اجتماعیفرهنگیمعارف قرآنیمناسبت ها

ديدگاه اسلام درباره آئين هاي نوروزي

طبيعت مادر انسان است و زندگي انسان به طبيعت و محيط زيست آن ،چنان گره خورده كه بي طبيعت نه تنها بقاي انسان بلكه وجود وي نيز شدني و ممكن نيست. تأكيد ايرانيان بر ارج و ارزش نهادن به طبيعت در اشكال مختلف چون هفت سين سفره، تأكيد بر درختكاري و حفاظت و آبياري آن، ايجاد بوستان ها و گلستان هاي كوچك و بزرگ، بهادادن و ارزش نهادن به آب و خاك و گياه، نمونه هايي كوچك از اهميت و ارزشگذاري ايرانيان به طبيعت است.

نويسنده در مقاله حاضر با اشاره به اهميت طبيعت و طبيعت گردي به منظور تدبر در آيات آفاقي خداوند، ديدگاه اسلام را درمورد آئين هاي سنتي نوروزي بيان كرده است كه با هم آن را ازنظر مي گذرانيم.

دين اسلام همان گونه كه آيين ها و فرهنگ هاي موجود در سرزمين عربستان را با تغييرات جزيي و پالايش، پذيرفته و يا حتي گاه همه آنها را به سبب درستي و سازگاري با حق و حقانيت تأييد و امضا كرده، بسياري از آيين هاي ايراني را پذيرفته و يا با پالايش و تغييراتي اندك آن را تأييد و امضا نموده است. ازجمله اين آيين ها و رسومات مي توان به آيين نوروزي و سيزده بدر اشاره كرد.

حضور در طبيعت و احترام و تقديس آن نه تنها موردتأييد است بلكه آموزه هاي اسلامي و قرآني، حضور در طبيعت و آشتي با آن و بلكه نگرش عبادي داشتن به آن را پذيرفته و تأييد كرده است.

اصولاً از نظر اسلام يكي از دو راه شناخت خداوند، به طبيعت ختم مي شود كه از آن به آيات آفاقي در برابر آيات انفسي ياد مي شود.

در نگاه قرآن، همه هستي و ماسوي الله، آيات و نشانه هاي خداوند يكتا و يگانه اي است كه آفريدگار، پروردگار و معبود همگان است. بنابراين هرچيزي در درون آدمي از بينايي و شنوايي گرفته تا جريان گردش خون و نظام پيچيده عصبي و توليدمثل تا روح و روان آدمي، علامت و نشانه هاي ظاهر و روشني است كه انسان از راه آن مي تواند به شناخت خداوند و خود دست يابد.

در بيرون از نظام انفسي و دروني انسان، نظام بيروني است كه از آن به «جهان» ياد مي شود. هريك از پديده هاي موجود در جهان، خود نشانه هاي روشن ديگري از حقانيت خدا و بيانگر توحيد و يكتايي و يگانگي خداوند است. از اين دست از نشانه ها در قرآن به عنوان آيات آفاقي ياد مي شود. بر اين اساس مي توان گفت كه افزون بر آيات كتبي و لفظي قرآن كه خود نشانه هاي اعجازي از يكتايي و يگانگي خداوند است، در طبيعت و علم تكوين نيز دو دسته از آيات و نشانه هاي الهي وجوددارد كه از آن به آيات انفسي و آيات آفاقي تعبير مي شود.

خداوند در آيات چندي از مردم مي خواهد تا با تفكر و تدبر در آيات انفسي و آفاقي، شناخت درستي از خود و خدا يافته و از اين راه به توحيد محض دست يابند و در راه راست تكامل و تقرب الي الله قرار گيرند. ازجمله اين آيات مي توان به آيه 53 سوره فصلت اشاره كرد كه مي فرمايد: سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق؛ ما به زودي آيات و نشانه هاي خود را در آفاق و جانهايشان نشان مي دهيم تا براي ايشان روشن شود كه خداوند، حق است.

تأكيد خداوند بر تعقل، تبصر، تدبر، تأمل و مانند آن درباره آيات آفاقي وانفسي براين نكته اشاره دارد كه حضور در طبيعت و كوه و دشت و دمن بايد داراي جهت بوده و در راستاي شناخت و كمال يابي انجام پذيرد. درحقيقت، طبيعت براي انسان به منزله كتاب دانشي است كه وي را به بسياري از حقايق پيدا و نهان آگاه مي سازد.

ازنظر قرآن، طبيعت و آيات آفاقي آن، يكي از بهترين و كامل ترين راه هاي شناخت انسان از خود و خدا و درنتيجه نوعي عبادت و بندگي الهي است كه مي بايست به عنوان بخشي از آموزه هاي تربيتي و پرورشي بشر موردتوجه و تأكيد قرار گيرد.

براين اساس، مي توان گفت كه روز طبيعت و ديگر آيين هاي نوروزي ازنظر اسلام و قرآن، يكي از راه هاي آشتي انسان با طبيعت و شناخت خود و خداوند يگانه هستي است.

مردم با حضور در طبيعت و تدبر در هريك از آيات و نشانه هاي آفريدگار مي توانند به شناختي دست يابند كه قرار گرفتن درست و راست در مسير كمال را براي ايشان شدني و ممكن مي سازد. هريك از مؤلفه هايي كه دشت و كوه و جنگل و رود و دريا را تشكيل مي دهند، دربردارنده ميليون ها آيه و نشانه از عظمت و حكمت و قدرت الهي است كه آدمي را به شگفتي وامي دارد.

از آن جايي كه آيين هاي نوروزي داراي عناصر مهم و اساسي براي شناخت آيات آفاقي است، از سوي اسلام به عنوان آيين هاي پاك و راستين امضا شده و تأييد گرديده است. به ويژه آن كه ايرانيان، نوروز را به عنوان روز رستاخيز زمين جشن مي گيرندكه خود بيانگر رستاخيز نهايي و كلي طبيعت و بازگشت دوباره انسان به زمين در دوراني ديگر است.

جالب آن كه ازنظر اسلام و قرآن، آيات آفاقي منحصر به عناصر طبيعي چون آب، آتش، آسمان، گياه، جانوران و مانند آن نيست بلكه شامل آثار فرهنگي و تمدني بشر از جمله بقاياي كشتي نوح (عنكبوت آيه 15 و فجر آيه 13 و 15) مقام ابراهيم در كنار كعبه به عنوان يك اثر باستاني (آل عمران آيات 96 تا 98)، ويرانه هاي به جا مانده از گذشتگان (حجر آيات 74 تا 79 و فرقان آيه 40 و نمل آيه 52 و سجده آيه 26 و ذاريات آيات 32 تا 37) و مانند آن نيز مي شود.

اين بدان معناست كه حضور انسان در طبيعت مي تواند با گردشگري در آثار گذشتگان و ميراث فرهنگي و تمدني نيز همراه گردد و انسان با تدبر و تعقل در اين آثار نسبت خود با خدا و طبيعت را به شكل كامل تري ادراك نمايد. به اين معنا كه مي توان به هر يك از اين آثار از زاويه هاي ديد گوناگون نگريست. گاه آن را نشانه اي از توانمندي بشر يافت و گاه ديگر، نشانه قدرت طبيعت و هماهنگي و سازگاري انسان و طبيعت دانست و گاه ديگر آن را نشانه اي از قدرت بي پايان و ابدي و سرمدي خداوند يكتا و يگانه اي دانست كه همه چيز را در تحت تدبر و تدبير خويش دارد.

مسئله نحوست و مسايل خرافي

با توجه به اينكه در هر آيين كهني، افكار باطل و خرافي رسوب مي كند و آن را از حالت واقعي و حقيقي آن بيرون مي برد، لذا نمي توان اميد داشت كه همه بخش ها و ابعاد آييني نوروزي از چهارشنبه سوري گرفته تا سيزده بدر در همان قالب، مورد پذيرش قرار گيرد.

فرهنگ جاهلي با آن كه در بخش عمده اي از آن آيين توحيدي ابراهيم(ع) بوده است ولي در طول هزاره ها دچار دگرگوني شده بود به گونه اي كه در دوران فترتي كه عرب از اسماعيل(ع) تا محمد(ص) به آن دچار شده بود، امور خرافي بسيار در آن راه يافته و نيازمند بازسازي و ترميم و اصلاح بود.

آيين هاي نوروزي نيز اين گونه در طول تاريخ دستخوش تغييرات شگرف و رسوبات خرافي شده است. ارزش و احترام به آتش و آب و خاك و باد در آيين هاي توحيدي همواره مورد تاكيد بود است ولي همين عناصر چهارگانه و اشكال ديگر آن، به سبب تاثيرات منفي و تغييرات عمده، از حالت اصلي و فلسفه وجودي و ايجادي خود بيرون رفته و به بازي بچگانه اي تبديل شده اند كه از جايگاه فرهنگي و تمدني بيرون است.

هرچند كه هيچ يك از بزرگان عرفان و دانش هاي غريب و شگفت انگيز، منكر تاثير حركت ماه و ستارگان و خورشيد در سرنوشت كلي و جزيي بشر نمي شوند؛ زيرا به تعبير علامه طباطبايي كوچك ترين حركت هر پري در چاهي مي تواند تاثيرات شگرفي بر كليت طبيعت به جا گذارد كه مي تواند اين تاثير مثبت و منفي باشد، ولي برخي از بينش ها و نگرش ها، راه به بيراهه مي برد.

اگر ما به نحوست برخي ايام در كنار قداست و كرامت برخي ديگر از روزها باور داريم، (ابراهيم آيه 5) بدان معنا نيست كه رفتاري به دور از عقل و وحي انجام دهيم. اگر اميرمومنان(ع) از زير ديوار در حال نشستن و فروريختن برمي خيزد و از قضاي الهي به قدر او پناه مي برد، اين بدان معنا نيست كه تاثيرات جبري را ناديده بگيريم و تنها به دامن اختيار آويزييم چنان كه اهل تفويض اين گونه كردند و يا همانند جبري و قدري ها به امير(ع) معترض شويم كه چرا برخاسته است و خواسته از مشيت الهي بگريزد؛ زيرا نظام احسن خلقت مبتني بر تعادلي است كه از آن به «امر بين الامرين و منزله بين المنزلتين» ياد مي شود.

بي گمان در گردش ستارگان و سيارات تاثيرات شگرفي است كه برخي از آن ها همانند تاثير ماه و خورشيد بر جزر و مد و تاثيرات هر ده ساله انفجارات خورشيدي بر كاهش و افزايش جمعيت موجوداتي چون خرگوش ها و تغييرات آب و هوايي، براي انسان امروزي معلوم شده و بسياري از آن ها هنوز در هاله اي از ابهام است. با اين همه اين بدان معنا نيست كه همه چيز را بي دليل و بدون برهان عقلي و نقلي بپذيريم و يا به كلي رد كنيم و باطل بشماريم.

هيچ شكي در اين نيست كه هنگام فجر خورشيد در زمين تغييرات شگرفي رخ مي دهد كه خوابيدن انسان در آن زمان مي تواند براي وي زيانبار باشد و از بسياري از نعمت هاي الهي محروم گردد. همان گونه كه بهار موجب رستاخيز گياهان است، هر ساعت و هر روزي براي خود خاصيت و تاثيراتي دارد. بي گمان مي توان براي حضور انسان در روز سيزده در طبيعت و عدم باقي ماندن وي در خانه، علل مختلف مادي و غيرمادي جست وجو كرد. ولي از آن جايي كه براي ما تاكنون از نظر عقلي و نقلي، علت آن دانسته نشده است نمي توان نحوست آن را تاييد كرد؛ چه ممكن است كه روز سيزدهم سالي از سال زلزله اي عظيم رخ داده و يا جنگي بزرگ پديد آمده باشد كه مردم از خانه هاي خويش گريخته باشند و در سال هاي بعد آن روز را نحس شمرده و از خانه بيرون زده باشند. اين احتمالي است كه نمي توان براي آن پايه و اساسي تاريخي و اثبات شده يافت و لذا مسائلي از اين قبيل، نمي تواند دست به دست هم داده نحوست سيزده را درافكار جاسازي كرده باشد. هر چند كه هر روزي از روزها خود بيانگر قدرت و حكمت الهي است ولي برخي از روزها كه خداوند از آن به ايام الله ياد مي كند (ابراهيم آيه 5) روزهايي هستند كه در آن رخدادهاي مهمي واقع مي شود كه ظهور قدرت مطلق الهي را نشان مي دهد. (الميزان ذيل آيه) بنابر اين نمي توان هر روزي را همانند ديگر روزها شمرد؛ چنان كه هر ماهي همانند ديگر ماه ها نيست. اين كه برخي از ماه ها چون چهارماه رجب، ذي الحجه، محرم و صفربه عنوان ماه هاي حرام معرفي و از سوي شارع تاييد و امضا مي شود، داراي حكمت و فلسفه اي است كه برخي را مي شناسيم و از بسياري از علل و حكمت هاي آن آگاه نيستيم. اين بدان معنا نخواهد بود كه به سبب ناداني آن را امري خرافي شماريم و به كناري زنيم و از احترام و حرمت اين ها دست برداريم.

ايام تدبر در آيات آفاقي

از نظر قرآن انسان آزاد است تا از آيات و نشانه هاي خداوند در مسير تعالي و تكامل خويش بهره گيرد. (آل عمران آيه 103 و اعراف آيه 174) زيرا فلسفه ارايه نشانه ها دست يابي بشر به حجتي است كه يكتايي و يگانگي خداوند را اثبات كند و او را به سوي كمال مطلق رهنمون سازد. (بقره آيه 211 و اعراف آيه 37 و آيات ديگر)

خداوند در آيه 62 سوره اعراف و آيه نخست سوره نور و آيات ديگر، در بيان حكمت و فلسفه ارايه آيه هاي الهي به پندگيري و يادكردن حق از طريق آن اشاره مي كند و در آيه 37 سوره بقره تعقل در آيات خدا و راهيابي به خداشناسي را دليل و فلسفه ديگري بر ارايه آن مي شمارد.

در حقيقت بيان آيات خداوند براي راهيابي انسان به حقيقت (انعام آيه 72 و فصلت آيه 35) و شناخت و درك درست حق و حقانيت الهي است. (انعام آيه 56 و نمل آيه 39)

خداوند با ارايه آيات گوناگون ازآيات آفاقي و انفسي گرفته تا آيات كتبي قرآن و آموزه هاي وحياني ديگر كتب آسماني، بر آن است تا مردم را به سوي راه مستقيم رهنمون سازد. (نازعات آيات 91 و 02)

انسان با حضور در طبيعت در ايام نوروز و فصل بهار و زمان رويش و رستاخيز دوباره گياهان و زندگي و توليد نسل جانوران مي تواند به حقيقت معاد و رستاخيز آگاه شود و دريابد كه چگونه اين حقيقت براي غير انسان تكرار مي شود و روزي انسان نيز اين گونه معاد و رستاخيز خويش را تجربه خواهد كرد. (حج آيات 5 و 6 و روم آيه 05 و فصلت آيه 93)

براي دست يابي به اين هدف، انسان بايد به آيات خداوند با شرايطي چون ايمان و باور قلبي (بقره آيه 248 و آل عمران آيه 94) بصيرت و تيزبيني و دقت (آل عمران آيه 31 و قصص آيه 27) تعقل و خردورزي (بقره آيه 164)، داشتن روحيه تسليم و حق پذيري (نمل آيه 18 و روم آيه 35) حق شنوي (يونس آيه 76) تقوا (يونس آيه 6) زيركي (حجر آيه 57) صبر و شكيبايي (ابراهيم آيه 5 و لقمان آيه 13) علم و آگاهي (انعام آيه 79) عبرت آموزي و درس گرفتن (انعام آيه 126 و نحل آيه 31) فهم درست (انعام آيه 89) يقين و به دور از ترديد و شك (بقره آيه 118 و جاثيه آيه 4) بنگرد. در اين صورت است كه مي تواند بيش ترين استفاده را از آيات الهي به ويژه آيات آفاقي داشته باشد.

آثار و پيامد چنين نگرشي به طبيعت و تفكر و تدبر در آن اين است كه آدمي به توحيد واقعي و حقيقي باز مي گردد (اعراف آيه 174 و احقاف آيه 72) به يقين لقاي الهي دست پيدا مي كند (رعد آيه 2) و تقوا پيشگي را در خود تقويت مي نمايد. (بقره آيه 187)

ژرف انديشي و كشف مجهولات (انعام آيه 56)، دست يابي به مقام شكر (مائده آيه 98 و اعراف آيه 58)، معاد شناسي (اعراف آيه 75 و 85) و هدايت يابي به حق و حقانيت (آل عمران آيه 103) از ديگر آثار و پيامدهاي تفكر و تدبر در آيات الهي است.

بنابر اين برماست كه به دور از تكبر و استكبار ورزي و ناداني به سوي طبيعت بازگرديم و در فرصت ايام نوروز، به انديشه و تفكر در طبيعت بپردازيم و به شناختي درست و كامل از خود و خدا و جهان دست يافته و در مسيركمالي و صراط مستقيم توحيد گام برداريم و فرصت كمال يابي مطلق را براي خود غنيمت شماريم و گام در راه لقاي الهي برداريم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا