اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

جهاد نفس، جهاد اکبر

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

شاید در آیات قرآنی، اصطلاح جهاد نفس به معنای جانفشانی در راه خدا در میادین جنگی به کار رفته باشد، ولی این جانفشانی بدون جهاد نفس به معنای خودسازی و رهایی از شهوات و خواسته ها و هواهای نفسانی شدنی نباشد. از همین روست که خداوند در برخی از آیات قرآنی در کنار جهاد مالی به جهاد نفسانی به دو معنا توجه داده است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا جایگاه جهاد نفس در تکامل و دست یابی به مقامات عرفانی و معنوی را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مفهوم شناسی جهاد نفس

جهاد نفس ترکیبی از دو واژه جهاد به معنای به کارگیری تمام توان و نیرو در قول و فعل است.(محمد بن محمد زبیدی‌، تاج‌العروس‌ من‌ جواهر القاموس‌، ذیل‌ «جهد»)

اما درباره مراد از نفس باید گفت که در اصطلاح قرآنی نفس بر ذات حتی ذات خداوندی مانند : وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ ؛ خداوند شما را از نفس و ذاتش بر حذر می دارد(آل عمران، آیات 28 و 30)، روان آدمی(شمس، آیه 7؛ زمر، آیه 42 ؛ بقره ، آیات 48 و 72 و 281) ، هواهای نفسانی(بقره، آیه 87) و مانند آن به کار می رود.

در آیات قرآنی سه گونه تعبیر وجود دارد:

1. جهاد با نفس همانند جهاد با اموال، مانند آیه 72 سوره انفال که می فرماید: وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ؛ و در راه خدا با اموال و با جانهای خودتان جهاد کنید، و یا در آیه 20 سوره توبه که آمده است: وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ؛ و در راه خدا با اموال و جانهایتان جهاد کنید. در این گونه موارد، واژه باء به معنای سببیت بر سر مال و جان آمده تا بیان کند که این مجاهدت با سرمایه های مالی و جانی انجام می گیرد و شخص مجاهد مال و جان بر سر جهاد می گذارد و جانفشانی می کند. پس همان طوری که در جهاد کبیر علمی با کمک قرآن علیه شبهات به مجاهدت می پردازد و آن را دفع می کند(فرقان، آیه 52)، در جهاد اصغر با کمک مال و جانفشانی این مجاهدت صورت می گیرد؛

  1. جهاد برای نفس: خداوند در آیه 6 سوره عنکبوت از جهاد برای نفس سخن به میان آورده و فرموده است: وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ؛ و هر كه بكوشد، تنها براى خود مى‏كوشد، زيرا خدا از جهانيان سخت بى‏نياز است. در این جا هر گونه مجاهدتی به معنای مجاهدت به نفع و سود خود دانسته شده است؛ زیرا خداوند بی نیاز است و مجاهدت انسان سودی برای خدا ندارد؛
  2. جهاد در خدا و فی الله : خداوند در آیه 78 سوره حج می فرماید: وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ؛ و در خدا چنان كه حق جهاد اوست جهاد كنيد. هم چنین در آیه 69 سوره عنکبوت نیز می فرماید: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ؛ و كسانى كه در ما كوشيده‏اند، به يقين راههاى خود را بر آنان مى‏نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.

در این آیات، مساله مجاهدت فی سبیل الله مطرح نیست چنان که در آیات دیگر مطرح شده است؛ بلکه مجاهدت در «فی الله» و «فینا» است. وقتی مجاهدت در خدا باید انجام گیرد، مراد مجاهدت در صفات و اسمای الهی برای شناخت و یا مظهریت از آن صفات با تلاشی است که از راه عبودیت حاصل می شود و انسان متاله و رنگ خدایی می گیرد.(بقره، آیه 138) می دانیم که نام الله اسم جامع همه صفات و اسمای حسنانی الهی است و ناظر به مقام کثرت است چنان که هو یا واحد و احد ناظر به مقام وحدت یکتایی و یگانگی است.

هم چنین وقتی در قرآن سخن از ما می رود، سخن از مقام کثرت به جای وحدت است که شامل صفات و مظاهر الهی می شود؛ یعنی یا ناظر به مقام صفات و کثرت صفاتی است و یا آن که ناظر به اسبابی است که به عنوان مظاهر الهی مجرای فیض و افاضه و فعل هستند. بنابراین، شامل فرشتگان و خلفای الهی و در یک سطح حتی همه هستی به عنوان جنود الهی و اسباب و کارگزاران می شود. در این حالت دیگران به عنوان دیگری دیده نمی شوند، بلکه به عنوان آیت، مظهر و جنود و کارگزاران الهی دیده می شوند و به نوعی باید از مقام فنای دیگران در ذات خواسته یا ناخواسته سخن به میان آورد. از این رو، توفی و گرفتن کامل جان از سوی فرشتگان، ملک الموت و عزرائیل(سجده، آیه 11 ؛ محمد، آیه 27) و یا حتی قتل و کشتن و تیرانداختن و مانند آن ها به خدا نسبت داده می شود.(انفال، آیه 17)

پس مراد از «جهاد فی الله» و یا «جهاد فینا» می تواند به کار گیری تمام توان و نیرو برای حرکت در صفات برای شناخت و مظهریت آن صفات باشد و یا می تواند به معنای تلاش در چارچوب هستی باشد که مظاهر الهی هستند. البته برخی آن را به معنای «جهاد فی سبیل الله» و در راه خدا معنا کرده اند که به نظر صحیح نیست؛ زیرا اگر خداوند این موضوع را می خواست مطرح کند همانند جاهای دیگر از عبارت فی سبیل الله سود می برد.

البته یک معنای دیگر نیز مطرح است و آن «جهاد علیه نفس» است. این معنا در قرآن به صراحت مطرح نشده است. اگر اصطلاح جهاد نفس به معنای «جهاد علیه نفس» باشد، این پرسش مطرح می شود که آیا نفس دشمن است که باید علیه آن مجاهدت کرد چنان که علیه دشمنان جهاد انجام می گیرد؟ در پاسخ باید گفت: نفس به معنای روان و یا ذات مقصود در این ترکیب نیست؛ بلکه مراد از نفس همان هواهای نفسانی است؛ به این معنا که هواهای نفسانی دشمن تلقی شده و می بایست علیه این دشمن درونی مجاهدت کرد و او را سر جایش نشاند. پس مراد از جهاد نفس همان جهاد علیه هواهای نفسانی است.

اینک این پرسش مطرح است که مراد از اضافه نفس به جهاد و اصطلاح «جهاد نفس» کدام یک از معانی پیش گفته است؟

به نظر می رسد که از اقسام پیش گفته آن چه از اصطلاح روایی جهاد نفس به دست می آید، مراد همین معنای چهارم یعنی جهاد علیه هواهای نفسانی است. به سخن دیگر، مقصود این است که در خود نفس یک جهادی در حال انجام است. به این معنا که صحنه نفس را میدانگاهی از قوای متضاد و متناقض فرض کرده اند که باید در این میدانگاه به جهاد پرداخت.

به تعبیر دیگر، جهاد نفس یعنی جهاد فی النفس، یعنی جهادی که در درون نفس رخ می دهد. بر این اساس باید آن را معنای پنجمی از جهاد نفس دانست؛ زیرا این تعبیر ناظر به میدان معرکه و جهاد است نه له یا علیه چیزی یا کسی. در این جا فرض بر این است که در نفس انسانی قوایی چون عقل و شهوت و غضب علیه یک دیگر به جنگ و جهاد می پردازند و از آن جایی که لفظ جهاد یک لفظ مقدس با معنای خاص و اصطلاح اسلامی و شرعی است، مراد جهاد در صحنه نفس علیه دو قوه ای است که می کوشد تا عقل را به زیر سلطه خویش در آورد. پس جهاد در صحنه نفس مقدس است؛ زیرا مجاهد عقلی است که می کوشد تا غضب و شهوت را رام و زیر سلطه خود در آورد.

هر یک از دو معنای اخیر یعنی «جهاد علیه هواهای نفسانی» و «جهاد در صحنه نفس به قصد غلبه عقل» همان مراد و مقصود از جهاد نفس در اصطلاح روایاتی است که به جهادنفس اشاره دارد.

جهاد نفس در آیات

چنان که گفته شد، جهاد نفس در آیات قرآنی بی هیچ شک و تردیدی به جانفشانی در صحنه نظامی و جهاد نظامی اشاره دارد. هر گاه واژه جهاد با اموال و انفس مطرح شده به این قصد بوده است که به‌ معنای‌ جنگ‌ با کافران‌ و مشرکان‌ از طریق جانفشانی است.

البته در برخی از آیات قرآنی از جمله 78 سوره حج آمده است: وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ؛ در خدا جهاد کنید و حق جهادش را ادا نمایید. یعنی چنان که بایسته خدایی خداست مجاهدت در خدا کنید. این عبارت می تواند هم جهاد نظامی و اصغر را در بر گیرد و هم جهاد کبیر علمی را با استفاده از قرآن و هم جهاد نفس برای خدایی و متاله شدن مراد و منظور آیه باشد؛ چنان که مفسران معنای اعم به ویژه اعم از جانفشانی و جهاد با هواهای نفسانی را مطرح کرده اند.( طوسی‌، التبیان فی تفسیر القرآن؛ ذیل آیه)

علامه طباطبایی می نویسد: كلمه” جهاد” به معناى بذل جهد و كوشش در دفع دشمن است و بيشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى‏شود و ليكن گاهى به طور مجاز توسعه داده مى‏شود به طورى كه شامل دفع هر چيزى كه ممكن است شرى به آدمى برساند مى‏شود. مانند شيطان كه آدمى را گمراه مى‏سازد و نفس اماره كه آن نيز آدمى را به بديها امر مى‏كند و امثال اينها. در نتيجه جهاد شامل مخالفت با شيطان در وسوسه‏هايش و مخالفت با نفس در خواسته‏هايش مى‏شود كه رسول خدا (ص) اين قسم جهاد را” جهاد اكبر” ناميد و ظاهرا مراد از جهاد در آيه مورد بحث معناى اعم از آن و از اين باشد و همه را شامل شود مخصوصا وقتى مى‏بينيم كه آن را مقيد به قيد (در راه خدا) كرده به خوبى اين عموميت را مى‏فهميم چون اين آيه جهاد را متعلق كرده بر كارى كه در راه خدا انجام شود پس جهاد اعم است. باز مؤيد اين احتمال آيه” وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا” است و بنا بر اينكه آن معناى اعم باشد معناى اينكه فرمود: جهاد كنيد حق جهاد اين مى‏شود كه جهاد شما در معناى جهاد خالص باشد يعنى فقط جهاد باشد (نه هم جهاد و هم تجارت يا سياحت يا غير آن) و نيز خالص براى خدا باشد و غير خدا در آن شركت نداشته باشد، نظير آن آيه كه مى‏فرمايد:” اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ” كه حق تقوى آن است كه فقط پرهيز از خدا باشد نه چيزهاى ديگر.(المیزان، ذیل آیه)

خداوند در آیه 6 سوره عنکبوت نیز می فرماید: وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ . در تفسیر مجمع البیان آمده است: در آيات پيشین، آفريدگار انسان درباره مراقبت از نفس و خويشتن‏دارى در پرتو مقررات و دستورها و هشدارهاى آسمانى روشنگرى فرمود و انسان را در مورد آينده و فرجام كارش ميان هاله‏اى از بيم و اميد قرار داد، اينك در مورد تلاش و كوشش براى نجات و رستگارى و كاميابى‏اش مى‏فرمايد: وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ‏؛ و هر كسى كه با شيطان و وسوسه‏هاى آن پيكار نموده و در راه مبارزه با دشمنان دين و آزادى خويش تلاش عادلانه و شايسته‏اى نمايد، و نيز با هواى دل و خواسته‏هاى ظالمانه نفس كه از هر دشمنى سخت‏تر است پيكار كند – چنين كسى در حقيقت به سود خويش اقدام كرده است و پاداش و نتيجه كارش به خود او باز مى‏گردد و نه به هيچ كس ديگر؛ و به خدا نيز باز نمى‏گردد.(مجمع البیان، ذیل آیه )

علامه طباطبایی نیز می نویسد: مجاهده و جهاد مبالغه در جهدند، و جهد به معناى به كار بستن طاقت و قدرت است، پس مجاهده و جهاد، يعنى به كار بستن نهايت درجه قدرت و طاقت، جمله مورد بحث مردم را به اين نكته متنبه مى‏كند، كه مجاهده آنان در راه خدا، يعنى دست برنداشتن از ايمان، و صبر در برابر شدايد، و ناملايمات، چيزى نيست كه نفع آن عايد خداى سبحان شود، تا آنكه مردم در باره آن سهل‏انگارى نموده بگويند شد، شد. نشد، نشد. بلكه نفعش عايد خودشان مى‏شود، چون خداى تعالى از همه عالميان بى نياز است، پس مردم بايد به خاطر سعادت خودشان ايمان خود را محكم نگاه دارند، و به خاطر ناملايمات از آن صرفنظر نكنند.(المیزان، ذیل آیه)

آن گاه در ذیل آیه بعدی می نویسد: اين آيه عاقبت ايمان واقعى آنان را كه توأم با جهاد است شرح داده و آن نكته را روشن مى‏سازد كه فرموده بود نفع ايمان عايد صاحبش مى‏شود، نه عايد خدا، و بيان مى‏كند كه ايمان واقعى و لوازم آن خود عطيه‏اى است از خدا، و فضلى است از او. و بنا بر اين آيه شريفه خالى از اين دلالت نيست كه جهاد در راه خدا همان ايمان و عمل صالح است، چون در حقيقت همان آيه را به اين لحن آورده، آنجا مى‏فرمود: هر كس‏ جهاد كند براى خود كرده، اينجا مى‏فرمايد: هر كس ايمان آورد و عمل صالح كند چنين و چنان مى‏شود، پس معلوم شد ايمان و عمل صالح همان جهاد است.(المیزان، ذیل آیه)

پس به نظر علامه مهم ترین جهاد همان جهاد نفس است که با پذیرش ایمان و عمل صالح انجام می گیرد. در حقیقت این جهاد نفس زمانی رخ خواهد داد که انسان همه شبهات و اما و اگر فکری و تردیدهای رفتاری و عملی را کنار بگذارد و با سلامت نفس و رفتار خوب و معروف و پسندیده در چارچوب شریعت و عبودت رفتار کند. این چیزی جز همان خودسازی واقعی و جهاد نفس چیزی نیست.

هم چنین در آیه‌ ۲۱۸ سوره‌ بقره‌ هم‌ مفهوم‌ جهاد نفس‌ از مصادیق‌ جهاد در راه‌ خدا دانسته‌ شده‌ است.(همان)‌ برخی‌ مفسران‌، جهاد در آیه‌ ۶۹ سوره‌ عنکبوت‌ را هم‌ به‌ معنایی‌ عام‌ و شامل‌ جهاد نفس‌ گرفته‌اند.(محمد بن احمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌القرآن‌، ذیل‌ آیه‌‌؛ طباطبائی، تفسیر المیزان‌، ذیل آیه)

در مجمع البیان ذیل آیه 69 آمده است: و كسانى كه در راه ما و به خاطر فرمانبردارى و جلب خشنودى ما جهاد و تلاش نمايند و در برابر كفر و بيداد و نيز هواهاى نفسانى پايدارى ورزند و بايستند، بى‏گمان ما آنان را به راه خويش راه مى‏نمائيم تا به نجات و كاميابى و پاداش پرشكوه ما نايل آيند.(مجمع البیان، ذیل آیه)

در این تفسیر معنای اعم از جهاد نظامی بیان شده و جهاد نفسانی با هواهای نفس نیز مطرح می شود. علامه طباطبایی نیز می نویسد: كلمه” جاهدوا” از ماده” جهد” است، و” جهد” به معناى وسع و طاقت است، و” مجاهدة” به معناى به كار بردن آخرين حد وسع و قدرت در دفع دشمن است، و جهاد بر سه قسم است، جهاد با دشمن ظاهرى، و جهاد با شيطان، و جهاد نفس. راغب اين طور گفته است؛ و معناى” جاهَدُوا فِينا” اين است كه جهادشان همواره در راه ما است، و اين تعبير كنايه از اين است كه: جهادشان در امورى است كه متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقيده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هيچ عاملى ايشان را از ايمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او بازنمى‏دارد.(المیزان، ذیل آیه)

در تفسیر نمونه نیز آمده است: در اينكه منظور از «جهاد» در اينجا چيست ؟ و آيا جهاد با دشمن است ، يا جهاد با نفس ، يا جهاد در راه شناخت خدا از طرق علمى و استدلالى ؟ مفسران احتمالات متعددى داده اند.

و همچنين در مورد تعبير «فينا» كه آيا منظور در راه رضاى خدا است ، يا در راه جهاد با نفس ، يا در طريق عبادت ، يا در طريق مبارزه با دشمن ؟ ولى پيدا است كه هم تعبير به «جهاد» تعبير وسيع و مطلقى است و هم تعبير «فينا»، بنابراين هرگونه جهاد و تلاشى را كه در راه خدا و براى او و به منظور وصول به اهداف الهى صورت گيرد شامل مى شود، خواه در طريق كسب معرفت باشد، يا جهاد با نفس ، يا مبارزه با دشمن يا صبر بر طاعت ، يا شكيبائى در برابر وسوسه معصيت ، يا در مسير كمك به افراد مستضعف ، و يا انجام هر كار نيك ديگر.

كسانى كه در اين راه ها به هر شكل و هر صورت براى خدا مجاهده كنند مشمول حمايت و هدايت الهى هستند. ضمنا از آنچه گفتيم روشن شد كه منظور از «سبل» در اينجا راه هاى مختلفى است كه به سوى خدا منتهى مى شود: راه جهاد با نفس ، راه مبارزه با دشمنان ، راه علم و دانش و فرهنگ ، خلاصه جهاد در هر يك از اين راه ها سبب هدايت به مسيرى است كه به خدا منتهى مى شود.(تفسیر نمونه، ذیل آیه)

هر چند درباره وجود اصطلاح جهاد نفس به معنای مجاهدت علیه هواهای نفسانی و اوصاف سقیم و مذموم و رذایل اخلاقی و اصلاح آن، در آیات قرآنی تشکیک روا داشته شده است؛ اما شکی نیست که در روایات این اصطلاح به ویژه در روایات شیعی مطرح است.

البته مفهوم جهاد نفس را می توان از آیات قرآنی به دست آورد؛ زیرا همه آیاتی که به مساله تزکیه نفس و پاکسازی آن از رذایل اخلاقی و صفات ناپسند اشاره دارد، به شکل همین مفهوم اصطلاحی را می رساند. به عنوان نمونه در آیه 9 سوره شمس آمده است: قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا؛ هرآینه رستگار شد کسی که نفس را تزکیه کرد.

اصولا تزکیه نفوس که از سوی شخص یا پیامبران یا خداوند انجام می گیرد، همان چیزی است که از راه جهاد نفس به دست می آید؛ با این تفاوت که در جهاد نفس خود شخص به مجاهدت قیام می کند و نفس خویش را با توکل به خداوند اصلاح می کند، اما در تزکیه ممکن است خدا و پیامبران در این کار نقش داشته باشند. البته نوعی از تزکیه نفس ناپسند دانسته شده و آن تزکیه ای است که در حقیقت شخص خود را از صفات رذیله پاک دانسته و به خودستایی می پردازد. خداوند در این باره می فرماید: فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى؛ پس خودتان را پاك مشماريد و خويشتن را بی گناه مدانيد اوست که پرهيزگار را بهتر می شناسد.(نجم، آیه 32) در این آیه خداوند نخست فرمان می دهد که از گناهان آشکار و نهان اجتناب کنید و خودتان را با خودستایی پاک و بی گناه مشمارید.

جهاد نفس در روایات و احادیث

اما روایات بسیاری به مساله جهاد نفس به معنای مصطلح وجود دارد که شیخ حر عاملی در کتاب قیم و ارزشمند وسایل الشیعه در بخش “کتاب الجهاد” 910 حدیث از میان احادیث انبوهی را درباره تهذیب نفس و درمان بیماری های آن برگزیده و آن ها را در 101 باب با عنوان «ابواب جهاد النفس و مایناسبه» مرتب ساخته است.

از جمله این روایات روایتی است که امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می کند. در این روایت جهاد نفس به عنوان جهاد اکبر معرفی شده است.

امام صادق عليه السلام می فرماید :إنَّ النّبيَّ صلى الله عليه و آله بَعثَ بسَرِيّة، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِيَ الجِهادُ الأكْبَرُ . قيلَ : يا رسولَ اللّهِ ، و ما الجِهادُ الأكْبَرُ ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْسِ؛ پيامبر صلى الله عليه و آله سپاهى را به جنگ گسيل داشت؛ وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گويم به گروهى كه جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اكبر همچنان مانده است. عرض شد: اى پيامبر خدا! جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفْس.(نگاه کنید: کلینی‌، اصول کافی، ج۱، ص‌ ۱۲)

البته شیخ صدوق، محمد بن علی ابن ‌بابویه‌ در ادامه‌ حدیث‌ این‌ تتمه‌ را نیز نقل‌ کرده‌ است‌: ثُمَّ قالَ: اَفْضَلُ الْجِهادِ مَنْ جاهَدَ نَفْسَهُ الَّتی‌ بَین‌ جَنْبَیهِ؛ برترین‌ جهاد این‌ است‌ که‌ شخص‌ با نفس‌ خود جهاد کند.( ابن‌بابویه‌، الامالی‌، ص)

شیخ صدوق هم چنین در کتاب معانی الاخبار این حدیث را از امام علی(ع) این گونه نقل می کند: معاني الأخبار عن الإمامِ عليٍّ عليه السلام :إنَّ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَعثَ سَرِيّةً ، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِيَ علَيهِمُ الجِهادُ الأكْبَرُ . قيلَ: يا رسولَ اللّهِ ، و ما الجِهادُ الأكْبَرُ ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْس . و قالَ عليه السلام : أفْضَلُ الجِهادِ مَن جَاهَدَ نَفْسَهُ الّتي بينَ جَنْبَيهِ ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سپاهى را به جنگ اعزام كرد. وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گويم به مردمانى كه جهاد اصغر را گذراندند ولى جهاد اكبر همچنان بر عهده آنان باقى مانده است. عرض شد: اى رسول خدا! جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس. امام عليه السلام فرمود: برترين جهاد آن است كه انسان با نفس نهفته در ميان دو پهلوى خود بجنگد.

ابوذر در روایتی تفسیر روشن تری از جهاد نفس می دهد و معلوم می دارد که مراد از جهاد نفس جهاد علیه هواهای نفسانی است. ایشان از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره برترین جهاد می پرسد و پیامبر(ص) در پاسخ به سؤال ابوذر از برترين جهاد ـ فرمود: أنْ يُجاهِدَ الرّجُلُ نَفْسَهُ و هَواهُ ؛ مبارزه انسان با نفْس و هواهاى نفسانيش .(میزان الحکمه ، ج 2، جهاد اکبر)

هم چنین از پیامبر(ص) روایت است: أفْضَلُ الجِهادِ أنْ تُجاهِدَ نَفْسَكَ و هوَاكَ في ذاتِ اللّهِ تعالى ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :برترين جهاد اين است كه به خاطر خداوند متعال با نفْس و هواهاى نفسانيت جهاد كنى.(همان)

از این حدیث می توان دریافت که مجاهدت با نفس ایجاد شرایطی است که انسان را به سمت ذات و صفات الهی سوق می دهد و در آن مسیر قرار می دهد تا متاله و خدایی شود.

پیامبر(ص) هم چنین خطاب به اصحاب و یارانش می فرماید: مُخاطِبا أصحابهُ ـ : قَدِمْتُم خَيرَ مَقْدَمٍ ، و قَدِمْتُم مِن الجِهادِ الأصْغَرِ إلى الجهادِ الأكْبَرِ : مُجاهَدَةِ العَبدِ هَواهُ ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ خطاب به اصحابش ـ فرمود : خوش آمديد، و از جهاد اصغر پاى به ميدان جهاد اكبر گذاشتيد: جهاد بنده با هواى نَفْسش.(همان)

هم چنین پیامبر(ص) فرمود: لا فضیلة کالجهاد، ولاجهاد کمجاهدة الهوی؛ هیچ فضیلتی همانند جهاد نیست و هیچ جهادی همانند مجاهدة با هوای نفس نیست.( میزان الحکمه، ج1، ص 453، الجهاد الاکبر، حدیث 2747) نیز فرمود: إعلموا أنّ الجهاد الاکبر، جهاد النّفس، فاشتغلوا بجهاد أنفسکم تسعّدوا؛ بدانید جهاد با نفس، جهاد اکبر است، پس به جهاد با هواهای نفس تان مشغول شوید تا سعادتمند شوید.( همان، حدیث 2748)

در تبیین این که چرا جهاد نفس جهاد اکبر است باید گفت وقتی هواهای نفسانی دشمن ترین دشمنان بشر است، به طور طبیعی مجاهدت با این دشمن سخت تر و دشوارتر است. پیامبر(ص) می فرماید: أَعْدَى‏ عَدُوِّكَ‏ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ‏؛ سرسخت‌ترین دشمنت نفس تو هست كه در میان دو پهلويت قرار دارد.(تنبیه الخواطر، ورام بن ابى فراس‏، ج‏ ۱، ص ۵۹؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏۶۷، ص ۶۴؛ حكمت نامه پيامبر اعظم صلَّي الله عليه و آله، محمدی ری شهری، ج ۷، ص ۴۱۸)

در آیات قرآنی جهاد علمی علیه شبهه افکنی دشمنان با بهره گیری از قرآن به عنوان جهاد کبیر معرفی شده است(فرقان، آیه 52) و پیامبر(ص) نسبت میان جهاد نظامی حتی با جانفشانی و بذل مال را جهاد اصغر معرفی می کند، اما جهاد علیه هواهای نفسانی و شهوت و غضب و قدرت طلبی و مال طلبی و تفاخر و تکاثر و دیگر صفات رذل و پست را جهاد اکبر معرفی می کند تا این گونه بیان کند که جهاد علیه نفس بسیار سخت تر از هر جهادی است. این جهاد است که انسان را متاله و متخلق به اخلاق الهی می کند و انسان مظهر صفات و اسمای الهی می شود و به عنوان خلیفه از کرامت برتر سود می برد.

از نظر قرآن شکست در عرصه نظامی اگر با مجاهدت همراه باشد، عین پیروزی است(توبه، آیه 52) اما شکست در برابر هواهای نفسانی سقوط از کرامت انسانی به دامن «کالانعام بل هم اضل» یعنی فرودست تر از چارپایان شدن است.(اعراف، آیه 179؛ فرقان، آیه 44)

در باره‌ دشواری جهاد نفس‌ گفته‌اند که‌ مردم‌ به‌ طور عادی‌ یک‌بار می‌میرند، ولی‌ کسی‌ که‌ در مسیر جهادنفس‌ و مبارزه‌ با شیطان‌ و هواهای‌ نفسانی‌ خود قرار می‌گیرد، روزی‌ هفتاد بار می‌میرد.( مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۷۴، ص‌ ۲۴) بر اساس‌ حدیثی‌ در این‌ باب‌، انسان‌ وقتی‌ می‌تواند مالک‌ نفس‌ خود شود که‌ پیوسته‌ با آن‌ مبارزه‌ کند. (محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۰) همچنین‌ جهاد با نفس‌ ثمره‌ شناخت‌ آن‌ دانسته‌ شده‌ است‌. (غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۴، ص‌ ۵۸۶) در پاره‌ای‌ دیگر از احادیث‌ جهاد نفس‌ به‌ منزله‌ بهای‌ بهشت‌ است‌. (غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۶۴)

از همین روست که امیرمومنان امام علی(ع) جهاد نفس را برتر و افضل از همه مجاهدت های دانسته و می فرماید: أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنيا ؛ امام على عليه السلام :برترين جهاد، مبارزه كردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنياست.

آثار جهاد نفس

برای جهاد نفس همانند هر کار خیر و عمل صالح آثاری است که در برخی از روایات به آن ها اشاره شده است. از جمله این آثار و برکات جهاد نفس می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. غلبه و چیرگی بر نفس و هواهای آن: امیرمومنان امام علی(ع) در این باره می فرماید: ثمرة المجاهدة قهر النّفس؛ میوه مجاهدت غلبه و چیرگی بر نفس و خواسته های آن است.( میزان الحکمه، ج1، ص 453، الجهاد الاکبر، ، ص 454، حدیث 2758)
  2. مالکیت بر نفس : پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: جاهدوا أهواءکم تملّکوا أنفسکم؛ با هواهای نفس تان مجاهده کنید تا مالک نفس هایتان شوید”. (همان، ص 455، حدیث 2766)
  3. چتر فرشتگان و راندن شیطان: پیامبر(ص) در این باره نیز می فرماید: جاهدوا أنفسکم بقلّة الطّعام والشّراب،‌ تظلّکم الملائکه و یفرّ عنکم الشّیطان؛ با هواهای نفس تان با کم خوردن طعام مجاهده کنید تا ملائکه شما را زیر چتر و بالشان بگیرند و شیطان از شما فرار می کند.(همان، حدیث 2768)
  4. اکمال تقوا: تقوا میوه ایمان است و یقین میوه تقوا است. کسی که به کمال تقوای الهی برسد در مراتب سه گانه یقین یعنی علم الیقین و عین الیقین (تکاثر، آیات 5 و 7) و حق الیقین (واقعه، آیه 95) در مرتبه اخیر قرار می گیرد. پس مجاهدت نفسانی از چنین برکت و اثری برخوردار خواهد بود. پیامبر(ص) فرموده است: من جاهد نفسه أکمل التّقی؛ هر کسی مجاهدت نفس کند تقوا را اکمال کرده است.( همان، حدیث 2770)

البته آثار و برکاتی دیگر نیز برای جهاد نفس است که می توان از احادیث گوناگون به دست آورد.

محاسبه نفس در جهاد نفس

جهاد نفس نیازمند برنامه ریزی است. از مهم ترین برنامه ریزی های شناخت صفات رذیله خویشتن از طریق بررسی رفتار خود و یا دیدگاه های برادران مومن است که در مقام آینه و مرآت وضعیت شخص را نشان می دهند و عیوب برادران را بدون هیچ تنقیص و تعییری بیان کرده و بدون آن که بخواهند عیب بزنند و یا شخص را خوار و خفیف سازند از باب نصحیت و موعظه آن ها را مطرح کرده و کمک به اصلاح آن می کنند.

محاسبه نفس و سنجش وضعیت قبل و بعد خود در هر روز و هفته و ماه و سال از مهم ترین روش هایی است که می تواند در جهاد نفس کمک کند.

رسول الله می فرماید: لا يَكونُ الرَّجُلُ مِنَ المُتَّقينَ حَتّى يُحاسِبَ نَفسَهُ اَشَدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّريكِ لِشَريكِهِ فَيَعلَمَ مِن اَينَ مَطعَمُهُ وَ مِن اَينَ مَشرَبُهُ وَ مِن اَينَ مَلبَسُهُ اَ مِن حِلٍّ ذلِكَ اَم مِن حَرامٍ؛ انسان از تقواپيشگان نيست مگر آن كه سخت تر از حسابرسى شريك از شريك، از خود حساب بكشد و بداند خوردنى، نوشيدنى و پوشيدنى اش از كجاست آيا از حلال است يا حرام؟ (غررالحكم، ج6، ص441، ح10926)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا