اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

شيطان و فريب استطاعت

samamosخداوند از انسان خواسته است تا درحد توان و استطاعت خويش كارهاي خير انجام دهد و تكليف خود را به جا آورد. انسان اگر توانايي انجام كاري را نداشته باشد هرگز او را مواخذه نمي كند؛ زيرا شرط انجام كارها، اموري چون عقل، اختيار، بلوغ، استطاعت و قدرت بر انجام آن است. پس اگر كسي مجنون و سفيه باشد تكليفي بر او نيست و شخص مجنون ادواري، در دوره اي كه گرفتار جنون مي شود در همان محدوده هم تكليف از او ساقط مي شود.
همچنين شرط ديگر، اختيار است و اگر كسي مجبور باشد و با اكراه و اجبار از او چيزي را بخواهند و او ناتوان از اختيار و انتخاب باشد، در اين محدوده نيز تكليف از او ساقط است و مواخذه و مجازات نمي شود و اگر عقد و معامله اي اين گونه انجام گيرد، چون مختار نبود، آن عقد و معامله فاسد و غيرصحيح است و حكم وضعي آن بطلان و حكم تكليفي آن با توجه به احكام خمسه مشخص مي شود و البته بر ارتكاب امري اجباري مواخذه نمي شود. در شرايط اضطرار غيراختياري نيز همين حكم جاري مي شود و ضرورت موجب مي شود تا شخص در آن محدوده اضطرار، از قوانين خاص پيروي كند.

در اصطلاحات و قواعد فقهي آمده است: الضرورات تبيح المحذورات بقدرها، ضرورت، محذورات و حرمت ها را در محدوده خودش مباح و مجاز مي كند؛ البته اين مباح و مجاز شدن، در محدوده مقدرات است و اگر مثلا در زمان هلاكت در بيابان ناچار است از مرداري بخورد بايد به ميزان رفع گرسنگي باشد نه آنچنان بخورد كه سير شود يا شراب را به مقداري بخورد كه دكتر به هر علتي خاص تجويز كرده است و اين حرمت در همين محدوده مجاز مي شود. شرط بلوغ در تعلق تكليف به شخص، امري است كه همه با آن آشنا هستند؛ ولي شايد برخي درباره قدرت و استطاعت و شرايط آن كمتر بدانند و حتي گاهي نيز مطالبي بر خلاف اين شرط شنيده و گفته مي شود.
انجام تكليف به اندازه استطاعت
هركسي زماني مكلف به انجام كاري است كه استطاعت و توان انجام آن را داشته باشد. كسي كه نمي تواند به سبب بيماري نماز را ايستاده بخواند مي تواند نشسته بخواند. در شرايط حج واجب كه حج اسلام ناميده مي شود، شرط استطاعت معناي خاصي دارد كه در رسائل و توضيح المسايل عمليه بيان شده است.
اما برخي ها تفسير غلطي از هريك از اين شرايط عمومي تكليف مي كنند كه اين امر چيزي جز وسوسه شيطان نيست. از جمله شماري از روان شناسان غرب زده كساني را كه مرتكب گناهاني مي شوند مثلا گرفتار هم جنس گرايي و زناي محصنه هستند با اين توجيه كه ايشان دچار بيماري هستند و يا گرم مزاج مي باشند يا نياز جنسي شان از طريق شوهر يا يك نفر برطرف نمي شود، جزو كساني مي دانند كه استطاعت ندارند و معتقدند همان گونه كه از برخي از حالات و افراد، حكمي ساقط گرديده و رفع القلم درباره آنان صادر شده است، درباره اين افراد و اين موارد نيز اين حكم جاري است. اين قبيل روان شناسان همان كساني هستند كه به تمثيل منطقي و قياس حرام اصولي، همانند ابليس قياس مي كنند و خود و ديگران را به هلاكت مي افكنند و نفرين خدا را به جان مي خرند: قتل الخراصون؛ مرده باد تخمين زنندگان و دروغ پردازان (ذاريات، آیه 10)
قياس ابليسي
از آنجايي كه برخي از اين روان شناسان غرب زده تنها به دنبال درمان به هر وسيله اي هستند، به قياس ابليسي متوسل مي شوند و با قياس و تمثيل امري به امري ديگر، حكم يكي را بر ديگري بار مي كنند. كساني كه دچار گناه مي شوند به سبب آگاهي از گناه بودن، دچار عذاب وجدان مي شوند. اين دسته از روان شناسان با بهره گيري از قاعده استطاعت مي كوشند بگويند كه اين افراد گناهكار نيز مصداق كساني هستند كه استطاعت ترك گناه را ندارند، پس بايد بگوييم كه شما گناهي مرتكب نشده ايد، تا اين گونه از عذاب وجدان، افسردگي و آثار و تبعات آن در امان مانند و خودكشي نكنند.
آنچه درباره استطاعت آمده است اين است كه شخص در انجام عملي ناتوان باشد و اين انجام كار (فعل) بيرون از توان عادي او باشد؛ زيرا: ان الله لايكلف نفسا الا وسعها؛ خداوند نفسي را جز به اندازه توان و وسعتش تكليف نمي كند. (سوره بقره، آيه 286، سوره انعام آيه 152، سوره مومنون، آيه 62 و سوره اعراف آيه 42) معلوم است كه سخن از ناتوان در عمل و فعل است؛ درحالي كه ترك گناه زحمت زيادي ندارد و آن، ترك انجام كاري است.
از سويي ديگر، اينان با اين تمثيل و سخن خويش بر آن هستند كه بگويند كه خداوند به كارهاي بد و زشت و گناه و فحشا فرمان مي دهد درحالي كه اين افترا و اتهامي به خداوند است و هرگز خداوند به فحشاء و بدي و سوء امر نمي كند. (اعراف، آيه 28)
به هرحال، كاري كه برخي از روان شناسان براي درمان بيماران خود با از بين بردن عذاب وجدان انجام مي دهند و از تخمين و تخرص و گمانه زني و تمثيل بهره مي برند تا به اين هدف برسند در حقيقت خود را گرفتار نفرين الهي مي كنند و بايد اين خطاب قرآني را درباره ايشان گفت: قتل الخراصون؛ مرده باد و مرگ بر ايشان كه گناهان مردم را توجيه مي كنند تا دنياي خودشان را آباد كنند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا