اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

عوامل و موجبات دوستی

بسم الله الرحمن الرحیم
دوستی و رفاقت با دیگران آثار بسیاری در زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی انسان به جا می گذارد. مهارت دوست یابی یکی از مهم ترین مهارت زندگی اجتماعی است. شناخت عوامل و موجبات دوستی می تواند کمک بسیاری برای کسب این مهارت بکند؛ از این رو نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن است تا این عوامل و موجبات را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
عوامل و موجبات دوگانه دوستی
دوستی یک رابطه دو سویه عاطفی و روانی است که آثار آن در حوزه های گوناگونی خودش را نشان می دهد. انسان زمانی می تواند یک رابطه صمیمانه دوستی را تجربه کند که به درستی بتواند عوامل و موجبات آن را به کار گیرد. شاید برای شما این شگفت انگیز باشد که برخی ناتوان از دوستی یا دوست یابی بوده یا به سادگی می توانند رابطه دوستی را از میان ببرند و در حقیقت فاقد مهارت زندگی در دوست یابی و حفظ دوستان هستند؛ زیرا عوامل و موجبات دوستی را نمی شناسند و با موانع دوستی آشنایی ندارند و یا اگر دارند نمی توانند آن علم را در مقام عمل به تجربه درآورند و از دانش خود برای دوست یابی و یا حفظ آن بهره برند.
در آموزه های وحیانی اسلام عوامل و موجباتی به عنوان عوامل ایجاد دوستی و حفظ رابطه دوستانه مطرح شده است که شامل دو دسته اصلی: 1. عوامل منشی ؛ 2. عوامل کنشی دسته بندی می شود. به این معنا که عوامل و موجبات دوستی شامل عوامل و موجباتی است که به حوزه اخلاق و فضایل فردی و حوزه اخلاق اجتماعی و رفتاری تعلق دارد. بنابراین، عوامل و موجبات دوستی را باید در این دو حوزه شناخت و در مقام عمل و کردار به کار گرفت.
عوامل خلقی و منشی دوستی
عوامل و موجباتی که در حوزه خلق و خوی انسان و منش شخصیتی هر کسی لازم است تا زمینه و بسترساز دوستی و ایجاد و بقای رابطه دوستی باشد، بسیار متعدد و متنوع است. در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود:
1. خوش نیتی: نیت یک حالت باطنی در انسان است که بیانگر انگیزه واقعی رفتار انسان نیز است. انسان هر کاری را با انگیزه ای انجام می دهد که اصطلاحا به آن نیت عمل می گویند. اگر انسان در زندگی نیت نیک و خیر داشته باشد، به طور طبیعی یک نیرو و انرژی از وی ساطع می شود که موجب جلب خوبان و نیکان به سوی او می شود. بنابراین، برای ایجاد دوستی و حفظ آن لازم است تا انسان نیت نیک داشته باشد. در برابر هر کسی سوء نیت داشته باشد از وی انرژی منفی بیرون می آید و به طور طبیعی دیگران را از خود دور می کند. پس باید نیت بد و سوء داشتن را به عنوان مانع دوستی و صداقت میان انسان مطرح کرد. امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: مَن حَسُنَت نِيَّتُهُ كَثُرَت مَثوبَتُهُ، وطابَت عيشَتُهُ، وَوَجَبَت مَوَدَّتُهُ؛ هر كه خوش نيّت گردد، پاداشش فراوان مى شود، زندگى اش خوش مى گردد و دوستى اش [بر ديگران] لازم مى شود.(غرر الحكم: 9094 )
2. خوش گمانی: حسن ظن که ضد سوء ظن است، از دیگر عوامل و موجبات دوستی است. انسان اگر بخواهد در جامعه زندگی سالم و بی اضطرابی داشته باشد، باید نسبت به دیگران خوش گمان باشد؛ زیرا بدگمانی عامل اضطراب و ده ها بیماری روانی و رفتاری است. از همین روست که در آیات قرآنی از بدگمانی نهی شده است. خداوند می فرماید: يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱجْتَنِبُوا۟ كَثِيرًۭا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ ٱلظَّنِّ إِثْمٌۭ ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است.(حجرات، آیه 12) خوش گمانی به دیگران موجب می شود تا نسبت به دیگران احساس آرامش داشته باشد و هراسان و ترسان نشود و رابطه با دیگران برایش سخت و  دشوار نشود. این گونه است که به سادگی با دیگران ارتباط برقرار کرده و گرم می گیرد و همین امر موجب می شود تا دیگران نیز به وی گرایش یابند و زمینه دوستی میان او و دیگران فراهم آید.  امام على عليه السلام درباره نقش خوش گمانی در ایجاد و بقای دوستی می فرماید:  مَن حَسُنَ ظَنُّهُ بِالنّاسِ حازَ مِنهُمُ المَحَبَّةَ؛ هر كه به مردم خوش گمان گردد، دوستى آنان را به دست مى آورد.(غرر الحكم: 8842.)
3. خوش خویی: در آیات و روایات بر خوش خویی و حسن خلق تاکید بسیار شده است. همین خوش خویی در پیامبر(ص) موجب شده تا مردمان به ایشان گرایش یابند و پیرو عقاید اسلام و  مکتب وحیانی آن شوند. اگر پیامبر(ص) بد خلق بود مردمان از دور ایشان پراکنده می شدند و کسی به ایشان گرایش پیدا نمی کرد. در خوش خویی ایشان همین بس که خداوند در آیه 4 سوره قلم درباره ایشان می فرماید: وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍۢ ؛ و تو اخلاق عظیم و خویی والا و برجسته‌ای داری! آن حضرت(ص) خود آینه خوش خویی بوده است ؛ چنان که خداوند در آیات قرآنی بر این نکته تاکید و توجه می دهد. سنت و سیره آن حضرت (ص) و اهل بیت(ع) خوش خویی بوده است و حسن خلق ایشان زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن بوده است. به هر حال، در روایات بر حسن خلق و خوش خویی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل و موجبات جلب محبت دیگران و دوستی آنان تاکید شده است. امام على عليه السلام می فرماید:  عَلَيكَ بِحُسنِ الخُلُقِ ؛ فَإِنَّهُ يَكسِبُكَ المَحَبَّةَ ؛ پايبند خوش خويى باش كه دوستى [مردم] را نصيبت مى كند.(غرر الحكم: 6100) امام صادق عليه السلام نیز می فرماید: طَلَبتُ صُحبَةَ النّاسِ فَوَجَدتُها في حُسنِ الخُلُقِ ؛ خواستار همراهى مردم شدم، پس [ريشه] آن را در خوش خويى يافتم. (مستدرك الوسائل: 12، 174، 13810 نقلاً عن مجموعة الشهيد.) پس اگر کسی بخواهد دوستی دیگران را برای خود جلب کند، باید خوش خویی را در خود تقویت کند؛ زیرا عامل و موجب دوستی در خود شخص است نه در جایی دیگر.  امام صادق عليه السلام در جایی دیگر می فرماید: حُسنُ الخُلُقِ مَجلَبَةٌ لِلمَوَدَّةِ ؛ خوش خويى، جلب كننده دوستى است.(الكافي: 1، 27، 29 عن مفضّل بن عمر، تحف العقول: 356، بحار الأنوار: 78، 269، 109.) البته همان طوری که خوش خویی در ذات آدمی موجب جلب دیگران به سوی وی است، هم چنین عامل بقای دوستی است؛ زیرا اگر انسانی خوش خو باشد دیگران تمایل به بقای دوستی خود با وی دارند و بدخویی آنان را گریزان می کند. رسول خدا صلي الله عليه و آله خود درباره تاثیر خوش خویی در بقای دوستی و افزایش درجه و مرتبه آن می فرماید: حُسنُ الخُلُقِ يُثبِتُ المَوَدَّةَ ؛ خوش خويى، دوستى را استوار مى كند. (تحف العقول: 45، مشكاة الأنوار: 70 عن الإمام الكاظم عليه السلام عنه صلي الله عليه و آله، بحار الأنوار: 77،148،71.) امام على عليه السلام نیز می فرماید: حُسنُ الأخلاقِ يُدِرُّ الأَرزاقَ ويونِسُ الرِّفاقَ ؛ خوش خويى، روزى را فراوان مى كند و دوستان را [با انسانْ ] مأنوس مى نمايد.(غرر الحكم: 4856 )  امام على عليه السلام: حُسنُ الخُلُقِ يورِثُ المَحَبَّةَ، ويُؤَكِّدُ المَوَدَّةَ ؛ خوش خويى، محبّت به بار مى آورد و دوستى را استوار مى كند.(غرر الحكم: 4864.)
4. خوش رفتاری: خوش رفتاری بازتابی از خوش خویی آدمی است. بنابراین، کسی که خوش رفتار است نیت خوب و نیکی دارد و نسبت به دیگران خوش گمان است. همین امور موجب می شود تا دیگران به ایشان رغبت داشته و گرایش یابند و دوستانش افزایش پیدا کنند. امام على عليه السلام می فرماید:  بِحُسنِ العِشرَةِ تَأنَسُ الرِّفاقُ؛  با خوش رفتارى، رفيقان، انس مى گيرند.(غرر الحكم: 4233.) امام على عليه السلام در جایی دیگر می فرماید: مَن حَسُنَت عِشرَتُهُ كَثُرَ إخوانُهُ ؛ هر كه خوش رفتار باشد، برادرانش فراوان مى گردند. (غرر الحكم: 8392.) این خوش رفتاری در خوش صبحتی و مصاحبت و همراهی با دیگران نیز خودش را نشان می دهد که عامل ترغیب دوستان است. امام على عليه السلام در این باره نیز فرموده است:  في حُسنِ المُصاحَبَةِ يَرغَبُ الرِّفاقُ؛ با خوش رفتارى، رفيقان [به دوستى با انسانْ] تمايل پيدا مى كنند. (غرر الحكم: 6514.)امام على عليه السلام در جایی دیگر در این باره می فرماید:  بِحُسنِ الصُّحبَةِ تَكثُرُ الرِّفاقُ ؛ با خوش رفتارى، رفيقانْ فراوان مى شوند. (غرر الحكم: 4282.) شاید بتوان گفت که نیک مصاحبت و همراهی با دیگران در زندگی محبت را در دل ها افزایش می دهد و همین موجب افزایش دوستان می شود. امام على عليه السلام به این ارتباط نیز  این گونه اشاره داشته و فرموده  است: حُسنُ الصُّحبَةِ يَزيدُ في مَحَبَّةِ القُلوبِ ؛ خوش رفتارى، بر محبّت دل ها مى افزايد. (غرر الحكم: 4812.) ایشان در جایی دیگر می فرماید:  مَن أحسَنَ المُصاحَبَةَ كَثُرَ أصحابُهُ ؛ هر كه خوش رفتارى پيشه كند، دوستانش فراوان مى شوند.(غرر الحكم: 8341. )
5. اخلاص و خلوص: چنان که گفته شد انسان باید خوش نیت باشد تا دیگران رغبت به دوستی ایشان پیدا کنند. اخلاص در دوستی بازتابی از این خوش نیتی است؛ زیرا بدون اخلاص در دوستی نمی توان از خوش نیتی و صفا و صمیمیت در دوستی سخنی به میان آورد. امام علی (ع) می فرماید: دارِ عَدُوَّكَ، وأخلِص لِوَدودِكَ ؛ تَحفَظِ الاُخُوَّةَ، وتُحرِزِ المُروءَةَ ؛   با دشمنت مدارا كن و براى دوستت خالص شو، تا [حقّ ]برادرى را حفظ كرده، مروّت را به دست آورده باشى.(غرر الحكم: 5130.)  پیامد  و نتیجه این گونه دوستی آن است که اگر انسان در دوستی صداقت و خلوص داشته باشد، و راستی راستی دوست باشد، با جفای دوست هرگز دست از دوستی بر نمی دارد و بر دوستی اش باقی می ماند، چنان که امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: لا يَحولُ الصَّديقُ الصَّدوقُ عَنِ المَوَدَّةِ وإن جُفِيَ ؛  دوستِ راستين، از دوستى اش بر نمى گردد، گرچه در حقش جفا شود.(غرر الحكم: 10824)
6. گشاده رویی: بازتاب خوش خویی، گشاده رویی و بشاشت وجه است. انسان هایی که خوشخو هستند، گشاده رو هستند. از این رو وقتی با ایشان مواجه می شویم هماره با گشاده رویی به استقبال آدمی می آیند و هرگز عبوس و اخمو نیستند. همین گشاده رویی که بازتابی از باطن نیک ایشان است، عامل جلب و جذب دیگران است. برای همین امیرمومنان امام علی(ع) از گشاده رویی به عنوان دام و صید یاد کرده و می فرماید: البَشاشَةُ فَخُّ المَوَدَّةِ ؛ گشاده رويى، وسيله شكار كردنِ دوستى است. (تحف العقول: 202، كنز الفوائد: 1، 93، أعلام الدين: 178، بحار الأنوار: 78، 39، 13.) و در جایی دیگر می فرماید: البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدَّةِ ؛ گشاده رويى، دامى براى دوستى است.(نهج البلاغة: الحكمة 6، مشكاة الأنوار: 223، روضة الواعظين: 413، غرر الحكم: 1075 و 6101 وفيه «عليك بالبشاشة»، بحار الأنوار: 74، 167، 35.) هم چنین گشاده رویی موجب می شود تا دوستان با هم انس بیش تری بگیرند. امام على عليه السلام می فرماید:  البِشرُ يونِسُ الرِّفاقَ؛ گشاده رويى، رفيقان را [با انسانْ] مأنوس مى كند. (غرر الحكم: 736.) از نظر امام على عليه السلام محبت میان افراد بشر با گشاده رویی ایجاد می شود؛ در حقیقت برای هر چیزی اسبابی است که از اسباب محبت نیز گشاده رویی است.  ایشان می فرماید:  سَبَبُ المَحَبَّةِ البِشرُ ؛ گشاده رويى، عامل دوستى است. (غرر الحكم: 736، 5546.) به سخن دیگر، بشر بیانگر خوشخویی و خوش نیتی و خوش گمانی است که در چهره ظاهر می شود و همین چهره ظاهر سبب می شود تا دیگران از محبت شما آگاه شده و بدان گرفتار آیند. بر همین اساس کلینی در كافى  ـ به نقل از فُضَيل ـ  نقل می کند که:  [امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام ]فرموده است: صَنائِعُ المَعروفِ وحُسنُ البِشرِ يَكسِبانِ المَحَبَّةَ، ويُدخِلانِ الجَنَّةَ. وَالبُخلُ وعَبوسُ الوَجهِ يُبعِدانِ مِنَ اللّهِ، ويُدخِلانِ النّارَ ؛  نيكوكارى در حقّ ديگران و گشاده رويى، دوستى را نصيب [انسان] مى كنند و او را به بهشتْ مى برند. بُخل و تُرشرويى، [انسان را] از خدا دور مى كنند و به دوزخ وارد مى كنند.(الكافي: 2، 103، 5، بحار الأنوار: 74، 172، 40.)
7. ادب: ادب لطائف رفتاری است که انسان در هر جایی باید مراعات کند؛ زیرا هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. از این رو، انسان در هر مجلسی نمی تواند از یک نوع بیان بهره گیرد؛ به عنوان نمونه در مصاحبت با کودکان نمی توان همان رویه ای را در پیش گرفت که در مصاحبت با دوستان یا دیگران در پیش گرفته می شود. شناخت لطائف رفتار با دیگران و به کارگیری جزئیات در رفتار از مصادیق ادب است. ادب ورزی خود عاملی مهم در حفظ و جذب دوستان است. امام كاظم عليه السلام می فرماید:  لا تُذهِبِ الحِشمَةَ بَينَكَ وبَينَ أخيكَ، أبقِ مِنها ؛ فَإِنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَياءِ، وبَقاءُ الحِشمَةِ بَقاءُ المَوَدَّةِ ؛ احترام ميان خود و برادرت را از بين مَبَر و چيزى از آن بگذار ؛ زيرا از ميان رفتن آن، از ميان رفتن شرم است و بر جاى بودن احترام، [عامل ]بر جاى بودن دوستى است.(تحف العقول: 409 و ص 370، الكافي: 2، 672، 5 عن الإمام الكاظم عليه السلام وليس فيه «وبقاء الحشمة»، مشكاة الأنوار: 220 و ص 105 عن خالد بن نجيح عن الإمام الصادق عليه السلام، بحار الأنوار: 78، 320، 14.)
8. مودت: مودت اظهار دوستی و محبتی است که در باطن است. این امر خود عامل جلب و جذب دیگران و ایجاد زمینه دوستی با ایشان است. امام علی(ع) می فرماید:  بِالتَّوَدُّدِ تَكونُ المَحَبَّةُ ؛  با اظهار دوستى، دوستى پديد مى آيد.(غرر الحكم: 4194 ) هم چنین از نظر آن حضرت(ع) مودت و اظهار دوستی در آشکار و بیان و رفتار موجب می شود تا دوستی های باقی و برقرار بماند و استواری یابد: بِالتَّوَدُّدِ تَتَأَكَّدُ المَحَبَّةُ؛ با اظهار دوستى، دوستى استوار مى شود.(غرر الحكم: 4341.)
9. فروتنی و تواضع: از جمله عوامل باطنی و فضایل فردی که عامل جلب محبت و دوستی دیگران است، فروتنی و تواضع است. در این باره بسیار گفته و نوشته شده است. امام علی (ع) می فرماید: ثَمَرَةُ التَّواضُعِ المَحَبَّةُ؛ محبت و دوستى، ميوه فروتنى است.(غرر الحكم: 4613، شرح نهج البلاغة: 20، 296، 389.)
10. وفاداری: وفا به معنای انجام تعهدات و پیمان ها و قول و قرارها، هم عامل ایجادی دوستی و محبت و هم عامل حفاظت آن است. امام على عليه السلام می فرماید: سَبَبُ الاِيتِلافِ الوَفاءُ؛ وفادارى، عامل الفت گرفتن [مردم با شخص ]است.(غرر الحكم: 5511 ) ایشان هم چنین در بیان بقای دوستی می فرماید: مَن كانَ ذا حِفاظٍ ووَفاءٍ لَم يَعدَم حُسنَ الإِخاءِ؛ هركه باوفا و مرزْ نگهدار باشد، برادرىِ نيكو را از دست نمى دهد.(غرر الحكم: 8726.)
11. انصاف: این فضلیت اخلاقی بیانگر این معنا است که انسان اگر خیری به او رسید بر آن است تا با دیگران تقسیم کند. چنین رفتار و رویه در زندگی موجب می شود که انسان جنبه ای از عدالت اجتماعی و به ویژه اقتصادی را مراعات کند. این که انسان همه خیر را برای خود بخواهد و نسبت به دیگران مانع الخیر باشد، دور از انصاف است. انصاف کردن یعنی نیمی از خیر و نعمتی برای من و نیمی دیگر از آن تو. این گونه است که در معامله همه سود را برای خود نمی خواهد و با انصاف بر آن می شود تا بهره ای از سود را به مشتری بدهد. اتخاذ چنین رویه ای در معاملات و اقتصاد بسیار مهم است. این که در مشکلات نیز همه تقصیر را به گردن دیگری نیاندازد و انصاف دهد که بخشی از مشکل از سوی خود یا دیگران ایجاد شده نیز نوعی دیگر از اقتصاد است که در روابط اجتماعی می تواند موجب الفت میان آدم ها شده و محبت را ایجاد نمایند و دوستی را پدید آورد. امام على عليه السلام می فرماید:  الإِنصافُ يُؤَلِّفُ حديث  القُلوبَ؛ انصاف، دل ها را به يكديگر مى پيوندد.(غرر الحكم: 1130.) ایشان هم چنین می فرماید: الإِنصافُ يَرفَعُ الخِلافَ، ويوجِبُ الإيتِلافَ ؛   انصاف، اختلاف را مى زدايد و الفتْ پديد مى آورد.(غرر الحكم: 1702.) از نظر آن حضرت(ع) نه تنها انصاف موجب ایجادی محبت و الفت میان مردمان است، بلکه عامل حفظ محبت و بقای دوستی نیز است: الإِنصافُ يَستَديمُ المَحَبَّةَ ؛ انصاف، دوستى را پايدار مى كند.(غرر الحكم: 1076.) ایشان هم چنین می فرماید: مَعَ الإِنصافِ تَدومُ الاُخُوَّةُ ؛ با انصاف، برادرى ادامه مى يابد.(غرر الحكم: 9736.) امام على عليه السلام:  با انصاف می توان در دلها رسوخ و نفوذ کرد و دل ها را به گونه ای در آورد تا خود گرفتار محبتی شوند که اطاعت برآیند آن است. امام على عليه السلام در این باره می فرماید: عَلَى الإِنصافِ تَرسَخُ المَوَدَّةُ ؛ برپايه انصاف، دوستى استوار مى شود.(غرر الحكم: 6190) برای افزایش دوستان نیز می بایست این خلق و خو را در خود تقویت کرد. امام على عليه السلام می فرماید: المُنصِفُ كَثيرُ الأَولِياءِ وَالأَوِدّاءِ؛ شخص با انصاف، ياران و دوستان بسيارى دارد.(غرر الحكم: 2116.) امام جواد عليه السلام نیز می فرماید: ثَلاثُ خِصالٍ تُجتَلبُ بِهِنَّ المَحَبَّةُ: الإِنصافُ فِي المُعاشَرَةِ، وَالمُؤاساةُ فِي الشِّدَّةِ وَالاِنطِواعِ، وَالرُّجوعُ إلى قَلبٍ سَليمٍ؛ با سه خصلت، دوستى را به دست مى آورند: انصاف در معاشرت، همدردى [با ديگران ]در خوشى و ناخوشى، و داشتن قلبى پاك [از گناهان].(كشف الغمّة: 3، 139، بحار الأنوار: 78، 82، 77.)
12. صداقت و راستی: از دیگر عوامل موثر در جلب و جذب دیگران به دوستی و محبت می بایست به راستی و صداقت اشاره کرد؛ زیرا انسان ها با دروغ و کذب از یک دیگر دور می شوند و با صداقت به یک دیگر گرایش می یابند. انسان راستگو و صادق محبوب دل ها است. امام على عليه السلام می فرماید: يَكتَسِبُ الصّادِقُ بِصِدقِهِ ثَلاثا: حُسنَ الثِّقَةِ بِهِ، وَالمَحَبَّةَ لَهُ،  وَالمَهابَةَ عَنهُ ؛  شخص راستگو با راستگويى خود، سه چيز را به دست  مى آورد: اعتماد، دوستى و هیبت و شُكوه [در دل ها].(غرر الحكم: 11038، وفي بعض الطبعات «منه» بدل «عنه».)
13. نرمی: نرمی در اشکال گوناگونی چون رفق و لیانت می تواند موجب جذب و جلب قلوب مردمان شود و انسان ها را به هم نزدیک کند. این نرمی میان افراد یک جامعه ایمانی بسیار مهم است. خداوند در آیات قرآنی در توصیف پیامبر(ص) و یارانش می فرماید که ایشان با خودشان رحیم و مهربان و با دشمنان شدید و سخت هستند. (فتح، آیه 29) نرم سخن گفت و نرم رفتاری به جای درشت خویی و درشت گویی امری است که در روایات بسیار تاکید شده است. مدارا کردن با دیگران حتی موجب می شود که انسان محبوب دشمنانش شود. امام على عليه السلام می فرماید:  رِفقُ المَرءِ وسَخاؤُهُ يُحَبِّبُهُ إلى أعدائِهِ ؛ نرمى و بخشندگى انسان، او را محبوبِ دشمنانش مى كند.( غرر الحكم: 5429. ) در این میان نرمی با افراد جامعه بسیار مهم و اساسی است.  امام على عليه السلام می فرماید:  مَن لانَت عَريكَتُهُ وَجَبَت مَحَبَّتُهُ ؛  هر كه نرمخو گردد، دوستى اش [در دل ها ] جاي گير مى شود. (غرر الحكم: 8152.) امام على عليه السلام هم چنین در جایی دیگر می فرماید: مَن يُلِن حاشِيَتَهُ يَعرِفَ صَديقُهُ مِنهُ المَوَدَّةَ ؛ هر كه نرمخو گردد، دوستش [آثار ]دوستى را از او خواهد شناخت.( الكافي: 2، 154، 19 عن يحيى عن الإمام الصادق عليه السلام.)
14. کرامت: کرامت امری فراتر از بزرگواری است. کریم افزون تر از محسن عمل می کند و نه تنها اهل گذشت است بلکه اهل ایثار است. از این روست که در میان دوستان انسان باید فراتر از احسان به اکرام معروف باشد. شخصیت کریم بسیار محبوب در نزد خدا و خلق است؛ چنان که امیرمومنان امام على عليه السلام می فرماید: الكَريمُ عِندَ اللّهِ مَحبورٌ مُثابٌ،وعِندَ النّاسِ مَحبوبٌ مُهابٌ ؛ شخص بزرگوار، نزد خداوند، خرّم و باپاداش است و نزد مردم، محبوب و با شُكوه و هیبت.(غرر الحكم: 2146.)
15. خاموشی: سخن گفتن آفاتی دارد. از این روست که در اسلام کم گویی و گزیده گویی و حتی بر سکوت و خاموشی تاکید شده است. در روایات خاموشی را به عنوان عامل ایجادی محبت معرفی کرده اند.  امام رضا عليه السلام می فرماید:  مِن عَلاماتِ الفِقهِ الحِلمُ، وَالعِلمُ، وَالصَّمتُ. إنَّ الصَّمتَ بابٌ مِن أبوابِ الحِكمَةِ. إنَ الصَّمتَ يَكسبُ المَحَبَّةَ. إنَّهُ دَليلٌ عَلى كُلِّ خَيرٍ؛ بردبارى، دانش و خاموشى، از نشانه هاى فهم است. خاموشى، درى از درهاى حكمت است. خاموشى، دوستى را نصيب [انسان] مى كند و راهنمايى به سوى هر نيكى است.  (الكافي: 2، 113، 1، الخصال: 158، 202، قرب الإسناد: 369، 1321، عيون أخبار الرضا عليه السلام: 1، 258، 14 وفيه «الفقيه» بدل «الفقه» كلّها عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر، تحف العقول: 445 وفيه «الحلم والعلم، والصمت بابٌ.» و ص 442، الاختصاص: 232 كلاهما نحوه، بحار الأنوار: 71، 276، 8، وراجع مشكاة الأنوار: 175.)
16. سخاوت و جود: سخاوت به معنای استفاده از مالی به گونه ای است که هم خودش استفاده می کند و هم به دیگران می دهد. در روایات بر سخاوت تاکید شده و آثار و برکاتی برآن بیان شده که از جمله آن ها جلب محبت و دوستی دیگران است. امام على عليه السلام می فرماید:   السَّخاءُ يَكسِبُ المَحَبَّةَ، ويُزَيِّنُ الأَخلاقَ ؛ سخاوت و بخشندگى، دوستى را نصيب [انسان ]مى كند و اخلاق را زينت مى بخشد.( غرر الحكم: 1600.) آن حضرت (ع) سخاوت را سبب ایجادی محبت دانسته و می فرماید: سَبَبُ المَحَبَّةِ السَّخاءُ ؛ بخشندگى، عامل دوستى است.( غرر الحكم: 5510، وراجع بحار الأنوار: 15، 31، 48.) به نظر ایشان سخاوت مزرعه و کشتزار محبت است: السَّخاءُ يَزرَعُ المَحَبَّةَ ؛ بخشندگى، [بذر] دوستى را [در دل ها] مى كارد.(غرر الحكم: 306.) ایشان هم چنین آن را عامل افزایش رزق و روزی دانسته و می فرماید: عَلَيكُم بِالسَّخاءِ وحُسنِ الخُلُقِ ؛ فَإِنَّهُما يَزيدانِ الرِّزقَ، ويوجِبانِ المَحَبَّةَ؛  پايبند بخشندگى و خوش خويى باشيد؛ زيرا اين دو، روزى را افزايش مى دهند و باعث دوستى مى شوند.(غرر الحكم: 6161.) از نظر ایشان جود که بخشندگی برتر از جنس های نیک و دارای جودت است، می تواند تاثیر مثبتی بگذارد: جودُ الرَّجُلِ يُحَبِّبُهُ إلى أضدادِهِ، وبُخلُهُ يُبَغِّضُهُ إلى أولادِهِ ؛   جود و بخشندگىِ انسان، او را محبوب مخالفانش مى كند و بُخلش او را منفور فرزندانش مى سازد.(غرر الحكم: 4729.) از ویژگی های جواد آن است که محبوب همگان است: الجَوادُ مَحبوبٌ مَحمودٌ وإن لَم يَصِل مِن جودِهِ إلى مادِحِهِ شَيءٌ، وَالبَخيلُ ضِدُّ ذلِكَ ؛ آدم بخشنده، محبوب و ستوده است، گرچه از بخشش او چيزى به ستايشگرش نرسد، برعكسِ شخص بخيل.(غرر الحكم: 1909.) ایشان هم چنین می فرماید: السَّيِّدُ مَحسودٌ، وَالجَوادُ مَحبوبٌ مَودودٌ؛ انسان بزرگ، مورد حسادت است و انسان بخشنده، محبوب و دوست داشتنى است.(غرر الحكم: 1763.)
17. بیزاری از بدی: همان طوری که فضایلی چون صداقت و سخاوت موجب جلب محبت و دوستی دیگران است، نداشتن گرایش به بدی بلکه گریزش از آن خود عامل جلب محبت و دوستی است. امام صادق عليه السلام در این باره می فرماید:  مَن كَرَّهَ اللّهُ إلَيهِ الشَّرَّ… رَزَقَهُ اللّهُ مَوَدَّةَ النّاسِ ومُجامَلَتَهُم، وتَرَكَ مُقاطَعَةَ النّاسِ وَالخُصوماتِ، ولَم يَكُن مِنها ولا مِن أهلِها في شَيءٍ ؛   هركه خداوند، بدى را منفورش ساخته باشد،… دوستى و سازگارى با مردم را روزى او ساخته است. چنين كسى، از گسستن از مردم و دشمنى ها به دور است و هيچ نسبتى با اين خصلت ها و صاحبان آنها ندارد.(الكافي: 8، 12، 1 عن إسماعيل بن مخلّد السراج وإسماعيل بن جابر وحفص المؤذّن، تحف العقول: 314، بحار الأنوار: 78، 222، 93.)
18. فقدان حسادت: هم چنین فقدان حسادت در آدمی موجب جلب محبت دیگران و دوستی آنان می شود. امام على عليه السلام می فرماید: مَن تَرَكَ الحَسَدَ كانَت لَهُ المَحَبَّةُ عِندَ النّاسِ؛ هركه حسادت را رها كند، محبوب مردم مى شود. (تحف العقول: 89 وص 99، بحار الأنوار: 77، 237، 1.) امام صادق عليه السلام نیز می فرماید:  إنَّ صاحِبَ الدّينِ… اِطَّرَحَ الحَسَدَ فَظَهَرَتِ المَحَبَّةُ؛ شخص ديندار،… حسادت را رها كرده است. در نتيجه، دوستى پديدار شده است.(الأمالي للمفيد: 52، 14 عن محمّد بن نضر بن قرواش، بحار الأنوار: 69، 277، 12.)
19. فراموشی بدی دیگران: عفو و گذشت از مهم ترین عوامل روابط اجتماعی سالم است. در این میان فراموشی بدی دیگران مهم تر است؛ زیرا موجب آرامش شخص و تاثیر مثبت در اخلاق و رفتار وی می گذارد. امام على عليه السلام می فرماید:  تَناسَ مَساوِئَ الإِخوانِ تَستَدِم وُدَّهُم؛ بدى هاى برادران را فراموش كن، تا دوستى شان را پايدار كنى. (غرر الحكم: 4584.) ـ در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام آمده که ایشان می فرماید: مِمّا تَكتَسِبُ بِهِ المَحَبَّةَ أن تَكونَ عالِما كَجاهِلٍ، وواعِظا كَمَوعوظٍ ؛ يكى از عوامل به دست آوردن دوستى، آن است كه دانا باشى [امّا با ظاهرى] چون نادان، و پند دهنده باشى، [با ظاهرى] چون پند گيرنده. (شرح نهج البلاغة: 20، 330، 788.)
20. اقبال دل به خدا: از مهم ترین عوامل دیگر موثر می توان به اقبال دل به سوی خداوند اشاره کرد. رسول خدا صلي الله عليه و آله می فرماید:  تَفَرَّغوا مِن هُمومِ الدُّنيا مَا استَطَعتُم ؛ فَإِنَّهُ مَن أقبَلَ إلَى اللّهِ بِقَلبِهِ جَعَلَ اللّه ُقُلوبَ العِبادِ مُنقادَهً إلَيهِ بِالمَوَدَّةِ وَالرَّحمَةِ،وكانَ اللّهُ بِكُلِّ خَيرٍ يُسرِعُ ؛   هر چه مى توانيد، از اندوه هاى دنيا فارغ شويد؛ زيرا هر كه با دل خود به خدا روى بياورد، خدا دل هاى بندگان را به دوستى و مهربانى، رام او خواهد ساخت و خدا به هر خيرى [برايش ]مى شتابد.(الدرّة الباهرة: 17 وفي هامشه «كذا، وفي بعض النسخ: كان اللّه إليه بكلّ خير أسرع، وهذا هو الصحيح»، بحار الأنوار: 77،166،3. ) آن حضرت (ص) هم چنین می فرماید: ما أقبَلَ عَبدٌ بِقَلبِهِ إلَى اللّهِ إلاّ جَعَلَ اللّهُ قُلوبَ المُؤمِنينَ تَفِدُ إلَيهِ بِالوُدِّ وَالرَّحمَةِ، وكانَ اللّهُ بِكُلِّ خَيرٍ إلَيهِ أسرَعَ ؛   هر گاه بنده اى با دل خود به خدا روى بياورد، خدا دل هاى مؤمنان را بر آن مى دارد تا با دوستى و مهربانى به او روى آورند، و خدا برايش به هر خيرى شتابان تر است.( المعجم الأوسط: 5،186،5025، حلية الأولياء: 1،227 كلاهما عن أبي الدرداء، كنز العمّال: 3،185،6077.)
عوامل رفتاری و کنشی دوستی
همان طوری که عوامل خلقی و منشی در جلب و جذب مردم و محبت ایشان و نیز دوستی و بقای آن نقش دارد، رویه و رفتارها و کردارهای اجتماعی ما نیز نقش بسیار تعیین کننده و حساس در ایجاد و بقای محبت و دوستی دارد که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود:
1. احسان و نیکی به مردم: خداوند درباره تاثیر نیکی به مردم به ویژه در برابر بدی ایشان که از مصادیق احسان و گاه اکرام است، می فرماید وَ لاَ تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ و عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيمٌ (خوبى و بدى برابر نيستند. [بدى را ]به آنچه بهتر است، پاسخ ده. پس آن گاه، آن كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى يك دل مى گردد.(فصلت، آیه 34) پیامبر(ص) نیز می فرماید: إذا أرَدتَ أن يُحِبَّكَ المَخلوقونَ فَأَحسِن إلَيهِم، وَارفُض ما في أيديهِم ؛ هرگاه خواستى كه آفريدگان دوستت بدارند، به آنان نيكى كن و آنچه را در دست دارند، رها كن و طمع در اموال آنان مدار(أعلام الدين: 268 عن الإمام عليّ عليه السلام، بحار الأنوار: 85، 164، 12.)  رسول خدا صلي الله عليه و آله هم چنی می فرماید:  جُبِلَتِ القُلوبُ عَلى حُبِّ مَن أحسَنَ إلَيها، وبُغضِ مَن أساءَ إلَيها ؛ دل ها بر دوستى آن كه به آنها نيكى كند و دشمنى آن كه  بدان ها بدى كند، سرشته شده اند.(كتاب من لا يحضره الفقيه: 4، 381، 5826 و ص 419، 5917 عن الإمام الرضا عليه السلام، تحف العقول: 37، نثر الدرّ: 1، 264، بحار الأنوار: 77، 140، 18 ؛ شُعب الإيمان: 6، 481، 8984، تاريخ بغداد: 7، 346، حلية الأولياء: 4، 121 كلّها عن عبداللّه بن مسعود، كنز العمّال: 16، 115، 44102.) رسول خدا صلي الله عليه و آله هم چنین می فرماید: ومَن بَسَطَ كَفَّهُ لَهُم بِالمَعروفِ رُزِقَ المَحَبَّةَ مِنهُم ؛  هركه دستش را براى نيكى به مردم بگشايد، دوستى آنان روزى اش خواهد شد.(كنز الفوائد: 1، 135، أعلام الدين: 315، بحار الأنوار: 75، 359، 74 و ح 75.) امیرمومنان امام علی(ع) به صراحت احسان و نیکی را از اسباب و عوامل محبت و دوستی دانسته و فرموده است: سَبَبُ المَحَبَّةِ الإِحسانُ ؛عامل دوستى، نيكوكارى است.(غرر الحكم: 5518.)  از نظر آن حضرت(ع) افزایش دوستان با افزایش نیکی و احسان به دیگران شدنی است: مَن كَثُرَ إحسانُهُ أحَبَّهُ إخوانُهُ ؛ هركه بسيار نيكى كند، برادرانش دوستش خواهند داشت.(غرر الحكم: 8473.)
2. بخشش مالی: بخشش مالی در قالب عطا و بذل و صدقات و مانند آن ها موجب دیگری است که در روایات به عنوان عوامل جلب محبت و ایجاد دوستی مطرح شده است. پیامبر(ص) می فرماید: مَن طَلَبَ مَحَبَّةَ النّاسِ فَليَبذِل مالَهُ ؛ هركه خواستار دوستى مردم است، از دارايى خود ببخشد.( فردوس الأخبار: 4، 77، 5726 عن أنس بن مالك، كنز العمّال: 6، 391، 16205.) این بذل مال می تواند حتی نسبت به کیفیت دوستی دوستان نیز تاثیر گذار باشد و محبت ایشان را به سمت کمال سوق دهد. چنان که آن حضرت عیسی(ع) می فرماید: كَيفَ يَستَكمِلُ حُبَّ خَليلِهِ مَن لا يَبذِلُ لَهُ بَعضَ ما عِندَهُ ؟! چگونه كسى كه پاره اى از آنچه را دارد، نمى بخشد، محبّت كاملِ دوستش را مى خواهد ؟(تحف العقول: 506، بحار الأنوار: 14، 309، 17.) اگر چه محبت امری عاطفی و روانی است و با امر مادی نمی توان آن را مقایسه کرد ولی می توان امر مادی را به خدمت گرفت و در ایجاد یا تقویت آن بهره گرفت. خداوند در آیات قرآنی می فرماید که نمی توان محبت مردمان را پول خرید یا ایجاد کرد بلکه این خداوند است که موجبات محبت و الفت و گرایش مردم را به شخصی فراهم می آورد: وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ  لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِى ٱلْأَرْضِ جَمِيعًۭا مَّآ أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ  إِنَّهُۥ عَزِيزٌ حَكِيمٌۭ؛ و ميان دلهايشان اُلفت انداخت، كه اگر آنچه در روى زمين است همه را خرج مى‌كردى نمى‌توانستى ميان دلهايشان اُلفت برقرار كنى، ولى خدا بود كه ميان آنان اُلفت انداخت، چرا كه او تواناى حكيم است.(انفال، آیه 63) ولی به عنوان بستر و مقدمه ای می تواند مال و بذل آن نقش داشته باشد و دلهای مردم را به سوی شخص یا اشخاص متمایل سازد. از همین روست که امیرمومنان امام علی می فرماید:  العَطاءُ مَحَبَّةٌ ؛ بخشش، محبت و دوستى است.(مطالب السؤول: 56.) هم چنین می فرماید: مَن بَذَلَ مَعروفَهُ كَثُرَ الرّاغِبُ إلَيهِ ؛ هركه نيكى [و دارايى] خود را ببخشد، راغبان به او فراوان مى گردند.( غرر الحكم: 8492.) پس بذل مال بدون چشمداشت و اعلان نیاز موجب جلب قلوب مردمان می شود: مَن بَذَلَ النَّوالَ قَبلَ السُّؤالِ فَهُوَ الكَريمُ المَحبوبُ ؛   هركه پيش از آن كه از او بخواهند، ببخشد و عطا كند، بزرگوار و محبوب است.(غرر الحكم: 8643.)
3. زهد و بی رغبتی به مال مردم: همانطوری که بخشش و نیکی به دیگران موجب جلب محبت و ایجاد دوستی می شود، هم چنین بی رغبتی به داشته های مردم و زهد ورزی نسبت به آن موجب می شود تا مردم به شخص گرایش یابند. امام على عليه السلام می فرماید:   تَحَبَّب إلَى النّاسِ بِالزُّهدِ في ما أيديهِم تَفُز بِالمَحَبَّةِ مِنهُم؛  با بى رغبتى به آنچه در دست مردم است، با آنان دوستى بورز، تا دوستى شان را به دست آورى. (غرر الحكم: 4506 في طبعة بيروت ص 312، 46 و ط طهران ص 349، 46: بين أيديهم. )و نیز می فرماید: تَحَلَّ بِاليَأسِ مِمّا في أيدِي النّاسِ تَسلَم مِن غَوائِلِهِم، وتُحرِزِ المَوَدَّةَ مِنهُم ؛ با طمع نداشتن به آنچه در دست مردم است، خود را بياراى، تا از كينه هايشان ايمن گردى و دوستى شان را به دست آورى.  (غرر الحكم: 4507.)
4. حق محوری: از دیگر عوامل رفتاری که موجب گرایش مردم به سوی شخص و محبت و دوستی با وی می شود، حق محوری است. الإمام عليّ عليه السلام می فرماید: مَن عَمِلَ بِالحَقِّ مالَ إلَيهِ الخَلقُ ؛ هركه بر اساس حق رفتار كند، خلق به سوى او روى خواهند آورد.(غرر الحكم: 8646.)
5. با کفایت و کاردان: هر انسانی دارای کفایت و کاردانی در میان مردم محبوب می شود و حتی فرمانروایان نیز افراد کاردان و با کفایت را دوست داشته و به کار می گیرند و مردم به دوستی او گرایش و افتخار می کنند. امام على عليه السلام می فرماید: مَن حَسُنَت كِفايَتُهُ أحَبَّهُ سُلطانُهُ ؛ هركه كاردان باشد، فرمانروايش او را دوست خواهد داشت.(غرر الحكم: 8474. )
6. دید و بازدید: رفت و آمد با دیگران و دید و بازدید موجب محبت و دوستی می شود. رسول خدا صلي الله عليه و آله می فرماید:  الزِّيارَةُ تُنبِتُ المَوَدَّةَ؛  ديد و بازديد، دوستى را استوار مى كند. (مستدرك الوسائل: 10، 374، 12210، بحار الأنوار: 74، 355،36.) رسول خدا صلي الله عليه و آله هم چنین می فرماید:  يا أهلَ القَرابَةِ تَزاوَروا، ولا تَجاوَروا، وتَهادَوا؛ فَإِنَّ الهَدِيَّةَ تَسُل  السَّخيمَةَ، وَالزِّيارَةَ تُثبِتُ المَوَدَّةَ ؛ اى خويشاوندان! به ديدار يكديگر برويد وهمسايگى مكنيد و به يكديگر هديه دهيد ؛ زيرا هديه دادن، كينه را ريشه كن مى كند و ديد و بازديد، دوستى را استوار مى سازد.( مستدرك الوسائل: 13، 203، 15109 ) آن حضرت صلي الله عليه و آله در جایی دیگر می فرماید:  يا أهلَ القَرابَةِ تَزاوَروا، ولا تَتَجاوَروا، وتَهادَوا ؛ فَإِنَّ الزِّيارَةَ تَزيدُ فِي المَوَدَّةِ، وَالتَّجاوُرَ يُحدِثُ القَطيعَةَ، وَالهَدِيَّةَ تَسُلُّ الشَّحناءَ؛ اى خويشاوندان ! به ديدار يكديگر برويد و همسايگى مكنيد و به يكديگر هديه بدهيد ؛ زيرا ديد و بازديد، بر دوستى مى افزايد و همسايگى، جدايى به بار مى آورد و هديه دادن، كينه را ريشه كن مى كند.(مستدرك الوسائل: 13، 205، 15118، دعائم الإسلام: 2، 326، 1233. )
7. صله رحم: در آیات و روایات درباره آثار صله رحم بسیار مطلب گفته شده  است. از جمله آثار صله رحم جلب محبت و دوستی و افزایش آن است. امام على عليه السلام  می فرماید:  صِلَةُ الرَّحِمِ توجِبُ المَحَبَّةَ ؛ صله رحم، سبب دوستى مى شود. (غرر الحكم: 5852.) امام باقر عليه السلام می فرماید:  صِلَةُ الأَرحامِ تُزَكِّي الأَعمالَ… وتُحَبِّبُ في أهلِ بَيتِهِ صله رحم، كارها[ى انسان] را بارور مى كند… و [شخص را ]محبوب خاندانش مى سازد. (الكافي: 2، 152، 13 عن أبي حمزة، بحار الأنوار: 74، 118، 81.) رسول خدا صلي الله عليه و آله می فرماید:  صِلَةُ القَرابَةِ مَحَبَّةٌ فِي الأَهلِ، ومَثراةٌ فِي المالِ، ومَنسَأَةٌ فِي الأَجَلِ؛ ديدار خويشان، [مايه] دوستى در خاندان، افزايش دارايى و به تأخير افتادن مرگ است.( عوالي اللآلي: 1، 255، 19 ؛ المعجم الأوسط: 8، 14، 7810 عن عمرو بن سهل نحوه، كنز العمّال: 3، 358، 6925.)
8. از دیگر عوامل رفتاری که موجب جلب محبت و دوستی دیگران می شود می توان به سلام کردن و اظهار و افشای آن(صحيح مسلم: 1، 74، 93، سنن أبي داود: 4، 350، 5193، سنن الترمذي: 5، 52، 2688، سنن ابن ماجة: 1، 26، 68 و ج 2، 1217، 3692، مسند ابن حنبل: 3، 447، 9715 و ص 556، 10436 )، نرمی و لیانت در سخن(تحف العقول: 91، غرر الحكم: 7941، بحار الأنوار: 71، 396، 79)، شیرین سخنی و عذوبت در کلام(المناقب للخوارزمي: 375، 395 عن الجاحظ.)، هدیه دادن؛ چنان که پیامبر(ص) می فرماید: الهَدِيَّةُ تورِثُ المَوَدَّةَ، وتُجَدِّدُ الاُخُوَّةَ، وتُذهِبُ الضَّغينَةَ ؛   هديه دادن، دوستى به بار مى آورد، برادرى را تازه مى سازد و كينه را مى زدايد.( عوالي اللآلي: 1، 294، 183، بحار الأنوار: 77، 166، 2.) دست دادن و مصافحه کردن؛ چنان که پیامبر (ص) می فرماید: مِن تَمامِ المَحَبَّةِ المُصافَحَةُ ؛ دست دادن، يكى از نشانه هاى كمالِ دوستى است.( جامع الأحاديث للقمّي: 122)، نصحیت شنوی، خیرخواهی در حق دیگران، و مانند آن ها  اشاره کرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا