناسك خويش را انجام دهيم و خواهان وصول به مقام احسان و مظهريت در آن باشيم كه مقام پروردگاري است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا