اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

زیبایی های خوش خویی

خوش خویی که در عربی به آن حسن خلق می گویند، یکی از مهم ترین و بهترین خصلت های بشری است. انسان ها به هر دلیلی بی اجتماع و دیگری نمی توانند زیست کنند و به آرامش و آسایش برسند. نیاز انسان به دیگری که به سبب استخدام گری یا طبعیت ذاتی وی برای انس با دیگری باشد، هرگز به زوج و جفت و همسر معنا نمی یابد. همین نیاز به همسر و جفت است که بنیاد اجتماع را پی ریزی کرده و تداوم و استمرار آن را معنا می بخشد.

برای این که بنیاد اجتماع باقی و برقرار بماند خوش خویی استوانه و ستون میانی خیمه آن است که بی آن چادری بر پا نمی ماند. اگر نماز ستون دین است، بی گمان خوش خویی ستون زندگی اجتماعی بشر است. از این روست که اسلام و قرآن پیش از آن که بر حقوق تاکید کند بر احسان و نیکوکاری به عنوان بنیاد اجتماع تاکید می کند تا به این طریق مکارم اخلاقی انسان را به کمال و اتمام برساند.

احسان و نیکوکاری بی خوش خویی و حسن خلق نمی تواند معنا و مفهومی داشته باشد. از این روست که اسلام و قرآن بر آن تاکید می کنند و بسیاری از آموزه های آن به این معنا و مفهوم باز می گردد. از نظر اسلام بهترین و آسان ترین عبادت خداوند در خوش خویی نسبت به دیگران است. از این روست که پیامبر اکرم (ص) در باره ارزش خوش خویی می فرماید: «ألا أخبركم بأيسر العبادة و أهونها فى البدن، الصمت و حسن الخلق.» «آيا شما را به آسان‏ترين و سبك‏ترين عبادت بر بدن خبر بدهم؟ سكوت و حسن خلق.»(نهج الفصاحه)

در ارزش و جایگاه خوش خویی همین مقدار بس که خداوند در هنگام ستایش اخلاق آن حضرت در سوره قلم وی را چنین می ستاید: وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. این خلق عظیم را می بایست در مفهوم خوش خویی آن حضرت جست؛ به گونه ای که خداوند در آیات دیگر به سبب همین خوش خویی می فرماید که آن حضرت " اذن خیر" برای مردمان و گوش شنوا ایشان است به گونه ای که هر چه می گوید می شنود و نسبت به مردم بی احترامی نمی کند و حرف های به قول معروف صد یک غاز آن ها را نیز می شنود و آزرده خاطر نمی شود. از این روست که مردمان چون پروانه دور آن حضرت می گردند و هرگز وی را ترک نمی کنند.

پیامبر (ص) خوش خویی را از کمال ایمان دانسته و فرموده است : أكمل المؤمنين إيماناً أحسنهم خلقاً ؛ کامل ترین مومن کسی است که خوش خویی تر باشد.( سن أحمد وأبوداود).

امام صادق (ع) در تبیین کمال ایمان به خداوند بر حسن خلق به عنوان یکی از ارکان چهارگانه آن اشاره می کند و می فرماید: قال الصادق(عليه السلام): أربع من كنّ فيه كمل إيمانه و إن كان من قرنه إلى قدمه ذنوباً لم ينقصه ذلك، قال و هو الصدق و اداء الأمانة و الحياء و حسن الخلق؛ امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: اگر كسى چهار صفت را داشته باشد ايمان او كامل است و چيزى از او نمى كاهد حتّى اگر از فرق سر تا نوك پا غرق گناه باشد اين صفات عبارتنداز:1ـ صداقت 2ـ اداى امانت 3ـ حياء و شرم 4ـ حسن خلق (وسائل الشیعه ، حر عاملی، ج 8، ح 2، باب 104 از ابواب آداب العشرة.)

در شرح حدیث گفته ا ند : معناى حديث اين است كه اگر انسان اين چهار صفت را داشته باشد آلوده به گناه نمى ماند چرا كه بسيارى از گناهان در اثر نبود صداقت و حيا است. حياء به اين معنى است كه از منظره گناه ناراحت شود و حالت تنفّر پيدا كند، پس حالت حياء عاملى براى از بين بردن گناه است. بسيارى از گناهان هم در سايه بداخلاقى و كج خلقى هاست و بسيارى از دشمنى ها و كينه ها و حسادتها بر اثر بد اخلاقى پيدا مى شود.

أنس بن مالك از پیامبر (ص) روایت می کند که آن حضرت فرمود: عليك بحسن الخلق وطول الصمت، فوالذى نفسى بيده ما تجمل الخلائق بمثلهما؛ برتوباد به خوش خویی و خاموشی طولانی؛ سوگند به خدایی که جانم به دست اوست،هیچ چیزی آفریده های خدا را به این دو زیبا نسازد.

بنابراین هر کسی در جست و جویی زیبایی واقعی است می بایست به دو خصلت اخلاقی خوش خویی و خاموشی توجه داشته باشد؛ زیرا انسانیت انسان به خوش خویی است و درهای حکمت به خاموشی گشوده می شود.

در پاسخ به این پرسش که "چرا حسن خلق تا اين اندازه داراى اهميّت است؟" به سادگی می توان با نگاهی به ارزش ذاتی خوش خویی, پاسخ روشنى داد؛ زیرا شکی نیست که تک تک افراد در جامعه بشرى همانند آجرهاى يك بنا هستند که اگر بخواهد این بنا و ساختمان ایجاد و برقرار بماند نیازمند آن است که به هم چنان منسجم و پیوسته درونی باشند که هرگز چیزی آنان را از هم جدا نکنند. عامل پیوندی که اجتماع بدان نیاز دارد، خوش خویی است که نقش سیمان را میان آجرهای یک ساختمان ایفا می کند. همان گونه که سیمان میان آجرها پیوند می زند تا هرگز از هم جدا نشوند ، خوش خویی عامل پیوند جان و تن های آدمیان است. از این روست که خوش خویی را عامل انسجام جوامع دانسته اند و از مردم خواسته شده تا آن را حفظ کنند. این مساله در میان جوامع اسلامی و امت اسلام قوی تر است؛ زیرا هر فردی از افراد امت، در حکم بردار دینی است. در جامعه اسلامى عامل پيوند افراد، محبّت و برادری ایمانی است که نشانه و تجلی آن حسن خلق است. با محبّت سخن گفتن، مؤدّب و خيرخواه بودن، لبهاى پر تبسّم داشتن و پرهيز از كلمات خشن همه از حسن خلق است و سبب محبّت مى شود كه عامل پيوند اجتماع بشرى است.

در اهمیت و ارزش خوش خویی همین بس که نصف ایمان و دین را تشکیل می دهد. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: حسن الخلق نصف الدين ؛ اخلاق نيكو نصف ديانت است.( وسائل الشیعه ، حر عاملی، ح 27، باب 104 از ابواب آداب العشرة.)

قيل يا رسول الله ماأفضل ماأعطي المرء المسلم؟ قال: الخلق الحسن؛ از حضرت پرسيدند بهترين فضيلت مسلمان كدام است؟ فرمود: اخلاق نيكو.

هر کسی در هر محیطی زندگی می کند می بایست خوش خو باشد. پدر و مادر بايد با فرزند خوب صحبت كنند، تحقير نكنند همچنين فرزند با پدر و مادر، و يا همسران نسبت به يكديگر، چرا كه بسيارى از طلاقها و از هم پاشيدگى خانواده ها بر اثر سوء خلق است.

در اداره ها كارمندان بايد با مردم برخورد خوب داشته باشند و بدانند كه خادم مردمند و از بيت المال كه براى همه است حقوق مى گيرند تا به آنها خدمت كنند، همان طور كه مرحوم امام مردم را ولى نعمت مى دانستند. ارباب رجوع هم بايد در برخورد با كارمندان با حسن خلق رفتار كنند كه اگر هم اينگونه باشند انسجام حاصل مى شود.

جناح هاى سياسى همه متعلّق به اين مملكت هستند و بايد با هم تعامل خوب داشته باشند بايد با هم رقابت سالم داشته باشند اگر انتقادى هم هست، توأم با ادب و محبّت باشد نه اينكه يكديگر را تخريب كنند; اخيراً نشانه هايى از تخريب در بين جناحها پيدا شده كه اگر ادامه يابد مردم آنها را كنار خواهند گذاشت.

در بين مذاهب اسلامى هم اگر حرفى هست بايد با اخلاق پسنديده باشد نه توأم با توهين كه اين جز كينه و عداوت نتيجه اى نخواهد داشت. كنار قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) به ميهمانان حرم اهانت مى شود در حالى كه پيامبر حسن خلق را نصف دين مى دانند.

اهل علم هم كه با مردم تعامل دارند اگر تكيه بر حسن خلق كنند به سرعت تبليغات آنها در ميان جمعيّت پيشروى مى كند، ولى اگر روحانى و اهل علم خشن باشد مردم از دور او پراكنده مى شوند. خداوند در بیان علت همراهی مردم با پیامبر (ص) به مهر و خوش خویی وی اشاره می کند و می فرماید که اگر تند خویی بود مردمان از دورش پراکنده می شدند: ولو كنت فظّاً غليظ القلب لانفضّوا من حولك.

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: إنّ الله تبارك و تعالى ليعطي العبد من الثواب على حسن الخلق كما يعطي المجاهد في سبيل الله؛ خداوند به بندگان مؤمنش در اثر حسن خلق همان ثوابى را خواهد داد، كه به مجاهدان فى سبيل الله مى دهد. ( وسائل الشیعه ، حر عاملی، ح 15، باب 104 از ابواب آداب العشرة.)

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد : اوّل مايوضع في ميزان العبد يوم القيامة حسن خلقه؛ اولين چيزى كه در ميزان عبد در روز قيامت قرار داده مى شود، حسن خلق است..( وسائل الشیعه ، حر عاملی، ح 36، باب 104 از ابواب آداب العشرة.)

پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: أقربكم مني مجلسا يوم القيامة أحسنكم خلقا و خيركم لأهله؛ نزديكترين شما نسبت به من در قيامت از نظر جايگاه و زندگي كساني هستند كه اخلاق شان ازهمه بهتر و رفتار شان با اهل و عيال نيكوتر باشد.

عن الرضا(ع) عن آبائه قال رسول الله(ص) نزل علي جبرئيل من رب العالمين فقال: يامحمد عليك بحسن الخلق فإنه ذهب بخير الدنيا والآخرة ألا و إن أشبهكم بي أحسنكم خلقا؛ امام رضا (ع)از پدران معصومش نقل می کند که فرمود: جبرئیل از سوی پروردگار جهانیان بر من نازل شد گفت : ای محمد ! بر توباد خوش خویی ؛ زیرا بهترین ثروت و زر دنیا و آخرت است. آگاه باشید که همانند ترین مردمان به من نیک خوترین شماست.

برای حسن خلق و خوش خویی فواید بسیاری گفته اند. در روایات است که حسن خلق محبت را جلب می کند و دل های مردمان را به سوی هم می کشاند ؛ در حالی که بدخویی بغض و کینه و حسد را در پی دارد و مردمان را از یک دیگر دور می سازد و آنان نسبت به هم پشت می کنند: وحُسن الخلق يوجب التحاب والتآلف، وسوء الخلق يُثمر التباغض والتحاسد والتدابر.

پیامبر(ص) مردمان را بر خوش خویی بر می ا نگیخت و تشویق می کرد و می فرمود که تقوا را با خوش خویی جمع کنید. ترمذی و حاکم در سنن خویش از آن حضرت (ص) روایت کرده اند که فرمود: أكثر ما يدخل الناس الجنة، تقوى اللّه وحسن الخلق؛ بیش ترین مردم که وارد بهشت می شوند به تقوای الهی و خوش خویی است.

خوش خویی را می تواند در همه جا داشت و نیازی نیست که انسان خود را به رنج و زحمت افکند؛ زیرا از مصادیق خوش خویی آن است که چهره گشاده داریم و چهره در هم نکشیم و با مردم خوش رو و خوش سخن باشیم . در برخی از مصادیق آن گفته اند که حتی خودداری از اذیت و آزار دیگران خود از مصادیق خوش خویی است ؛ چنان که مدارا کردن د رهنگام خشم و غضب و احتمال اذیت و آزار دیگران نیز از مصادیق خوش خویی است. گذشت و عفو از گناه و خطای دیگری، بذل و بخشش و کمک و احسان و گاه سکوت در برابر تندی های دیگری خود از مصادیق خوش خویی است.

بهترین مصداقی که برای خوش خویی گفته اند، چهره خوش داشتن و نیکو سخن گفتن است. دست کم این کار آسان را می تواند هر کسی انجام دهد.

از دیگر مصادیقی که برای خوش خویی گفته اند، صله رحم و دیدار با خویشان و بستگان و کمک و یاری به آنان، عفو و گذشت از کسانی که در حق تو ظلم و ستمی کرده اند و بخشش نسبت به کسی که تو را محروم داشته است، می باشد. در روایتی از پیامبر (ص) این معنا به عنوان مصادیق خوش خویی آمده است: وأوصى النبي صلى اللّه عليه وسلم أبا هريرة بوصية عظيمة فقال: يا أبا هريرة! عليك بحسن الخلق. قال أبو هريرة: وما حسن الخلق يا رسول اللّه؟قال: تصل مَنْ قطعك، وتعفو عمن ظلمك، وتُعطي من حرمك (رواه البيهقي).

از نظر پیامبر(ص) بهترین مردم در نزد خدا سودمندترین ایشان است و بهترین اعمال در نزد خداوند آن است که انسان سرور و شادی را در دل مسلمانی وارد سازد و او را خشنود سازد یا آن که غمی را از دلش بزداید و دین او را بپردازد و یا گرسنگی اش را بر طرف سازد و این که اگر برای برآورد حاجت مسلمانی با او همراهی کند بهتر و محبوب تر از آن است که ماهی را در مسجد اعتکاف کند: قال رسول الله : أحب الناس إلى اللّه أنفعهم، وأحب الأعمال إلى اللّه عز وجل، سرور تدخله على مسلم، أو تكشف عنه كربة، أو تقضي ديناً، أو تطرد عنه جوعاً، ولئن أمشي مع أخي المسلم في حاجة أحب إليَّ من أن أعتكف في المسجد شهراً . [رواه الطبراني].

بهترین خوش خویی آن است که انسان در زندگی و رفتارش حیا و عفت داشته داشته باشد و به دیگران صلاح و خیر برساند و در کلامش راستگویی پیشه گیرد و کم گو و گزیده گو باشد و بسیار اهل عمل و کم تر گرفتار اشتباه و خطا بوده در کار دیگری فضولی نکند و تنها قصد خیر و نیکوکاری داشته باشد. انسانی شکیبا و صبور و شاکر بوده و خشنودی خدا را بخواهد و حلم و رفق را نسبت به دیگران داشته و از نمامی و سخن چینی و بدگویی و تهمت و افترا پرهیز نماید . این گونه است که می تواند در جامعه خوش خویی خویش را نشان دهد.

پیامبر (ص) می فرماید که در روز قیامت هر کسی بخواهد به من نزدیک تر باشد می بایست خوش خویی باشد. ترمذی درسنن خویش نقل می کند که آن حضرت (ص) فرمود: إن أقربكم مني مجلساً يوم القيامة أحسنكم أخلاقاً . جابر انصاری نیز همین را از پیامبر(ص) روایت می کند که فرمود: قال :" إن من أحبكم وأقربكم مني مجلساً يوم القيامة أحسنكم أخلاقاً " چنان که دورترین مردم در روز قیامت از ایشان بدخوی ترین ایشان می باشد: وإن أبغضكم إلي وأبعدكم مني في الأخرة أسوؤكم أخلاقاً.

به هر حال خوش خویی و نيك خویى كن و خاموشى طولانى گزين، که سوگند به خدایى كه جان من به دست اوست ، خلايق را زينتى مانند آن نیست: عليك بحسن الخلق و طول الصّمت فو الّذي نفسي بيده ما تجمّل الخلائق بمثلهما.

بی گمان بهترین مردمان از نظر قرآن و پیامبر(ص) خوش خوترین ایشان است: إن من خياركم أحسنكم أخلاقاً.

هر کسی می خواهد تا به درجات عالی آخرتی دست یابد و منزلت های شرافت و کرامت را طی کند بهتر است که راه خوش خویی را بپیماید و از بدخویی دوری کند که آدمی را به پست ترین مراتب دوزخ می کشاند: عن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال:" إن العبد ليبلُغ بحسن خلُقه عضيم درجات الأخرة وشرف المنازل وإنه لضعيف العبادة وإنه ليبلغ بسوء خلقه أسفل درجة في جهنم "( رواه الطبراني )

از ابن عباس روایت شده که آن حضرت (ص) درباره نقش خوش خویی می فرمود که آن همانند آب پاک کننده است : عن ابن عباس رضي الله عنهما قال : قال رسول الله صلى عليه وسلم :" الخلق الحسن يذيب الخطايا كما يذيب الماء الجليد والخلق السوء يفسد العمل كما يفسد الخَلُ العسل "

بی گمان خوش خویی سنگین عمل در ترازوی عمل روز قیامت و رستاخیز است:" ما من شيء أثقل في ميزان المؤمن يوم القيامة من حسن الخلق "(سنن أبوداود والترمذي )

آثار بدخویی در قبر و قیامت

سعد از قبيله اوس و از صحابه بزرگ پيامبرصلى الله عليه وآله بود و در جنگ بدر پرچم دار اوسيان بود. در جنگ خندق مجروح شد و در آستانه شهادت قرار گرفت وچون غايله بنى‏قريظه پايان يافت و مسلمانان به شهر بازگشتند،ناگهان زخمى كه در دست سعد بود سرباز كرد و آن قدر خونريزى كرد كه منجر به مرگ و شهادت او گرديد اين زخم در جنگ خندق با تيرى از ناحيه مردى از قريش ايجاد شده بود رسول خدا در مراسم تشييع و دفن سعد حاضر شد و مرگ او مسلمانان را سخت متأثر و غمگين ساخت و عموما در مرگ او گريستند،و خود پيغمبر نيز مى‏گريست و در مراسم دفن او خود آن حضرت شركت كرد،زيرا سعد در پيشرفت اسلام و پشتيبانى از رسول خدا(ص)بى دريغ فداكارى مى‏كرد و با موقعيتى كه از نظر اجتماعى داشت و رياست قبيله اوس با او بود خدمات مؤثرى به نفع مسلمين در مدينه انجام داده بود.رسول خدا درباره مرگ او فرمود:عرش خداى رحمان در مرگ سعد لرزيد،و فرشتگان يكديگر را به صعود روح سعد به آسمان بشارت مى‏دادند.

سعد يكى از ياران بزرگ پيامبر اكرم -سلام و درود خداوند بر او و خاندان پاكش باد- و از اهل مدينه بود. او نزد رسول خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- و مسلمين به طورى احترام داشت كه وقتى سواره مى‌آمد، رسول خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- مسلمين را به استقبالش مي‌فرستاد و خود نيز هنگام ورودش تمام قامت در برابر او بر مى‌خواست.

سعد بن معاذ، اين يار دلاور پيامبر، در جنگ خندق از خود گذشتگى‌هايى نشان داد تا آن كه تيرى به دستش اصابت كرد و دچار خون‌ريزى شد.

به دستور پيامبر اكرم -صلى الله عليه و آله و سلم- در مسجد، خيمه‌اى برافراشتند و سعد در آن خيمه، تحت درمان قرار گرفت و خود پيامبر -صلى الله عليه و آله و سلم- پرستارى او را عهده‌دار گشت و اين دعا را در حق او مى‌كرد: "خدايا! سعد در راه تو جهاد كرد و پيامبرش را تصديق نمود، روح او را به خوبى بپذير".

بعد از خاتمه جنگ خندق و محاصره قلعه‌ي بنى قُريضه، حضرت رسول -صلى الله عليه و آله و سلم- داوري و ميانجي‌گري جنگ با يهوديان را به او واگذار كرد و دستور داد او را بر تختخوابى گذاشتند و پيش يهود آوردند.

و سعد اينگونه حكم كرد كه: يا رسول الله! مردان ايشان را بكش ‍ و زنان و اطفال آنان را اسير كن و اموالشان را در ميان مهاجر و انصار قسمت فرما.

بعضي كارها هرچند خودشان كوچكند [البته به ظاهر] اما آثار و تبعات بزرگي دارند حال چه خوب، چه بد.

حضرت فرمود: حكمى كردى كه خدا در بالاى هفت آسمان چنين حكم كرده بود.

بعدها سعد بر اثر خونريزي همان زخم از دنيا رفت.

صبح آن روزى كه سعد از دنيا رفت. جبرئيل نازل شد و عرض كرد: يا رسول الله ! چه كسى از امت تو از دنيا رفته است، كه فرشتگان آسمان روح او را به يك ديگر مژده مى‌دهند؟

حضرت امام صادق عليه السلام مي‌فرمايند:

عده‌اى به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و گفتند: يا رسول الله سعد بن معاذ رحلت كرده است.

رسول خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- [وقتى خبر درگذشت سعد را شنيد] همراه اصحاب خود برخاستند، [و به طرف منزل سعد حركت كردند] و در حالى كه در تكيه‌گاه بودند، امر كردند تا سعد را غسل دهند.

وقتى غسل به پايان رسيد و او را حنوط و كفن كرده و به سوى تابوتش حركت دادند رسول خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- پا برهنه و بدون ردا، جنازه را تشيع مى كرد، گاهى طرف راست و گاهى جانب چپ تابوت را مى‌گرفت تا آن كه كنار قبرش رسيدند.

آنگاه حضرت رسول -صلى الله عليه و آله و سلم- داخل قبر شد و او را در لحد گذاشته و خشتها را جدا كرده و چيد.

مي‌‌فرمود: "به من سنگ بدهيد" ؛ " به من گِل بدهيد" ، و با آن ها ميان خشت ها را پر كرد.

رسول خدا -صلى الله عليه و آله و سلم- چون از اين كار فارغ شد و خاك بر روى سعد ريختند و قبر را مرتب كردند فرمود: مى دانم كه پوسيدگى به اين قبر مى رسد، اما پروردگار دوست دارد بنده‌ي خدا وقتي كارى را انجام مى‌دهد، در آن محكم كارى كند.

درست است كه در داستان ما "سعد" يك مرد بود، اما قضيه‌ي بدخُلقي و آثار وحشتناك آن‌[همان فشار قبر را مي‌گويم] مربوط به همه‌ي بداخلاقها مي‌شود، حتي خانم‌ها!

چون از مرتب كردن قبر فارغ شد و خاك به روى آن ريختند. مادر سعد گفت: "بهشت بر تو گوارا باد."

حضرت رسول -صلى الله عليه و آله و سلم- فرمود: "اى مادر سعد! بر اينكه گفتي مطمئن نباش".

رسول خدا بعد از دفن سعد مراجعت كرد و مردم نيز مراجعت نمودند و عرض كردند: يا رسول الله! ما امروز كارهايى را درباره سعد از شما مشاهده كرديم كه تا به حال درباره هيچ كس ديگر نديده بوديم كه انجام دهيد، بدون ردا، و كفش به دنبال جنازه‌ي سعد حركت كرديد!

فرمود: فرشتگان آسمان بدون كفش و رداء به تشييع جنازه سعد آمده‌اند، من هم به آنها تأسى كردم.

عرض كردند: شما گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ سرير را مى گرفتيد! فرمود: دست من در دست جبرئيل بود، هر طرف را كه او مي‌گرفت من نيز مي‌گرفتم.

عرض كردند: شما دستور داديد كه سعد را غسل دهند و خود بر جنازه‌اش نماز خوانديد و براى او لحد قرار داديد و بعد از آن فرموديد كه "قبر، بدن سعد را فشار داد"؟[اين شخصيت و فشار قبر؟!]

فرمود: آرى ، چون سعد با اهل منزلش بداخلاق بود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا