عرفانفلسفیمعارف قرآنی

حكمت قرآني

انساني است از راه هاي مختلف به دست مي آيد كه صراط مستقيم كوتاه ترين، راست ترين و دست يافتني ترين و آسان ترين آن است.

از اين رو نيازي نيست كه براي دست يابي به آن از راه هايي سخت و توانفرسا رفت چنان كه قرآن با اشاره به سخت گيري هايي كه برخي از مسيحيان بر خود تحميل كرده و از آن به رهبانيت ياد مي شود مي فرمايد كه ما چنين چيزي از ايشان نخواستيم و نيازي نيست تا از اين راه دشوار رفت. اين راه سخت از همان دسته راه هايي است كه در فرهنگ هاي غير توحيدي مانند مرتاضان هندي و سرخ پوستي وجود دارد و پيروان و سالكان راه را به سوي آن هدايت و تشويق مي كنند.
راه قرآن با خصوصيات گفته شده به گونه اي است كه آدمي را به شگفت وا مي دارد كه اگر اين راه آن چنان آسان كوتاه و گوياست پس چرا اين اندازه مردم براي دست يابي به آن با سختي رو به رو مي شوند و نوميدانه و سرخورده باز مي گردند. حكمت قرآني كه بيانگر عرفان توحيدي است همان راهي است كه مي توان به اين سعادت دست يافت و از آن در دنيا و آخرت بهره مند گشت. در اين نوشتار تلاش بر آن است كه بر پايه آموزه هاي قرآني اين راه بازخواني شود. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:

معناشناسي حكمت قرآني
حكمت دست يابي به حق، به وسيله و سببيت علم و عقل است. اين واژه هرگاه به خدا نسبت داده مي شود به معناي شناخت چيزها و ايجاد آن در نهايت استواري و كمال و اتقان است؛ اما هرگاه به انسان نسبت داده شود به معناي شناخت موجودات و انجام دادن نيكي هاست.
اين معنايي است كه راغب اصفهاني در كتاب خود مفردات بدان اشاره مي كند. به نظر مي رسد كه تفسير وي از حكمت داراي دو شاخه و مؤلفه و عنصر اساسي و بنيادين است كه به دو حوزه بينشي و كنشي باز مي گردد. حكيم كسي است در حوزه بينش و نگرش به شناخت حقيقي دست يافته و در عمل و حوزه كنش ها و واكنش ها بر پايه حقيقت حركت مي كند و زندگي خويش را سامان داده و مديريت مي نمايد.
از آن جايي كه در مفهوم حكمت اتقان و استواري خاصي شرط شده است به گونه اي كه هيچ گونه خلل و سستي در آن راه نيابد بيش ترين كاربرد واژه در آن دسته از دانش ها و معلومات عقلي است كه مطابق با واقع باشد و هيچ گونه دروغ و باطلي در آن راه پيدا نكند. (الميزان مجلد2 ص395)
صاحب كتاب مصباح مي نويسد كه تنها زماني حكمت بر مفهوم واقعي آن تطبيق مي كند كه صاحب آن را از اخلاق پست برهاند و به كارهاي نيكو بكشاند. (مصباح مجلد1 و 2 ص145)
با توجه به اظهارنظر استادان واژه شناسي و كاربردهاي قرآني آن مي توان گفت كه حكمت دانش رشدي و شناخت كامل و حقيقي و واقعي است كه در حوزه عمل و كنش هاي نيكو خود را نشان دهد و حكيم را به حقايق چيزها آگاه و بر اعمال نيكو وادار سازد.
به سخني ديگر با توجه به كاركردها و آثاري كه قرآن براي حكيم و اهل حكمت برمي شمارد مي توان به اين نكته دست يافت كه حكمت چيزي جز شناخت حقيقي و درست و عمل صالح و پسنديده نيست كه هم ناظر به عرفان نظري و هم عرفان عملي است؛ چنان كه هم ناظر به تزكيه نفس و اصول اخلاقي و هم هنجارهاي اجتماعي مي باشد.
در آيه129 سوره بقره تعليم حكمت از سوي پيامبر(ص) به عنوان زمينه و بسترساز تزكيه و پاكسازي آنان از آلودگي هاست؛ چنان كه در آيه63 سوره زخرف التزام به حقايق حكمت آميز را زمينه اي براي حل برخي اختلافات در ميان مردم و پذيرش فرمان ها و قوانين وحياني و اطاعت از آن برمي شمارد كه به حوزه عمل اجتماعي و سياسي توجه دارد. اين مسئله در آيات 127تا 137 سوره بقره به شكل ديگري توضيح و تبيين مي گردد. به اين معنا كه تعليم حكمت و آموزش آن از سوي پيامبر را علت و راهي براي رسيدن آنان به مقام تسليم برمي شمارد كه در حقيقت هم حوزه اطاعت فردي نسبت به دستورها و آموزهاي خدا را دربرمي گيرد و هم شامل فرمان هاي اجتماعي و سياسي پيامبر و اولوالامر مي شود.
در حوزه تزكيه نفس نيز به كاركرد حكمت به گونه ديگر اشاره مي شود و تبيين مي گردد كه چه سان برخورداري از حكمت و معرفت حق زمينه قرارگرفتن انسان در زمره صالحان و نيكوكاران مي شود كه همان مسئله پاي بندي عملي در مقام كنش و واكنش است. (شعراء آيه83)
تأكيد خداوند به اين كه انسان بهره مند از حكمت از گمراهي مصونيت مي يابد چيزي جز اين نكته نيست كه حكمت دانشي رشدي و تأثيرگذاري است كه مي تواند انسان را از افتادن در لغزش باز دارد. اين كاركرد به گونه اي است كه مي توان مدعي شد كه حكمت واقعي دانش رشدي است كه انسان را هم در بينش و هم در نگرش و كنش حفظ مي كند و به نوعي عصمت مي رساند. (نساء آيه113) بنابراين برخي با توجه به اين مطالب گفته اند كه خاستگاه و ريشه عصمت را مي بايست در علم رشدي دانست كه همان حكمت است. از اين روست كه قرآن حكمت را فضل و عطيه الهي دانسته (نساء آيه 54 و بقره آيه 269) و كسي كه از آن برخوردار گردد را به عنوان دست يابنده به خير فراوان و كثير ياد مي كند.(همان)
زمينه هاي بهره مندي از حكمت
همان گونه كه گفته شد حكمت در آموزه هاي قرآني هرچند از مقام و ارزش والايي برخوردار است و به نظر مي رسد كه نتوان به سادگي بدان دست يافت با اين همه راه كارهاي قرآني براي دست يابي به حكمت نشان مي دهد كه برخلاف باور عمومي به سادگي و از كوتاه ترين و آسان ترين راه مي توان به مقصد رسيد و نيازي نيست تا تلاش هايي بيرون از اندازه توش و توان آدمي صورت داد.
قرآن براي دست يابي به حكمت قدسي و دانش رشدي به اموري چند اشاره مي كند كه مي تواند به عنوان زمينه ساز و بستر دست يابي به آن تاثير مستقيم و سازنده اي داشته باشد.
بي گمان براي دست يابي به حكمت بهترين و آسان ترين چيز آموزه هاي وحياني است كه به شكل كتاب هاي آسماني به سوي بشر فرو فرستاده شده است. قرآن راه بهره مندي از حكمت را فراگيري كتاب هاي آسماني و وحياني بر مي شمارد. از مهم ترين و كامل ترين كتب آسماني و آموزه هاي وحياني مي توان از قرآن ياد كرد. در آيات بسياري به اين مهم اشاره شده است كه هدف از بعثت پيامبران فرستادن كتاب راهنما و قانوني است كه انسان با بهره گيري از علوم و معارف آن مي تواند به شناخت كامل از هستي و اهداف آفرينش و نيز آفريده هاي جهان دست يابد. افزون بر اين بعثت اين بستر و زمينه را براي انسان فراهم مي آورد تا بتواند به دانشي دست يابد كه از آن به دانش حكمي ياد شده است. براي دست يابي به اين دانش رشدي بهره گيري و عمل به آموزه هاي دستوري كتاب هاي آسماني و به ويژه قرآن ضروري است.
تاكيد قرآن بر جداسازي كتاب از حكمت با آن كه كتاب هاي آسماني حاوي و در بردارنده آن مي باشد از آن روست كه حكمت تنها دانش به قانون زندگي نيست و چنان كه پيش تر گفته شد حكمت دانش همراه با عمل است. از اين رو مي توان گفت كه شناخت كتاب هاي آسماني و عمل به آن خود زمينه ساز و بستري براي دانش رشدي و حكمت است كه از مقام برتري برخوردار مي باشد. در همه آياتي كه به مساله كتاب و حكمت اشاره شده است اين مساله به خوبي نمايانده شده است كه بهره گيري از كتاب زمينه ساز دست يابي به حكمت علوي و دانش رشدي است. (بقره آيه 129 و 151 و 131 و آل عمران آيه 81 و 164 و نيز جمعه آيه 2 و آيات ديگر)
دومين عاملي كه قرآن به عنوان زمينه ساز و بستر مناسب براي دست يابي از حكمت از آن ياد مي كند تلاوت و خوانش ديگري از آيات قرآن و كتب و حياني است. بي گمان تلاوت به معناي خوانش پياپي همراه با تدبر و تفكر در هر موضوع كه ارتباط ميان آيات حفظ شود و اصل محوري توحيد در هر مساله و مطلبي از ياد نرود و به فراموشي سپرده نشود مي تواند ذهن و وجود شخص را به نقطه مركزي يعني توحيد توجه دهد و به اين گونه از ظاهر و پوسته آيات به بطن آن راه يابد. اين گونه است كه ملكوت چيزها و باطن آن بر وي آشكار مي شود و آگاهي كاملي از آن مي يابد.(همان)
مهم ترين عامل پس از مساله شناخت و آگاهي از راه آيات وحياني را مي توان در رفتار و عمل انساني جست. قرآن آن گاه كه به عوامل بستر ساز حكمت اشاره مي كند به مساله اعتدال توجه مي دهد. به نظر قرآن دست يابي به اعتدال در مقام عمل مهم ترين عاملي است كه مي تواند شخص را به حكمت واقعي و دانش رشدي برساند. قرآن با تاكيد بر مساله استوا و اعتدال به اين مهم توجه مي دهد كه شخص اگر نتواند خود را در حوزه عمل به گونه اي بسازد كه رفتاري معتدل و ميانه نداشته باشد هرگز به موفقيت دست نخواهد يافت. اگر به حوزه هنجارهاي اجتماعي و يا اخلاق فردي كه قرآن از آنها به فضليت ياد كرده توجهي شود به آساني دانسته مي شود كه فضليت تنها در اعتدال است. از اين رو امت اسلام را امتي معتدل و ميانه رو مي شمارد و به همين فضليت است كه به عنوان امت و ملتي شاهد و نمونه براي ديگر جوامع بشري معرفي مي كند. قرآن در آيه 14 سوره قصص درباره دست يابي به حكمت به مساله استوا و اعتدال توجه داده است و آن را عامل مهمي برشمرده است.
مساله ديگري كه ارتباط تنگاتنگي به حوزه عرفان عملي و هنجاري و اخلاقي دارد مساله تزكيه نفس است. قرآن دست يابي به حكمت را بي تزكيه امري ناممكن و ناشدني بر مي شمارد. از اين رو از طهارت و پاكي نفس به عنوان زمينه فراگيري حكمت الهي ياد مي كند. در آيه 151 سوره بقره و نيز 164 آل عمران و آيه 2 سوره جمعه مساله تزكيه نفس و خودسازي ضمن بيان اهميت آن تزكيه نفس را به عنوان هدف بعثت بر مي شمارد.
داشتن توانايي هاي جسمي و بلوغ فكري از اموري است كه بي گمان نيازي به گفتن آن به عنوان بستر و زمينه ساز دست يابي به حكمت نيست. هر انسان نيازمند براي رسيدن به اهداف بلند نيازمند توانايي هاي جسمي و عقلي است. استاد آيت الله حسن زاده آملي در بيان اين مساله در هنگام درس مي فرمود: نياز به بدن سالم و توانايي جسمي از آن رو مهم است كه عمل به بسياري از آموزه هاي قرآني بي تن سالم ممكن نيست. وي درباره مساله بهره گيري از امكانات مادي براي دست يابي به دانش و رشد حكمي به مساله نياز به دانش و مال مي گفت: مساله دانش و پول مانند مساله كشتي و آب است. كشتي بي آب جز تخته پاره هايي نيستند كه روي هم گرد آمده اند. كشتي بي آب مفهوم و معنايي ندارد. بنابراين آب است كه به كشتي معنا و مفهوم مي بخشد. مال نيز براي انسان همانند اين آب است. براي دست يابي به تن سالم و زندگي سالم نيازي به مال و نعمت هايي است كه خداوند به انسان داده است. شرط آن است كه اين مال و نعمت دنيوي در دل انسان جا نگيرد چنان كه آب كه مايه معنابخشي به كشتي است زماني است كه در بيرون آن است و كشتي بر آن سوار است و هرگاه اين آب به درون كشتي برود همان خود عامل هلاكت و نيستي كشتي مي شود. پس از عامل حيات خود عامل هلاكت است زماني كه دو چيز جا به جا شود و آن كه بيرون و مركب است خود به درون آيد و سوار شود. تن آدمي مي بايست در كمال اعتدال و رشد و بالندگي باشد تا بتواند از همه توانمندي ها و ظرفيت وجود اش بهره مند گردد. (يوسف آيه 22و قصص آيه 14)
قرآن احسان را در مفهومي به كار مي برد كه مي توان آن را مقامي بلند و والا برشمرد. احسان در حقيقت گامي فراتر از عمل به آموزه هاي دستوري وحياني است. از اين رو اگر عدل را عمل به آموزه هاي وحياني بر شماريم احسان شامل هر نيكي و عمل به پسنديده اي است كه از انسان انتظار عمل به آن را ندارد. احسان با توجه به مصاديقي كه قرآن بيان مي كند امري فراتر از عمل به واجب و ترك حرام است. از اين رو ايثارگري را مي توان در حكم احسان دانست. كسي كه بخواهد به حكمت رشدي دست يابد مي بايست اهل احسان باشد. قرآن حكمت رشدي را به عنوان پاداش احسان بر مي شمارد از اين رو مي توان گفت كه حكمت رشدي مي تواند بازتابي از احسان باشد. (همان پيشين)
اين ها نمونه هايي است كه در قرآن به مساله حكمت رشدي و راه هاي دست يابي به آن ذكر شده است. با نگاهي به مطالب پيش گفته مي توان گفت كه چرا بر اين باوريم كه دست يابي به حكمت برخلاف باورها و القائات سوء بسيار آسان و كوتاه است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا