روان شناسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

شكوفايي استعدادها و نوآوري

samamosشخصيت انساني از پيچيدگي هاي بسياري برخوردار است. اين پيچيدگي در جامعه انساني نيز خود را نشان مي دهد. ظرفيت هايي شخصيتي در جامعه به شكل ظرفيت هاي اجتماعي خود را نشان مي دهد. از اين رو نمي توان از ظرفيت ها و توانمندي هاي اجتماعي سخن گفت و از ظرفيت هاي انساني چشم پوشيد.

براساس اين نگرش ميان فرد و اجتماع و شخصيت فردي وجامعه و تاريخ انساني، ارتباط فراتر از آن است كه بتوان از هر يك به تنهايي سخن گفت. در نگرش و تحليل قرآني انسان موجودي فراتر از هر موجودي است كه در تصور و حتي تخيل انساني بگنجد، زيرا وي را خليفه و جانشين خدا بر هستي دانسته است. اين بدان معناست كه غير از خداوند (تبارك و تعالي) هيچ موجودي را نمي توان يافت كه در حد و اندازه هاي انساني پديد آمده و آفريده شده باشد.

اسماي الهي در وجود آدمي
در آيات قرآني بر اين نكته تاكيد شده كه وي موجودي است كه همه اسماي الهي را در خود به شكل نرم افزاري و غيرفعال دارا مي باشد و تلاش هاي انساني در يك فرآيند آن را به شكوفايي و باروري مي رساند. اسماي الهي در تفسير و تحليل قرآني به معناي ظرفيت هايي است كه در انسان به شكل قوه در ذات وي نهاده شده است. و لذا انسان از همه چيز ها، قدرت ها و ظرفيت هايي برخوردار است كه در خداوند به فعليت در آمده است.

اگر الوهيت و ربوبيت مطلق خداوندي را كنار بگذاريم، انسان هم از الوهيت و ربوبيت طولي مقيد برخوردار است و هم از ديگر قدرت هاي الهي چون قدرت، خالقيت، زنده كردن و ميراندن و تعليم و تزكيه و تكليم و تهذيب و امور ديگري كه جزو قدرت هاي خداوندي شمرده مي شود. بر اين اساس خداوند مديريت و تدبير هستي و موجودات آن را حتي موجودات برتر فرازميني و فرامادي چون فرشتگان و جنيان را به عهده او گذاشته است و انسان كامل به سبب خلافت از سوي خداوند، همه آن ها را ربوبيت كرده و به كمال شايسته ايشان مي رساند.
كمال رساني انسان
البته اين زماني است كه شخص خود در تلاشي كه در اصطلاح قرآني به آن كدح گفته مي شود، در يك فرآيند زماني بكوشد تا سرمايه هاي سرشته در ذات خويش را به فعليت برساند. در روان شناسي بر اين نكته تاكيد مي شود كه انسان در چند مرحله خود را به كمال مي رساند. اين كمال رساني در دو جنبه مادي و معنوي و نيز در دو حوزه شخصيت فردي و اجتماعي است. وقتي انساني در يك فرآيند با تلاش و كوشش خود توانست اسماي الهي را در خود به فعليت رساند به مقام خلافت انساني دست مي يابد و شخص برتر را شكل مي بخشد كه توانايي مديريت بر هستي را دارا مي باشد.
در حوزه اجتماعي نيز اين گونه است و شخص در يك فرآيندي، شخصيت و هويت اجتماعي خود را شكل مي بخشد و توانايي همگرايي و بهره گيري از مواهب اجتماعي را دارا مي شود. مجموعه اي كه از انسان هاي كامل هر چند در بخش عمده اي از توانايي ها و ظرفيت ها به وجود مي آيد و در اصطلاح قرآني از آن ها به جامعه ايماني ياد مي شود، جامعه برتر و نمونه اي است كه به شكوفايي رسيده است. شكوفايي در جامعه برتر به معناي بهره گيري از همه ظرفيت هاي فعليت يافته در جامعه است و اگر بخواهيم براي آن همانندي بيابيم مي توان به خودشكوفايي در روان شناسي شخصيت انساني اشاره كرد.

خود شكوفايي به معناي آن است كه شخص از همه ظرفيت ها و توانمندي هاي خويش بهره گيرد. در اين حالت است كه نوعي اعتمادبه نفس و عزت نفس در آدمي پديد مي آيد كه وي را از ديگري بي نياز مي كند. اين عدم وابستگي به ديگري به معناي منفي آن نيست بلكه به معناي آن است كه شخص مي خواهد از همه ظرفيت هاي خويش بهره گيرد و اگر از ديگري نيز بهره مي گيرد و به واسطه آنان برخي از نيازهاي فردي خود را پاسخ مي دهد در حقيقت بخشي از همان توانايي بهره گيري از ديگري است كه هر كسي از آن برخوردار نمي باشد مگر آن كه بتواند شخصيت خويش را به گونه اي بسازد كه وي را موفق به كنترل و مديريت ديگري كند. بدين ترتيب شخص با اعتمادبه نفس كامل و به دور از هرگونه وابستگي ذلت گونه مي تواند از بهترين شيوه تحمل ديگران و ارتباط و بهره گيري از توانمندي هاي آنان خود را به سوي كمال بكشاند.
ضرورت بهره گيري از ظرفيت ها
چنين حالتي را نيز مي توان در جامعه ايماني و نمونه برتر يافت. جامعه برتر با عزت و اعتمادبه نفس نه تنها از ظرفيت ها و توانمندي هاي شهروندان خود بهره مي گيرد بلكه با مديريت و تدبير برخاسته از ايمان از توانايي و ظرفيت هاي موجود در دشمن نيز به نفع خود سود مي برد. چنين مسئله اي را پيامبر(ص) به اشكال مختلف بيان داشته است كه يكي از آن ها مسئله به كارگيري ظرفيت هاي شيطان براي اهداف خدايي خود و جامعه ايماني است. آن حضرت(ص) در روايتي مي فرمايد: اسلم شيطاني بيدي؛ شيطان من به دست من اسلام آورد و تسليم گرديد. به اين معنا كه من حتي توانستم دشمن خويش را براي اهداف خود رام كنم و از آن بهره گيرم. اگر مسئله اسلام آوري را در اين جا نپذيريم بي شك تسليم و مديريت شيطان و قواي دشمن در آن به خوبي نمودار است. اين شيطان كه در روايت بيان شده مي تواند ابليس باشد و مي تواند قواي شيطاني باشد كه فجور را الهام مي كند و آدمي را به سوي هواهاي نفساني سوق مي دهد. بنابراين آن حضرت در هر حال توانست دشمن خويش را براي اهداف ايماني و كمالي خويش به كار گيرد. جامعه ايماني هم بايد اين گونه باشد و بتواند خود را براي رسيدن به اهداف خويش از هرگونه امكانات و ظرفيت هاي جامعه و حتي دشمنان خود بهره گيرد.
پس از شكوفايي و بهره گيري از ظرفيت ها، آن چه مهم و اساسي است پاسخ گويي به نيازهاي نوشونده است. همان گونه كه شرايط زماني و مكاني و تغيير مقتضيات عصري، چيزهاي جديدي را مي طلبد، پاسخ هاي نوين و تازه اي نيز نياز است تا به اين خواسته ها و شرايط، پاسخ هاي در خور دهد. اين پاسخ مي بايست بر پايه اصول و ارزش هايي باشد كه جامعه را ساخته و به مقام شكوفايي رسانده است. جامعه بر پايه بينش ها و نگرش هاو نيز ارزش ها و اصول خاصي توانسته به اين شكوفايي برسد. از اين مرحله به بعد نيز بايد براساس همان ارزش ها و اصول پاسخ هاي درست و راهكارها و سازوكارهاي صحيحي را يافت كه بتواند به شرايط زماني و مكاني پاسخ دهد.
تأكيد بر پاسخ مبتني بر اصول و ارزش ها از آن روست كه همين بينش ها و نگرش ها و ارزش ها بوده كه توانسته جامعه را تا اين مرحله پيش برد و هرگونه تغيير در اصول و ارزش ها نه تنها مي تواند بازدارنده بلكه واپس گرايانه باشد و حتي همگرايي جامعه را با خطر بحران هويت مواجه سازد. اين نوآوري ها مي تواند در روش ها و يا برخي از اصول غيرثابت و متغير انجام شود. به اين معنا كه مي تواند در روش ها و شكل ها باشد و هم مي تواند در برخي از ماهيت ها و محتوايي كه ارتباطي با اصول ثابت ندارد و بنياد آن را دگرگون نمي كند اتفاق بيفتد.
قرآن اين گونه مسائل را در داستان تاريخ بشر كه از آدم تا خاتم(ص) گزارش كرده آورده است. قرآن بيان مي كند كه خداوند در هر عصري مجموعه اي را فروفرستاده كه از آن به عنوان منهاج و روش هاي نوشونده ياد كرده تا براي هر عصر تاريخي بتواند مفيد و سازنده باشد و فرد و جامعه را به سوي كمال شايسته پيش برد. از اين رو سخن از شرعه و منهاجا به ميان مي آيد؛ به اين معنا كه جامعه بتواند خود را با بخشي از محتواي جديد همراه با روش هاي تازه به كمال برساند.
به هر حال آنچه جامعه برتر ايماني در اين زمان نياز دارد آن است كه نيازهاي نوشونده خويش را با بهره گيري از اصول و ارزش ها پاسخ هاي در خور دهد و از همه ظرفيت هاي موجود بهره گيرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا