اجتماعیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

تحليل قرآن از ولايت طاغوت بر جامعه

samamosهدف از آفرينش ايجاد فرصت براي آفريده هاست تا به كمال مطلق دست يابند. اين مساله درباره آفرينشي آدمي به صراحت در بسياري از آيات وحياني قرآني آمده است. از اين رو خداوند هستي را به گونه اي قرار داده است كه آدمي بتواند در فرايندي به خودسازي پرداخته و از هر گونه نقص جز نقص فقرامكاني برهد و توانايي هاي سرشته در ذات خويش كه جامع همه كمالات است به فعليت رساند و به عنوان خليفه الهي نه تنها خود بلكه آفريده هاي ديگر الهي را نيز دستگير نمايد و آنان را به سوي كمالات شايسته و سزاوار ذات و هستي شان برساند.

از آن جايي كه در برابر اين راه مستقيم كژراهه ها و مزاحماني وجود دارند كه نمي گذارند آدمي به اين هدف دست يابد و از زمان آفرينش آدمي به گونه اي عمل كردند كه حضرت آدم (ع) به عنوان نخستين فرد از اين نوع نتوانست در مكان و مكانت بلند خود باقي بماند و به حكم الهي از آن مكان و مكانت هبوط كرد. با اين همه حضرت آدم (ع) به سبب دانش الهي كه به او عنايت مي شود از دور شدن بيش تر باز مي ماند.

با اين همه تحت تاثير تكويني خوردن ميوه درخت ممنوع نمي تواند به مكان و مكانت خويش بازگردد و براي بازگشت به مقامات نه تنها پيشين بلكه مقامات عالي تر پس از توبه مي بايست راهي طولاني و سختي را بپمايد كه خطر آن بيش از پيش بوده است. از اين روست كه خداوند بر وي منت نهاده و مجموعه دستورها و آموزه هاي وحياني هدايتي را براي او مي فرستد تا با بهره گيري از آن ها بتواند به سلامت از اين گذرگاه خطرناك بگذرد و خود را به كمالات و تقرب الي الله برساند. ( نگاه كنيد آيات 30 تا 39 سوره بقره و آيات ديگر)

از آن جايي كه كسي كه انسان را فريفته و از مقام و مكان و مكانتش بيرون رانده همراه او هبوط مي كند(آيه 38 سوره بقره) انسان همواره با خطر ابليس و شياطين انساني و جني مواجه است كه در كمين راه راست او نشسته است و مسير ديگري را به او نشان مي دهد و مي كوشد تا شر و بدي و نقصان را به عنوان كمال مشابه سازي كند و او را به ورطه دوزخ بكشاند.

اين دشمن آشكار بشر و بشريت و همراهان هميشگي او از شياطين جني و انسي در همه جا حضور مي يابند. يكي از مراكز نفوذ و حضور آنان حوزه قدرت و سياست است كه مديريت جمعي جوامع بشري را به عهده مي گيرد و از حساسيت بسياري برخوردار است؛ زيرا انسان به عللي كه اين نوشتار جاي بيان آن است موجودي است كه به شكل اجتماعي زندگي مي كند و نيازهاي مختلف خود را از راه آن تامين مي كند. اين مساله موجب مي شود كه نقش جامعه و محيط زيست و اجتماع در زندگي بشر بسيار مهم و اساسي است. به گونه اي كه يكي از علت هاي مهمي كه قرآن به عنوان علت و عامل نابودي برخي از اقوام چون قوم نوح و لوط (ع) بيان مي كند جامعه فساد و محيط اجتماعي منحرف و مسرف آن ها بوده است. جامعه نوح و لوط به گونه اي بود كه فرزندان در آن محيط نمي توانستند بر اساس فطرت خود رشد و نمو كنند. اين گونه است كه نوح (ع) درباره جامعه خويش مي گويد كه اينان جز فرزندان فاجر و كافر نمي زايند ؛ زيرا محيط اجتماعي به گونه اي فاسد شده است كه كودك از همان آغاز جز فساد و تباهي با چيزي ديگر رو به رو نمي شود.

نقش مهم جامعه و اجتماع موجب شده است كه ابليس اين دشمن آشكار بشر به حوزه قدرت و اجتماع و سياست توجه ويژه اي داشته باشد و بخواهد تا مديريت جامعه بشري را را دوستان و اولياي خويش به عهده گيرد و اين همان چيزي است كه در قرآن از آن به ولايت و حكومت طاغوت ياد شده است. در اين نوشتار تلاش بر آن است تا خصوصيات دولت و نهاد طاغوتي شناخته و تحليل ان از اين مجموعه مخرب اجتماعي دانسته شود.

چيستي طاغوت

طاغوت كه در آيات قرآني به كار مي رود اصطلاح سياسي است . اين واژه كه از طغي گرفته شده بر وزن فعلوت همانند ملكوت مي باشد ولي به سبب آن كه معتل است حركت لام الفعل آن بر عين الفعل مقدم شده است و به اين شكل در آمده و تلفظ مي شود.

اين واژه مصدر بوده و بر مبالغه بسيار دلالت دارد چنان زمخشري در كتاب تفسير خويش كشاف بر آن تصريح دارد.( كشاف ج 4 ص 120)

راغب اصفهاني بر اين باور است كه طاغوت به معناي هر متجاوز و معبود غير خدايي است كه شامل جادوگران، كافران، كاهنان، جنيان سركش و بازدارنده از حق مي شود و هر يك از اين گروه ها كه سد راه خداوند مي باشند و راه طغيان را در پيش گرفته اند طاغوت گفته مي شود.(مفردات ص 520)

از اين رو كساني كه طغيان پيش گرفته و ديگران را نيز به سوي آن هدايت و رهبري مي كنند طاغوت ناميده مي شوند كه هم گمراه و مغضوب خداوند هستند و هم ديگران را به گمراهي و خشم وغضب الهي مي كشانند. از اين رو نقش هدايتي به سوي كفر را ايفا مي كنند و به نوعي رهبري و مديريت اشخاص و يا گروه ها و يا جامعه اي را به عهده مي گيرند. اينان مي كوشند تا براي خود ولايت و سرپرستي را اثبات كرده و مردمان را براساس اين ولايت خويش به اطاعت در آورند و به سوي خشم الهي سوق دهند.

خداوند در آيه 76 سوره نساء راه طاغوت را از راه مستقيم و تكاملي خود متضاد معرفي مي كند و با تصريح بر اين كه سبيل الله غير از سبيل طاغوت است به مردمان مي نماياند كه نمي تواند ولايت و مديريت طاغوتي مديريت الهي و كمالي باشد.

ولايت طاغوت

از آن جايي كه دشمن بر اساس فريب و نيرنگ كار خويش را پيش مي برد و براي هر عمل خير و نيكي مشابه سازي مي كند و با همانند سازي مي كوشد تا مردمان را فريب دهد مي توان گفت كه طاغوت راهي را نشان مي دهد كه به ظاهر كمالي است. از اين روست كه مساله مشابهات و متناظرات مطرح مي شود و در كنار هر علم حقي كه افراشته مي شود علم و پرچم باطلي نيز از سوي ابليس و يارانش بر افراشته مي شود. قرآن بر اين نكته تصريح دارد كه در برابر هر پيامبري دشمناني بودند كه مي كوشيدند مردم را از راه حق بازدارند و آنان را به سوي گمراهي و خشم الهي هدايت كنند.

از همان آغاز آفرينش ابليس با فريب سوگند و وعده اين كه به ملك لايبلي يعني پادشاهي بي زوال دست مي يابي آدمي را به خوردن از ميوه ممنوع تحريك و دعوت كرد و پس از هبوط از ابزارها و وسايل بيش تر سود و بهره برد تا به هدف شوم خويش دست يابد. در طول تاريخ با كمك ياران خويش دست به تحريف آيات و آموزه هاي وحياني زد و مردم را از پرستش خدا و به پرستش خويش دعوت كرد. خداوند در آيات 59 و 60 سوره مائده سبب گمراهي اهل كتاب را اطاعت و پيروي طاغوت و پرستش آنان مي شمارد و در ايه 51 سوره نساء نيز آن را به اين امر نكوهش مي كند و گرايش و ايمان ايشان را به طاغوت با وجود آموزه هاي هدايتي وحياني امري شگفت انگيز بر مي شمارد؛ زيرا آنان با عمل ناقص به آموزه هاي وحياني اين فرصت را به دشمن بخشيدند تا بتواند بر آنان چيره شود و به جاي اطاعت از خدا و اولياي او به اطاعت ابليس و يارانش گرايش يابند.

خداوند در آيه 52 سوره نساء توضيح مي دهد كه همين مساله پذيرش ولايت طاغوت از سوي اهل كتاب علت اساسي در محروميت ايشان از هر گونه نصرت و ياري خداوند شده است. همين مساله نه تنها آنان را از خداوند و كمك هاي وي محروم گردانيده است بلكه موجب لعن و دوري آنان شده به گونه اي كه از مقام عالي اوليا و حزب الله به اوليا و حزب شيطان تنزل مرتبه و درجه دادند و در نهايت چنان كه در آيه 60 سوره مائده بيان مي كند در بدترين جايگاه و منزلت در نزد خداوند قرار گرفتند.

قرآن در آيه 60 سوره نساء وجود طاغوت ها در جامعه را از ابزارها و دام هاي ابليس و شياطين بر مي شمارد ( مجمع البيان ج 3 و 4 ص 118) و آنان راهموار كنندگان مسير و راه شيطان و دوستان انان معرفي مي كند ( آيه 76) و ارجاع امور و داوري و حكومت به ايشان را خواسته ابليس بر مي شمارد.(نساء آيه 60)

در حقيقت از نظر قرآن طاغوت كساني هستند كه به عنوان عناصر و ابزارهاي شيطاني در برابر حكومت و داوري پيامبران قرار مي گيرند و نمي گذارند مردمان با اطاعت خدا و پيامبر و آموزه هاي وحياني در آيند.( همان )

اطاعت از طاغوت نخست در امور داوري جزيي و سپس در حكومت و قدرت و در نهايت دعوت به پرستش و عبادت طاغوت منجر مي شود. اين مساله افزايش خواسته هاي طاغوت تا حد پرستش و معبود شدن مطلبي است كه در آيات بسياري به آن اشاره شده است؛ زيرا شياطين مي كوشند تا گام به گام خود را به مرتبه الوهيت بالا برند و همانند فرعون در نهايت بگويند: انا ربكم الاعلي ؛ من همان خداي خدايان و پروردگار بزرگ و اعلاي شما هستم. اين گونه است كه مردمان را به ضلالت بعيد ( نساء آيه 60) مي كشانند و در بدترين جايگاه (مائده آيه 60) قرار مي دهند و از نور كمالي به تاريكي گمراهي مي رسانند (بقره آيه 257)

قضاوت طاغوت

طاغوت چون از راه فريب وارد مي شود و نيرنگ دست مايه و ابزار كار اوست مي كوشد تا حق و باطل را در هم آميزد و در جان هاي مردمان نفوذ كند. ازاين روست كه مي كوشد به عنوان موجودي مفيد و موثر در جامعه جلوه گر شود و مردمان را به سوي خويش فرا خواند. در اين راستا تلاش مي كند تا برخي از اختلافات جزيي را براي دست يابي به ولايت و اطاعت مطلق حل و فصل كند. رفتار ايشان تنها بيمار دلان و سست ايمان ها را مي فريبد و آنان را به سوي خويش مي كشاند و در دام فريب هاي رنگارنگ خود مي افكند. چنان كه با ايجاد ديوان داوري جهاني و يا آزادي خواهي و دست يابي به حقوق فردي و اجتماعي مردمان را به سوي خويش مي خواند و به مردمان هشدار مي دهد كه همراهي با پيامبران موجب از دست رفتن دنياي ايشان و تبعيد از سرزمين ها و آيجاد آشوب مي شود چنان كه طاغوت فرعوني چنين در برابر موسي (ع) ايستاد و اكنون نيز دولت آمريكا و مانند آن با چنين وعده هاي به سراغ مسلمانان آمده اند. در اين حالت است كه انسان هايي كه گمان مي كنند به خدا و پيامبرش ايمان دارند و به آموزه هاي كتاب هاي آسماني چون انجيل و تورات باور دارند در جست و جوي عدالت و آزادي و كمال دنيوي و اخروي و سعادت و خوشبختي به سوي طاغوت مي روند.( نساء ) و خود را در گمراهي و ضلالت آشكار مي افكنند.(همان )

در اين ميان آنان نه تنها به هشدار هاي مومنان گوش فرا نمي دهند ( نساءآيات 60 تا 63) بلكه در كنار منافقان قرار مي گيرند و به تشويق منافقان اين لشكريان و ستون پنجم كافران ( همان ) به جاي مراجعه به داوري مومنان و اهل حق به سوي طاغوت مي روند و براي حل و فصل اختلافات داخلي كوچك و جزيي خويش از كافران مدد و داوري مي خواهند.( همان )

قرآن از اين كه مدعيان ايمان به طاغوت براي داوري و قضاوت مراجعه مي كند ابراز شگفتي مي كند (نساء آيه 60) و به سخني مي پرسد كه دم خروس را باور كنم و يا قسم حضرت عباس را.

برخي از اين بيماردلان هر گاه از توطئه آگاه شوند و خيانت منافقان و ستون پنجم هاي دشمن و كافران را بفهمند مي خواهند توبه كنند و ديگر به كافران مراجعه نكنند. در هنگامي كه خيانت منافقان لو مي رود آنان به تظاهر رو مي آورند و مدعي مي شوند كه ايشان هم از اين كه به طاغوت مراجعه كرده بودند تا داوري و قضاوت كنند پشيمان هستند ولي اين چيزي است كه به زبان مي آورند و در دل همان ايمان را به طاغوت دارند ( نساء آيه 60 تا 62)

خداوند هر گونه داوري و قضاوت بردن به نزد كافران و طاغوت را نه تنها نادرست مي شمارد بلكه به انسان ها هشدار مي دهد كه آنان هر گز داوري درستي نخواهند كرد و تنها راه فريب را در پيش گرفته اند بنابراين با داوري آنان به خود ظلم كرده اند و كاري از پيش نمي برند.(همان ) و در نتيجه نيز خود و جامعه خويش را مبتلا به خشم و غضب الهي مي كنند.(همان)

ولايت طاغوت

از نظر قرآن پذيرش حكومت و ولايت طاغوت درحوزه عمل سياسي نيز تبعات و پيامدهاي نابهنجاري در دنيا و آخرت دارد و نه تنها آنان را از مسير تكاملي باز مي دارد بلكه موجب مي شود تا جامعه از راه تكامل و پيشرفت دور شده و از نور به ظلمت و تباهي درآيد و دچار فروپاشي و زوال دروني شود.(بقره آيه 257)

خداوند سبب گرايش به كفر را در بيماردلي انسان ها و كفر به خدا وراه هدايتي پيامبران بر مي شمارد و به صراحت در آيه 257 سوره بقره بيان مي دارد كه كفر مردمان زمينه ساز پذيرش ولايت طاغوت و حكومت آنان مي باشد. در حقيقت كساني كه حكومت طاغوت را مي پذيرند و بدان گرايش و ميل دارند كساني هستند كه در حق كافر به خدا هستند.

خداوند در همين آيه توضيح مي دهد كه عدم پذيرش ولايت الهي به طور طبيعي به معناي پذيرش ولايت طاغوت است؛ زيرا كسي كه ولايت الهي را پس از تبيين آن نپذيرد گرايش به گمراهي يافته و در نهايت به ولايت طاغوت متصل مي شود و در يك فرآيندي عبوديت او را نيز مي پذيرد.

اين گونه است كه نتيجه پذيرش ولايت طاغوت چيزي جز جاودانگي در دوزخ نيست كه قرار گاه دشمنان خدا و كافران به خدا و دوستان ابليس است.

راه رهايي از طاغوت

راه رهايي از ولايت طاغوت كفر به طاغوت به عنوان راه كمالي است. انسان از نظر بينشي و نگرشي مي بايست به اين جايگاه دست يابد كه طاغوت نمي تواند به راه كمالي را به او نشان دهد و در جامعه زمينه رشد و بالندگي آنان را فراهم آورد. ولايت و حكومت و قضاوت طاغوت مسير جز تباهي نيست . چنين تفكري موجب مي شود تا به راه راست بازگردد و در مسير تكاملي خداوندي قرار گيرد.( بقره آيه 256)

در حقيقت ايمان به خدا و كفر به طاغوت باعث مي شود تا زمينه چنگ زدن به ريسمان الهي فراهم آيد و در مسير كمال قرارگيرد. (همان )

آنگاه است كه شخص به ولايت خاص الهي دست مي يابد و از نور هدايتي وي بهره مند مي شود.( همان و آيه 257) گام هاي وي از آن پس مطمئن و استوار مي شود و فشار و تهديدات طاغوت تاثيري دروي به جا نمي گذارد.( همان )

بنابراين راه طاغوت راهي جز تباهي نيست و حكومت طاغوت آدمي را به كمالي نمي رساند و تنها راه رهايي آن است كه از هرگونه همراهي و همگاهي با طاغوت و اوليا و دوستان آنان دوري شود تا بتوان به ولايت الهي دست يافت كه آثار آن سعادت در دنيا و آخرت است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا