اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

حقیقت زهد و دنیاگرایی از دیدگاه قرآن

somamusنویسنده در مقاله حاضر حقیقت زهدورزی در دنیا و ارتباط آن با بهره‌مندی از مواهب دنیوی را براساس آیات قرآن تبیین و تحلیل کرده است.

زهد در لغت
زهد در لغت ضدرغبت و حرص به دنیاست (لسان العرب ج 5 ص 97) ولی در اصطلاحات اسلامی به معنای پشت کردن به دنیا و توجه به آخرت و بلکه بریدن و قطع نظر کردن از غیر خدا و روی آوری به خداوند است که  البته این حالت و مقام اخیر از بالاترین درجات زهد است (معراج السعاده ص 335 و التحقیق ج 4 ص 311 ذیل واژه زهد) و در آیه 50 سوره ذاریات از آن به فرار به سوی خداوند تعبیر شده است (ففروا الی الله)
واژه زهد در آیه 20 سوره یوسف به معنای عدم میل و رغبت آمده است. خداوند درباره فروش حضرت یوسف(ع) از سوی کاروانیان می‌فرماید که آنان در فروش او سختگیری نکردند و تمایل و رغبتی نداشتند که وی را به بهای گرانی بفروشند و به شکلی می‌خواستند خود را از پیامدهای فروش او در امان نگه دارند؛ زیرا یوسف(ع) آزاده بود و برده‌ای نبود که بتوانند او را در بازار برده‌فروشان بفروشند. خداوند  درباره این بازاریابی و فروش می‌فرماید: و شروه بثمن بخس دراهم معدودهًْ و کانوا فیه من الزاهدین؛ و کاروانیان او را به بهای اندک و چند درهمی فروختند و رغبتی در معامله نشان ندادند و برای اینکه ماجرا کشف نشود تمایلی نشان ندادند تا از بابت او پول بیشتری به دست آورند.
مصداق و مفهوم زهد
به نظر می‌رسد که زهد در این کاربرد به معنای عدم رغبت و تمایل به چیزی باشد. از این رو می‌توان گفت که زهد همان عدم رغبت به دنیا است. آنجا که رغبت، حالتی عاطفی و احساسی است، آنچه در زهد می‌تواند اصالت یابد و به عنوان مولفه اصلی مطرح شود گرایش قلبی و میل باطنی به دنیا و امور دنیوی است. این امر نشان می‌دهد که اگر شخصی از دنیا و مواهب آن بهره گیرد ولی هیچ‌گونه میل و گرایش قلبی و باطنی نداشته باشد مصداق زهد می‌باشد.
در آیات قرآن به این مفهوم به عناوین مختلف پرداخته شده است. از جمله می‌توان به ایثار انصار اشاره کرد که برخاسته از زهد و عدم رغبت آنان به دنیا بود. در حقیقت خداوند گاه با بیان آثار زهد در آدمی به مسئله توجه داده و زهد و پارسایی را ستوده است. پارسایی به معنای آن است که شخص گرایشی به دنیا نداشته و دنیا در دل و جانش نفوذ و رسوخ نکرده باشد.
کسی که پارسایی می‌ورزد و زهد پیشه می‌کند با آنکه از مواهب دنیا بهره می‌برد ولی هیچ‌گونه گرایش قلبی و باطنی به آن ندارد و در صورتی که دیگران نیازمندتر از او باشند از خود می‌گذرد و با ایثار، مواهب دنیوی را در اختیار آنان می‌گذارد
اوج زهدگرایی
خداوند در آیه 9 سوره حشر بیان می‌کند که انصار مدینه در زمانی که مهاجران در تنگنای اقتصادی بودند با از خودگذشتگی و ایثار، حقوق خویش را در اختیار مهاجران قرار دادند. تعبیر خداوند درباره این رفتار آن است که مهاجران با آنکه نیاز شدیدی به  اموال به دست آمده از جنگ داشتند ولی از نیاز خویش چشم‌پوشی کرده و آن را در اختیار مهاجران قرار دادند. از این رو این شیوه را ستوده و آنان را اهل فلاح و رستگاری می‌شمارد.
شاید به نظر، این گذشت و خودگذشتگی ساده بنماید؛ ولی اگر به مسئله خوب توجه شود معنا و مفهوم این ایثار و گذشت به خوبی روشن می‌شود. انصار با حضور در جبهه جنگ و جهاد و در معرض کشته شدن توانستند به پیروزی دست یافته و اموالی را به دست آورند. اما با آنکه خود به آن نیازمند بودند، ولی آن را به مهاجران می‌بخشند که نشانگر اوج زهدگرایی و خداگرایی و آخرت‌گرایی آنان است؛ زیرا هم از جان مایه گذاشتند و هم از مال و ثروت دنیوی چشم پوشیدند و این زمانی اتفاق می‌افتد که شخص توانسته باشد دنیا و مواهب و زینت‌های آن را به کناری نهد و تنها خداوند را بجوید.
تعبیر دیگری که قرآن برای بیان زهد به کار می‌برد تعبیر خواستن آخرت است. خواستن و اراده، امری قلبی است که به شکل عزم و جزم در  جوارح و اعضا خودنمایی می‌کند. اراده کسی اگر به آخرت باشد چنین شخصی پارسا و زاهد است؛ زیرا میل و گرایش قلبی به دنیا ندارد و دنیا در دل و جانش لانه نکرده است؛ از این رو به سادگی از دنیا و مواهب آن می‌گذرد هر چند که نیاز شدید به آن داشته باشد.
زهد، عامل رسیدن به مقام محسنان
خداوند در آیات 28 و 29 سوره احزاب با اشاره به همسران پیامبر(ص) می‌فرماید که اگر آنان اراده و گرایش باطنی به دنیا داشته باشند خداوند به آنان مواهب دنیوی را می‌بخشد ولی امید نداشته باشند که از آخرت و نعمت‌های آن بهره‌مند شوند؛ زیرا گرایش‌ باطنی و میل قلبی به دنیا و زینت‌های آن آدمی را می‌فریبد و در دام شیطان و خواسته‌های او می‌افکند. اما اگر همسران پیامبر(ص) گرایش باطنی به آخرت داشته باشند خداوند آنان را در شمار محسنان قرار می‌دهد و پاداشی عظیم برایشان مهیا می‌سازد.در این تعبیر زهد نسبت به دنیا علت اصلی دستیابی به مقام محسنان شمرده شده، به این معنا که مقام  احسان از راه زهد و عدم رغبت به دنیا به دست می‌آید.
آیات 16 تا 19 سوره ذاریات یکی از علل دستیابی به مقام  احسان را بخشش از اموالی می‌‌داند که نصیب انسان شده است. به این معنا که شخص افزون بر نماز شب و شب‌زنده‌داری و دیگر اعمال نیک فردی و جمعی و نیکوکاری، از راه زهد و بخشش قسمتی از اموال خویش به سائلان و محرومان می‌تواند به مقام احسان دست یابد.
کسی که بخشی از اموال خویش را در راه خدا به محرومان و سائلان می‌بخشد و حتی اگر نیازمند باشد به کسانی که اهل ایمان هستند بخشش می‌کند نسبت به دنیا زاهد و بی‌رغبت است و این بی‌رغبتی است که موجب می‌شود تا به مقام احسان و در نتیجه فلاح و رستگاری عظیم برسد.
زمینه‌های زهد و پارسایی
اگر پارسایی و زهد در اصطلاحات قرآنی به معنای بی‌رغبتی قلبی به دنیا و زینت‌های آن باشد آ‌دمی هرگز در پی ثروت‌‌اندوزی و گردآوری مال نمی‌رود. تاکید بر گریز از دنیا به معنای گریز از زینت‌های دنیوی است.
در تعبیرات قرآنی «گریز» هر چند به شکل مطلق بیان شده و از انسان خواسته شده است که «فقروا الی الله» به سوی خداوند بگریزید اما در این آیه بیان نشده که از چه چیزی باید به سوی خدا گریخت تا تاکید شود که از هر چیزی که غیر خداست باید گریخت ولی به نظر می‌رسد که مراد و مفهوم مقیدی را منظور دارد.
در حقیقت آنچه که مراد خداوند است عدم علاقه و دلبستگی انسان به دنیاست. بنابراین وقتی از او خواسته می‌شود که به سوی خدا بگریزد به معنای آن است که از میل و گرایش ذاتی به دنیا بگریزد؛ زیرا تاکید قرآن بر اینکه انسان نباید به زینت‌های دنیوی دل ببندد به معنای آن است که آنچه به نظر می‌رسد زینت انسان است در حقیقت زینت دنیاست و هیچ تاثیری در تغییر ذات آدمی جز به بدی ندارد.
دنیا دارای زینت‌های خاص خودش است و نمی‌تواند زینت آدمی باشد. بنابراین مال و ثروت و امور دیگر دنیوی چیزی نیست که بتواند زینت آدمی شود بلکه زینت دنیاست و آدمی گمان می‌کند که با گردآوری و جمع آن توانسته است آن را زینت خود گرداند.
کسی که زینت‌های دنیا را زینت دنیا و نه انسان می‌شمارد به آنها دلبسته نمی‌شود و به سادگی از آن می‌گذرد و بلکه از افتادن در دام اینکه زینت انسان است نیز رهایی یافته و می‌گریزد. چنین شخصی هرگز نسبت به دنیا و زینت‌های آن تمایلی ندارد و میلی به آنها پیدا نمی‌کند.
رابطه زهد و استفاده از دنیا
حال اگر زینت‌های دنیوی چون مال و ثروت امری نباشد که بتواند زینت آدمی شود آیا آدمی نباید از آنها استفاده کند؟
قرآن با تاکید بر بهره‌برداری از مواهب دنیا و نعمت‌های خدادادی حلال و طیب از بشر می‌خواهد که از آنها به درستی بهره گیرد؛ زیرا همه آنها را خداوند برای انسان آفریده تا آدمی با بهره‌مندی از آنها به کمال دست یابد. بنابراین آنچه نفی می‌شود دلبستگی و علاقه باطنی به دنیا و زینت‌های آن است ولی در همان حال از انسان‌ها خواسته شده تا از دنیا و مواهب طیب آن برای دست‌یابی به کمال بهره گیرند.
به قول شاعر:
زهد آن نیست که تو صاحب چیزی نشوی
زهد آن است که چیزی نشود صاحب تو
برای رسیدن به این مرحله و اینکه انسان در همان حال که نسبت به دنیا زاهد است از آن بهره‌مند شود خداوند در آیاتی چند به بیان شرایط و ایجاد زمینه‌ها و بسترهای مناسب اشاره می‌کند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود.
از جمله مهم‌ترین راه‌های دست‌یابی به زهد به معنای واقعی و استفاده از مواهب پاک دنیا که در آیات قرآنی بدان اشاره شده، تغییر در بینش و نگرش آدمی نسبت به هستی و جایگاه خود و  خدا در آن است.
آدمی اگر نقش و جایگاه خود را در زمین و دنیا به درستی دریابد می‌فهمد که دنیا دارای اموری است که زینت دنیاست و آدمی هر چند که تمام عمر تلاش کند نمی‌تواند آن را زینت خود کند؛ زیرا خود انسان چیزی است که از آن به روح و شاکله وجودی یاد می‌شود. این روح امری دنیوی نیست تا بتواند از زینت‌های دنیوی بر خود بیاراید. بنابراین تنها از اموری می‌تواند استفاده کند که فرامادی است و قابلیت آن را دارد تا به عنوان زینت، امری فرامادی شود.
ایمان؛ زینت روح
از آنجا که نفس یا روان آدمی همان روح در تن است، آدمی گمان می‌کند که روح نیازمند زینت دنیوی است و این توهم موجب می‌شود تا به زینت‌های تن و دنیا بیشتر از زینت روح توجه کند. آنچه زینت تن است همان چیزهایی است که زینت دنیا می‌باشد ولی آنچه زینت روح است امر دیگری است که نمی‌تواند زینت دنیا و تن باشد. از این رو قرآن به امری به نام ایمان اشاره می‌کند که زینت روح و جان آدمی است. جان آدمی با ایمان و مانند آن زینت می‌یابد تا بتواند در مقام فرادنیوی و فرامادی نیز باقی باشد و یا حتی در آن مقام راه یابد.
زینت‌های دنیوی نمی‌توانند متعلق به روح و جان شوند و آن را زینت بخشند؛ از این رو مال و ثروت قابلیت ندارد تا زینت روح و جان آدمی باشد هر چند که در مدتی کوتاه زینت‌بخش تن آدمی می‌باشد ولی با مرگ آدمی و انقطاع روح از تن، دیگر هیچ‌گونه ارتباطی ولو از راه تن با دنیا و زینت‌های آن باقی نمی‌ماند. بنابراین آدمی نمی‌تواند در آخرت از زینت‌های دنیوی بهره‌ای داشته باشد و در آنجا دست خالی است و میزان و ترازوی او سبک می‌باشد.
اما اگر شخص با علم و ایمان و کارهای نیک، خود را بیاراید و از تقوا بهره برد در آن زمان چون بهره‌مند از زینت‌های روحی و فرامادی است می‌تواند با خود به آخرت برد و ترازو و میزان وی در آخرت سنگین خواهد بود. زینت‌های فرامادی، قابلیت آن را دارد که با آدمی به آخرت برود و او را زینت بخشد. از این رو گفته‌اند نور ایمان در آخرت هر کسی را روشن می‌کند و روشنایی و سپیدی او بگونه‌ای است که چشم‌ها را خیره می‌سازد.
اما کسی که زینت دنیوی را برگرفته است چون پس از خروج از تن چیزی با خود ندارد روحش سیاه می‌باشد و از زینت فرامادی برخوردار نمی‌باشد و در نتیجه سیاه و زشت می‌باشد.علم و دانش رشدی و تزکیه نیز این گونه است؛ زیرا اینها از زینت‌های فرامادی و غیردنیوی هستند که جان آدمی را زینت می‌بخشد و با آدمی می‌مانند.
شگفت اینکه چون این امور زینت جان آدمی است و جان، زن و مرد ندارد و زن و مرد در تعبیر قرآنی در هنگامی که روح و نفس هستند یگانه می‌باشند (نساء آیه 1) آنچه زینت جان است تفاوتی برای مرد و زن ندارد که همان ایمان و علم و تزکیه است.
خداوند ماموریت پیامبران را زینت‌بخشی به جان آدمی با علم و تزکیه می‌داند (جمعه آیه 2) و این زینت‌ها برای جان آدمی است و مرد و زن یکسان از آن بهره‌مند می‌شوند و در آخرت هر مرد و زنی بسته به برخورداری از زینت‌های اخروی و فرامادی در مقام بهشت و درجات آن قرار می‌گیرند.
به هر حال بینش و نگرش درست نسبت به خود و خدا و هستی موجب می‌شود تا آدمی دلبسته به دنیا نشود و بتواند نسبت به دنیا زهد ورزد و پارسایی پیشه کند. از این رو خداوند بینش درست و ایمان واقعی را عامل اصلی زهد آدمی برشمرده است. (هود آیات 45 و 49 و نیز هود 51 و شعراء آیات 106 و 109 و 124 و 127 و 142 و 145 و 161 و 164 و 177 و 180 و نیز قصص آیه 79 و 80 و سبا آیه 47)
بینش درست در کنار ایمان واقعی و عمل صالح موجب می‌شود که آدمی به دنیا به عنوان زینت بی‌رغبت شود و تنها برای رفع نیازهای روزانه و دستیابی به ابزارهای کمالی چون تن سالم و آسایش و آرامش از مواهب دنیوی بهره گیرد.
بسیاری  از مردم به سبب آنکه در مفهوم زندگی دچار اشتباه می‌شوند میان زهد و استفاده از مواهب آن دچار خلط و گمراهی شده و راه افراط و تفریط را می‌پیمایند. تفکر درست درباره دنیا آن است که از مواهب و طیبات و حلال آن به درستی بهره برد و در کنار آن دل به دنیا و زینت‌های آن نبست و به جای دلبستگی به دنیا و زینت‌های آن دل‌ به آخرت و زینت‌های آن بست که همان علم و ایمان و تقوا و مانند آن است. بر این اساس زهد، گوشه‌گیری و بریدن از خلق و مظاهر دنیا نیست بلکه حقیقت زهد آن است که در عین بهره‌مندی از مواهب گسترده دنیوی، به آنها دل نبندیم و علاقه و تعلق و دلبستگی نداشته باشیم. برخی از انسان‌ها به سبب اندیشه و بینش نادرست نسبت به مدیریت خداوند در هستی و تدبیر امور، گرایش افراطی به دنیا پیدا می‌کنند اگر آدمی بینش و تفکر درستی نسبت به تقدیر الهی و نوشته شدن هر چیزی براساس حکمت از پیش تعیین شده و مدیریت و پروردگار خداوند داشته باشد نسبت به  برخی از برخورداری‌های مادی و ناکامی‌های آن واکنش‌های افراطی و شدید بروز نمی‌دهد و در مسیر کمالی و پارسائی حرکت می‌کند. خداوند در آیه 22 و 23 سوره حدید تصحیح بینش نسبت به تقدیر و ربوبیت الهی را عامل مهمی برای زهدورزی بشر می‌شمارد و خواهان تصحیح بینش انسان نسبت به امور می‌شود.
دلبستگی‌ها به دنیا و زینت‌های آن به سبب این است که آدمی تصور و تصویر درستی از وضعیت خود و نقش و جایگاه خداوند در هستی ندارد. بسیاری از کسانی که دارای زهد و پارسایی نیستند کسانی هستند که گرفتار خودپسندی شده و مال و ثروت را زینت خویش می‌شمارند نه زینت دنیا و بر همین اساس بدان فخر می‌فروشند و به بیماری خود برتربینی و تجمل‌گرایی و تفاخر و چشم و هم‌چشمی دچار می‌شوند. از این رو خداوند در آیه 23 سوره حدید چنین تفکر و منشی را عامل دنیاگرایی بشر می‌شمارد که اجازه نمی‌دهد تا انسان پارسایی پیشه کند و دل به دنیا نبندد.همین اندیشه در کنار عدم تفکر درست نسبت به تقدیر امور به دست خداوند قادر و توانا و حکیم است که موجب می‌شود انسان دچار بخل شود و به جمع‌آوری ثروت و سرمایه دل ببندد و حاضر نشود تا از آن بگذرد و خود را به زینت‌های واقعی جان بیاراید. (حشر آیه 9)
به هر حال مهم‌ترین علل گرایش به دنیا‌طلبی و زهدگریزی مربوط به بینش و نگرش نادرست انسان می‌شود و با تصحیح آن می‌توان امید داشت که انسان‌ها به جای آنکه دل به زینت‌های دنیوی ببندند به زینت‌های واقعی جان توجه و اهتمام ورزند و نسبت به زینت‌های دنیوی بی‌رغبت شوند و در همان حال از همه مواهب دنیوی در راستای کمال‌یابی بهره گیرند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا