احسان در کلام شکافنده علوم
به مناسبت اول رجب سالروز ولادت امام باقر(ع)
عدالت اقتضا ميکند که هر چيزي در جاي مناسب آن قرار گيرد؛ اما احسان مرتبهاي است که از مقام رحمت رحماني و رحيمي انسان سرچشمه ميگيرد و انسان با ايثار از خود و برتر از عفو و گذشت از ديگران، بيهيچ منت و چشمداشتي جز رضايت و خشنودي خداوند، رفتار ميکند. شايد واژه احسان و نيکوکاري با تکرار آن امري عادي و متعارف بنمايد، ولي بيگمان حقيقت احسان چنانکه آموزههاي وحياني قرآن تبيين کرده و پيشوايان معصوم(ع) در سنت و سيره به نمايش گذاشتهاند، داراي چنان ويژگي است که بسياري از انسانها از تحقق بخشي اين صفت در خود عاجز خواهند بود؛ چرا که خداوند محسنان را پيامبران عظيمالشان خود ميشناسد که از همه چيز خود براي رضايت خداوند گذشتند و سرشار از محبت و مودت و نيکي به ديگران بودند با آنکه ظلم و ستم بسيار ميديدند.
نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آموزههاي حياتبخش پيشواي بزرگ که او را باقر علمالنبيين(ع) ميدانند، به شکافتن حقيقت احسان اقدام کرده و بر آن است تا گوشهاي از حقيقت را در کلامي از ايشان بر خوانندگان عرضه دارد.
* * *
امام باقر، شکافنده علمالنبي(ع) و مفسر علمي و عملي قرآن
يکي از صفات قرآن کريم، جامعالکلم بودن است. (مجلسي، بحارالانوار، ج 16، ص 324؛ محمدبن حسن طوسي، الامالي، ج1، ص 484، قم 1414). پيامبر(ص) خود را به دارا بودن جوامعالکلم ميستايد و مثلا ميفرمايد: اوتيت جوامعالکلم؛ به من کلمات جامع داده شده است. (ابن بابويه، کتاب من لايحضره الفقيه، ج1، ص 240، چاپ علياکبر غفاري، قم 1404 ب؛ ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج2، ص 412، بيروت: دارصادر؛ محمد بن اسماعيل بخاري، صحيح البخاري، ج4، ص 12، چاپ محمد ذهني افندي، استانبول 1401/1981) کلمات جامع که ميتواند يک کلمه يا چند کلمه يا حتي جمله باشد، همانند فرمولهايي است که در علوم گوناگون مورد استفاده قرار ميگيرد. به عنوان نمونه علم حضوري اصطلاحي است که عارفان براي بيان دانشهاي شهودي و خاصي به کار ميبرند. در علوم رياضي و فيزيک و شيمي نيز اصطلاحات در قالب فرمولهاي ساده و خاصي به کار ميبرند. در علوم رياضي و فيزيک و شيمي نيز اصطلاحات در قالب فرمولهاي ساده که قابل حفظ و انتقال است ساخته شده است که هر کدام نشانهاي از محتواي بسيار است که گاه براي تبيين و تشريح آن بايد کتابي نگاشته شود.
آموزههاي وحياني قرآني هر چند که براي همگان به شکلي قابل فهم است ولي اين قرآن با همه سادگي و رواني و روشن بودنش(زخرف، آيه 2؛ دخان، آيه 2)، قول ثقيل و سنگين از نظر محتوا و وزانت معناست. (مزمل، آيه 5) همين ويژگي موجب شده که در روايات از بطون قرآن سخن به ميان آيد. (معاني الاخبار، للصدوق، ص 259؛ تفسير العياشي ج1، ص 11، نقلا عن بحارالانوار، ج 89، ص 94) که به معناي مراتب متعدد و متنوع يک حقيقت است که بسته به ظرفيت و دانشهاي تقوايي، شخص ميتواند از آنها بهرهمند شود. هفت يا هفتاد بطن قرآن دلالت بر کثرت دارد، به اين معنا که براي پيامبران و راسخون در علم (آلعمران، آيه 7) هفت مرتبه اصلي و براي ديگران بينهايت خواهد بود؛ زيرا جريان حقيقت قرآن در کلمات همانند جريان خورشيد است که هر روز داراي تجلي تازهاي است. (بحارالانوار، ج 35، ص 403)
از آنجايي که قرآن تمام علوم و معارفي است که خداوند از آدم(ع) تا حضرت عيسي(ع) به پيامبر آموخته است، امام باقر(ع) شکافنده اين علوم قرآني و جوامعالکلم است. از اينرو از ايشان به باقر علمالنبيين؛ يعني شکافنده علوم پيامبران ياد ميشود. وقتي ايشان بتواند باقر و شکافنده علم النبي و جوامعالکلم و قرآن عظيم باشد، بيهيچ شکي توانايي شکاف علوم پيامبران را نيز دارا خواهد بود.
آن حضرت(ع) در علم و عمل اينگونه بود و حقايق و معارف قرآني را چنان در زندگي خود عينيت و تجسم بخشيده بود که حتي دشمنان او را پذيرفته و به در خانه ايشان رفتوآمد ميکردند تا از ايشان بياموزند و اينگونه است که شرايط براي پذيرش امام صادق(ع) به عنوان استاد همه فقيهان جهان اسلام از ابوحنيفه تا ديگران فراهم آمد و امام صادق(ع) امام الکل همه فقيهان جهان اسلام شد.
احسان، بزرگ ترين مقام انسانيت
يکي از مهم ترين فضايل اخلاقي از منظر قرآن، احسان است. خداوند اين مقام را بسيار بزرگ داشته و آن را صفت پيامبران خود دانسته است. (انعام، آيه84؛ يوسف، آيات22 و 56 و 90)
در آيات قرآني به جزئيات اخلاقي اهل احسان اشاره شده و به تفصيل گفته شده که محسنان در فکر و عمل چگونه هستند. ازنظر قرآن محسنان و اهل احسان ازنظر عقيده و فکر، اهل ايمان (مائده، آيات 83 تا 85) و در عمل، پيشتاز در کارهاي خير هستند. از اينرو از هرگونه کار زشت و پليد پرهيز دارند، بلکه در انجام کارهاي خير بهترينها را در بهترين شکل و برترين حالت با پيشتازي و شتاب تمام انجام ميدهند و اجازه نميدهند تا کسي از ايشان پيشي گيرد.
خداوند در آيات قرآني براي آنان صفات بسياري را مطرح کرده است که از جمله آنها در مقام عمل و تقوا، اهل اجتناب از فساد (اعراف، آيه56)، پرهيز از فحشاء(نجم، آيات 31و 32)، اهل انفاق و کمک مالي به ديگران (آلعمران، آيه134)، تأمين مالي محرومان (ذاريات، آيات16 و 19)، تقوا و صبر (يوسف، آيه90)، فروتني و تواضع (مائده، آيات 82و85) اهل تهجد (ذاريات، آيات 16 و 17)، دفاع از مظلوم و دين از طريق جهاد جان و مال و آبرو (توبه، آيه120؛ عنکبوت، آيه69) فرو برنده خشم (آلعمران، آيه134)، اهل صلح و آشتي(نساء، آيه128)، عفو و گذشت از مردم خطاکار(آلعمران، آيه134 و مائده، آيه13) و مانند آن هستند.
امام باقر(ع) از مردم ميخواهد تا در سلوک و منش اخلاقي خود اينگونه باشند. آن حضرت بر اموري تأکيد ميکند که تفسير و تأويل احسان است. ايشان در سفارشي ميفرمايد: تو را به پنج چيز سفارش ميکنم: اگر مورد ستم واقع شدي ستم مکن، اگر به تو خيانت کردند خيانت مکن، اگر تکذيبت کردند خشمگين مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بيتابي مکن. (بحارالانوار، ج75، ص167)
اگر به اين پنج چيز که مورد سفارش قرار گرفته توجه شود دانسته ميشود که از شخص مؤمن خواسته شده تا از در احسان، با ديگران مواجه شود و نسبت به هرگونه کار و رفتار زشت ديگران عفو و گذشت داشته باشد و اجازه ندهد تا کسي او را از مقام احسان دور نگه دارد.
اينکه نسبت به ستمکار در گذرد و ستم را با ستم جواب و پاسخ ندهد، به اين معناست که برخلاف حکم طبيعي و حق خود عمل کند؛ زيرا عقل و عدالت حکم ميکند که اگر کسي ستم کرد و بدي نمود جزاي مناسب آن (نباء، آيه26) همان بدي نسبت به اوست بيکم و زيادي. اين معنا را خداوند نسبت به کافران و مجرمان در دنيا و قيامت در پيش گرفته است و خود نيز ميفرمايد که جزاء بدي مثل آن است تا از دايره عدالت خارج نشده و ظلم و ستمي روا نشود. (انعام، آيه60؛ يونس، آيه27؛ غافر، آيه40؛ شوري، آيه40) براساس همين حکم عقل است که پاداش و مکافات عمل خوب، همان عمل خود دانسته شده است. (الرحمن، آيه60)
احسان ، رفتاري بالاتر از عدالت
اما خداوند از مؤمنان ميخواهد که کريمانهترين رفتار را داشته باشند و براساس مکارم اخلاقي با مردم برخورد کنند و کاري بالاتر از عدالت يعني احسان انجام دهند به طوري که در برابر خوبي، چند برابر پاداش دهند چنانکه خود انجام ميدهد (انعام، آيه160) و بلکه در برابر بدي نيز گذشت داشته باشيم و حتي بدي ديگران را به خوبي پاسخ دهيم، يعني بي آنکه به او ستم روا داريم و حتي پس از بخشش و عفو از خطاکار و بدکار، در جاهايي ميبايست به او رحم کرده و در پاسخ کار زشت او عملي نيک انجام دهيم. اين همان روش احسان است که کريمانهترين شيوه اخلاقي است. (شوري، آيه40)
امام باقر(ع) نيز خواهان پيروي از همين شيوه کريمانه اخلاقي است که انسان مؤمن ميبايست در سبک زندگياش در پيش گيرد.
آن حضرت ميفرمايد که در برابر مشکلات و سختيهاي زندگي که از سوي ديگران تحميل ميشود، صبر پيشه کن که همه احسان است چنانکه در آيات قرآني بيان شده است.
آن حضرت(ع) در ارتباط با همين خصلتها و رفتارهاي پسنديده برخاسته از صبر ميفرمايد: سه چيز از خصلتهاي نيک دنيا و آخرت است: از کسي که به تو ستم کرده است گذشت کني، به کسي که از تو بريده است بپيوندي و هنگامي که با تو به ناداني رفتار شود، بردباري کني. (بحارالانوار، ج75، ص173)
البته اينکه شما با ديگران بهتر رفتار کنيد، يک امر طبيعي در مؤمن است؛ زيرا اگر بدي را با بدي يا خوبي را با خوبي جواب دهيم چه امتيازي با غير مؤمن داريم؟ اين ايمان است که ميبايست در رفتار ما تغيير ايجاد کند و ما در مسير مکارم اخلاقي قرار گيريم. پس اگر بدي کردند ميبايست خوبي کنيم و اگر خوبي کردند چند برابر آن در کار خير، و شتاب و سبقت در آن پيشتاز و پيشگام باشيم.
از طرف ديگر سود اين کارها پيش از آنکه به ديگري برسد به خود فرد ميرسد. به عنوان نمونه اگر ديگران صلهرحم نکردند و آن را قطع نمودند، ما با انجام صلهرحم در حقيقت آنها را تنبيه کرده و هوشيار مينماييم و اگر اينگونه اعمال در آنان سودي نداشته باشد در خودمان سود بسيار خواهد داشت از جمله اينکه روح کريمانه ما را تعالي و وسعت ميدهد و موجب ارتقاي روحي و معنوي ما ميشود و بر عزت ما ميافزايد و آثار ديگر که براي ما به ارمغان ميآورد. امام باقر(ع) ميفرمايد: پيوند با خويشان، عملها را پاکيزه مينمايد، اموال را افزايش ميدهد، بلا را دور ميکند، حساب آخرت را آسان ميکند و مرگ را به تأخير مياندازد. (بحارالانوار، ج71، ص111)
پس اگر دوست داريد که خوبي ببينيد و خوبي بشنويد، بکوشيد تا بهتر از ديگران باشيد. اگر انتظار داريد که ديگري سلام کند، شما در اين کار شتاب و پيشدستي کرده و بلکه با تحيت و سلام بيشتر و کلمات شيوا و رساتر به استقبال دوست بلکه حتي دشمن برويد تا او را شرمنده اخلاق خوب خودتان بکنيد. امام باقر(ع) در سفارشي کلي ميفرمايد: بهترين چيزي را که دوست داريد درباره شما بگويند، درباره مردم بگوييد. (بحارالانوار ج65، ص152)
اگر تقوا و پرهيز از زشتيها و بديها خوب است شما ميبايست پيشتاز و پيشگام باشيد و اگر امانتداري عملي عقلاني و اخلاقي است شما بايد در جامعه در همه چيز از مال و عرض و جان مردم امانتدارتر باشيد. اين ويژگيهاي اخلاقي در شما نسبت به هر کسي از دوست و دشمن و خوب و بد ميبايست نمايان باشد تا اهل احسان باشيد. امام باقر(ع) در جايي ديگر ميفرمايد: بر شما باد به پرهيزکاري و کوشش و راستگويي و پرداخت امانت به کسي که شما را بر آن امين دانسته است، چه آن شخص، نيک باشد يا بد. (بحارالانوار، ج75، ص179)
آن حضرت(ع) به مؤمنان هشدار ميدهد که شيوهاي ديگر غير از شيوه مکارم اخلاقي را در پيش نگيرند چنانکه ميفرمايد: چه بسيار خوب است نيکيها پس از بديها، و چه بسيار بد است بديها پس از نيکيها. (کافي، ج2، ص458)
اگر اخلاق بزرگوارانه نداريد دستکم مسلماني باشيد که در آغاز اسلام مبتني بر عدالت رفتار ميکند. پس در زندگي اين خصلتها را از اهل ايمان داشته باشيد که مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نميدهد، از او دريغ نميکند و به او گمان بد نميبرد. (بحارالانوار، ج75، ص175) همچنين چنان عمل ميکند تا خودش را به نفاق نيالايد؛ زيرا اگر انسان رفتاري ضد اخلاقي داشته باشد از اسلام به نفاق و کفر ميرسد. از اينرو حضرت هشدار ميدهد و ميفرمايد: از دشمني بپرهيزيد، زيرا فکر را مشغول کرده و مايه نفاق ميگردد. (بحارالانوار، ج2، ص301)
اينها تنها گوشهاي از حقايقي است که امامباقرالعلوم(ع) به عنوان شکافنده علم النبي(ص) و قرآن جامعالکلم بيان داشته است. بيگمان بهرهگيري از همين دستورها ميتواند زندگي ما را متحول کرده و ما را به مکارم اخلاقي و بزرگواري در منش و کنش و واکنش بکشاند.