اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

عوامل و آثار قساوت قلب و درمان آن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

سنگدلی و قساوت قلب از بیماری های خطرناکی است که سرنوشت بدی را برای انسان در دنیا و آخرت رقم می زند؛ زیرا موجب فقدان احساسات و عواطف و رفتارهای خشونت بار در انسان می شود به طوری که شخص به هر جرم وجنایتی با تمام خونسردی دست می زند. نویسنده در این مطلب بر آن است تا زمینه ها، عوامل و آثار قساوت قلب و راه های درمان را بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و اسلام بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مفهوم سنگدلی و قساوت قلب

در ادبیات اسلامی، قلب به معناى خرد و دانش و گاهى بر عقل اطلاق مى گردد، خداوند در آیه 37 سوره ق می فرماید: اِن فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب؛ همانا در آن یادکردی برای کسی است که برای او قلب و عقلی است.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 681، «قلب»)

قلب در اصطلاح عرفانى، لطيفه اى ربانى است كه به قلب جسمانى صنوبرى شكل تعلّق دارد كه در طرف چپ سينه است. اين لطيفه عبارت از حقيقت انسان است كه حكيم آن را نفس ناطقه، و روح را باطن آن و نفس حيوانى مَركَب آن دانسته است. همين قلب است كه ادراك و علم داشته و مخاطب و معاتب امر و نهی است.

به نظر می رسد که هر كجا در قرآن و سنت از قلب نام برده شده، همين معنا اراده شده است.( كشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1334 ـ 1335، «القلب»؛ لغت نامه، ج 11، ص 15585 ـ 15586، «قلب» و نیز بقره، آیات 7 و 88 و 93 و 97 و آیات بسیار دیگر)

بنابراین مراد از قلب همان عضو صنوبرى و فیزیکی نیست که در سینه انسان قرار دارد، بلکه مفهوم پیش گفته است. اما باید به این نکته توجه داشت که میان حقیقت انسان و قلب فیزیکی و جسمانی ارتباط تنگاتنگی است. از همین روست که این ارتباط در کاربردهای قرآنی نادیده گرفته نشده است و خداوند به روح لطیف انسانی و نفس ناطقه که با تعلّق به قلب جسمانی، سلطه خود را در بدن انسان اجراء مى‏کند، قلب اطلاق کرده است؛ و از آن جایی که این قسمت فیزیکی از بدن انسان مرکز تحولات مختلف روحی است، آن را نیز «قلب» نامیده‌اند که در ارتباط با روح و نفس ناطقه انسانی مجرد و متاثر از آن است.(نگاه کنید: مصطفوی،حسن؛ تفسیر روشن ، تهران ،مرکز نشر کتاب ، ۱۳۸۰ ش، چاپ اول، ج‏۱، ص۳۶۹)

البته قرآن تنها برای بیان این مفهوم از واژه قلب استفاده نکرده است، بلکه واژگان دیگر ازجمله «فؤاد»، «صدر» و مشتقّات آنها مورد استفاده قرار گرفته است.

بر اساس آموزه های قرآنی برای قلب حالات گوناگون و متضاد و متقابلی است. از همین روست که قلب را قلب نامیده اند، زیرا هماره در حال تغییر و تبدل است و از ثبات و قرار برخوردار نیست. در حقیقت، معنا و مفهوم قلب گرداندن و تحوّل دادن از وجهى به وجه دیگر مثل گرداندن لباس و گرداندن انسان از طریقه‏اش ‏است.

در قرآن برخی از حالات قلبی به عنوان حالات مثبت و ارزشی و برخی دیگر به عنوان حالات منفی و ضد ارزشی معرفی شده است. از جمله حالات قلب در جنبه مثبت می توان به قلب سلیم(شعراء، آیه 89)، قلب مطمئن(نحل، ایه 106؛ رعد، آیه 28؛ فجر، ایه 27)، قلب ساکن(فتح، ایات 4 و 18)، قلب ثابت و تثبیت شده(فرقان، آیه 32)، قلب لین و نرم(زمر، آیه 23)، قلب رابط و پیوند خورده(انفال، آیه 11؛ کهف، آیه 14)، قلب طاهر(مائده، ایه 41)، و مانند آن ها یاد کرد.

هم چنین از جمله حالات منفی و ضد ارزشی قلب می توان به قلب مریض(بقره، آیه 10؛ مائده، آیه 52؛ انفال، آیه 49، توبه، ایه 125 و آیات دیگر)، قلب واجف و لرزان و مضطرب(نازعات، ایه 10)، قلب بر آمده به حنجره(احزاب، ایه 10؛ غافر، ایه 18)، قلب مرعوب(آل عمران، آیه 151)، قلب زایغ و منحرف(آل عمران، ایه 8؛ توبه، آیه 117)، قلب غلیظ(آل عمران، آیه 159) و مانند آن ها یاد کرد.

البته برخی از حالات مانند قلب دارنده شرح و انشراح می تواند مثبت و منفی باشد؛ چه اگر شرح نسبت به کفر باشد(نحل، آیه 106) یا نسبت به ایمان و اسلام باشد.(انشراح، آیه 1؛ طه، آیه 25)

یکی از حالات رذایل اخلاقی که در قرآن کریم به آن اشاره شده است، «قساوت قلب» است.(بقره، آیه 74؛ انعام، آیه 43؛ حدید، ایه 16؛ مادده، آیه 13)

«قساوت» در زبان عربی از ریشه «قسی» و «قسوه» به معنای خشونت و نفوذ ناپذیری است؛ لذا به سنگ‌های خشن و سخت، «قسی» می‌گویند. پس می توان گفت قساوت قلب همان سنگدلی در برابر «نرم دلی» و لیانت قلب است. (نگاه کنید: مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 671 ، «قسو»؛ .( شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، مؤسسۀ چاپ ونشر آستان قدس رضوی، چاپ اول، ج۳، ص ۶۷۳)

و در اصطلاح قرآنی به قلب‌هایی که در برابر حق، تواضع، خشوع و انعطافى نداشته باشند و نور هدایت در آن نفوذ نمى‏کند، قلوب قاسیه می‌گویند.(مائده، آیه 13)

در اصطلاح علم اخلاق نیز، روحيّه تأثيرناپذيرى از درد و رنج همنوعان را قساوت گويند.( جامع السعادات، نراقی، ج 1، ص 404)

قساوت از واژه «قَسَوَ» در قرآن، هفت مرتبه همراه با واژه قلب به کار رفته است تا این ترکیب و حالت قلب را تبیین نماید.( (بقره، آیه۷۴؛ مائده، آیه۱۳؛ انعام، آیه۴۳؛ حج، آیه۵۳؛ زمر، آیه۲۲؛ حدید، آیه۱۶) بر اساس آموزه های قرآنی قساوت، یکی از مهمترین عواملی است که انسان‌ها را از شناخت خداوند و سیر به سوی او بازمی‌دارد. از آن‌جا که یکی از وظایف انبیاء، آشنا کردن انسان‌ها با حقایق و گسترش عدالت در جامعه بوده، و لکن تمامی انبیاء الهی در راه نیل به اهداف خود، با مقاومت افراد قسی القلب رو به رو بوده‌اند؛ چرا که افراد قسی‌القلب، راه نفوذ حقایق و دروازه عطوفت را به روی خود بسته و با زیر پانهادن اصول انسانی، با سرسختی تمام در مقابل حق می‌ایستند. (قرشى، سید على اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۷ش، تهران، چاپ سوم، ج‏۱، ص۲۲۵)

درجات و مراتب قساوت قلب و سنگدلی

بر اساس آموزه های قرآنی، قساوت قلب دارای مراتب و درجاتی از نظر شدت و ضعف است، همان طوری که برای ایمان و نور مراتب و درجاتی است. پس نمی توان همه را در یک مرتبه و درجه دانست بلکه باید به مراتب تشکیکی و درجات متفاوت و متنوع آن توجه داشت.

خداوند به صراحت در آیه 74 سوره بقره می فرماید: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ سپس دلهاى شما بعد از اين واقعه‏ سخت گرديد، همانند سنگ، يا سخت‏تر از آن، چرا كه از برخى سنگها، جويهايى بيرون مى‏زند، و پاره‏اى از آنها مى‏شكافد و آب از آن خارج مى‏شود، و برخى از آنها از بيم خدا فرو مى‏ريزد، و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست.

در این آیه دست کم سه مرتبه و درجه از سنگدلی بیان شده است: 1. شکافتن همانند تفجر سنگ و جریان نهرها؛ 2. شکافتن همانند تشقق و تراوش و خروج آب؛ 3. هبوط و فرو افتادن از خشیت خدا.

تغییر تعابیر چون تفجر و تشقق و هبوط از یک سو و تراوش آب و یا جریان نهرها از سو دیگر درجه و شدت را بیان می کند؛ هم چنان که با تغییر در کلام در قالب احتباک بر آن است تا از سختی و شدت در امر مادی چون سنگ به قلب منتقل شود و امر مادی را به امر معنوی و روحی و روانی تشبیه نماید. در حقیقت انتقال از دو تمثیل پیشین به مساله هبوط از خشیت خدا، انتقال از ماده به معناست. یعنی همان تفاوت و فرق در شدت و ضعفی که در سنگ ها و خروج ماده نرمی چون آب وجود دارد، در قلب ها آدمی نیز وجود دارد؛ این در حالی است که قلب اصولا یک جسم لطیفی است که باید لیانت و نرمی ذاتی آن باشد، ولی وقتی سخت شود بدتر از سنگ خارا خاکی خواهد بود.

عوامل و زمینه های قساوت و سنگدلی

بر اساس آیات و روایات می توان ده ها عامل را به عنوان عامل اصلی و فرعی و یا زمینه ساز برای قساوت قلب و سنگدلی بر شمرد. مهم ترین عواملی که در آیات و روایات اسلامی بیان شده عبارتند از:

  1. فسق : یکی از مهم ترین عواملی که موجب سنگدلی در انسان می شود، مساله فسق است.(حدید، آیه 16) فسق به رفتارهای نابهنجاری گفته می شود که موجب دریدگی و پرده دری می شود؛ زیرا به برآمدن پوست خرما و جدا شدن آن از بخش گوشتی یا بیرون زدن هسته از پوست، فسق گفته می شود؛ بنابراین، فاسق با رفتارش زشتی ها و نهان ها را آشکار می کند و نابهنجارهای را علنی و گسترش می دهد. چنین رفتاری موجب می شود تا قلب انسان گرفتار قساوت و سنگدلی می شود.
  2. پیمان شکنی: عهد شکنی و پيمان شكنى، موجب گرفتارى انسان به قساوت قلب است. خداوند به این عامل در آیاتی از جمله آیات 12 و 13 سوره مائده اشاره کرده است. اصولا کسی که پیمان و عهد و عقدی می بندد می بایست به آن پای بند باشد و وفا نماید؛ زیرا اموری چون عدالت، صداقت، وفاداری، امانت داری و مانند آن ها از ابتدایی ترین اصول اخلاقی است.
  3. بی تفاوتی در برابر موعظه و نصحیت: از دیگر عوامل بسیار تاثیرگذار در قساوت قلب می بایست به بی تفاوتی انسان در برابر تذکرات، مواعظ و نصایح اشاره کرد. انسانی که در یک دوره زمانی طولانی در برابر تذکرات واکنش مثبت نشان نمی دهد در نهایت گرفتار قساوت و سنگدلی می شود.(زمر، آیه 22؛ حدید، آیه 16)
  4. گذشت زمان طولانی: از همین آیه 16 سوره حدید این معنا نیز به دست می اید که گذشت زمان طولانى بر دلها بدون توجه به خدا و تعاليم آسمانى، زمينه قساوت قلب انسان است.
  5. گناه : گناه، از دیگر عواملی است که قساوت قلب را به دنبال دارد. البته شکی نیست که هر چه گناه بزرگ تر یا بیش تر تکرار شود، قلب گرفتار درکات شدیدتر سنگدلی خواهد شد. خداوند در آیه 100 سوره اعراف می فرماید: أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ ؛ مگر براى كسانى كه زمين را پس از ساكنان پيشين‏ آن به ارث مى‏برند، باز ننموده است كه اگر مى‏خواستيم آنان را به كيفر گناهانشان مى‏رسانديم و بر دلهايشان مُهر مى‏نهاديم تا ديگر نشنوند. پس خداوند در این آیه بیان می کند که مجازات و کیفر گناه ، گرفتار به نوعی از قساوت قلب به نام طباعت قلب است. طبع به معنای طبیعت و بسته شدن است. یعنی مانند آن که امری طبع و چاپ و بسته شود؛ در این جا قلب بسته می شود و دیگر قدرت درک حقایق و انوار الهی را نمی یابد و از تذکرات و آیات و بینات الهی تاثیر نمی پذیرد. امام علی(ع) می فرماید:لاوجع أوجع للقلوب من الذنوب؛ هیچ دردی دردآورتر نیست برای دل ها از گناهان.(کافی، ج 2، ص 275؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 304؛ بحارالأنوار، ج 73، ص 342)
  6. تکذیب پیامبران و آیات الهی: خداوند در آیه 74 سوره یونس می فرماید: ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَآؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلوبِ الْمُعْتَدِينَ؛ آن گاه، پس از وى رسولانى را به سوى قومشان برانگيختيم، و آنان دلايل آشكار برايشان آوردند، ولى ايشان بر آن نبودند كه به چيزى كه قبلًا آن را دروغ شمرده بودند ايمان بياورند. اين گونه ما بر دلهاى تجاوزكاران مُهر مى‏نهيم.
  7. تزیین شیطان: از دیگر عواملی که موجب قساوت قلب می شود، عمل به رفتارهای زشتی است که شیطان آن را آراسته و تزیین کرده است.(انعام، آیه 43) از همین روست که وقتی حتی بلایا و مصیبت بر سر این افراد فرود می آید به جای آن که تضرع کنند تا بلا برداشته شود، هیچ کاری نمی کنند بلکه به همان کارهای زشت خود ادامه می دهند و این گونه است که به سبب قساوت قلب گرفتار خشم الهی می شوند.(همان)
  8. لجاجت : خداوند در آیات 67 تا 74 سوره بقره با بیان داستان گاو و لجاجت قوم موسی(ع) بیان می کند که چگونه این لجاجت و وارد کردن ایرادات بنی اسرائیل موجب شد تا گرفتار قساوت قلب شوند. در حقیقت خداوند نخست به زمینه ها و بستر قساوت اشاره کرد و سپس بیان می کند که این قساوت دارای درجاتی از شدت وضعف بوده است.
  9. پیروی از القائات شیطانی: از دیگر عواملی که موجب سنگدلی می شود، پیروی از القائات شیطانی به جای وحی و الهامات الهی است که از طریق پیامبران بیان می شود.(حج، آیات 52 و 53)
  10. شرح صدر به کفر: همان طوری که شرح صدر داشتن نسبت به آیات الهی موجب برکات و درجاتی است، شرح صدر نسبت به کفر و عدم شرح صدر نسبت به ایمان می تواند موجب قساوت و سنگدلی شود.(زمر، ایه 22)
  11. خطاکاری: انسان اگر خطای کرد باید توبه کند. عدم توبه یا افزایش و تکرار خطا می تواند موجب قساوت قلب شود. امیرمؤمنان(ع) می فرماید: ما من شیء أفسد للقلب من خطیئة؛ چیزی نیست که فسادش برای قلب، از خطا زیادتر باشد.(کافی، ج 6، ص 268؛ امالی للطوسی، ص 438؛ بحارالأنوار، ج 7، ص 312)
  12. حرام خواری و لقمه های حرام: از پیامبر (ص) روایت است که به امیرمومنان علی(ع) فرمود: «من اکل الحرام سود قلبه و خلف دینه ولا یستجاب دعائه» کسی که مال حرام بخورد قلبش سیاه می شود و دینش تغییر می کند و دعایش مستحاب نمی شود. امام حسین(ع) در روز عاشورا کوشید تا با نصیحت و موعظه، لشکر عبیدالله بن زیاد را از زشتی کارشان آگاه کند و از ادامه‌ی راهی که در آن لغزیده اند، باز دارد؛ اما آنان با غوغا و جنجال، مانع رسیدن صدای امام(ع) به گوش خود شدند. امام رو به آنان کرد و فرمود: «إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون»؛ شما را به راه رشد فرا می‌خوانم؛ هر که از من اطاعت کند، رستگار است و هر که از من نافرمانی کند، در زمره‌ی هلاک‌شدگان قرار می‌گیرد. همه‌ی شما فرمان مرا سرپیچی می‌کنید، به سخنم گوش فرا نمی‌دهید؛ البته(حق دارید، چرا که) شکم‌هایتان ازحرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است و هرگز حقایق را درک نمی‌کنید؛ چرا ساکت نمی‌شوید، چرا گوش نمی‌دهید و نمی‌شنوید؟!( بحارالانوار، ج45، ص1)
  13. طول امل و درازی آرزو : خدای تعالی به موسی(ع) فرمود: یا موسی، لا تطوّل فی الدّنیا أَمَلَک فیقسو قلبک؛ ای موسی، دراز مکن در دنیا آرزویت را که قسی القلب، یعنی: سنگدل می شوی.( کافی، ج 2، ص 329؛ اعلام الدین، ص 218؛ بحارالأنوار، ج 73، ص 398)
  14. مال بسیار داشتن : تکاثر در مال و کثرت آن موجب قساوت می شود؛ زیرا انسان را به سوی اسراف و تفاخر و اتراف سوق می دهد و زمینه ساز بسیاری از گناهان و خطاها و قساوت قلب می شود؛ از سوی انسان می بایست هماره فکر و ذهن خود را درگیر نگه داری و حفظ آن کند و کم تر به امور دیگر می پردازد. حساب و کتاب مال و مدیریت و حفظ و مانند آن بیش ترین وقت آدمی را به خود اختصاص می دهد، پس کم تر به امور دیگر توجهی می یابد. از این روست که امیرمؤمنان(ع) فرموده است:«أنّ کثرة المال مفسدة للدّین و مقساة للقلوب؛ همانا که بسیاری مال، فساد کننده دین و سخت کننده دل ها است.( تحف العقول، ص 119؛ مشکاة الأنوار، ص 138؛ بحارالأنوار، ج 1، ص 175.)
  15. اهتمام به دنیا : به فکر دنیا بودن و همّ آن را در دل داشتن از دیگر عوامل قساوت قلب است. در روایت است: «تفّرغوا من هموم الدّنیا ما استطعتم، فانّه مَن کانتِ الدنیا همته، قسی قلبه و کان فقره بین عینیه؛ فارغ و آسوده کنید خودتان را از همّ و فکر دنیا و علاقه به آن، هر چه می توانید. بدرستی که هر کسی که همّت او برای دنیا است دلش سنگ و سخت می شود و احتیاج او در مقابل دو چشم است و جز دنیا چیزی را نمی بیند. ( مجموعة ورام، ج 2، ص 119؛ ارشاد القلوب، ج 1، ص 18؛ بحارالأنوار، ج 77، ص 166)
  16. در آمد بیش تر و کسب قوت و روزی زیاد: انسان می بایست به اندازه بخورد و بیاشامد و شکمش دغدغه او نشود. زیاده روی در کثرت همّ قُوت و دغدغه بیش از اندازه نسبت به آن موجب می شود که انسان گرفتار قساوت قلب شود. پیامبر(ص) به امیرمؤمنان علی(ع) فرموده است: یا علی، خمسة‌ یمیت القلب، – إلی أن قال -: و کثرة هم القوت». یعنی: (پنج چیز است که قلب را می میراند. – تا اینکه فرمود -: و بسیاریِ همّت و اهتمام به قوت و روزی). (خصال شیخ صدوق)
  17. هم نشینی نشستن با شخص گمراه : رسول خدا(ص) فرموده است: «أربعة مفسدة للقلوب. – إلی أن قال -: مجالسة الموتی. فقیل یا رسول الله،‌ و ما مجالسته الموتی؟ قال: مجالسته کل ضال عن الایمان؛ چهار طائفه اند که قلبها را فاسد می کنند. – تا اینکه فرمود -: همنشینی با مردگان. به آن حضرت گفته شد: همنشینی با مردگان مراد چیست؟ فرمود: همنشینی با هر غیر مؤمن گمراهی.( بحارالأنوار، ج 103، ص 226)
  18.    و توسل و رفتن درب خانه سلطان : پیامبر(ص) می فرماید: یا علی، ثلاثة، یقسین القلوب – الی ان قال – اتیان باب السلطان ؛ یا علی، سه چیز است که قساوت قلب می آورد. – تا اینکه فرمود -: و رفتن درب خانه سلطان و توسل و کمک خواستن از او. (فقیه، ج 4، ص 365؛ بحارالأنوار، ج 65، ص 282)
  19. دوری از علماء : پیامبر(ص) می فرماید: یا علی، إذا أتی علی المؤمن أربعین صباحاً و لم یجلس العلماء، قسی قلبه و جرّ علی الکبائر؛ یا علی اگر چهل صباح بر مؤمن بگذرد و با علماء ننشیند، قسی القلب و سنگدل می گردد و به گناهان کبیره جرات می یابد.
  20. ترک کردن ذکر خدا : خداوند به موسی (ع) می فرماید: یا موسی! لا تدع ذکری علی کلّْ حال، إنّ ترکَ ذکری یقسی القلوب؛ ای موسی! وامگذار یاد کردن مرا در حال که ترک کردن ذکر من دل ها را سخت می کند.( کافی، ج 2، ص 497؛ بحارالأنوار، ج 13، ص 342)
  21.  زیاد سخن گفتن: حضرت عیسی روح الله(ع) فرمود: «لا تکثروا کلامکم فتقسو قلوبکم و من کثر کلامه قَلَ عقله و قسی قلبه؛ زیاد سخن نگوئید که دل ها را سنگ و سخت می کند، و کسی که زیاد سخن گوید عقل او کم می شود و دل او سخت می شود(الامالی، ص 3، ح 1/1؛ کتاب الموطاء، ص 986، تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 266؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 118؛ بحارالأنوار، ج 71، ص 281. این روایت در این مصادر اینگونه آمده: «لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله، فإن کثرة الکلام بغیرالله، قسوة القلب، إن أبعد الناس من الله القلب القاسی».)
  22. خوردن و نوشیدن زیاد: در حدیث آمده است : لا تمیتوا القلوب بکثرة الطعام و الشراب، فان القلب یموت کالزرع إذا کثر علیه الماء؛ نمی رانید دل ها را به خوردنی زیاد و آشامیدن زیاد، زیرا که دل مانند زرع است که از آب دادن زیاد فاسد می شود. (مجموعة ورام، ج 1، ص 46)
  23. خوابیدن بعد از خوردن غذا : امام(ع) فرموده است: «أذیبوا طعامکم بذکرالله تعالی، و لا تناموا علیها فتقسوا؛ آب کنید طعامی را که خوردید به ذکر خدای تعالی، و پس از خوردن طعام بلافاصله نخوابید که قساوت می آورد.( دعوات، ص 76؛ بحارالأنوار، ج 62، ص 267)
  24. ریختن خاک بر قبر ارحام: هنگام دفن کردن میتی از خویشاوندان که از ارحام هستند، انسان اگر خودش خاک بریزد موجب قساوت قلب می شود، پس بگذارید تا دیگران این کار را انجام دهند. حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «اَنهاکُم من أن تطرحوا التراب علی ذوی أرحامکم، فان ذلک یورث القسوة [فی القلب] و من قسا قلبه بَعُد من ربّهنهی می کنم شما را از ریختن خاک بر روی خویشان خود که رَحِم های شمایند، که آن موجب قساوت قلب می شود، و کسی که قلب او قساوت گرفت از پروردگار خود دور می شود.( کافی، ج 2، ص 199؛ علل الشرایع، ج 1، ص 304؛ بحارالأنوار، ج 82، ص 35)

آثار سنگدلی و قساوت قلب

در آیات قرآنی آثار بسیاری برای سنگدلی و قساوت قلب بیان شده است که از جمله آن ها عبارتند از :

  1. پراكندگى مردم: قساوت قلب و سخت دلى رهبران، موجب پراكنده شدن مردم از اطراف آنان است.( آل عمران ، 159)
  2. تحريف کتب آسمانی و معارف و مفاهیم آن: چنان که خداوند در آیات 12 و 13 سوره مانده به عنوان نمونه از سنگدلى بنى اسرائيل سخن به میان آورده که منشأ تحريف تورات و معارف آن از سوى آنان شده است.
  3. ترك تضرّع: قساوت قلب، موجب ترك تضرّع و استغاثه به درگاه خداوند در هنگام سختيها و بلاها می شود.(انعام، آیه 43)
  4. تزيين عمل از سوی شیطان: قساوت قلب، زمينه اى مناسب براى تزيين اعمال زشت در نظر انسان به وسيله شيطان است.(همان)
  5. حق ناپذيرى: قساوت قلب، مايه حق ناپذيرى انسان می شود.( بقره، آیه 74؛ مائده، آیه 13؛ حدید، آیه 16)

6 . شكنجه: شكنجه مؤمنان با سوزاندن در آتش از سوى اصحاب اخدود، برخاسته از سنگدلى آنان است. در جهان امروز این مساله در گروه وهابی داعش و القاعده و تکفیری های دیگر می توان دید.( بروج ، آیات 4 – 7 و 10)

  1. ظلم و ستم: انسانهاى قسىّ القلب، مردمانى ظالم و ستمگر هستند.( حجّ، آیه 53)
  2. غفلت : 8. قساوت قلب، موجب غفلت از ياد خدا و مواعظ اوست.(انعام ، آیات 43 و 44؛ زمر، آیه 22)
  3. قتل: كشتار بى رحمانه پسران و کودکان، به دست فرعون و فرعونيان، از پیامدهای قساوت قلب است.(بقره، آیه 49 و ابراهیم، ایه 6)
  4. كمبود شخصيّت: تفاوت اساسى بين انسان مؤمن نرم دل با كافر قسىّ القلب، از نظر شخصيّت حقيقى از دیگر آثار و پیامدهایی است که در آیه 22 سوره زمر به آن اشاره شده است.
  5. گمراهى: قساوت قلب، مايه گمراهى و هدايت ناپذيرى است که در همین آیه نیز به آن اشاره شده است.
  6. مانع اجابت انبيا: سنگدلى، مانع اجابت دعوت انبيا می شود.( انعام، آیات 42 و 43)
  7. مانع ايمان: سخت دلى ، بازدارنده آنان از ايمان و گرايش به اسلام و حقایق وحیانی است.(بقره، آیات74 و 75)

15 . مانع تابش نور خدا: قساوت، مانع تابش نور الهى بر قلبهاست.(زمر، آیه 22)

  1. مانع تسليم: قساوت قلب، مانع تسليم شدن در برابر خداوند و پذيرش دين او می شود.(همان)
  2. مانع تعقّل: قساوت قلب، مانع تعقّل و اثرپذيرى از آيات و معجزات الهى و مانع تعقل و تفكر نسبت به قرآن: است.(بقره ، آیات 73 و 74؛ حشر، آیه 21)
  3. مانع خشيت: قساوت قلب، مانع خوف و خشيت دل از خدا می شود. (بقره، آیه 74)
  4. مانع درك معارف : نفوذناپذيرى قلب قاسی، مانع فهم عميق و درك معارف الهى است.(بقره، آیات 67 – 74؛ حشر، ایه 21)
  5. مانع شرح صدر: قساوت قلب، مانع شرح صدر و تابش نور الهى بر قلب است.(زمر ، آیه22)
  6. موعظه ناپذيرى: قساوت قلب، موجب اثرناپذيرى از تذكّرات و مواعظ است.( انعام ؛ آیات 43 و 44)
  7. نفوذ شيطان: قساوت، زمينه فريبكارى و نفوذ شيطان در دلهاست.(همان و نیز حج، آیه 53)

موانع سنگدلی و راه های درمان قساوت قلب

شکی نیست که سنگدلی بیماری خطرناکی است که باید درمان شود. از این روست که امام علی(ع) فرموده است: ما مرض قلب اشدّ من القسوة؛ مریض نمی شود به مرضی که سخت تر از قساوت باشد.( مستدرک الوسائل، ج12، ص 94؛ بحارالأنوار، ج 65، ص 337)

هم چنین فرموده اند: ما ضرب عبد بعقوبة أعظم من قسوة القلب؛ زده نمی شود بنده به عقوبتی که بزرگتر از قساوت قلب باشد.(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 6، ص 339؛ بحارالأنوار، ج78، ص176)

در قرآن موانع قساوت را بر شمرده و راه درمان را ذکر کرده است. از جمله موانع و راه درمان سنگدلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. تضرّع: استغاثه و تضرّع به درگاه الهى، مانع از قساوت قلب است چنان که در آیه 43 سوره انعام به آن توجه داده شده است.
  2. حق پذيرى: روحيّه حق پذيرى در برابر تعاليم الهى، مانع قساوت قلب و سنگدلى انسان می شود. (زمر ، آیات 22 و 23؛ حدید، آیه 16)
  3. خشيت : خوف و خشيت از عظمت خدا، مانع از قساوت قلب و سنگدلى آدمى است . هم چنین توجه به این مطلب خود عامل درمانگر محسوب می شود.(بقره، ایه 74)
  4. ذكر خدا: ذكر و ياد خدا، مانع سخت دلى آدمى و راه درمان آن است.(همان آیات)
  5. رحمت خدا: عنايت و رحمت الهى، مانع قساوت قلب می شود؛ چنان که در باره پیامبر(ص) انجام شد.(آل عمران، ایه 159)

6 . شرح صدر: شرح صدر، از موانع قساوت قلب است. البته کسب شرح صدر با ایمان نیز راه درمان به شمار می رود.(زمر، آیه 22)

  1. مهربانى: مهربانى و نرمى در رفتار با ديگران، بازدارنده آدمى از قساوت است. (آل عمران، ایه 159)

8 . نورانيّت: بهره مندى از نورانيّت الهى، مانع قساوت قلب است.(زمر، ایه 22)

  1. عوامل پنج گانه درمان گر: پیامبر(ص) به امیرمؤمنان فرموده است: «یا علی، خمسة تجلوا القلب و تذهب القساوة: مجالسة العماء، و مسح رأس الیتیم، و کثره الاستغفار، و سهر الکثیر، الصوم بالنهار؛ یا علی پنج چیز است که قلب را جلا می دهد. نشستن با علماء، و دست کشیدن به سر یتیم، و بسیار طلب آمرزش کردن در اوقات سحرها، و شب زنده داری و کم خوابیدن، و روزه گرفتن در روز.( تحف العقول، ص 296؛ شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 339؛ تفسیر قرطبی، ج 15، ص 248؛ تفسیر الثعالبی، ج 5، ص 87؛ بحارالأنوار، ج 78، ص 176؛ من السیرة الامام محمّد باقر(ع)، ص 156)
  2. توبه: امام صادق (ع) مي فرمايد: براي قلوب زنگار است مانند زنگاري که بر مس است پس آن را با استغفار جلا دهيد. توبه سه رکن دارد 1- پشيماني از انجام گناه 2- تصميم بر ترک گناه 3- جبران گذشته
  3. تلاوت قرآن و یاد مرگ: پيامبر (ص) فرمود: اين قلوب را زنگار مي گيرد هم چنان که آهن را زنگار مي گيرد وقتي آب به آن رسد. گفته شد جلاء آن چيست؟ حضرت فرمود: زيادي ياد مرگ و تلاوت قرآن. (ميزان الحکمة، ح17049)

12- رفتن به مجالس علم و هم نشینی با علما: خداوند قلب ها را با نور حکمت زنده مي گرداند هم چنان که زمين مرده را به باران زنده مي کند.( ميزان الحکمة، ح17032)

13- اطعام به مساکين و رسيدگي به يتيمان: این مطلب را در روایات بیان شده که اطعام و رسیدگی به مساکین و یتیمان، قلب انسان را نرم مي کند.( ميزان الحکمة، ح17043)

14- موعظه و یاد مرگ و اخبار گذشتگان: امام علي عليه السلام مي فرمايد: قلبت را با موعظه زنده کن … و او را با ياد مرگ ذليل گردان[ و خاشع کن]….. و اخبار گذشتگان را بر او عرضه نما.( نهج البلاغه، نامه 31)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا