سبک زندگی اسلامی در کارنامه امام باقر(ع) 3
در مطلب گذشته بخشی از آموزه های امام باقر(ع) در سبک زندگی اسلامی بیان شد. در این بخش نیز برخی دیگر از سنت ها و سیره های آن حضرت(ع) در سبک زندگی اسلامی بیان می شود. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
حـدّ و حريم و حقوق همسايه
در حوزه عمل اجتماعی مراعات حقوق همسایه شاید بیش تر از هر حق دیگری مورد توجه و تاکید است؛ زیرا انسان پس از خانه و خویشاندوان با اولین کسانی که ارتباط برقرار پیدا می کند و نیازمند تعامل با آنان است، همسایگان است. البته بر اساس آموزه های اسلامی، حد و حریمی که برای همسایه معین شده و بر اساس آن می توان شخص یا اشخاصی را همسایه دانست، حد مشخصی است که باید به آن توجه یافت؛ زیرا برخی تنها همسایه را همان همسایه دیوار به دیوار و در آپارتمان ها همان هم طبقه ای یا واحدهای کناردستی است، در حالی که همسایگی بیش از آن است که در عرف کنونی در ایران اسلامی عمل می شود. البته آن چه بیان می شود محدوده شرعی نیست؛ زیرا شارع در حقیقت بر اساس عرف متشرع در این زمینه بسنده کرده است، با این همه عرف متشرع همان همسایگان در یک محله است. به سخن دیگر آن چه در عرف متشرع بر اساس تاکیدات روایات درباره محدوده همسایگی مطرح است همان محله است. پس مراد از همسایه همان اهالی محله است که دارای حقوقی است باید مراعات شود.
عنَ جميل بن درّاج مى گويد: عَنْ أبى جَعْفَر عليه السلام قالَ: حَدُّ الجِوارِ أربَعُونَ داراً مِن كُلِّ جانِبٍ، مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِهِ وَ عَنْ يَمينِهِ وَشِمالِهِ؛ امام باقر عليه السلام فرمود: حدّ همسايگى چهل منزل است ار هر سـو، از جـلو ، از پشت سـر ، از راسـت و از چپ. (اصول كافى، ج 2، ص 669 )
پس با نگاهی به این حدیث و مانند آن می توان دریافت که حقوقی که در رساله امام سجاد (ع) و یا در منابع دیگر روایی برای همسایه بیان شده همان حقوق اهالی محله ای است که انسان در آن محله زندگی می کند.
امام باقر(ع) یکی از علل توجه یابی انسان به دنیا را کسب دنیا برای کمک و رسیدگی به احوال همسایه دانسته است. به این معنا که انسان اگر می خواهد کسب مالی کند و از منافع و طیبات دنیوی بهره گیرد می بایست دلیل استوار و معقول و مقبولی داشته باشد که یکی از آن ها رسیدگی به همسایه از راه این کسب است. امام می فرماید: مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا اسْتِعْفافاً عَنِ النّاسِ، وَ سَعْیاً عَلی أهْلِهِ، وَ تَعَطُّفاً عَلی جارِهِ، لَقَی اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیْلَهَ الْبَدْرِ؛ هركس دنیا را به جهت یكی از این سه حالت طلب كند: بی نیازی از مردم، آسایش و رفاه خانواده و عائله اش، كمك و رسیدگی به همسایه اش، روز قیامت در حالتی محشور می گردد و به ملاقات خداوند متعال نایل می شود كه صورتش همچون ماه شب چهارده، نورانی است.(وسائل الشّیعه، ج 17، ص 21، ح 5)
پس یکی از مجوزهای کسب دنیا و روزی حال، ادای حقوق همسایگی است. چنین عملی موجب می شود که انسان در قیامت و آخرت از بهترین وضعیت بهره مند شود.
اما اگر بر خلاف این آموزه عمل کند و رفتاری زشت و بد نسبت به همسایه داشته باشد باید خودش را برای آخرتی سخت آماده کند. از نظر امام محمد باقر – علیه السلام – یکی از بدترین وضعیت هایی که انسان در دنیا می تواند بدان دچار شود گرفتاری با همسایه بد است که این خصوصیات زشت را دارد که امام(ع) دراین حدیث بیان کرده است: مِنَ القَواصِمِ الفَواقِرِ الَّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارُالسَوْءِ، اِنْ رَأى حَسَنَةً اَخْفاها وَ اِنْ رَأى سَيِئةً اَفْشاها؛ يكى از عوامل كمر شكن، همسايه بد است، اگـر كـار خـوبى ببيند پنهـان مى سـازد و اگر كار بدى مشاهده كند، افشا گرى مى كند. (اصول كافى، ج 2، ص 668)
در حقیقت آن حضرت(ع) بر این نکته تاکید دارد که «الجار ثم الدار؛ اول همسایه را انتخاب کن سپس خانه را». پس پیش از آن که خانه ای خریداری یا بسازیم برویم آن محله را ببینیم و در هر محله ای ساکن نشویم؛ زیرا بر اساس آموزه های قرآنی عذاب الهی وقتی نازل شود تر و خشک را می سوزاند؛ از این روست که خداوند هنگام نزول عذاب به پیامبرانش فرمان می دهد با یاران خویش پیش از نزول از آن محله و منطقه بیرون بروند تا گرفتار عذاب الهی نشوند. این که حضرت یونس(ع) از آبادی خود بیرون رفت بر اساس همین سنت بود هر چند که می بایست پیش از رفتن اذن می گرفت یا دستوری از جانب خدا می رسید.(انبیاء، آیه 87 و آیات دیگر) خداوند در آیات 81 سوره هود و 65 سوره حجر به لوط (ع) فرمان می دهد که شبانه بیرون رود و به پشت سرش نیز نگاه نکند که هنگام عذاب حتی دیدنش موجب آسیب جدی می شود.
پس باید در انتخاب محله و همسایگان خیلی دقت کنیم و در هر محله ای ساکن نشویم تا گرفتار عذاب و بلایی نگردیم که به سبب گناه و رفتار بد و زشت اهالی محله ممکن است نازل شود. در انتخاب محله و همسایه این ملاک و معیار را در نظر بگیریم که امام باقر عليه السلام فرموده است تا از آسیب بلا و عذاب الهی در امان مانیم. ایشان می فرماید:: لا يُصيبُ قَريـَةً عَـذابٌ وَ فيها سَبْعَةٌ مِنَ الْمُؤمِنينَ؛ هر آبادى كه در آن هفت نفر مؤمن باشند، گرفـتار عــذاب نمى شـود. (اصول كافى، ج 3، ص 346)
امام باقر (ع) بر حقوق همسایه و مراعات آن نیز بسیار تاکید داشت و می فرمود: در کتاب علی (ع) خواندم [رسول خدا (ص) بین مهاجرین و انصار و اهل مدینه بخشنامه کرد] که: همسایه مانند خود انسان است، از هرگونه زیان و گناه باید مصون باشد و حرمت همسایه بر همسایه مانند حرمت مادر است.
نسبت شیعه با دنیا و ثروت
شیعه همان طوری که باید نسبت خودش را دیگران تعریف کند و بر اساس فلسفه و سبک زندگی امامان معصوم(ع) آن را مشخص نماید، هم چنین باید نسبت خودش را با دنیا و ثروت و قدرت نیز مشخص کند.
اگر بر اساس فلسفه و سبک زندگی قرآنی و اسلامی، آخرت اصالت دارد و انسان در دنیا برای آخرت و ساختن آن تلاش می کند، پس دنیا برای او ابزار و وسیله ای بیش نیست. از این رو، دلبسته به دنیا نمی شود و تمام تلاش خودش را به این معنا مصروف می دارد که از این دنیا به عنوان پل و پله استفاده کند تا به مقصد برسد و آخرت و سعادت آن را تامین و تضمین نماید. از همین روست که فُضَيل بنْ يَسار از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: سَلامَةُ الدّينِ وَ صِحَّةُ البَدَنِ خَيرٌ مِنَ المالِ وَ المالُ زينَةٌ مِنْ زينَةِ الدُّنيا، حَسَنَةٌ؛ سلامتى دين و تندرستى از ثروت بهتر است. و مال، زينتى از زينت هاى دنياست كه خوب است. (اصول كافى ، باترجمه، ج 3، ص 306)
پس شیعه واقعی به یک معنا نسبت به دنیا زهد می ورزد و در پی آن نیست تا دنیا را به چنگ آورد و از آن برای لذت های زودگذر استفاده کند. شیعه همان طوری که در خصوصیات فردی از فضایل عالی و مکارم اخلاقی سود می برد، نسبت به دنیا نیز اهل رهبانیت و زهد شخصی است و ترس از خداوند چنان همه وجودش را گرفته که دیگر لذات زندگی دنیوی برای او ارزش و اعتباری ندارد. جابر مى گويد حضرت امام باقر عليه السلام فرمود: اِنَّما شيعَةُ عَلِيٍّ ألحُلَماءُ وَ العُلَماءُ الذُّبْلُ الشِّفاهِ تُعْرَفُ الرُّهبانِيَّةُ عَلى وُجُوهِهِمْ؛ براستى شيعيان على عليه السلام بردباران و دانشورانند كه لب به يـاد خــدا تـر دارنـد و بر چهره هاشان رنگ عبادت و ساده زيستى پيداست. (اصول كافى، ج 3، ص 332)
پس در زندگی اش تمام تلاش خود را مصروف آخرت می کند و اگر در محیط زندگی و جامعه اش نتواند به اهدافش برسد حتی حاضر است در کوه و دور از اجتماع زندگی کند تا سبک زندگی خویش را اسلامی و بر اساس آموزه های وحیانی قرآن سامان دهد. پس اگر توانست به حکم اولی قرآن در جامعه زندگی می کند و اگر جامعه چنین شرایطی را فراهم نیاورد و به قول حتی هفت همسایه خوب در محله نداشت به جایی دیگر می رود و اگر نشد به کوه پناه می برد تا سبک زندگی اسلامی را حفظ کند و خود را از بلا و عذاب در امان نگه دارد. امام باقر عليه السلام در این باره فرموده است: ما يُبالى مَنْ عَرَّفَهُ اللّهُ هَذا الاَمرَ أنْ يَكُونَ عَلى قُلَّةِ جَبَلٍ يَأكُلُ مِنْ نَباتِ الأرْضِ حَتّى يَأْتِيَهُ الْمَوتُ؛ هر كس خداوند به او حقيقت تشيع و ولايت معصومين عليه السلام را آموخت، باكى ندارد كه بر قله كوهى باشد و از گياهان زمين تغذيه كند، تا روزى كه مرگش فرا رسد. (اصول كافى، ج 3، ص 343)
البته شیعه امام علی(ع) باید خودش را آماده بلایا و آزمون ها و ابتلائات نماید؛ زیرا دنیا بسیار فریبنده است و انسان را اندک اندک فریب می دهد. بر اساس آیه 201 سوره اعراف ابلیس و شیاطین دور انسان در طواف هستند تا راهی به درون دل باز کنند. پس هر گاه انسان با تماس شیطان مواجه شد و احساس کرد علاقه ای نسبت به دنیا شکل گرفته باید با یاد خدا خود را نجات دهد؛ البته برخی گرفتار غفلت می شوند و خداوند چون مومن را دوست می دارد او را به بلا مبتلا می کند تا دل بستگی به دنیا در دلش نرود یا اگر رفته بیرون آید. پس از نظر شیعه ابتلائات یا حکمت یا مصلحتی دارد و باید بداند همه آن ها از الطـاف خفـيّه الهی نسبت به او است. امام باقر عليه السلام فرموده است: اِنَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَيَتَعاهـَدُ المُؤْمِـنَ بِالبـَلاءِ كَما يَتَعاهَدُ الرَّجُلُ أهْلَهُ بِالهَدِيَّةِ مِنَ الغَيبَةِ وَ يَحْميهِ الدُّنيا كَما يَحْمِى الطَّبيبُ المَريضَ؛ براستى خداى متعال گاهى با فرستادن بلا با مؤمن تجديد خاطره مى كند و او را مى نوازد، همانطور كه شخصى كه به سفر رفته با هديّه خانواده اش را مى نوازد و همان طور كه پزشك بيمار را از چيزهايى پرهيز مى دهد، خداوند هم مؤمن را از دنيا برحذر مى دارد. (اصول كافى، ج 3، ص 354)
برای این که شیطان هماره در طواف دل مومن است تا راهی بیابد و تماسی برقرار کند، هماره در کمین است که انسان را در حالتی بیابد غافل است. وقتی در دل انسان کار نیک شکوفه می زند باید سریع و شـتابان در آن كار خـير و نیک وارد شود؛ زیرا شیطان نجوا کنان می کوشد تا انسان را از سبقت و اول شدن در کار خیر بازدارد و اجازه ندهد تا این کار به دستش انجام گیرد؛ برای این که از بلای شیطان در امان باشیم باید در کارخیر شتاب کنیم و سرعت بگیریم و حتی در آن اول شویم و مسابقه را ببریم چنان که خداوند در آیاتی چون 148 سوره بقره و 48 سوره مائده بر آن تاکید کرده است. ابوالجارود می گويد: سمعت اباجَعْفَر عليه السلام يَقُولُ: مَنْ هَمَّ بِشَى ءٍ مِنْ الْخَيْرِ فَلْيُعَجِّلْهُ فَاِنَّ كُلَّ شَى ءٌ فيهِ تَأخيرٌ فَإنَّ لِلشَّيطانِ فيهِ نَظْرَةٌ؛ از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هركس تصميم به كارخيرى گرفت، سريع اقدام كند، زيرا اگر در آن تاخير روا دارد، شيطان در آن كار مهلت مى يابد، و فرصت انجام آن را مى گيرد. (اصول كافى، ج 3، ص 213)
رهایی از خودستایی و تزکیه نفس منفی
با توجه به شیطنت های ابلیس و شیاطین جنی و انسی باید انسان بسیار مواظب باشد که در دام آنان نیافتد و گرفتار مس و تماس شیطانی نشود. گاه انسان با کارهای نیکی که انجام می دهد احساس خوشایندی به وی دست می دهد که خیلی خوب است و پاک و اهل تقوا است. انسان باید هماره خودش را اولین متهم برشمارد و اگر در آیات و روایات بیان شده که نسبت به دیگری حسن ظن و خوش گمان باشید و اصالت صحت و برائت را نسبت به دیگران اجرا کنید، اما باید نسبت به خودش سوء ظن داشته باشد؛ زیرا خداوند بارها بیان کرده که ابلیس سوگند خورده تا همگی را جز کسانی که عالین و خالص شده الهی هستند گمراه کند، از این روست که جز مخلصان به فتح لام، حتی مخلصین به کسر لام در معرض خطر عظیم هستند.(حجر، آیات 39 و 40؛ ص ، آیات 82 و 83)
پس انسان باید نسبت به خودش بدگمان باشد و همانند ابلیس خودستایی نکند؛ زیرا ابلیس خودش متکبر و مستکبر بود و سقوط کرد و از درگاه خداوندی رانده شد(بقره، ایه 34؛ ص ، آیه 74) و دشمنی بیرون وسوسه گر هم نداشت، اما انسان با دشمنی سوگند خورده و وسوسه گر و طائف و کمین گر گرفتار است و باید هماره مواظب و مراقب باشد تا در دامش گرفتار نشود. بنابراین خودستایی نکند و مواظب باشد خودش را خیلی تحویل نگیرد و سقوط نکند. از همین روست که خداوند می فرماید خودتان را تزکیه منفی نکنید و نگویید که پاک هستید و به این باور نرسید که در پاکی هستید و سقوط نمی کنید و چنین مطلبی را هم به زبان نیاورید بلکه همیشه خودتان را متهم ردیف اول بدانید: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً؛ آيا به كسانى كه خويشتن را پاك مىشمارند ننگريستهاى؟ [چنين نيست،] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد پاك مىگرداند، و به قدر نخِ روى هسته خرمايى ستم نمىبينند.(نساء، آیه 49)
هم چنین در آیه 32 سوره نجم هشدار داده و می فرماید: الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى؛ آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها- جز لغزشهاى كوچك- خوددارى مىورزند، پروردگارت نسبت به آنها فراخآمرزش است. وى از آن دم كه شما را از زمين پديد آورد و از همانگاه كه در شكمهاى مادرانتان و در زهدان نهفته بوديد به حال شما داناتر است، پس خودتان را پاك مشماريد. او به حال كسى كه پرهيزگارى نموده داناتر است.
امام باقر عليه السلام بر همین اساس به مومنان هشدار می دهد که از خودستایی دست بردارند و خودشان را محق و بر حق ندانند که این شرایط زمینه ساز سقوط و همراهی با شیطان در دوزخ خواهد بود. ایشان فرموده است: قالَ إنّ للّهِ جَنَّةٌ لايَدْخُلُها إلاّ ثَلاثَةٌ: اَحَدُهُمْ مَنْ حَكَمَ فى ـ على ـ نَفْسِهِ بِالْحَقِّ؛ خداوند بهشتى دارد كه جز سه كس به آن وارد نمى شوند. يكى از آن سه، كسى است كه درباره خويش به حق داورى كند. (اصول كافى، ج 3، ص 218)
کسانی که خودبرتربین و خودپسند هستند و گرایش به کبر و تکبر دارند، اولین کسانی هستند که سقوط خواهند کرد؛ زیرا دیگر نیازی به وسوسه ابلیس و شیاطین ندارند؛ چرا که خودشان مهم ترین عامل بدبختی را در جان خویش دارند که همان تکبر به جای تواضع است ؛ در حالی که کبر و تکبر تنها شایسته خداوندی است و خداوند است که به این نام ستوده می شود(حشر، آیه 23)؛ اما دیگران اگر چنین جامه ای بر تن کنند سقوط کرده اند. امام باقر عليه السلام فرموده است: ألكِـبرُ رِداءُ اللّهِ وَ الْمُتَكَبِّرُ يُنازِعُ اللّهَ رِدآءَهُ؛ برترى و بزرگى، جامه بلند شايسته خداست ومتكبر درجامه ويژه خدا، با خدا به كشمكش مى پردازد.( اصول كافى، ج 3، ص 423)
اعمال نیک اجتماعی عامل رهایی
چنان که بارها گفته شد در اسلام رهایی واقعی زمانی شدنی است که دیگران را نیز رها سازییم ؛ زیرا تزکیه نفس مثبت به تنهایی کافی نیست بلکه باید امر به معروف و نهی از منکر کرده و دیگران را به حق و صبر توصیه نماییم تا از خسران ابدی رهایی یابیم.(سوره عصر)
برخی از اعمال اجتماعی بسیار مهم و اساسی است که خداوند هیچ گونه رخصت و اجازه ای برای ترک آن در هیچ حالی را نمی دهد. به این معنا که اگر انسان در بدترین وضعیت گرفتار باشد نمی تواند ترک برخی از اعمال نماید. از این جمله می توان به این سه وظیفه و تکلیف انسانی و عقلانی و شرعی اشاره کرد که عبارتند از : وفـا، امـانت، نيـكى به ویژه به والدین.
امام باقر عليه السلام در این باره فرموده است: ثَلاثٌ لَمْ يَجعَلِ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فيهِنَّ رُخصَةً: أداءُ الاَمانَةِ إلَى البَرِّ وَ الفاجِرِ وَ الوَفاءُ بِالعَهْدِ لِلبَرِّ وَ الفاجِرِ وَ بَرُّ الوالِدَينِ بِرَّيْنِ كانا أوْ فاجِرَينِ؛ سه چيز است كه خداى عزوجل به هيچ كس رخصت و اجازه نقض آن را نداده است: 1. اداى امانت به نيكو كار و بدكار؛ 2. وفاى به پيمان در برابر نيكوكار و بد كار؛ 3. خوشرفتارى و نيكى نسبت به پدر و مادر، چه نيك باشند و چه بد كار.( اصول كافى، 3، ص 236)
امام باقر عليه السلام هم چنین درباره تاثیر صله رحم در زندگی بشر فرموده است: صِلَةُ الرَّحِمِ تُزَكِّى الاَعمالُ وَ تَدْفَعُ البَلْوى وَ تُنْمِى الاَمـوالَ وَ تُنسِى ءُ لَهُ فى عـُمْرِهِ. وَ تُوَسِّعُ فى رِزَقِهِ وَ تُحَبِّبُ فى اَهْلِ بَيتِهِ فَلْيَتَّقِ اللّهَ وَ لْيَصِلْ رَحِمَهُ؛ صله ارحام، اعمال را افزايش مى دهد، بـلا و گرفتارى را بر طرف مى كنـد، امـوال را فـزونى مى بخـشد، مـرگ را به تـأخير مى افكـند، و مايه وسعت روزى و محبوبيت خانوادگى مى شود. پس بـايد [انسان] تقـوا پيشه كـند و بـه خويشان نيـكى نمـايد. (اصول كافى، ج 3، ص 223)
بنابراین ، برخی از گناهان هم چون قطع صله رحم موجب کاهش عمر و روزی می شود چنان که عمل به آنها موجب افزایش و ازدیاد مال و عمر می شود. امام در یک هشدار کلی در این باره می فرماید: إنَّ العَبدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُزْوى عَنهُ الرِّزْقُ؛ گاهى بنده خــدا گناهى مرتكب مى شود، و بدين وسيله روزى از او دور مى شود و گرفتار تنگى معيشت مى شود. (اصول كافى، ج 3، ص 371)
امام باقر عليه السلام هم چنین هشدار می دهد و می فرماید: مَنْ أصابَ مالاً مِنْ غَلُولٍ أوَ رِباً أَو خِيانَةٍ اوَ سِرقَةٍ لَمْ يُقبـَلْ مِنـهُ فى زَكوةٍ وَ لا فى صَدَقَهٍ وَ لا فى حَجٍّ وَ لا عُمرَةٍ؛ هركس مالى از راه اختلاس يا ربا يا خيانت و يا دزدى به چنگ آورد، مصرف آن در راه زكات واجب و صدقه و حج و عمره از وى پذيرفته نمى شود. (امالى صدوق، ص 442)
استغفار عامل دفع و رفع بلا
پس بسیاری از مشکلات در زندگی ما بستگی به اعمال خودمان دارد که از جمله آن ها گناهانی است که مرتکب می شویم که البته گاهی خودمان هم به آن توجه نداریم ؛ از این روستکه در آیات و روایات بر استغفار دست کم هفتاد بار در شبانه روز تاکید شده تا از آسیب های آن در امان مانده و گرفتار خشم و عذاب الهی نشویم.
امام باقر(ع) در این باره مستند به آیات قرآنی می فرماید: «وَ حَکَی عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ (علیهماالسلام) أَنَّهُ قَالَ: کَانَ فِی الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلىاللهعلیهوآلهوسلم) وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِی فَالِاسْتِغْفَارُ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (انفال، آیه ۳۳)»؛ امام باقر از حضرت امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل فرمود: دو چیز در زمین مایهی امان از عذاب خدا بود: یکی از آن دو برداشته شد، پس دیگری را دریابید و بدان چنگ زنید، امّا امانی که برداشته شد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود و أمان باقیمانده، استغفار کردن است، که خدای بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمیکند درحالیکه تو در میان آنانی و عذابشان نمیکند تا آن هنگام که استغفار میکنند».( نهجالبلاغه؛ ترجمه محمد دشتی؛ حکمت ۸۸، قم، انتشارات مشهور، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش)
امام صادق أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) نیز فرموده است: قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّ لَکُمْ فِی حَیَاتِی خَیْراً وَ فِی مَمَاتِی خَیْراً قَالَ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حَیَاتَکَ فَقَدْ عَلِمْنَا فَمَا لَنَا فِی وَفَاتِکَ فَقَالَ أَمَّا فِی حَیَاتِی فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ- وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ أَمَّا فِی مَمَاتِی فَتُعْرَضُ عَلَیَّ أَعْمَالُکُمْ فَأَسْتَغْفِرُ لَکُمْ»؛ پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: همانا برای شما در زندگى من خیروبرکت است چنانکه در مردنم. عرض کردند: ای پیامبر! خیروبرکت در زندگیات را دانستیم ولی در مردنت چگونه برای ما خیر نهفته است؟ فرمود: در زندگیام که خداوند فرموده است: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ …» و اما در مردنم اینگونه است که اعمال شما بر من عرضه شود و من براى شما آمرزش بطلبم.( الکافی؛ ابی جعفر محمد بن یعقوب اسحاق الکلینی، تحقیق: علی اکبر غفاری؛ ج۸ ص ۲۵۵، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۶۳ ش.)
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِیِّ از امام باقر(ع) نقل می کند: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقُولُ مُقَامِی فِیکُمْ وَ الِاسْتِغْفَارُ لَکُمْ حِصْنٌ حَصِینٌ مِنَ الْعَذَابِ فَمَضَى أَکْثَرُ الْحِصْنَیْنِ وَ بَقِیَ الِاسْتِغْفَارُ فَأَکْثِرُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ مَمْحَاهٌ لِلذُّنُوبِ؛ از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: رسول خدا (ص) میفرمود: «بودن من در میان شما و نیز استغفار، هر دو حصاری استوار در برابر عذاباند». آنگاه امام (ع) فرمود: از این دو حصار آنکه استوارتر بود (یعنی شخص پیامبر «ص») درگذشت و تنها استغفار باقیمانده است، پس بسیار استغفارکنید که استغفار گناهان را از بین میبرد.( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ شیخ صدوق، ص ۱۶۵، قم، انتشارات دارالرضی، چاپ اول، ۱۴۰۶ ق)
نهتنها پیامبر اکرم (ص) چنین ویژگی را دارا میباشد؛ که تمامی امامان معصوم (ع) دارای چنین مقام و ویژگی هستند.
جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ میگوید: قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (ع) لِأَیِّ شَیْءٍ یُحْتَاجُ إِلَى النَّبِیِّ وَ الْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ الْعَالَمِ عَلَى صَلَاحِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْفَعُ الْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ إِذَا کَانَ فِیهَا نَبِیٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ قَالَ النَّبِیُّ (ص) النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَى أَهْلَ السَّمَاءِ مَا یَکْرَهُونَ؛ ازمحضر ابی جعفر محمّد بن علی الباقر علیهماالسلام السّلام عرض کردم: برای چه به نبی و امام علیهماالسلام السّلام نیاز هست؟ حضرت فرمودند: برای اینکه عالم بر صالح باقی باشد چه آنکه خداوند عزّ و جلّ تا مادامیکه نبی یا امام در بین مردم میباشند عذاب را از اهل زمین برمیدارد و شاهد بر این کلام فرموده حقّ عزّ و جلّ در قرآن کریم است: «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ» (تا تو در میان آنها هستی حقّ تعالی آنها را عذاب نمىکند).
و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نیز فرمودند: ستارگان امان براى اهل آسمان بوده و اهلبیت من امان برای اهل زمین هستند، هنگامیکه ستارگان زایل شوند به اهل آسمان مکروه وارد آید و زمانی که اهلبیت من نباشند به اهل زمین مکروه متوجّه میگردد.( علل الشرائع؛ شیخ صدوق؛ سید محمد جواد ذهنی تهرانی، ج۱ ص ۱۲۴، قم، انتشارات انتشارات مؤمنین، چاپ اول،۱۳۸۰ ش.)
سکونی از امام صادق (ع) از پدرش از پدرانش از رسول خدا (ص) نقل کرده است که فرمود: «عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ؛ هر دردی درمانی دارد و درمان گناهان طلب آمرزش است.( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ ص 165).
سلّام حنّاط میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِائَهَ مَرَّهٍ حِینَ یَنَامُ بَاتَ وَ قَدْ تَحَاتَّتِ الذُّنُوبُ کُلُّهَا عَنْهُ کَمَا تَتَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ وَ یُصْبِحُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ؛ هر کس هنگام خواب صد مرتبه استغفار کند، در حالی به خواب میرود که تمام گناهانش مانند برگ درخت فروریخته است و صبح که از خواب برمیخیزد هیچ گناهی بر عهده او نیست.( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ ص 165).
پیامبر اکرم میفرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) طُوبَى لِمَنْ وَجَدَ فِی صَحِیفَتِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ تَحْتَ کُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّه ؛ رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: خوشا به حال کسی که در روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهى یک «استغفر اللَّه» ثبتشده باشد.( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ ص 165).
و نیز از پیامبر اکرم روایتشده است. «إِنَّ الْعَبْدَ إِذا أَخْطَأَ خَطِیئَهً نُکِتَتْ فِی قَلْبِهِ نُکَتَهٌ سَوْداءُ فَإِنْ هُوَ نَزَعَ وَ اسْتَغْفَرَ وَ تابَ صُقِلَ قَلْبُهُ وَ إِنْ عادَ زِیْدَ فِیْها حَتّى تَعْلُوَ عَلى قَلْبِهِ؛ بنده وقتی گناهی کند نقطه سیاهی در دل او پدید میآید اگر از گناه دل برکند و بخشش خواست و توبه کرد دلش صاف میشود و اگر گناهی دیگر کرد نقطه سیاه افزون میشود تا دل را فروگیرد.( نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)؛ ابو القاسم پاینده، ص ۲۸۴، انتشارات دنیای دانش، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ ش.)
همچنین آن حضرت (ص) فرموده است: «إِنَّ الشَّیْطانَ قالَ وَ عِزَّتِکَ یا رَبِّ لا أَبْرَحُ أُغْوِیَ عِبادَکَ ما دامَتْ أَرْواحُهُمْ فِی أَجْسادِهِمْ فَقالَ الرَّبُّ وَ عِزَّتی وَ جَلالِی لا أَزالُ أَغْفِرُ لَهُمْ ما اسْتَغْفَرُونِی»؛ شیطان گفت: پروردگارا! به عزت تو سوگند که تا وقتیکه روح بندگان تو در تن شان است پیوسته آنها را گمراه میکنم، خداوند فرمود: به عزت و جلالم سوگند که تا وقتی از من بخشش طلبند، پیوسته آنها را میبخشم.( همان، ص ۲۸۲)
استغفار هم چنین سبب زیادشدن رزق و روزی می شود. در حقیقت می توان گفت که استغفار عامل دفع بلا پیش از آمدنش و رفع بلا پس از آمدنش و جلب منفعت و رزق و روزی می شود. امام علی (ع) در خطبهی ۱۴۳ در این باره چنین بیان فرموده است: «وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً- لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَهِ الْخَلْقِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ؛ و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمی فروریختن روزی و موجب رحمت آفریدگان قرار داده است.( نهج البلاغه؛ ترجمه محمد دشتی، خطبه ۱۴۳؛ بهجالصباغه؛ محمد تقی شوشتری، ج ۱۴ ص ۱۱۵، تهران، انتشاراتامیرکبیر، چاپ اول،۱۳۷۶ ش.)
در حکمت ۸۷ میفرماید: و قال علیه السّلام: عَجِبْتُ لِمَنْ یَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَار؛ در شگفتم از کسى که مىتواند استغفار کند و ناامید است.( نهج البلاغه؛ حکمت 87)
ربیع بن صبیح میگوید: نزد امام حسن (ع) بودم، مردی از در وارد شد و از خشکسالی آبادی خود شکایت کرد، امام به او فرمود: استغفارکن، دیگری آمد و از فقر شکایت کرد، به او نیز فرمود: استغفارکن، سومی آمد و به حضرت عرض کرد: برایم دعا کن خداوند به من پسری بدهد، حضرت (ع) به او نیز فرمود: استغفارکن. ربیع میگوید: من تعجب کردم، به ایشان عرض کردم: هر کس نزد تو میآید و مشکلی دارد و یا تقاضای نعمتی میکند، به او همین دستور را میدهی و به همه میگویی، استغفارکنید و از خدا طلب آمرزش نمایید!
حضرت در جواب من فرمود: آنچه را گفتم، از پیش خود نگفتم، من این مطلب را از کلام خدا که از پیامبرش نوح حکایت میکند، استفاده کردم؛ و سپس این آیات را تلاوت فرمود: «ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً» (نوح آیات ۱۲- ۹)؛ سپس آشکارا و نهان (حقیقت توحید و ایمان را) برای آنان بیان داشتم! به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است؛ تا بارانهای پربرکت آسمان را پیدرپی بر شما فرستد، و شمارا با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد!»( طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز؛ میرزا احمد آشتیانى، ج۲ ص ۱۰۷، تهران، انتشارات کتابخانه صدوق، چاپ سوم، ۱۳۶۲ ش؛ تفسیر نمونه؛ ناصر مکارم شیرازی، ج ۹ ص ۱۳۲، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۶۸ ش.)
پیامبر(ص) هم چنین فرمود: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أَکْثَرَ الْإِسْتِغْفارَ، جَعَلَ اللّهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً، وَ مِنْ کُلِّ ضَیْقٍ مَخْرَجاً، وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب؛ هر کس بسیار استغفار کند و لوح دل را از زنگار گناه بشوید، خدا برای از هر اندوهی گشایشی و از هر تنگنایی راه نجاتی قرار میدهد.( طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز؛ ج۱ ، ص ۱۱۹)
و نیز حضرت فرموده است. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ نِعْمَهً فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ وَ مَنِ اسْتَبْطَأَ الرِّزْقَ فَلْیَسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ مَنْ حَزَبَهُ أَمْرٌ فَلْیَقُلْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّه؛ کسی که خداوند نعمتی به او بخشیده، شکر خدا را بهجا آورد و کسی که روزیاش تأخیر کرده، از خدا طلب آمرزش کند و کسی که براثر حادثهای غمگین گردد، بگوید: لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّه.( بحار الانوار الجامعه لدرر أخبار الائمه الاطهار؛ محمد باقر المجلسی، ج۶۸، ص ۴۵، بیروت، مؤسسه الوفاء، الطبعه الثانیه،۱۴۰۳ ه – ۱۹۸۳ م.)