معارف قرآنیمقالات

راهكار حكومت بر دل ها

بررسي سنت و سيره اخلاقي امام جواد(ع) به مناسبت 30 ذيقعده سالروز شهادت آن حضرت

بي گمان كرامت انسان در منش و خوي او متجلي مي شود. از اين رو از نظر خردمندان، اخلاق از جايگاه ويژه اي در زندگي بشر برخوردار است و اصولا انسانيت چيزي جز رفتار اخلاقي نيست چنانكه پيامبر گرامي(ص) بعثت خويش را براي تكميل و اكمال مكارم اخلاقي بيان مي كند و لذا بازخواني اصول اخلاقي از ديدگاه امام جواد(ع) مي تواند ما را در رسيدن به اين مهم ياري رساند. نويسنده در اين مطلب با مراجعه به سخنان گهربار و آموزنده امام محمدبن علي التقي(ع) بر آن شده تا ديدگاه آن امام همام درباره رفتار اخلاقي را تبيين نمايد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

انسان اخلاقي، خليفه الهي

براي شناخت هر كسي بهترين راه، نگاه به رفتارهاي فردي و اجتماعي اوست. بسيار ديده شده سخنوراني كه به زيبايي و شيوايي و رسايي سخن مي گويند، ولي در مقام عمل از همه زشت تر و زننده تر رفتار مي كنند. آن چه موجب مي شود تا حقيقت كسي دانسته و شناخته شود، عمل او به ويژه در عرصه اجتماعي است. از اين رو در روايات آمده، اگر بخواهيد كسي را بشناسيد با او هم سفر و هم سفره شويد؛ زيرا در سفر و ناملايمات آن است كه شخص، سيره و سيرت واقعي خود را به نمايش مي گذارد و در هنگام گرسنگي و فشار آن است كه از وضعيت آداب زندگي او آگاه مي شويد؛ چرا كه انسان در سفره نشان مي دهد تا چه اندازه در بند و گرفتار دنيا و شكم است.

از آن جايي كه شهوات ديگر شخص به ويژه شهوات جنسي را نمي توان به سادگي در رفتار اجتماعي ردگيري كرد، ولي مي توان از طريق گرايش شخص به شهوات غذايي، نمايي از سيرت و سيره وي به دست آورد.

از نظر آموزه هاي وحياني اسلام، انساني كه خليفه الهي است، انسان متاله و خدايي شده است و از آن جايي كه بروز و ظهور صفات الهي در منش و خوي اخلاقي وي به نمايش در مي آيد، به سادگي مي توان گفت كه خليفه الهي همان انسان اخلاقي است و كسي كه داراي نشانه هايي از اخلاق كمالي و كمال اخلاق نيست، شايسته و سزاوار خلافت الهي نيست.

در تعاليم قرآني، در بسياري از موارد سخن از موضوعات خوب و نيك به شكل گزاره هاي خبري به ميان آمده، درحالي كه مقصود و هدف از اين گزاره هاي خبري همان گزاره هاي انشايي است. به اين معنا كه هرگاه خداوند از دوري بهشتيان از لغو و لهو خبر مي دهد، به اين معناست كه مخاطب و شنونده اين خبر و پيام مي بايست از آن، معناي انشايي بفهمد و آن را به عنوان يك فرمان و حكم و تكليف تلقي نمايد. بنابراين، شنونده خبر بايد بفهمد كه هدف از خبر، ترك امور لغوي و لهوي در زندگي دنياست؛ زيرا اگر براي بهشتيان اين امور زشت و ناپسند است و ايشان اين كارها را در آخرت انجام نمي دهند، انساني كه خليفه الهي است و مي خواهد خود را براي بهشتي شدن آماده كند، بايد در همين دنيا از اين گونه اعمال پرهيز نمايد.به طور مثال اگر در اخبار قرآني و روايات نبوي و ولوي آمده كه بهشتيان به يكديگر سلام مي كنند و با بشاشت و خوشرويي به استقبال يكديگر مي روند، بهشت خواهان در دنيا هم بايد اين گونه خود را بسازند؛ زيرا دنيا كارخانه انسان سازي است كه هر كسي بايستي خود را در اين دنيا چنان بسازد كه بهشتي باشد.

انسان در فرصت كوتاه عمر، خود را براي ابديت مي سازد. پس تمام تلاش خود را بايد به اين معنا مبذول دارد كه خود را بهشتي بسازد؛ چرا كه ديگر فرصتي براي بهشتي شدن نيست؛ و از آن جايي كه بهشتي شدن چيزي جز اخلاقي شدن نيست لازم است خود را انسان اخلاقي بسازد كه قرآن و آموزه هاي وحياني اسلام آن را تبيين و تعيين كرده است.

از آموزه هاي قرآني برمي آيد كه هر كسي كه خود را ساخته باشد، به طور طبيعي با رفتار و كردار خويش، ديگران را مي سازد و همان امر به معروف و نهي از منكر عملي را به نمايش مي گذارد؛ زيرا چنين شخصي به حكم «كونوا دعاه الناس بغير السنتكم؛ به غير زبان و با عمل خويش ديگران را به اسلام دعوت كنيد»، عمل كرده است: چرا كه مردم پيش از اين كه زبان خوش شما را ببينند روي خوش شما را مي بينند. همين روي خوش است كه موجب تأليف قلوب و جذب و جلب دل ها به سوي شما مي شود و آنان شما را به عنوان سرمشق رفتاري و كرداري خويش برمي گزينند.

سر بر آستان صبر

انسان همواره در زندگي با مشكلات و سختي هاي بسياري مواجه مي شود، اين جاست كه صبر و شكيبايي و پايداري، آدمي را از فروپاشي حفظ مي كند. بسياري از مردم در هنگام مشكلات خود را مي بازند و از درون فرو مي پاشند. بنابراين، كارهايي را به دور از خرد و وحي انجام مي دهند و عقل و منطق و شريعت را به كناري مي نهند و راه افراط را در پيش مي گيرند و واكنش هاي تند و تيزي از خود بروز مي دهند كه پشيماني پس از پايان سودي ندارد؛ و يا اين كه راه تفريط مي پيمايند و زانوي غم و اندوه در بغل گرفته و به گوشه اي مي خزند و از هرگونه عملي پرهيز مي كنند و با نوميدي و يأس تمام، به انواع بيماري هاي روحي و رواني دچار مي شوند. اين جاست كه امام جواد(ع) مي فرمايد: توسد الصبر؛ صبر را بالش خود كن و سر بر آستان شكيبايي بگذار و اجازه نده تا واكنش هاي تند و تيزي داشته باشي و يا منفعل شده و در خلوت خودخوري فرو روي.

كسي كه به صبر، تكيه و اعتماد كند، پس از هر مصيبت و ناملايمي، موقعيت خود را مي يابد و به باز تعريف از خود و موقعيت مي پردازد و راهكارهايي را براي برون رفت از مشكلات به دست مي آورد و از مصيبت به سوي عقل و خرد و ايمان عبور مي كند. و لذا بر از دست داده، اندوهگين نمي شود و از وضعيت پيش آمده هراسان و خوفناك نمي گردد و با تسلط بر هيجانات روحي و رواني، واكنش هاي مناسبي را با توكل بر خدا و اعتماد به مشيت و اراده او انجام مي دهد. اين جاست كه توفيق الهي، رفيق راهش مي شود؛ و وجدان بيدارش به او نهيب مي زند كه ربوبيت الهي و پروردگاري خداوند مقتضي اين مصيبت و آزمون سخت بوده است؛ و نصيحت خردمندان را مي پذيرد (مسند الامام الجواد، ص 237) كه «در هميشه به يك پاشنه نمي گردد» و اوضاع و احوال هميشه ثابت نمي ماند؛ چرا كه براي هر «عسري» و سختي دو «يسر» و آساني است. (انشراح، آيات 4 و 5)

بسياري از مشكلات آدمي برخاسته از حرص به دنيا و عشق به شهوات است. از اين رو هر امر كوچك و مصيبتي خرد، براي شخص، بزرگ و جانكاه مي شود؛ اما اگر انسان بتواند خود را از قيد و بند دنيا برهاند و در عين دارندگي و ثروت، جامه فقر و زهد بپوشد و بي علاقه بودن خود را به دنيا و لذت هايش نشان دهد، به سادگي مي تواند سر بر بالش صبر بگذارد و در اوج مصيبت آرام گيرد و به دور از هر فشار روحي و رواني، سرور دروني خويش را در خانواده و جامعه به نمايش گذارد. از اين رو امام جواد(ع) به كسي كه از وي نصيحتي مي خواست تا زندگي آرام و خوبي داشته باشد، مي فرمايد: توسد الصبر و اعتنق الفقر و ارفض الشهوات و خالف الهوي، و اعلم أنك لن تخلو من عين الله فانظر كيف تكون؛ صبر را بالش كن! و فقر را در آغوش گير! و شهوات را به دور انداز! و با هواي نفس مخالفت كن! و بدان كه در برابر ديده خدايي، پس بنگر كه چگونه اي؟ (تحف العقول، ص 478 و بحارالانوار، ج 87، ص 358، حديث 1)

مخالفت با هواهاي نفساني از طريق ترك شهوات و علاقه به دنيا و پوشيدن جامه فقر و زهد و پارسايي، آدمي را به جايگاه صابرين مي رساند و اجازه مي دهد تا بر بالش صبر سر بگذارد و بر آن اعتماد كرده و تكيه نمايد و با مديريت بحران به سادگي از آن عبور كند و بر مشكلات دنيايي خويش فايق آيد.

هرگاه شخص بر اين باور باشد كه هيچ چيزي بيرون از نگاه خداوندي نيست و خداوند به همه چيز او آگاه و بيناست، مي فهمد كه آن چه گرفتار آن شده، هرگز به دور از مشيت و اراده و خواسته او نبوده است و اين مصيبت به هدف و انگيزه اي از سوي خداوند بر او نازل گشته است. پس چنان زندگي مي كند و عمل مي نمايد كه خوشايند خدا باشد و هرگز گامي از دايره تقوا، عقل و شريعت بيرون نمي نهد. اين است كه كرامت و بزرگواري را در تقوايي از اين دست مي جويد و هرگز با مصيبت و گرفتاري خرد و كلان، خود را خوار شهوت و مصيبت نمي كند و برخلاف عقل و شريعت حركت نمي كند.

آن حضرت(ع) بر صبر و شكيبايي بارها همانند ديگر امامان معصوم(ع) تأكيد مي كند، زيرا صبر و پايداري به عنوان يك اصل در عمل اجتماعي و فردي نقش بسيار مهم و اساسي ايفا مي كند و بسياري از مشكلات انساني برخاسته از عدم وجود اين خصلت و خوي با اهميت در انسان است. انسان هرگاه با مصيبتي مواجه شد اگر اهل صبر باشد، رويه اي را اتخاذ مي كند كه وي را به موفقيت مي رساند و از چنگال افراط و تفريط مي رهاند به گونه اي كه هرگز پشيمان نخواهد شد: ثلاث من كن فيه لم يندم: ترك العجله ، و المشوره ، و التوكل علي الله عندالعزم؛ سه چيز است كه هر كس آن را مراعات كند، پشيمان نگردد: 1-اجتناب از عجله؛ 2-مشورت كردن؛ 3-توكل بر خدا در هنگام تصميم گيري. (مسند الامام الجواد، ص 742)

ابن مهران مي گويد: حضرت جواد(ع) در نامه اي به يك مرد مصيبت زده چنين نگاشت: حادثه ناگوار مرگ فرزندت را يادآور شدي و اضافه نمودي كه فرزند از دست رفته ات محبوب ترين فرزندت بود. روش خداوند متعال اين گونه است كه از والدين، دوست داشتني ترين فرزند را مي گيرد تا پاداش مصيبت ديده را عالي تر و بهتر عنايت كند. خداوند، پاداش تو را زياد كند و جزاي نيك در عزايت عنايت فرمايد و به تو صبر عطا نموده و دلت را محكم گرداند. او، خداي قادر و تواناست و به زودي جانشين شايسته اي در عوض فرزند از دست رفته ات به تو ارزاني دارد. اميدوارم كه خداوند دعايم را در حق تو بپذيرد. ان شاءالله تعالي (الكافي، ج3، ص 502)

از نظر امام جواد(ع) زهد و پوشيدن جامه فقر به معناي رهايي از هرگونه تعلق به دنيا و رهايي از بند آن است كه راحتي و آسايش دنيا و آخرت را به دنبال خواهد داشت. انساني كه از همه چيز به ويژه از دنيا و شهوات آن منقطع شود، به عزت الهي عزيز و گرامي مي شود به گونه اي كه هيچ چيز بر او چيره و مسلط نمي شود و همواره چون زمين مرتفع و سخت و بلند، بر همگان چيره خواهد بود. (مسندالامام الجواد، ص 932 و نيز تحف العقول، ص 554 و بحارالانوار، ج 96، ص 832، حديث 7)

بر اين اساس آن حضرت(ع) درباره خانه و زندگي و جايگاه آن در فرهنگ قرآني مي فرمايد: ان أنفسنا و أموالنا من مواهب الله الهنيئه ، و عواريه المستودعه ، يمتع بما متع منها في سرور و غبطه ، و يأخذ ما أخذ منها في أجر و حسنه، فمن غلب جزعه علي صبره حبط أجره و نعوذ بالله من ذلك؛ جان و دارايي ما، از بخشش هاي گواراي خداست و عاريه و سپرده اوست، تا آنجا كه از آن بهره مند شويم مايه خوشي و شادي است، و آنچه از آن برگرفته شود اجر و ثواب است، پس هر كه جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضايع شده و پناه به خدا از آن. (تحف العقول، ص 974)

رفتارهاي رضايت آفرين

هر مؤمني در اين انديشه است كه خشنودي الهي را به دست آورد. از اين رو بخش اعظمي از افكار و عبادات و اعمال ما در راستاي كسب رضايت الهي است. از نظر امام جواد(ع) انسان به سادگي مي تواند رضوان و رضاي الهي را با اعمال خويش به دست آورد. بخشي بزرگ از اين رضايتمندي به اعمال اخلاقي و رفتار اجتماعي ما بستگي دارد.

آن حضرت در روايتي مي فرمايد: ثلاث يبلغن بالعبد رضوان الله تعالي: كثره الاستغفار، و لين الجانب، و كثره الصدقه ؛ سه چيز است كه بنده را به رضوان خدا مي رساند: 1-زيادي استغفار؛ 2-نرمخويي؛ 3-صدقه بسيار دادن. (مسندالامام الجواد، ص 742)

در اين سه موردي كه آن حضرت(ع) به عنوان كليدهاي رضوان الهي برمي شمارد، دو مورد آن به عمل اجتماعي هر فرد بستگي دارد. تندخويي با ديگران بنياد هر عمل اشتباه و گناهي است و هم چنين موجب مي شود كه جامعه، شخص را طرد كند و او را از مسير كمالي باز دارد. از اين رو خوشرويي به عنوان يك خوي پسنديده بارها و بارها مورد تأكيد وحي و سنت و سيره وحياني بوده است.

اگر انسان بتواند از طريق كمك هاي مالي و صدقه، دل هاي ديگران را به سوي خود و اسلام جلب و جذب كند، عمل بسيار مفيد و خوبي انجام داده است. با نگاهي به كاركردهاي مسيحيت در جهان به ويژه آفريقا به خوبي مي توان دريافت كه چگونه كمك هاي مالي آنان موجب شده تا مسيحيت گسترش يابد.

مردي از اهالي سيستان كه در يك سفري با امام محمدتقي(ع) همراه شده، خاطره اي شنيدني از آن سفر را گزارش كرده است، او مي گويد:

در سال اول خلافت معتصم من با امام نهم همسفر شدم. در همه موارد با هم بوديم. روزي در سر سفره غذا نشسته بوديم كه عرض كردم: فدايت شوم! فرماندار شهر ما، يكي از دوستان و شيفتگان شما اهل بيت عليهم السلام است. مأمورين او براي من ماليات نوشته و پرداختن آن برايم سنگين است. شما لطف كنيد و نامه اي براي او بنويسيد كه با من مدارا كند. امام فرمود: من او را نمي شناسم. گفتم: فدايت شوم! همان طوري كه عرض كردم، او از محبين شما اهل بيت است. نامه شما براي من در نزد او خيلي كارساز و مشكل گشا خواهد بود. امام كاغذي را برداشته و چنين نوشت:

بسم الله الرحمن الرحيم؛ اما بعد، حامل اين نامه به تو، نكته زيبائي را يادآور شد كه تو به آئين پسنديده اي گرايش داري! مطمئنا تو در مقابل عمل نيك، پاداش نيكي خواهي داشت. به برادرانت احسان كن و بدان خداوند عزيز و جلال از ريزترين اعمال و رفتارت سؤال خواهد كرد.

مرد مي گويد: قبل از رسيدن من به سيستان، حسين بن عبدالله نيشابوري (فرماندار سيستان) از نامه امام باخبر شده بود و هنگامي كه من به شهرم نزديك مي شدم، هنوز دو فرسخ مانده بود كه به استقبالم آمد. نامه را به او دادم او آن را بوسيده و روي چشمانش گذاشت و به من گفت: چه مي خواهي؟ گفتم: در دفتر محاسبات شما براي من مالياتي نوشته اند كه توان پرداخت آن را ندارم. دستور داد آن را براي من ببخشند و اضافه كرد: تا زماني كه من فرماندار شهر شما هستم، تو را از خراج و ماليات معاف كردم. سپس از خانواده ام پرسيد و من وضعيت اقتصادي خود و خانواده ام را برايش شرح دادم. او دستور داد كه در مورد مشكل معيشتي من اقداماتي انجام شود و مقداري هم اضافه به من كمك كرد. تا او زنده و در منصب فرمانداري سيستان بود، از من ماليات و خراج نگرفتند و احسان و عطايايش را تا آخر از من قطع نكرد. (تهذيب الاحكام، ج 6، ص 433)

اما پيش از انفاق و كمك هاي مالي آن چه مهم و اساسي است خوشرويي است. اصولا انسان اگر بخواهد خدايي شود و به سوي خداوند برود، خوشرويي، آسان ترين عمل است كه با هزينه كم، سود بسياري براي صاحب آن به ارمغان مي آورد.

بسياري از مومنان مي كوشند تا با كارهاي سخت و توانفرسا و عبادات بسيار و زياد به خداوند نزديك شوند، ولي به نظر مي رسد كه انسان مي تواند با كارهاي آسان تر، حتي زودتر به مقاصد بالاتر برسد. امام جواد(ع) مي فرمايد: القصد الي الله تعالي بالقلوب أبلغ من اتعاب الجوارح بالأعمال؛ با دل ها به سوي خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضا با اعمال است. (مسندالامام الجواد، ص 442)

راه حكومت بر دل ها

اگر براي رسيدن به خداوند با توجه و قصد دل و قلب مي توان به سادگي به آن رسيد، در عمل اجتماعي نيز اين گونه است كه با اخلاق خوش بهتر مي توان بر دل ها حكومت كرد. انفاق و كمك مالي مي تواند دلي را به سوي كسي جلب كند ولي اين عمل با همه ارزش و اعتبارش در برابر خوشرويي، بي ارزش يا كم ارزش است. از اين رو خداوند در آيه 36 سوره انفال به كم تأثيري و يا بي تأثيري انفاق همه ثروت هاي زمين براي جلب دل ها و جذب آن ها اشاره مي كند و به اين اصل مهم توجه مي دهد كه خداوند است كه دل ها را به سوي كسي جلب و جذب مي كند و در آيه 951 سوره آل عمران، اين رحمت الهي را چنين تفسير مي كند: «پس به بركت رحمت الهي، با آنان نرمخو و پرمهر شدي، و اگر تندخو و سختدل بودي قطعا از پيرامون تو پراكنده مي شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كارها با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتي بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست مي دارد.»

بنابراين، نبايد كاري كرد كه شخص، عطاي بخشش و انفاقش را به لقاء و ديدارش ببخشد و به سبب ترشرويي از وي بگريزد. اين كه خداوند در ادامه خوشرويي و نرم خويي مي فرمايد كه براي آنان استغفار كن و در امور مهم اجتماعي آنان را طرف مشورت قرار ده، نمونه ها و مصاديقي از همان خوشرويي و نرمخويي است. پس هر كسي كه مي خواهد بر دل ها حكومت كند، مي بايست با عمل خويش مردم را به دين دعوت كند كه نخستين و اصلي ترين عامل دعوت نيز نرمخويي و خوشرويي است تا شنونده پيام او را سرمشق عمل و زندگي خويش قرار دهد و سبك زندگي را به عنوان سبك كامل، زيبا، درست، عقلاني و عاشقانه برشمارد و به آن گرايش يابد و بدان عمل نمايد. همچنين بايد ملاقات با برادران ديني را در راستاي نشر كمالات اخلاقي و ديني افزايش دهد و آن را به عنوان يك برنامه در زندگي اش خويش بگنجاند، زيرا «ملاقاه الاخوان نشره و تلقيح للعقل، و ان كان نزرا قليلا؛ ملاقات و زيارت برادران سبب گسترش و باروري عقل است، اگر چه كم و اندك باشد. (مسند الامام الجواد، ص 242) اين گونه است كه دين اسلام خانه به خانه، محله به محله، شهر به شهر و كشور به كشور مي رود تا جهاني شود و شرايط براي ظهور مهدي (عج) و عدالت فراگير جهاني فراهم آيد. باشد كه اين گونه عمل كنيم و سنت و سيره امامان(ع) از جمله امام جواد(ع) را سرمشق زندگي خود قرار دهيم و با انسان اخلاقي شدن، خليفه الهي گرديم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا