اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

دعا و پرسش فقط از خدا

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

انسان به سبب فقر وجودی و ذاتی اش هماره نیازمند است و دم به دم از سوی خداوند منان به او افاضه وجود و زندگی و حیات شده و به نیازهای گوناگونش پاسخ داده می شود. اما بسیاری از مردم، به ظواهر و اسباب می نگرد و دلبسته به آن شده و گمان می برند که هر خیری به آنان می رسد از اسباب است. نویسنده در این مطلب با تبیین حقیقت بر آن است تا انسان را به خدا و دعا و درخواست از او توجه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

هستی در حال سوال و پرسش

بر اساس آیات قرآنی همه هستی دم به دم در حال پرسش و سوال از خداوند هستند. خداوند در قرآن می فرماید: يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ؛ هر كه در آسمانها و زمين است از او درخواست مى‏كند. هر زمان، او در كارى است.(رحمن، آیه 29)

این پرسش گاهی به زبان استعداد و گاه به زبان حال و مقال است؛ زیرا هر موجودی استعداد کمالی چیزی را دارد که به عنوان موجود کمال خواه به سمت آن حرکت می کند و رسیدن به آن کمال، غایت حرکت اوست و تا زمانی که به آن نرسد از حرکت باز نمی ایستد و دست از طلب نمی شوید.

البته بر اساس آیات قرآنی، از جمله آیه 156 سوره بقره همان هستی به سوی کمال مطلق یعنی خداوند حرکت می کنند. انسان نیز به عنوان بخشی از این هستی این گونه است؛ از این روست که خداوند در آیه 6 سوره انشقاق بیان می کند انسان تا رسیدن به ملاقات و لقای الهی از حرکت و تلاش دست بر نمی دارد. این حرکت انسان به سبب آن که در ذات و جوهرش ریشه دارد، در احوال و عوارض وی نیز پدیدار می شود؛ زیرا آن که باید تغییر کند جوهر و گوهر انسان است و تا زمانی که این گوهر به کمال نرسد، آرام نگیرد؛ زیرا در دنیا انسان چون موجی است که اگر آرام گیرد به معنای عدم و نابودی او خواهد بود؛ چنان که آرامش موج به معنای نیست و نابودی عنوان موج بودن است.

پس آن چه از زبان حال و مقال شنیده می شود و در قالب دعا و نیایش و پرسش متعارف خود را نشان می دهد، بازتابی از پرسش ذات و گوهر انسان است. از همین روست که پرسش حال و مقالی انسان بازتابی از پرسش های جوهر و ذات اوست. اگر این پرسش بر اساس صداقت و مطابقت با ذات الهی باشد، پرسش کمالی صحیح و درست است؛ وگرنه پرسشی به ظاهر کمالی و در باطن غیر کمالی است؛ از این روست که خداوند در آیه 216 سوره بقره می فرماید چه بسا چیزی را کراهت و ناخوش داشته و درخواست نمی کنید و از آن بیزاری می جویید در حالی که خیر شما در آن است؛ و چه بسا چیزی را دوست می دارید و آن را می خواهید که شر و زیان شما در آن است؛ علت این امر به سبب فقدان علم و نادانی ما از پرسش حقیقی ذات است؛ زیرا اگر فتیله چراغ عقل را پایین نکشیده و فطرت خود را به گناه و خطا دفن و دسیسه نکرده بودیم، از علم الهی و الهامی برخوردار بودیم و می توانستیم به بصیرت دل و بینایی قلب حقیقت را ببنیم. پس درخواست و پرسشی را نمی کردیم که در حقیقت لجن و امر بدبو است و به جای آن امر طیب و پاک و خوشبو را درخواست می کردیم؛ ولی چون قلب و عقل به گناه زنگار بسته و دفن و دسیسه شده (شمس، آیات 7 تا 10) این دیدگان قلب کور و فاقد بصیرت است و بینایی، شنوایی و بویایی برزخی و ملکوتی خود را از دست داده است. از این روست که خداوند می فرماید: أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛ آيا در زمين گردش نكرده‏اند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينه‏هاست كور است.(حج، آیه 46)

پس اگر قلب بر حالت الهی و ملکوتی خود می بود، خوب و بد را می شناخت؛ چرا که قلب الهی دارای قدرت تشخیص حق و باطل و خوب و بد بوده و به طور طبیعی گرایش به خوب و حق و گریزش از بد و باطل دارد. پس این گرایش و گریزش قلب زمانی خواهد بود که قلب و فطرت و عقل بر حالت الهی خود باقی مانده باشد؛ اما زمانی که به گناه و خطا آلوده و زنگار بسته شده دیگر چنین توانایی را ندارد؛ از این روست که درخواست ها و خواستن های انسان دگرگون می شود و چیزی را می خواهد که نامطلوب و بد است و از چیزی می گریزد که مطلوب و خوب است.

اما اگر با بهره گیری از تقوای الهی به هواهای نفسانی اجازه تعدی و تجاوز به حقوق عقل و قلب نمی داد و مهار شهوت و غضب را در دست عقل و قلب می گذاشت، قدرت تشخیص خودش را حفظ می کرد و گرایش و گریزش وی نیز مبتنی بر کمال خواهی حقیقی بود.(بقره، آیه 282؛ انفال، آیه 29؛ طلاق، آیات 2 و 3)

به هر حال، هستی به ذات و حال و مقال در حال پرسش از خداوند است و از همین روست که خداوند هماره در حال پاسخ گویی بوده و خواب و چرت و خستگی ندارد و از پاسخ گویی عاجز و ناتوان نیست و بر اساس علم و قدرت و رحمت می داند و می تواند و می بخشد بی آن که نادان و ناتوان و بخیل باشد.

پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: اِنَّ اللّه‏َ يَقولُ : … وَ لَو اَنَّ قُلوبَ عِبادِى اجْتَمَعَت عَلى قَلْبِ اَسْعَدِ عَبْدٍ لى مازادَ ذالِكَ فى سُلطانى جَناحَ بَعوضَةٍ وَ لَوْ اَ نّى اَعْطَيْتُ كُلَّ عَبْدٍ ما سَاَ لَنى ما كانَ ذالِكَ اِلاّ مِثْلَ اِبْرَةٍ جاءَها عَبْدٌ مِنْ عِبادى فَغَمَسَها فِى البَحرِ وَ ذالِكَ اَنَّ عَطائى كَلامٌ وَ عِدَتىكَلامٌ وَ اِنَّما اَقولُ لِشَّىْ‏ءٍ : كُنْ فَيَكونُ ؛ خداوند مى‏فرمايد : « … اگر دل‏هاى بندگانم ، همه يك‏جا در دلِ خوش‏بخت‏ترين بنده‏ام جمع شوند اين، به مقدارِ بالِ پشه‏اى بر سلطنت من نمى‏افزايد و اگر به هر بنده‏اى آنچه بخواهد ، عطا كنم ، اين نباشد ، مگر همانندِ سوزنى كه بنده‏اى از بندگانم بردارد ودر دريايى فرو بَرَد ؛ زيرا عطاى من به گفتارى است و وعده‏ام نيز به گفتارى. به چيزمى‏گويم : هست شو، پس هست مى‏شود. (بحار الأنوار ، ج ۷۷، ص ۱۳۶، ح ۴۸)

علامه طباطبایی در باره درخواست هستی و پرسش و سوال آن در ذیل آیه ” يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ” می نویسد: منظور از درخواست تمامى آسمانيان و زمينيان درخواست به زبان نيست، بلكه درخواست به احتياج است، چون احتياج خودش زبان است، و معلوم است كه موجودات زمين و آسمان از تمامى جهات وجودشان، محتاج خدايند، هستيشان بسته به خدا، و متمسك به ذيل غناى وجود اويند، هم چنان كه خداوند فرمود: أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ ؛ همه شما محتاج خداييد، و تنها كسى كه محتاج كسى نيست خداست. (فاطر، آيه 15) و نيز در اين كه منظور از درخواست، درخواست زبانى نيست، بلكه درخواست حاجتى است، فرموده است: وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ؛ از هر چه كه درخواست كرديد به شما داد (ابراهيم، آيه 34)؛ چون سراپاى وجودمان حاجت است، و اين حوايج را با زبان سر، چشم، گوش، كبد و معده و مانند آن ها از خدا نخواسته بوديم، پس منظور از اين سؤال، سؤال به زبان حاجت است.

اقسام پرسش و سوال از خدا

سؤال به معناى طلب و خواستن است. اين خواستن، 1. گاهى براى استفهام و استخبار است؛ 2. و گاهى به معناى درخواست.( راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن کریم، ذیل واژه سؤال)

قسم اوّل 1. يا حقيقى است ؛ 2. و يا مجازى، يعنى گاهى مقصود سؤال كننده كسب آگاهى و خبرگيرى است؛ و گاهى مقاصد و انگيزه هاى ديگرى همچون انكار، امر، تشويق، توبيخ، تعجّب، استهزا و تقرير دارد.

در آیات قرآنی به همه این اقسام اشاره شده است. به عنوان نمونه می توان به سؤال ابراهيم(ع) از خداوند، درباره كيفيت احياى مردگان(بقره، آیه 260)و دست يافتن فرزندانش به منصب امامت( بقره، آیه 124)، و از فرشتگان، درباره مأموريّت آنان(حجر ، آیات 51 و 57) و از امتناع آنان از خوردن غذا(ذاريات، آیات 24 و 27) و نیز سؤال انسان در قيامت، از راه فرار و نجات خود(قيامت آیات 5 و 6 و 10) و سؤال مستضعفان از مستكبران در قيامت، براى دفع عذاب از خود(ابراهيم، آیه 21) و نیز سؤال مشركان منكر معاد در قيامت، از وجود شافعان و يا بازگشت به دنيا(اعراف ، آیه 53) از مصادیق سوال حقیقی است.

چنان که گفته شد سؤال مجازى به اهداف و انگیزه های گوناگونی انجام می گیرد که شامل سوال استهزايى، چون سؤال استهزاآميز اشراف، از كرامت و ارزشمندى فقيران خداپرست در پيشگاه خداوند(انعام ، آیات 52 و 53)، انكار توبيخى، چون پرسش انكارى و توبيخى خدا از نيانديشيدن بنى اسرائيل و اهل كتاب درباره اعمال خود(بقره، آیات 40 و 44 و 76) و سؤال انكارى خدا از همسان بودن پيروان راه رضايت خدا با مغضوبان درگاه وى(آل عمران، آیه 162) و پرسش انكارى خدا از آفرينش آدمى از نطفه به وسيله انسان، (واقعه ، آیات 58 و 59) و مانند آن هاست.

از جمله اهداف این دسته از پرسش ها می توان به اصلاح عقايد ، افشاگرى، اقرار گرفتن، ايجاد زمينه برای امری، ایجاد اطمينان خاطر ، مبارزه با بدعت و مانند آن ها اشاره کرد.

دعا و درخواست از خدا به زبان حال و مقال

یکی از ابعاد مهم پرسش همان دعا و درخواست از خداوند در قالب نیایش است. خداوند در این باره می فرماید: اُدْعونى اَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ بخوانيد مرا، تا پاسخ دهم شما را.(غافر، آيه ۶۰)

انسان باید تنها از خداوند مسالت و پرسش بخواهد و بداند که دیگران تنها اسباب و وسیله هستند و اگر خداوند نخواهد هیچ سببی نمی تواند تاثیر بگذارد، حتی اگر ظاهر آن سببیت و علیت باشد، ولی باید دانست که این سببیت و علیت به مشیت و اراده و اذن الهی تمامیت می یابد. پس اگر آتش می سوزد این گونه نیست که بیرون از حاکمیت و مشیت و اراده یا اذن الهی خواهد بود، و چون خداوند این سوختن را طبیعت آتش قرار داده باید بسوزد و بسوزاند، بلکه همان خداوند می تواند جلوی آن را بگیرد و آتش گرم سرد شود. هم چنین خداوند اگر در چیزی درمان و شفا قرار داده هرگز بیرون از دایره قدرت و حکومت او نخواهد بود و این خداست که شافی است و خاستگاه شفا است.

البته معرفت و شناخت نسبت به خداوند در این نوع گرایش به سوی خدا و درخواست هر چیزی از او نقش کلیدی دارد. از این روست که امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّه‏ِ اَكْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَلَةً ؛ خداشناس‏ترين مردم، پر درخواست‏ترين آنان از خداست . (غرر الحكم ، ح ۳۲۶۰)

از نظر آموزه های قرآنی، درخواست از غیر و نگاه استقلالی به اسباب باطل است و مسلمانی و ایمان همان توجه یابی به این اصول اساسی است ؛ زیرا کسی که همه چیز را از خدا می خواهد، به این نکته توجه یافته که خودش دارای فقر و نیاز وجودی و هویتی است و خداوند بی نیاز و حمیدی است که باید از او خواست. این نگرش به هستی و خود و خدا نقش کلیدی در بهبود رفتار و دست یابی انسان به کمالات دارد. از این روست که در پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله با بیان نکته ای درباره تفاوت درجات اهل بهشت می فرماید : يَدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلانِ كانا يَعْمَلانِ عَمَلاً واحِدا ، فَيَرى اَحَدُهُما صاحِبَهُ فَوْقَهُ ، فَيَقولُ : يا رَبِّ ، بِما اَعْطَيْتَهُ وَ كانَ عَمَلُنا واحِدا ؟ فَيَقولُ اللّه‏ُ تَبارَكَ وَ تَعالى : سَاَلَنى وَ لَمْ تَسْاَلْنى ؛ دو نفر كه هر دو يكسان عمل كرده‏اند ، وارد بهشت مى‏شوند ، امّا يكى از آن دو ،ديگرى را برتر از خود مى‏بيند . مى‏گويد : پروردگارا ! چرا او را برترى دادى ، در حالى كه عمل هر دوى ما يكسان بوده است؟ خداوند ـ تبارك و تعالى ـ مى‏فرمايد : او از من درخواست مى‏كرد و تو درخواست نمى‏كردى. (عدّة الداعى ، ص ۳۶)

پس انسان می بایست در همه حال و احوال به زبان حال و قال از خداوند درخواست و مسالت داشته باشد؛ یعنی در خوشی و ناخوشی و برای خیر و دفع شر از خداوند بخواهد و نیاز ذاتی و وجودی خود را هماره اقرار و اعتراف کند. تاثیر این نگرش و رفتار موجب می شود تا مورد عنایت و فضل خاص الهی قرار گیرد؛ چنان که امام سجاد عليه‏ السلام می فرماید : اَوْحَى اللّه‏ُ ـ تَبارَكَ وَ تَعالى اِلى داوُودَ عليه‏ السلام : يا داوُودُ اذْكُرْنى فى اَيّامِ سَرّائِكَ كَى اَسْتَجيبَ فى اَيّامِ ضَرّائِكَ ؛ خداوند تبارك و تعالى به داوود عليه‏ السلام وحى فرمود : اى داوود! در روزهاى خوشى‏ات مراياد كن ، تا در روزهاى رنج و ناخوشى‏ات ، تو را پاسخ گويم. (جامع الاحاديث الشيعة ، ج۱۵، ص۲۰۷،ح ۲۹)

کارکردهای دعا

دعا کارکردهای چندی دارد که جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. جلب خیر : دعا از مهم ترین عوامل جلب خیر به سوی انسان است. پس مسلمان می بایست هماره دست به دعا باشد و از خداوند خیر بخواهد. البته گاهی خداوند به سرعت پاسخ نمی دهد تا بنده اصرار کند و هماره این گونه ذکر خدا و یادش در دلش باشد. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: اِنَّ اللّه‏َ لَيُمْسِكُ الْخَيْرَ الْكَثيرَ عَنْ عَبْدِهِ فَيَقولُ : لا اُعْطيهِ حَتّى يَسْاَ لَنى ؛ خداوند ، بسيارى از خوبى‏ها را به بنده‏اش نمى‏دهد و مى‏فرمايد : «به او نمى‏دهم تا از من بخواهد». (مستدرك الوسائل ، ج ۵ ، ص ۱۷۵،ح ۵۶۰۳)در روایت است امام صادق عليه‏ السلام می فرماید: اِنَّ قَوما فيما مَضى قالوا لِنَبىٍّ لَهُم : اُدْعُ لَنا رَبَّكَ يَرْفَع عَنَّا الْمَوتَ فَدَعا لَهُم فَرَفَعَ اللّه‏ُ عَنْهُمُ المَوتَ فَكَثُروا حَتّى ضاقَت عَلَيهِمُ المْنازِلُ وَ كَثُرَ النَّسلُ وَ يُصْبِحُ الرَّجُلُ يُطْعِمُ اَباهُ وَ جَدَّهُ وَ اُمَّهُ وَ جَدَّ جَدِّهِ وَ يُوَضّيهِم وَ يَتَعاهَدُهُم فَشَغَلوا عَنْ طَـلَبِ الْمَعاشِ . فَقالوا : سَل لَنا رَبَّكَ اَن يَرُدَّنا اِلى حالِنَا الَّتى كُنّا عَلَيها فَسَاَلَ نَبيُّهُم رَبَّهُ فَرَدَّهُم اِلى حالِهِم ؛ يكى از اقوام گذشته به پيامبرشان گفتند : دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد . اودعا كرد و خداوند ، مرگ را از آنها برداشت . جمعيت آنان زياد شد، چندان كه منزل‏هايشان ديگر گنجايش آنها را نداشت و جمعيت چنان زياد شد كه هر مردى ناچاربود خرج پدر و جدّ و مادر و جدّ جدّش را بدهد و به نظافت و امور ديگر آنها رسيدگى كند و بدين ترتيب از طلب معاش باز ماندند .بار ديگر آمدند و درخواست كردند كه : دعا كن پروردگارت ما را به همان حال كه بوديم باز گرداند . پيامبرشان به درگاه پروردگارشان دعا كرد و آنها را به حال اوّلشان باز گرداند. (كافى ، ج ۳، ص ۲۶۰، ح ۳۶)
  2. البته ما خیر و شر خودمان را نمی دانیم و نمی شناسیم ؛ از این رو گاه اصرار داریم که این امر خیر ماست در حالی که شری برای ماست و خداوند به سبب آن که ما را دوست می دارد، آن را به نمی دهد ولی این به معنای عدم پاسخ گویی و استجابت دعا از سوی خداوند نیست، بلکه چون پرسش ذات ما چیز دیگری است خداوند به آن پرسش ذات جواب داده و به این پرسش مقال و حال ما جواب نمی دهد.
  3. دفع بلا: دادن حقوق مالی چون زکات و خمس و صدقه موجب دفع برخی از مشکلات و بلایا از زندگی می شود؛ هم چنین دعا موجب دفع امور بد از زندگی انسان است. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله نقل می کند که: اُتىَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله وَ هُوَ قاعِدٌ فِى ظِلِّ الْحَطيمِ بِمَكَّةَ ، فَقيلَ : يا رَسولَ اللّه‏ِاُتِىَ عَلى مالِ اَبى فُلانٍ بِسَيْفِ الْبَحرِ فَذَهَبَ . فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : ما تَلَفَ مالٌ فى بَرٍّوَ لا بَحرٍ اِلاّ بِمَنْعِ الزَّكاةِ فَحَرِّزوا اَمْوالَكُم بِالزَّكاةِ ، وَ داووا مَرْضاكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ ادْفَعواعَنْكُمْ طَوارِقَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ فَاِنَّ الدُّعاءَ يَنْفَعُ مِمّا نَزَلَ وَ مِمّا لَمْ يَنْزِلَ ما نَزَلَ يَكْشِفُهُ وَ مالَمْ يَنْزِلْ يَحْبِسُهُ ؛ پيامبر خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله ، در سايه حَطيم در مكّه نشسته بودند كه شخصى آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! اموال فلانى در ساحل دريا ، دچار حادثه شد و از بين رفت . پيامبر خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله فرمودند : هيچ مالى در خشكى و دريا تلف نشد ، مگر به سبب ندادن زكات . پس ، اموال خود را با دادن زكات ، حفظ نماييد و بيمارانتان را با صدقه دادن درمان ومصيبت‏هاى بلا را با دعا كردن از خود رفع كنيد ، كه دعا براى آنچه نازل شده و نازل نشده ، سودمند است : آنچه نازل شده ، برطرف مى‏كند و از آنچه نازل نشده ، جلوگيرى مى‏نمايد. (الدعاء للطبرانى ، ص ۳۱، ح ۳۴)
  4. امام على عليه‏ السلام نیز می فرماید : ما زالَتْ نِعْمَةٌ وَ لا نَضارَةُ عَيْشٍ اِلاّ بِذُنوبٍ اِجْتَرَحوا اِنَّ اللّه‏َ لَيْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبيدِ ، وَ لَوْ اَ نَّهُمُ اسْتَقْبَلوا ذالِكَ بِالدُّعاءِ وَ الاِنابَةِ لَمْ تَزُل وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذا نَزَلَتْ بِهِمُ النِّقَمُ وَ زالَت عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعوا اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوجَلَّ بِصِدْقٍ مِن نيّاتِهِمْ وَ لَمْ يَهِنوا وَ لَمْيُسْرِفوا ، لاَصْلَحَ اللّه‏ُ لَهُمْ كُلَّ فاسِدٍ وَ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ صالِحٍ ؛ هيچ نعمت و شادابى زندگى‏اى نابود نشد، مگر به سبب گناهانى كه صاحبانش مرتكب شدند . خداوند هرگز به بندگان ستم نمى‏كند . اگر با دعا و ناله به استقبال بلا مى‏رفتند ، آن نعمت‏ها و خوشى‏ها نابود نمى‏شدند ، اگر زمانى كه عذاب برايشان فرودآمد و نعمت‏هايشان را گرفت، با نيّت پاك به خداوند عزّوجلّ پناه مى‏بردند و سستى وزياده‏روى (و ستم بر خويشتن) نمى‏كردند ، بى‏گمان خداوند ، نابسامانى آنان را به سامان مى‏آورد و خوبى‏ها را به ايشان بازمى‏گرداند. (خصال ، ص ۶۲۴، ح ۱۰)

اعمال تاثیرگذار در استجابت دعا

البته برخی از رفتارها و کردارهای ما در استجابت دعا نقش مهم و اساسی دارد. از جمله این موارد می توان به این امور و کارها و عوامل اشاره کرد:

  1. کمک به گرفتاران: پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله در این باره می فرماید: مَنْ اَرادَ اَنْ تُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ وَ اَنْ تُـكْشَفَ كُرْبَتُهُ ، فَلْيُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ ؛هر كس مى‏خواهد دعايش مستجاب و غمش از بين برود، بايد گره از كار گرفتارى باز كند. (مسند ابن حنبل ، ج ۲، ص ۲۴۸، ح ۴۷۴۹)
  2. بریدن و انقطاع از دیگران : پس از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در استجابت رها کردن اسباب و عوامل و ترک نگاه استقلالی کردن به آن است. این گونه است که انسان تنها به خدا توجه می یابد و از خداوند می خواهد و خداوند نیز به این پاسخ می دهد. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: اِذا اَرادَ صاحِبُكُم اَن لا يَسْاَلَ رَبَّهُ اِلاّ اَعْطاهُ ، فَلْيَياَس مِنَ النّاسِ كُلِّهِمْ ، ولا يَكونَنَّ لَهُ رَجاءٌ عِنْدَ غَيْرِ اللّه‏ِ فَاِذا عَلِمَ اللّه‏ُ ذالِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْاَلْهُ شَيْئا اِلاّ اَعْطاهُ ؛ هر گاه يكى از شما خواست كه آنچه را از پروردگارش درخواست مى‏كند ، به او بدهد ، بايد از همه مردم چشم اميد بركَند و به غير خدا هرگز اميدى نداشته باشد . پس هرگاهاين از قلب او بر خدا عيان شد، هر چه را از وى بخواهد، به او مى‏دهد. (تيسير المطالب ، ص ۲۳۵)امام صادق عليه‏ السلام نیز می فرماید : قَضاءُ الْحَوائِجِ اِلَى اللّه‏ِ وَ اَسْبابُها ـ بَعْدَ اللّه‏ِ ـ الْعِبادُ تَجْرى عَلى اَيْديهِم فَما قَضَى اللّه‏ُ مِنْ ذالِكَ فَاقبَلوا مِنَ اللّه‏ِ بِالشُّكْرِ وَ ما زَوى عَنْـكُم مِنْها فَاقْبَلوهُ عَنِ اللّه‏ِ بِالرِّضا وَ التَّسْليمِ وَ الصَّبْرِ فَعَسى اَن يَـكونَ ذالِكَ خَيْرا لَكُمْ فَاِنَّ اللّه‏َ اَعْلَمُ بِمايُصْلِحُـكُم وَ اَنْتُمْ لا تَعْلَمونَ ؛ برآورده شدن حاجت‏ها در اختيار خداست و اسباب آن، بعد از خداوند ، بندگان هستند كه به دست آنها اجرا مى‏شود . پس هر حاجتى را كه خداوند برآوَرْد ،سپاس‏گزارانه از خداوند بپذيريد و آنچه برآورده نساخت ، آن را نيز با رضايت و تسليم و صبر ، از او بپذيريد ، زيرا بسا اين براى شما بهتر است ، چرا كه خداوند ،به صلاحِ كار شما داناتر است و شما نمى‏دانيد. (تحف العقول ، ص ۳۶۵) البته دنیا به گونه ای آفریده شده که همه به هم نیاز دارند؛ چرا که دنیا دار الاسباب است و هر چیزی از راه سببی ایجاد و تحقق می یابد. از همین روست که در آیات و روایات اسباب نفی نمی شود و حتی به کارگیری دارو و پزشک نیز واجب دانسته و معرفی می شود؛ ولی از ما خواسته شده تا توجه داشته باشیم که این اسباب یعنی دارو و پزشک شافی نیستند بلکه این خداوند است که در این ها درمان و شفا قرار می دهد و اگر نخواهد نشود. پس این که اسباب اصلا نادیده گرفته شود، نادرست است، بلکه سخن توجه به خاستگاه تاثیرگذاری اسباب است که همان خداوند است. در روایتی از امام على عليه‏ السلام آمده که فرمود: قُلْتُ : اَللّهُمَّ لا تُحوِجنى اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ ، فَقْالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : يا عَلىُّ،لا تَقولَنَّ هكَذا ، فَلَيسَ مِنْ اَحَدٍ اِلاّ وَ هُوَ مُحْتاجٌ اِلَى النّاسِ . فَقُلْتُ : يا رَسولَ اللّه‏ِ ، فَمااَقولُ ؟ قالَ : قُلْ : اللّهُمَّ لا تُحوِجْنى اِلى شِرارِ خَلْقِكَ. قُلْتُ : يا رَسولَ اللّه‏ِ وَمَنْ شِرارُخَلْقِهِ ؟ قالَ : الَّذينَ اِذا اَعطَوا مَنّوا وَ اِذا مَنَعوا عابوا ؛ من گفتم: بار خدايا ! مرا محتاج احدى از خَلقت مگردان. پيامبر خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آلهفرمودند :اى على چنين نگو ؛ زيرا هيچ كس نيست ، مگر آن‏كه به مردم نيازمند است. گفتم : پس چه بگويم ، اى پيامبر خدا؟ فرمودند بگو: بار خدايا! مرا نيازمند بَدانِ خلقت قرار مده. گفتم : اى پيامبر خدا، بَدان خلق خدا كيانند؟ فرمودند: كسانى كه هر گاه چيزى بدَهند ، منّت گذارند و هر گاه ندهند، بد گويند. (تنبيه الخواطر ، ج ۱، ص ۳۹)
  3. توسل به اهل بیت(ع ) : از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در استجابت و قبولی دعا توسل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. امام كاظم عليه‏ السلام می فرماید: اِذا كانَ لَكَ يا سَماعَةُ اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ حاجَةٌ فَقُل : اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلىٍّ فَاِنَّ لَهُما عِنْدَكَ شَاْنا مِنَ الشَّاْنِ وَ قَدْرا مِنَ القَدْرِ فَبِحَقِّ ذالِكَ الشَّاْنِ وَ بِحَقِّ ذالِكَ الْقَدْرِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اَنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَ كَذا. فَاِنَّهُ اِذاكانَ يَومُ الْقيامَةِ لَمْ يَبْقَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبىٌّ مُرْسَلٌ وَ لا مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ اِلاّ وَ هُوَ يَحْتاجُ اِلَيْهِما فى ذالِكَ الْيَوْمِ ؛ اى سماعه! هر گاه به درگاه خداوند عزّوجلّ حاجتى داشتى ، بگو : بار خدايا! به حقّ محمّد و على ، از تو درخواست مى‏كنم ، زيرا آن دو را نزد تو مقام و منزلتى بزرگ است .پس به حقّ آن مقام و آن منزلت ، از تو درخواست مى‏كنم كه بر محمّد و خاندان محمّد ،درود فرستى و فلان و بهمان حاجتم را برآورى، زيرا در روز قيامت ، هيچ فرشته مقرّب وپيامبرِ مُرسل و مؤمن مخلصى نباشد ، مگر اين‏كه به آن دو نيازمند باشد. (كافى ، ج ۲، ص ۵۶۲، ح ۲۱)
  4. اطاعت از خدا: امام صادق عليه‏ السلام به عنوان حدیث قدسی از خداوند می فرماید : اِنَّ اللّه‏َ تَعالى اَوحى اِلى داوُودَ عليه‏ السلام ، اَنْ بَلِّغ قَومَكَ اَنَّهُ لَيسَ مِن عَبدٍ مِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتى فَيُطيعُنى اِلاّ كانَ حَقّـا عَلَىَّ اَن اُعينَهُ عَلى طاعَتى فَاِن سَاَلَنى اَعطَيتُهُ وَ اِن دَعانى اَجَبتُهُ وَ اِنِ اعتَصَمَ بى عَصَمتُهُ و اِنِ استَـكفانى كَفَيتُهُ و اِن تَوَكَّلَ عَلَىَّ حَفِظتُهُ و اِن كادَهُ جَميعُ خَلقى كِدتُ دونَهُ ؛ خداوند متعال به داوود عليه‏ السلام وحى فرمود كه : به قوم خود برسان كه هيچ بنده‏اى ازايشان نيست كه به فرمان‏بردارى از خودم فرمانش دهم و او فرمان برد ، جز آن‏كه بر من است كه او را بر اطاعتم كمك كنم . پس اگر از من بخواهد ، عطايش مى‏كنم ، اگر مرا بخواند ، پاسخش مى‏دهم ، اگر به من پناهنده شود ، پناهش مى‏دهم ، اگر از من كفايت طلبد ، كفايتش مى‏كنم ، اگر به من توكّل كند ، او را حفظ مى‏كنم و اگر همه آفريدگانم عليه او نقشه كشند ، من به سود او نقشه مى‏كشم. ( قصص الأنبياء ، ص ۱۹۸، ح ۲۵۱)
  5. نماز و صدقه و کارهای خیر دیگر: از عوامل موثر در استجابت دعا می توان به امور پیش گفته اشاره کرد. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَدعُوَ اللّه‏َ فَقَدِّم صَلاةً اَو صَدَقَةً اَو خَيْرا اَوْ ذِكْرا ؛ هر گاه خواستى دعا كنى، پيش از آن ، نمازى بخوان يا صدقه‏اى بده يا كار خيرىبكن يا ذكرى بگو. (عوالى اللآلى ، ج ۱، ص ۱۱۰، ح ۱۶) پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: يَكفى مِنَ الدُّعاءِ مَعَ البِرِّ ما يَكفِى الطَّعامَ مِنَ المِلحِ ؛ دعا همراه با كار خير ، به اندازه نمك براى غذا كافى است. (امالى طوسى ، ص ۵۳۴ ، ح ۱۱۶۲)
  6. اجتناب از گناهان : از عوامل تاثیرگذار در استجابت دعا ترک گناه به ویژه برخی از گناهان است که به نظر پیش پا افتاده است. امام سجاد عليه‏ السلام می فرماید: وَ الذُّنوبُ الَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ: سوءُ النِّيَّةِ وَ خُبْثُ السَّريرَةِ وَالنِّفاقُ مَعَ الاِخْوانِ وَ تَركُ التَّصديقِ بِالاِجابَةِ وَ تَأخيرُ الصَّلَواتِ الْمَفروضاتِ حَتّى تَذْهَبَ اَوقاتُها وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ بِالْبِرِّ وَالصَّدَقَةِ وَاسْتِعْمالُ الْبَذاءِ وَ الْفُحْشِ فِى الْقَولِ ؛ گناهانى كه دعا را رد مى‏كنند ، عبارت‏اند از : بدى نيّت ، بد ذاتى ، دورويى با برادران ،باور نداشتن اجابت دع ، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا هنگامى كه وقتشان بگذرد وتقرّب نجستن به خداوند عزّوجلّ با نيكى كردن و صدقه دادن و بدزبانى و ناسزا گفتن. ( معانى الأخبار ، ص ۲۷۱، ح ۲)در میان گناهان ترک حرام خواری بسیار مهم است. امام صادق عليه‏ السلام می فرماید: اِذا اَرادَ اَحَدُكُم اَن يُسْتَجابَ لَهُ فَليُطَيِّب كَسبَهُ وَ ليَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ وَ اِنَّ اللّه‏َ لا يُرفَعُ اِلَيهِ دُعاءُ عَبدٍ و فى بَطنِهِ حَرامٌ اَو عِندَهُ مَظلِمَةٌ لاِحَدٍ مِن خَلقِهِ ؛ هرگاه فردى از شما خواست دعايش مستجاب شود، درآمدش را حلال گرداند و اززير بار حقوق مردم بيرون برود. دعاى بنده‏اى كه در شكمش حرام باشد، يا حق يكى از خلق خدا به گردنش باشد، به درگاه خداوند بالا نمى‏رود. (بحار الأنوار ، ج ۹۳، ص ۳۲۱، ح ۳۱) هم چنین ترک عاق والدین که امام صادق عليه‏ السلام هم چنین در این باره فرموده است: اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ البَغىُ … وَ الَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ و تُظلِمُ الهَواءَعُقوقُ الوالِدَينِ؛ گناهانى كه باعث از دست دادن نعمت‏ها مى‏شوند ، ستم كردن … است و گناهانى كه دعا را رد مى‏كنند و فضا را تيره و تار مى‏گردانند، نافرمانى از پدر و مادر و آزردن آنهاست.(كافى ، ج ۲، ص ۴۴۷، ح ۱) هم چنین غیبت و تهمت و سخن چینی از گناهانی است که از راه زبان انجام می گیرد ودر ظاهر کم هزینه است، ولی هزینه بزرگی بر خود گناهکار و دیگران تحمیل می کند که گاه دیده نمی شود. در روایت است: روى أنَّ موسى عليه‏ السلام: اِستَسقى لِبَنى اِسرائيلَ حينَ اَصابَهُم قَحْطٌ فَاَوحَى اللّه‏ُ تَعالى اِلَيهِ : اِنّى لا اَستَجيبُ لَكَ وَ لا لِمَنْ مَعَكَ وَ فيكُمْ نَمّامٌ قَدْ اَصَرَّ عَلَى النَّميمَةِ ؛ در روايت آمده كه موسى عليه‏ السلام براى بنى‏اسرائيل كه گرفتار قحطى شده بودند ،درخواست باران كرد، اما خداوند متعال به او وحى فرمود كه : «باوجود شخص سخن‏چينى كه در ميان شما هست و به سخن‏چينى‏اش ادامه مى‏دهد، دعاى تو و دعاى همراهانت را اجابت نمى‏كنم». (بحار الأنوار ، ج ۷۵، ص ۲۶۸، ح ۱۹)
  7. تضرع و انابه و چشم گریان و خشیت دل ها: این ها نیز از عوامل تاثیرگذار در استجابت دعاست. در آیات قرآنی به آن ها نیز اشاره شده است. (روم، آیه 33؛ زمر، آیه 8؛ ممحتنه، آیه 4 و 5؛ انعام، آیه 63؛ اعراف، آیات 55 و 205) امام على عليه‏ السلام نیز می فرماید : بُكاءُ الْعُيونِ وَ خَشْيَةُ الْقُلوبِ مِنْ رَحْمَةِ اللّه‏ِ تَعالى ذِكْرُهُ ، فَاِذا وَجَدْتُموها فَاغْتَنِمُوا الدُّعاءَ وَ لَو اَنَّ عَبْدا بَكى فى اُمَّةٍ لَرَحِمَ اللّه‏ُ تَعالى تِلْكَ الاُمَّةَ لِبُكاءِ ذالِكَ الْعَبْدِ ؛ گريه چشم‏ها و ترس دل‏ها ، از رحمت خداوند بلند نام است . بنابراين ، هر گاه اينها رادر خود يافتيد ، دعا كردن را غنيمت شماريد . اگر در ميان يك امّت ، يك بنده هم گريه كند ، خداوند متعال به خاطر گريه آن بنده ، بر آن امّت رحم مى‏كند . (مكارم الأخلاق ، ص ۳۱۷)
  8. دعای نهان: پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید : دُعاءُ السِّرِّ يَزيدُ عَلَى الْجَهْرِ سَبْعينَ ضِعْفا وَ اَ ثْنَى اللّه‏ُ سُبْحانَهُ عَلى زَكَريّا عليه‏ السلام بِقَولِهِ : «اِذْ نادى رَبَّهُ نِدَاءً خَفيًّا» ؛ دعاى پنهانى ، هفتاد برابر دعاى آشكار ، ارزش دارد . خداوند متعال زكريا عليه‏ السلامراچنين ستايش كرده است : «آن گاه كه پنهانى با پروردگارش سخن گفت». (ارشاد القلوب ، ص ۱۵۴)
  9. توجه به نماز و عدم سستی و کوتاهی در آن: انسان باید نماز توجه داشته باشد ، تا هم دعایش مستجاب شود و هم مشمول دعای دیگران شود. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: يا فاطِمَةُ مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ ابْتَلاهُ اللّه‏ُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً : سِتٌّ مِنْها فى دارِ الدُّنْيا … فَاَمَّا اللَّواتى تُصيبُهُ فى دارِ الدُّنْيا … وَ لا يَرتَفِعُ دُعاؤُهُ اِلَى السَّماءِ وَ السّادِسَةُ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحينَ ؛ اى فاطمه! هر كس ، از مرد و زن نمازش را سبك بشمارد ، خداوند او را به پانزده چيزمبتلا مى‏كند : شش تاى آنها در سراى دنياست … و آن شش چيزى كه در سراى دنيا بهاو مى‏رسد ، اين است كه : … و پنجم دعايش به سوى آسمان نمى‏رود ، و ششم ، اوسهمى از دعاى نيكان ندارد . (فلاح السائل ، ص ۶۱ ، ح ۱)
  10. امر به معروف و نهی از منکر: پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: يا اَ يُّهَا النّاسُ ! اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ يَقولُ : مُروا بِالْمَعروفِ وَ انْهَوا عَنِ المُنْكَرِ مِنْ قَبْلِ اَنْ تَدْعُوَنى فَلا اُجيبَكُمْ وَ تَسْاَلونى فَلا اُعْطيَكُمْ وَ تَسْتَنْصِرونى فَلا اَنْصُرَكُم ؛ اى مردم! خداوند عزّوجلّ مى‏فرمايد : امر به معروف و نهى از منكر كنيد ، پيش ازآن‏كه مرا بخوانيد و پاسختان ندهم ، يا از من بخواهيد و عطايتان نكنم ، يا از من يارى طلبيد و يارى‏تان نرسانم. (مسند ابن حنبل ، ج ۹، ص ۵۰۴ ،ح ۲۵۳۱۰)
  11. دعا در سحرگان : امام باقر عليه‏ السلام می فرماید : اِنَّ اللّه‏َ تَعالى لَيُنادى كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ اَوَّلِ اللَّيلِ اِلى آخِرِهِ : اَلا عَبْدٌ مُؤمِنٌ يَدْعونى لاِخِرَتِهِ وَ دُنْياهُ قَبْلَ طُلوعِ الْفَجْرِ لاُجيبَهُ ؟ اَلا عَبْدٌ مُؤمِنٌ يَتوبُ اِلَىَّ مِنْ ذُنوبِهِ قَبْلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَتوبَ عَلَيْهِ ؟ اَلا عَبدٌ مُؤمِنٌ قَد قَـتَّرتُ عَلَيهِ رِزقَهُ فَيَساَلَنِى الزِّيادَةَ فى رِزقِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَزيدَهُ وَ اُوَسِّعَ عَلَيهِ ؟ اَلا عَبدٌ مُؤمِنٌ سَقيمٌ يَساَ لُنى اَن اَشفيَهُ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فاُعافيَهُ ؟ اَلا عَبدٌ مُؤمِنٌ مَحبوسٌ مَغمومٌ يَساَ لُنىاَن اُطلِقَهُ مِن حَبسِهِ وَ اُخَلِّىَ سَربَهُ ؟ اَلا عَبْدٌ مُؤمِنٌ مَظلومٌ يَساَ لُنى اَن آخُذَ لَهُ بِظُلامَتِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَاَ نْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلامَتِهِ ؟ قالَ عليه‏ السلام : فَلا يَزالُ يُنادى بِهذا حَتّى يَطلُعَ الفَجرُ ؛خداوند متعال ، هر شبِ جمعه ، از آغاز شب تا پايان آن ، از فراز عرش خويش ندامى‏دهد : «آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيده‏دَم ، مرا براى آخرت و دنيايش بخواند و من ، پاسخش دهم؟ آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيده‏دَم از گناهانش به درگاه من ، توبه كند و من هم به سوى او بازگردم و توبه‏اش را بپذيرم آيا بنده مؤمنى نيست كه من روزى‏اش را بر او تنگ كرده باشم و او تا پيش از سپيده‏دَم ، افزايش درروزى‏اش را از من بخواهد و من بر روزى او بيافزايم و به آن گشايش دهم؟ آيا بنده مؤمنِ زندانى و غم‏زده‏اى نيست كه از من بخواهد از زندان آزاد و رهايش كنم؟ آيا بنده مؤمنِ ستم ديده‏اى نيست كه تا پيش از سپيده‏دَم از من بخواهد كه دادش را بستانم و من انتقام او را بگيرم و داد وى بستانم؟» و تا سپيده‏دَم ، به اين ندا ادامه مى‏دهد. (تهذيب الأحكام ، ج ۳، ص ۵ ، ح ۱۱) امام باقر عليه‏ السلام نیز می فرماید : اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ مِن عِبادِهِ المُؤمِنينَ كُلَّ عَبدٍ دَعّاءٍ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِفِى السَّحَرِ اِلى طُلوعِ الشَّمسِ فَاِنَّها ساعَةٌ تُفْتَحُ فيها اَبوابُ السَّماءِ وَ تُقسَمُ فيهَاالاَرزاقُ وَ تُقضى فيهَا الحَوائِجُ العِظامُ ؛ خداوند عزّوجلّ از ميان بندگان مؤمنش ، بنده‏اى را كه بسيار دعا كند ، دوستمى‏دارد . پس ، همواره در سحرگاهان تا طلوع خورشيد دعا كنيد ؛ زيرا اين وقتى است كه در آن ، درهاى آسمان باز مى‏شود ، و روزى‏ها تقسيم مى‏گردد و حاجت‏هاى بزرگبرآورده مى‏شود. (كافى ، ج ۲، ص ۴۷۸، ح ۹)
  12. دعا در روز جمعه: پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِنَّ يَومَ الجُمُعَةِ سَيِّدُ الاَيّامِ يُضاعِفُ اللّه‏ُ فيهِ الحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ يَرفَعُ فيهِ الدَّرَجاتِ وَ يَستَجيبُ فيهِ الدَّعَواتِ وَ يَكشِفُ فيهِ الكُرُباتِ وَ يَقضى فيهِ الحَوائِجَ العِظامَ وَ هُوَ يَومُ المَزيدِ ، للّه‏ِِ فيهِ عُتَقاءُ و طُـلَقاءُ مِنَ النّارِ ما دَعا بِهِ اَحَدٌ مِنَ النّاسِ وَ قَد عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرمَتَهُ اِلاّ كانَ حَقّـا عَلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ اَنْ يَجْعَلَهُ مِن عُتَقائِهِ وَ طُلَقائِهِ مِنَ النّارِ ؛ روز جمعه ، سرور روزهاست . در اين روز خداوند ، خوبى‏ها را چند برابر مى‏كند وبدى‏ها و گناهان را پاك مى‏كند و درجات را افزايش مى‏دهد و دعاها را مستجاب مى‏نمايد و رنج و اندوه‏ها را برطرف مى‏سازد و حاجت‏هاى بزرگ را برآورده مى‏كند، روز افزونى و فراوانى است . در اين روز ، خداوند بسيارى را از آتش مى‏رهانَد و آزاد مى‏كند . اَحَدى از مردم در اين روز دعا نكند ، به شرط آن‏كه حق و حرمت آن را بشناسد ، مگر آن‏كه بر عهده خداوند عزّوجلّ است كه او را از رها و آزادشدگان از آتش ، قرار دهد. (كافى ، ج ۳، ص ۴۱۴، ح ۵)
  13. دعا پس از نمازها: امام صادق عليه‏ السلام می فرماید: اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ فَرَضَ عَلَيكُمُ الصَّلَواتِ الخَمْسَ فى اَفضَلِ السّاعاتِ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِ فى اَدبارِ الصَّلَواتِ ؛ خداوند عزّوجلّ نمازهاى پنجگانه را در بهترين اوقات ، بر شما واجب نموده است .پس بعد از نمازها ، دعا كنيد. (خصال ، ص ۲۷۸، ح ۲۳)
  14. زیارت قبر امام حسین(ع):  امام صادق عليه‏ السلام می فرماید: اِنَّ الرَّجُلَ لَيَخرُجُ اِلى قَبرِ الحُسَينِ عليه‏ السلام فَلَهُ اِذا خَرَجَ مِن اَهلِهِ بِاَوَّلِ خُطوَةٍ مَغفِرَةٌ لِذُنوبِهِ ثُمَّ لَم يَزَل يُقَدَّسُ بِكُلِّ خُطوَةٍ حَتّى يَاْتيَهُ فَاِذا اَتاهُ ناجاهُ اللّه‏ُ ، فَقالَ : عَبدى سَلنى اُعطِكَ ادعُنى اُجِبكَ اُطلُب مِنّى اُعطِكَ سَلنى حاجَتَكَ اَقضِها لَكَ . قالَ اَبو عَبدِ اللّه‏ِ عليه‏ السلام : و حَقٌّ عَلَى اللّه‏ِ اَن يُعطىَ ما بَذَلَ ؛ هر كس براى زيارت قبر حسين عليه‏ السلام خارج شود ، هنگامى كه از خانه‏اش بيرون شد ،براى هر قدمى يك گناهش آمرزيده مى‏شود و پيوسته با هر قدمى كه برمى‏دارد ، پاك‏ترمى‏شود تا به آن جا برسد و چون به آرامگاه رسيد ، خداوند ، به صورت درگوشى به اومى‏گويد: بنده من! از من بخواه تا عطايت كنم ، مرا بخوان تا اجابتت نمايم ، از من بطلب تا به تو بدهم ، حاجتت را از من بخواه تا برآوَرم. و امام صادق عليه‏ السلام فرمود: بر خداست كه آنچه را وعده داده است ، عطا كند. (ثواب الأعمال ، ص ۱۱۷، ح ۳۲)
  15. صله رحم: صله رحم موجب می شود تا خداوند به شخص رحم آورد و ترک آن موجب می شود که دعا مورد اجابت قرار نگیرد. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: قَطيعَةُ الرَّحِمِ تَحجُبُ الدُّعاءَ ؛ قطع رابطه با خويشاوندان، مانع اجابت دعا مى‏شود. (نزهة الناظر ، ص ۳۷، ح ۱۱۵

البته گاهی دعای انسان مستجاب می شود ولی به عللی حاجت به او داده نمی شود. به عنوان نمونه در روایتی امام صادق عليه‏ السلام فرموده است: اِنَّ العَبدَ لَيَدْعو فَيَقولُ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ لِلْمَلَكَيْنِ: قَدِ اسْتَجَبْتُ لَهُ وَلكِنِ احْبَسوهُ بِحاجَتِهِ ، فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعو فَيَقولُ اللّه‏ُ تَبارَكَ وَ تَعالى: عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ فَاِنّى اُبْغِضُ صَوْتَهُ؛ براستى كه انسان دعا مى‏كند و خداوند عزّوجّل به دو فرشته مى‏فرمايد: من دعاى اورا مستجاب كردم، اما حاجتش را نگهداريد، زيرا دوست دارم صداى او را بشنوم وديگرى دعا مى‏كند و خداوند تبارك و تعالى مى‏فرمايد: زود خواسته‏اش را برآوريد، كه من خوش ندارم صداى او را بشنوم. (كافى، ج ۲، ۴۸۹، ح ۳)

آداب دعا

در ایات و روایات به آداب دعا نیز اشاره شده است. از آن جایی که ما شیوه و روش درست دعا کردن را نمی دانیم و گاه چیزی می خواهیم که بلای جان می شود، باید هم ادب دعا و هم محتوای آن را از قرآن و اهل بیت(ع) بیاموزیم. پس بهتر است که به دعای ماثور از قرآن و روایت مراجعه کنیم که این مهم ترین و اصلی ترین امر در ادب دعا کردن است. امام صادق عليه‏ السلام نقل می کند : و سَمِعَ اَميرُ المُؤمِنينَ عليه‏ السلام رَجُلاً يَقولُ : اللّهُمَّ اِنّى اَعوذُ بِكَ مِنَ الفِتنَةِ .قالَ عليه‏ السلام : اَراكَ تَتَعَوَّذُ مِن مالِكَ وَ وُلدِكَ ! يَقولُ اللّه‏ُ تَعالى : «اِنَّما اَمْوَالُكُمْ وَ اَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ»وَلكِن قُل : اَللّهُمَّ اِنّى اَعوذُ بِكَ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ ؛ امير مؤمنان عليه‏ السلام ، شنيد كه مردى مى‏گويد : بار خدايا ! از فتنه به تو پناه مى‏برم . به اوفرمودند : مى‏بينم كه از مال و فرزندت به خدا پناه مى‏برى. خداوند متعال مى‏فرمايد :«جز اين نيست كه دارايى‏ها و فرزندانتان فتنه‏اند» بلكه بگو : بار خدايا ! از فتنه‏هاى گم‏راهكننده ، به تو پناه مى‏برم. (امالى طوسى، ص ۵۸۰ ، ح ۱۲۰۱)

هم چنین از امام على عليه‏ السلام روایت است: سَمِعَ رَجُلاً يَدعو لِصاحِبِهِ ، فَقالَ : لا اَراكَ اللّه‏ُ مَكروها ! فَقالَ : اِنَّما دَعَوتَ لَهُ بِالمَوتِ ، لاِنَّ مَن عاشَ فِى الدُّنيا لا بُدَّ اَن يَرَى المَكروهَ ؛ شنيدند كه شخصى براى دوستش، چنين دعا مى‏كند الهى غم نبينى و گرفتارنشوى! امام عليه‏ السلام فرمودند : تو در واقع براى مرگش دعا كردى ؛ زيرا هر كس در دنيا زندگى مى‏كند ، ناچار ، غم و گرفتارى مى‏بيند.(شرح نهج البلاغة ، ج ۲۰، ص ۲۸۹،ح ۳۰۱)

پس باید دعا کردن را هم در محتوا و هم در ادب از آنان بیاموزیم. در این جا به برخی از این آداب اشاره می شود ک باید از آن ها درس آموخت.

  1. ابتهال و بازکردن و بالا بردن دست : این مطلبی است که در آیات قرآنی چندی به آن اشاره شده است. (انبیاء، آیه 90 ؛ آل عمران، آیه 61؛ روایات تفسیری و لغت ابتهال)
  2. تعمیم دعا: این که تنها شخص برای خود دعا نکند و دیگران را نیز داخل دعای خود کند. انسان باید دریا دل باشد و همه نوع بشر بلکه حتی غیر بشر را نیز در دعا وارد کند و مثلا بگوید خداوند همه گرسنگان را سیر کن که شامل گیاه و جانور نیز می شود. این رویه در آیات قرآنی به کار رفته و سفارش شده است.(حمد، آیه 6؛ بقره، آیات 127 و 128 و 200 و 201 و آیات دیگر) پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: اِذا دَعا اَحَدُكُم فَلْيَعُمَّ فَاِنَّهُ اَوجَبُ لِلدُّعاءِ ؛ هر گاه يكى از شما دعا كرد ، براى همه دعا كند ؛ زيرا اين، دعا را به اجابت نزديك‏تر مى‏كند. (كافى ، ج ۲، ص ۴۸۷، ح ۱)
  3. افزایش کمی و کیفی دعا: باید بسیار دعا کرد و بسیار خواست و بهترین ها را نیز از خداوند درخواست نمود. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: اَقْرَبُ ما يَكونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَ هُوَ ساجِدٌ فَاَكْثِرُوا الدُّعاءَ ؛ نزديك‏ترين حالتِ بنده به پروردگارش زمانى است كه در سجده است . پس در اينحالت ، بسيار دعا كنيد. (صحيح مسلم ، ج ۱، ص ۳۵۰، ح ۲۱۵)
  4. ترک یاس و امید به فضل الهی : بسیاری از مردم به سرعت از خدا مایوس می شوند که خود گناهی بزرگ است. انسان باید از خودش مایوس شود نه از خدا. بنابراین هماره باید به فضل الهی امیدوار بود و دست از دعا نکشید هر چند که گناهکار و سیه رو باشیم. امام سجاد عليه‏ السلام می فرماید: اَللّهُمَّ اِنَّهُ يَحْجُبُنى عَنْ مَساَ لَتِكَ خِلالٌ ثَلاثٌ وَ تَحدونى عَلَيْها خَلَّةٌواحِدَةٌ يَحْجُبُنى اَمْرٌ اَمَرْتَ بِهِ فَاَبْطَاْتُ عَنْهُ وَ نَهىٌ نَهَيْتَنى عَنْهُ فَاَسْرَعْتُ اِلَيْهِ وَ نِعْمَةٌ اَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ فَقَصَّرتُ فى شُكْرِها وَ يَحدونى عَلى مَسْاَ لَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلى مَنْ اَقْبَلَبِوَجْهِهِ اِلَيْكَ ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ اِلَيْكَ ، اِذْ جَميعُ اِحْسانِكَ تَفَضُّلٌ و اِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِداءٌ ؛ بار خدايا! سه چيز باعث مى‏شود كه من از تو درخواست نكنم و تنها يك چيز مرا بر آن مى‏دارد . آنچه مرا باز مى‏دارد ، يكى آن است كه تو مرا فرمان دادى و من در انجام آن سستى كردم ، ديگر آن‏كه مرا از كارى نهى فرمودى ، امّا من به انجام دادن آن شتافتم ، سوم آن‏كه مرانعمت ارزانى داشتى ، ولى من در شكرگزارى آن ، كوتاهى كردم . امّا آنچه مرا به درخواست كردن از تو مى‏كشانَد ، تفضّل تو بر كسى است كه به درگاهت روى كند و با خوش‏گمانى به سوى تو آيد ، كه همه احسان‏هايت ، تفضّل است و همه نعمت‏هايت ، نخستين است. (صحيفه سجّاديّه ، از دعاى ۱۲)
  5. کم نشمردن دعا و ارزش آن: امام على عليه‏ السلام دراین باره می فرماید: اِنَّ اللّه‏َ ـ تَبارَكَ وَ تَعالى ـ اَخْفى اَرْبَعَةً فى اَرْبَعَةٍ : اَخْفى رِضاهُ فى طاعَتِهِ فَلا تَسْتَصْغِرَنَّ شَيئا مِن طاعَتِهِ ، فَرُبَّما و افَقَ رِضاهُ وَ اَ نْتَ لا تَعْلَمُ وَ اَخْفى سَخَطَهُ فى مَعصيَتِهِ فَلا تَستَصْغِرَنَّ شَيئا مِن مَعصيَتِهِ فَرُبَّما و افَقَ سَخَطَهُ مَعصيَتُهُ و اَنتَ لا تَعلَمُ و اَخفى اِجابَتَهُ فى دَعوَتِهِ فَلا تَستَصغِرَنَّ شَيئا مِن دُعائِهِ فَرُبَّما وافَقَ اِجابَتَهُ و اَنتَ لا تَعلَمُ و اَخفى وَليَّهُ فى عِبادِهِ فَلا تَستَصغِرَنَّ عَبدا مِن عَبيدِ اللّه‏ِ فَرُبَّمايَكونُ وَليَّهُ وَ اَنتَ لا تَعلَمُ ؛ خداوند تبارك و تعالى چهار چيز را در دلِ چهار چيز مخفى نموده است :خشنودى‏اش را در طاعتش مخفى نموده، پس مبادا كه چيزى از طاعت او را كوچكبشماريد ، زيرا ممكن است خشنودى او در همان باشد و تو نمى‏دانى . ناخشنودى‏اش رادر معصيتش مخفى كرده . پس مبادا كه چيزى از معصيت او را كوچك بشماريد ، زيراممكن است ناخشنودى او در همان باشد و تو نمى‏دانى .اجابتش را در دعاى از خود مخفى ساخته. پس چه بسا كه اجابت او در همان باشد وتو نمى‏دانى و ولىّ‏اش را در ميان بندگانش مخفى نموده است . پس مبادا هيچ بنده‏اى ازبندگان خدا را كوچك بشماريد ؛ زيرا اى بسا، همو ولىّ او باشد و تو نمى‏دانى. (خصال ، ص ۲۰۹، ح ۳۱)
  6. ترک و اجتناب از دعای مرگ و مرگ خواهی پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله می فرماید: لا يَتَمَنَّيَنَّ اَحَدُكُمُ المَوْتَ اِمّا مُحْسِنا فَلَعَلَّهُ اَنْ يَزْدادَ خَيرا وَ اِمّا مُسيئا فَلَعَلَّهُ اَنْ يَسْتَعْتِبَ؛ هيچ يك از شما نبايد آرزوى مرگ كند ؛ زيرا اگر نيكوكار است ، شايد كه با ماندن،بيشتر نيكى كند و اگر بدكار است ، شايد كه با ماندن، از بدى دست بشويد. (صحيح بخارى ، ج ۵ ، ص ۲۱۴۷، ح ۵۳۴۹)
  7. ترک دعای شر در حق خود: اَنَس بن مالک می گوید : اِنَّ رَسولَ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله عادَ رَجُلاً مِنَ المُسلِمينَ قَد خَفَتَ فَصارَ مِثلَ الفَرخِ ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : هَل كُنتَ تَدعو بِشَى‏ءٍ اَو تَساَلُهُ اِيّاهُ ؟ قالَ : نَعَم ، كُنتُ اَقولُ : اللّهُمَّ ماكُنتَ مُعاقِبى بِهِ فِى الآخِرَةِ ، فَعَجِّلهُ لى فِى الدُّنيا . فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : سُبحانَ اللّه‏ِ لاتُطيقُهُ ، ـ اَو لا تَستَطيعُهُ ـ ! اَفَلا قُلتَ : اَللّهُمَّ آتِنا فِى الدُّنيا حَسَنَةً وَ فِى الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِناعَذابَ النّارِ ؟ قالَ : فَدَعَا اللّه‏َ لَهُ فَشَفاهُ ؛ رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله ، به عيادت مردى از مسلمانان رفتند كه مانند جوجه ضعيف شده بود . به او فرمودند : آيا قبلاً دعايى مى‏كرده‏اى يا از خدا چيزى مى‏خواسته‏اى؟. عرض كرد : آرى . مى‏گفتم : بار خدايا ! هر كيفرى كه درآخرت مى‏خواهى به من برسانى ، در همين دنيا برسان. پيامبر خدا فرمودند :سبحان اللّه‏! تو طاقت آن را ندارى . چرا نگفتى : بار خدايا ! در دنيا و آخرت ، به مانيكى عطا فرما و از عذاب آتش ، نگاهمان بدار؟. آن مرد ، اين دعا را خواند و خداوند ،شفايش بخشيد. (صحيح مسلم ، ج ۴، ص ۲۰۶۸، ح ۲۳)
  8. مراعات آداب ابتهال و بندگی : سفيان ثورى بیان می کند : بَلَغَنى اَنَّ بَنى اِسرائيلَ قُحِطوا سَبعَ سِنينَ … فَاَوحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ اِلى اَنبيائِهِم : لَو مَشَيتُم اِلَىَّ بِاَقدامِكُم حَتّى تَحفى رُكَبُكُم و تَبلُغَ اَيديكُم عَنانَ السَّماءِ و تَـكِلَّ اَلسِنَتُـكُم عَنِ الدُّعاءِ فَاِنّى لا اُجيبُ لَكُم داعيا و لا اَرحَمُ مِنكُم باكيا ، حَتّى تَرُدُّواالمَظالِمَ اِلى اَهلِها فَفَعَلوا فَمُطِروا مِن يَومِهِم ؛ شنيده‏ام كه بنى‏اسرائيل به مدّت هفت سال دچار قحطى شدند … پس خداوندعزّوجلّ به پيامبرانشان وحى فرمود كه : اگر پياده به سوى من بياييد ، آنچنان كه زانوهايتان ساييده شود ، و چندان دست به سوى آسمان دراز كنيد كه دست‏هايتان بهكرانه‏هاى آسمان برسد و آن اندازه دعا كنيد كه زبان‏هايتان خسته شود ، دعاى هيچيك از شما را نمى‏پذيرم و به هيچ گريه‏كننده‏اى از شما رحم نخواهم كرد تا آن گاه كهحقوق مردم را به صاحبان آنها باز گردانيد . آنان چنين كردند و همان روز ، باران آمد. (إحياء علوم الدين ، ج ۱، ص ۴۶۱)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا