اجتماعیاخلاقی - تربیتیتاریخیمعارف قرآنیمقالات

سفارش های اخلاقی خدا به پیامبر(ص)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

آموزه های قرآنی سرشار از آموزه های اخلاقی است که خداوند به بندگان توصیه و سفارش کرده تا بر اساس آن به مقام خلافت الهی دست یابند و مسیر کمالی خدایی شدن و صیرورت و انقلاب الی الله بپمایند. با این همه در احادیث قدسی سفارش های خاص برای پیامبر(ص) مطرح شده که یکی از آن ها در این جا مورد تحلیل قرار گرفته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سفارش های نه گانه خداوند به پیامبر(ص)

در صفحه 36 کتاب شریف تحف العقول آمده که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: پروردگارم مرا به نه ام سفارش کرده است. آنها عبارتند از:

  1. اخلاص در عمل در آشکار و نهان: شاید یکی از مهم ترین ویژگی های اخلاقی انسان نسبت به خداوند و سپس نسبت به دیگران، اخلاص باشد. اخلاص از ريشه خلص به معناى پيراستن از آميختگى و برگزيدن است(لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه خلص) و حقيقت آن، بيزارى از غير خدا است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)خداوند پيامبران بزرگ خويش را با اين صفت ستوده است(مريم، آیه 51) و آن را سبب عدم سلطه شيطان معرفى مى‌كند.(ص، آیه83)پس به طور طبیعی رویکرد اخلاص در دین به معنای رویکردی الهی در فلسفه و سبک زندگی است. از همین روست که رضایت خداوندی را به دنبال داشته و راهی محکم و مطمئن و آویزه و عروه محکمی و استواری برای بشر خواهد بود(لقمان، آیه 22) تا انسان از راه تقوا و اطاعت بر آمده اخلاص (شعراء، آیات 109 و 110) به همه کمالات دست یابند و انسان در جایگاه ارزشی خود قرار گیرد.(بقره، آیه 112؛ آل عمران، آیات 162 و 163 و آیات دیگر) پس انسان می بایست در همه افکار و اعمال خویش در نهان و آشکار اخلاص داشته و غیر خدا را در نظر نگیرد تا این گونه بتواند به آن چه فلسفه و هدف آفرینش است دست یابد. هر انسانی اگر بخواهد مسیر تعالی و کمال را از طریق راه هموار عبودیت بپیماید باید اخلاص را در همه ابعاد آن در نظر بگیرد و جز خدا در نیت و عمل نداشته باشد. چنین نگرش و رویکردی از سوی انسان در زندگی دنیوی موجب می شود تا اخلاص به ویژه در دين به معنا و مفهوم تمسك به دستگيره الهى شود که داراى فرجامى نيك است.(لقمان، آیه 22) از همین روست که خداوند در آیات بسیاری از ضرورت خالص کردن دین برای خدا سخن به میان آورده است(اعراف، آیه 29؛ زمر، آیات 2 و 3 و 11 و 14)؛ چرا که دین همان فلسفه و سبک زندگی است که انسان می بایست در زندگی دنیوی داشته باشد. در اهمیت و ارزش اخلاص همین بس که آن را سرّى الهى دانسته اند كه تنها در قلب بندگان محبوب الهى قرار مى‌گيرد. (مجمع‌البيان، شیخ طبرسی، ج‌1‌ـ‌2، ص409)
  2. برخورد عادلانه در حالت غضب و خشنودی: عدالت مهم ترین فضلیت اخلاقی انسان است. از هیچ موجودی از موجودات جهان توقع عدالت نیست؛ زیرا عدالت زمانی شکل می گیرد که موجود دارای قدرت انتخاب و اختیار در انجام و ترک عملی و رفتاری باشد به طوری که انتخاب اختیاری وی موجب قرار گرفتن هر چیزی در جای حق و مناسب آن باشد یا آن که از جای مناسب و حق خود خارج شود. در میان موجودات هستی چنان که از هستی شناسی قرآن به دست می آید تنها غیر از خداوند، انسان و جنیان دارای اراده و اختیاری از این دست هستند و از همین روست که مسئولیتی دو چندان بر گردن آنان نهاده شده و از اعمال آنان بازخواست می شود و مجازات و کیفر و پاداش برای آن تعیین شده است.(ذاریات، آیه 56؛ انسان، آیات 3 و آیات دیگر)البته غیر از شناخت که در حوزه علم نظری است، انسان می بایست در حوزه علم عملی نیز خود را چنان پرورش دهد و تربیت نماید که خلاف عدالت رفتار و عمل نکند؛ چرا که بسیاری از مردم موضع عدالتی هر چیزی را ممکن است بشناسند و عدل و ظلم هر عملی را بدانند و نسبت به تقوا و فجور هر کاری آگاهی و دانش یقینی داشته باشند، اما عقد قلبی و تصدیق عملی نداشته و به انکار آن در مقام عمل بپردازند؛(نمل، آیه 14) چرا که منافع شخصی و گروهی و یا وسوسه های شیطانی و ابلیسی و یا هواهای نفسانی و خواسته های قوای غضبی و شهوی اجازه ندهد تا بر اساس یقین نظری خود عمل کند و در مقام اراده و عمل عزم خود را بر جزم خویش قرار دهد. این گونه است که بر خلاف دانسته های شهودی و یقینی خود عمل می کند. خداوند در آیه 115 سوره طه بیان می کند که ما در حضرت آدم(ع) در مقام اراده و عمل، عزمی نیافتیم؛ زیرا بر خلاف دانش و معرفت یقینی خود عمل کرد.اما انسانی که عقل را فرمانروای نفس و تن خود کرده باشد، در این صورت در همه حالات بر اساس عدالت رفتار خواهد کرد و هرگز به خاطر خشم و خویشی ظلم روا نمی دارد. این که در آیات قرآنی بیان شده که انسان ها در همه احوال عدالت ورزند و آن را نزدیک ترین رویه و روش برای کسب تقوا بدانند(مائده، آیه 8؛ انعام، آیه 152) برای آن است که تا انسان ها در مسیر درست خدایی شدن گام بردارند و انقلاب به سوی خدا داشته باشند. خداوند در آیات 2 و 8 سوره مائده بر لزوم تقدّم عدالت بر احساسات و عواطف تاکید می کند و در آیه 135 نساء بر لزوم اجراى عدالت در روابط خانوادگى و خويشاوندى و عاطفى اصرار می نماید تا انسان ها در همه احوال عدالت گرا باشند و بر اساس عدالت عمل کنند. البته شکی نیست که عدالت ورزی در برخی از حالات به ویژه خشم و غضب سخت و دشوار است. از همین روست که انسانی به کمال عقلانیت رسیده که بتواند در همه حالات از جمله خشم خود را نگه دارد و عدالت ورزد. این که انسان تنها در زمان خشنودی و رضایت عدالت ورزد هنر نیست، بلکه در هنگام غضب و خشم بتواند عدالت ورزد. انسان باید از نظر علمی و عملی باید خود را تربیت کند تا هماره بر اساس عدالت عمل کرده و ظلم ننماید. اما از آن جایی که از قوای سه گانه عقل و غضب و شهوت تنها عقل است که خواهان عدالت است، از این روست که در مقام عمل بسیاری از مردم بر خلاف عقل رفتار کرده و عدالت نمی ورزند و ظلم می کنند و بر اساس خواسته های شهوانی و غضبانی رفتار می کنند. انسان ها می بایست در هر کاری عدالت را مراعات کنند؛ یعنی هر چیزی را در جای مناسب و حق آن قرار دهند که خداوند تعیین و مشخص کرده است. بنابراین، شناخت جایگاه حق هر چیزی تنها از طریق علوم وحیانی شدنی و امکان پذیر است. بر همین اساس انسان می بایست با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام جایگاه حق هر چیزی را بشناسد و بر اساس آن رفتار کند.
  3. میانه روی در خرج کردن در هنگام تنگدستی و دارایی: اعتدال و میانه روی و به تعبیر قرآن وسطیت و به دور از فرط و افراط و تفریط و اسراف و تبذیر امری بسیار پسندیده است. اگر اعتدال در هر کاری پسندیده است، در امر اقتصادی بسیار اساسی و مهم است.بر اساس آموزه های وحیانی اسلام بهترین سلوک و رویه در عمل اقتصادی میانه روی در دخل و خرج است به طوری که انسان عادت کند در همه احوال میانه روی داشته باشد و از افراط و تفریط خود را حفظ کند.خداوند میانه روی در مصرف را ستوده و آن را صفت درستکاران دانسته است. خداوند می فرماید: و الذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوامًا؛ و كسانى‏اند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مى‏كنند و نه تنگ مى‏گيرند و ميان اين دو روش حد وسط را برمى‏گزينند.( فرقان، آیه 67)در روایات بسیاری بر میانه روی در حوزه رفتار اقتصادی تاکید بسیار شده و آثار و برکاتی نیز برای آن بیان شده است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد. امام رضا (ع) به جمعی از مومنان فرمود: آنچه در آن سکونت نمی‌کنید مسازید؛ و آنچه را نمی‌خورید، انباشته نکنید، و از خدایی که به وسی او محشور می‌شوید بترسید. (کافی، ج2، ص48) امام علی (ع) نیز می‌فرمایند: بر شما باد… به میانه روی در حال توانگری و فقر. (الحیاه، محمدرضا حکیمی؛ ج3، ص 275) امام کاظم (ع) می‌فرمایند: هرکس میانه روی و قناعت را پیشه سازد، نعمت برایش پایدار می‌ماند. ( تحف العقول، ص403) امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند: کسی که مالش را تباه و فاسد کند، و بگوید: خدایا! روزی ام ده، دعایش مستجاب نمی‌شود و به او گفته می‌شود: آیا به تو فرمان ندادم که (در مصرف) میانه روی و اعتدال داتشه باش؟ (کافی، ج2، ص 511) پیامبر(ص) هم چنین می فرماید: هرکس میانه روی نماید، خداوند توانگرش نماید. (امالی، ج8، ص8) امام علی (ع) می‌فرمایند: میانه روی، کفاف زندگی را تامین می‌کند. (بحار، ج 78، ص 10). امام کاظم (ع) نیز می‌فرمایند: هیچ انسانی با میانه روی نیازمند نشد. (فقیه، ج2، ص64). امام علی (ع) می‌فرمایند: میانه روی مال اندک را رشد می‌دهد؛ و اسراف، مال زیاد را نابود می‌گرداند. (غرر، ص 334) پيامبر خدا (ص) نيز بسيار بر ميانه روي در دخل و خرج تاكيد داشته و مي فرمايد: الاقتصاد في النفقة نصف المعيشة؛ صرفه جويي(اقتصاد) در خرج و مخارج نصف گذران زندگي است. احمد بن حنبل نیز نقل می کند که پیامبر(ص) فرموده است: ما عال من اقتصد؛ آنكه صرفه جويي كند، تهي دست نمي شود. اعتدال و ميانه روي در خرج و مخارج زماني ميسر مي شود كه از اسراف و از بخل و خساست بدور باشد. پروردگار متعال مي فرمايد: و لا تجعل يدك مغلولة إلى عنقك و لا تبسطها كل البسط فتقعد ملومًا محسورًا؛ و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار هم گشاده‏دستى منما تا ملامت‏شده و حسرت‏زده بر جاى مانى. (اسراء، آیه 29) در آیات قرآنی از جمله آیه 87 سوره مائده بر لزوم رعايت ميانه‌روى و پرهيز از افراط و تفريط در بهره‌جويى از مواهب و طيّبات تاکید می شود و خداوند در آیه 29 سوره اسراء از مومنان می خواهد تا اعتدال را در مصرف اموال و امكانات در زندگى شخصى مراعات نمایند؛ چرا که بسیاری از مشکلات بشر به سبب اسراف و تبذیر در هنگام دارایی انجام می گیرد. البته کسانی که با مشکلات مالی و اقتصادی مواجه می شوند در هنگام تنگدستی دست از اسراف بر می دارند ولی وقتی وضعیت معیشتی بهبود یافت همان راه نادرست اسراف و تبذیر را می پیماند.
  4. چشم پوشی و گذشت از کسی که بر من ظلم کند: در آموزه های وحیانی قرآن بر عفو و گذشت در قالب احسان و اکرام تاکید شده است. اصولا هر انسانی دوست دارد که اگر خطا و ظلمی کرده از او بگذرند و مواخذه نکنند یا کاری به کارش نداشته باشند؛ البته چنین رویه ای سخت و دشوار است و انسان می بایست هماره آگاه باشد که دیگران ممکن است از خطا و اشتباه او نگذرند. پس بهتر است که رفتاری در شان و شخصیت خود داشته باشد و ظلم و بی عدالتی نورزد؛ چرا که آن چه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند. به هر حال، خداوند در آیاتی از قرآن از جمله 199 سوره اعراف به پیامبرش فرمان می دهد تا در زندگی راه عفو و گذشت را در پیش گیرد ؛ چنان که این رویه الهی نیز است؛ زیرا خداوند بارها و بارها از گناهان و خطاهای مردمان گذشته و عفو کرده است.(بقره، آیه 52؛ نساء، آیات 43 و 99 و 153؛ مائده، آیه 15؛ اعراف، آیه 95) پس پیامبر نیز می بایست این گونه رفتار کند(بقره، آیه 109؛ نساء، آیه 149؛ نور، آیه 22) و مومنان نیز به حکم پیروی از سنت و سیره پیامبر(احزاب، ایه 21) و اطاعت از قول و فعل آن حضرت(آل عمران، آیات 31 و 32) راه عفو و گذشت را در پیش گیرند و نسبت به خطا و گناه دیگران عفو داشته باشند؛ چرا که این رویه همان رویه ای است که انسان را به اصل تقوایی می رساند(بقره، آیه 237) که معیار کرامت انسان است.(حجرات، آیه 13)
  5. بخشش کردن به آنکه نسبت به من بخل می ورزد: آن چه بیان شد در قالب احسان است؛ یعنی عفو از خطا و اشتباه دیگران احسان نسبت به کسی است که ظلم کرده است ولی مومنان فراتر از احسان با دیگران برخورد می کند؛ زیرا انسان مومن دارای صفات الهی است و متاله و ربانی شده است(آل عمران، آیه 79) ؛ از این رو تلاش می کند تا نه تنها از دیگران بگذرد بلکه فراتر از مقام کرامت وارد شود و با بزرگواری و اکرام به دیگران، بدی آنان را به خوبی پاسخ دهد تا این گونه شخص راه درست را بشناسد و در مسیر کمالی قرار گیرد. از این روست که در آیات قرآنی صفت اکرام برای خدا(رحمن، آیات 27 و 78) و مومنان تعریف شده است. (فرقان، آیه 72) اهل اکرام نه تنها از بدی می گذرند بلکه بدی آنان را به نیکی پاسخ می دهند(همان)؛ چنان که امام حسن(ع) نسبت به دشنام دهنده شامی خود نه تنها عفو و گذشت کرد و از در احسان با وی برخورد کرد بلکه با اکرام به وی کوشید تا مسیر درست زندگی را بیابد و مومن شود. بر همین اساس اگر کسی به انسان بخلی کرد باید نسبت به او بخل نکرد، بلکه با بخشش و ایثار و اکرام نشان داد که راه درست زندگی و تعامل با دیگران چگونه است. یعنی همان طوری که خداوند به جای سیئات و بدی دیگران با حسنات با آنان برخورد می کند(اعراف، آیه 95) هر مومنی باید این گونه اهل کرامت باشد.
  6. با کسی که رابطه اش را با من قطع کرده ارتباط پیدا کنم: در همین چارچوب برخورد برتر نسبت به کسی که برخوردی بد و زشت داشته می توان به حکم اکرام وصل در برابر قطع را مطرح کرد. در آموزه های قرآنی بر اصل خانواده و خویشاوندی بسیار تاکید شده است؛ زیرا انسان موجودی جمعی نیست، بلکه موجودی اجتماعی است که نیازهای گوناگونی عاطفی و مالی یک دیگر را تامین می کنند و به یک دیگر نیاز دارند. امام سجاد(ع) از خداوند می خواهد تا توفیق صله رحم را به او عنایت کند. ایشان می فرماید: وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا(صحیفه سجادیه، دعای 44) پیامبر عظیم الشأن فرمودند: صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ؛ با دادن سلام صله رحم کنید.( بحار الأنوار ج‏74 ص 160) امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: ‏ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ‏ وَ لَوْ بِالتَّسْلِيمِ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً؛ با سلام با خویشان خود صله رحم کنید. خداون تبارک و تعالی می فرماید: پروا داريد و از خدايى كه به نامِ‏ او از همديگر درخواست مى‏كنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مَبُريد، كه خدا همواره بر شما نگهبان است. (كافي، ج‏2 ؛ ص155؛ نساء، ایه 1)جهم بن حميد گويد به حضرت صادق (ع) عرض كردم : يَكُـونُ لِيَ الْقَرابَـةُ عَـلى غَـيْرِ اَمْـرى اَلَـهُمْ عَـلَيَّ حَـقٌّ ؟ ” براى من نزديكى هست كه بر غير دين من است. آيا بر من حقى دارند؟” فرمودند: نَـعَمْ حَقُّ الرَّحِمِ لا يَقْطَعُهُ شَىْءٌ وَ اِذا كانُوا عَلى اَمْرِكَ كانَ لَهُمْ حَقّانِ حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الاْسْلامِ ؛ بلی ، حق رحم را چيزى قطع نمى كند، اگر همدين تو بود دو حق داشت : حق رحم و حق اسلام.( بحار، ج 74، ص 131) حضرت باقر (عليه السلام) فرمود : در كتاب رسول خدا يافتيم که آن حضرت فرموده است : اِذا قَطَعُوا الاْرْحامَ جُعِلَتِ الاْمْوالُ فى اَيْدِى الاْشْرارِ ؛ وقتى مردم قطع رحم كردند، اموال در دست اشرار قرار مى گيرد.( بحار، ج 73، ص 369)حضرت علی (ع) فرمودند : اَقْبَحُ الْمَعاصى قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ ؛ زشت ترين گناهان قطع رحم و عاق پدر و مادر شدن است.( ميزان الحكمة، ج 4، ص 89)باز آن حضرت فرمودند : اِنَّ الْمَلائِكَةَ لا تَنْزِلُ عَلى قَوْم فيهِمْ قاطِعُ رَحِم ؛ فرشتگان بر جمعيتى كه در ميان آنان قاطع رحم است نازل نمى شوند.(همان) رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : اِنَّ الرَّحْمَةَ لا تَنْزِلُ عَلى قَوْم فيهِمْ قاطِعُ رَحِم ؛ رحمت حق بر ملّتى كه قاطع رحم در آنان است فرود نمى آيد.(همان) رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: ثَلاثَةٌ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ : مُدْمِنُ خَمْر، وَ مُؤْمِنُ سِحْر، وَ قاطِعُ رَحِم ؛ سه گروه به بهشت وارد نمى شوند :دائم الخمر، مؤمن به جادوگرى، و قطع كننده با اقوام.( بحار، ج 74، ص 90) به هر حال، در آیات قرآنی بر وصل رحم و عدم جواز قطع آن تاکید شده است.(بقره، آیه 27؛ رعد، آیه 25) ابوبصير مى گويد از حضرت صادق (ع) در رابطه با كسى كه مى خواهد با بستگانش كه جزء مخالفان شما هستند قطع رابطه كند سئوال كردم چه وظيفه اى دارد ؟ فرمود : اين كار سزاوار نيست.( بحار، ج 75، ص 185) بنابراین، اگر کسی قطع صله رحم کرد در پاسخ به او باید همان کار را نکرد، بلکه با وصل صله و ارتباط با او زمینه تغییر اخلاق و سلوک او را فراهم کرد.
  7. سکوتم فکر باشد: صمت و سکوت نشانه کمال عقل است؛ چنان که امام‏علیه السلام مى‏فرماید: «كمال العقل فى ثلاث التواضع للَّه وحسن الیقین والصمت الاّمن خیر؛ نشانه‏هاى كمال عقل سه چیزاست: فروتنى براى خداوند، یقین نیكوداشتن و سكوت كردن، مگر در مورد كار خوب‏.(غرر الحکم، آلامدی)امام صادق (ع) می فرماید: كَمالُ الاَدَبِ وَالمُروءَةِ سَبعُ خِصالٍ : اَلعَقلُ وَ الحِلمُ ، وَالصَّبرُ ، وَالرِّفقُ ، وَالصَّمتُ ، وَحُسنُ الخُلقِ وَ المُداراةُ؛ كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏اخلاقى و مدارا.(بحار الأنوار ، ج 84 ، ص 325، ح 14)امام صادق (ع) می فرماید: عَلَیکَ بِالصَّمتِ، تَعد حَلِیماً، جاهِلاً کُنتَ اَو عالِماً، فَاِنَّ الصَّمتَ زَینٌ لَکَ عِندَ العٌلَماءِ وَ سِترٌ لَکَ عِندَالجُّهالِ؛ عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى . زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است.(مستدرک، ج 9، ص17) پيامبر (ص) می فرماید: عَلَیکَ بِطولِ الصَّمتِ فَانَّهُ مَطرَدَءٌ لِلشَّیطانِ وَ عَونٌ لَکَ عَلَی أمرِ دینِکَ؛ خود را ملزم به سکوت طولانی کن، چرا که این کار موجب طرد شیطان بوده و در کار دین، یاور توست.(بحارالانوار ج68 ص279)امام رضا (ع) می فرماید: مِن عَلَاماتِ الفِقهِ الحِلمُ وَ العِلمُ الصُمتُ؛ إنَّ الصَّمتَ بَابٌ مِن أبوابِ الحِکمَةِ إنَّ الصَّمتَ یَکسِبُ المَحَبَّةَ إنَّهُ دَلیلٌ عَلَی کُلِّ خَیر؛ از نشانه های فهم عمیق و درست، بردباری، دانش و سکوت است. سکوت دری از درهای حکمت است. سکوت محبت می آورد و راهنمای هر خیری است.(اصول کافی، ج2، ص113، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث1) امام صادق (ع) فرموده است: لَایَزَالُ العَبدُ المُؤمِنُ یُکتَبُ مُحسِناً مَادَامَ سَاکِتاً فَإذَا تَکَلَّمَ کُتِبَ مُحسِناً أو مُسِیئاً؛ بنده مومن مادام که خاموش است جزء نیکان شمرده می شود، پس هرگاه زبان بگشاید، یا نیکوکار است یا بدکار.(اصول کافی، ج2، ص116، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث21) امام علی (ع) فرموده است: السُّکوتُ عَلی الأحمَق أفضَل مِن جَوابه؛ سکوت در برابر احمق بهتر از جواب دادن به اوست(غررالحکم ح125) امام موسی کاظم (ع) می فرماید: قِلَّهُ المَنطِقِ حُکم عَظیمٌ ، فَعَلَیکُم بِالصَّمتِ فَانَّهُ دَعَهٌ حَسَنَهٌ وَ قِلَّهُ وِزرٍ وَ خِفَّهٌ مِنَ الذُّنوبِ؛ کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفیف گناه است .(بحاالانوار، ج 78، ص 321) پيامبر (ص) نیز می فرماید: اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِخلاصِ فِى السِّرِّ وَ العَلانيَةِ وَ اَن اَعفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَن قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمتى فِكرا وَ نَظَرى عِبَرا؛ پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد. (كنزالفوائد، ص 184 ) اما سکوت بدون تفکر خوب نیست؛ چنان که امام صادق(ع) می فرماید: كَلامٌ فى حَقٍّ خَيرٌ مِن سُكوتٍ عَلى باطِلٍ؛ سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.(من لا يحضره الفقيه ج 4، ص 396) بلکه آن سکوتی خوب است که موجب رشد و تعالی انسان باشد. از این روست که در سفارش خداوند بر سکوت تفکری تاکید شده است و امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: إِنَّ المُؤمِنَ… إذا سَكَتَ فَكَّرَ… وَ المُنافِقُ إِذا سَكَتَ سَها؛ سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.(تحف العقول، ص212) پيامبر (ص) می فرماید: خَيرُ القُلوبِ اَوعاها لِلخَيرِ وَ شَرُّ القُلوبِ اَوعاها لِلشَّرِّ، فَاَعلَى القَلبِ الَّذى يَعِى الخَيرَ مَملُوٌّ مِنَ الخَيرِ اِن نَطَقَ نَطَقَ مَأجورا و اِن اَنصَتَ اَنصَتَ مَأجورا؛ بهترين قلب‏ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد و بدترين قلب‏ها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد، پس عالى‏ترين قلب، قلبى است كه خوبى را در خود دارد و لبريز از خوبى است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداش است و اگر سكوت كند، سكوتش درخور پاداش است.(جعفريات، ص 168)
  8. سخن گفتنم یاد خدا باشد: از آن چه بیان شد می توان دریافت که سخن گفتنی فایده دارد که ذکر الهی باشد و انسان را در مسیر متاله شدن قرار دهد. پس سکوت بهتر از آن است که انسان سخنی بگوید که نه تنها ذکر الله نباشد بلکه انسان را با گناهان چون غیبت و دشنام و فحش و افترا و مانند آن از خدا دور ساخته و به سوی دوزخ و خشم و غضب الهی سوق دهد.
  9. نگاه کردنم همراه با عبرت گرفتن باشد: از نظر آموزه های قرآنی هر عضوی از اعضا مسئول است و باید کاری را انجام دهد که برای آن ساخته شده و موجب تکامل و تعالی انسان می شود. نگاه انسان می بایست از عناصر معمولی و ظاهر اشیا بگذرد و به ملکوت برسد و موجب آن شود تا خدا را در همه اشیا ببیند و از همه امور زندگی و اشیا عبرت بگیرد. (انعام، آیه 75؛ اعراف، آیه 185)به هر حال، زندگی باید عبرت باشد و انسان از آن درس بیاموزد حال زندگی خود شخص باشد یا زندگی دیگران یا هر چیزی دیگر. خداوند در آیات بسیاری از مردم می خواهد تا به عنوان صاحبان بصیرت و ابصار از هر امری که می نگرند و نگاه می کنند عبرت گیرند.(حشر، آیه 2 و آیات دیگر)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا