اخلاقی - تربیتیتاریخیعرفانمعارف قرآنیمقالات

حکایات و کراماتی از آیت الله شیخ علی اکبر الهیان

پیش از این کتابی به نام آیت عرفان در باره حضرت آیت الله و منتشر کرده ام. به نظرم آمد که برخی از نکات دیگر است که باید نوشته شود. آن چه می آید گوشه ای از دست نوشته های این جانب است که در سال های پیش گردآوری کرده بودم.

 

دیدار آیت الله شیخ مجتبی قزوینی با امام خمینی

حجه الاسلام و المسلمین شیخ مجتبی الهیان پسر آقا نجفی از آیت الله ابوالقاسم خزعلی (این جانب خود افتخار شاگردی ایشان را در درس تفسیر داشته ام) نقل می کند: وقتی امام خمینی (ره) را دستگیر کردند و به زندان انداختند، پس از آزادی امام، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی خواهرزاده آیت الله شیخ علی اکبر الهیان و شاگرد ایشان از مشهد به قم آمد. این دیدار هم در خانه امام و هم در منزل آیت الله خزعلی تکرار می شود. این عمل آیت الله شیخ مجتبی قزوینی نشان می دهد که حرکت امام خمینی (ره) مورد تایید آیت الله شیخ مجتبی قزوینی بوده است.

نرم شدن آهن در دست شیخ علی اکبر

حجه الاسلام و المسلمین شیخ مجتبی الهیان از آیت الله ابوالقاسم خزعلی برایم نقل کرد: از آیت الله شیخ مجتبی قزوینی درباره احوالات آیت الله شیخ علی اکبر الهیان پرسیدم: ایشان گفت: روزی برای امتحان دایی جان از قضیه داود(ع) پرسیدم که آهن در دستش نرم می شد، و خداوند می فرماید: وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ ؛ و آهن را براى او نرم گردانيديم. (سباء، آیه 10) گفتم: از این کار تعجب می کنم؟

آیت الله الهیان لبخندی زد و گفت: او پیامبر است. پس تشتی آهنی خواست و آن را با دستش مثل نان تکه تکه کرد و گفت: او که پیامبر بود بیش از این کارمی توانست بکند. این که کار ما مردم عادی است.

احترام به کتاب، مرجع و امام

حجه الاسلام و المسلمین شیخ مجتبی الهیان، از آیت الله شیخ مجتبی قزوینی نقل می کند: آیت الله شیخ علی اکبر الهیان شبی در مشهد مهمان ما بود. برایش بستری پهن کردم تا استراحت کند. مدتی گذشت و ایشان به اتاق برای استراحت رفت. من نیز مشغول کار خودم بودم. برای کاری به اتاق رفتم، دیدم که ایشان نشسته و نخوابیده است.

گفتم: چرا نشسته ای؟

گفت: چگونه بخوابم؟ یک طرف عکس آیت الله بروجردی ، و یک طرف هم امام رضا(ع) و دو طرف دیگر اتاق هم کتاب است.

پوزش خواستم و محل استراحتش را تغییر دادم.

مادر اهل کشف و شهود

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان نقل کرد: مادر آیت الله شیخ علی اکبر الهیان همسر آیت الله شیخ محمدتقی الهیان تنکابنی بانوی با تقوایی بود. روزی آن بزرگوار بیمار شد. آیت الله شیخ علی اکبر الهیان به همراه برادرش شیخ محمدباقر الهیان (پدر عبدالرزاق الهیان) به عیادت مادر رفتند. مدتی در خدمت مادر بودند. خواستند از اتاق بیرون بروند. مادرشان گفت: نروید که من در حال رفتن هستم.

آن دو مدتی در کنار بستر مادر نشستند. یک ساعت بعد مادر جان به جان آفرین تسلیم کرد و جان داد. دو برادر او را غسل و کفن و دفن نمودند.(هم چنین دکتر ابوالحسن میرسعیدی درباره مادر مریض مطالبی بیان کرده است.)

اهل و نااهل

در روایت است که سلمان منا اهل بیت(ع)؛ سلمان از ما اهل بیت(ع) است. در جایی دیگر آمده است: اگر آن چه سلمان می دانست ابوذر می دانست کافر می شد. خداوند در قرآن می فرماید که برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری و فضلیت دادیم. به حضرت موسی(ع) علم لدنی نداد و او را مجبور کرد تا شاگردی عالمی چون خضر(ع) را بکند.

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان برایم نقل کرد: شیخ علی اکبر خواهرزاده مرحوم نور آبادی و آقا سید موسی دایی آقای الهیان بود. حجه الاسلام و المسلمین سید جلیل زر آبادی به آیت الله شیخ علی اکبر الهیان اعتراض می کرد که: شما هر چه دارید از والد ما دارید و چیزی به ما نمی دهید.

حکمت الهی و مصلحت انسانی

در داستان خضر(ع) آمده است که ایشان کودکی را می کشد و در پاسخ اعتراض حضرت موسی(ع) می فرماید: وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا؛ و اما نوجوان، پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند، پس ترسيديم [مبادا] آن دو را به طغيان و كفر بكَشد.(کهف، آیه 80)

از نظر قرآن فرزندان فتنه و گاه دشمن دین آدمی هستند: إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ به راستی که اموالتان و اولادتان فتنه هستند و در نزد خداوند مزد عظیم است.(انفال، ایه 28)؛ تغابن ، آیه 15) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند، از آنان بر حذر باشيد.(تغابن، آیه 14)

گاه حکمت الهی بر این است که انسانی به چه نداشته باشد و گاه مصلحت انسانی است که بی فرزند باشد.

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان برایم نقل کرد: از ایشان خواسته شد بود تا نامه ای برای آقای حافظیان درباره آقای شفیعی امام جمعه چابکسر نگاشته و برای ایشان درباره اولاد دعایی کند. ایشان در پاسخ نامه ای نوشته و گفته بودند: دیگر افرادی را بدین منظور به من معرفی نکن! گاه مصحلت در دعاست ولی بدان که خواسته ها سه گونه است: 1. مصحلت است ولی به شرط دعا، 2. مصلحت نیست حتی با دعا؛ 3. مصحلت است بدون دعا.

خانه نورانی

خانه های مومنان از نور الهی پر است و بیوت ایشان هماره از نور وجود و حضور امامان (ع) هم چون روز روشن. حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان برایم نقل کرد که حاج عباس حسین زاده گفت: شبی برای گرفتن استخاره به منزل آیت الله شیخ علی اکبر الهیان رفته بودم. درون اتاق دیدم چندین چراغ زنبوری روشن است و آن جا را کاملا روشن کرده است. آن جا خیلی چراغ روشن بود و سر و صدای گفت و گو می آمد. من خیال کردم که ایشان مهمان زیادی دارد. وقتی وارد شدم بر خلاف تصورم دیدم که ایشان تنهاست و یک چراغ زنبوری فقط روشن است.

به ایشان گفتم: من چنین صحنه ای را دیدم.

ایشان فرمود: این را جایی نقل نکن!

گرفتن حق مستحقان از ظالمان

در آیات قرآنی آمده که در هر مالی حقوقی برای فقیران و سائلان است: وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ در اموال آنان حقی برای سائلان و محرومان است.(معارج، آیه 19؛ ذاریات ، آیات 24 و 25)

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان برایم نقل کرد: سید ابوالحسن میرابوطالبی برایش نقل کرده است که آیت الله علی اکبر الهیان برای کمک به مستمندان و رسیدگی به احوال فقیران و مستمندان حتی برخورد تندی با سرمایه داران و ثروتمندان داشت و حتی با برخورد با سرمایه داران به ظاهر فاسق و گرفتن پول از آنان می کوشید تا مالی را از ایشان بگیرد به فقیران برساند.

اول خمس بعد سفره غذا

از نظر آموزه های قرآنی خمس از واجبات مالی هم چون زکات است که باید پرداخت شود.(انفال، آیه 41)

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان از حاج محمد حسین جلالی نقل کرد: آیت الله شیخ علی اکبر الهیان می فرمود:

افراد که خمس مال خودشان را نمی دهند، دعوت آنان را برای روضه خوانی و دعوت و امور دیگر نپذیرید. دعوت را زمانی بپذیرید که اول صاحبان خانه خمس خودشان را بدهند و بعد شما وارد خانه آنان شوید و گرنه خوردن غذا و پول گرفتن از آنان حرام است ولو از طریق روضه خوانی باشد و بخواهید مزد روضه خوانی خودتان را بگیرید.

اول غسل بعد درس

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان از عده ای از جمله حجه الاسلام ابوالقاسم شرقیان نقل می کند: آیت الله شیخ علی اکبر الهیان وقتی در رامسر بود گاه تابستان ها به جواهرده و سراب محله و کربلا بنه می رفت و در آن جا خانه ای بود که در آن سکونت می گزید. این در کنار نهر آبی است که از آن رو به سراب محله یعنی جایی که آب از آن سر می گیرد معروف بود.

آیت الله در تابستان افزون بر دروس علوم دینی گاه به کودکان نیز درس روخوانی قرآن و قرائت می آموخت. روزی یکی از نوجوانان که تازه به بلوغ رسیده بود در درس آمد بدون آن که غسل از احتلام کند. شیخ علی اکبر الهیان رو به او کرد و گفت: برو غسل کن و برگرد!

جایی نقل نکن!

حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان نقل می کند که آقای حاج حسین علی روغنچی داستانی را نقل کرد. می گویند که آیت الله شیخ علی اکبر الهیان در منزل شیخ باقر زاهد محله ای ساکن بود و چنان که شیخ ابوالقاسم شرقیان نقل می کند در آن جا کلاس درسی داشت که آنان به عنوان طلبه در آن جا شرکت می کردند. شبی پشت سرش می رفتم که امری شگفت دیدم. وقتی برگشت مرا پشت سر خودش دید. گفت: حالا که دیدی تا زنده هستم جایی نقل نکن!

طی الارض شیخ الهیان

طی الارض به این معنا نیست که انسان زمین را طی می کند بلکه به این معناست که زمین برای شخص جمع می شود و در هم می پیچید. شخص در جایی خودش است و این زمین است که جمع می شود و آن فرد یا جایی که می خواهد آن جا باشد به نزد این شخص دارای کرامت می آید؛ زیرا این مومن است که دارای منزلت است و این کعبه به سمت او می آید یا طوری می شود که فرد و مکان مقدسی در پیش او می آید و این فاصله این گونه برداشته می شود.

از بسیاری از افراد شنیده ام که ایشان طی الارض داشته است از جمله محمد علی زمانی نقل می کند که ایشان بیمار بودند و شیخ با طی الارض به نزدش آمد و او را درمان کرد و بازگشت. این گونه بود که محمدعلی زمانی از مرگ به کرامت شیخ رست.

کبوتری برای ناهار

آقا شیخ ابراهیم حبیبی نقل می کند: ما در مدرسه التفاتیه ساکن بودیم. روزی به همراه آیت الله شیخ علی اکبر الهیان به بیرون قزوین رفتیم. زمان ناهار بود و ما چیزی برای خوردن نداشتیم. ایشان نگاهی به آسمان کرد. یک کبوتر وحشی در حال پرواز بود. تا ایشان نگاه کرد. کبوتر آمد و در جلوی ما افتاد. ایشان فرمود: برو بردار و آن را برای ناهار درست کن!

خاک بر سر ما

از چندتن از جمله حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان و آیت الله ابوالقاسم خزعلی شنیده ام: روزی آیت الله شیخ علی اکبر الهیان به خدمت آیت الله العظمی بروجردی آمد. آیت الله بروجردی ایشان را نشناخت. آیت الله سید مصطفی خوانساری آن جا بود و معرفی ناقصی از آیت الله الهیان کرد.

مرحوم امام خمینی(ره) با اشاره به آیت الله الهیان گفت: من و ایشان هم مباحثه بودیم، ولی خاک بر سر ما که من در جا زدم و ایشان پرواز کردند.

پس از این که مجلس خلوت شد، امام قسم خورد که سخنی پست تر از این در آن حالت به یادم نبود و گرنه به آن خودم و شما را معرفی می کردم.

شیخ ابراهیم حبیبی تنکابنی می گفت: هر وقت آیت الله شیخ علی اکبر الهیان به قم می آمد با امام در گوشه ای از حرم خلوت می کرد. ایشان در عرفان استاد شخصی نشد.

آقانجفی الهیان پدر حجه الاسلام و المسلمین مجتبی الهیان می گوید که آیت الله شیخ علی اکبر الهیان علم کیمیا هم داشت و کیمیاگری می دانست. ایشان برادر ناتنی شیخ علی اکبر الهیان و فرزند آیت الله محمد تقی الهیان تنکابنی و متولد نجف بود و از همین رو به نجفی معروف بود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. سلام
    من خیلی درست دارم این کتاب زندگی نامه شیخ الهیان رو مطالعه کنم
    از کجا می تونم این کتاب رو تهیه کنم؟
    این جور که من فهمیدم تو قم پیدا نمیشه این کتاب
    میشه کتابتون رو به من قرض بدید و من بخونمش و بهتون پس بدم؟
    خواهشا جواب بدید-ممنون
    علی٠٩١٢۴٧۶١۵٢۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا