اجتماعیاخلاقی - تربیتیحقوقیمعارف قرآنیمقالات

عوامل و ارزش گذشت در زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم

عفو به معناى گذشت از خطا، اشتباه و گناه و نیز خوددارى از مجازات بر آن است. البته در فرهنگ قرآنی – اسلامی به معناى باقيمانده مال از نفقه و خرجى آمده است كه بخشيدن آن، سبب تنگدستى صاحبش نگردد. اگر بخشیدن مال، موجب شود که شخص در تنگنا وتنگدستی قرار گیرد، آن بخشش را عفو نمی گویند، بلکه به بخششی می گویند که تاثیری بزرگ در زندگی او بخشنده نگذارد.
ریشه این کلمه به مواردی چون باقی نمادن اثری از چیزی چون خانه هنگام توفان و باد شن و مانند آن ها، رها کردن پشم گوسفند برای رشد و فزونی، فزونی سبزه و چمن، نادیده گرفتن، پشم چینی و مانند آن ها باز می گردد. به نظر می رسد که نوعی تضاد در این معانی وجود دارد؛ ولی باید توجه داشت که اصل همان «اثرزدای از چیزی پس از توفان و باد» است. از این روست که به هلاکت و نابودی چیزی که اثری از آن باقی نماند، نیز عفو گفته می شود.
از آن جایی که نادیده گرفتن پشم کنونی گوسفند یا پرهیز از چیدن سبزه و چمن و نادیده گرفتن آن، موجب پرپشتی و افزایش پشم و سبزه می شود، به این عمل نیز عفو گفته می شود. کسی که از گناه وخطای دیگری می گذرد و آن را نادیده می گیرد به گونه ای که هیچ یک از آثار گناه و خطا به چشم نیاید، این عمل نیز عفو است. عفو همانند زکات بر خلاف ظاهرش که کاستی و از دست رفتن حق و حقوقی است؛ ولی در باطن موجب افزایش و رشد بخشنده و عفو کننده می شود؛ گویی با نادیده گرفتن آن چیز در قالب عفو و گذشت، امکان رشد و افزایش پشم و سبزه را می دهد.
از آن جایی که عفو از مال، به آن مالی گفته می شود که بخشش آن، موجب تنگنا و تنگدستی نشود(لسان العرب، ج 9، ص 294 و 296، «عفا»)، می توان این نتیجه را گرفت که عفو در جایی سزاوار است که انسان با عفو و گذشت خویش، ضربه اساسی نخورد؛ زیرا در این صورت باید آن را از مصادیق ایثار دانست.
به سخن دیگر، عفو، نادیده گرفتن حقی در میزان و اندازه ای است که تاثیر زیاد و شگرفی در شخص نمی گذارد. چنین امری را مرتبه احسان خواهد بود؛ اما اگر با نادیده گرفتن حقی، خود شخص از چیزی محروم شود، دیگر آن را عفو نمی گویند، بلکه از مصادیق ایثار و در مرتبه اکرام است.
عفو کننده با بخشش و عفو خویش، گویی همانند توفان و سیل، اثر خطا و گناه و اشتباه را می شوید و می برد و هیچ اثری از آن به جا نمی گذارد. عفو نیز در مواردی است که بود و نبود آن چیز در زندگی عفو کننده تاثیری زیادی نمی گذارد.
محدوده عفو و گذشت
پیش از آن گفته شد که عفو و گذشت در مسایل شخصی است و در مسایل اجتماعی که به امنیت عمومی و هنجارهای اجتماعی آسیب می زند، نمی توان از این قاعده پیروی کرد. البته حاکم و رهبر اسلامی با توجه به سنجش جوانب می تواند نسبت به مواردی عفو داشته باشد، ولی این امر جزیی است نه کلی و به شکل یک قاعده غیر قابل اجرا است.
از سوی دیگر، اگر در مسایل شخصی این احتمال داده شود که عفو موجب بحران اجتماعی می شود و هنجارشکنی در جامعه به سبب این عفو و گذشت تقویت و به یک پدیده تبدیل می شود نمی توان از قاعده عفو بهره برد.
هم چنین در گناهانی که در قالب جرم برای آن ، مجازاتی از حد شرعی تعریف شده است نمی توان از قاعده عفو استفاده کرد. به سخن دیگر، در اموری که حدود شرعی برای آن وضع شده، عفو معنا و مفهومی ندارد. به عنوان نمونه در زنا و شرابخواری و مانند آن، قاعده عفو جاری نمی شود. از این رو، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: تَجاوَزوا عَنِ الذَّنبِ ما لَم يَكُن حَدّا ؛ از گناه، تا زمانى درگذريد كه مستوجب حدّى نباشد.( تنبيه الخواطر: 2 ،120 .)
البته حد قصاص در قتل که یک حکم شرعی است، مرتبط با حقوق خصوصی است و می توان در آن عفو جاری کرد؛ اما اگر این قتل به حوزه اجتماعی ارتباط یافته باشد، حاکم شرع و رهبر جامعه نمی تواند حتی در صورت بخشش اولیای دم از حقوق اجتماعی چشم بپوشد. احکام جزیی این امر در شریعت اسلامی به تفصیل توضیح داده شده است.
ارزش و اهمیت عفو و گذشت
عفوهر چند یک رفتار و عمل اجتماعی است، ولی برخاسته از یک حالت روانی و نفسانی است. منشا و خاستگاه عفو را باید در رحمت و رافت افراد جست و جو کرد. کسی که دارای این فضایل اخلاقی است، نسبت به خطا و اشتباه و گناه دیگری، عفو و گذشت خواهد داشت. در آیات و روایات آثاری برای عفو و گذشت بیان شده که بیانگر ارزش و اهمیت آن در زندگی دنیوی و اخروی و نیز فردی و اجتماعی است. برخی از این آثار و کارکردهای عفو عبارتند از:
1. بهترین کار انسانی: در میان اخلاق اجتماعی ، یکی از بهترین رفتارها، عفو و گذشت است؛ زیرا شخصی که اهل گذشت است، با کاستن از مشکل دیگری که به خطا و اشتباه ایجاد شده ، زمینه رشد فکری و فرهنگی جامعه را فراهم می آورد و انسجام اجتماعی را تقویت می کند و بر اتحاد و وحدت اجتماعی توجه می دهد. ا زاین روست که پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: أ لا اُخبِرُكُم بِخَيرِ خَلائقِ الدّنيا و الآخِرَةِ ؟ : العَفوُ عَمَّن ظَلَمَكَ ، و تَصِلُ مَن قَطَعَكَ ، و الإحسانُ إلى مَن أساءَ إلَيكَ ، و إعطاءُ مَن حَرَمَكَ ؛  آيا شما را از بهترين خويهاى دنيا و آخرت خبر ندهم؟ : عفو و گذشت از كسى كه به تو ستم كرده است؛ و پيوستن به كسى كه از تو بريده است؛ و نيكى با كسى كه به تو بدى كرده است؛ و عطا كردن به كسى كه از تو دريغ داشته است.( الكافي : ج 2، ص107، حدیث1.)
عفو در مسایل فردی و شخصی میان دو یا چند نفر امری بسیار مقبول و ممدوح و یک فضلیت اجتماعی و رفتاری هنجاری و معروف است؛ البته در مسایل اجتماعی عام شرایط کمی فرق می کند و باید شرایط اجتماعی را نیز ملاحظه کرد؛ زیرا در ظلمی که به اجتماع و امنیت عمومی وارد می شود نمی توان به این سادگی سخن از عفو کرد؛ زیرا موجبات گسترش نا امنی و ناهنجاری اجتماعی و مانند آن ها می شودکه خود آسیب های جدی به اهداف اجتماع و فلسفه وجودی آن وارد می سازد.
2. مزدخدایی: کسی که عفو و گذشت کند مستقیم از خداوند مزد می گیرد و خداوند متعهد شده تا خودش پاداش و مزد او را بپردازد. این اصطلاح برای تبیین ارزشمندی و اهمیت بسیار زیاد عفو و گذشت کفایت می کند؛ زیرا شرافت آدمی با این عمل بسیار افزایش می یابد به طوری که خداوند خود متعهد به پاداش به این افراد می شود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: إذا اُوقِفَ العِبادُ نادى مُنادٍ : لِيَقُمْ مَن أجرُهُ عَلَى اللّهِ و لْيَدخُلِ الجَنَّةَ . قيلَ : مَن ذا الّذي أجرُهُ عَلَى اللّهِ؟ قالَ : العافُونَ عَنِ النّاسِ ؛ آن گاه كه بندگان در صحراى محشر گرد آورده شوند، آواز دهنده اى جار زند: آن كسى كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى گويد: بخشايندگان مردم.(كنز العمّال : 7009.) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در جایی دیگر با استدلال به آیات قرآنی این امر را اثبات کرده و بر ارزش بسیار عفو و گذشت در رفتار اجتماعی تاکید می کند. ایشان می فرماید: إذا عَنَّت لَكُم غَضبَةٌ فَادرَؤوها بِالعَفوِ ؛ إنَّهُ يُنادي مُنادٍ يَومَ القِيامَةِ : مَن كانَ لَهُ عَلَى اللّهِ أجرٌ فَلْيَقُمْ ، فَلا يَقومُ إلاّ العافُونَ ، أ لَم تَسمَعوا قَولَهُ تَعالى : «فَمَن عَفا و أصلَحَ فَأجرُهُ عَلَى اللّهِ»  ؟ ! ؛ هر گاه خشمى براى شما پيش آمد، با عفو و گذشت آن را از خود دور كنيد؛ زيرا در روز رستاخيز آواز دهنده اى جار مى زند: هر كه به گردن خدا مزدى دارد، برخيزد. و كسى جز بخشايندگان برنخيزند. آيا نشنيده ايد كه خداوند متعال مى فرمايد: «پس، هر كه ببخشد و آشتى ورزد، مزدش با خداست»؟( أعلام الدين : 337.)
3. مقام محسنان: از نظر قرآن، عفو و گذشت، از مصادیق احسان است و کسی که به این کار اقدام کند و بتواند نفس خویش را از انتقام و مجازات نگه دارد، می تواند خود را به مقام محسنان برساند و از آثار و پیامدهای مثبت آن در دنیا و آخرت بهره مند شود. خداوند در آیات قرآنی ضمن تاکید بر عفو از مردم، آن را از مصادیق احسان دانسته و بر محبوبیت اهل احسان در نزد خود سخن به میان آورده است.(آل عمران، آیه 134؛ مائده، آیه 13)
4. محبوب خدا: کسی که اهل عفو و گذشت باشد، صفت الهی را در خود ظهور و بروز داده است؛ زیرا خداوند اهل عفو و گذشت. بر همین اساس، خداوند کسانی که صفات او را در خود ظهور می دهند محبوب و دوست می دارد.(همان) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نیز می فرماید: إنَّ اللّهَ عَفُوٌّ يُحِبُّ العَفوَ ؛  خداوند بسيار با گذشت است و گذشت را دوست دارد.( كنز العمّال : 7005.)
5. مقام صابران: از نظر قرآن کسی که به جای مقابله به مثل و اجرای عدالت و احقاق حقوق خود، نسبت به دیگری عفو و گذشت دارد، توانسته است در برابر مصیبت صبر کند و با صبر خویش خود را به مقام صابران برساند. این مقام که از مقامات محبوب در نزد خداوند است، یکی از برترین مقامات انسانی است که باید برای رسیدن به آن تلاش کند. پس اگر کسی صبوری کند و عفو نماید، خود را محبوب خداوند قرار داده و از آن مقام بهره مند خواهد شد.(نحل، آیه 126) از نظر قرآن صبوری برای صابران در برابر خطا و گناه و اشتباه دیگری امری پسندیده است.(همان)
6. خیر: از نظر قرآن، صبوری در برابر مصیبت های که دیگران بر انسان وارد می کند، به عنوان یکی از مصادیق خیر دانسته شده است و شخصی که صبوری می کند و به جای انتقام و مجازات، عفو و گذشت می کند، در حقیقت خیر را برای خویش رقم زده است.(همان)
7. سزاوارترین عمل: عفو یک عمل نیک و صالح است. از آن جایی که تاثیرات زیادی در روان شخص و رفتار اجتماعی به جا می گذارد، از سزاوارترین اعمال نیک شمرده شده که البته «اثبات شی نفی ماعدا» نمی کند؛ زیرا می تواند اموری دیگر نیز همانند عفو حقیق و سزاوار باشد. به هر حال،  پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: العَفوُ أحَقُّ ما عُمِلَ بِهِ ؛ گذشت، سزاوارترين چيزى است كه به آن عمل مى شود.( كنز العمّال : 7003.)
8. زداینده کینه ها: کینه همانند صفت زشت حسادت پیش از آن که به دیگری ضرر برساند به خود شخص زیان می رساند. از این روست که در اسلام از این صفات زشت پرهیز داده شده و از مردمان خواسته شده تا به درمان این صفت پست و زشت بپردازند. یکی از راه های درمان کینه ها و از میان بردن آن از دل ها، عفو و گذشت است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: تَعافَوا تَسـقُطِ الضَّغائنُ بَينَكُم ؛ از يكديگر گذشت كنيد تا كينه هاى ميان شما از بين برود.( كنز العمّال : 7004.)
9. قصر مشرف بر بهشت: جایگاه عفو کنندگان چنان بلند است که آنان در کاخ های مشرف بر بهشت است. شاید این کاخ ها در مقام قرب الهی و  جنات صفات یا ذات و رضوان الله باشد که مشرف بر بهشت های دیگر است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : رَأيتُ لَيلَةَ اُسرِيَ بي قُصورا مُستَوِيَةً مُشرِفَةً عَلَى الجَنَّةِ ، فقُلتُ : يا جِبريلُ ، لِمَن هذا ؟ فَقالَ : لِلكاظِمينَ الغَيظَ وَ العافِينَ عَنِ النّاسِ و اللّهُ يُحِبُّ المُحسِنينَ ؛ شبى كه به آسمان برده شدم، كاخهايى بلند و مُشرف بر بهشت را ديدم. گفتم: اى جبرئيل! اين كاخها از آنِ كيست؟ گفت: براى آنان كه خشم خويش را فرو مى خورند و از خطاى مردم در مى گذرند و خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد.( كنز العمّال : 7016.)
10. عفو الهی : در روایات آمده که اگر کسی چیزی را برای خود می پسندد، آن را برای دیگری نیز بپسندد. هم چنین آمده رحم کنید تا رحم شوید. کسی که خواهان عفو و گذشت الهی نسبت به گناه و خطا و اشتباه اوست، باید خود این گونه باشد. بهره مندی از عفو الهی بر عفو از مردم در دنیا است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: مَن أقالَ مُسلِما عَثرَتَهُ أقالَ اللّهُ عَثرَتَهُ يَومَ القِيامَةِ ؛ هر كه خطاى مسلمانى را ببخشد، خداوند در روز رستاخيز خطاى او را ببخشد.(كنز العمّال : 7019.) امام على عليه السلام   ـ در فرمان حكومت مصر به مالك اشتر ـ نوشت : و لا تَكونَنَّ عَلَيهِم سَبُعا ضارِيا (ضارِبا) تَغَتنِمُ أكلَهُم ، فإنَّهُم صِنفانِ: إمّا أخٌ لَكَ في الدِّينِ ، أو نَظيرٌ لَكَ في الخَلقِ ، يَفرُطُ مِنهُمُ الزَّلَلُ، و تَعرِضُ لَهُمُ العِلَلُ ، و يُؤتى عَلى أيديهِم في العَمدِ و الخَطَإِ، فأعطِهِم مِن عَفوِكَ و صَفحِكَ مِثلَ الّذي تُحِبُّ و تَرضى أن يُعطِيَكَ اللّهُ مِن عَفوِهِ و صَفحِهِ ··· و لا تَندَمَنَّ عَلى عَفوٍ، و لا تَبجَحَنَّ بِعُقوبَةٍ ؛ نسبت به آنان حيوان درنده اى مباش كه خوردنشان را غنيمت شمارى؛ زيرا مردم دو گروهند: يا برادر دينى تو هستند، يا همنوع تو، كه از ايشان لغزش سر مى زند و در معرض درد و گرفتاريها قرار دارند و دانسته و ندانسته خلاف مى كنند. بنا بر اين، همان گونه كه دوست دارى خداوند تو را ببخشايد و از خطاهايت درگذرد، تو نيز آنان را ببخش و از خطاهايشان درگذر··· از بخشش و گذشت هرگز پشيمان مباش و از كيفر دادن خوشحالى مكن.( نهج البلاغة : الكتاب 53.) هم چنین امام على عليه السلام   ـ در سخنان پيش از شهادتش ـ فرمود : إن أبقَ فأنا وَلِيُّ دَمي ، و إن أفنَ فالفَناءُ مِيعادي ، و إن أعفُ فَالعَفوُ لي قُربَةٌ ، و هُوَ لَكُم حَسَنَةٌ ، فَاعفوا أ لا تُحِبّونَ أن يَغفِرَ اللّهُ لَكُم؟ ! ؛  اگر زنده ماندم كه صاحب اختيار خون خودم هستم و اگر رفتم، مرگ وعده گاه من است؛ اگر من [زنده بمانم و قاتلم را] ببخشم اين گذشت براى من مايه تقرّب است و [اگر رفتم و شما او را بخشيديد] اين بخشش براى شما ثواب و نيكى است. پس، گذشت كنيد. آيا دوست نداريد كه خدا شما را ببخشايد؟(نهج البلاغة : الكتاب 23 .)
11. عزت آفرین: از نظر قرآن منشا و خاستگاه عزت خداوند است. از آن جایی که خداوند عفو را دوست می دارد، به صاحبان عفو این عزت را می بخشد؛ اصولا کسی که اهل بخشش است در چشم مردم به حب الهی محبوب و عزیز می شود. بر همین اساس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: عَلَيكُم بِالعَفوِ ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلاّ عِزّا ، فَتَعافَوا يُعِزَّكُمُ اللّهُ؛ بر شما باد گذشت؛ زيرا كه گذشت جز بر عزّت بنده نمى افزايد. پس از يكديگر گذشت كنيد تا خداوند شما را عزّت بخشد.( الكافي : ج 2 ، ص 108 ، حدیث 5.) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: العَفوُ لا يَزيدُ العَبدَ إلاّ عِزّا، فَاعفوا يُعِزَّكُمُ اللّهُ ؛ گذشت جز بر عزّت آدمى نمى افزايد؛ پس، گذشت كنيد تا خداوند شما را عزيز گرداند.( كنز العمّال : 7012.) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: مَن عَفا عَن مَظلِمَةٍ أبدَلَهُ اللّهُ بِها عِزّا في الدّنيا و الآخِرَةِ ؛ هر كس از ستمى كه در حق او شده گذشت كند، خداوند به جاى آن، در دنيا و آخرت به او عزّت بخشد.(الأمالي للطوسي : ص 182 ، حدیث306.)
12. افزایش عمر: از جمله آثار عفو و گذشت، افزایش عمر است. در روایات اسلامی عواملی برای افزایش عمر یعنی انتقال از اجل معلق به اجل مسمی بیان شده که شامل صله رحم، صلوات، زکات و صدقات مالی و مانند آن می شود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در این باره می فرماید: مَن كَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ في عُمرِهِ ؛ هر كه پر گذشت باشد، عمرش دراز شود.(أعلام الدين : ص 315.)
13. بقای حکومت: گفته شد که عفو در مسایل شخصی و جزیی بسیار مورد تشویق و ترغیب است؛ اما در مسایل اجتماعی و امنیتی با شرایط خاصی مورد تجویز قرار گرفته است. کسانی که اهل قدرت هستند، به سبب آسانی انتقام و احتمال ضعیف تاثیر سوء آن بر زندگی، کم تر گرایش به عفو و گذشت دارند. رهبران و حاکمان جامعه باید تلاش کنند تا در مسیر بقای حکومت خویش، عفو را در پیش گیرند. عفو، کمک می کند تا فراتر از عدالت، مسئولان با مردمان تعامل داشته باشند و جامعه از فشار ظلم رهایی یابد؛ چرا که جوامع و حکومت ها با کفر باقی می مانند، ولی با ظلم باقی نمی مانند. در روایت از امام علی(ع) آمده که فرموده است: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم؛ حکومت و شاهی با کفر باقی می ماند و با ظلم باقی نمی ماند.( شیخ مفید، امالی، ص۳۱۰ ؛ ملا محمدصالح مازندرانی: شرح اصول کافی :ج ۹ ، ص ۳۸۳ ؛ معارج الیقین شیخ سبزواری، ص۳۲۷؛ بحار الأنوار علامة مجلسی ج۷۲ ص۳۳۱؛  تفسیر الصافی فیض کاشانی ج۲ ص۴۷۷؛ تفسیر الرازی، ج۱۸، ص۷۶؛  تفسیر البیضاوی، ج۳ ص۲۶۹؛  تفسیر أبی السعود ج۴ ص۲۴۷؛  الکامل فی التاریخ لابن الأثیر، ج۱۱ ، ص۲۹۴) پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره تاثیر عفو در بقای حکومت ها می فرماید: عَفوُ المُلوكِ بَقاءُ المُلكِ ؛ گذشت پادشاهان، موجب پايندگى پادشاهى است.(بحار الأنوار : ج 77 ، ص168 ، حدیث4 .) هم چنین پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: عَفوُ المَلِكِ أبقى لِلمُلكِ ؛ گذشت پادشاه، پادشاهى را پاينده تر مى كند.( كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 4 ، ص381 ، حدیث 5830)
14. دفع عذاب دوزخ: از مهم ترین آثار عفو رهایی انسان از شقاوت ابدی و آتش دوزخ خشم و غضب الهی است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: تَجاوَزوا عَن ذُنوبِ النّاسِ يَدفَعِ اللّهُ عَنكُم بِذلكَ عَذابَ النّارِ؛ از گناهان مردم در گذريد، تا خداوند بدين سبب عذاب دوزخ را از شما دور گرداند.( تنبيه الخواطر : ج 2 ، ص 120.)
15. دفع مقدرات ناگوار: انسان هماره گرفتار بلایا و مصیبت هایی است که بخشی از آن ها فتنه و آزمون الهی و بخشی دیگر مجازات و کیفر اعمال اوست. از راه های دفع مجازات و کیفر، گذشت از خطا و اشتباه دیگری است. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: تَجاوَزوا عَن عَثَراتِ الخاطِئينَ يَقيكُمُ اللّهُ بِذلكَ سُوءَ الأقدارِ؛ از لغزشهاى خطاكاران در گذريد تا بدين سبب خداوند شما را از مقدّرات ناگوار نگه دارد.(تنبيه الخواطر : ج 2 ، ص120.)
16. تاج مکارم اخلاقی: عفو از مصادیق عدالت نیست؛ زیرا اقتضای عدالت، مقابله به مثل و انتقام است. از نظر اسلام، عفو و گذشت، از مصادیق محاسن و مکارم اخلاقی است. از نظر امام على عليه السلام عفو از برترین ها است. ایشان می فرماید: العَفوُ تاجُ المَكارِمِ ؛ گذشت، تاجِ خصلتهاى والاى انسانى است.(غرر الحكم : 520.) امام صادق عليه السلام نیز آن را از مکارم دنیا و آخرت دانسته و فرموده است: ثَلاثٌ مِن مَكارِمِ الدّنيا و الآخِرَةِ : تَعفو عَمَّن ظَلَمَكَ ، و تَصِلُ مَن قَطَعَكَ ، و تَحلِمُ إذا جُهِلَ عَلَيكَ؛ سه چيز از خصلتهاى ارزشمند دنيا و آخرت است: گذشت از كسى كه به تو ستم كرده است، پيوستن به كسى كه از تو بريده است و بردبارى ورزيدن هر گاه نسبت به تو رفتار جاهلانه اى شود.( الكافي : ج 2 ، ص107 ، حدیث3.)
17. ثواب غیر قابل سنجش: از دیگر، آثار و برکات عفو می توان به ثواب بیکران اشاره کرد. امام على عليه السلام می فرماید: شَيئانِ لا يُوزَنُ ثَوابُهُما : العَفوُ و العَدلُ ؛ دو چيز است كه ثواب آنها [از سنگينى] قابل وزن كردن نيست: گذشت و دادگرى.( غرر الحكم : 5769.)
18. یکی از دو برترین فضلیت: از نظر آموزه های وحیانی اسلام عفو از فضایل اخلاقی و برترین آن ها است. امام على عليه السلام می فرماید: العَفوُ أعظَمُ الفَضيلَتَينِ ؛ گذشت، بزرگترينِ دو فضيلت است.(غرر الحكم : 1640.)
19. رهایی از بدترین عیوب: عفو از برترین فضلیت ها است؛ تارک عفو گرفتار بدترین عیوب است. پس اگر کسی بخواهد از بدترین ها به بهترین ها منتقل شود، عفو و گذشت داشته باشد. امام على عليه السلام می فرماید: قِلَّةُ العَفوِ أقبَحُ العُيوبِ، و التَّسَرُّعُ إلَى الانتِقامِ أعظَمُ الذُّنوبِ؛ كم گذشتى زشت ترين عيب هاست و شتاب در انتقامگيرى بزرگترين گناهان است.( غرر الحكم : 6766.)
20. رهایی از بدترین عنوان: برخی از عناوین و القاب آن چنان بد است که هر کسی دوست دارد از آن رها شود. از جمله القاب و عناوینی که انسان باید از آن گریزان باشد، عنوان بدترین مردمان است که باید از آن گریخت. برای رهایی از این عنوان زشت، باید عفو را در پیش گرفت که انسان را از بدترین عنوان به بهترین عنوان سوق می دهد. امام على عليه السلام می فرماید: شَرُّ النّاسِ مَن لا يَعفو عَنِ الزَّلَّةِ ، و لا يَستُرُ العَورَةَ! ؛ بدترين مردم كسى است كه لغزش را نمى بخشد و عيب و خطا را نمى پوشاند.( غرر الحكم : 5735.)
21. بهترین پشیمانی: ندامت و پشیمانی خوب و پسندیده نیست؛ اما کسی که عفو کند و پشیمان شود، بهتر از کسی است که انتقام گیرد و بعد پشیمان شود. امام باقر عليه السلام می فرماید: النَّدامَةُ عَلَى العَفوِ أفضَلُ و أيسَرُ مِنَ النَّدامَةِ عَلَى العُقوبَةِ ؛ پشيمانى از گذشت، برتر و آسانتر از پشيمانى حاصل از كيفر دادن است .حديث (الكافي : ج 2 ، ص 108 ، حدیث6.)
22. نشانه مروت: جوانمردی و مروت نشانه هایی دارد که از جمله آن ها عفو است. جوانمردی و مروت سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است و هر کسی می خواهد آنان را الگو و سرمشق زندگی خویش قرار دهد باید اهل عفو و گذشت باشد. امام صادق عليه السلام می فرماید: إنّا أهلُ بَيتٍ مُرُوَّتُنا العَفوُ عَمَّن ظَلَمَنا ؛ ما خاندانى هستيم كه جوانمردى و مرّوت ما، گذشتِ از كسى است كه به ما ستم كرده است.(الأمالي للصدوق : 364 ،450 .)
23. رهایی از زشت ترین انتقام: انتقام حق است، ولی کسی که عفو می کند، اهل احسان و اکرام است. البته عفو در شرایط قدرت سخت، ولی شیرین است. امام صادق عليه السلام می فرماید: ما أقبَحَ الانتِقامَ بِأهلِ الأقدارِ ! ؛: چه زشت است انتقامگيرىِ قدرتمندان.( تحف العقول : 359.)
24. پیروزی: کسی که اهل گذشت باشد بداند که در زندگی پیروز است. امام رضا عليه السلام می فرماید: ما التَقَت فِئَتانِ قَطُّ إلاّ نُصِرَ أعظَمُهُما عَفوا ؛ هرگز دو گروه با هم روياروى نشدند، مگر اين كه با گذشت ترين آنها پيروز شد.( الكافي : ج 2 ، ص108 ، حدیث8.)
25. گذشت و جلب دلها: از آثار عفو می بایست به جلب دل ها به سوی عفو کننده اشاره کرد. در روایت است:  شَكا رَجلٌ إلى رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله خَدَمَهُ، فقال له : اُعفُ عَنهُم تَستَصلِحْ بِهِ قُلوبَهُم ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنَّهُم يَتَفاوَتونَ في سُوءِ الأدَبِ ، فَقالَ : اُعفُ عَنهُم، فَفَعلَ ؛ مردى از خدمتكاران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نزد ايشان شكايت كرد، حضرت فرمود: از آنها گذشت كن، تا بدين وسيله دلهايشان را با خودت آشتى دهى. عرض كرد: اى رسول خدا! آنها در بى ادبى متفاوتند. حضرت فرمود: نسبت به آنان گذشت داشته باش . و آن مرد اطاعت كرد.( مستدرك الوسائل : ج 9 ، ص 7 ، حدیث 10041.)
ضرورت ترک منافی عفو و گذشت
برخی از مردم عفو و گذشت می کنند، ولی هماره آن منت می گذارند یا سرزنش می کنند و رفتارهایی را نشان می دهند که با عفو و گذشت منافات دارد.
از جمله کارهای منافی با عفو و گذشت است می توان به سرزنش خاطی اشاره کرد. از نظر اسلام عفو و گذشت خوب است به شرط آن که همراه با سرزنش خاطی نباشد. امام على عليه السلام در این باره می فرماید: ما عَفا عَنِ الذَّنبِ مَن قَرَّعَ بِهِ ؛ كسى كه به واسطه گناه كسى را سرزنش كند، گذشت نكرده است.( غرر الحكم : 9567.)امام على عليه السلام هم چنین در جایی دیگر می فرماید: التَّقريعُ أحَدُ العُقوبَتَينِ ؛ سرزنش كردن، يكى از دو مجازات است.( غرر الحكم : 9567.) به سخن دیگر، کسی که عفو می کند باید از سرزنش دوری کند؛ زیرا مجازات کردن و سرزنش کردن هر دو از مصادیق مجازات و عقوبت است؛ پس کسی که سرزنش می کند، در حقیقت عفو نکرده بلکه شخص را مجازات کرده است.
امام زين العابدين عليه السلام   ـ درباره آيه «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ؛ پس گذشت كن گذشتى نيكو که گویی صفحه را ورق زدی و ورقه سپیدی آشکار شده است·» ـ فرمود : العَفوُ مِن غَيرِ عِتابٍ؛ مقصود، گذشت بدون سرزنش است.( الأمالي للصدوق : ص 416، حدیث547 .)
امام صادق عليه السلام نیز می فرماید: الصَّفحُ الجَميلُ أن لا تُعاقِبَ عَلَى الذَّنبِ ؛  گذشت نيكو، اين است كه بر گناه و خطا كيفر نكنى.( تحف العقول : 369.)
امام رضا عليه السلام   ـ درباره آيه : « فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ؛ پس گذشت كن گذشتى نيكو» – فرمود: عَفوٌ مِن غَيرِ عُقوبَةٍ، و لا تَعنيفٍ ، و لا عَتبٍ ؛ فرمود : مقصود، گذشت بدون كيفر دادن و نكوهش و سرزنش است.( أعلام الدين : 307.)
امام على عليه السلام   ـ در سفارش به فرزندش حسن عليه السلام ـ فرمود: إذا استَحَقَّ أحَدٌ مِنهُم ذَنبا فأحسِنِ العَذلَ ؛ فإنَّ العَذلَ مَعَ العَفوِ أشَدُّ مِنَ الضَّربِ لِمَن كانَ لَهُ عَقلٌ ؛ هر گاه فردى از آنان (غلامان و چاكران) به سبب گناهى سزاوار كيفر شد، او را به وجهى نيكو سرزنش كن؛ زيرا سرزنش همراه با گذشت براى كسى كه عقل و فهمى دارد، دردناكتر از كتك زدن است.( تحف العقول : 87.)
اصولا انسان باید از انتقام به هر شکلی جلوگیری کند؛ چون صفت خوبی نیست که ا نسان به عنوان انتقام گیر شناخته شود؛ مگر آن که مساله ای باشد که لازم است که انتقام جویی شود. کسی که نتواند عفو کند گرفتار انتقام خواهد شد. از این روست که امام علی(ع) می فرماید : مَن لَم يُحسِنِ العَفوَ أساءَ بِالانتِقامِ ؛ هر كس كارِ خوبِ گذشت را انجام ندهد، كار ناپسند انتقام را مرتكب شود.( غرر الحكم : 8959.)
از نظر امام على عليه السلام کسی که منت می گذارد و توبیخ و سرزنش می کند و یا رفتارهای دیگری را در هنگام عفو یا پس از آن در پیش می گیرد، در حقیقت عفو نکرده است.
عفو در هنگام قدرت
از جمله زیباترین مواردی که عفو بسیار ستوده شده ، عفو هنگام قدرت است. امام على عليه السلام می فرماید: كُن جَميلَ العَفوِ إذا قَدَرتَ ، عامِلاً بِالعَدلِ إذا مَلَكتَ ؛ در زمانى كه قدرت دارى، خوش گذشت باش و در زمانى كه زمامدارى دادگر باش.( غرر الحكم : 1688.)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید: مَن عَفا عِندَ قُدرَةٍ عَفا اللّهُ عَنهُ يَومَ العَثرَةِ ؛  هر كس هنگام قدرت [بر انتقام] گذشت كند، خداوند در روز لغزش از او در گذرد.( كنز العمّال : 7023.)
در حدیثی دیگر آمده که ایشان فرموده  است: مَن عَفا عِندَ القُدرَةِ عَفا اللّهُ عَنهُ يَومَ العُسرَةِ ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس در زمانى كه قدرت [بر انتقام] دارد گذشت كند، خداوند در روز دشوارى از او گذشت كند. ( كنز العمّال : 7007.)
از نظر آن حضرت(ص) این امر بسیار مثبت و ستوده است. از این رو، می فرماید: أولَى النّاسِ بِالعَفوِ أقدَرُهُم عَلَى العُقوبَةِ ؛ سزاوارترين مردم به گذشت كردن، تواناترين آنها بر كيفر رساندن است. ( معاني الأخبار : 196 ،1.)
امام حسين عليه السلام نیز می فرماید: إنَّ أعفَى النّاسِ مَن عَفا عِندَ قُدرَتِهِ؛ با گذشت ترين مردم، كسى است كه در زمان قدرت داشتن گذشت كند.( الدرّة الباهرة : 24.)
امام على عليه السلام نیز می فرماید: إذا قَدَرتَ عَلى عَدُوِّكَ فَاجعَلِ العَفوَ عَنهُ شُكرا لِلقُدرَةِ عَلَيهِ ؛  هر گاه بر دشمنت قدرت يافتى، گذشت از وى را شكرانه قدرت يافتنت بر او قرار ده. ( نهج البلاغة : الحكمة 11.)
پس این گونه رفتار درهنگام قدرت خود بازتاب روحیه شکرگزاری از خداوند بر نعمتی است که به او داده شده است. آن حضرت(ع) این رویه را هم چنین زکات پیروزی و قدرت دانسته و فرموده است: العَفوُ زَكاةُ الظَّفَرِ ؛ گذشت، زكات پيروزى است. ( نهج البلاغة : الحكمة 211.) و در جایی دیگر فرموده است: العَفوُ زَكاةُ القُدرَةِ ؛ گذشت، زكات قدرت است. ( غرر الحكم : 924.)
اصولا از نظر آن حضرت(ع) عفو در هنگام قدرت از آرایه های قدرت و زینت آن است: العَفوُ زَينُ القُدرَةِ ؛ گذشت، زيور قدرت است. ( غرر الحكم : 773.) این گونه رفتار و رویه اجتماعی موجب رهایی از دوزخ می شود چنان که پیش از این گفته شد. ایشان می فرماید: العَفوُ مَعَ القُدرَةِ جُنَّةٌ مِن عَذابِ اللّهِ سُبحانَهُ ؛ امام على عليه السلام : گذشت كردن با وجود قدرت [انتقام]، سپرى در برابر عذاب خداوند سبحان است . ( غرر الحكم : 1547.)
به نظر ایشان برترین کار یک قدرتمند، عفو و گذشت است : أحسَنُ أفعالِ المُقتَدِرِ العَفوُ ؛ زيباترين كار شخصِ قدرتمند، گذشت است.( غرر الحكم : 3000.) و در جایی دیگر فرموده است: أحَسنُ العَفوِ ما كانَ عَن قُدرَةٍ؛ بهترين گذشت، آن است كه از سرِ قدرت باشد.( غرر الحكم : 3184.)
آن حضرت (ع) عفو هنگام قدرت را از نیکوترین مکارم اخلاقی دانسته و فرموده ا ست: أحسَنُ المَكارِمِ عَفوُ المُقتَدِرِ ، وَ جودُ المُفتَقِرِ ؛ نيكوترين خصلتهاى والاى انسانى، گذشتِ قدرتمند و بخشندگىِ تهيدست است.( غرر الحكم : .3165.) ایشان در جایی دیگر فرموده است:  عِندَ كَمالِ القُدرَةِ تَظهَرُ فَضيلَةُ العَفوِ ؛ در اوج قدرت فضيلت گذشت آشكار مى شود.( غرر الحكم : 6215.)
و هم چنین فرمان می دهد:  كُن عَفُوّا في قُدرَتِكَ ، جَوادا في عُسرَتِكَ، مُؤثِرا مَعَ فاقَتِكَ؛ يَكمُل لَكَ الفَضلُ ؛ زمانى كه قدرت دارى با گذشت باش و در زمان تنگدستى بخشنده و در عين نيازمندى ايثارگر، تا فضل تو به كمال رسد.( غرر الحكم : 7179.)
امام على عليه السلام پيوسته مى فرمود : مَتى أشفي غَيظي إذا غَضِبتُ ؟ ! أ حينَ أعَجِزُ عَنِ الانتِقامِ فيُقالُ لي : لَو صَبَرتَ ! أم حينَ أقدِرُ عَلَيهِ فيُقالُ لي : لَو عَفَوتَ (غَفَرتَ) ! ؛ آن گاه كه در خشم مى آيم، كى آتش خشم خود را فرو نشانم؟ آيا آن گاه كه برگرفتن انتقام قدرت ندارم و به من گفته مى شود: بهتر است صبر كنى، يا بدان هنگام كه توانايى انتقام دارم و به من گفته مى شود: بهتر است گذشت كنى؟(نهج البلاغة : الحكمة 194.)
عفو و گذشت هاى نابجا و نادرست
چنان که گفته شد، عفو خوب است ولی نه در همه جا و نه در همه حال. برخی از مواردی که در اسلام عفو نادرست و نا به جا دانسته شده می توان به موارد زیر اشاره کرد
1. عفو از فرومایه: امام على عليه السلام می فرماید: العَفوُ يُفسِدُ مِنَ اللَّئيمِ بِقَدرِ إصلاحِهِ مِنَ الكَريمِ ؛ گذشت به همان اندازه كه شخص بزرگوار را درست مى كند، شخص فرومايه را تباه مى گرداند.( كنز الفوائد : 2 ،182.)
2. افزایش نابهنجاری یا تضعیف قدرت: اگر عفو موجب شود تا نابهنجاری در جامعه افزایش یابد و هنجاری های اجتماعی و شرعی و عرفی تضعیف شود و یا قدرت حاکم و شخص تضعیف و سست بینان شود، باید از آن استفاده نکند. امام على عليه السلام می فرماید: جازِ بِالحَسَنَةِ و تَجاوَزْ عَنِ السَّيِّئَةِ ما لَم يَكُن ثَلما في الدِّينِ أو وَهنا في سُلطانِ الإسلامِ ؛ [بدى يا خوبى را] به نيكى پاداش ده و از بدى درگذر، به شرط آن كه به دين لطمه اى نزند يا در قدرت اسلام ضعفى پديد نياورد.( غرر الحكم : 4788.)
3. هنگام ضرر و زیان قطعی: اگر احتمال داده شود که عفو موجب زیان است، بهتر است که عفو انجام گیرد، اما در صورت علم و قطع به زیان و ضرر می بایست عفو را کنار گذاشت و مجازات و تنبیه را در دستور کار قرار داد. امام زين العابدين عليه السلام  می فرماید: حَقُّ مَن أساءَكَ أن تَعفُوَ عَنهُ ، و إن عَلِمتَ أنَّ العَفوَ عَنهُ يَضُرُّ انتَصَرتَ ، قالَ اللّهُ تَبارَكَ و تَعالى : «و لَمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُلمِهِ فاُولئكَ ما عَلَيهِم مِن سَبيلٍ ؛  حق كسى كه به تو بدى كند، اين است كه از او درگذرى، ولى اگر دانستى كه گذشت از او زيانبار است، آن گاه انتقام بگير. خداوند تبارك و تعالى فرموده است: «بر كسانى كه پس از ستمى كه بر آنها رفته باشد انتقام مى گيرند، ملامتى نيست».(الشورى : 41 ؛ الخصال : 570 ،1.)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا