فرهنگی

شکوفايى و نوآورى براى تمدن سازى

بلوغ و رشد انساني

291kjyeيکى از ويژگى هاى انسان کامل و جامع نمونه برتر، خود شکوفايى و نوآورى است. خودشکوفايى عالى ترين و کامل ترين مرحله از مراحل انسانى است. انسان به طور طبيعى مراحلى از رشد تکامل را درصورتى که انسانى سالم باشد طى مى کند.

همان گونه که در آغاز، جسم و ديگر قوا و نيروهاى بدنى انسان رشد مى کند، همزمان و درعرض آن نيز قواى روحى و روانى وى آغاز به رشد مى کند.

اگر بخواهيم با بهره گيرى از واژگانى متفاوت، تفاوت هاى موجود ميان بروز و ظهور قواى بدنى با قواى روحى را بيان کنيم، شايد اصطلاح «بلوغ» براى بيان بروز قواى جسمانى و «رشد» براى بيان بروز قواى روحي، بهترين واژگان و کامل ترين اصطلاح باشند.

انسان همزمان با بلوغ به رشد دست مى يابد. بدن در يک فرايند طبيعى با تغذيه کامل و سالم به بلوغ دست مى يابد و همه قواى حرکتى و شنوايى و بينايى بدن و مانند آن بدين طريق کامل مى شود و انسان درنهايت به بلوغ جنسى دست مى يابد. در همان زمان، روان آدمى نيز از تخيل به تعقل دست مى يابد.

در اصطلاح روان شناسى اين مرحله را مرحله شکوفايى مى نامند که پس از آن مرحله نوآورى با بهره گيرى از تمامى قوا و انسجام وحدت بخش آن در مسير ازپيش برنامه ريزى شده آغاز مى شود. شخص در اين مرحله با انسجام کامل ميان قواى درونى و بيرونى به سوى برنامه ها حرکت مى کند و نيازهاى جديد و نوشونده خود را با روش ها و ابتکارات نوين برآورده مى سازد.اين گونه است که شخص به کمال سعادت دست مى يابد و به مقام انسان کامل مى رسد.

چگونگى شکل گيرى تمدن جديد

در حوزه عمل اجتماعى نيز اين گونه است. به اين معنا که جامعه در يک فرآيند به بلوغ و رشد دست مى يابد و با اتحاد قواى ملى و انسجام و هماهنگى ميان نيروها و سرمايه هاى وجودى جامعه مى کوشد تا به همه نيازهاى خود پاسخ دهد و خود را به سعادت جمعى برساند و آرامش و آسايش را درک کند و در هنگامى که نيازهاى جديد در شرايط تازه پديد آيد با بهره گيرى از همه قوا و دانش ها بتواند به آن ها نيز پاسخ هاى درخور و سازنده اى دهد. اين گونه است که تمدنى جديد آغاز مى شود که مبتنى بر اصول فرهنگى و نيروهاى تأمين شده از سوى جامعه در سايه سار وحدت و انسجام مى باشد.

اين تمدن زمانى مى تواند به همه اهداف خويش به عنوان اهداف کلان جامعه دست يابد که جامعه بتواند از همه قواى خود به شکل کامل و بلوغ فيزيکى بهره گيرد و در راستاى اهداف و انگيزه هاى ازپيش تعيين شده حرکت نمايد و از پشتيبانى هاى قوى لازم و موردنياز برخوردار گردد.

از آن چه بيان شد، دانسته مى شود که چرا رهبر انقلاب سال هاى پيش را سال عزت و افتخار حسيني، سال رسول اعظم و سال اتحاد و انسجام اسلامى مطرح و معرفى مى کند؛ زيرا همه اين ها عناصرى هستند که در ايجاد تمدنى جديد برپايه اسلام موردنياز شديد هستند.

تأکيد بر سال امام علي(ع) و يا عزت حسينى براى آن است که انديشه امروز و راه فردا را به گذشته اى پيوند دهد که جامعه براساس آن شکل گرفته و امت بدان معنا يافته است. رهبر انقلاب مى کوشد تا اين گونه از هرگونه گسست فرهنگى ميان تمدن مطلوب با گذشته اى که بدان سبب امت شکل يافته جلوگيرى کند.

بيان الگوهايى چون امير مؤمنان(ع) امام حسين(ع) و رسول اعظم(ص) و الگوپردازى ذهنى و عيني، در حقيقت ايجاد انگيزه هاى درستى از سوى مقام معظم رهبرى براى ايجاد امتى بود که بتواند تمدنى بر اساس اصول ارزشى و فرهنگى پذيرفته شده امت بر پا دارد و طرح اتحاد ملى و انسجامى اسلامى در حقيقت، تبيين بهترين روش هاى بلوغ و رشد فردى و اجتماعى جامعه به شمار مى آيد.

اين گونه است که ملت ايران آگاه به فرهنگ و اصول ارزشى که امت بدان ساخته شده است بى هيچ گونه گسست فرهنگى و ارزشي، راه خويش را براى ساخت تمدنى نوين آغاز مى کند و امسال آن رهبر فرزانه با طرح شکوفايى و نوآورى مى کوشد تا تمدن جديد اسلامى معاصر را با توجه به آرمان ها و اهداف و انگيزه هايى که از طريق الگو پردازى عينى و ذهنى انجام شده پديد آورد.

به نظر ايشان بهترين و کامل ترين شيوه بلوغ ملى و رشد اسلامي، زمانى رخ مى نمايد که امت بى هيچ گونه گسست ميان گذشته حال و آينده بتواند همه مؤلفه هاى ايجاد تمدنى را فراهم آورد و با خود شکوفايى و نوآورى به همه خواسته ها و نيازها پاسخ هاى در خور و حتى جهانى بدهد و در تقابل تمدن ها بتواند به عنوان رقيبى کامل و سربلند و نمونه خود را معرفى نمايد. اين گونه است که ارتباط تنگاتنگى ميان اتحاد ملى و انسجام اسلامى با دوره شکوفايى تمدنى و نوآورى در عرصه ها و حوزه هاى مختلف، خود را نشان مى دهد.

انسجام و نوآوري

انسجام شخصيتى عامل مهم در ايجاد خودباوري، خود شکوفايى و آرامش است. به اين معنا که انسان ميان گذشته و حال و آينده اش ارتباط منطقي، خطى و هماهنگى برقرار کند. اگر شخصى بتواند اين گونه باشد و ميانه گذشته و حال و آينده و آرزوهايش ارتباط و وحدتى ايجاد کند، مى تواند به سادگى مشکلات بسيارى را از پيش روى خود بردارد.

افزون بر آن مى تواند از اين راه به آرامش و امنيت درونى دست يابد و از تضاد شخصيتى برهد. شخصى که به اين مقام و مرحله از انسجام درونى مى رسد مى تواند ميان داشته ها و خواسته ها و انگيزه هايش ارتباطى برقرار کند و به سادگى به اهداف و انگيزه ها و آرمان هايى که او را به حرکت واداشته، دست يابد. جامعه نيز از برخى جهات همانند شخص است.

جامعه برتر و کامل جامعه اى است که داراى انگيزه ها و اهداف و آرمان هاى مشخصى باشد. کمال و بلوغ قواى جسمى هر جامعه اى با اتحاد ملى به دست مي آ يد چنان که انسجام اسلامى نيز براى به دست آورى توانايى رشدى جامعه و جهت گيرى هاى کلان و راهبردى آن از اهميت و ارزش والايى برخوردار است. اين زمانى است که جامعه به خود شکوفايى مى رسد.

در هنگام خود شکوفايي، نوآورى ها براى برآورد نيازهاى نو شوند در جامعه ايجاد مى شود و همه قواى جسمى و روحى جامعه در همه حالات متوجه برآورد آن مى شود و اگر در قواى موجود و پاسخ هاى از پيش آماده جامعه، امکان براى برآورد آن نيازهاى نوشونده نباشد جامعه با بهره گيرى از انسجام رشدى همه نيروهاى جامعه مى تواند با نوآورى و ابتکار راهى براى برآورد آن ها به دست آورد و تمدن را به سوى کمال رهنمون سازد.

نوآورى ارزشي

نوآورى زمانى مفيد و سازنده است که با توجه به اصول و ارزش هاى جامعه و آرمان و اهداف و انگيزه هاى ايجادى و تشکيلى آن باشد.

در حقيقت نوآورى بى گسست از اصول و آرمان هاى کلى و راهبردي، امرى سازنده و مفيد براى جامعه است. انسجام که به معناى ارتباط منطقي، خطى و هماهنگ ميان گذشته و حال و آينده و آرزوها و آرمان هاست، بى اهتمام و به اصول و آرمان ها ممکن و شدنى نيست. بنابراين گسست فرهنگى از گذشته و آرمان ها و اصول ارزشى انقلاب، نوآورى سازنده بشمار نمى رود.

هر انسانى نيازهاى جسمى دارد و پس از برآوردن نيازهاى جسمى خويش، انگيزه هاى ايماني، او را وادار به امورى مى کند تا آن را انجام دهد. آن گاه نيازهاى تعلق و عشق در وى تشديد مى شود و در ادامه مساله عزت نفس و اعتماد به نفس مطرح مى شود.

پس از اين مراحل است که مسئله خود شکوفايى پيش مى آيد. خود شکوفايى به آن است که شخص به جاى وابستگى به قواى ديگر به قواى خود و سرمايه درونى خويش متکى باشد.

معناى خود شکوفايي

خود شکوفايى يعنى اين که شخص آن چه را مورد علاقه و عشق اوست و در حد مطلوبى آن را زنده کند و اگر فردى بخواهد بهترين ها باشد بايد همه چيز خود را بر آن متمرکز سازد.

چنين شخصى همه قواى خود را در راستاى هدف خويش سامان دهى مى کند. در اين زمان ديگر ساعت و وقت براى او معنا و مفهومى ندارد و خود را وقف کار خويش مى کند. براى او تهديد ها، تمسخرها، ناسزاها و دشنام ها ديگر بازدارنده نيست و اهميتى بدان ها نمى دهد.

گرسنگى ها، تنگناهاى اقتصادى و اجتماعى نمى تواند به او آسيبى برساند و از مطلوبش دور سازد. تحريم ها و تحقيرهاى دشمنان نه تنها معنا و مفهوم خود را از دست مى دهد، بلکه خود عامل افزايش اعتماد به نفس مى شود. در اين حالت ديگر محدود به زمان و ساعت، کار نمى کند؛ زيرا عشق و علاقه به کار است که او را سر پا نگه مى دارد.

فرض کنيد دانشمندى در پژوهشکده رويان بر روى طرحى علمى و مهندسى ژنتيک کار مى کند و در شبيه سازى برنامه اى دارد. او در همه حالات در انديشه به دست آورى فرمولى است که بتواند به مقصد و مقصود خويش برسد. براى او ديگر ساعت و زمان کار ادارى معنا و مفهومى ندارد. در ساعات فراغت، خواب و خورد و خوراک و در هر جاى ديگر، تفکر وى متمرکز بر مسئله است و اين گونه است که به ظاهر چند ساعتى که در آزمايشگاه و در حال تحقيق است، زمان تفکر و کار اوست اما در واقع تمام زندگى او را اين طرح اشغال کرده و همه خواب و روياهايش را پر مى کند به گونه اى که حتى در خواب و رويا موضوعات مرتبط با مسئله و طرح آزمايشگاهى را مى بيند و عشق و علاقه وصف ناپذير، همه وجود و قواى او را دربرمى گيرد. اين گونه است که تفکرش شکل خاص و هويت ويژه مى گيرد و تمام قواى جسمانى و روحانى او را به آن امر متمرکز مى کند و خلاقيت در وى پديد مى آيد و ابتکارات و نوآورى در طرح هايش رخ مى نمايد که برخاسته از درگيرى وجودى شخص با مسئله است.

تمدن سازي؛ آرمان امت

هدف از طرح همه مسايل پيش گفته آن است که بتوان در دوره معاصر و هزاره سوم ميلادى تمدنى نوين را براساس آموزه هاى وحيانى و اسلامى بازسازى کرد. اين هدف مى بايست به عنوان الگوى اصلى هر انديشه و طرح و برنامه اى باشد.

اگر ملت ايران در حال حاضر در نظر دارد تا طرح چشم انداز بيست ساله را براى تعالى و شکوفايى جامعه به مورد اجرا گذارد مى بايست طرح جامع و کلان ديگرى را در نظر آرد که همان تمدن سازى در عصر جديد به هدف ارايه طرح نوين براى جهانى جديد است.

در هر طرح تمدنى مى بايست عناصر ارزشى اسلام مورد نظر باشد. از مهم ترين اين عناصر و مؤلفه هاى جهانى سازي، طرح تمدنى اسلام است. طراحان تمدن اسلامى در عصر معاصر مى بايست به هدف جهانى سازى فرهنگ سازى را آغاز کنند و در هر طرح و نوآورى آن را مدنظر قرار دهند.

عنصر ديگرى که مى بايست همواره در نظر گرفته شود آماده سازى جامعه جهانى براى دولت عدالت محور مهدوى است که بايد از نظر تمدنى اين زمينه و بستر با شکوفايى استعدادهاى ملى و اسلامى فراهم آيد و با نوآوري، پاسخ هاى شايسته اى به نيازهاى نوشونده جامعه جهانى داده شود.

امت اسلام و ملت ايران به عنوان ام القرا، لازم است که تمدن سازى را هدف اصلى هر حرکت و برنامه اى قرار دهند و در اين امر کوتاهى نکنند و هرگز اعتماد به نفس خويش را از دست ندهند. بى گمان بازخوانى تلاش هاى گذشتگان براى ملت، افزون بر حفظ وحدت فرهنگى و هدفمندى تمدنى مى تواند سرمايه هاى مهم براى قواى جمعى جامعه باشد تا از بروز بحران هويت در هنگام تلاقى تمدن ها جلوگيرى شود.

اگر امروز فرهنگ قرآنى و اسلامى در جامعه در حال رشد و بلوغ، گسترش يابد همانند سرمايه هايى خواهد بود که در هنگام ظهور بحران هويت و مقابله فرهنگى مى تواند پاسخ هاى آماده اى باشد براى ملتى که مى کوشد شتابان از هر بحران هويتى بيرون آيد و پاسخ هاى درست و مناسب و سازگار با حوزه هاى تمدنى و شناختى و عاطفى و اخلاقى خود داشته باشد.

از اين رو فعاليت هاى فرهنگى و آموزش هاى جامعه پذيرى امرى ضرورى است چنان که اين کار در زمان کودکى با کودکان انجام مى شود تا آنان در هنگام بلوغ و رشد از سرمايه هاى ذخيره شده خود سود برده و به جهت منطقى و عقلانى بودن اين پاسخ ها به سرعت از بحران هاى هويتى رهايى يابند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا