اقتصادیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

جهاد اقتصادي، توليد ثروت از فن آوري فرهنگي

samamos_thumb6جهاد اقتصادي به معناي فراهم آوردن همه امكانات و بسيج همه توانايي ها براي رشد و توسعه اقتصادي است. از اين رو، لازم است تا همه امكانات مادي و معنوي در تحقق اين هدف به كار گرفته شود. بسيج عده وعده براي تحقق اين هدف متوسط و مياني افزون بر اينكه به امت اسلام كمك مي كند تا جامعه آرماني و عدالت محور را تحقق بخشند، باعث مي شود دريك جهاد بزرگ، دشمن را مرعوب ساخته و بترسانند و اجازه خيال پردازي براي نفوذ و ضربه زدن به امت و جامعه اسلامي را از اين روزنه و نقطه ندهند.
درحقيقت دو كاركرد بزرگ و مهم براي جهاد اقتصادي مي توان مدنظرگرفت كه يكي سعادت جامعه و بهبود شرايط زيستي در مسير تحقق خلافت الهي بشر و ديگر ارعاب دشمنان و ايجاد ياس و نوميدي در آنان است. در اين شرايط است كه جامعه نمونه و برتر به عنوان شاهد امت ها و ملت ها عرض اندام مي كند و به عنوان سرمشق و اسوه جوامع بشري مطرح مي شود.

يكي از بخش هايي كه كمتر درحوزه عمل اقتصادي و علم اقتصاد به آن توجه مي شود، حوزه فرهنگ و تبديل آن به فن آوري و در نهايت ثروت است. نويسنده در اين نوشتار به نقش فن آوري هاي فرهنگي در توليد ثروت پرداخته است.
بسيج امكانات درجهاد اقتصادي
جهاد اقتصادي همانند ديگر ابعاد جهاد في سبيل الله نيازمند بسيج همه امكانات درحد استطاعت بشري است. خداوند دراين باره مي فرمايد: «و هر چه درتوان داريد از نيرو و اسبهاي آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات، دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگري را كه شما نمي شناسيدشان و خدا آنان را مي شناسد بترسانيد و هرچيزي در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مي شود و بر شما ستم نخواهد رفت.» ( انفال، آيه 60)
رهبري دولت اسلامي به عنوان مديريت كلان اقتصاد جامعه اسلامي مي بايست با علم و آگاهي از مديريت اقتصادي، همه امكانات كشوري را براي تحقق شكوفايي و رشد و توسعه اقتصادي عدالت محور فراهم آورد و به عنوان امين مردم و امت (يوسف، آيه 55) با بهره مندي از خرد جمعي و عزم فردي، گام هاي بلند دراين راه بردارد و از واگذاري برنامه هاي اقتصادي و مديريت آن به انسان هاي سفيه و بي خرد خودداري نمايد. (نساء،آيه 5)
مديريت اقتصادي جامعه اسلامي مي بايست با برنامه ريزي دقيق و كامل (يوسف، آيات 47 و 55) و نظارت مستمر جهت بهره مندي از همه امكانات و بسيج منابع انساني و اقتصادي و توليدي، به توليد ثروت و اقتصاد كمك كند و جامعه را به رفاه و آسايش برساند؛ (كهف، آيات 93 تا 97 و نيز سباء آيات 12 و 13) چرا كه عدم مديريت دقيق و كامل اقتصادي و عدم بسيج همه توانايي ها و امكانات ها جهت بهبود وضعيت اقتصادي و رشد و توسعه آن، مهم ترين عامل وابستگي جامعه و امت به بيگانگان و كافران خواهد بود و زمينه تسلط و انحراف و كفر درجامعه اسلامي را سبب مي شود. (توبه، آيه 28) بنابراين، بر امام و امت است تا با همكاري و همدلي و بسيج همه امكانات، گام هاي استواري را در اين زمينه و عرصه بردارند و با توكل بر قدرت بي پايان خداوندي و توانايي هاي خداداد، خود را چنان تقويت كنند كه كافران و مشركان، عرصه اقتصادي را روزنه اي براي نفوذ و تسلط بر جامعه اسلامي نشناسند و نيابند.
قدرت اقتصادي جامعه اسلامي به امت اسلام اين امكان را مي دهد تا نه تنها در برابر فشارهاي بيگانگان و كافران مقاومت و ايستادگي كنند و تن به سلطه آنان ندهند، بلكه مي توانند با حربه هاي اقتصادي، فشارهاي مضاعفي را بر كافران و دشمنان اعمال كنند و آنان را به زانو درآورند و مقاصد خود را بر آنان تحميل و آنان را به سوي پذيرش همه يا برخي از اهداف و مقاصد خود مجبور سازند. (يوسف، آيات 58 تا 60)
پس لازم است امت و رهبر جامعه تا همه امكانات را براي تحقق دو هدف اصلي يعني بهبود و رشد و توسعه اقتصادي سالم اسلامي و ارعاب دشمنان و تضعيف آنان و تحميل خواسته ها برآنان در يك جنگ بزرگ اقتصادي، بسيج كنند و افزون بر گذر از بحران ها، اجازه ندهند تا دشمنان از اين نقطه بر آنان تسلط يابند. بنابراين، نظارت دقيق و برنامه ريزي كامل بر گردش سالم اقتصاد، رشد و توسعه آن، بسيج همه امكانات براي تحقق اين هدف از وظايف و مسئوليت هاي دولت اسلامي و امت و امام است. (يوسف، آيات 47 و 55 و آيات ديگر)
مادي سازي فرهنگ به هدف دست يابي به ثروت
يكي از امكانات جوامع انساني از جمله امت اسلام، حوزه فرهنگي است. شايد در نگاه نخست اين حوزه همانند حوزه هاي علم و ساحت معنويت، بيرون از دايره امكانات اقتصادي باشد؛ زيرا به نظر مي رسد كه منابع اقتصادي عواملي چون زمين (اعراف، آيه 58)، آب و دريا و اقيانوس (هود، آيه 52 و آيات ديگر)، كار و تلاش (ملك، آيه 15) باشد. اما از نظر قرآن عوامل غيرمادي نيز دراين امر دخالت دارد.
از نظر آموزه هاي قرآني، عوامل بسيار مادي و معنوي در تحقق ثروت و بلوغ اقتصادي و رشد و توسعه آن نقش دارد كه از آن جمله مي توان به امور و عواملي چون ايمان به خدا و معارف الهي از جمله مالكيت خداوند بر هستي، ربوبيت بر كليات و جزئيات هستي، رستاخيز و معاد و حسابرسي، عبوديت و ربوبيت انساني و خلافت الهي انسان و مانند آن (اعراف، آيه 96)، استقامت بر حقانيت دين و حقوق انساني (جن، آيه 16)، بازگشت و استغفار و توبه از مسير نادرست و اصلاح امور فاسد و بهسازي و بهينه سازي آن (هود، آيات 3 و 52 و آيات ديگر)، پايبندي به قوانين درهر شرايطي (مائده، آيه 66)، تقواي الهي نسبت به قوانين و حدود الهي (اعراف، آيه 96 و طلاق، آيات 2 و 3) و كمك و احسان به نيازمند و پرداخت انفاقات مالي از جمله خمس و زكات و مانند آن (بقره، آيه 276؛ روم، آيه 39؛ سباء؛ آيه 39 و نيز طلاق، آيه 7) اشاره كرد.
براين اساس مي توان گفت كه حوزه هاي ديگر غيرمادي نيز نقش تعيين كننده و تاثير مستقيم و شگرفي در تحقق ثروت و رشد و توسعه اقتصادي دارد. پس نمي توان ساحت فرهنگي را از حوزه ساخت اقتصادي و ثروت بيرون دانست و به تاثير آن در دست يابي به ثروت و رشد اقتصادي توجهي نداشت.
فرآيند تبديل فرهنگ به ثروت فرهنگ داراي تعاريف متعدد و گوناگوني است كه از جمله مي توان به تعريف يونسكو (1994) از فرهنگ اشاره كرد. براساس تعريف يونسكو، فرهنگ، مجموعه اي از آداب و رسوم، ميراث فرهنگي و ديني، باورها و ارزش هاست.
براساس اين تعريف و تعاريف ديگر، مي توان گفت كه فرهنگ، معرف تمام ويژگي هاي فكري، معنوي و عاطفي يك جامعه يا گروه است كه آن را از ديگران متمايز مي سازد. براين اساس، فرهنگ نه تنها هنر و ادبيات بلكه شيوه و سبك زندگي، نظام هاي ارزشي، سنت ها و باورها را شامل مي شود.
گيرت هافستد (نظريه پرداز آمريكايي) فرهنگ را همان فرآيند برنامه ريزي جمعي ذهن ها مي داند؛ بنابراين فرهنگ به مثابه يك فرآيند است نه نتيجه يا محصول چيزي. به نظر او فرهنگ فرآيندي است كه طي آن، اعضاي يك جامعه يا گروه به ذهنيت يا ديدگاه مشتركي دست مي يابند. لذا مي توان فرهنگ را تغيير داد يا بازسازي و اصلاح نمود يا فرهنگ جديدي را ايجاد كرد. به اين معنا كه از طريق ابزارهاي گوناگون مي توان ذهن بشر و جامعه را در مسيري خاص قرار داد تا يك فرهنگ مشترك را بپذيرند و بدان پايبند شوند.
بايد توجه داشت كه فرهنگ هاي بشري داراي ريشه هاي عميق معرفتي و شناختي و عاطفي و احساسي است. به اين معنا كه آنچه از فرهنگ ها ديده مي شود و به چشم مي آيد، دقيقاً مانند يك كوه يخ شناور بر آب است كه تنها يك هشتم آن در نگاه اول ديده مي شود و هفت هشتم آن به سادگي قابل رويت نيست. آنچه ما از فرهنگ در شكل زبان، رفتار، هنجار، آداب و رسوم، پوشش و عادت ها و مانند آن مي بينيم، تنها بخش قابل رويت اين كوه يخ شناور بر آب است؛ زيرا در بخش پايين تر آن، سنت ها، آموزش ها ميراث هاي ديني و مذهبي، داستان ها و افسانه ها قرار دارد كه خود اين بخش نيز بر خاستگاه ديگري ايستاده است.
در بخش ژرف تر و پايين تر، باورها و ارزش هاي بنيادي قرار دارد كه خود آن بر يك نظام فكري، بينشي و هستي شناختي و انسان شناختي قرار دارد. به سخن ديگر اين نظام فكري و بينشي نگرش انسان و باورهاي او را شكل مي دهد و اين نگرش ها در ساحت رويين به شكل فرهنگ خودنمايي مي كند.
براي فرهنگ مي توان ويژگي هايي چون معنوي، اجتماعي و سيال بودن را شناسايي و بيان كرد. بنابراين فرهنگ همانند روحي است كه در رفتارها، برخوردها، نگرش ها و ديگر شئون جامعه دميده مي شود و ارتباط با اجتماع دارد؛ چنانكه قابليت رشد و ارتقا و انحطاط و ابتذال را نيز دارا مي باشد كه برخاسته از ويژگي سيال بودن و منعطف بودن فرهنگ است.
فرهنگ به خودي خود بار ارزشي ندارد؛ پس نمي توان هيچ گروهي و قومي را بي فرهنگ ناميد؛ چنانكه مي توان فرهنگ ها را براساس چارچوب ها و معيارهايي مورد سنجش قرار داد و ارزش گذاري كرد.
از ديگر ويژگي هاي فرهنگ مي توان به ريشه دار بودن فرهنگ ها اشاره كرد. به اين معنا كه فرهنگ ها امري مقطعي و خلق الساعه نيست؛ چنان كه فرهنگ ها تغييرپذير است و جنبه موروثي آن بسيار بارز و قومي مي باشد.
همچنين فرهنگ ها پايدارترين وجه جامعه است و تغييرات آن به كندي صورت مي گيرد و هرگز شبه فرهنگ جامعه تغيير نمي كند. بايد در نظر داشت كه فرهنگ امر واحدي نيست بلكه مركب از عناصر است كه هركدام مي تواند ارزش گذاري شده و مثبت و منفي تلقي گردد.
مادي سازي فرهنگ
فرهنگ، امري تحقق يافته است. فرهنگ يك جامعه، ناظر به كيفيت موجود در آن جامعه است. فرهنگ هر جامعه واقعيتي است كه اكنون در آن جامعه وجود دارد. همين ويژگي، يكي از وجوه مميز بين دين يا ايدئولوژي است؛ زيرا دين يك امر حقيقي ناظر به الگو وضعيت مطلوب براي آدمي است. حال آنكه فرهنگ يك جامعه هيچ گاه كمال يافته مطلق و مطلوب نيست، بلكه همواره قابليت تكامل دارد.
اگر بخواهيم فرهنگ را به صنعت و ثروت تبديل كنيم مي بايست فرآيند درستي را بپيماييم تا به اين هدف دست يابيم؛ زيرا صنعت، مجموعه اي از فعاليت هاي نظام مند و استاندارد شده توليدي براي دست يابي به ثروت است. عبور از حوزه فرهنگ به صنعت فرهنگي جهت دست يابي به ساز و كارهاي توليد و ثروت، نيازمند شناخت درست فرهنگ و صنعت و تبديل فرهنگ به صنعت و در نهايت ثروت است.
اين عمل فرآيندي را مادي سازي فرهنگ مي گويند كه نتيجه آميزش صنعت و فرهنگ است. به اين معنا كه يك موجود غيرمادي مانند فرهنگ مي بايست در يك فرآيندي به موجودي مادي درآيد و به عنوان يك فرآورده مادي، ملموس و قابل تجارت ارايه شود. همين كاري كه در توليد علم و تبديل آن به فن آوري صورت مي گيرد مي بايست در فرهنگ و تبديل آن به فن آوري و ثروت انجام شود.
بنابراين، جهادگران اقتصادي مي بايست، در مقام خلافت الهي فرآيند مادي سازي فرهنگ را شكل بخشند. اين همانند كاري است كه خداوند نسبت به روح انجام داده و آن را به روان، تبديل كرده و در كالبد انساني قرار داده تا بتواند در شكل رواني و مادي، جسم را مديريت كند.
فرآيند مادي سازي فرهنگ به هدف تبديل به امر تجاري و دست يابي به ثروت و رشد و شكوفايي و توسعه اقتصادي، در اصطلاح، صنعت فرهنگي گفته مي شود.
مادي سازي فرهنگ يا صنعتي و تجاري سازي فرهنگ، به معناي آن است كه امر نامريي و معنوي را به فرآورده ها و كالاهايي معنادار و قابل خريد و فروش تبديل كنيم. بر اين اساس، مادي سازي يا تجاري سازي فرهنگ مطلقاً به اين معنا نيست كه فرهنگ را به مجموعه اي از فرآورده هاي سخت يا سخت افزاري تبديل كنيم؛ چرا كه هر چيز مادي لزوماً يك چيز سخت نيست؛ چنانكه روان و نفس، با آنكه امري مادي است ولي چيز سخت نمي باشد. انتقال روح از مقام مجردات محض به مجردات شبه مادي كه از آن به نفس و روان ياد مي شود، يك فرآيند ماده سازي است كه انجام گرفته است. همين فرآيند مي بايست در محصولات فرهنگي ديده شود و فرهنگ غيرمادي به مادي نه از جنس سخت بلكه نرم، تبديل شده و تجاري سازي و ارايه شود و به ثروت بدل گردد.
صنعت فرهنگي يا فن آوري هاي فرهنگي به مجموعه اي از صنايع اطلاق مي شود كه محصولات آنها درون مايه فرهنگي و معنوي دارند و براي غني سازي حيات روحاني و پالايش روح به كار مي روند. از آن جايي كه توليد فرآورده هاي فرهنگي بر خلاقيت، مهارت و استعدادهاي فردي استوار است، صنايع فرهنگي را خلاق نيز مي نامند. اين صنايع به سبب پتانسيل توليد ثروت و اشتغال زايي بر پايه توليد و بهره برداري، از حق مالكيت معنوي برخوردار هستند.
يونسكو، صنايع فرهنگي را خروجي هاي خلاق و هنري ملموس و يا ناملموسي مي داند كه داراي ظرفيت توليد ثروت و ايجاد درآمد از طريق بهره برداري از دارايي هاي فرهنگي و توليد خدمات و كالاهاي دانش بنيان سنتي و نو هستند.
اهميت صنايع فرهنگي
صنايع فرهنگي، مجموعه اي پيچيده از تمام صنايعي است كه خدماتي را بر حسب نياز زندگي معنوي و تفريح و سرگرمي ارايه مي دهد. اين صنايع فرهنگي، صنايع خلاقي چون صنايع دستي، موسيقي، فيلم، انتشارات، رسانه، گردشگري، معماري، ورزش، ادبيات و مانند آن مي باشد.
صنايع فرهنگي از جهات گوناگون داراي اهميت است. از جمله در حوزه اقتصادي موجب اشتغال زايي، توليد ثروت، درآمد و گردش مالي، فقرزدايي و مشاركت در توسعه پايدار مي شود در حوزه اجتماعي نيز موجب بهبود فرهنگ عمومي، افزايش خودباوري و پرورش همبستگي و اتحاد جامعه مي گردد. از نظر هويت ملي نيز حفظ ميراث و ارزش ها را در پي دارد و در حوزه دفاعي نيز اهميت خود را در قالب صدور پيام انقلاب و فرهنگ ملي، پشتوانه امنيت و اقتدار ملي، نشان مي دهد. همچنين اين صنايع به جريان آزاد ايده ها و نظريه ها، خلق مفاهيم جديد، نوآوري و مانند آن كمك مي كند و محيط زيست را از خطر فساد مخافظت مي نمايد.
مشكل بسياري از جوامع بشري اين است كه به بخش فرهنگ به عنوان يك ظرفيت اقتصادي و ثروت پايدار نمي نگرند و آن را مولد اقتصادي نمي شمارند. از نظر اين جوامع، فرهنگ به عنوان نهاد توليد ثروت تلقي نمي شود و صرفا به منزله مركز هزينه بشمار مي رود كه مخارج آن بايد از منابع ديگر تامين و هزينه شود.
صنايع و فن آوري هاي فرهنگي به سبب ماهيت نرم آن، كمتر ديده مي شود و حتي شاخه هاي تشكيل دهنده آن چون سينما و رسانه و طراحي چنان كوچك ديده مي شود كه به نظر مي رسد نمي تواند به عنوان مولد ثروت مورد توجه قرار گيرد.
صنايع متداول و شناخته شده، محصولاتي را توليد مي كنند كه ارزش فيزيكي دارند و ماده اوليه آنها را طبيعت فراهم مي كند. اين محصولات غالبا هيچ معنا و مفهومي را به روشني منتقل نمي كنند. اما صنعت فرهنگي ماده اوليه توليدات خود را از ذوقيات، احساسات و تراوش هاي ذهني افراد خلاق در فرهنگ هاي مختلف مي گيرد و آنچه ارزش اين توليدات را رقم مي زند، درون مايه آنهاست كه يك پيام فرهنگي- معنوي را به مخاطبان خود انتقال مي دهد و از اين طريق بر ذهن، روح، احساسات و ادراكات آنان تاثير مي گذارد.
فرآورده هاي فرهنگي عمدتا در زمره فرآورده هاي نرم قرار مي گيرند؛ اما معمولا از طريق حامل انتقال مي يابند كه ممكن است سخت افزاري باشند. مثلا فيلم سينمايي يك فرآورده صنعت فرهنگي است كه ماهيت نرم دارد، اما از طريق حاملي به نام لوح فشرده جابه جا مي شود و به فروش مي رسد.
در اقتصاد نوين جهاني، فن آوري هاي نرم از جمله صنايع فرهنگي از جايگاه مهمي برخوردار هستند و حرف اول را در اقتصاد كشورهاي بزرگ مي زنند. صادرات فرهنگي و توليد ثروت از طريق آن، بخش عمده اي از ثروت ملي كشورهاي برتر را شكل مي دهد.
در جهان امروز جهت گيري به سوي فن آوري هاي نرم پيشرفته علمي از جمله فن آوري هاي فرهنگي است كه رشد اقتصادي و اجتماعي مطلوب تري را براي جوامع فراهم مي كند. صنايع فرهنگي كمك مي كند تا فرهنگ به منبع اساسي و پويايي ثروت تبديل شود و در توسعه فرصت هاي شغلي بر پايه كارآفريني فرهنگي، اهداف اجتماعي را نيز تامين كند.
براي دست يابي به ثروت از طريق فرهنگ مي بايست فرآورده هاي مطلوب را از طريق فن آوري هاي فرهنگي توليد كرد. فن آوري هاي فرهنگي مشتمل بر انواع ابزارها و فرآيندهايي است كه دانش و منابع فرهنگي را به محصولات تجاري و خدمات تبديل مي كند براي دست يابي به فن آوري فرهنگي لازم است پژوهش و تحقيق در كنار توسعه مورد توجه قرار گيرد؛ زيرا تنها با تحقيق و پژوهش است كه مي توان بستر لازم براي صنايع فرهنگي و فن آوري هاي آن فراهم كرد و به مسير درست مادي سازي، تجاري سازي و ثروت فرهنگي دست يافت.
به هر حال، نياز امروز ايران اسلامي به عنوان ام القراي اسلام كه ناظر به ايجاد جامعه برتر ايماني و عدالت محور است، جهاد اقتصادي فراگير در همه عرصه ها و بسترها براي توليد ثروت واقعي و توسعه و شكوفايي و رشد پايدار اقتصادي است. بخشي از اين مهم از طريق تبديل فرهنگ به صنعت فرهنگي و فن آوري هاي فرهنگي و توليد ثروت اتفاق مي افتد كه نبايد از آن غافل شد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا