اجتماعیمعارف قرآنی

حجاب؛ هم فضيلت هم قانون

عفت، فضيلتي اخلاقي

شايد سخن گفتن از حجاب، بي عفاف بي معنا باشد، ولي بايد به اين نكته توجه داشت كه حجاب يك حكم اسلامي است در حالي كه عفاف يك حالت نفساني و فضيلت اخلاقي بشمار مي رود.

بر اين اساس مي توان از حجاب بي عفاف سخن به ميان آورد، زيرا بر همگان است تا حجاب را به عنوان يكي از قوانين و احكام اسلامي مراعات كنند، بي آن كه عفاف در ايشان وجود نداشته باشد و اصولا گرايش به عفاف نداشته باشند.

 

براي درك اين معنا بايد به اين نكته توجه داشت كه عفت، حالتي از حالات نفس است كه با وجود آن، شهوت بر انسان غلبه و چيره نمي شود. (مفردات الفاظ قرآن كريم، راغب اصفهاني، ص 573 ذيل واژه عف) از اين رو هرگاه نفس انساني به درجه اي برسد كه شهوات نفساني و تمايلات حيواني و غير شايسته بر او چيره نشود، چنين نفسي را عفيف مي نامند و صاحب آن را اهل عفت مي خوانند. (التحقيق، حسن مصطفوي، ج 8، ص 180)

بر همين اساس نراقي در جامع السعادات هنگامي كه از فضايل اخلاقي سخن به ميان مي آورد، عفت را فضيلتي مي شمارد كه انسان مومن مي بايست در پي كسب آن باشد و آن را در خود ايجاد كرده و يا تقويت نمايد؛ زيرا فطرت سالم و عقل سليم به طور طبيعي گرايش دارد كه عفت ورزد و خود را از زشتي ها بپوشاند و اجازه ندهد تا شهوت بر او چيره شود و به جاي عقل، فرمانرواي جان و تن آدمي شود، لذا كسي را كه از فرمان عقل سليم پيروي مي كند و قوه شهواني را در چارچوب شايسته مهار و مديريت مي كند، انسان عفيف مي داند.

البته نراقي به اين نكته هم توجه مي دهد كه عفت هرگز به معناي سركوب قواي شهواني و نفساني نيست، بلكه مديريت و مهار آن در چارچوب معقول و شايسته اي است كه عقل بر آن حكم مي كند. از اين رو اعتدال عقلاني در خورد و خوراك يا ازدواج و پاسخ گويي به نياز شهواني و جنسي در اين شكل معقول و مقبول را از عواملي مي داند كه تحقق فضيلت عفت را در آدمي اثبات مي كند.

به سخن ديگر، عفت به عنوان يك فضيلت همان حركت اعتدالي نفس انساني در مسير فرمان هاي عقل در جهت مهار و مديريت و پاسخ گويي مناسب و شايسته به خواسته هاي نفساني است. (نگاه كنيد: جامع السعادات، نراقي، ج 2، ص 17)

همان طور كه مشاهده مي كنيد، دايره عفت فراتر از دايره اموري است كه حجاب به عنوان يك حكم و قانون به آن توجه دارد؛ زيرا حجاب يك عمل و رفتار در حوزه رفتار اجتماعي است كه با انجام آن، از سركشي نفس شهواني در حوزه عمل جنسي جلوگيري به عمل مي آيد.

وجوب مراعات قانون حجاب

به اين معنا كه اگر حتي شخص داراي عفت نباشد و در حوزه اخلاق جنسي، قواي شهواني بر او چيره باشد، ولي به عنوان يك شهروند موظف است تا حجاب را مراعات كند تا زمينه و بستر ايجاد و يا تقويت اختلال شهواني جنسي فراهم نيايد؛ زيرا حجاب به معناي پوشش مناسبي است كه دو جنس مخالف را نسبت به هم در حالتي شبه عفت قرار مي دهد و از سركشي و چيرگي نفس شهواني و جنسي باز مي دارد.

بنابراين، بر همه شهروندان امت اسلامي است تا قانون حجاب را به عنوان يك رفتار اجتماعي و هنجاري مراعات كنند؛ زيرا هدف اسلام ايجاد جامعه اي است كه شرايط مناسب بروز فضايل اخلاقي و چيرگي رفتارهاي هنجاري و عقلاني و عقلايي در آن فراهم آيد. حجاب نيز شرايطي را فراهم مي آورد تا عقل بتواند در جامعه، از چيرگي شهوات جنسي جلوگيري به عمل آورد و از طغيان و سركشي آن باز دارد.

البته به نظر مي رسد كه كساني كه داراي عفت نفس هستند، از آمادگي بيشتري براي حجاب برخوردار هستند، زيرا نفس آنان تحت مديريت عقل و فرمانفرمايي آن قرار دارد. لذا حضرت آدم و حوا (عليهما السلام) پس از آشكار شدن جسدشان، به سرعت اقدام به پوشيدن عورت هاي خويش با استفاده از برگ هاي درختان بهشت نمودند در حالي كه تنها اين زن و شوهر آن جا حضور داشتند، زيرا عفت وجودي شان به عنوان عاملي موثر در گرايش ايشان به حجاب بوده است.

هدف و فلسفه حجاب در اسلام

البته هدف از قانون حجاب در اسلام، دست يابي به عفاف و فضيلتي نفساني و اخلاقي است كه از طريق آن براي شخص و جامعه فراهم مي آيد. از اين رو خداوند در آيه 59 سوره احزاب حجاب را عامل مهمي براي مصونيت از ايذا و اذيت و آزار از سوي ديگران به ويژه بيماردلان بر مي شمارد؛ زيرا با مصونيت يابي شرايط براي دست يابي به فضايل بيشتر براي آدمي فراهم مي شود.

از آياتي از جمله 5 و 7 سوره مومنون و نيز 29 و 31 سوره معارج اين معنا به دست مي آيد كه عفت و پاكدامني موجب مي شود تا انسان در مسايل جنسي رو به اعتدال رود و از گرايش به اسراف در اين حوزه خودداري ورزد. هم چنين عفت ورزي و ايجاد شرايط عفاف در انسان موجب مي شود تا نفس از هر زشتي محافظت شود و امكان سوءاستفاده و نيز نسبت هاي ناروا به انسان براي ديگران فراهم نيايد. (نور، آيه 26)

پس با توجه به آنچه گفته شد مي توان نتيجه گرفت كه هدف از حجاب واقعي، دست يابي به فضيلت اخلاقي عفت است كه مديريت عقل بر نفس و چيرگي بر آن در چارچوب هاي پذيرفته شده و فطري و طبيعي بشمار مي رود. اما اين بدان معنا نيست كه حجاب به سبب وجود عفت باطني مراعات نشود و شخص به اين بهانه كه قلب من پاك است و عقلم بر نفسم چيره است، از حجاب اجتناب ورزد؛ زيرا حجاب، يك قانون و حكم اجتماعي است تا ديگران به گناه آلوده نشوند و شرايط عمومي براي رشد و كمال فراهم آيد.از سوي ديگر، اگر كسي خواهان عفت نيست نمي تواند از حجاب اجتناب ورزد، زيرا چنان كه گفته شد حجاب، قانوني در حوزه عمل اجتماعي و رفتاري است و بر همه شهروندان است تا براي ايجاد جامعه سالم، آن را مراعات كنند و در صورت مخالفت و زيرپا گذاشتن قانون بايد مجازات مناسب آن را تحمل كنند.

به سخن ديگر، حجاب يك قانون اسلامي و حكم شرعي است كه مراعات آن از سوي همه شهروندان لازم است. اين بدان معنا خواهد بود كه مخالفان، افزون بر اين كه گناهي مرتكب شده و در آخرت مجازات شده و يا تبعات گناه بر ايشان بار مي شود، هم چنين به عنوان بزهكاران و قانون شكنان مي بايست مجازات شوند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا