شعر و داستان

خورشید جهان افروز

کجایی ای که خورشید جهان افروز شب سوزی

در این شام غریبانت چو شمعی هم، به تب سوزی

از آن شمع وجودت سالیانی بهره ها بردند

به پیدا و نهانت همچو آن خورشید شب سوزی

نباشد هم به این دنیا ظهوری بس تو را کامل

میان داد و بی داد زمانه ، بی غضب سوزی

هزاران عاشق کشته در این ره با تو هم باشند

که شاید هم به داد تو ، همان بیداد شب سوزی

من از ملک جهان گویم، تو گر باشی شه هستی

بیا جانا که بیداد جهان، جن را عجب سوزی

به حکم ایزد منان بشد ابلیس همو باقی

به وقت حکم خود باطل، به زهری هم عجب سوزی

همه خوانند به نام تو، همه گویند: ابا صالح

همه دانند کیستی تو، که آن خورشید شب سوزی

بیا صالح بگیر این پرچم عدل جهان گستر

که صائب داندش تنها تو شاه بی ادب سوزی

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا