اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

عدالت در دولت قرآنی و آسمانی

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

دولت قرآن زمانی تحقق می یابد که همه انسان ها بدون هیچ تبعیضی در جنسیت، رنگ، نژاد، دین و مذهب عدالت را خواسته و در جامعه انسانی آن را تحقق بخشند؛ چرا که اگر چنین اتفاقی نیافتد به یک معنا باید شکست فلسفه دین و هدایت های الهی از طریق پیامبران و کتب آسمانی و نیز حق را در برابر ظلم اعلام کنیم؛ در حالی که وعده الهی بر این است که در نهایت این صالحان هستند که حکومت را در سرتاسر جهان به دست گرفته و به عنوان وارثان زمین عدالت را در کمالی ترین آن به شکل قسط اجرا خواهند کرد.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا برخی از مهم ترین ویژگی های دولت قرآنی و آسمانی را بر اساس آموزه های قرآنی و ولایی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

حکومت قرآنی، حکومت اصلاحی و عدالت بنیان

از آیات قرآنی به ویژه آیه 25 سوره حدید این معنا به دست می آید که فلسفه همه دین حکومتی است که در آن عدالت پایه و بنیان همه چیزی است. خداوند پس از هبوط آدم به زمین در آیاتی از جمله آیه 38 سوره بقره وعده می دهد که برای هدایت بشر و بازگشت ایشان به ساحت قدس معنوی از طریق عبودیت، برنامه ای خواهد داشت. از آیات قرآنی بر می آید که عبودیت(ذاریات، آیه 56؛ حجر، آیه 99 و آیات دیگر) تنها راهی است که انسان می تواند از آن به حقیقت آزادگی و آزادی برسد و از فقر ذاتی به نوعی غنای عرضی در طول غنای الهی برسد و بتواند با تسلط بر هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی، خدایی و متاله شده(بقره، آیه 138) و سپس در مقام مظهر همه اسمای الهی(بقره، ایه 31) در مقام خلافت قرار گیرد(بقره، آیه 30) و به عنوان مظهر رب العالمین،‌ به پروردگاری و ربوبیت در طول ربوبیت الهی بپردازد و همه موجودات را به کمال بایسته و شایسته ایشان برساند.(آل عمران، آیات 79 و 146)

این افرادی که ربی و ربانی شده اند، همان صالحان هستند که مسئولیت رهبری جامعه بشری را نیز به عهده خواهند داشت؛ زیرا این نخبگان شایسته این معنا هستند که رهبری انسان ها را به عهده گیرند؛ زیرا مسیر کمالی را پیموده اند و از چم و خم همه مسایل آگاهی داشته و تجربه عینی از آن ها دارند.

پیامبران از این دسته انسان های متاله و ربانی هستند که خداوند به آنان وحی می کند تا مسئولیت رهبری جامعه را به عهده گیرند و بر اساس عقل و وحی به انسان تعلیم و آگاهی داده و با تربیت مبتنی بر عقل و وحی آنان را تزکیه کنند.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)

پیامبران می بایست بستری مناسب در میان انسان ها ایجاد کنند به گونه ای که هیچ گونه جهل و نادانی نسبت به حقوق و تکالیف وجود نداشته باشد و هر انسانی حق و تکلیف خود را بشناسد. هم چنین می بایست گروهی از نخبگان را در دوره خود گرد آورند که به عنوان مدیران میانی(آل عمران، 146) و مدیران ارشد(آل عمران، آیه 79) وارد میدان مبارزه با باطل و بی عدالتی شوند. باید شرایط به گونه ای شود که همه انسان ها(ناس) بدون هیچ گونه تبعیضی در جنس، رنگ، نژاد، دین و مذهب بتوانند نسبت به حق خود آگاهی یافته و خواهان تحقق و اجرای عینی آن در جامعه جهانی شوند و خود برای اجرای آن قیام کنند و به هیچ وجه از آن عقب نشینی و عدول نکنند.(حدید، آیه 25)

از آموزه های قرآنی به دست می آید که حکومت می بایست با محوریت شفقت و مهربانی و رحمت نسبت به عدالت خواهان و مظلومان، شدت خشونت نسبت به بیدادگران و مستکبران و ظالمان باشد.(فتح، آیه 29) از این روست که جامعه قرآنی می بایست به فریاد دادخواهی هر مظلوم و مستضعفی در هر گوشه ای از جهان برسد بی آن که به مذهب، رنگ، جنس و نژاد و دین او توجهی کند. به این معنا که عنوان مستضعف دادخواه برای حرکت انقلابی و جهادی کفایت می کند و جامعه قرآنی می بایست برای حمایت از آنان به مقاتله و جنگ وارد شود و دست مستکبران و ظالمان را از سر ایشان کوتاه کند. اگر جامعه قرآنی در برابر مستضعفان این گونه عمل نکند از سوی خداوند توبیخ و سرزنش خواهد شد که به مسئولیت و تکلیف انسانی و اسلامی و الهی خود عمل نکرده است.(نساء، آیه 75)

پس آهنی که در دست جامعه قرآنی است می بایست به شدت بر سر مستکبران و ظالمان فرود آید تا عدالت قسطی در سرتاسر جهان به دست توده های مردم اجرایی شده و تحقق یابد.(حدید، آیه 25)

اصولا واژه حكومت که از واژه حكم گرفته شده در لغت به معناى منع براى اصلاح(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 248، «حكم») و منع از ظلم است.( معجم مقاييس اللّغه، ج 2، ص 91، «حكم») به حاكم از اين جهت حاكم گفته مى شود كه ظالم را از ظلم كردن منع مى كند(لسان العرب، ج 3، ص 270، «حكم»)

پس باید گفت که اصولا حکومت در ذات خود اقتضای آن دارد که از هر گونه عاملی که فساد ایجاد می کند و مانع از اصلاح است جلوگیری و منع شود و جلوی مهم ترین فساد که همان ظلم است از طریق حکم و حکومت گرفته شود. بنابراین، حکومت الهی و قرآنی به طریق اولویت باید از چنین ویژگی و خصیصه ای برخوردار باشد. پس باید گفت که دولت قرآنی حکومتی مبتنی بر اصلاح طلبی و مبارزه با هر گونه فساد به ویژه ظلم و بی عدالتی است و پایه و بنیان آن عدالت و تحقق کامل آن در سرتاسر جهان بی توجه به هیچ تبعیضی میان توده های مردم است.(حدید، آیه 25 و ایات دیگر)

البته اکنون در اصطلاحات سیاسی و علوم اجتماعی حکومت، فرايند اِعمال سياستها و تصميمات از سوى مقامات رسمى در دستگاه سياسى است و يا آن که این اصطلاح اشاره به مجموعه مقامات رسمى مسئول براى اتّخاذ تصميمات سياسى لازم الاجرا دارد.( دايرة المعارف تطبيقى علوم اجتماعى، ج 1، ص 232) اما این هرگز مانع از آن نمی شود که مفهوم موضوع له واژه نادیده گرفته شود که همان منع از فساد و گام در جهت اصلاحات و مبارزه با ظلم و بی عدالتی است.

بنابراین، اساس حکومت را می بایست در عدالت و اصلاح امور فاسد و جلوگیری از هر گونه جور، ظلم و فساد دانست. این بدان معنا خواهد بود که اگر حکومتی این مولفه ها و عناصر اساسی را نداشته باشد اصولا مشروعیت نداشته و نمی تواند نام حکومت را بر خود بگذارد؛‌ زیرا این نامگذاری بی معنا و لغو خواهد بود.

خداوند در آیاتی از جمله آیه 25 سوره حدید و آیه 213 سوره بقره نه تنها به پیامبران مسئولیت ابلاغ حق، تعلیم و تربیت و تزکیه را داده است، بلکه از جمله اهداف بعثت انبيا و پیامبران را نیز تشکیل حکومت و داورى در میان آنان و حلّ اختلافات مردم دانسته است. این بدان معناست که پیامبران می بایست ولایت و حکومت سیاسی ، اجتماعی و قضایی را افزون بر مسئولیت علمی، تربیتی و فرهنگی به عهده گیرند، چرا که داوری و حل اختلافات در بسیاری از موارد نیازمند اقتدار و قدرتی است که بتواند خطاکار را تنبیه و یا ظالم را که به حق دیگری تعدی کرده بر سر جایش بنشاند. از این روست که در آیه 25 سوره حدید از آهن سخن به میان آمده که نماد قدرت و اقتدار است.

ویژگی های حکومت صالحان

در آیات قرآنی برای حکومت آسمانی و الهی صالحان، ویژگی هایی بیان شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود. این ویژگی ها در چند بخش ویژگی حکومت و حاکمان، ویژگی کارگزاران، ویژگی مردم و مانند آن خواهد بود.

1. عدالت: شکی نیست که مهم ترین ویژگی حکومت صالحان، عدالت در حاکم،‌ رویه،‌ برنامه،‌ احکام و دیگر حوزه هاست؛‌ چرا که نظام هستی بر مدار و محور عدالت سامان یافته ومی چرخد. عدالت به معنای وضع هر چیزی در جای مناسب و اعطای حق هر صاحب حقی به اوست. این گونه است که عدالت قسطی به معنای عدالت محسوس و قابل دیدن در همه حوزه ها به ویژه اقتصادی خود را نشان می دهد. آیات بسیاری بر این مطلب تاکید دارد که بخشی از آن ها گذشت.

2. انصاف: دایره انصاف کمی بازتر است؛ چرا که عدالت یک دستور العمل کلی و عمومی و فراگیر است؛ در حالی که انصاف ارتباط به رفتار شخص دارد. به این معنا که انصاف ناظر به رفتاری است که شخص به عنوان یک رویه فردی در پیش می گیرد. در انصاف با آن که عدالت حفظ می شود ولی نوعی گذشت و احسان و ایثار از طرف شخص نیز دیده می شود. ضد عدالت ظلم است، ولی ضد انصاف اجحاف است. در انصاف انسان مراعات دیگری را می کند و از حق خود در حد و اندازه ای کوتاه می آید که البته به او ظلم نشود و ضرر و زیانی نرسد. به عنوان نمونه وقتی شما قطعه ای از اتومبیل دیگری را به عنوان تعمیرکار عوض کردید، مبلغی را به عنوان قطعه خریداری شده می گیرد و در کنار آن دستمزدی را نیز به عنوان تعمیرکار مطالبه می کنید. در بخش اخیر شما می توانید با توجه به میزان کاری که انجام داده اید مزد خود را کم تر بگیرد به گونه ای که به شما ضرری و نرسد و کار و بارتان نیز بگیرد و در زندگی محتاج و نیازمند نشوید و از کارتان بهره ای نیز برده باشید. این شیوه را انصاف در کار و عمل می گویند. بنابراین، دایره انصاف از یک نظر عام تر است و از یک نظر خاص می باشد؛ زیرا عدالت در فکر و عمل است در حالی که انصاف تنها در مقام عمل است. در روایات اسلامی بسیار بر انصاف تاکید شده است و از حاکم اسلامی و دولت اسلامی خواسته شده که انصاف داشته باشند. هم چنین مردم در داوری از کارها و خدماتی که دولت اسلامی ارایه می دهد می بایست انصاف را رعایت کنند و بیش از آن چه قدرت و توان دولت اسلامی است مطالبه نکنند که زیاده خواهی در مطالبات نسبت به دولت و دولتمردان نیز بی انصافی است. در دعای توفیق الطاعه منسوب به امام زمان(عج) آمده است: و علی الامراء بالعدل و الشفقه و علی الرعیه بالانصاف و حسن السیره؛ واجب بر امیران و حاکمان عدالت و شفقت و مهربانی نسبت به امت است و بر امت و رعیت است که نسبت به دولت و دولتمردان انصاف داشته باشند و رفتار نیک در پیش گیرند و به زشتی و بدی نگرایند.

3. رحمت و شفقت و مهربانی: از دیگر ویژگی های حاکم و حکومت آن است که نسبت به امت رحمت و مهر ورزند و با نگرانی بر خاسته از محبت و رحمت با رفتار و کردار امت برخورد کنند و سخت گیری نکنند و اعمال مردم را با تندی و خشونت قانونی پاسخ ندهند. این بدان معناست که در مقام حکم و داوری میان امت،‌عدالت ورزند و اگر دو نفر یا گروهی با هم اختلاف و تنازع دارند بر اساس عدالت داوری و قضاوت کنند، اما هنگامی که مساله در ارتباط میان حکومت و امت است، در این موارد می بایست نسبت به امت بر اساس عفو و شفقت و رحمت برخورد شود و فراتر از دایره عدالت عمل کنند.(اعراف، ایه 199 ؛ توبه، آیه 61؛ و آیات دیگر) البته از آیات قرآنی به دست می آید که امت نیز در هنگام تعامل با یک دیگر، چنین رویه ای را در پیش گیرند و نسبت به یک دیگر از در رحمت و شفقت وارد شوند و نخواهند حق و حقوق خود را بر اساس معیار عدالت بخواهند و احقاق حق نمایند، بلکه گاه با گذشت و عفو و شفقت و رحمت از حق و حقوق خود نیز بگذرند(فتح، آیه 29؛ بقره، آیات 178 و 237؛ نور، آیه 22) به شرط آن که موجب ظلم عمومی و فراگیر نشود و به شکل یک رویه قانونی در نیاید که برخی گستاخ شده و عدالت را زیر پا بگذارند و همیشه خواهان عفو و گذشت از دیگران شوند و خود رویه ظالمانه ای داشته باشند.

4. احسان: از همین جاست که در رویه حاکمان و حکومت مطرح می شود و از آنان خواسته می شود که در تعامل و برخورد با امت حاکم و حکومت احسان کند ؛ یعنی اگر لازم است که در هنگام قضاوت و داوری در میان مردم عدالت اصل باشد، اما در تعامل میان دولت و ملت،‌ اصل احسان باشد و از خطاهای قانونی که به ملت ضرر نمی رسد و تنها حاکم متاثر خواهد شد، در این حالت حاکم از حقوق خود بگذرد و احسان نماید. خداوند به صراحت در آیات 56 و 78 و 79 سوره یوسف از صفت احسان حاکمان سخن به میان آورده و حکومت را به احسان نسبت به ملت دعوت نموده است.

5. ایمان : از دیگر ویژگی های حاکم و حکومت،‌ایمان به اسلام است که در آیات بسیاری از جمله 141 و 144 سوره نساء، 55 سوره مائده، 55 و 56 سوره یوسف و آیه 56 سوره نور بر آن تاکید کرده است.

6. تقوا: شکی نیست که تقوا به معنای اجتناب و پرهیز از هر ناپسند و بد عقلانی و عقلایی و شرعی، و عمل مطابق معروف عقلی و عقلایی و شرعی، چیزی جز قانونمندی و مراعات اخلاق و آداب و سنت های پسندیده اجتماعی نیست. از این روست که در آیات قرآنی تقوا به عنوان یک اصل برای حاکمان مطرح شده است.(اعراف، ایه 128؛ یوسف، ایات 56 و 57)

7. عقلانیت به دور از هوی و هوس: حاکم اسلامی و قرآنی می بایست زندگی اش بر مدار عقلانیت سامان یافته باشد؛ چون اگر کسی نتواند خودش را بر اساس عقل مدیریت نکند چگونه می تواند جامعه ای را با عقل مدیریت نماید. کسی که توانسته بر هواها و هوس های خود غالب و چیره شود و تعادل عقلانی را به دست آورد، سزاوار مدیریت جامعه است. از این روست که خداوند انسانی که بر هواهای نفسانی خود چیره شده به عنوان عادل معرفی می کند چون توانسته به عدالت در مملکت خویش حکومت کند پس می توان بر مملکت بیرون نیز این گونه عادلانه حکومت نماید.(ص، آیه 26)

8. عبودیت و بندگی: عبودیت نماد فلسفه خلقت انسان است. کسی که عبد الله شد در طریق ازادی و آزادگی واقعی گام نهاده است و اسیر هیچ کس و هیچ چیزی نیست. پس می تواند عادلانه حکومت کند. از این روست که عبودیت یعنی شناخت فلسفه زندگی و آفرینش و حرکت در راستای کمال در اصول حکومت و حاکمان مطرح شده است.(انبیاء، ایه 105)

9. امانت داری: حاکم و حکومت اسلامی امین جان و مال و عرض مردم و ملت هستند و می بایست در این مساله در کمال باشند. از این روست که در آیات قرآنی بر مساله امانت داری در حاکمان و حکومت تاکید ویژه و مستقیمی شده است.(نساء، آیه 58؛ یوسف، آیات 54 و 55)

10. قدرت و توانایی علمی: تخصص در کار و کارشناس بودن در آن کاری که می خواهد به عهده گیرد از اصول اساسی هر مسئولیتی است. مسئولیت حاکمیت و حکومت به سبب سنگینی و جایگاه بسیار مهم آن می طلبد که حاکمان در انجام مسئولیتی که به عهده می گیرند خبره و کارشناس باشند و از توانایی علمی خوبی برخوردار باشند.(بقره، ایات 246 و 247؛ یوسف، آیه 55)

11. توانایی جسمی و عملی: توانايى جسمى، شرط لازم براى حكومت که خداوند در آیات 246 و 247 به آن اشاره داشته است.

12. مشورت: شکی نیست که عقل انسانی در هر درجه ای باشد یک عقل به تمام معنا کمال و تمامی نیست، بهره گیری از عقول دیگران از طریق مشورت انجام می شود. از این روست خداوند در آیه 159 سوره آل عمران بر لزوم مشورت حاكمان با مردم، در امور اجتماعى و در آیه 32 سوره نمل بر لزوم مشورت حاكمان با بزرگان، قبل از تصميم گيرى در امور مهم تاکید کرده است. حضرت در این باره می فرمایند: «من هیچ مسئله ای را بدون مشورت با شما انجام نمی دهم ، جز مسئله قضاوت.» (نهج البلاغة فیض الاسلام، همان، نامة ۵۰، ص ۹۸۲٫) امام علی(ع) هم چنین می فرماید: « بر عهده و وظیفة من است که هیچ سری را از شما مکتوم ندارم جز اسرار جنگی در مواقع ضروری.»(همان)

13. قاطعیت و عزم : عزم و قاطعیت پس از مشورت و بهره مندی از عقول دیگران لازمه حکومت و حاکم است؛ زیرا در غیر این صورت موجب اختلال در امور می شود و لازم است که گاه حاکم به سرعت در کوتاه ترین زمان ممکن حکمی را صادر کند وگرنه نظام اجتماعی مختل شده و یا امنیت فرو می پاشد و مسایل دیگری پدید می اید.(آل عمران، آیه 159)

14. عمل صالح: این که شخص از صالحان باشد و این عنوان تنها با عمل صالح مداوم و مستمر تحقق می یابد از نکاتی است که خداوند آن را به عنوان صفت حاکمان مطرح کرده است. پس انجام دادن عمل صالح، موجب شايستگى انسان براى خلافت در زمين است که در آیه 55 سوره نور بدان اشاره شده است.

15. اقامه نماز: حاکم اسلامی باید نماز را به عنوان یک پدیده اجتماعی در آورد و همه جا نماز را به شکل علنی اقامه و برپا دارد. از این روست که خداوند در آیه 55 سوره مائده در بیان صفات ولی امر و حاکم اسلامی به اقامه کردن نماز به شکل جمعی اشاره می کند تا جایگاه نماز را در شخص و شخصیت فردی و حقوقی حاکم و نیز جامعه اسلامی بیان کند.

16. اقامه زکات: هم چنین حاکم اسلامی و حکومت اسلامی می بایست مساله زکات را به عنوان یک پدیده اجتماعی در آورد و این گونه نباشد که به عنوان یک عمل فردی و یا شخصی و خصوصی مطرح باشد. در آیه 55 سوره مائده در کنار اقامه نماز به اقامه زکات توجه داده شده است. نکته ای که باید توجه داشت آن که در آیات قرآنی وقتی واژه اقامه به کار می رود به معنای اظهار علنی و آشکار امری به صورت پدیده و ظاهره اجتماعی است. از این روست که درباره عدالت قسطی نیز به اقامه آن در آیه 25 سوره حدید اشاره شده است.

17. اجتناب از ظلم: برای آن که مساله عدالت بسیار مهم است. از ویژگی های حکومت و حاکم نفی ضد عدالت یعنی ظلم و بی عدالتی مورد تاکید قرار گرفته است.( يوسف ، آیات 78 و 79)

18. اجتناب از استبداد: همین مساله درباره استبداد مطرح است. از نظر اسلام مشورت و مشارکت توده های مردم در ایجاد و احقاق حق و اجرای عدالت بسیار اساسی و مهم است. از این روست که از هر گونه استبداد در رای و نظر و ایجاد اقتدار جناحی و گروهی برحذر داشته است و حکومت و حاکمان اسلامی را به پرهیز از هر گونه استبداد در فکر و عمل دعوت کرده است. پس لازم است که دولت اسلامی از هر گونه استبداد پرهیز کند و در کارها به مشارکت و مشورت رو آورد.(آل عمران، آیه 159)

19. آسانی دسترسی به حاکمان: از دیگر ویژگی های حکومت اسلامی و حاکم اسلامی آن است که امکان دسترسی آسان به آنان وجود داشته باشد. پس دولتمردان می بایست همیشه با گشاده رویی با مردم مواجه شوند و درها بر کسی بسته نباشد.(یوسف، آیات 56 و 58) امیرمومنان علی(ع) می فرماید: در هر بامداد و شام ساعتی برای رسیدگی به امور رعیت معین کن و به سؤالات آن ها شخصاً جواب ده و نادان و گمراهشان را متوجه ساز، با دانشمندان در تماس باش، جز زبانت، واسطه ای و جز چهره ات ، حاجبی بین خود و مردم قرار مده.» (نهج البلاغه ، ترجمة دکتر سید جعفر شهیدی ، نامة ۶۷، ص ۳۵۲ – ۳۵۱٫)

20. مبارزه با فقر: از ویژگی های دولت کفر و مستبد آن است که در آن جامعه فقر شیوع و رواج دارد؛ چرا که مستبدان و مستکبران دولت خود را بر پایه فقر فرهنگی و مالی مردم بنا نهاده اند.(زخرف، ایه 54؛ هود، آیات 53 تا 59) حکومت اسلامی با جمع آوری زکات و توزیع عادلانه ثروت از طریق دسترسی به انفال و فیء بر آن است تا فقر مالی و فرهنگی را ریشه کن کند(توبه، آیات 60 و 103 ؛ حشر، آیه 7)؛ چرا که وقتی فقر از دری آمد ایمان از دری دیگر می رود. دو حالت فقر شدید و رفاه زیاد که افراط و تفریط در حوزه اقتصادی است عامل کفر و فسق است که در آیات قرآنی به آن اشاره شده است. امیرمومنان علی(ع) می فرماید: پس از خدا بترس، از خدا بترس دربارة دستة زیردستان درماندة ، بیچاره و بی چیز و نیازمند و گرفتاری که در سختی و رنجوری و ناتوانی هم خواهنده است که ذلت و بیچارگی اش را اظهار می کند و هم کسی است که به عطا و بخشش نیازمند است ولی از عزت اظهار نمی کند.» (نهج البلاغه ،‌نامه ۵۳، ص ۱۰26)

21. ترویج اسلام و اخلاق : از ویژگی های دولت اسلامی آن است که ترویج کننده اسلام و اخلاق در جوامع بشری باشد؛ ‌چرا که اسلام برای اتمام مکارم اخلاقی آمده است و یکی از اهداف اصلی بعثت این امر است.(نور، ایه 55)

22. حکومت مستضعفان: حکومت اسلامی حکومت مستضعفان است؛ چرا که مستکبران و مستبدان را در این دولت راهی نیست و این توده های مردم هستند که با مشارکت فعال در امر اقامه عدالت بی عدالتی و ظلم و جور را کنار می زنند و عدالت فراگیر و در همه ابعاد را تحقق می بخشند و عدالت قسطی را اقامه می کنند.(قصص، آیه 5؛ حدید، آیه 25)

23. امنیت و آرامش: از مهم ترین شاخصه های حکومت صالحان و مومنان آن است که در آن امنیت و آرامش به تمام معنا وجود دارد.(نور،‌آیه 55)

24. آسایش و رفاه عمومی: از دیگر شاخصه های مهم حکومت صالحان ، رفاه و آسایش عمومی است ؛ چرا که اجرا و اقامه عدالت و جمع آوری زکات و توزیع فی و انفال مقتضی آن است که رفاه نسبی ایجاد می شود و همگان از برکات زمین و اسمان بهره مند خواهند شد.(حدید، آیه 25؛ حشر، ایه 7 و آیات دیگر) تدبیر امور اقتصادی از مهم ترین وظایف حکومت اسلامی است که در آیاتی از جمله 53 سوره نساء و 55 سوره یوسف به آن اشاره شده است. امیرمومنان در اجرای این امر تلاش می کرد و با همه امکانات بر آن بود تا فقر زدایی کند. امام علی(ع) می فرماید: « اگر این ها مال شخصی خودم بود و می خواستم بر مردم تقسیم کنم، تبعیض قائل نمی شدم تا چه رسد به این که بیت المال است و مال خدا است و ملک شخصی کسی نیست.» (سید هاشم رسولی محلاتی ، زندگانی امیر المؤمنین ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ سوم: ۱۳۷۴، ص 367)

25. نظارت دقیق: از دیگر ویژگی های حکومت اسلامی نظارت دقیق بر عملکرد کارگزاران است تا هیچ گونه اجحاف و ظلم و بی عدالتی صورت نگیرد و رانت خواری و سوء‌استفاده ای از مقام و منصب نشود.(نمل، آیه 20 و ایات دیگر) در دولت عثمانی با رانت خواری و بی عدالتی حکومت برخی اموالی را تصاحب کردند که حق ناحق شد و از آن جایی که حق قدیم با مرور زمان از میان نمی رود آن حضرت(ع) با نظارت بر عملکرد پیشین دولتمردان نیز خواست تا احقاق حق نماید و عدالت را درباره آنان اجرا کند. آن حضرت(ع) در نخستین سخنرانی رسمی خود پس از خلافت می فرماید: هر مالی را که عثمان به کسی بخشیده و هر زمینی را که در اختیار کسی قرار داد، همة آن ها باید به بیت المال باز گردد؛ اگر چه با آن ها زن ها را به ازدواج درآورده و در شهرها پراکنده کرده باشند… .» (سید هاشم رسولی محلاتی ، زندگانی امیر المؤمنین ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ سوم: ۱۳۷۴، ص ۶۳)به همین دلیل در همان روزهای نخست حکومت خود، معاویه را نیز مانند حکام دیگر عزل کرد. اما جمعی از نزدیکان و علاقه مندان آن حضرت روی نفوذی که معاویه در شام پیدا کرده بود، به عنوان خیر خواهی و مصلحت اندیشی، به آن حضرت پیشنهاد کردند که خوب است چندی معاویه را در این منصب باقی گذاری تا پس از آرام شدن اوضاع و استقرار پایه های حکومت، آن گاه عزلش کنی…؛ اما امام در جواب فرمودند: «به خدا سوگند، من در دینم مداهنه نمی کنم و امور مملکت را به دست افراد پست نمی سپارم.» (جعفر سبحانی ، فروغ ولایت ،مؤسسة امام صادق ، ۱۳۷۴، ص ۳۷7)

اگر بخواهیم همه ویژگی های دولت اسلامی را با جزئیات بیان کنیم بیش از این هاست ولی به همین مقدار بسنده می شود چرا که اصول کلی و اساسی در این مطلب بیان شده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا