دفاع چند جانبه از نگاه قرآن
از نظر آموزههای قرآن، دفاع مشروع تنها محدود به دفاع نظامی نمیشود، بلکه به سبب تنوع در شیوهها، ابزارها و اهداف حملات دشمن، میبایست سیاستهای دفاعی چند جانبه و چند لایه از سوی نظام اسلامی طراحی و به مورد اجرا گذاشته شود. بنابراین، اگر دشمن برای سلطه بر امت اسلام و نظام اسلامی دست به اقدامات ایذایی و حملات در ساحات نظامی، اقتصادی، فرهنگی، فکری و سیاسی میزند و از همه ابزارهای موجود در فضای غیر مجازی و مجازی، از جنگ افزارهای سخت و نرم، فکری و عملی و مانند آنها برای اهداف متنوع بهره میگیرد، بر امت اسلام و نظام اسلامی است تا نقشه راه دشمن را شناخته و برای مقابله و دفاع به طراحی بپردازند و اقدامات مناسب دفاعی را به کار گیرند تا دشمن نتواند به اهداف شوم و پلید خویش دست یابد. در مطلب حاضر دفاع در عرصههای مختلف نظامی، اقتصادی، بینالمللی و مانند آنها از دیدگاه قرآن مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است.
فلسفه و اهداف دفاع از نظر قرآن
امر دفاع فطری بوده و در ذات همه انسانها گرایش به دفاع و ابزارهای آن در قالب قوه غضب وجود دارد، به طوری که هر انسانی به طور فطری و طبیعی از جان و مال و عرض خویش دفاع میکند و هر گاه متجاوزی را بیابد سعی در سرکوب و دفع آن میکند.(بقره، آیات 246 و 251) خدا این دفاع از خود را به عنوان یک سنت و قانون الهی در ذات هر انسانی قرار داده است و هر انسانی به طور فطری به دفاع برمیخیزد (حج، آیه 40)؛ زیرا مراد از «دفع اللّه» همان سنّت فطرى است كه در وجود همه انسانها از سوى خداوند قرار داده شده است. (الميزان، ج 14، ص 385)
این گرایش فطری دفاع که در ذات و نهاد هر انسانی سرشته شده ، در وحی تشریعی نیز تایید و امضا شده است، به طوری که دفاع به عنوان یک وظیفه شرعی نیز قلمداد میشود. بر همین اساس، اجازه پیکار به مسلمانان از سوى خداوند، به منظور دفع تهاجم دشمن و جلوگیرى از ظلم تشریع شده است.(حج، آیه 39)
خدا در بیان فلسفه و هدف از قرار دادن دفاع به عنوان یک سنت فطری و یک حکم تشریعی به این نکته نیز توجه میدهد که برای حفظ صلاح زمین لازم است تا اقداماتی درقالب دفاع علیه متجاوز و مفسد انجام شود؛ و گرنه در اثر افساد مفسدان و ظالمان ممکن است زمین صلاحیت خویش را برای زیست انسانی از دست بدهد.(بقره، آیه 251)
در همین راستا نه تنها دفاع از خویش و سرزمین و اقتصاد و عرض و فرهنگ و هنجارها در قالب دفاع از جان و مال و عرض واجب شده است، بلکه خدا حتی خواهان حمایت و دفاع از هر مظلومی در برابر ظالمی میشود تا هیچگونه ظلم و فسادی در زمین باقی نماند و حتی کسانی که امکان دفع ظلم و فساد را ندارند، به سبب حمایت دیگران از جمله مومنان وامت و نظام اسلامی بتوانند به سلامت و عدالت در زمین و دنیا زندگی کنند.(حج، آیات 39 و 40؛ نساء، آیه 75؛ شعراء، آیه 227)
بر این اساس میتوان گفت که هیچ محدوده یا محدودیتی برای دفاع نیست، مگر بهرهگیری از ابزار باطل برای احقاق حق که از نظر اسلام چنین بهرهگیری نمیتواند مفید و سازنده باشد. همچنین هر گونه دفاع همان طوری که در ساختار حق انجام میشود، میبایست در ساختار عدالت عقلی وفطری انجام شود و از هر گونه ظلم و بیعدالتی پرهیز شود. بر همین اساس خدا میفرماید که دفاع از خویشتن و حملات دفاعی علیه دشمن میبایست تنها در حدّ تجاوز انجام شده از سوى دشمن باشد و از آن تجاوز نشود که خود بیانگر بیعدالتی و خروج از دایره و محدوده حق و عدالت است.(بقره، آیات 190 و 194؛ مائده، آیه 2؛ نحل، آیه 126)
دفاع از مبانی توحید و موحدان
از مهمترین وظایف نظام اسلامی، دفاع از مبانی توحید است؛ زیرا امت اسلام بر اساس فلسفه توحیدی و مبانی آن اقدام به ارائه سبک زندگی اسلامی کرده و این سبک را در همه ابعاد خویش تحت یک نظام اسلامی اقامه و برپا میدارند. بنابراین، ایستادگی و استقامت برای حفظ این مبانی و دفاع همان طوری که پیامبران در طول تاریخ همه هستی خویش را بر آن گذاشتند، از ضروریات و مهمترین وظایف نظام اسلامی است.(بقره، آیه 258؛ انعام، آیه 74؛ طه، آیات 85 و 86 و 97 و 98؛ ابراهیم، آیات 9 و 10؛ غافر، آیه 66؛ کافرون، آیات 1 تا 4)
در همین راستا لازم است تا نظام اسلامی با بهرهگیری از موحدان شرایع دیگر آسمانی همچون اهل کتاب، به دفاع از مبانی توحید پرداخته و صف واحدی را برای آن تشکیل دهند.(آل عمران، آیه 64)
خدا از وظایف و تکالیف امت اسلام و نظام اسلامی افزون بر دفاع از مبانی توحید، دفاع از موحدانی میداند که آن مبانی را در زندگی خویش تحقق بخشیده و بر اساس آن فکر و زندگی میکنند. بنابراین، هر گاه گروه کافران و ملحدان به موحدان ظلم و ستم روا داشته و آنان را از حقوق ابتدایی چون سکونت در سرزمین آباء و اجدادی بیرون میکنند، لازم است تا امت اسلام و نظام سیاسی به دفاع از ایشان بپردازد و آنان را یاری رسانند تا بر دشمنان خویش پیروز شوند.(حج، آیات 39 و 40)
دفاع از حق
حق به معنای ثابت، شامل بسیاری از امور از جمله خود خدا میشود. از این رو خدا خود را حق معرفی کرده است که در برابر باطل قرار دارد.(حج، آیه 62) همچنین هر چیزی که از خدا نشات و سرچشمه میگیرد، حق دانسته شده است. (هود، آیه 17) و نیز به حقوق و امر ثابت از سوی خدا برای چیزی حق میگویند؛ پس حق در این معنا هر چیزی است که خدا آن را بر اساس سنت خویش برای هر چیزی مانند حق حیات، حق حریت، حق انتخاب و مانند آنها به عنوان امر ثابت تعیین کرده است.
از نظر آموزههای قرآن، برای هر موجودی حقی است که باید بر اساس اصل عدالت اقامه شود؛ زیرا عدم اقامه آن به معنای ظلم و گرایش به باطل است. از آنجا که بسیاری از مردم نسبت به حقوق موجودات آگاهی دقیقی ندارند و عقلشان به سبب عدم کمال یا عدم امکان دسترسی به همه حقوق موجودات، ناتوان از شناسایی و احقاق آن است، خدا از طریق وحی و کتب الهی آن حقوق را بیان کرده و از طریق اقامه عدالت خواهان دستیابی همگان به این حقوق شده است.(حدید، آیه 25)
در حقیقت شناخت حقوق از طریق عقل سلیم و نقل وحیانی معتبر، امکانپذیر است؛ اما اجرای آن تنها به عدالت است؛ زیرا عدالت به معنای احقاق حق و اعطای حق هر صاحب حق و قرار دادن هر حقی در جای مناسب آن است که خدا آن را معین کرده است.
خدا در آیات قرآن بر امت و نظام اسلامی واجب میکند تا از حق و نیز حقوق موجودات به ویژه مردمان دفاع کنند و بیتوجه به دین و مذهب و رنگ و جغرافیا و جنسیت، بر اساس عدالت ، سهم و قسط معین و مشخص شده از سوی خدا برای هر فردی را بدهند.(حدید، آیه 25)
البته برای احقاق حق یا اعطای حق یا وضع آن نمیتوان از هر شیوه و روشی حتی باطل استفاده کرد؛ زیرا هدف وسیله را توجیه نمیکند، بلکه برای احقاق حق میبایست از روش و ابزار حق استفاده کرد. از همین رو خدا در قرآن حتی به امت و نظام سیاسی امر میکند تا بهترین روش براى دفاع از حق را به کار گیرند.(مومنون، آیه 96)
از آنجا که دفاع از حق بویژه در برابر ظالمان مستکبر قدرتمند سخت و دشوار است، قرآن قیام براى خدا و دفاع از حق را نیازمند قدرت روحى و قلبى نیرومند میداند که بدون چنین قدرت ایمانی و روحی و قلبی امکان دفاع در برابر انواع فشارها وجود ندارد(کهف، آیه 14)؛ زیرا دفاع و قیام برای خدا به معنای احقاق همه حقوقی است که خدا برای همه موجودات بویژه در حوزه مباحث انسانی ، زیست محیطی، جانوری و گیاهی و مانند آنها بیان و وضع کرده است. مبارزه با فساد و بیعدالتی در محیط زیست بویژه علیه سوداگران و شرکتهای چندملیتی و کارتلها و تراستها و نیز مقابله با شیاطین و مستکبران جهانی که حقوق بشر را تضییع میکنند و آنان را از ابتداییترین حقوق محروم میسازند، نیازمند قدرت بالای ایمان است که تنها از عده معدودی بر میآید که از نظر قرآن ایشان همان « قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ» هستند ، به طوری که همه وجود ایشان اقامه عدالت به عنوان شاهدان الهی و سرمشقهای خداوندی برای بشریت باشد.(نساء، آیه 135؛ حدید، آیه 8)
دفاع از مظلومان و مستضعفان
عنوان مظلوم و مستضعف به تنهایی کفایت میکند تا امت و نظام اسلامی به دفاع از ایشان قیام کند و خواهان اقامه و اجرای عدالت و رهایی از ظلم و استضعافی باشد که از سوی ظالمان و مستکبران اعمال میشود.(نساء، آیه 75)
از نظر قرآن، همان طوری که خدا در مسائل شخصی در قالب حکم قصاص به صاحبان دم این اجازه ولایی را داده تا انتقام بگیرند، همچنین به ملتها این اجازه را داده تا در دفاع از سرزمینها و خانههای خودشان علیه ظالم به دفاع بپردازند و جان ظالمان را بستانند و آنان را به قتل برسانند.
حمایت از مظلوم در همه حال واجب عقلی و نقلی است که شرایع آسمانی در طول تاریخ بشریت آن را امضا کرده است. بنابراین، بر امت اسلام و نظام سیاسی است تا از مظلومان حمایت کرده و احقاق حق بر اساس عدالت کنند. این حمایت میتواند در قالب حمایت فرهنگی مانند دفاع رسانهای و تبلیغاتی باشد چنانکه شاعران مومن از مظلومان حمایت فرهنگی میکنند(شعراء، آیه 227)؛ چرا که مقصود از قيد «وانتصروا من بعد ما ظلموا» دفاع شاعران مؤمن از پيامبر(صلىالله عليه وآله)، اسلام و مسلمانان با ردّ اشعار هجوى شاعران جاهلى است. (الميزان، ج 15، ص 362) همچنین این حمایت میتواند در قالبهای دیگر حتی نظامی انجام شود که خدا در قرآن بصراحت مومنان را بدان ترغیب میکند.(نساء، آیه 75)
از نظر آموزههای قرآن، دفاع از مظلوم چنان اهمیت دارد که خدا خود به میدان دفاع میآید و از مظلومان حمایت میکند؛ چنانکه قرآن از نصرت خویش برای مظلومانی سخن به میگوید که از خانه و کاشانه و سرزمین خویش اخراج و آواره شدهاند.(حج، آیات 39 و 40)
بر اساس آیات قرآن، هر گاه مستکبران مردمانی را به استضعاف بکشانند و از آنان بهرهکشی کنند، خدا لازم دانسته است تا نظام اسلامی و امت اسلام به دفاع از ایشان سلاح در دست گرفته و به مواضع مستکبران حمله و علیه آنان به جهاد بر خیزند و آنان را بکشند تا فتنهای چون استضعاف از میان برود.(نساء، آیه 75؛ قصص، آیات 4 تا 6)
از آنجا که زنان و کودکان و پیران بیشتر در معرض خطر ظلم و استضعاف هستند، لازم است تا چتر حمایت دفاعی بر سر این افراد گسترده شود و به سبب ناتوانی، مظلوم قرار نگیرند.(نساء، آیه 75) در همین راستا خدا انواع قوانین را برای حمایت از حقوق اقشار ناتوان اجتماع از زنان و کودکان و پیران وضع کرده است.(بقره، آیات 226 تا 231)
در همین راستا قوانین مربوط به یتیمان که دستشان از حمایت پدر کوتاه است، نمونهای از قوانین سختگیرانهای است که برای دفاع از این اقشار ناتوان و مستضعف از سوی خدا وضع شده است.(نساء، آیات 2 تا 10)
ضرورت دفاع نظامی
از نظر قرآن، امت و نظام اسلامی باید با توجه به شرایط و نیز نوع حملات دشمن کنش و واکنش داشته باشند. در حوزه دفاعی لازم است تا اگر دشمن از اسباب نظامی بهره میگیرد، اقدامات تامینی برای دفاع بهطوری فراهم آید که بازدارنده باشد به نحوی که دشمن هرگز وسوسه حمله بهخاطرش خطور نکند و از ترس سر جای خویش بماند.(انفال، آیه 60)
دفاع نظامی علیه دشمنان در راستای تحقق اهدافی چون احقاق حقوق مظلومان و تأمین آزادى آنان براى ابراز عقیده خود(حج، آیات 39 و 40)، بازپسگیرى وطن از متجاوزان و بازگشت به وطن(بقره، آیات 246 و 251)، تأمین آزادى عقیده براى مؤمنان و امکان اقامه سبک زندگی توحیدی(حج، آیات 39 و 40)، جلوگیری از فساد و تباهی اجتماع(بقره، آیه 251)، حفظ اماکن مذهبی(حج، آیات 39 و40)، حفظ خانهها و امکان زیست در آنها(همان) و مانند آنها انجام میشود.
دفاع اقتصادی و فرهنگی
همانطوری که لازم است تا از فکر و عقیده و نیز جان دفاع کرد، همچنین باید از امور دیگر از جمله سرزمین، اماکن مذهبی و مقدس و نظامهای فرهنگی و اقتصادی مبتنی بر عدالت و فطرت و وحی حمایت و دفاع کرد. از این رو حضرت شعیب(ع) به دفاع از نظام اقتصادی سالم پرداخت و به مبارزه با کسانی اقدام کرد که با عدم بهرهگیری از ترازو و پیمانه حقوق اقتصادی مردم را تضییع میکردند(هود، آیات 85 تا 88) یا حضرت یوسف(ع) با وضع قوانینی به مدیریت منابع اقتصادی و مبارزه با هرگونه تجاوزگری در این عرصه رو آورد تا همگان در شرایط بد اقتصادی بتوانند از حمایتهای دولت و نظام سیاسی بهره گیرند و از معیشت مناسب برخوردار باشند.(یوسف، آیات 47 تا 55 و آیات دیگر)
در عرصه فرهنگی مبارزه با فساد بهویژه مفاسد اخلاقی در دستور کار پیامبران از جمله حضرت لوط(ع) بود.(اعراف، آیات 80 تا 82؛ عنکبوت، آیات 28 تا 30)
خدا در آیات قرآن میفرماید دشمنان بر آن هستند تا با بهرهگیری از هواهای نفسانی چون شهوت و غضب، سلامت فکری و فرهنگی اجتماع را مخدوش کنند و آنان را به رفتارهای هنجارشکنانه و ضدارزشی تشویق کنند.(نساء، آیه 119؛ ناس، آیات 4 و 5؛ توبه، آیه 67)
ممنوعیت دفاع از ظالم و مجرم و خائن
انسان میبایست شاکر نعمتهای الهی باشد و به هیچ وجه کفران زبانی و قلبی و عملی نداشته باشد. از نظر قرآن، شکر حقیقی نعمت استفاده درست از نعمت در راستای اهداف آفرینش و فلسفه وجودی هر چیزی است. بنابراین، کسی که از قدرت و ثروت بر اساس این فلسفه استفاده نمیکند، هر چند که به ظاهر شاکر زبانی باشد، ولی کفران عملی دارد و بهعنوان ناسپاس حقیقی شناخته ومعرفی میشود.
بر همین اساس خدا از مومنان میخواهد تا در راستای شکر عملی از نعمتهایی چون قدرت و ثروت برای کارهای خیر بهره گیرند و قدرت و ثروت خویش را در راه باطل و ظلم و بیعدالتی هزینه نکنند.(سبا، آیه 13؛ نمل، آیه 19) حضرت موسی(ع) از خدا میخواهد قدرتی را که به او بهعنوان نعمت الهی داده شده برای حمایت و پشتیبانی از مجرمان به کار نگیرد.(قصص، آیات 17 و 86) پس هر کسی نعمتی چون علم یا قدرت و ثروت دارد، میبایست آن را در کارهای خیر بهکار گیرد و از آنها برای اقامه باطل و بیعدالتی بهره نگیرد.(همان؛ بقره، آیه 282؛ سبا، آیه 13)
بر اساس این آیات قرآن دفاع از خائن، عملى نکوهیده و مورد توبیخ خداوند و گناهى بزرگ است و کسانی که از نعمتها اینگونه سوءاستفاده و کفران میکنند، در روز قیامت از هیچگونه حمایت الهی برخوردار نخواهند شد.(نساء، آیات 104 تا 109)
البته کسانی حتی از مسلمانان همواره به دلایل واهی و نادرست به حمایت از افراد مجرم و خائن و ظالم میپردازند که از نظر قرآن هیچ توجیهی برای این کارشان نیست و میبایست از این شیوه دست بکشند و بهجای حمایت از این دسته از افراد به حمایت از حق و عدل بپردارند.(همان)