اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

بهداشت در آموزه هاي قرآني

samamosشايد بتوان گفت كه مهم ترين آموزه هاي قرآني ، آموزه هاي است كه براي ايجاد زندگي مطلوب و مناسب در دنيا و آخرت فروفرستاده شده است. در اين ميان بهداشت براي دست يابي به طهارت ظاهري و باطني به جهاتي از جايگاه ويژه و حساسي برخوردار مي باشد؛ زيرا سلامت جسم و روان بخشي از كمالات انساني و يا دست، كم بستر اساسي دست يابي به كمالات انساني مي باشد. انسان بيمار در وضعيت و شرايط مناسبي نيست تا بتواند در مسير كمالي گام بردارد و طريقت عبوديت را براي دست يابي به كمال بپمايد. تن رنجور و بيمار نه تنها روان آدمي را مشغول مي دارد بلكه جان و روح آدمي را نيز به بند مي كشد و قدرت پرواز را از آدمي مي ستاند. اين گونه است كه بهداشت در مفهوم گسترده به عنوان يك مطلوب بلكه مسئوليت مسلمانان تعريف شده است.

در ادعيه ماثور از معصومان(ع) درخواست سلامت كامل جوارح و جوانح از خدا به عنوان پيش فرض سلامت روح و تقرب مطلوب مي باشد. اين گونه است كه خواسته " قو علي خدمتك جوارحي" براي دست يابي به كمال عبوديت خواسته مكرر همگاني است. حضرت ايوب (ع) كه در صبر ضرب المثل مي باشد، در نهايت از بيماري دايمي و هميشگي خسته مي شود و خواهان رهايي از بيماري و عافيت مي شود. در آيات بسياري سلامت به عنوان يك نعمت عظما در دنيا و آخرت ستوده شده است و انسان هاي كاملي چون پيامبران اولوالعزم(ع) به اين كه طول زندگي خويش از بدو تا ختم ، از ميلاد تا مرگ در سلامت دين و دنيا بوده و از نعمت سلامت وجود بهره مند گشته، به داشتن اين نعمت از منت الهي برخوردار شده اند و خداوند در حق ايشان مي فرمايد: سلام علي يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حيا؛ سلام بر من روزي كه زاده شدم و روزي كه مي ميريم و روزي كه زنده برانگيخته مي شوم.

براي دست رسي به سلامت كامل، نياز است كه انسان بهداشت را مورد توجه قراردهد. اين گونه است كه در فقه اسلامي يكي از كتب پنجاه گانه فقه " كتاب طهارت" شمرده شده است كه به مباحث طهارت و بهداشت ظاهري و باطني توجه مي دهد. كتب ديگري چون " كتاب اطعمه و اشربه " نيز به مباحث بهداشت تغذيه توجه كرده ، و "كتاب النكاح " نيز بخشي عمده اي از آن به طهارت و بهداشت جنسي توجه دارد.

بخش هاي ديگر از كتب فقهي و يا غير آن با توجه به آموزه هاي وحياني قرآني و روايي به طهارت ظاهري و باطني پرداخته اند. اين همه خود بيانگر ارزش و جايگاه بهداشت در اسلام و آموزه هاي وحياني آن است. نويسنده با توجه به اهميت اين مساله در آموزه هاي وحياني قرآن، به خوانش آيات قرآني پرداخته و كوشيده تا در يك نوشتار كوتاه پرده از بخشي از مسايل و موضوعات آن بردارد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

اهميت بهداشت

بهداشت، به معناى حفظ صحت است(فرهنگ فارسى، ج‌1، ص‌611‌، ش.) در اصطلاح پزشكي و تخصصي بهداشت به مجموعه فعاليت ها و اقداماتى گفته مي شود كه براى بهبود و ارتقاى تندرستى و توانايى يك فرد يا جامعه انجام شود. از اين رو بهداشت شامل همه دانشها و روشهايى است كه به حفظ سلامت فرد و جامعه كمك كند.( كتاب بهداشت، زير نظر جمعى از پزشكان، انتشارات وزارت بهدارى، معاونت امور بهداشتى، سال 1363 )

هر چند كه در قرآن به صراحت از واژه صحت و بهداشت به معناي اصطلاحي آن سخني به ميان نيامده است ولي افزون بر مطالب و مسايلي كه در قرآن و آموزه هاي وحياني بر ارزش و اهميت بهداشت و صحت بيان شده است، واژگاني را مي توان يافت كه ناظر به مساله بهداشت مي باشد. از جمله اين واژگان مي توان به واژه‌هاى «طيّبات»، «طهارت» و مشتقّات آن توجه داد.

در اهميت و ارزش بهداشت همين بس كه از نظر قرآن و شريعت اسلامي يكي از مهم ترين روش هاي ارزش گذاري هر چيزي توجه به مساله بهداشت و پاكيزگي آن است. از اين رو، تنها چيزهايي قابل ارزش گذاري هستند و در معاملات مي توانند به عنوان كالا مطرح شوند كه از ويژگي بهداشت و پاكيزگي برخوردار باشند و هر چيز ناپاك كه از آن به خبيث ياد مي شود، از دايره كالا بودن بيرون مي رود. خداوند در آيه 100 سوره مائده در مقام سنجش و ارزش گذاري ميان چيزهاي دنيوي به تفاوت ميان چيزهاي پاك و ناپاك اشاره مي كند. چيزهاي پاك به آن دسته از چيزها گفته مي شود كه يكي از مولفه هاي آن طهارت و بهداشتي بودن باشد. در همين آيه مساوي نبودن اشياي پليد و غيربهداشتي با اشياي پاكيزه وبهداشتي به عنوان يك ملاك سنجش طبيعي در آدمي معرفي مي شود.

به اين معنا كه آدمي به طور طبيعي نسبت به چيزهاي پليد و ناپاك واكنش منفي از خود نشان مي دهد و از آن انزجار و بيزاري مي جويد و هرگز چيزهاي ناپاك و غيربهداشتي را هم سنگ امور پاك و بهداشتي نمي شمارد. از آن جايي كه فرهنگ اسلامي و معيارها و قوانين آن بر اساس فطرت پاك انساني مي باشد، به طور طبيعي آموزه هاي قراني نمي تواند اين تفاوت ها را ناديده بگيرد و در مقام ارزش گذاري و سنجش هر دو دسته از كالا ها و اجناس را يكسان بر شمارد. اين گونه است كه تنها چيزهاي پاك و بهداشتي مورد ارزش گذاري قرار مي گيرد و براي آن بها و قيمتي در نظر گرفته مي شود و در معاملات به عنوان كالا مورد تبادل قرار مي گيرد.

آيه 168 سوره بقره نيز پاكيزه و سالم بودن وسازگارى آن با طبع انسان را، شرط اساسى در بهرهورى از فراورده‌هاى زمين معرفي مي كند و مي فرمايد: يـأيّها النّاس كلوا ممّا فى الأرض حلـلا طيّبا ولاتتّبعوا خطوت الشّيطـن إنّه لكم عدوٌّ مّبين.

اين بدان معناست كه طبع انساني تنها متمايل به چيزهاي پاك و بهداشتي است و از چيزهاي غيربهداشتي انزجار و تنفر دارد مگر آن كه طبع انساني آلوده شده و از حالت طبيعي بيرون رفته باشد.

از نظر قرآن، طبيعت سالم و فطرت پاك آدمي به سوي امور بهداشتي گرايش و تمايل دارد و هرگونه گرايش به ضد آن به معنا و مفهوم خروج فطرت شخص از حالت طبيعي و اعتدالي است. از آن جايي كه در فرهنگ قرآني هر گونه گرايش و تمايل ضد فطري و طبيعي گرايش هاي شيطاني و ضد كمالي است ، خداوند به تاثير وسوسه هاي شيطاني و ابليسي در اين بخش توجه مي دهد و از مردمان مي خواهد تا از ابليس و شيطان در اين مسايل پيروي نكنند.

به سخن ديگر، انسان مي بايست در مسير كمالي خود هماره بهداشت را مراعات كند، زيرا بي بهره بردن از بهداشت سلامت تن و روان آدمي با خطر مواجه مي شود و آدمي از دست يابي به كمالات مطلق و زيباي كامل باز مي ماند. بهره گيري از هر چيز بهداشتي و پاك دنيا به معناي پيروي از صراط مستقيم هدايت آدمي به كمال است ، چنان كه بهره گيري از ناپاكي ها و چيزهاي غير بهداشتي نيز به معناي گام برداشتن در راه ضلالت و دور شدن از كمالات دانسته مي شود. از اين روست كه مي فرمايد انسان نمي بايست از شيطان پيروي كنند و اين جز از راه استفاده كردن از نعمتهاى پاكيزه، سالم و سازگار با طبع و طبيعت انسان شدني نيست: يـأيّها النّاس كلوا ممّا فى الأرض حلـلا طيّبا ولاتتّبعوا خطوت الشّيطـن إنّه لكم‌عدوٌّ مّبين.(بقره‌ آيه‌ 168)

بنابراين اگر از نظر شريعت اسلامي و آموزه هاي قراني راه مستقيم همان بهره گيري از چيزهاي بهداشتي و پاك است مي توان گفت كه هر گونه بهره گيري از چيزهاي غير بهداشتي و ناپاك در حقيقت گام نهادن در راه شيطان و ابليس است.

نتيجه ديگري كه مي توان از اين مطلب گرفت آن كه هرگونه بهره گيري از چيزهاي ناپاك به ادعاي حلال بودن و يا ترك نعمت هاي پاك و بهداشتي به ادعاي حرمت مي تواند افترا و بهتاني آشكار به خداوند و قرآن و آموزه هاي اسلامي باشد. اين معنا به صراحت در آيه 32 سوره اعراف بيان شده است و خداوند در آن مي فرمايد كه حرام شمردن مواهب پاكيزه سالم و سازگار با طبع انسان، افترا به خداوند است كه از سوي برخي مطرح مي شود: قل من حرّم زينة اللّه الّتى أخرج لعباده والطّيّبـت من الرّزق قل هى للّذين ءامنوا فى الحيوة الدّنيا خالصة يوم القيـمة كذلك نفصّل الأيـت لقوم يعلمون‌.

خداوند در آيه 157 سوره اعراف حكم به حلال بودن چيزهاى پاكيزه و سالم و سازگار با طبع انسان و تحريم ناپاكها را، از وظايف پيامبر(صلى الله عليه وآله) بر مي شمارد كه اين مطلب خود گواه صادقي است كه شريعت اسلامي هرگز با بهره گيري از امور ناپاك و غيربهداشتي ميانه اي نداشته است و هرگونه استفاده از امور ناپاك و غير بهداشتي بهتاني به اسلام و قرآن و شريعت پاك اسلام مي باشد.

اين اهميت را مي توان از هدف از تشريع غسل جنابت و وضو و ديگر فرمان ها و دستورهايي كه در حوزه طهارت ظاهري و باطني وارد شده نيز به دست آورد؛ زيرا هدف از تشريع اين امور پاكيزه شدن اهل ايمان، است و امكان ندارد كه خداوند خواهان پاكي و بهداشت اهل ايمان باشد و از سوي ديگر بخواهد كه چيز پاكي را حرام و امر ناپاك و غير بهداشتي را حلال كند.

در اهميت بهداشت همين بس كه اسلام در ميان شرايع نسبت به بهداشت چنان حساس بوده و اهميت قايل شده است كه طهارت ظاهري تن و حتي لباس را در همه حال به ويژه در امور آييني و مناسك واعمال عبادي شرط دانسته و هرگونه حضور غير بهداشتي در پيشگاه خداوند را امري مردود و باطل شمرده است.

خداوندي كه براي حضور در اوقات پنج گانه طهارت وضويي و غسلي را شرط صحت عبادت مي شمارد هرگز اجازه نمي دهد كه امري ناپاك و غيربهداشتي وارد جسم و روان آدمي شود. به اين معنا كه اگر خداوند براي ظاهر از لباس و تن مي فرمايد وضو گرفته و يا غسل انجام شود و طهارت را در طول شبانه روز تشويق و ترغيب مي كن( مائده آيه 68) هرگز اجازه نمي دهد كه تن و روان آدمي با تغذيه ناپاك آلوده گردد.

در اهميت بهداشت هم چنين مي توان به تاكيد پيامبر (ص) بر مسواك اشاره كرد به گونه اي كه گمان رفته است كه امري واجب مي باشد و به عنوان شرط طهارت بوده است. در حالي كه اين معنا تنها به سبب تاكيد بيش از اندازه نسبت به بهداشت دهان و دندان پديد آمده است.

مي توان از ضرورت دفن و خاكسپارى مردگان، كه در اسلام مورد تاكيد است و قرآن آن را به عنوان يك سنت تاريخي از زما حضرت آدم (ع) بر مي شمارد ، اين معنا را استنباط كرد كه بهداشت محيط زيست افزون بر حفظ كرامت جسد آدمي مورد توجه اسلام و قرآن در تدفين مردگان بوده است. در حقيقت اسلام به اين روش كوشيده است تا به منظور حفظ سلامت و بهداشت محيط و جامعه مردگان دفن شوند و در محيط زيست رها نشوند. در گزارش قرآن آمده است كه اين حركت از زمان حضرت آدم (ع) بوده و پيشينه بسيار قديمي و كهني را دارد: فبعث اللّه غرابا يبحث فى الأرض ليريه كيف يورى سوءة أخيه قال يـويلتى أعجزت أن أكون مثل هـذا الغراب فأورى سوءة أخى فأصبح من النّدمين. ( مائده آيه ‌31)

در اهميت و ارزش بهداشت همه جانبه همين بس كه خداوند افراد پاك و پاكيزه را دوست مي دارد و آنان را به عنوان دوستان خويش انتخاب و معرفي مي كند.( بقره آيه 222)

خداوند در آيات بسياري در هنگام شمارش نعمت هاي خويش بر انسان ها به اين نكته توجه مي دهد كه انسان ها مي بايست هماره خداوند را شاكر و سپاسگزار باشند كه ايشان را به مواهب پاكيزه و موافق طبع و طبيعت ايشان بهره مند ساخته است. در حقيقت يكي از علل لزوم سپاسگزاري و شكرگزاري مي بايست بهداشت غذا و محيط و جامعه انساني باشد كه خداوند نصيب و بهره ايشان نموده است.( انفال آيه 26) بنابراين هرگونه بهره گيري از چيزهاي ناپاك چون شراب و گوشت حيوانات حرام گوشت و لباس هاي نجس و مانند در حكم و معناي ناسپاسي است كه بسياري از مردمان اين گونه هستند و شكرگزار نعمت بهداشت نيستند.

خداوند از مومنان مي خواهد كه نه تنها خود از بهداشت و چيزهاي بهداشتي بهره گيرند بلكه ديگران را نيز بدان بخوانند و حتي در هنگام انفاق بكوشند چيزهاي پاك و بهداشتي و دستاوردهاي پاكيزه و دلپسند با طبع ديگران را انفاق كنند و از بخشش چيزهاي غير بهداشتي و ناپاك و خبيث خودداري كنند.(بقره آيه 267)

آثار بهداشت

هر چند كه براي بهداشت مي توان آثار بسياري بر شمرد كه برخي از آن ها در هنگام تحليل اهميت و ارزش بهداشت بيان شده است ولي مي توان در راستاي اهداف والاي اسلام به دو اثر و نقش اساسي بهداشت توجه داد؛ زيرا هدف از هر كاري در هستي و عملي، تقرب جويي به خداوند است. تقرب جويي به خداوند به معنا و و مفهوم دست يابي به كمالات مطلق و رسيدن به مقام خلافت ربوبي و عبوديت ربوبي مي باشد. براي رسيدن به اين مي بايست شخص نخست محبوب خداوند شود و بي گمان چنان كه آيه 222 سوره بقره تبيين كرده است يكي از مهم ترين آثار مراعات بهداشت و پاكيزگي در همه امور ريز و درشت زندگي، دست يابي به مقام محبوبيت و دوستى خداست. شخص چنان كه آيه توضيح مي دهد مي تواند با مراعات بهداشت و پاكيزگى، باعث جلب دوستى خداوند شود و در مقام محبوب قرار گيرد.

از ديگر آثار برجسته و اساسي رستگاري و سعادت دايمي است كه آرزوي هر كسي است. خداوند در آيات 90 و 100 سوره مائده پرهيز از آلودگي ها و بهداشت و طهارت كامل انسان را، زمينه‌اى براى دست‌يابى به رستگارى بر مي شمارد. بنابراين مي توان گفت كه هركسي اگر بخواهد به هدف آفرينش دست يابد مي بايست اين راه و روش را سرمشق زندگي خويش قرار دهد و بهداشت كامل و جامع را مراعات نمايد. از جمله اين بهداشت كامل مي توان به بهداشت بدن اشاره كرد كه در آيه 6 سوره مائده بر آن توجه داده شده است. در حقيقت لزوم غسل جنابت و تطهير بدن در راستاي دست يابي به بهداشت مطلوبي است كه زمينه و بستر مناسب تعالي و رستگاري را فراهم مي آورد.

خداوند در آيه 222 سوره بقره تشويق به شستشو با آب، پس از خروج مدفوع را مطرح مي سازد كه اين خود گواهي براين است كه هرگونه آلودگي در ظاهر و باطن خود عامل بازدارنده تقرب جويي و رستگاري است.

در آيه 42 سوره ص بر مطلوبيّت شستشوى بدن، با آب خنك و قابل شرب تاكيد شده است كه اين خود بيانگر آن است كه انسان در شست و شوي تن خويش نبايد از هر آبي استفاده كند و حتي بهتر است از همان آبي استفاده كند كه قابل شرب باشد و بالاتر از آن مي بايست از آبي بهره گيرد كه خنك باشد و تحت تاثير گرما به ويژه نور خورشيد به جوش نيامده باشد؛ زيرا آب گرمي كه اين گونه به دست مي آيد منبع ميكروب ها و آلودگي هاست.

آيه 11 سوره انفال نيز برتأثير آب، در زدودن آلودگيها از بدن توجه مي دهد كه در حقيقت نعمتي است كه خداوند به اين وسيله سلامت انسان را تضمين نموده است.

بهداشت تغذيه نيز از ديگر مواردي است كه به عنوان مصاديق از بهداشت جامع و كامل مورد تاكيد آموزه هاي هدايت بخش قرآني است. آيه 57 سوره بقره بر رعايت نكردن پاكيزگى و بهداشت به عنوان ظلم و ضرر بر نفس ياد مي كند كه خود بيان گر آن است كه چگونه انسان مي تواند با پرهيز از بهداشت در دام ستم بر نفس بيافتد و عاقبت خويش را به تباهي كشاند.

چنان كه گفته شد پاكيزه و سازگار بودن خوردني ها با طبع انسان، ملاك حلال بودن آنها در اسلام دانسته شده است.( بقره‌ آيه ‌168 و مائده‌ آيه ‌4) اين بدان معناست كه در اسلام معيار سنجش در بهداشت غذايي حلال بودن آن مي باشد. از اين روست كه خوردن هر چيز آلوده و كثيف و غير بهداشتى همانند موارد حرام دانسته شده و از آن نهي شده است. (انعام‌ آيه ‌145)

ناگفته نماند كه در فرهنگ اسلامي و قرآني هرگونه زياده‌روى در خوردني ها (پرخورى) و آشاميدني ها، به سبب ايجاد سوء تغذيه مردود دانسته شده تا به اين وسيله نيز بر بهداشت تغذيه تاكيد شود. آيه 81 سوره طه تبيين مي كند كه هرگونه پرخوري موجب مي شود تا خداوند به خشم آيد و فرد به اين وسيله زمينه غضب خداوند را برخود هموار سازد.

به هر حال در بهداشت تغذيه حليّتِ خوردن هر چيز پاكيزه و سالم و سازگار با طبع در كنار حرمتِ خوردن هر چيز كثيف و ناسازگار با طبع انساني (اعراف‌ آيه ‌157) نشان از آن مي دهد كه آدمي نمي تواند با رفتار ضد بهداشتي به تعالي و كمال و در نتيجه تقرب و رستگاري دست يابد.

آيه 51 سوره مومنون نيز روشن مي سازد كه وجه مشترك همه اديان آسمانى، اهميّت به تغذيه سالم و پاكيزه بوده است و خدا به مسلمانان نيز سفارش مي كند تا براى بهره‌گيرى از خوراكيهاى پاكيزه، سالم و سازگار با طبع اقدام نمايند و بهداشت تغذيه را مراعات كنند.( بقره آيه 172) از نظر قرآن ايمان واقعي فرد به آموزه هاي ديني ، سبب مي شود تا شخص خويشتن را از غذاهاى پاكيزه، سالم و سازگار با طبع محروم نسازد و در پي آن باشد. ( مائده آيه 87) چنان كه در بهداشت تغذيه آيه 267 سوره بقره نيز بر لزوم پرهيز از انفاق غذاهاى نامرغوب و غيرپاكيزه هشدار مي دهد تا به اين روش هم شخص خود را از غذاهاي غير بهداشتي حفظ كند و هم موجبات آلودگي غذايي و جسمي ديگران نشود.

تاكيد بر بهداشتي بودن از آن روست كه سلامت بدن براي سلامت روح و روان ضروري است و به قول استاد حسن زاده آملي اين لقمه هاست كه خون مي شود و در روان آدمي تاثير مي گذارد و خلق و خوي شخص را مديريت و هدايت مي كند . بنابراين در اسلام گوشت مردار، خون و گوشت خوك از غذاهاى ناپاك و غيرسالم و مضرّ به سلامت و بهداشت بدن دانسته شده و از آن پرهيز داده شده است.( بقره آيه 173 و نيز مائده آيه 35 و انعام آيه 145) در برابر بر شير شتر و گاو و گوسفند، به عنوان نوشيدنى سالم و گوارا( نحل آيه 66) و هم چنين عسل طبيعى، به عنوان نوشيدني سالم و شفا بخش(نحل آيه 69) و فرآورده‌هاى درختان خرما و انگور، به عنوان مفيدترين و سالم‌ترين غذاها(نحل آيه 67) تاكيد شده است و حتي در راستاي بهداشت تغذيه سالم كودك بر بهتر بودن شير مادر براى تغذيه فرزند، نسبت به شير ديگر زنان و تغذيه‌هاى ديگر(بقره آيه 233) اهتمام خاص مبذول شده است.

در برابر براي دوري از هر گونه آلودگي جسمي و رواني و روحي از حيوانات ذبح شده به نام غيرخدا پرهيز و نهي شده است و آن را به عنوان غذاى ناسالم و لازم‌الاجتناب معرفي مي كند، زيرا در تفكر و بينش اسلامي هر چيزي حتي كلمات در جهان تاثير خوب و بد به جا مي گذارد و مي تواند آن را از حالت مثبت و سازنده به حالت منفي و غيرسازنده تبديل كند. از اين روست كه در آيات 173 سوره بقره و 3 سوره مائده و 145 سوره انعام از آثار سوء ذبح جانوران به نامي غير از خداوند سخن به ميان آمده است؛ به ويژه آن كه ابليس مي كوشد تا با غير بهداشتي كردن محيط زيست و تغذيه انسان،‌ وي را از خداوند و اهداف كمالي اش دور سازد و به سوي گمراهي سوق دهد. خداوند در آيه 168 سوره بقره مي فرمايد كه تنها كساني از غذاهاى ناسالم و غير پاكيزه و غيربهداشتي بهره مي گيرند كه در مسير شيطان گام بر مي دارند.

بهداشت محيط زيست و خاك

افزون بر بهداشت بدن و تغذيه مي توان به بهداشت محيط زيست و خاك اشاره كرد. خداوند در آيات بسياري مي فرمايد كه انسان را از خاك و گل آفريده است تا به اين وسيله اهميت خاك و محيط زيست انساني را به وي نشان دهد.

برخي از مردمان با اعمال نامناسب و زشت خويش محيط زيست به ويژه خاك ها را آلوده مي كنند و زمينه مساعد براي بيماري فراهم مي آورند. از اين روست كه از فساد زمين به دست برخي از مردمان سخن به ميان مي ايد و ايشان را مورد سرزنش قرار مي دهد.

خاك البته به سبب ويژگي هاي خاص خود از اين قابليت برخوردار مي باشد كه در يك فرآيند خود را پاكسازي كندد. از اين روست كه در اسلام خاك به عنوان طاهر يعني پاك و نيز مطهر يعني پاك كننده شناخته شده است. به ا ين معنا كه هم خود پاك است و هم چيزهاي ديگر را پاك و پاكيزه مي كند. از اين روست كه در آيه 43 سوره نساء خاك به عنوان منبع پاكيزگي و بهداشت معرفي مي شود و طهارت بدان در موارد مجاز دانسته مي شود.

بهداشت محيط زيست در آيه 15 سوره سبا مطرح شده است و خداوند در آن جا مي فرمايد كه چگونه مردمان سبا در عصر خوشبختي و سعادت داراي شهري با محيط بهداشتي بوده و از هرگونه پليدي ها و ناپاكي ها در امان بودند.

در حقيقت از نظر قران محيط زيست سالم و شهري كه از بهداشت برخوردار باشد درزمره نعمت هاي الهي قرار مي گيرد. بنابراين فقدان بهداشت شهري به معناي دوري از نعمت تلقي ومعنا مي شود. اين گونه است كه خداوند در آيه 79 سوره توبه يكي از ويژگي هاي بهشت را برخورداري از بهداشت محيط زيست بر مي شمارد و مي فرمايد كه مردمان بهشتي در خانه هاي پاكيزه اي به سر مي برند.

هم چنين مي توان گفت كه تاكيد خداوند در آيه 125 سوره بقره و نيز آيه 29 سوره حج بر پاكيزه نگه داشتن و پاكيزه كردن عبادت گاه نيز در راستاي توجه دادن مومنان به بهداشت محيط زيست ارزيابي مي شود.

بهداشت در آميزش جنسى

همان گونه كه در اسلام لازم دانسته شده تا شخص در تغذيه و لباس(مدثر‌آيه ‌4) و امور ديگر پيش گفته طهارت و بهداشت را مراعات نمايد بر بهداشت جنسي نيز تاكيد شده ا ست. از اين روست كه در آيه 222 سوره بقره از لزوم خوددارى از مقاربت با همسران، در دوره قاعدگى آنان سخن به ميان آمده است ؛ زيرا هر گونه مقاربت در اين زمان مي توان آثار سوء و بدي بر دو طرف به جا گذارد و آنان را از سلامت تن و روان بيرون برد.

سخن در اين باره بسيار است ولي در اين مجال به همين مقدار بسنده مي شود و ديگر مطالب به مقالات ديگري وانهاده مي شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا