اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

راههاي كسب نورانيت باطني

samamos-comنور و روشنايي، حقيقت زيباي هستي است. از اين رو خداوند در توصيف خويش، نور را مطرح مي سازد و آن را از صفات خود برمي شمارد. نور را به يك معنا بايد مساوي وجود دانست. پس هر جا سخن از نور است، سخن از هستي است.
نور در همه اشكال و جلوه هايش سرشار از زيبايي و هستي و زندگي است. و لذا حتي نور محسوس كه اجسام را روشن مي كند و رنگ هاي زيباي چشم نواز و دل نوازي مي بخشد، سرشار از زندگي است؛ چه رسد نور معقولي كه از مقام امراللهي است و حقيقت هستي را معنا مي كند.

نويسنده در اين مطلب بر آن است تا نقش نور معقول را در زندگي بشر تشريح كرده و براساس آموزه هاي وحياني قرآن زمينه و راه هاي كسب نورانيت باطني را تبيين نمايد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
حقيقت و ارزش نور
نور كه در زبان فارسي به روشنايي و تابندگي و گاه به معناي جلاء و رونق (لغت نامه، دهخدا، ج 5، ص 2282) از آن ياد مي شود، كيفيتي است كه خود، ذاتا ظهور داشته و جز خود را ظاهر سازد. (لسان العرب، ابن منظور، ج14، ص 321)
نور با همه سادگي اش، امري ناشناخته است و تاكنون انسان نتوانسته حقيقت نور را به درستي درك و توصيف و تعريف كند. از اين رو در مباحث فيزيك، براي نور، ماهيت هاي چندگانه اي قرار داده و براساس هر يك به تعريف نور پرداخته اند. ماهيت هايي چون ماهيت موجي، ذره اي، الكترومغناطيس و كوانتومي از جمله آنهاست. در تمامي اين تعريفات، آن چه مورد تحليل قرار مي گيرد، خواص نور است. به اين معنا كه از لوازم چيزي، حقيقت آن تبيين و توصيف مي شود؛ زيرا راهي ديگر براي بشر براي شناخت حقيقت نور نيست.
البته نور در علوم و اصطلاحات مختلف، داراي تعريف خاص همان علم است؛ چنان كه تعريف نور در فيزيك غير از تعريف آن در عرفان است. (فرهنگ مصطلحات عرفان، ص 404؛ فرهنگ اصطلاحات علمي، ص 574)
در قرآن كريم واژه نور چهل و سه بار بيان شده است و معاني آن در موارد مختلف، متفاوت است. اين واژه در مفهوم هدايت (سوره مائده، آيات 44، 46؛ سوره انعام، آيه 91)، مساوي با پيامبر، دين حق، راه راست و كتاب آسماني و قرآن (سوره شوري، آيه 52، سوره توبه، آيه 32، سوره صف، آيه 8، سوره تغابن، آيه 8، سوره اعراف، آيه 157، سوره زمر، آيه 69، سوره مائده، آيه 15؛ سوره نساء، آيه 174)، مفهوم نور حسي (سوره يونس، آيه 5، سوره نوح، آيه 16)، به معناي اجر و پاداش (سوره حديد، آيه 19) و به مفهوم ايمان، رهبر و راهنما (سوره تحريم، آيه 8، سوره زمر، آيه 22، سوره بقره، آيه 257، سوره مائده، آيه 16، سوره ابراهيم، آيه1؛ سوره احزاب، آيه 43؛ سوره حديد، آيه 9؛ سوره طلاق، آيه 11) به كار رفته است.
خداوند خود در آيه 35 سوره نور در وصف خود مي گويد: «الله، نور آسمان ها و زمين است.» در حديث مشهور به نور آمده است كه: خداوند را هفتاد حجاب از نور و ظلمت است و چون حضرت حق پرده ها برگيرد، شكوه و جلال ذاتش ديده ها را بسوزاند.
امام جعفر صادق(ع) در دعاي خود نيز از حضرت حق چنين ياد مي كند: هو نور مع نور، نور من نور و نور في نور، نور علي نور، نور فوق كل نور و نور يضيء به كل ظلمه. (اصول كافي، ج4، 375).
به هر حال، حقيقت نور بر انسانها پوشيده مانده است؛ هر چند كه بسياري از عارفان آن را در قالب نمادگرايي تفسير و تعريف مي كنند تا راهي به حقيقت آن بيابند.
اما ناگفته نماند كه در فرهنگ اسلامي و قرآني، همواره از دو نور سخن به ميان آمده است: نور دنيوي و نور اخروي. همچنين براي نور دنيوي دو قسم بيان شده است: 1. نور معقول كه به چشم دل و بصيرت ديده مي شود و آن نوري است كه از اوامر الهي مانند نور عقل منتشر مي شود؛ 2. نور محسوس كه با چشم ظاهر از اجسام نوراني مانند خورشيد، ماه و ستارگان و ديگر چيزهاي نوراني ساطع مي گردد.
در آيات قرآني، افزون بر واژه نور، واژگان ديگري چون ضياء، سراج، طلوع و مانند آن براي بيان اين حقيقت استفاده شده است.
آنچه از آموزه هاي قرآني به دست مي آيد، ارزش بسيار مهم نور در همه اشكال و جلوه هاي آن براي بشر است. از اين رو خداوند در آياتي از جمله آيه 1 سوره انعام و 71 و 73 سوره قصص، از ارزش نعمت نور سخن به ميان مي آورد و به نقش تعيين كننده نور و روشنايي روز در زندگي بشر اشاره مي كند.
اما در نظر قرآن، نور حقيقي، نور معقول و معنوي است كه در اشكالي چون اسلام و ايمان در دلهاي مؤمنان روشن مي شود. خداوند در آياتي از جمله آيه 15 سوره مائده به حقيقت نور اسلام (تفسير كبير، ج6، جزء11، ص 150) اشاره مي كند و آن را عنايتي الهي مي داند كه براي هدايت مردم آمده است. در آيات بسياري از جمله آيه 257 سوره بقره، 16 سوره مائده، 52سوره شوري و 7و 8سوره تغابن، از حقيقت نور ايمان سخن به ميان آمده است كه مهمترين تأثير و نقش را در زندگي بشر ايفا مي كند و او را از خسران ابدي و تاريكي هاي ظلمات جهل رهايي مي بخشد و به سوي سعادت و كمال مطلق رهنمون مي سازد. اين نوري است كه تنها مؤمنان از آن بهره مند مي شوند و كافران و مشركان و منافقان از آن بي بهره اند. (بقره، آيات17تا 20 و 257؛ و نيز حديد، آيات 12 و 13 و آيات ديگر)
از نظر قرآن، جلوه حقيقت نور كه از صفات الهي است (نور، آيه35) در نور هدايتي است كه به شكل حقيقت محمدي و كتب آسماني چون تورات و انجيل و قرآن براي بشر فرو فرستاده شده است. (احزاب، آيات45و 46 و مائده، آيات 15 و 26)
چنانكه در بالا گفته شد در آيه35 سوره نور، خداوند نور آسمان ها و زمين معرفي شده است؛ زيرا ظهور و تحقق وجودي هر چيزي در عالم هستي، همان نور الهي است كه عين وجود آنهاست.
راههاي كسب نورانيت و نوراني شدن
مهمترين جلوه از حقيقت نور را مي بايست در نور هدايت يافت. از اين رو پيامبر گرامي(ص) و قرآن و هدايت الهي به عنوان نور از سوي قرآني معرفي شده است. ايمان، نور روشنايي بخشي است كه تمام هستي انسان را روشن مي سازد و او را براي ابديت آماده مي كند. (بقره، آيه 257 و مائده، آيات 15 و 16 و شوري، آيه54؛ حديد، آيه9؛ طلاق، آيه11 و آيات ديگر)
كفر و هرگونه انحراف ديگر، خروج از حقيقت نور و قرار گرفتن در تاريكي و ظلمت است. از نظر قرآن، از آنجا كه قرآن و انسان كامل، نور تمام و كمال حقيقي هستند، هر كسي از ولايت قرآن و ولي الله خارج شود و به ولايت كفر و طاغوت در آيد، كسي است كه نور را از دست داده و گرفتار ظلمات چندگانه اي شده است. (بقره، آيات 257 و 258)
بنابراين، كفر و طاغوت، مهم ترين زمينه سازان خروج آدمي از نور و روشنايي حقيقي است كه آن نور، جان آدمي را براي هميشه روشن مي ساخت و اكنون با اين خروج، انسان خود را براي شيطان و دوزخ و تاريكي و ظلمت ابدي آماده مي كند. (همان)
همه انسان ها به سبب وجود فطرت از اين نور برخوردارند، ولي در يك فرآيندي آن را از دست مي دهند. اين نور فطري مي بايست حفظ و تقويت شود و گرنه روزي مي رسد كه ديگر دير شده و انسان نمي تواند كسب نور و روشنايي كند. خداوند در آيه13 سوره حديد به انسان ها سفارش مي كند كه نور و روشنايي را در مدت كوتاه عمر خويش به طور كامل كسب كنند؛ زيرا روز قيامت ديگر روزي نيست كه انسان بتواند نور و روشنايي كسب كند و در تاريكي و ظلمت دوزخ گرفتار خواهد شد؛ ظلمت و تاريكي كه جان را مي سوزاند و دل را مي ميراند و عذاب مي دهد.
مهم ترين راه كسب نور، اسلام و ايمان است (زمر، آيه22؛ انعام، آيه22 و نيز تفسير كبير، ج5، جزء13، ص133؛ و هم چنين حديد، آيات12 و 13 و 19 و 28؛ و طلاق، آيه11؛ و تحريم آيه8)
برخي از اعمال چون تلاوت آيات قرآن از زبان رسول الله (طلاق، آيه11) به عنوان زمينه ساز نورانيت دل آدمي گفته شده است. اين بدان معناست كه انسان مي تواند همچنان از زبان ولايت، قرآن را بشنود و متأثر گردد به شرط آن كه اين را باور داشته باشد.
اعمال صالح از قول و عمل نيز از ديگر راه هاي كسب نور دل و باطن در قرآن دانسته شده است. از جمله اين اعمال صالح تسبيح خداوند (نور، آيات35 و 36)، ياد خدا در بامدادان، و شامگاهان (همان)، عبادت و غافل نشدن از ياد و عبادت خدا و عدم سرگرمي به تجارت و بيع و كارهاي روزمره زندگي (همان و آيه37)، عمل صالح همراه با ايمان (طلاق، آيه11) قرض الحسنه (حديد، آيات11 و 12 و 18 و 19)، انفاق در راه خدا (همان)، نيكي و نيكوكاري (مطففين، آيات 22 و 24 و نيز مجمع البيان، ج9 و 10، ص581)، رعايت تقواي الهي (حديد، آيه28)، جلب رضايت خداوند (مائده، آيات 15و 16) و شهادت در راه خدا (حديد، آيه19 و تفسير التحرير و التنوير، ج 13، جزء 27، ص397) كه به عنوان اعمال نيك مؤثر در تحقق و افزايش نور الهي و كسب آن مطرح شده است.
چند گروه از انسانها از جمله كساني كه آرزوهاي بي جا و دور و درازي دارند (حديد، آيات13 و 14)، كساني كه در انتظار مرگ انسان كامل و ولي الله نشسته اند (همان)، همان كساني كه پيرو شيطانند(همان)، در دين شك و ترديد داشته و سست ايمان مي باشند(همان)، قسي القلب و سنگدل هستند (زمر، آيه22) و به كفر و نفاق گرايش دارند و اهل آن مي باشند (نور، آيه39 و 40، بقره، آيه17؛ حديد، آيات13 و 19) روز قيامت از نور باطني بي بهره هستند و اين محرومان از نور در آخرت و قيامت، خود در دنيا با اين كارهايشان زمينه محروميت خود را در قيامت سبب شده اند.
نور هدايت و ايمان
بي گمان نور حقيقي همان نور هدايت و ايمان است كه تنها مؤمنان از آن در دنيا و آخرت بهره مندند. كساني كه اهل ايمان باشند خداوند نور هدايت را در دل هايشان چون چراغي فروزان روشن مي سازد. (بقره، آيه257) اين ايمان به خدا تنها زماني تمام و كامل است كه تحت ولايت خداوندي باشد و شخص را از ولايت طاغوت به ولايت خداوند كه جلوه آن ولايت رسول الله(ص) و اولوالامر(ع) است برساند. (همان و نيز رعد، آيه16 و آيات ديگر)
البته منشأ اين روشنايي و هدايت نوري و خاستگاه آن، رحمت خاص الهي (احزاب، آيه43) و رضايت مندي خانواده (مائده، آيات 15 و 16) است.
عوامل و اموري در تحقق اين نوع ولايت و هدايت نوري تأثيرگذار است كه از آن جمله مي توان به بي اعتنايي به متاع دنيوي (نور، آيات 35 و 37)، دعا و تحيت فرشتگان (احزاب، آيه43)، انس با قرآن (حديد، آيه9) و تنزيه و تسبيح دايمي خداوند (نور، آيات 35 و 36) اشاره كرد.
اين نوري كه انسان براي خود از حقيقت ايمان و اسلام ايجاد و يا تقويت مي كند، نوري است كه آخرت ايشان را روشن مي سازد؛ زيرا در آخرت انسان از هر آنچه ساخته، استفاده مي كند. به سخن ديگر، انسان در مدت كوتاه عمر با حسن فاعلي و حسن فعلي و نيت و ايمان درست و كار نيك و خوب، هم خودش و هم محيط زيست آينده خود در آخرت را مي سازد. پس هرآنچه در آخرت دارد، همين چيزي است كه دراينجا درست كرده و كشت نموده است. اگر نورانيت يابد، خود و جهان آينده اش نوراني خواهدشد. اما اگر تيره شود، در تاريكي خواهدماند. از آن رو منافقان هنگامي كه در آخرت درتاريكي قرارمي گيرند، از مؤمنان مي خواهند تا نوري از وجود خويش به آنها بدهند، ولي اين التماس بي فايده است، زيرا اين امكان در آخرت براي كسي نيست كه نوري كسب كند؛ چرا كه محل كسب نور تنها دنيا و مدت كوتاه عمر است. (حديد، آيه13)
در همين آيات سوره حديد، اين معنا بارها مورد تأكيد قرارمي گيرد كه حركت درعرصه تاريك قيامت، نيازمند داشتن نور و روشنايي ذاتي است كه هركسي با اعمال خودش در دنيا به دست آورده است؛ چرا كه عرصه قيامت و نور آن، بازتاب ايمان حقيقي و اعمال نيك و صالحي است كه انسان در دنيا انجام داده است. پس آخرت نه جاي كسب نورانيت است و نه جايي براي تكدي گري نور از ديگران (همان).
حقيقت نوري چهارده معصوم(ع)
نوري كه بهشتيان در بهشت از آن برخوردارند، همان حقيقت نور ايمان و عمل صالح است (تحريم، آيه8 ) از اين رو هر كه در مرتبه بالاتري از ايمان و عمل صالح باشد و همچون صديقان (حديد، آيه19) و سابقون باشد، از نور شديدتر و كامل تري بهره مند مي شود، به گونه اي كه نور خيره كننده او چشم ها را مي زند و اجازه نمي دهد تا انسان سر راست كند و چهره اش را بنگرد. مي گويند وقتي فاطمه(س) از ميان بهشتيان مي رود، بهشتيان از نور خيره كننده اش، سرهايشان را فرو مي افكنند، زيرا نمي توانند نظاره گر شدت نوري باشند كه از فاطمه مي تابد؛ زيرا نور فاطمه همان نور خداوند است.
اصولا انسان كامل يعني چهارده معصوم، مظهر اتم و اكمل خداوندي هستند و چون متأله مي باشند، همان نور الهي را دارا هستند كه آسمان و زمين را روشن مي كند. از اين رو حضور اهل بيت(ع) در بهشت، همه بهشت را روشن مي سازد. در روايات است كه وقتي بهشتيان در بهشت هستند، ناگاه نوري مي بينند كه باغهاي بهشت را نوراني مي كند. اهل بهشت اظهار مي دارند: خدايا! تو در كتابي كه بر پيامبرت فرستادي، فرمودي (لايرون فيها شمسا؛ بهشتيان در بهشت خورشيدي نخواهند ديد.) ندا مي رسد: اين، نور آفتاب و ماه نيست، بلكه نور علي و فاطمه است كه از چيزي تعجب كرده و خنديدند و از نور آن دو، بهشت روشن گرديد.
آلوسي، مفسر اهل سنت در روح المعالي، روايت زير را از ابن عباس نقل كرده است: هنگامي كه بهشتيان، نوري همچون نور آفتاب را مشاهده مي كنند كه صحنه بهشت را روشن مي كند، به فرشته مأمور بهشت (رضوان) مي گويند: اين نور چيست؟ با اين كه پروردگار فرمود: در بهشت، نه آفتاب را مي بينيد و نه سرما را «لاشمسا ولازمهريرا»؟ (انسان، آيه13)
فرشته مي گويد: اين نور،نور خورشيد و ماه نيست، علي و فاطمه عليهماالسلام خندان شده اند و بهشت از نور دندانهايشان روشن گشته است (تفسير نمونه، ج25، ص363)
وقتي نور دندان هاي ايشان، مي تواند بهشت را اين چنين نوراني كند كه گويي خورشيد و ماه تابيده است، حقيقت نوري ايشان تا چه اندازه روشن و نوراني است؟ بي گمان ايشان مظاهر حقيقت نوري خداوند هستند و لذا هرچه درباره حقيقت نوري ايشان گفته شود، كم گفته شده و آن چه در برخي از روايات از اهل سنت و شيعه درباره نورانيت وجودي آنان آمده تنها گوشه اي از آن حقيقت نوري است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا