رفع حجاب منیت ضامن تجلی خدا در انسان
حجاب برای زنان به معنای حیا و عفت است؛ اما حجاب برای نفس انسانی و روح آدمی به معنای دوری از خدا و خلاف اخلاق الهی است. آدمی باید حجاب میان خود و خدا را بردارد، همان کاری که پیامبر(ص) کرد. پیامبر(ص) به عنوان نخستین مظهر از مظاهر تجلیات الهی و صادر نخست، به طور طبیعی بیحجاب با خدا دیدار دارد و وحی و گفتمان خدا بیهیچ پرده و حجابی است. البته یک حجاب مهمانندی میان خدا و خلق است که از آن به مقام عماء تعبیر شده است. این به دلیل همان محدودیت ذاتی انسان و خلق است؛ زیرا برای خداوند اسمای مستاثری است که هنوز ظهور و تجلی نداشته است و همین موجب میشود که ما تنها با خدایی آشنا باشیم و معرفت داشته باشیم که خدای ظهور است و در اسما و صفاتی ظهور و تجلی یافته است.
به هرحال، از نظر آموزههای قرآنی به ویژه در آیات نخست سوره نجم آمده است که پیامبر(ص) بدون هیچ حجابی با خدا دیدار داشته و خداوند بیحجابی به او وحی کرده و سخن گفته است. از آیات دیگر قرآن به دست میآید که همه میتوانند با سرمشقگیری از آن حضرت(ص) به این مقام برسند. ازنظر قرآن خداوند با همه هستی اینگونه رابطه دارد: الدانی فی علوه و العالی فی دنوه؛ خدا نزدیک در عین عالی بودن و عالی در عین نزدیکی است (دعای 47 صحیفه سجادیه)؛ زیرا خداوند میفرماید: هو معکم اینما کنتم؛ خدا با شماست هرجا که باشید (حدید، آیه 4)، پس اگر خداوند با ما در همه جا است و حتی از رگهای گردن ما نزدیکتر است(سوره ق) یا اینکه حائل میان خودمان و خودمان است؛ یعنی یحول بینالمرء و قلبه (انفال، 24) باید گفت که ما اگر پرده و حجاب خودیت و منیت را برداریم خدا را در همین نزدیکی و حتی نزدیکتر از نفس خودمان مییابیم.
پس بیواسطه نیز میتوانیم خدا را در خود متجلی ببینیم، بویژه آنکه خداوند بر همه چیز احاطه دارد و ما نیز جزیی از احاطه علمی و رویتی خدا هستیم؛ پس اگر حجاب و حائل را برداریم پیش از آنکه خودمان را ببینیم خدا را میبینیم.