اجتماعی

خود شکوفایی و نوآوری در راستای تمدن سازی

یکی از ویژگی های انسان کامل و جامع نمونه برتر، خود شکوفایی و نوآوری است. خود شکوفایی عالی ترین و کامل ترین مرحله از مراحل انسانی است.

انسان به طور طبیعی مراحلی از رشد تکامل را در صورتی که انسانی سالم باشد طی می کند. همان گونه که در آغاز جسم و دیگر قوای و نیروهای بدنی انسان رشد می کند، همزمان و در عرض آن نیز قوای روحی و روانی وی آغاز به رشد می کند. اگر بخواهیم با بهره گیری از واژگانی متفاوت، تفاوت های موجود میان بروز و ظهور قوای بدنی با قوای روحی را بیان کنیم، شاید اصطلاح بلوغ برای بیان ظهور و بروز قوای جسمانی و رشد برای بیان ظهور و بروز قوای روحی بهترین واژگان و کامل ترین اصطلاح باشند. انسان همزمان بلوغ به رشد دست می یابد. بدن در یک فرایند طبیعی با تغذیه کامل و سالم به بلوغ دست می یابد و همه قوای حرکتی و شنوایی و بینایی بدن و مانند آن بدین طریق کامل می شود و انسان در نهایت به بلوغ جنسی دست می یابد.

در همان زمان روان آدمی نیز از تخیل به تعقل دست می یابد. در اصطلاح روان شناسی این مرحله را مرحله شکوفایی می نامند که پس از آن مرحله نوآوری با بهره گیری از تمامی قوا و انسجام وحدت بخش آن در مسیر از پیش برنامه ریزی شده آغاز می شود. شخص در این مرحله با انسجام کامل میان قوای درونی و بیرونی به سوی برنامه ها حرکت می کند نیازهای جدید و نو شوند، خود را با روش های و ابتکارات نوین برآورده می سازد. این گونه است که شخص به کمال سعادت و خوشبختی دست می یابد و به مقام انسان کامل می رسد.
در حوزه عمل اجتماعی نیز این گونه است. به این معنا که جامعه در یک فرآیند به بلوغ و رشد دست می یابد و با اتحاد قوای ملی و انسجام و هماهنگی میان نیروها و سرمایه های وجودی جامعه می کوشد تا به همه نیازهای خود پاسخ دهد و خود را به سعادت جمعی برساند و آرامش و آسایش را درک کند. در هنگامی که نیازهای جدید در شرایط تازه پدید آید با بهره گیری از همه قوا و دانش ها بتواند به آن نیز پاسخ های درخور و سازنده ای دهد. این گونه است که تمدنی جدید آغاز می شود که مبتنی بر اصول فرهنگی و قوا و نیروهای تامین شده از سوی جامعه در سایه سار وحدت و انسجام می باشد. این تمدن زمانی می تواند به همه اهداف خویش به عنوان اهداف کلان جامعه و پدیداری آن دست یابد که جامعه بتواند از همه قوای خود به شکل کامل و بلوغ فیزیکی بهره گیرد و در راستای اهداف و انگیزه های از پیش تعیین شده حرکت نماید و از پشتیبانی های قوی لازم و مورد نیاز برخوردار گردد. 
از آن چه بیان شده دانسته می شود که چرا مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای سال های پیش را سال عزت و افتخار حسینی، سال رسول اعظم و سال اتحاد و انسجام اسلامی مطرح و معرفی می کند؛ زیرا همه این ها عناصری هستند که در ایجاد تمدنی جدید بر پایه اسلام بدان نیاز شدید است. 
تاکید بر سال امام علی (ع) و یا عزت حسینی برای آن است که اندیشه امروز و راه فردا را به گذشته ای پیوند دهد که جامعه بر اساس آن شکل یافته و امت بدان معنا یافته است. وی می کوشد تا این گونه از هر گونه گسست فرهنگی میان تمدن مطلوب با گذشته ای که بدان سبب و علت امت شکل یافته جلوگیری کند. جامعه پذیری نسل ها زمانی به درستی خواهد بود که جامعه و آرمان های ابتدایی امت را بشناسد و بدان باور داشته باشد و ملت بر اساس آن آرمان اهداف کلان خویش را برنامه ریزی نماید.
بیان الگوهایی چون امیرمومنان (ع) امام حسین (ع) و رسول اعظم (ص) و الگو پردازی ذهنی و عینی در حقیقت ایجاد انگیزه های درستی از سوی مقام معظم رهبری برای ایجاد امتی بود که بتواند تمدنی بر اساس اصول ارزشی و فرهنگی پذیرفته شده امت بر پا دارد و طرح اتحاد ملی و انسجام اسلامی در حقیقت، تبیین بهترین روش های بلوغ و رشد فردی و اجتماعی جامعه به شمار می آید. این گونه است که امت و ملت ایران آگاه به فرهنگ و اصول ارزشی که امت بدان ساخته شده بود بی هر گونه گسست فرهنگی و ارزشی راه خویش را برای ساخت تمدنی نوین آغاز می کند و اکنون ایشان با طرح شکوفایی و نوآوری می کوشد تا تمدن جدید اسلامی معاصر را با توجه به آرمان ها و اهداف و انگیزه هایی که از طریق الگو پردازی عینی و ذهنی انجام شد، پدید آورد. به نظر وی بهترین و کامل ترین شیوه بلوغ ملی و رشد اسلامی، زمانی رخ می نماید که بی هر گونه گسست میان گذشته حال و آینده امت بتواند همه مولفه های ایجاد تمدنی را فراهم آورد و با خود شکوفایی و نوآوری به همه خواسته ها و نیازها پاسخ های درخور و حتی جهانی بدهند و در تقابل تمدن ها بتواند به عنوان رقیبی کامل و سربلند و نمونه خود را معرفی نماید. این گونه است که ارتباط تنگاتنگی میان اتحاد ملی و انسجام اسلامی با دوره شکوفایی تمدنی و نوآوری در عرصه ها و حوزه مختلف خود را نشان می دهد.
انسجام و نوآوری
انسجام شخصیتی عامل مهم در ایجاد خود باوری، خود شکوفایی و آرامش است. به این معنا که انسان میان گذشته و حال و آینده اش ارتباط منطقی، خطی و هماهنگی برقرار کند. اگر شخصی بتواند این گونه باشد و میان گذشته و حال، آینده و آرزوهایش ارتباط و وحدتی ایجاد کند، چنین کسی می تواند به سادگی و آسانی مشکلاتی بسیاری را از پیش روی خود بردارد. افزون بر آن وی می تواند از این راه به آرامش و امنیت درونی دست می یابد و از تضاد شخصیتی برهد. شخصی که در این مقام و مرحله از انسجام درونی می رسد می تواند میان داشته ها و خواسته ها و انگیزه هایش ارتباطی ایجاد کند و به سادگی به اهداف و انگیزه ها و آرمان هایی که او به حرکت واداشته، دست یابد.
جامعه نیز از برخی جهات همانند شخص است. جامعه برتر و کامل جامعه ای است که دارای انگیزه ها و اهداف و آرمان های مشخصی می باشد. کمال و بلوغ قوای جسمی هر جامعه ای با اتحاد ملی به دست می آید چنان که انسجام اسلامی نیز برای به دست آوری توانایی رشدی جامعه و جهت گیری های کلان و راهبردی آن از اهمیت و ارزش والایی برخوردار می باشد. این زمانی که است که جامعه به خود شکوفایی می رسد. در هنگام خود شکوفایی است که نوآوری ها برای برآورد نیازهای نو شوند، در جامعه ایجاد می شود و همه قوای جسمی و روحی جامعه در همه حالات متوجه برآورد آن می شود و اگر در قوای موجود و پاسخ های از پیش آماده جامعه، امکان برای برآورد آن نیازهای نوشونده نباشد جامعه با بهره گیری از انسجام رشدی همه قوای و نیروهای جامعه می تواند با نوآوری و ابتکار راهی برای برآورد آن ها به دست می آورد و تمدن را به سوی کمال رهنمون سازد.
نوآوری ارزشی
نوآوری زمانی مفید و سازند است که با توجه به اصول و ارزش های جامعه و آرمان و اهداف و انگیزه های ایجادی و تشکیلی آن باشد. در حقیقت نوآوری بی گسست از اصول و آرمان های کلی و راهبردی، امری سازنده و مفید برای جامعه است. انسجام که به معنای ارتباط منطقی، خطی و هماهنگ میان گذشته و حال و آینده و آرزوها و آرمان هاست، بی اهتمام و تاکید بر اصول و آرمان ها ممکن و شدنی نیست. بنابراین گسست فرهنگی از گذشته و آرمان ها و اصول ارزشی انقلاب ، نوآوری سازنده نیست.
اکنون سال اتحاد بخش نهایی تمدن سازی اسلامی با توجه به الگوها ، آرمان های اسلامی را می سازد.
هر انسانی نیازهای جسمی دارد و پس از برآورد نیازهای جسمی خویش انگیزه های ایمنی او را وادار به اموری می کند تا آن را انجام دهد. آن گاه نیازهای تعلق و عشق در وی تشدید می شود و در ادامه مساله عزت نفس و اعتماد نفس مطرح می شود. پس از این مراحل است که مساله خود شکوفایی پیش می آید. خود شکوفایی به آن است که شخص به جای وابستگی به قوای دیگر به قوای خود و سرمایه درونی خویش متکی باشد.
خود شکوفایی یعنی این که شخص آن چه را مورد علاقه و عشق اوست و در حد مطلوبی آن را زنده کند و اگر فردی بخواهد بهترین ها باشد باید همه چیز خود را بر آن متمرکز سازد. چنین شخصی همه قوای خود را در راستای هدف خود سامان دهی می کند. در این زمان دیگر ساعت و وقت برای او معنا و مفهومی ندارد و خود را وقف کار خویش می کند. برای او تهدید ها ، تمسخرها ، ناسزاها و دشنام ها دیگر بازدارنده نیست و اهمیتی بدان ها نمی دهد. گرسنگی ها ، تنگناهای اقتصادی و اجتماعی نمی تواند به او آسیبی رساند و از مطلوب و رایکایش دور سازد. تحریم ها و تحقیرهای دشمنان نه تنها معنا و مفهوم خود را از دست می دهد، بلکه خود عامل افزایش اعتماد به نفس است. در این حالت دیگر محدود به زمان و ساعت کار نمی کند؛ زیرا عشق و علاقه به کار است که او را سر پا نگه می دارد. فرض کنید دانشمندی در پژوهشکده رویان بر روی طرحی علمی و مهندسی ژنیتیک کار می کند و در شبیه سازی برنامه ای دارد. او درهمه حالات در اندیشه به دست آوری فرمولی است که بتواند به مقصد و مقصود خویش برسد. برای او دیگر ساعت و زمان کار اداری معنا و مفهومی ندارد. در ساعات فراغت ، خواب و خورد و خوراک و در هر جایی دیگر تفکر وی متمرکز بر مساله است و این گونه است که به ظاهر چند ساعتی که در آزمایشگاه و در حال تحقیق است ، زمان تفکر و کار اوست اما در واقع تمام زندگی او را این طرح اشغال کرده است و به عنوان اوسی (آموسنی و هوو) وی در می آید و همه خواب و رویاهایش را پر می کند به گونه ای که حتی در خواب و رویا موضوعات مرتبط با مساله و طرح آزمایشگاهی را می بیند و عشق و علاقه بیرون از توصیفی همه وجود و قوای او را در بر می گیرد. این گونه است که تفکرش شکل خاص و هویت ویژه می گیرد و تمام قوای جسمانی و روحانی او را به آن امر متمرکز می کند و خلاقیت در وی پدید می آید و ابتکارات و نوآوری در طرح هایش رخ می نماید که برخاسته از درگیر وجودی شخص با مساله است.
تمدن سازی؛ آرمان امت 
هدف از طرح همه مسایل پیش گفته آن است که بتوان در دوره معاصر و هزاره سوم میلادی تمدنی نوینی را بر اساس آموزه های وحیانی و اسلامی بازسازی کرد. این هدف می بایست به عنوان الگوی اصلی هر اندیشه و طرح و برنامه ای باشد. اگر ملت ایران در حال حاضر در نظر دارد تا طرح چشم انداز بیست ساله را برای تعالی و شکوفایی جامعه به مورد اجرا گذارد می بایست طرح جامع و کلان دیگری را در نظر آرد که همان تمدن سازی در عصر جدید به هدف ارایه طرح نوین برای جهانی جدید است.
در هر طرحی تمدنی می بایست عناصری ارزشی اسلام مورد نظر باشد. از مهم ترین این عناصر و مولفه های جهانی سازی طرح تمدنی اسلام است. طراحان تمدن اسلامی در عصر معاصر می بایست به هدف جهانی سازی فرهنگ سازی را آغاز کنند و در هر طرح و نوآوری آن را مد نظر قرار دهند. 
عنصر دیگری که می بایست همواره در نظر گرفته شود آماده سازی جامعه جهانی برای دولت عدالت محور مهدوی است که می بایست از نظر تمدنی این زمینه و بستر با شکوفایی استعدادهای ملی و اسلامی فراهم آید و با نوآوری پاسخ های شایسته ای به نیازهای نوشونده جامعه جهانی داده شود.
امت اسلام و ملت ایران به عنوان ام القری لازم است که تمدن سازی را هدف اصلی هر حرکت و برنامه ای قرار دهند و در این امر کوتاهی نکنند و هر گز اعتماد به نفس خویش را از دست ندهند. بی گمان بازخوانی تلاش های گذشتگان برای ملت افزون بر حفظ وحدت فرهنگی و هدفمندی تمدنی می تواند سرمایه های مهم برای قوای جمعی جامعه باشد تا در صورت هر گونه بروز بحران هویت در هنگام تلاقی تمدن ها جلوگیری شود. اگر امروز فرهنگ قرآنی و اسلامی در جامعه در حال رشد و بلوغ گسترش یابد همانند سرمایه هایی خواهد بود که در هنگام ظهور بحران هویت و مقابله فرهنگی می تواند پاسخ های آماده ای برای ملتی باشد که می کوشد تا به شتاب از هر بحران هویتی بیرون آید و پاسخ های درست و مناسب و سازگاری با حوزه های تمدنی و شناختی و عاطفی و اخلاقی خود داشته باشد. 
از این رو فعالیت های فرهنگی و آموزش های جامعه پذیری امری ضروری است چنان که این کار در زمان کودکی با کودکان انجام می شود تا آنان در هنگام بلوغ و رشد از سرمایه های ذخیره شده خود سود برده و به جهت منطقی و عقلانی بودن این پاسخ ها به سرعت از بحران های هویتی رهایی یابد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا