اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

سبک زندگی اسلامی از نگاه امام کاظم(ع)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

سبک زندگی انسان ها بیانگر فلسفه زندگی آنان است و اگر میان فلسفه زندگی و سبک زندگی فرق باشد، بیانگر آن است که فلسفه زندگی که به زبان می آورد غیر از فلسفه زندگی واقعی است که بدان اعتقاد و باور دارد. ما مسلمانان می بایست سبک زندگی خود را بر اساس فلسفه اسلامی بنا کنیم و اگر واقعا می خواهیم به عنوان یک مسلمان شناخته شویم باید زندگی اسلامی داشته باشیم. پیشوایان دین از جمله امام کاظم(ع) بر آن است تا ما را با شیوه و سبک زندگی اسلامی آشنا سازد. نویسنده بر همین اساس به سراغ آموزه های آنان رفته تا این سبک زندگی اسلامی را بر اساس آن ها تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مهم ترین ها از نظر امام کاظم(ع) در سبک زندگی

  1. ضرورت آموزش فلسفه زندگی و سبک زندگی: بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، آموزش فلسفه زندگی و سبک آن از ضروریات است. هر انسان مسلمانی می بایست فلسفه زندگی و سبک زندگی را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام بیاموزد و بر اساس آن عمل نماید. خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه 129 و 151 سوره بقره و آیه 164 سوره آل عمران و آیه 2 سوره جمعه وظیفه پیامبران (ع) را تعلیم و تزکیه معرفی کرده است. این زمانی معنا می یابد که بگوییم که وظیفه مردم نیز به عنوان مسلمان، تعلم و آموزش دین و پذیرش تزکیه ای است که آنان انجام می دهند و می کوشند تا مردم را بر اساس آداب و اخلاق اسلامی تربیت نمایند. بر اساس آیه 25 سوره حدید فلسفه بعثت پیامبران تعلیم و تزکیه و وظیفه مردم برپایی نظام عادلانه بر اساس آن آموزه هاست. پس بر هر مسلمانی است که فلسفه زندگی خود را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام بشناسد و بداند و بر اساس سبک زندگی مبتنی بر آن فلسفه رفتار و عمل نماید.پس اگر انسان بخواهد در مسیر کمالی حرکت کند و سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت را برای خود رقم بزند، باید دین شناس باشد و به تعلم و آموزش در این زمینه بپردازد. پس به کودکان خود پیش از آن که چیزی یاد بدهیم باید فلسفه و سبک زندگی اسلامی را بیاموزانیم و آنان را بر اساس افکار و عقاید و رفتارهای اسلامی تربیت نماییم تا این گونه خود و خانواده را از بدبختی و دوزخ خشم الهی نجات دهیم.(تحریم، آیه 6)از نظر اسلام علم و تعلم چنان ارزشمند است که ملاک و معیار ارزش گذاری قرار می گیرد؛ یعنی همان طوری که تقوا و متقین بودن معیاری برای ارزش گذاری کرامت و صحت و قبولی اعمال است(حجرات، آیه 13؛ مائده، آیه 27) علم نسبت به کارها و اعمال نیز به عمل ارزش و بها می دهد. از همین روست که امام کاظم(ع) می فرماید: قَليلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ كَثيرُالْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ؛ اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر أجر خواهد داشت گرچه قليل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زيادكار و خدمت و عبادت كند پذيرفته نخواهد بود.(تحف العقول: ص 286، بحارالأنوار: ج 70، ص 111، ح 14) امام موسی کاظم (ع) در جایی دیگر بر لزوم تعظیم عالمان تاکید می کند؛ زیرا آنان هستند که مسیر درست زندگی و فلسفه آن را به مردمان می آموزند و راه خیر و صلاح را به مردمان نشان می دهند. از همین رو، ایشان می فرماید: عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلكِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ؛ عالم را به جهت عملش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مكن ولى طردش هم نگردان، بلكه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعليمش بده. (تحف العقول: ص 303 و ص 209) بر اساس همین آموزه های وحیانی است که آن حضرت(ع) در جایی دیگر عالم را بر عابد فضلیت و برتری می بخشد؛ زیرا عالم کسی است که فلسفه زندگی و سبک آن را بر اساس آموزه های وحیانی سامان می دهد و نه تنها خود این گونه است بلکه جامعه را نیز به آن سمت و سو هدایت می کند. ایشان در این باره می فرماید: فَضْلُ الْفَقيهِ عَلَى العابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَواكِبِ، وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فى دينِهِ لَمْ يَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً؛ ارزش و فضيلت فقيه بر عابد همانند فضيلت خورشيد بر ستاره ها است؛ و كسى كه در امور دين فقيه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود.(تحف العقول: ص 303 و ص 209) از همین روست که تمام همت و تلاش پیامبران و امامان معصوم(ع) این بود تا این فلسفه وحیانی زندگی و سبک آن را به مردم آموزش دهند. کسانی می توانند مدعی مسلمانی باشد که اعتقادات و باورهای خویش را بر اساس فلسفه اسلامی سامان دهند و سپس بر اساس آن فلسفه زیست، سبک زندگی اسلامی را بیاموزند و بر اساس آن رفتار و عمل نمایند. این جاست که در آیات و روایات بسیاری بر ارزش تفقه در دين و يادگيري مسائل و احكام اعتقادي و عملي دين اسلام بسیار تاکید و به عنوان نخستین وظیفه هر مسلمانی معرفی شده است. حضرت امام موسي كاظم (ع) نیز به عنوان یکی از پیشوایان معصوم(ع)در این باره فرموده است: تَفَقَّهُوا فى دينَ اللهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصيرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفيعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَليلَةِ فِى الدّينِ وَ الدّنيا؛ مسائل و احكام اعتقادى و عملى دين را فرا گيريد، چون كه شناخت احكام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، كليد بينائى و بينش و انديشه مى باشد و موجب تماميّت كمال عبادات و اعمال مى گردد؛ و راه به سوى مقامات و منازل بلندمرتبه دنيا و آخرت است. ( تحف العقول، ص 302؛ بحارالأنوار، ج 10، ص 247، ح 13)
  2. تمسک به ثقلین تنها راه هدایت: عقل انسانی چراغ است و نمی تواند حکمی داشته باشد؛ به این معنا که عقل در اوج کمالی خود تنها چراغ روشنگری است که راه و چاه و حق و باطل را نشان می دهد، نه این که حکم داشته باشد که این امری خوب و یا بد و یا ارزشی و ضد ارزشی است. این بدان معنا خواهد بود که انسان برای فهم حق و باطل و نیز عدالت و ظلم نیازمند حکم الهی است. از همین روست که در آیات(بقره، آیه 38) و روایات آمده است که تنها راه نجات آدمی راهی است که دین اسلام بیان کرده است. این دین اسلام همان مجموعه ای آموزه های وحیانی است که از طریق پیامبران(ع) و در نهایت در یک شکل کامل توسط پیامبر(ص) آمده است.(مائده، آیه 48؛ شوری، آیه 13؛آل عمران، آیات 19 و 85) پس هر کسی به عقل ناقص خود بسنده کند و بخواهد فلسفه و سبک زندگی داشته باشد، گمراه می شود و به هلاکت می رسد. امام موسی(ع) کاظم در این باره می فرماید: مَنْ نَظَرَ بِرَأيْهِ هَلَكَ، وَ مَنْ تَرَكَ أهْلَ بَيْتِ نَبيِّهِ ضَلَّ، وَ مَنْ تَرَكَ كِتابَ اللهِ وَ قَوْلَ نَبيِّهِ كَفَرَ؛ هركس به رأى و سليقه خود اهميّت دهد و در مسائل دين به آن عمل كند هلاك مى شود، و هركس اهل بيت پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم را رها كند گمراه مى گردد، و هركس قرآن و سنّت رسول خدا را ترك كند كافر مى باشد.( اصول كافى، ج 1 ص 72 ح 10) آن حضرت در جایی دیگر در باره مسئولیت مراجعه به امامان معصوم(ع) به عنوان اهل ذکر (نحل، ایه 43؛ انبیاء، آیه 7) الهی برای شناخت حقایق اسلام و فلسفه و سبک زندگی می فرماید: إنَّما أمِرْتُمْ أنْ تَسْئَلُوا، وَ لَيْسَ عَلَيْنَا الْجَوابُ، إنَّما ذلِكَ إلَيْنا ؛ شماها مأمور شده ايد كه ـ از ما اهل بيت رسول الله ـ سؤال كنيد، وليكن جواب و پاسخ آن ها بر ما واجب نيست، بلكه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهيم وگرنه ساكت مى باشيم.(مستدرك الوسائل: ج 17، ص 278، ح 35)
  3. خیرخواهی و پرهيز از بی تفاوتی: انسان نه تنها در قبال خود مسئولیت دارد و باید پاسخگوی اعضا و جوارح خود باشد(اسراء، آیه 36) بلکه در قبال دیگران نیز مسئولیت دارد. این مسئولیت شامل توصیه و سفارش دیگران به حق و صبر (عصر، آیه 3)، امر به معروف و نهی از منکر(آل عمران، آیات 104 و 110)، احسان و نیکی و معاونت در تقوا و بر(مائده، آیه 2 و آیات دیگر) و کارهای خیر و نیک دیگری است که در آیات و روایات بسیاری بیان شده است. خداوند در آیاتی از جمله 75 سوره نساء می فرماید که یکی از مسئولیت های مهم مسلمانان نسبت به دیگر انسان های مستضعف و مظلوم آن است که به حمایت آنان حتی به جنگ برخیزند و با ظالمان و مستکبران جهاد و مبارزه نمایند. در این آیه شرط نشده است که آن مستضعف باید مسلمان باشد، بلکه همین که عنوان مستضعف بر انسانی بار شود باید علیه مستکبر دست به سلاح برد و به جنگ او رفت. به ویژه مستعضفانی که از خانه و کاشانه خود آواره شده اند و خانه و سرزمین آنان به اشغال در آمده است. امام موسی کاظم(ع) بر اساس همین اصول کلی در آموزه های وحیانی اسلام نسبت به بی تفاوتی هشدار می دهد و می فرماید: أبْلِغْ خَيْراً وَ قُلْ خَيْراً وَ لا تَكُنْ إمَّعَة؛ نسبت به هم نوع خود خير و نيكى داشته باش، و سخن خوب و مفيد بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئوليّت قرار مده. ( تحف العقول، ص 304؛ بحارالأنوار، ج 2، ص 21، ح 62، و ج 75، ص 325، ح 2) بر اساس آیات و روایات انسان ها نمی بایست نسبت به یک دیگر بی تفاوت باشند و اگر مومن و بلکه حتی انسانی با درد و رنجی مواجه شد، همدردی کم ترین کاری است که باید انجام دهد.(نگاه کنید: نهج البلاغه، نامه 47 ؛الکافی، جلد 2، ص 345؛ بحار الانوار، جلد 71، ص 234)
  4. راه تقرب به خدا: انسان می بایست همه تلاش خویش را انجام دهد تا به خداوند تقرب جویید. ابتغاء مرضات الهی بارها در آیات قرآنی مورد تاکید قرار گرفته است و کسانی چون شهیدان (بقره، آیه 207)، انفاق کنندگان(بقره، آیات 265 و 272)، نجواکنندگان در کارهای خیر و اصلاح(نساء، آیه 114)، صابران (رعد، آیه 22) و مانند آنان مورد تشویق قرار گرفته اند. خداوند از مردمان می خواهد تا هر وسیله ای که موجب تقرب و نزدیکی به خداوند و مرضات الهی است مورد توجه قرار دهند و از آن ها بهره گیرند.(مائده، آیه 35)کسی که افزون بر واجبات و نمازهای واجب خویش به نمازهای مستحب می پردازد و گرایش بدان دارد، بستری برای خود فراهم می آورد تا به خداوند تقرب جوید. بنابراین اگر کسی می خواهد به نتایج قرب الفرائض و قرب النوافل چون یدالله و عین الله و مانند آن برسد باید نماز و به ویژه نماز های مستحب را به عنوان یکی از مهم ترین تقرب در نظر داشته باشد و بدان اهتمام ورزد. مهم ترین اعمالی که موجب رضایت خداوندی و تقرب به خداوند می شود، همان انجام واجبات و ترک محرمات است؛ اما در این میان برخی از اعمال نقش مهم تری داشته و امکان تقرب جویی بهتری را فراهم می آورند که از جمله آن ها، نماز است. در روایات است که «الصلاه قربان کل تقی؛ هر پرهیزگاری با نماز تقرب می جوید.» امام کاظم(ع) نمازهای مستحب را مورد تاکید قرار داده و می فرماید: صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللهِ لِكُلِّ مُؤمِن؛ انجام نمازهاى مستحبّى، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزديك مى نمايد.(وسائل الشيعة: ح 4 ص 73، ح 4547)
  5. آداب ایمانی : در سبک زندگی اسلامی همان طوری که کلیات از جمله اخلاق اسلامی لازم است که مورد توجه در رفتار هر مسلمانی باشد، بلکه باید متوجه ظرایف و ریزکاری های اخلاقی که از آن به آداب تعبیر می شود نیز توجه و اهتمام شود. در روایات آدابی برای مومنان مطرح شده که باید در زندگی مراعات شود. از جمله آداب ایمانی می توان به مواردی اشاره کرد که امام کاظم (ع) دراین حدیث بیان کرده است. ایشان می فرماید : لا تَسْتَغْني شيعَتُنا عَنْ أرْبَع: خُمْرَة يُصَلِّي عَلَيْها، وَ خاتَم يَتَخَتَّمُ بِهِ، وَ سِواك يَسْتاكُ بِهِ، وَ سُبْحَة مِنْ طينِ قَبْرِ أبي عَبْدِ اللّهِ ع فيها ثَلاثٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّةً، مَتى قَلَّبَهَا ذاكِراً لِلّهِ كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ حَبَّة أرْبَعُونَ حَسَنَةً، وَ إذا قَلَّبَها ساهِياً يَعْبَثُ بِها كُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَةً؛ شيعيان و دوستان ما (در هر حال و در هر كجا كه باشند) از چهار چيز نبايد بى نياز باشند: جانمازى كه بر آن نماز بخوانند، انگشترى كه در دست نمايند، مسواكى كه دندانهاى خود را به وسيله آن مسواك كنند؛ و تسبيحى از تُربت امام حسين (عليه السلام) كه داراى 33 دانه باشد و به وسيله آن ذِكر گويد، كه خداوند متعال در مقابل هر دانه آن چهل حَسَنِه در نامه اعمالش ثبت مى نمايد؛ و چنانچه آن را دست گيرد بدون آن كه ذِكرى و دعائى بخواند 20 حسنه به او داده مى شود.(تهذيب الأحكام، ج 6، ص 75، ح 147؛ بحار الأنوار، ج 101، ص132، ح 61)
  6. پرهیز از دنیا دوستی: دنیا بهترین مکان برای رشد آدمی و انجام مسئولیت خلافت الهی انسان است. از همین روست که خداوند آدم(ع) را برای خلافت در زمین انتخاب کرده است.(بقره، آیه 30) با این همه انسان ها به سبب عدم بهره گیری از عقل و تعقل ورزی و نیز گرفتاری در جهالت و نادانی و هم چنین وسوسه های ابلیسی و شیطانی، آن چه را که ابزار زینت دنیا و یا ابزار زینت زندگی دنیوی است (کهف، آیات 28 و 46؛ آل عمران، آیه 14 و آیات دیگر) به عنوان اصل قرار می دهد و آن را زینت خود قرار می دهد و بدان دلبسته می شود.(آل عمران، آیه 14) آن حضرت (ع) در جایی دیگر می فرماید: مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ كُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حَتّى يَقْتُلُهُ ؛ مَثَل دنيا (و اموال و زيورآلات و تجمّلات آن) همانند آب دريا است كه انسانِ تشنه، هر چه از آن بياشامد بيشتر تشنه مى شود و آنقدر ميل مى كند تا هلاك شود.(تحف العقول: ص 292؛ بحارالأنوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30) آدمی می بایست بداند که دنیا مزرعه و کشتزار آخرت و مقدمه ای برای آن جاست و نباید خود را بدان دلبسته نماید. اما بسیاری از مردم گرفتار حب دنیا و دلبستگی به آن است. امام موسی کاظم(ع) به آدمی هشدار می دهد که دنیا طوری است که اگر کسی گرفتار آن شود در آن غرق و نابود می شود و نمی تواند خود را از آن برهاند. آن حضرت(ع) در تشبیهی می فرماید: مَثَلُ الدّنيا مَثَلُ الْحَيَّةِ، مَسُّها لَيِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، يَحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ يَهْوى اِلَيْهَاالصِّبْيانُ بِأيْديهِم؛ مَثَل دنيا همانند مار است كه پوست ظاهر آن نرم و لطيف و خوشرنگ، ولى در درون آن سمّ كشنده اى است كه مردان عاقل و هشيار از آن گريزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق مي ورزند.(تحف العقول: ص 292؛ بحارالأنوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30)
  7. ضرر بی کاری و پرخوابی: از نظر اسلام انسان دارای مسئولیتی است که باید در قبال خود و خدا و جامعه و جهان انجام دهد. انسان نسبت به خداوند موظف است که عبادت نماید(ذاریات، آیه 56) و خود و خانواده اش از خشم الهی در امان نگه(تحریم، آیه 6) و نسبت به دیگران اموری که پیش از این گفته شده را مراعات نماید(عصر، آیه 3 و آل عمران، آیات 104 و 110) و نقش خلافت الهی را نسبت به همه موجودات هستی انجام دهد(بقره، آیه 30) و به استعمار و آبادانی زمین همت نماید.(هود، آیه 61) بنابراین، بی کاری و پرخوابی که علامتی از بی مسئولیتی است از اموری است که نقیض و ضد مسئولیت الهی اوست و باید از آن ها پرهیز نماید. از همین روست که حضرت امام موسی کاظم (ع) می فرماید که خدا بنده پرخواب و همچنين بي كار را دشمن دارد. ایشان می فرماید: إنَّ اللهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إنَّ اللهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفارِغَ؛ همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را كه زياد بخوابد، و دشمن دارد آن بنده اى را كه بيكار باشد. (وسائل الشّيعة ج 17 ص 58 ح 4)
  8. تفسیر حقیقی از مفهوم تواضع: بسیاری از کلمات تحت تاثیر افکار غلط و عقاید باطل دشمنان اسلام تحریف معنوی یافته و حقیقت معنایی و مفهومی خود را از دست داده اند. از جمله این دگرگونی را می توان در مفهوم قضا و قدر الهی، صبر، استعمار، آزادی و حریت، ولایت و مانند آن ها یافت. اصولا بر اساس آموزه های قرآنی، یهودیان استاد تحریف به ویژه تحریف معنایی و مفهومی هستند. خداوند در آیه 75 سوره بقره می فرماید که آنان با تعقل و درک درست معنایی هر واژه و کلمه به عمد و نیت خبیث و باطل آن را تحریف معنوی و عقلانی می کنند. این گونه است که معنای کلمه از موضوع له آن خارج شده و معنایی دیگر می یابد بی آن که لفظ تغییر کند.(نساء، ایه 46؛ مائده، آیات 13 و 41)امامان معصوم(ع) تلاشی که داشتند جلوگیری از تحریف معنوی و عقلانی بود. از همین روست که امام علی(ع) در اشکال مختلف بر آن شد تا به تعریف دوباره واژگان و اصطلاحات اسلامی بپردازد و ولایت و اکرام و صبر و مانند آن ها را دوباره معنا کند که مطابق فرهنگ قرآن و وحی باشد. امامان معصوم(ع) دیگر نیز این گونه عمل می کردند. امام موسی کاظم(ع) نیز به اشکال مختلف گاه با بیان مصداق و یا تفسیر می کوشد تا حقیقت مفاهیم قرآنی و ارزشی واژگان را بازسازی و بازپروری نماید. ایشان در یک عبارتی در بیان تواضع و فروتنی می فرماید: التَّواضُعُ: أنْ تُعْطِيَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ ؛ تواضع و فروتنى آن است كه آن چه دوست دارى، ديگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره ديگران انجام دهى.(وسائل الشّيعة: ج 15، ص 273، ح 20497) یکی از کارهایی که در دوره نخست اسلامی انجام گرفته است، تغییر معنایی و تحریف معنویی و عقلانی اصطلاحات و واژگان قرآنی بوده است تا این گونه حقیقت اسلام دگرگونه شود و پوستینی وارونه گردد و به تن مسلمان کنند. خلفای نخست تحت شاگردی یهودیان این گونه عمل کردند و به جای امام علی(ع) و عمار و ابوذر، کعب الاحبارها مفسران دین و قرآن قرار داده شدند.
  9. روش تربیت کودک و تعامل به همسر: توجه به خانواده بر اساس آموزه های قرآنی یک امری است(تحریم، آیه 6) که بارها از سوی امامان معصوم(ع) مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. امام موسیکاظم (ع) بهترین روش در تعامل و تربیت با اعضای خانواده را این گونه بیان می کند: يُسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِيَكُونَ حَليماً فى كِبَرِهِ وَ يَنْبَغى لِلرَّجُلِ أنْ يُوَسِّعَ عَلى عَيالِهِ لِئَلاّ يَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ؛ بهتر است پسر را در دوران كودكى به كارهاى مختلف و سخت، وادار نمایى تا در بزرگى حليم و بردبار باشد؛ و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نياز كند تا آرزوى مرگش را ننمايند.( وسائل الشّيعة: ج 21، ص 479، ح 27805) از نظر آن حضرت(ع) کودک را باید در زمان مناسب تربیت کرد تا در آینده بی کار و بی عار نشود. باید کودک از همان کودکی مسئولیت پذیری را بیاموزد و با مشکلات ریز و درشت پنجه در پنجه افکند تا در آینده با هر شکستی افسرده نشود و یا نومیدانه دست به خودکشی نزند. هم چنین باید مرد به گونه ای در خانه رفتار کند که به بخل شناخته نشود؛ زیرا اگر کسی دارایی دارد نباید کاری کند که دیگران آرزوی مرگ او را بکنند تا این گونه به نان و نوایی برسند. توسعه در زندگی از هر جهت می تواند بی آن که آثار و مضرات اسراف و تبذیر را به دنبال داشته باشد، رضایت نسبی همسر و اهل خانواده را فراهم آورد و به قول معروف تسبیح بر ندارند و به ذکر نفرین و لعن بر شوهر و مدیر خانواده بپردازند.
  10. توجه به بهداشت : در اسلام به بهداشت در همه ابعاد از جمله جسم و روحی و روانی و محیطی و غیر محیطی توجه داده شده است. سبک زندگی اسلامی همان طوری که به بهداشت روحی و معنوی توجه دارد به نظافت و بهداشت بدن نیز توجه دارد. پیامبر(ص) بر اصول بهداشتی چون نظافت تن و بدن و مسواک دهان و بهداشت دهان و دندان و مانند آن ها توجه می داد و از مردم می خواست تا با غسل و وضو و مانند آن هم تن را سالم نگه دارند و هم روح و قلب را در سلامت داشته باشند. بخشی از آموزه های اسلامی به این مهم پرداخته است. امام موسیکاظم(ع) به عنوان یکی از پیشوایان هم به فواید بهداشت توجه می داد و هم به مضرات ترک آن اشاره می کرده است. از جمله ایشان درباره نتيجه بي توجهي به بهداشت و پاكيزگي می فرماید : وَشَعْرُ الْجَسَدِ إذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَأرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إنَّ النُّورَةَ تَزيدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزيدُ فى شَخْمِ الْكُلْيَتَيْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ؛ موهاى بدن ـ زير بغل و اطراف عورت ـ چنانچه بلند شود سبب قطع و كمبود آب كمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سينه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقويت تمامى آن ها مى باشد. ( وسائل الشّيعة: ج 2، ص 65، ح 1499)  آن حضرت(ع) در جایی دیگر نیز می فرماید: ثَلاثَةٌ يَجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إلَى الخُضْرَةِ، وَ النَّظَرُ إلَى الْماءِالْجارى، وَ النَّظَرُ إلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ؛ سه چيز بر نورانيّت چشم مى افزايد: نگاه بر سبزه، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زيبا. (وسائل الشّيعة: ج 5، ص 340، ح 3، محاسن برقى: ص 622، ح 69)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا