اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

حريم خصوصي و هتك آبرو در آموزه هاي قرآن

SAMAMOSآنچه در پي مي آيد بررسي ديدگاه قرآن درباره حريم خصوصي افراد و هتك آبرو و حرمت آنان است كه درآن نويسنده با پرداختن به 3 اصل اساسي اجتماعي دراسلام، راهكارهاي قرآني براي حفظ حريم خصوصي افراد را مورد بررسي اجمالي قرارداده است.

اسلام اخلاقی ترین دین
بي گمان اسلام اخلاقي ترين دين و مكتبي است كه درجامعه بشري ظهور كرده است. پيامبراكرم (ص) در تبيين آموزه هاي قرآني كه تزكيه نفس را هدف از بعثت پيامبران برشمرده (سوره جمعه آيه 2) مي فرمايد: اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق؛ من به هدف اتمام و اكمال فضيلت هاي اخلاقي درميان بشر برانگيخته شده ام.

اگر آيات و آموزه هاي قرآني و نبوي را تحليل كنيم درمي يابيم كه بيشتر آموزه هاي آن يا به طور مستقيم مرتبط به مساله اخلاق است و يا در نهايت در راستاي ارزش هاي اخلاقي و تحكيم آن صادر شده است. از اين رو، آموزه هاي حقوقي، عبادي، جزايي و قضايي اسلام در بردارنده اصول اخلاقي است و حوزه اي نيست كه متاثر از ارزش ها و اصول اخلاقي نباشد. درحوزه مسائل سياسي كه حيله گري و فريب در آن به عنوان ارزش تلقي مي شود، سياست اسلام مبتني بر صداقت، شفافيت سازي و روشنگري به دور از هرگونه فريب و نيرنگ و سياست ضد ارزشي و اخلاقي است. درسخنان اميرمومنان (ع) اين مساله به روشني بيان شده و آن حضرت درباره سياست اسلامي خود و سياست هاي مكارانه معاويه، به نقد سياست هاي معاويه مي پردازد و روش وي را دور از اصول اصلي و ارزشي سياست اسلامي بر مي شمارد. از نظر ايشان، سياست معاويه كه مبتني بر كياست و فراست از نظر برخي از منتقدان روش ها و سياست هاي اميرمومنان (ع) بوده، سياست دغل كاري و فريب است و اگر آن حضرت خود نيز مانند روش سياسي معاويه عمل مي كرد، درحوزه كياست و فراست به معنا و مفهوم معاويه اي، گوي سبقت را از همگان مي ربود.
اسلام براي گسترش و تحكيم اصول و ارزش هاي اسلامي از همه ظرفيت ها و فرصت ها بهره گرفته است. آموزه هاي دستوري آن به اشكال مختلف دراين راستاست. براي جلوگيري از سوء استفاده از ارزش هاي اخلاقي، قوانين سختي را بيان داشته است.
چنان كه براي حفظ اصول ارزشي نيز آموزه هاي حقوقي، قضايي و جزايي وضع كرده است. از اين رو حفظ حريم خصوصي افراد به عنوان يك ارزش اخلاقي مورد توجه و نظر قرار گرفته و گزاره هاي شناختي و حياني به همراه آموزه هاي دستوري صادر شده است.
3 اصل بنيادين اجتماعي در اسلام
دراسلام سه اصل از جايگاه خاصي برخوردار است و هر فرد انساني از آن بهره مند است.
اصولي كه بنياد اجتماع برآن نهاده شده و روابط انسان با انسان با آن تنظيم مي شود. سه اصل حفظ جان و مال و عرض به عنوان اصولي اساسي از جايگاه ويژه اي برخوردار است. در همه آموزه هاي اجتماعي اسلام حفظ اين اصول به عنوان اصل احكام بر احكام و قوانين و روابط اجتماعي مدنظر قرارگرفته است و همانند عدالت هركجا كه اصلي با اين سه اصل مخالفت كند به طور خودكار از اعتبار و حجت خارج مي شود مگر آنكه دليل محكم و استواري در برابر اين سه اصل حاكم وجود داشته و آن را تخصيص بزند. به عنوان نمونه اصل، حرمت جان انسان است و جايز نيست كه كسي به جان كسي متعرض شود و به آن آسيب برساند. با اين همه تنها در صورتي قتل فردي جايز شمرده مي شود كه دليل و برهان قوي وجود داشته باشد و براين اصل اولي چيره شود، چنانكه شخصي فردي را به قتل برساند كه در اين صورت به جهت حكم قصاص، مستوجب مرگ مي شود. با اين همه شرايط آنچنان تغيير نمي يابد كه در مجازات وي تشديد شود و يا حتي عرض و آبروي فرد مورد تعرض قرار گيرد.
وجوب حفظ آبروي انسان
آبرو به معناي عرض، اعتبار، حرمت، شرافت و وجاهت انسان مورد تاكيد اسلام و به عنوان يكي از اصول سه گانه در همه احكام، حضور جدي دارد. در آيات قرآني از آبرو به عنوان وجاهت و عفت ياد شده است (آل عمران آيه 45 و نيز احزاب آيه 69) و از فضاحت و بي آبروئي افراد منع شده و پرده از عيب كسي برداشتن و آبروي وي را ريختن به عنوان گناه مورد نكوهش قرار گرفته و متعرضان به آبروي افراد را به مجازات سختي تهديد كرده است.(حجر آيه 68).
در برخي روايات حرمت آبروي مومن از حرمت خانه كعبه بالاتر دانسته شده است ريشه توجه اسلام و قرآن به مسئله آبرو و عرض انساني را بايد در جايگاه ارزشي همه انسان ها در بينش و نگرش قرآني جست. قرآن، انسان را موجودي برخوردار از كرامت و شرافت ذاتي دانسته و دربيان مقام ارزش ذاتي انسان مي فرمايد: ولقد كرمنا بني آدم؛ به درستي ما فرزندان آدم را كرامت و شرافت بخشيديم و بزرگوار كرديم. (اسراء آيه 70) از نظر قرآن، همه نوع بشر بدون تفاوت در رنگ و نژاد و دين و قوميت از شرافت ذاتي برخوردارند و بايد به عنوان انسان، گرامي داشته شوند. (حجرات آيه 13) تاكيد بر شرافت انسان به عنوان حقي عام و فراگير، يكي از مهم ترين ويژگي ها و شاخصه هاي اسلام است. در هيچ دين و آئيني اينچنين مقام انسان مورد اهتمام و ارزش گذاري نيست.
از اين رو هيچ تفاوتي ميان فردي با فردي ديگر نيست و اگر اسلام شرافت ديگري براي شخصي افزون بر شرافت ذاتي اثبات مي كند به جهت تسليم در برابر خدا و تقواي الهي است كه در اين صورت افزون بر شرافت و كرامت ذاتي از ارزش كرامت عرضي نيز برخوردار مي شود و مصداق تفضيلي بزرگوارتر مي گردد و به حكم: ان اكرمكم عندالله اتقاكم(حجرات آيه 13)، از نوع برتري عرضي بهره مند مي شود كه اين برتري تنها در برخي از احكام دنيوي براي فرد سودمند است هرچند كه در آخرت اين برتري نمود و بروز واقعي مي يابد و انسان متقي به بهشت درمي آيد و انسان غيرمتقي به دوزخ آتشين فروافكنده مي شود. بنابراين كرامت ذاتي انسان، موجب مي شود كه در دنيا از مهمترين حقوق انساني خود يعني حفظ جان و مال و عرض بهره مند شود.
در قرآن بيان شده است كه انسان به طور فطري و طبيعي خواهان حفظ آبرو و عرض خود است. از اين رو در داستان بهشت آدم(ع) و درخت ممنوع مي خوانيم كه آنان به هنگام پديدار شدن بدن برهنه شان، به جهت حيا، خود را با برگ هاي درختان پوشاندند. (اعراف آيه 22) همين گرايش فطري موجب شد تا انسان به پوشش نيازمند شود و خداوند به عنوان يك منت و نعمت، لباس را براي پوشش جسمشان فرو فرستاد تا افزون بر پوشش و وحفظ تن از گرما و سرما به عنوان زينت از آن بهره مند شوند. (اعراف آيه 26)
حريم خصوصي
حريم خصوصي به معناي محدوده خاص هر شخص است كه ديگران نمي توانند در آن محدوده وارد شوند و يا متعرض آن گردند. حريم خصوصي مي تواند در سطوح متعدد مورد توجه قرار گيرد. گاه مراد از حريم خصوصي سطح كاملا شخصي آن است كه حتي زن و فرزندان به عنوان نزديك ترين اشخاص به وي نمي توانند به آن نزديك شوند. گاه مراد از حريم خصوصي، بخشي از حوزه انساني است كه ارتباط با ديگران و جامعه ندارد. مي توان از آزادي فكري، مذهبي، انتخاب اقامتگاه، مكاتبات شخصي و مانند آن به عنوان حريم خصوصي افراد ياد كرد.
حريم به معناي آنچه كه از پيرامون خانه و عمارت كه بدان متعلق باشد، و مكاني كه حمايت و دفاع از آن واجب است و خصوصي به معناي شخصي، داخلي و هرچه كه زندگي خصوصي اشخاص را در نظر بگيرد (فرهنگ هاي معين؛ دهخدا؛ عميد) به كار رفته است. كلمات حرم، حرمت، احترام، تحريم با حريم، هم ريشه اند.
از لحاظ حقوقي حريم از حرمت به معناي منع است؛ زيرا تعرض ديگران به حق صاحب حريم ممنوع است. (نگاه كنيد: ترمينولوژي حقوقي، دكتر جعفر جعفري لنگرودي، جلد سوم) حريم نهر، حريم رودخانه، حريم دريا، حريم جاده، حريم ملك و مانند آنها از جمله مصاديق آن مي باشد. بنابراين، حريم خصوصي به معناي مكان و محلي است كه اختصاص به فرد داشته و دفاع از آن واجب و تعرض نسبت به آن ممنوع مي باشد.
حريم خصوصي به شكل حقوقي، سياسي و اخلاقي مي تواند مورد توجه قرار گيرد و از منظرهاي مختلف مي توان آن را تحليل و تبيين كرد. در هر رويكردي قواعد و مباحث و مؤلفه هاي خاص خود را دارد. در اينجا كوشش مي شود تا در حد امكان به ابعاد مسئله از ديدگاه قرآن پرداخته شود.
در آموزه هاي قرآن بر حفظ حريم خصوصي افراد تأكيد شده است. مهمترين عنصر در مسئله حريم خصوصي و اصلي ترين مؤلفه مسئله، آبروي اشخاص است. در آموزه هاي نبوي آنچنان بر مسئله آبرومندي تأكيد شده كه دستور داده شده كه فرد بايد آبروي خود را حرمت دارد و در حفظ آن كوشش كند. از پيامبر گرامي(ص) نقل شده كه فرمود: ان اعراضكم عليكم حرام كحرمه يومكم هذا في شهركم هذا في بلدكم هذا؛ آبروي شما بر شما حرمت دارد؛ همان گونه كه عيد قربان در ماه ذي الحجه و در سرزمين مكه حرمت دارد. (ابن كثير ج 4 ص 229) و اميرمؤمنان مي فرمايد: آبروي خود را هدف تيرهاي سخنان مردم قرار ندهيد. (نهج البلاغه ص 683 نامه 69)
راهكارهاي قرآن براي حفظ حريم خصوصي
قرآن براي حفظ حريم خصوصي و آبروي اشخاص به برخي از مسايل به صورت مصداقي توجه مي دهد. به عنوان نمونه از كساني ياد مي كند كه دست نياز به سوي ديگران دراز نمي كنند و آبروداري مي كنند. (بقره آيه 273) به اين معنا كه انسان به طور فطري از اينكه دست نياز به انسان هاي ديگر دراز كند ناخشنود و ناراضي است، از اين رو كساني كه عفت را پيشه خود مي كنند و آبروداري مي كنند مورد تشويق قرار گرفته اند. در مقابل، به توانگران دستور مي دهد كه به وظيفه خود عمل كنند و دستگير نيازمندان باشند تا حريم خصوصي افراد حفظ شود و آبروي نيازمند به جهت فقر اقتصادي مورد تعرض قرار نگيرد و ارزش و شرافت و كرامت آدمي پايمال نشود از اين رو صدقه پنهاني (بقره آيه 271) و منت نگذاشتن در هنگام صدقه دادن (بقره آيات 262 و نيز 264) مورد تشويق قرار گرفته است.
بي گمان هتك آبروي اشخاص و اتهام و نسبت دادن امور زشت و ناپسند به ديگران يكي از زشت ترين رفتارهاي انساني است و مردم به طور فطري آن را ناپسند مي دارند. قرآن از نسبت دادن فحشا به اشخاص برحذر مي دارد. از آن جايي كه هتك حرمت و بي آبرو كردن اشخاص، از متهم كردن آنان به امور زشت و فحشا، شديدتر و پيامدهاي ناگوارتري در زندگي خانوادگي و اجتماعي آنان در پي دارد، حفظ آبرو به شكل قانون درآمده و براي متهم كردن ديگران، مجازات سختي در دنيا و آخرت پيش بيني شده است كه هشتاد تازيانه براي اهل قذف از نمونه هاي اين احكام تشديدي است. (نور آيه 4 و 23؛ احزاب آيه 58)
در آيه 148 سوره نساء از بيان بدي هاي ديگران بازداشته است تا ضمن حفظ حرمت و كرامت و شرافت آدمي از دامن زدن به فحشا و منكر جلوگيري كند. در آيه11 و 12 سوره حجرات نيز از تمسخر، عيب جويي و يادكرد به لقب هاي زشت و زننده نهي كرده و غيبت را عاملي براي ريختن آبروي اشخاص دانسته است. همچنين از تجسس در اسرار ديگران كه مي تواند موجبات بي آبرويي و كشف اسرار ايشان باشد برحذر داشته و از هرگونه گمان بد در حق ديگري بازداشته است. بهتان زدن و نسبت كار زشت خود به ديگري نيز از مصاديق هتك حرمت اشخاص و بي آبرو كردن شمرده شده و از آن نهي گرديده است. (نساء آيه112)
براي حفظ شرافت آدمي و كرامت انساني، اعاده حيثيت را جايز مي شمارد و در بيان داستان يوسف از تلاش وي در زندان براي اعاده حيثيت ياد مي كند و اينكه آن حضرت چنان براي آبروي خويش ارزش قايل بوده است كه حاضر نمي شود عفو و بخشش شاه را بپذيرد و پيش از اعاده حيثيت از زندان بيرون آيد، از اين رو شاه، مجلسي ترتيب مي دهد و پس از اعاده حيثيت و بازگشت آبروي از دست رفته، آن حضرت حاضر مي شود تا از زندان بيرون آيد. (يوسف آيات50 و 51)
از مجموعه آيات قرآن اين معنا بدست مي آيد كه حفظ حرمت آبروي اشخاص نه تنها وظيفه خود شخص بلكه جامعه و نيز دولت است. بنابراين هيچ شخص حقيقي و يا حقوقي و يا نهادهاي دولتي نمي توانند متعرض حريم خصوصي افراد شوند و به جان و مال و آبروي اشخاص آسيب برسانند. دولت به عنوان نهاد حافظ منافع اشخاص و جامعه مي بايست در اين حوزه نه تنها خود وارد نشود و به تجسس و يا كاوش نپردازد بلكه با تشديد قوانين و مجازات بر افزايش ضريب امنيتي حوزه خصوصي و حريم شخصي بيفزايد. باتوجه به تغييرات در روش ها و بكارگيري فنون و فن آوري هاي نوين در عرصه هاي مختلف، اماكن تعرض به حريم خصوصي افزايش يافته است از اين رو مي بايست با يافتن راهكارهاي نوين امكان هرگونه تعرض و هتك حرمت حريم خصوصي از اشخاص حقيقي و حقوقي سلب شود.
موارد جواز تعرض به حريم خصوصي
با همه اهتمامي كه قرآن به حفظ آبرو و حريم خصوصي اشخاص دارد با اين همه در مواردي جايز و بلكه لازم است كه اين حريم شكسته شود و به حريم خصوصي اشخاص وارد شد. در قرآن شماري از موارد جواز بيان شده است. اين موارد ازنظر كمي بسيار اندك هستند ولي از نظر كيفي بسيار خطرساز براي جامعه و ارزش هاي انساني است، از اين رو با تأكيد و نيز سخت گيري هاي بي شماري همراه است. يكي از موارد جواز، زناي آشكار است كه چهار شاهد عادل همزمان با تمام جزئيات، مسأله را بدون كم و كاست بيان و گواهي مي دهند. اين مسأله از دو نظر اهميت دارد؛ يكي از جهت تحكيم بنيادهاي خانه و خانواده و حفظ حريم خانواده و ارزش هاي انساني و اسلامي و از سوي ديگر به جهت حفظ حرمت اشخاص حتي در بدترين شرايط. از اين رو هم در اثبات جرم سخت گيري مي شود و هم در اجراي حكم نسبت به قانون شكنان و متعرضان به حريم خصوصي و خانوادگي اشخاص. قرآن در آيه2 و 4 و 5 سوره نور به اين مسأله توجه مي دهد.
درباره تجاوز مالي به حريم خصوصي اشخاص و اثبات سرقت و قطع دست دزدان نيز اين مسأله به روشني بيان مي شود تا حرمت انساني و نيز حريم خصوصي حفظ شود. (مائده آيه38) از اين رو در اجراي حدود كه مستلزم بي آبرويي اشخاص است واجب شده كه دقت بسياري در مسأله و عوامل اصلاح جامعه مدنظر قرار گيرد.
همچنين در مواقعي كه امنيت و حاكميت حكومت اسلامي و مصالح كلان جامعه اسلامي در معرض تهديد و خطر و توطئه از سوي افراد و تشكيلات حقيقي و حقوقي قرار گيرد، حفظ اصل نظام اسلامي در برابر خطرات بر هرگونه حريم شخصي و عمومي رجحان مي يابد و بايد براي خنثي شدن اين تهديدها از هر اقدام بازدارنده اي فروگذار نكرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

3 دیدگاه

  1. مطالبی که در مورد حریم خصوصی وهتک آبرو گذاشتید لطفا خواهشا منبع بزنید منتظر منبع هستم ممنون

    1. به نام خد
      این نوشته ها همه بر اساس استنباط از آیات و روایات است. منبع دیگری وجود ندارد. به هر حال سالها تحصیل این امکان را داده تا استناطات نوشته شود.
      خلیل منصوری

    2. به نام خدا
      منابع متن از استنباطات نویسنده از آیات و روایات است.
      خلیل منصوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا