اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

فروتنی، نیاز فردی و اجتماعی

samamosبرخی از فضایل کارکردهای چندگانه ای دارند و تنها به حوزه مسایل شخصی محدود نمی شوند، بلکه دامنه تاثیر آن فراتر از شخص به جامعه و اجتماع نیز کشیده می شود و حتی گاه تاثیر آن در این حوزه بیش تر و روشن تر از حوزه های دیگر است. از جمله این فضایل تاثیرگذار در حوزه های فردی و اجتماعی می توان به فضلیت تواضع و فروتنی اشاره کرد.

بی گمان منش و روحیه فروتنی، به سبب آن که نوعی تذلل به شمار می آید، از سوی دیگران نسبت شخص دارنده آن، حسادتی صورت نمی گیرد و همین مساله موجب می شود که زمینه رهایی از بسیاری از بیماری روحی و روانی و اجتماعی در شخص فراهم آید و از رذایل اخلاقی و پستی های خوی و خلق رهایی یابد. این گونه است که در مسیر شدن های کمالی تا مقام خدایی شدن، کم تر در معرض خطر هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی قرار می گیرد و دسترسی به کمالات برای او فراهم تر می شود.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و سنت، تاثیر فروتنی و تواضع را در زندگی فردی و اجتماعی انسان به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

فروتنی، گامی بلند برای رهایی از رذایل

تواضع که در فارسی از آن به فروتنی یاد می شود، در علم اخلاق به معنای شکستگی و فروتنی نفس است به گونه ای که برای خود هیچ گونه برتری و امتیازی بر دیگران قایل نشده و در رفتار و گفتار دیگران را بزرگ و گرامی شمارد.(جامع السعادات، نراقی، ج 1، ص 394)

فروتنی اگر به عنوان روحیه شخص در آید و ملکه جان و نفس وی شود، شرایطی برای شخص فراهم می آورد تا از بسیاری از بیماری نفسانی و هواهای آن رهایی یابد و به نوعی اعتدال و تعادل شخصیتی دست پیدا کند که توانایی پرواز تا ملکوت صالحان (مائده، آیات 82 تا 85) و مقام محسنان (همان) را به دست آورد.

همان اندازه که خودبزرگ بینی، تکبر و خودپسندی، آفت جان آدمی است و اجازه نمی دهد تا نفس در مسیر شدن های کمالی گام بردارد و هر گونه تلاشی را سد می کند، تواضع و فروتنی، شرایط و بستری را فراهم می آورد تا آدمی نسبت به نواقص خویش توجه یابد و در رفع کاستی ها و کمبودهای خویش بکوشد و برای رفع و برداشتن موانع دست یابی به کمالات تلاش کند. از این روست که روحیه درونی تواضع را مهم ترین بستر برای شدن های کمالی دانسته اند. به این معنا که شخص هر گاه در درون به این احساس برسد که نقص و کاستی هایی در ابعاد وجودی، شناختی ، رفتاری و عاطفی دارد، تلاش می کند تا به هر شکلی شده خود را از آن برهاند و کمالات شایسته و بایسته را به دست آورده و تحصیل نماید. اما احساس تکبر و خودبزرگ بینی، مهم ترین سد راه تکامل معنوی بشر می باشد؛ چرا که شخص خود را کامل می یابد و نقص و کمبودی در خود نمی یابد، از این رو، تلاشی برای شناسایی نواقص و کاستی ها و کوششی برای رهایی از آن انجام نمی دهد و به همان وجود ناقص خود می بالد و درجا می زند.

همین روحیه تکبر در منش استکباری بروز و ظهور می کند و شخص متکبر را به انسانی مستکبر تبدیل می کند، چرا که خودبزرگ بینی موجب می شود تا خود را برتر از دیگران بشمارد و امتیازی برای خود قایل شود که دیگران از آن برخوردار نباشند و در رفتار و گفتار دیگران را خرد و حقیر می شمارد.

خداوند در داستان آفرینش از روحیه متکبر ابلیس سخن به میان می آورد و نشان می دهد که همین روحیه تکبر در وی موجب شده تا نسبت به دیگرانی چون حضرت آدم(ع) که دارنده تمامی اسمای حسنای الهی بود، استکبار ورزد و خود را به سبب آن که از آتش است بر خاک آدم(ع) برتر دانسته و امتیاز خلافت الهی را برای خود بخواهد. این گونه است که با ادبیات متکبرانه و منش استکباری خود را " خیر منه" می شمارد(سوره اعراف، آیه 12) و خلافت را برای خود می پسندد و از سجده بر آدم(ع) به عنوان خلیفه الهی سرباز می زند و زمینه سقوط و هبوط خویش را فراهم می آورد و از کمالات بسیاری محروم می گردد.(همان، آیه 13 و آیات دیگر قرآن)

اما انسانی که روحیه تکبر را به کناری گذارد و به نقص و کمبودهای خویش اذعان کند و در صدد شناسایی و رفع آن ها بر آید، چنین شخصی نه تنها گام های بلندی برای رفع این نواقص و کمبودها و دست یابی به کمالات بر می دارد، بلکه در زندگی اجتماعی خویش نیز منش استکباری را به کناری می نهد و فروتنانه در برابر برتری ها و امتیازات دیگران قرار می گیرد و به خودش اجازه می دهد تا آن ها را بشناسد و در مقام غبطه برای دست یابی به آن تلاش کند. این گونه است که روحیه حق طلبی و کمال خواهی و کمال جویی در وی تقویت می گردد(مائده،آیات 82 تا 84) و نسبت به اهل حق و حقیقت و کمالات محبت می ورزد و محبت خداوندی را به سوی خویش جلب می کند(مائده،آیه 54) و با معاشرت نیک و کریمانه ی خود حتی نسبت به انسان های نادان و جاهل(فرقان،آیه 63)، موجبات جلب و محبت دیگران را نسبت به خود فراهم می آورد(مائده، آیه 82) و از توانایی ها و استعداد دیگران برای دست یابی به کمالات مطلق و متاله و خدایی شدن بهره می گیرد.(مائده، آیات 82 تا 85)

انسان فروتن و متواضع، چون به کمبودها و کاستی ها خود اذعان دارد، در صدد شناسایی و برطرف کردن آن ها بر می آید. همین روحیه است که مهم ترین مانع در راه کمال یابی و کمال جویی در انسان را می کشد و تکبر ، خودپسندی و خودبزرگ بینی را از جان و روانش دور می کند و یا از میان می برد. بنابراین، بسیاری از رذایل و پستی های اخلاقی که بر اساس و پایه تکبر شکل می گیرد نیز از میان می رود؛ چرا که قرآن بر این نکته تاکید دارد که منشا و خاستگاه بسیاری از رذایل اخلاقی در انسان تکبر است که حتی انسان را به کفر می کشاند و ایمان جدا می کند. انسان متکبر، انسان فخرفروش، مستکبر، ظالم، مخالف حق و مانند آن است که آیه 36 سوره نساء تنها به گوشه ای از این رذایل برخاسته از تکبر اشاره می کند. در این آیه آمده است که انسان متکبر، اهل بندگی، احسان و برخوردهای اجتماعی سالم با دیگران نیست، چنان که آیات 82 تا 85 سوره مائده نیز به شکلی برخی دیگر از آثار تکبر را بیان می کند و نشان می دهد که چگونه می تواند تکبر انسان را حق و حقیقت دور سازد و به مخالفت با خدا و پیامبران بکشاند.

روحیه تواضع و منش فروتنی

چنان که گفته شد، روحیه تواضع و فروتنی، یکی از عوامل اصلی حرکت انسان به سوی کمالات و خدایی شدن است؛ زیرا انسانی که در می یابد که از کمبود ها و نواقص بسیاری رنج می برد، تلاش می کند تا آن ها را شناسایی و راه رهایی از آن ها را به دست آورد و برای دسترسی به کمالات و بر طرف کردن نواقص تلاش کند.

نتیجه چنین روحیه در بعد فردی این خواهد بود که شخص اهل حرکت و تلاش دایمی برای رسیدن به کمالات و رهایی از نواقص شود. چنین روحیه موجب می شود تا شخص، در برابر حق متواضع و فروتن شود(مائده، آیات 82 و 83) و به آموزه ها و دستورهای الهی توجه خاص مبذول دارد، زیرا این مطلب را در می یابد که حق مطلق و کمال مطلق خداوند است در مقام پروردگاری وی را به سوی راهی می خواند که نواقص را برطرف می سازد و کمالات را در وی تحقق می بخشد.(سجده، آیه 15 و نیز اعراف ، آیه 206 و نحل ، آیه 49 و انبیاء، آیه 19)

اصولا منش فروتنی ریشه در روحیه فروتنی و تواضع درونی و نفسانی فرد دارد. این که شخصی در برابر معلم خود تواضع و فروتنی پیشه می کند، از آن روست که می داند معلم به سبب دانایی و داشتن کمالاتی، او را به حق و کمال می خواند، بنابراین برای دست یابی به این حق و کمالات می بایست خود را در برابر معلم خویش فروتن نشان دهد. البته این فروتنی تنها در حوزه رفتار نیست، بلکه در حوزه نگرش ها خواهد بود. به این معنا که شخص در برابر معلم خویش، از نظر شناختی، عاطفی و رفتاری متواضع خواهد بود و معارفی که بیان می کند را می پذیرد و با انگیزه عاطفی و احساس آن را باور کرده و بدان ایمان می آورد و در مقام عمل ، پای بند بدان بوده و رفتارهای خویش را بر اساس آن سامان می دهد. از این روست که خداوند در آیه 66 سوره کهف یکی از آداب تعلم را تواضع و فروتنی شاگرد نسبت به استاد بر می شمارد و در آیات دیگر همین بخش از سوره تبیین می کند که چگونه می بایست شاگرد نسبت به استاد به طور همه جانبه متواضع باشد نه آن که در قول مدعی فروتنی و تواضع باشد ولی در عمل نشان دهد که باوری به حقایق بیان شده از سوی استاد ندارد و در مقام عمل و عاطفه به مخالفت با استاد پردازد و حتی بر خلاف اصول فروتنی به اعتراض و پرسش شکاکانه اقدام نماید.

انسانی که روحیه فروتنی را در خود ملکه کرده است، در مقام عمل منش فروتنی را به نمایش واقعی می گذارد، چنان که ربانیونی چون امیرمومنان علی (ع) با پیامبر(ص) این گونه بودند و در برابر آن حضرت(ص) به طور کامل متواضعانه عمل می کردند.

خداوند در آیات 3 و 4 سوره حجرات بیان می کند که دارندگان روحیه فروتنی در مقام عمل دارای منش فروتنانه ای هستند. این گونه رفتار و منش از سوی کسانی انجام می گیرد که واقعا برخوردار از اصول اخلاقی ادب باشند و از خردورزی سود برده باشند. به این معنا که تنها اهل ادب و خردورزی هستند که از روحیه فروتنی و منش تواضع برخوردار می باشند و در برابر حق و حقیقتی که پیامبران از جمله محمد(ص) می آورد، در بست مطیع و تابع هستند و هیچ تکبر و سرکشی و گردن فرازی ندارند.

با نگاهی به آموزه های قرآنی می توان دریافت که دارندگان روحیه تواضع، در برابر حق، متواضع هستند(مائده،آیات 82 و 83) و از آن جایی که خداوند را مصداق اتم و اکمل حق می شمارند در برابر خداوند از چنین روحیه ای برخوردار می باشند(سجده، آیه 15) و پیامبران را به عنوان نمایندگان حق که به حق و حقیقت دعوت می کنند، می پذیرند و متواضعانه با ایشان رو به رو می شوند(حجرات، آیات 3 و 4) و معلمانی که به حق دعوت می کنند و می خوانند، مورد تکریم و احترام قرار داده و متواضعانه در کنش و منش خود با آنان رو به رو می شوند (کهف ، آیه 66) و مومنان را به سبب این که متصف به حق و در مسیر حق قرار گرفته اند، مورد تکریم قرار داده و فروتنانه با ایشان رو به رو می شوند تا خود را در مسیر حق قرار داده باشند.(مائده، آیه 54 و انعام ، آیه 54)

بنابراین، انسانی که خواهان حق و جویای آن می باشد، هر جا حقی را یافت در برابرش تواضع می کند و فروتنانه با آن رو به رو می شود.

البته گاه می شود که انسان حق خواه برای این که در دام تکبر و خودبزرگ بینی نیافتد، حتی در برابر جاهلان و افراد نادان، با فروتنی و نرمی برخورد می کند و با واکنش های تکبری با ایشان رو به رو نمی شود تا تحت تاثیر رفتارهای دیگران، رفتارهای زشتی داشته باشد. شاید بتوان امید داشت که نرم خویی و فروتنی حق خواهان، زمینه ساز تحول در دیگران شود. بنابراین، به جای این که با جاهلان و نادانان، از در تکبر وارد شود با تواضع و فروتنی کاری می کند که وی را تحت تاثیر قرار دهد.(فرقان، آیه 63)

اما این که خداوند در آیه 24 سوره اسراء از مردمان می خواهد تا نسبت به والدین و پدر و مادر تواضع و فروتنی داشته باشند، به سبب این است که پاداش احسان پدر و مادر نمی تواند جز احسان و نیکی باشد. به این معنا که حتی اگر پدر و مادر کافر و جاهل و نادان باشند، بر شخص است که نسبت به آنان فروتنی و تواضع کامل داشته باشد، زیرا ایشان نسبت به وی در کودکی رحم کرده و فروتنی و رحم در بزرگ سالی پاداش کاری است که انجام داده اند. از این روست که خداوند در این آیه در تعلیل لزوم فروتنی و رحمت نسبت به والدین حتی کافر گفته است که این تواضع پاداش و پاسخی به رحمت ایشان در کودکی نسبت به فرد می باشد.

تواضع در روایات

از امام حسن عسکری (ع) روایت شده که فرمود: التواضع نعمة لایحسد علیها؛ تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند (تحف العقول، ص۴۸۹)

در این روایت آن حضرت، از تواضع به عنوان نعمت یاد می کند. این عبارت به خوبی بیانگر ارزش بسیار مهم تواضع از نظر آن حضرت (ع) می باشد؛ زیرا اطلاق نعمت بیانگر این معناست که دارنده آن از ثروتی برخوردار می باشد که هیچ ثروتی معادل آن نیست؛ زیرا هر ثروت و نعمتی دیگر، محسود می باشد و دیگران نسبت به دارنده آن حسادت می ورزند و حتی تلاش می کنند که آن ثروت و نعمت از دست شخص بیرون برود. اما نعمت فروتنی از ثروت هایی است که کسی نسبت به دارنده آن حسادت نمی ورزد و شخص دارنده این ثروت به سادگی می تواند از این ثروت بزرگ الهی بهره مند شود و در مسیر شدن های کمالی گام بردارد.

شخصی می گوید از حضرت امام رضا (علیه السلام ) پرسیدم: قلت ما حد التواضع الذی إذا فعله العبد كان متواضعا؟ فقال: التواضع درجات منها أن یعرف المرء قدر نفسه فینزلها منزلتها بقلب سلیم لا یحب أن یأتی إلى أحد إلا مثل ما یؤتى إلیه إن رأى سیئة درأها بالحسنة كاظم الغیظ عاف عن الناس و الله یحب المحسنین؛ پرسیدم: حد تواضع که وقتی بنده آن را بجا آورد، متواضع است، چیست؟ فرمود: تواضع درجاتی دارد. برخی از آنها این است که انسان قدر خود را بشناسد و با قلبی سالم خود را به جایگاه خویش نشاند، و دوست نداشته باشد که به سوی کسی رود، مگر چنانچه به سویش آیند(با مردم همانطور که با او رفتار کنند، رفتار کند) اگر بدی ببیند آن را با نیکی بپوشاند، فروخورنده خشم است، و از مردم می گذرد، خدا هم نیکوکاران را دوست دارد.

همچنین آن حضرت در روایت دیگری می فرمایند: «التواضع ان تعطی الناس ما تحب ان تعطاه»: فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو رفتار شود.

در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «التواضع الرضا بالمجلس دون شرفه و ان تسلم على من لقیت و ان تترك المراء و ان كنت محقا؛ تواضع آن است كه به كمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشى و هرگاه كسى را ملاقات كردى در سلام پیشى بگیرى و جر و بحث را رها كنى هر چند حق با تو باشد».

امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: «فیما أوحى الله عز و جل إلى داود ع یا داود كما أن أقرب الناس من الله المتواضعون كذلك أبعد الناس من الله المتكبرون»؛ خداى تعالى به حضرت داود (علیه السلام) وحى كرد: «اى داود هم چنان كه نزدیك ترین مردم به خدا اهل تواضع و فروتنی هستند، هم چنین دورترین مردم از خدا متكبران اند».

پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «هر كه براى خدا فروتنى كند، خدا اورا بالا می برد و هر كه تكبر كند خدا او را پست می كند، و هر كه اقتصاد و میانه روى كند خدا او را روزى دهد، و هر كه تبذیر كند خدا او را محروم گرداند، و هر كه بسیار یاد مرگ كند خدا او را دوست دارد، و هر كه یاد خدا كند خدا او را در بهشت در سایه (پناه) خود جاى دهد».

امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «من تواضع قلبه لله لم یسأم بدنه من طاعة الله»؛ هر کس که دلش برای خدا کرنش کند، بدنش از طاعت خدا خسته نمی شود.

نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « من التواضع أن ترضى بالمجلس دون المجلس و أن تسلم على من تلقى و أن تترك المراء و إن كنت محقا و أن لا تحب أن تحمد على التقوى»؛ از تواضع است که در نشستن به پائین مجلس راضی باشی و به هر که برخورردی سلام کنی و مجادله را ترک کنی، اگر چه حق با تو باشد، و دوست نداشته باشی که تو را بخاطر تقوایت بستایند.

پیامبر گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «أربع لا یعطیهن الله إلا من یحبه، الصمت و هو أول العبادة و التوكل على الله و التواضع، و الزهد فی الدنیا»: چهار چیز است كه خدا نمى بخشد مگر به كسى كه او را دوست دارد: خاموشى و آن اول عبادت است، و توكل بر خدا، و تواضع، و زهد در دنیا».

تواضع از برترین عبادات است. امیر مؤمنان (علیه السلام) در ضمن توصیه هاى خود به امام حسن مجتبى (علیه السلام) فرمودند: «و التواضع فإنه من أفضل العبادة»: و تواضع را شیوه خود قرار ده، چرا كه از برترین عبادات است.

پیغمبر اكرم (صل الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمود: «چرا حلاوت(شیرینی) عبادت را در شما نمى بینم عرض كردند: حلاوت عبادت چیست؟ فرمود: تواضع». و فرمود: «بنده اى كه تواضع كند خداوند او را تا آسمان هفتم بالا مى برد». امام کاظم (علیه السلام) می فرمایند: «ان لقمان قال لابنه تواضع للحق تکن اعقل الناس»: لقمان به فرزند خود فرمود: در برابر حق خاضع باش تا خردمندترین مردم باشی.

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «التواضع زکاﺓ الشرف: فروتنی، زکات شرافت (و بزرگ زادگی ) است. پس حسب و شرف شخص نباید موجب برخورد متکبرانه او با دیگران شود بلکه بر عکس، شخصی که خداوند نعمت موقعیت بالای اجتماعی را به او اعطا کرده است باید در مقام شکر این نعمت برای خلق خدا تواضع کند. و ایشان در توصیف متقین می فرمایند: «و مشیهم التواضع»: رفتارشان فروتنانه است. امیرالمومنین (علیه السلام) درباره فلسفه عبادات می فرمایند: « و لما فی ذلك من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالأرض تصاغرا و لحوق البطون بالمتون من الصیام تذللا»: چون نماز باعث می شود که چهره های شریف و بزرگوار فروتنانه به خاک مالیده شوند و اعضا و اندام های ارجمند (هفت موضع سجده) از روی ذلت به زمین بچسبند. و روزه باعث می شود که شکم ها برای اظهار خضوع و ذلت به پشت ها برسند.

روایت شده که خدای عزوجل به موسی وحی فرمود که ای موسی آیا می دانی چرا از بین همه مخلوقات تو را برای سخن گفتن با خود برگزیدم؟ عرض کرد: پروردگارا برای چه بود؟ خدای تبارک و تعالی به او وحی کرد که: ای موسی من بندگانم را زیر و رو کردم (بررسی کامل نمودم) در میان آنها کسی را فروتن تر از تو نیافتم.ای موسی تو چون نماز می گذاری چهره خود را بر روی خاک (یا زمین) قرار می دهی(عن أبی عبد الله (علیه السلام ) قال أوحى الله عزوجل إلى موسى ع أن یا موسى أ تدری لم اصطفیتك بكلامی دون خلقی قال یا رب و لم ذاك قال فأوحى الله تبارك و تعالى إلیه أن یا موسى إنی قلبت عبادی ظهرا لبطن فلم أجد فیهم أحدا أذل لی نفسا منك یا موسى إنك إذا صلیت وضعت خدك على التراب أو قال على الأرض ).

حضرت امام حسن عسكرى (علیه السلام) فرمودند: «هر كه حقوق برادران (ایمانى) خود را بهتر بشناسد و آنها را بهتر ادا كند شأن و مقامش در پیشگاه الهى بزرگتر است، و هر كه در دنیا براى برادران (مؤمن) خود تواضع كند، در نزد خدا از صدیقان است و حقا از شیعیان على بن أبی طالب علیه السلام خواهد بود».

و روایت شده كه: «سلیمان بن داود صبحگاهان از حال اغنیاء و بزرگان مى پرسید تا مى رسید به مساكین با آنها مى نشست و مى گفت: مسكینى با مساكین نشست.

امام صادق( علیه السلام) در ضمن حدیثى فرمودند: «كمال العقل فی ثلاث، التواضع لله…»؛ كمال عقل در سه چیز است، یكى از آنها تواضع براى خدا است.

همچنین امام كاظم (علیه السلام) فرمودند: «كذلك الحكمة تعمر فی قلب المتواضع و لا تعمر فی قلب المتكبر الجبار لان الله جعل التواضع آلة العقل و جعل التكبر آلة الجهل»: و این گونه حكمت در دل انسان متواضع سامان مى یابد كه در قلب انسان متكبر و زورگو جاى ندارد، چون خداوند تواضع را ابزار كار عقل قرار داده و تكبر را ابزار جهل.

مردم به انسان متواضع علاقمند می شوند و در مقابل از شخص متکبر دوری می کنند. امیرمؤمنان (علیه السلام) می فرمایند: «ثمرة التواضع المحبة و ثمرة الکبر المسبة»: نتیجه تواضع جلب محبت و علاقه مردم است و ثمره تکبر ناسزا شنیدن است. و همچنین آن حضرت (علیه السلام) می فرمایند: «التواضع ینشر الفضیلة، التکبر یظهر الرذیلة»: فروتنی، باعث انتشار فضایل (انسان متواضع در بین مردم) می شود، تکبر رذیلت را آشکار می کند. و در حدیث دیگری فرمودند: «و بالتواضع تتم النعمة»: با تواضع نعمت كامل مى شود.

رسول اعظم (ص ) می فرمایند: «إن أفضل الناس عبدا من تواضع عن رفعة»: برترین مردم در بندگی خدا کسی است که در عین بزرگی فروتنی کند.

آن حضرت (ص) هم چنین در حدیث دیگری فرمودند: « من ترك لبس ثوب جمال و هو یقدر علیه تواضعا كساه الله تعالى حلة الكرامة »؛ هر کس که بتواند لباس زیبا بپوشد ولی از روی فروتنی این کار را نکند، خداوند جامه کرامت بر او بپوشاند.

قالَ الإمام موسى بن جعفر الكاظم (علیه السلام) :: التَّواضُعُ: أنْ تُعْطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ ؛حضرت امام موسی كاظم (علیه السلام) فرمود: تواضع و فروتنى آن است كه آن چه دوست دارى، دیگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره دیگران انجام دهى. (وسائل الشّیعة: ج 15، ص 273، ح 20497. )

رسول خدا(ص) روزی فرمود: "مالی لااری علیکم حلاوة العبادة؟! قالوا و ما حلاوة العبادة؟ قال التواضع!; چه می‏شود که شیرینی عبادت ر در شما نمی‏بینم؟ عرض کردند: شیرینی عبادت چیست؟ فرمود: تواضع است!

امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «علیک بالتواضع فانه من اعظم العبادة; بر تو باد تواضع که از برترین عبادات است‏»

در حدیثی از امام علی بن ابی طالب(ع) روایت شده که فرمود: «ثلاث هن راس التواضع: ان یبدء بالسلام من لقیه، و یرضی بالدون من شرف المجلس، و یکره الریا و السمعة; سه چیز است که سرآغاز تواضع است: نخست اینکه انسان هر کس را ببیند ابتدا به او سلام کند و در پایین مجلس بنشیند و تظاهر ریا و سمعه را ناخوش دارد.»

در بعضی از روایات نشانه‏های دیگری نیز بر آن افزوده شده است، از جمله: ترک «مراء» و «جدال‏» یعنی انسان به خاطر برتری‏جویی با دیگری بحث نکند و دیگر عدم علاقه به اینکه مردم او را بستایند.

در حدیثی از امام امیرالمؤمنین(ع) می‏خوانیم: «ثمرة التواضع المحبة و ثمرة الکبر المسبة!; میوه درخت تواضع محبت است و میوه(شوم) تکبر دشنام و ناسزاگویی مردم است!»

در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است: «بخفض الجناح تنتظم الامور!; با تواضع و محبت کارها نظم و سامان می‏یابد!»

در حدیث دیگری از رسول خدا(ص) می‏خوانیم: «التواضع لایزید العبد الا رفعة فتواضعوا یرفعکم الله!; تواضع جز بزرگی بر انسان نمی‏افزاید پس تواضع کنید تا خداوند شما را بلند مقام سازد!».

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا