تعلیم، وظیفه نظام سیاسی ولایی
بسم الله الرحمن الرحیم
علم و دانش در اسلام از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار است. از آن جایی که نظام سیاسی ولایی یک نظام با مدنیت حقوق مکتوب و نه شفاهی است، علم ودانش در آن نقش اساسی را ایفا می کند. در آیات و روایات به تعلم و علم آموزی و تعلیم تاکید شده است. تعلم و تعلیم، وظیفه امت و امام است. پس بر نظام سیاسی ولایی است که تعلیم را در دستور برنامه اصلی و راهبردی خود قرار دهد و بر امت است تا تعلم را پیشه و سبک زندگی خود سازد.
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه ابعاد زندگی انسان از خواب و خوراک تا معاشرت، اقتصاد، سیاست، عبودیت و عبادت و هر امر دیگری باید بر پایه های دانش و علم و دانش بنیاد باشد؛ زیرا این دانش و علم است که جهت واقعی و درست را به زندگی می بخشد و انسان را از خرافات، باطل، راه های بیهوده، گمراهی و ضلالت دور نگه می دارد. اجتماع و نظامی که بر پایه دانش و علم بنیاد نهاده شده باشد، می تواند در مسیر درست تعالی و کمالات قرار داده و خلافت الهی را به عهده گیرد؛ زیرا بنیاد خلافت الهی انسان بر علم نهاده شده است.(بقره، آیات 30 و 31)
بر اساس فرمان الهی، پیامبران(ع) مامور هستند تا علم الهی خود را در هر زمینه در اختیار بشر قرار دهند و به تعلیم مردم به عنوان یک وظیفه و تکلیف الهی بپردازند.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164 و آیات دیگر) این آموزش می بایست در چارچوب و محوریت کتاب و نگارش باشد تا قابلیت انتقال درست و بی تحریف محتوا به نسل های دیگر را داشته باشد. مهم ترین بخش از تعلمیات الهی در قالب کتاب به حوزه معرفتی و شناخت از هستی و آفرینش و فلسفه آن می پردازد و بخش دیگر آن نیز به ساماندهی روابط انسان با خدا، انسان با خود و انسان با دیگران از انسان ها و جنیان و محیط زیست و مانند آن ها در قالب احکام و قوانین تعلق دارد.
خداوند در آیه نخست سوره قلم با سوگند به نون و دوات و قلم به عنوان دو ابزار اصلی نگارش، مبارزه با بىسوادى و ترغيب دانشآموزى و نوشتن و خواندن را داراى اولويّت در برنامه هدايتى و تربيتى جامعه و نظام اسلامى معرفی کرده و می فرماید: ن والقَلَمِ ومايَسطُرون؛ نون و سوگند به قلم و آن چه می نگارند. از آیات 1 تا 4 سوره علق به دست می آید که تعليم مجهولات از جانب خداوند به انسان، به وسيله قلم است تا این گونه به نقش تعلیم کتابی و تاثیر آن در تمدن سازی و کشف مجهولات و افزایش معلومات بشر توجه داده باشد.
البته از نظر قرآن، همه ابزارهای آموزشی در اختیار بشر قرار گرفته است. از جمله حواس های پنج گانه و قلب به عنوان قوه ادراکی مهم ترین ابزارهای تعلیم و تعلم بشر است. خداوند از بشر می خواهد تا با استفاده از حسّ و مشاهدات عينى و دقت نظر در جهان طبیعت، به تعلم و شناخت مجهولات بپردازند.(مائده، آیه 31؛ اعراف، آیه 185؛ ق، آیه 6)
از نظر آموزه های وحیانی اسلام، مسائل فرهنگی و تعلیم و تربیت از اهداف عالی پیامبران و ضرورتی اجتنابناپذیر در رشد و تعالی انسان و امری واجب در اسلام و از موجبات برتری انسان از دیدگاه قرآن کریم است. از اهداف تعلیم و تربیت، ایجاد تحول اساسی در انسان و یافتن هویتی مطلوب برای او در زندگی فردی و اجتماعی است.
در قرآن کریم مقوله تعلیم و تربیت در حوزه افکار، اندیشه و عقاید و باورها بسیار حائز اهمیت است و بر همین مبنا حکومت اسلامی وظیفه دارد با تعلیم و تربیت صحیح، زمینه و بستر لازم را برای رشد همهجانبه انسان فراهم کند تا به گمراهی و ضلالت کشیده نشود؛ چراکه جهالت و ضلالت، دو عامل قطعی انحطاط جامعه است. ازاینرو دولت اسلامی وظیفه دارد لوازم و مقدمات تعلیم و تربیت همگانی افراد جامعه را در ابعاد مختلف تأمین کند که بخشی از این وظایف در ابعاد فرهنگی و تعلیم و تربیت عبارتاند از:
الف) رشد عقلانیت در جامعه: مهمترین وظیفه فرهنگی دولت اسلامی بر اساس تعالیم دینی، رشد عقلانیت در جامعه است. بیشک دولت دینی وظیفه دارد بهمنظور ارتقای رشد عقلانی جامعه به همگی ابعاد عقلانیت که نامبرده شد، عنایت ویژه داشته باشد و باید نظام تعلیم و تربیت را بهگونهای طراحی کند تا درجه عقلانیت آحاد جامعه ارتقاء یابد. رشد عقلانیت در جامعه چنان جایگاهی دارد که ازجمله شاخصههای زمان ظهور امام مهدی (عج) رشد فکری و عقلی آحاد مردم بیانشده است.
ب) ارتقای فرهنگ عمومی و مشارکت فرهنگی: از وظایف دولت اسلامی در عرصه فرهنگی ارتقای فرهنگ عمومی و مشارکت فرهنگی است. فرهنگ عبارت است از کلیتی که از خصوصیات روحی، مادی، فکری و احساسی متفاوتی ترکیب یافته که شاخصههای یک جامعه یا گروه است. در بیان اهمیت ارتقای فرهنگ عمومی باید گفت رشد و شکوفایی جامعه اسلامی درگرو ارتقای فرهنگ عمومی است، زیرا یک جامعه وقتی میتواند روی پای خود بایستد و استقلال و عزت و کرامت خود را در برابر بیگانگان حفظ کند که از سطح فرهنگ و دانش بالایی برخوردار باشد.
بر اساس اصل ۳ قانون اساسی، تأمین و ترقی فرهنگ عمومی با اتخاذ راهکارها و تدابیری است که از آن جمله میتوان به ترویج فضایل اخلاقی، شکوفایی و تحکیم عواطف انسانی بر پایه رحمت، رأفت و محبت و مودت، شکوفایی عاطفه و توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی اشاره کرد.
۱-رشد و شکوفایی فضایل اخلاقی: رشد و شکوفایی اخلاقی جزء وظایف اصلی دولت دینی است. دولت دینی موظف است علاوه بر اینکه خود به فضایل اخلاقی آراسته است، به تبلیغ و گسترش فضایل اخلاقی که مبتنی بر باورها و ارزشهای اصیل اسلامی و منطبق با فطرت الهی است مبادرت ورزد. شکوفایی اخلاق و رشد فضایل اخلاقی در جامعه بهاندازهای حائز اهمیت است که رسول خدا (ص) هدف از بعثت خود را گسترش و بسط مکارم اخلاق معرفی کرده است.
۲- تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی: توسعه تعاون عمومی بین مردم و تحکیم برادری اسلامی بر اساس بند ۱۵ اصل ۳ قانون اساسی از وظایف اصلی در حوزه فرهنگی است. در ادبیات دینی بر مقوله همکاری و همیاری در مسیر حق تأکید و سفارش ویژهای شده است. بنا بر احادیث، اثر مهم تعاون عمومی، رسیدن خیر به امت اسلامی است و ازجمله اثر عدم تعاون، سلطهجویی برخی بر بعضی دیگر و از میان رفتن برکات است.
۳- افزایش سطح آگاهیهای عمومی: از شاخصهای اساسی ارتقای فرهنگ عمومی و مشارکت فرهنگی آحاد مردم، بر اساس بند ۲ اصل ۳ قانون اساسی، افزایش سطح آگاهیهای عمومی با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی است. مبنای دینی افزایش سطح آگاهیهای عمومی مردم را باید در رشد فرهنگی و فکری جستجو کرد. پیشتر بیان شد که در اسلام رشد در حوزه افکار، اندیشه، عقاید و باورها – که بهاصطلاح فرهنگ نامیده میشود- بسیار حائز اهمیت است و در قرآن کریم بدان اشارهشده است، بهنحویکه قرآن کریم رشد جامعه را مستلزم آگاهی و دانایی و علم منهای آگاهی را بیاعتبار دانسته است.
در ادبیات قرآن کریم نیز به جایگاه ابزار ادراکی انسان اشارهای ویژهای شده و همگی آنها (اعم از قلب که ابزار تعقل است، گوش و چشم) را در مقابل آنچه درک میکنند، نزد خداوند متعال مسئول معرفی کرده است.
در روایات معصومان (ع) نیز به مراقبت از ابزار ادراکی انسان اشاره و حساسیت آن به حدی معرفیشده که فرمودهاند کسی که به سخن دیگری گوش میدهد، مانند آن است که در حال پرستش وی است. اگر گوینده از خداوند سخن بگوید، وی در حال عبادت خدا و اگر از شیطان سخن بگوید، شنونده در حال عبادت شیطان است. با این وصف میتوان گفت در نظام جمهوری اسلامی ایران که در پی عمل به آموزههای دین است، باید این دو بعد توأمان دیده شود.(بر گرفته از: گفتاری از کتاب مبانی حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، آیتالله عباس کعبی)
آموزش جامعه پذیری در نظام سیاسی
از وظایف نظام سیاسی ولایی، آموزش جامعه پذیری به امت و شهروندان است. باید آموزش ها و تعلیمات به گونه ای باشد که مردم تعامل درست در جامعه را بیاموزند و بر اساس آن تربیت شوند. از همین روست که در آیات قرآنی بر تعلیم و تربیت به عنوان مهم ترین وظیفه و حتی فلسفه بعثت تاکید شده است.( بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)
هر چند از نظر آموزه های وحیانی قرآن، آموزش معاشرت اجتماعی و آداب آن از خانواده شروع می شود(نور، آیات 58 و 59؛ لقمان، آیات 17 و 19 و آیات دیگر)، ولی والدین این آموزه ها را از باید از رهبری و نظام سیاسی بیاموزند و به کار گیرند. پس حتی در حوزه آموزش خانواده نیز آموزش و تعلیم نظام سیاسی ولایی نقش اساسی و بنیادین دارد؛ زیرا در نظام ولایی، رهبری است که خود تحت تعلیم مستقیم خداوندی است و خداوند خود کیفیت رفتار با مردم را به او می آموزد(انعام، آیه 54؛ مومنون، آیه 96؛ فصلت، آیه 34)؛ از همین روست که سرمشق و اسوه حسنه و نیک برای بشریت به ویژه مومنان می شود.(احزاب، آیه 21)
همین پیامبر(ص) است که به عنوان واسطه تعلیم و تربیت خداوند عمل می کند و آن چه را خداوند به وی آموخته و تعلیم و تربیت و تزکیه نموده را به مردمان در قول و فعل می رساند.
در این تعلیمات الهی که از سوی نظام سیاسی ولایی انجام می گیرد، مردم یاد می گیرند که چگونه با یک دیگر و حتی با رهبری نظام سیاسی ولایی معاشرت و برخورد و تعامل داشته باشند.(حجرات، آیات 1 تا 4؛ تحریم، آیات 1 تا 12 و آیات بسیار دیگر)
بسیاری از آیات قرآنی به مساله چگونگی گفت و گو ، احتجاج، جدل (بقره، آیات 91 و 94؛ مائده، آیات 17 و 18؛ انعام، آیات 12 تا 19)، تعليم احكام و چگونگى داد و ستد(بقره، آیه 282)، اقتصاد عمومی و انفال(انفال، آیه 1؛ حشر، آیه 7)، روابط زناشویی وخانوادگی(نور، آیه 31 تا 35)، رهایی از شیاطین جنی(مومنون، آیات 97 و 98؛ بقره، آیه 102)، فنون جنگی و تجهیزات آن(انبیاء، آیه 80)، ثبت اسناد(بقره، آیه 282)، تشکیل تشکل های علمی و معرفتی(توبه، آیه 122)، تشکل امر به معروف(آل عمران، آیه 104) و مانند آن پرداخته است.
تعلیم علوم وظیفه نظام سیاسی
بر نظام سیاسی است تا همه انواع علوم از انسانی و تجربی را به امت آموزش دهد و برای آن برنامه داشته باشد. آموزش علوم فلسفی، کلامی(فرقان، آیه 52؛ نحل، آیه 125)، حقوقی(بقره، آیه 282) و مانند آن ها از وظایف نظام سیاسی ولایی است. از همین روست که آموزش علوم گوناگون افزون بر حقايق و معارف قرآنی و حكمت های عالی به انسانها، از اهداف و برنامههاى پيامبر صلى الله عليه وآله به عنوان امام و رهبر نظام سیاسی ولایی بوده است.(بقره، آیه 151)
البته از نظر قرآن، خاستگاه و منشای هر علم و تعلیمی خداوند است؛ ولی اولیای امور جامعه که از ولایت الهی برخوردارند، واسطه این تعلمیات هستند؛ زیرا نظام آفرینش بر جریان امور بر پایه اسباب است. بنابراین، تعليم معارف و علوم چه فطرى، یا نظرى یا علوم مستند به وحى به انسان، از سوى خداوند با واسطه هایی چون پیامبر(ص) انجام می گیرد.(همان)
اهداف عالی آموزش و تعلیم
هدف از این آموزش ها حتی در حوزه علوم تجربی و نظامی و حقوقی و مانند آن ها، ایجاد سبک زندگی دانش بنیانی است که بر پایه فلسفه آفرینش حرکت می کند. از نظر قرآن، حتی نهایی از همه تعلیمات و آموزش های علوم و تزکیه و تربیت بشر، ربانی شدن بشر و رسیدن به مقام مظهریت در ربوبیت است؛ زیرا در این حالت است که می تواند خلافت الهی را عهده دار شود. خداوند می فرماید: مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ؛ هيچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبرى بدهد، سپس او به مردم بگويد به جاى خدا بندگان من باشيد؛ بلكه بايد بگويد: به سبب آنكه كتاب تعليم مى داديد و از آن رو كه درس مى خوانديد، ربانی شده و مظهر ربوبیت خداوند باشيد. (آل عمران، آیه ۷۹) پس از نظر قرآن فلسفه و هدف همه تعلیمات و آموزش ها، دست یابی انسان به مقام مظهریت در ربوبیت و ربانی شدن است که معنای دیگری از خلافت انسان است که خداوند آن را در آیه 30 سوره بقره به عنوان هدف و فلسفه آفرینش انسان معرفی می کند.
از نظر قرآن، رسیدن به مقام خلافت الهی و مظهریت در ربوبیت نیازمند علم و دانشی است که بدون آن نمی توان به این مقامات دست یافت. بنابراین، انسان باید در گام نخست عظمت الهی و هدف آفرینش را بشناسند و نسبت به آموزه های وحیانی اسلام در شرایع گوناگون به عنوان تنها راه رسیدن به این فلسفه و هدف غایی توجه یابند. از نظر قرآن زمانی انسان می تواند تسلیم واقعی نسبت به اسلام و آموزه های وحیانی آن باشند و به شریعت به عنوان سبک زندگی درست و راستین عمل کند که از علم و دانش برخوردار باشد. از همین روست که قرآن، رسيدن امّتها به مقام تسليم را در گرو بعثت پيامبران، آموزش كتاب و معارف و احكام دين و پاك شدن از آلودگيها دانسته است.(بقره، آیات 128 و 129)
از نظر قرآن تعلیم و تعلم گام نخست است؛ زیرا این امر باید با عمل در قالب تزکیه پیوند بخورد؛ زیرا علم با عمل صالح است که می تواند نجات بخش بشر باشد و انسان را به کمالات شایسته و بایسته برساند.(همان؛ آل عمران، آیات 79 و 164 و آیات دیگر)
هر دانش آموزی باید سه کار انجام دهد، بیاموزد، بیاموزاند و عمل کند؛ چنان که امام صادق عليه السلام می فرماید : مَن تَعَلَّمَ للّهِِ وعَمِلَ للّهِِ وعَلَّمَ للّهِِ دُعِيَ في مَلَكوتِ السَّماواتِ عَظيما، فقيلَ: تَعَلَّمَ للّهِِ، وعَمِلَ للّهِِ، وعَلَّمَ للّهِِ! هر كه براى خدا علم بياموزد و براى خدا به آن عمل كند و براى خدا به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها از او به بزرگى ياد شود و گفته شود: براى خدا آموخت، براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد!(امالی طوسی: ص168 ، ح280؛ اصول کافی، ترجمه کمره ای ،ج1، ص ۹۹)
نظام سیاسی ولایی باید برنامه راهبردی و مدونی برای تعلیم ، تربیت و تزکیه داشته باشد؛ زیرا از نظر قرآن زدودن آلودگيها و ناپاكيها از جامعه، داراى جايگاهى رفيع و ارزشمندی است. بی گمان وظیفه اصلی و اولی نظام سیاسی ولایی دست یابی به این مهم در اجتماع و در میان امت است.(بقره، آیه 151؛ جمعه، ایه 2) از نظر قرآن، امت اسلام باید امتی باشد که از نظر تعلیم و تربیت در جایگاه برتر و سرمشق امت های دیگر باشد.(توبه، ایه 108؛ بقره، آیه 143)
این وظیفه تنها در حوزه امت خلاصه و محدود نمی شود، بلکه باید در قالب دعوت نسبت به امت ها و جوامع دیگر نیز اجرایی شود.(حدید، آیه 25) از همین روست که حضرت موسی(ع) حتی نسبت به تعلیم و تربیت و تزکیه فرعون به عنوان یک وظیفه الهی در دعوت توجه می یابد و موسى(عليه السلام) از سوی خداوند مأموريّت می یابد تا براى دعوت از فرعون به تزكيه و پاكى اقدام کند.(نازعات، آیات 17 و 18)
در مقام تعلیم باید جنبه های انذاری را مورد توجه قرار دهد؛ زیرا علم خود حجاب نوری اکبر است که می تواند زمینه را برای رفتارهای نادرست و سوء استفاده فراهم آورد؛ بسیاری از مشکلات جوامع بشری از سوی عالمانی ایجاد می شود که جنبه های انذاری را مد نظر قرار نداده اند. از نظر قرآن وظیفه مهم اولی عالمان انذار جامعه نسبت به مسایل زندگی است. از همین روست که در قرآن انذار از هدفهاى اصلى و محورى تفقّه و تعلّم معارف دانسته شده است.(توبه، آیه 122) این آموزش و تعلیم و تعلم باید مسیر رشدی را برای انسان بگشاید و انسان را به کمالات برساند.(کهف، آیه 66)
شرایط و آداب تعلم و دانش آموزی
البته از نظر قرآن، طهارت و پاكى نفس، زمينه فراگيرى دانش كتاب الهى و حكمت و دیگر علوم است.(بقره، آیات 151 و 282؛ ال عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2) پس از نظر قرآن بهره مندی از انواع علوم حتی علوم تجربی به شکل خاص نیازمند تزکیه و تربیت نفوس انسانی است.
برای دست یابی به آموزش تاثیرگذار و مفید باید ظرفیت در متعلم و دانش آموز فراهم آید و متعلم نیز به عنوان شاگرد، اموری را به عنوان آداب و شرایط تعلیم و تعلم بپذیرد و رعایت کند. از جمله این آداب می توان به اجازه شاگرد از معلّم براى يادگيرى(کهف، آیه 66)، اجتناب از شتابزدگى و عجله در پرسش، پيش از پايان تعليم استاد(کهف، آیات 66 و 70)، احترام و تكريم معلّم(کهف، آیه 66)، اطاعت كامل از معلّم(کهف، آیات 66 و 69)، آگاهی و تذکر یابی به دشواری های تعلم(کهف، آیه 67)،صبر و شکیبایی(کهف، ایات 60 و 66 و 69)