اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

زن در آینه آیات

samamosخداوند را به کمال می ستایند. کمال به معنای آن است که همه صفات نیک جمالی و جلالی در وی به کمال و تمام وجود داشته باشد. صفات جمالی به صفاتی گفته می شود که بیانگر زیبایی ها و جاذبه هاست و در مقابل صفات جلالی صفاتی است که بیان کننده عظمت باشد و نظر بدان آدمی را می هراسند و به خشیت و خضوع وامی دارد. خداوند هستی آینه همه صفات حسنای جلالی و جمالی است. از این روست که جاذبه و دافعه آن به حد اعتدال می باشد.

خداوند برای همه صفات خویش ،‌ موجوداتی را آفریده است تا آینه آن صفت باشد. انسان تنها موجودی است که مظهر و آینه تمام نمای صفات جمالی و جلالی الهی است. از این روست که خداوند از تعلیم همه اسمای الهی به آدم(ع) سخن می گوید و همان را علت خلیفه اللهی وی برمی شمارد.

با این همه برخی از انسان ها مظهریت خود را در برخی از اسما و صفات الهی بیش از دیگر صفات دارا می باشند. این گونه است که شخصی مظهر قهر الهی و آن دیگر مظهر مهر الهی می باشد. یکی در جمال جلوه گری می کند و آن دیگری در جلال خود نمایی می کند.

بی گمان جنس زن را می بایست آینه تمام نمای جمال الهی دانست. البته این بدان معنا نیست که وی دارای صفات جلالی چون خشم و قهر و غضب نیست ولی زن متعادل و با شخصیت اعتدالی و کمالی، بیش از آن که صفتی دیگر را بنمایاند،‌ اسماء‌ و صفات جمالی را به رخ می کشد. این گونه است که زن در بردارنده همه زیبایی ها و خوبی هاست و مهر و صفا و صمیمت از همه وجودش تراوش می کند و پیش از آن که خشمش خودنمایی کند مهر و محبتش جلوه گری می نماید.

خداوند در آیات قرآنی به تحسین کمالی زن همانند مرد می پردازد و آن را از نظر روح و روان همانند مرد معرفی می کند و می فرماید که زن و مرد از یک نفس آفریده شده اند. ( نساء‌آیه 1) این بدان معناست که از نظر ماهیت اصلی و کلی هیچ تفاوت و تمایزی میان مرد و زن وجود ندارد و از آن جایی که روح و نفس که ماهیتی مجرد یا مجردی در ماده است ،‌ ماهیتی یکسان می باشد و مرد و زن بودن در آن معنایی ندارد. با این همه روح در هنگامی که در جسم و ماده وارد می شود نیازمند آن است که برخی از تفاوت ها را به عللی گوناگون بپذیرد ؛‌زیرا نظام هستی به علل و حکمت هایی بر نظام زوجیت بنیاد نهاده شده است. ازاین رو،‌ لازم است که روحی در هنگام دمیده شدن در ماده و جسم در قالب زن و یا مرد قرار گیرد و زوجیت پدید آید.

اما این تفاوت هایی که به اقتضای شرایط زیستی روح و جان در ماده تحمیل می شود به معنا و مفهوم آن نیست که زن و مرد از نظر کمالی تفاوت هایی دارند و از نظر ماهیت روح و جان دو گانه می باشند. در هیچ یک از آیات قرآنی اشاره ای به تفاوت های زن و مرد از نظر روح و جان نشده است بلکه در بسیاری از آیات از جمله آیه پیش گفته به صراحت از یگانگی نفس زن و مرد خبر داده شده است که به علت و یا حکمت زوجیت و اهداف آن یعنی دست یابی به آرامش متقابل و ادامه نسل و مانند آن می باشد.

خداوند در آیه 11 سوره تحریم نیز زنان را همانند مردان دارای شایستگی های لازم حتی برای الگوشدن برای دیگران معرفی می کند. این الگوشدن و به دیگری مهم از نظر دیگران تبدیل شدن،‌ اختصاصی به زنان ندارد بلکه زنان نیز می توانند الگوی مردان نیز باشند چنان که حضرت فاطمه زهرا(س) الگوی مردان و زنان در زندگی به ویژه در حوزه مسایل خانوادگی و بسیاری از امور دیگر می باشد. از این رو لازم است که مطالعات کامل و جامع درباره سیره و سنت آن حضرت (ص) صورت گیرد و برای معرفی به جامعه ایمانی آن سیره و سنت معتبر شناسایی و تحقیق شده و ارایه گردد.

به هر حال، آیات قرآنی به صراحت از شایستگی ها برابر میان زنان و مردان سخن به میان می آورد و تبیین می کند که از این نظر هیچ گونه تفاوتی میان این دو جنس که مکمل یک دیگر می باشند نیست. از این روست که در همین آیه و آیات دیگر از شایستگی الگوشدن حضرت آسیه همسر فرعون و نیز حضرت مریم دختر عمران (س) سخن به میان می آید و مردمان را به شناسایی و اشنایی با زندگی این بزرگواران که در آیات دیگر تبیین شده دعوت می کند تا به این وسیله از شیوه و سیره آنان در زندگی ایمانی بهره گیرند.

آیه 19 سوره نساء و نیز 71 و 72 سوره توبه و 35 سوره احزاب و آیه 12 سوره حدید و 28 سوره نوح البته افزون بر ارج گذاری به شخصیت همتراز مرد و زن به نکته ای دیگر اشاره می کند که عبارت از شخصیت همتراز و احترامی یکسان میان زن و مرد مومن است. به این معنا که از نظر خداوند هیچ تفاوتی میان زن و مرد مومن نیست و مومنان نیز می بایست با همین نگرش به خود نگاه کنند و قایل به تبعیض جنسیتی در حوزه های خاص نباشند.

این که قید حوزه های خاص مورد تاکید قرار گرفته از آن روست که زن و مرد در شرایط زیستی دنیا و قالب و ساختار بدنی تفاوت هایی دارند که موجب می شود تا نتوانند همانند یک دیگر عمل کنند؛ از این رو نمی توان قوانین و حدود یکسانی را برای آن وضع و جاری کرد.

در حقیقت مقتضیات زیستی در دنیا و تفاوت های شکلی و ظاهری موجب می شود تا برخی از تفاوت ها تحمیل شود و اگر این تفاوت ها دیده نشود در حقیقت به هریک از دو جنس ظلم شده و یکسان سازی قوانین و اجرای آن در حقیقت عین ظلم و بی عدالتی در حق هر یک از دو جنس خواهد بود.

یکی از تفاوت هایی که بر اساس تفاوت های ظاهری و شکلی پدید می آید، تفاوت در زیبایی است. اصولا زنان به سبب ساختار و شکل بدنی به گونه ای ساخته شده اند که آینه جمال الهی می باشند. از این روست که جاذبه های زیبایی زن مردان را مدهوش و مجذوب می کند. خداوند در آیه 221 سوره بقره از جذابیت زیبای زن برای مرد سخن به میان می آورد و در آیه 14 سوره آل عمران این جاذبه را عامل گرایش مردان به دنیا و امور آن بر می شمارد. به این معنا که زن همانند بسیاری از امور هستی بسیار زیبا آفریده شده است که همین عامل زیبایی موجب می شود تا مردان گرایش سخت و شگفتی به زنان پیدا کرده و به سوی آنان متمایل و بلکه مجذوب شوند و عشق و محبت زنان آنان را به سوی خود بکشاند.

هر چند که آیه 29 سوره توبه به علت بهانه گیری ها برخی از منافقان برای ترک حضور در جنگ با رومیان و همراهی نکردن آنان با پیامبر(ص) می پردازد، ولی این آیه به خوبی روشن می سازد که زنان زیبای رومی برای مردان بیابانگرد و بیابان نشین عرب بسیار جذاب وزیبا بوده است به گونه ای که ایشان آن را بهانه برای ترک حضور خود قرار می دهند و می گویند که می ترسند در دام عشق و محبت زیبایی بی مانند زنان رومی گرفتار آیند و مشکلاتی را برای خود و پیامبر(ص) پدید آورند.

این بهانه گیری منافقان هر چند که تنها بهانه ای برای ترک حضور در میدان جنگ نبود ولی به تمایل شدید مردان به زنان به سبب زیبایی های طبیعی آنان دارد.

این که زیبایی در این آیه به فتنه تعبیر شده از آن روست که زنان زیبا می تواند دل و ایمان شخص را بربایند و مردان را به هر سویی بکشانند و از راه و برنامه اصلی شخصی و یا اجتماعی دور سازند. در این باره داستان های بسیاری در تاریخ نقل شده است.

کمالات زن

از مطالب پیش گفته به خوبی روشن شد که از نظر قرآن زن جلوه ای از جمال الهی است و با آن که روح و نفس زن با روح و نفس مرد یکسان است و به تعبیر خداوند زن و مرد دارای یک نفس واحده می باشند(نساء آیه 1) با این همه تفاوت هایی به سبب حضور نفس در قالب مرد و زن پدید می آید که از آن به مقتضیات و شرایط مادی و جسمی یاد می شود.

هر چند که نفس مرد و زن یکسان است ولی همین تفاوت های ظاهری و شکلی می تواند تاثیراتی را نیز در زندگی ، احکام و قوانین پدید آورد؛ بلکه می توان گفت به سبب تفاوت های ظاهری و شکلی نفس زن و مرد تحت تاثیر آن واکنش های مختلفی را نشان می دهند. ازاین روست که نفس زنان و روح ایشان از لطافت بیش تری برخوردار می شود و مهر و محبت از سویی و نیز جلوه گری و خودنمایی از سوی دیگر در آنان به شکل امری طبیعی خود را نشان می دهد.

این گونه است که عواطف و احساسات در کنش ها و واکنش های زنان افزایش می یابد و مهر و محبت زن به عنوان جلوه کمالی مهر الهی معرفی می شود. رفتارهای زنان در کنش ها و واکنش ها بیش از آن که عقل مدارانه و خشک و سرد باشد به سمت و سوی احساس و عواطف می رود.

خداوند برای این که زنان بتوانند به سوی مفهوم کامل کمالی کشیده شده و بدان سو گرایش یابند و کمبودهایی که به سبب تفاوت های ظاهری و شکلی پدید می آید را جبران کنند از ایشان می خواهد تا کمال واقعی را در جایی دیگر جست و جو کنند و تنها به کمال جمالی خود بسنده نکنند. البته این حکم اختصاص به زنان نداشته و مردان نیز به علل و اسباب ظاهری و شکلی گرفتار این نقص بوده که می بایست به اموری آن را جبران کنند.

خداوند کمال زن و یا مرد را در شکل ظاهری نمی داند بلکه کمال و نیز زیبایی واقعی را در اسلام و ایمان مردان و زنان جست و جو می کند و می فرماید که مردان و زنان می بایست با ایمان و اسلام خود را به کمال واقعی برسانند.(تحریم آیه 5 و احزاب آیه 35)

ازدیگر کمالات زن می توان به داشتن روحیه اطاعت از خداوند اشاره کرد که در همین آیات بدان توجه داده شده است.

البته شیخ طبرسی با استفاده از آیات پیش گفته بر این باور است که زنان با اطاعت از شوهران خویش می توانند به کمالاتی دست یابند که از راه دیگر شدنی نیست؛ زیرا وی می گوید که مراد از قانتات در آیه به معنای زنان مطیع از خدا و شوهر می باشند.(مجمع البیان ، ج 9 و 10، ص 479)

از دیگر نشانه های کمالی زن می توان به چشم پاکی ایشان اشاره کرد که در آیه 48 سوره صافات و 52 سوره ص و 56 سوره رحمن بدان تاکید شده است. هر چند که این آیات در باره زنان بهشتی است ولی می توان گفت چشم پاکی در زنان دنیوی نیز می تواند به عنوان یک امر کمالی مطرح باشد؛ زیرا اگر برای زنان بهشتی به عنوان یک امر کمالی بسیار مهم مطرح می باشد می بایست درزنان دنیوی نیز امری مهم محسوب شود.(مجمع البیان ، ج 7 و 8 ، ص 691 و نیز ج 9 و 10، ص 315)

حیا و عفت در روابط با مردان کمال قابل ذکر دیگری است که آیه 25 سوره قصص بدان توجه می دهد. بی گمان زنانی که دارای عفت و پاکدامنی هستند و در روابط با مردان عفت و حیا را مراعات می کنند به کمالی دست می یابند که دیگران از رسیدن به آن ناتوان خواهند بود. خداوند در هنگام ذکر کمالات زن در آیه 34 سوره نساء‌ و نیز 35 سوره احزاب به این امر کمالی اشاره می کند و در آیه 12 سوره مریم در هنگام بیان علت الگوبودن حضرت مریم (س) به عفت و پاکدامنی و حیا وی به عنوان عامل کمالی وی توجه می دهد.

این امور از جمله اساسی ترین و مهم ترین علل و عوامل دست یابی زنان به کمال از دیدگاه قران می باشد. البته اموری چون توبه و بازگشت از گناه (تحریم آیه 5) خشوع و خضوع در برابر خداوند (احزاب آیه 35) راستگویی و صداقت (همان ) روزه داری (همان ) صبر و بردباری در مشکلات و زندگی (همان) صدقه دادن و روحیه بخشندگی داشتن (تحریم آیه 5) عفو و گذشت از برخی از حقوق خود برای دست یابی به زندگی بهتر و به دور از تنش و درگیری ها و استحکام بخشی به بنیاد خانواده (بقره آیه 237 و نساء‌ آیه 128) و نیز انجام اعمال نیک و صالح ( نساء‌آیه 34 و احزاب آیه 35 و تحریم آیه 5)و داشتن روحیه احسان و نیکوکاری (احزاب آیه 29) از مهم ترین کمالات زن است که خداوند از زنان مومن خواسته تا آن را در خویش تقویت کنند و این گونه در مسیر کمال مطلق گام بردارند.

بی گمان زنی اگر در این مسیر و با چنین روحیه ای که قرآن ترسیم نموده است گام بردارد نه تنها خود را به سوی کمال رسانده بلکه می تواند الگو برتر زنان و مردان مومن دیگری باشند که می خواهند در مسیر کمالی گام بردارند. این گونه است که خداوند در آیات سوره تحریم به آسیه همسر فرعون و نیز حضرت مریم (س) اشاره می کند که ایشان نه تنها به زیبایی زنانه خود بسنده نکرده بلکه در جست و جوی زیبایی واقعی یعنی دست یابی به کمالات انسانی گام برداشته و این گونه است که اسما و صفات الهی را که در ذات و ماهیت خویش به ودیعه گذاشته شده بود به فعلیت در آورده و متاله شدن و رنگ خدایی گرفتن و تقرب به سوی وی با اسما و صفات الهی ، به مقام خلافت الهی دست یافت.

بنابراین هر کسی اگر بخواهد جمال وزیبایی واقعی را تجربه کند می بایست این امور پیش گفته را در خود پدید آورد تا بتواند در نقش انسانی واقعی خود ظاهر شود و الگوی دیگران گردد و خوشبختی واقعی را تجربه نماید.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا