بهداشت جسمی و روحی از دیدگاه قرآن
در نوشتار حاضر نویسنده درباره اهمیت بهداشت روح و جسم از نگاه قرآن و حساسیت آموزههای دینی به پاکی و پاکیزگی تن و روان و آثار اجتماعی پلیدیها و ناپاکیها سخن گفته است.
***
بهداشت اجتماعی، دغدغه قرآنی
یکی از مهمترین دغدغههای قرآنی نسبت به جامعه، بهداشت اجتماعی است؛ زیرا جامعهای که برخوردار از بهداشت اجتماعی باشد میتواند در مسیر تعالی گام بردارد و سعادت جمعی را تامین کند. بهداشت اجتماعی هر چند مرتبط با بهداشت فردی است، ولی گاه رفتارهای فردی تاثیرات اجتماعی به جا نمیگذارد؛ اما همیشه رفتارهای اجتماعی تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر رفتارهای فردی دیگران به جا میگذارد. همچنین در بسیاری از موارد ارتباط تنگاتنگی میان روان شناسی و جامعهشناسی برقرار میشود و حوزه بهداشت اجتماعی با بهداشت روانی مرتبط میشود. درک تاثیر مستقیم و غیر مستقیم امور میتواند برای درمان و نیز پیشگیری بسیار مفید و سازنده باشد.
بهداشت، به معناى حفظ صحت(فرهنگ فارسى، ج1، ص611، «بهداشت».)، امری بسیار مهم و اساسی در ساختار و سبک زندگی اسلامی است.
هر کسی باید رفتارها و فعالیتهایی را در پیش گیرد که موجب بقای صحت و سلامت شخصی و جمعی شود. در اصطلاح علمی به مجموعه فعاليتها و اقداماتى كه براى بهبود و ارتقاى تندرستى و توانايى يك فرد يا جامعه انجام شود، بهداشت مىگويند كه شامل همه دانشها و روشهايى است كه به حفظ سلامت فرد و جامعه كمك كند.(ر.ك: كتاب بهداشت، زير نظر جمعى از پزشكان، انتشارات وزارت بهدارى، معاونت امور بهداشتى، سال 1363 ش.) از نظر قرآن، مراعات بهداشت و پاكيزگى ظاهری و باطنی، باعث جلب محبت و دوستى خدا(بقره، آیه 221؛ البرهان، ج1، ص464؛ الميزان، ج2، ص212) و زمينهاى براى دستيابى به رستگارى اخروی است.(مائده، آیات 90 و 100) در این آیات خداوند از رجس برحذر میدارد؛ و شکی نیست که «رجس» در لغت به معناى قذر آمده است (لسانالعرب، ج5، ص147، «رجس»؛ مفردات، ص342، «رجس») و قَذَر نیز ضدّ نظافت است. (لسانالعرب، ج11، ص73، «قذر») همچنین در قرآن از مردم خواسته تا به جای خبیث دنبال طیبات بروند و از غذاهای طیب استفاده کنند؛ طيّب در اصل، چيزى است كه حواس و نفس از آن لذّت مىبرد. (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص527، «طيب») و آن ضدّ خبيث است. (معجم مقاييساللغه، ج3، ص435، «طيب») پس اگر انسان باید به این امور توجه داشته باشد، لازمه آن این خواهد بود که انسان به مسئله بهداشت در همه امور از جمله بهداشت در تغذیه توجه داشته باشد. بنابراین از نظر قرآن، لازم است با چنین نگاهی به بهداشت در مسائل فردی و جمعی نگریسته شود.
در اهمیت بهداشت باید گفت خدا در قرآن پاكيزگى و بهداشت را از ملاكهاى ارزشگذارى اشيا دانسته است(مائده، آیه 100)؛ چرا که از نظر خردمندان اشياى پليد و غير بهداشتى با اشياى پاكيزه و بهداشتى مساوی نیست. این امری است که خرد و عقل نیز آن را درک میکند و به آن توجه یافته است. بنابراین عقل و نقل بر آن اتفاق نظر دارد.(همان)
همچنین از نظر قرآن، پاكيزه و سالم بودن و سازگارى با طبع انسان، شرط اساسى در بهرهورى از محصولات زمين است(بقره، آیه 168) در حالی که شیطان این دشمن آشکار دوست دارد که انسان به این نکته توجه نیافته و گرفتار غفلت شود و خلاف این رویه فطری را در پیش گیرد.(همان) بنابراین کسی که استفاده از امور طیب و پاک را حرام بداند در حقیقت به خدا افترا زده است؛ چنان که استفاده از امور پلید امری مطابق خواست و وسوسه شیطان است.(همان؛ اعراف، آیه 32)
مؤمنان، مؤظف به استفاده و همچنین انفاق از دستاوردهاى پاكيزه و دلپسند هستند(همان، بقره، آیه 267) و برای شناخت طیبات میتواند از قرآن و پیامبر(ص) بهره ببرند.(اعراف، آیه 157)
ضرورت استفاده از طیبات و توجه به بهداشت تغذیه و بهداشت روح و جسم از آن رو بسیار مهم است که صحت و سلامت آدمی به عنوان یک امر مهم در تعالی و کمال آدمی مطرح است. از نظر عقل و نقل، رعايت نكردن پاكيزگى و بهداشت، ظلم و ضرر بر نفس است(بقره، آیه 57؛ مائده، آیه 100)
قرآن پاكيزه و سازگار بودن خوردنيها یا ناسازگاری آن با طبع انسان را ملاك حلال و حرام بودن آنها دانسته است.(مائده، آیات 4 و 168) بنابراین، حرمت خوردن هر چيز آلوده و كثيف و غير بهداشتى(انعام، آیه 148) به دلیل ناسازگاری آن با به طبع تن و روان آدمی و آثار زیانبار آن است. از همین رو قرآن هر چيز پاكيزه و سالم و سازگار با طبع را حلال و هر چيز كثيف و ناسازگار با طبع را حرام کرده(اعراف، آیه 157) و بر بهرهگيرى از خوراكيهاى پاكيزه، سالم و سازگار با طبع تاکید داشته (بقره، آیه 172) و بر لزوم پرهيز از انفاق غذاهاى نامرغوب و غير پاكيزه توجه داده (بقره، آیه 267) و از مردار، خون و گوشت خوك، حيوانات ذبح شده به نام غيرخدا و دیگر غذاهاى ناپاك و غيرسالم و مضرّ به سلامت و بهداشت بدن منع کرده است(بقره، آیه 173؛ مائده، آیه 3؛ انعام، آیه 145)
مراعات بهداشت برای حفظ سلامت تن و روان در همه ابعاد زندگی انسان از فردی و اجتماعی یک ضرورت است، لذا توجه به بهداشت تغذیه، بهداشت لباس(مدثر، آیه 4)، بهداشت جنسی در آمیزش(بقره، آیه 222)، بهداشت محیط زیست(بقره، آیه 125؛ حج، آیه 29)، بهداشت حج و محیطهای عبادی(همان)، بهداشت شهر (سباء، آیه 15) الزامآور و بایسته است و مومنان باید همواره به عنوان یک واجب به آن نگاه کرده و از هر گونه پلیدی و ناپاکیها در این امور اجتناب کنند.(مائده، آیه 90) بر این اساس در قرآن بر لزوم تحصيل طهارت و پاكيزگى و شست و شو براى عبادت(مائده، آیه 6) و لزوم تيمّم بر زمين پاكيزه و عارى از كثافت، براى اقامه نماز در امور عبادی(همان؛ نساء، آیه 43) در کنار دیگر انواع طهارت و بهداشت تاکید شده است.
آثار اجتماعی پلیدی و ناپاکی
از نظر قرآن هرگونه استفاده از امور خبیث و ناپاک امری ناروا و خطرناک است؛ زیرا با طبع و طبیعت انسان ناسازگار بوده و آثار مخربی بر تن و روان آدمی به جا میگذارد. پس فلسفه و هدف از تحریم این امور حفظ بهداشت تن و روان آدمی است.
با نگاهی به آثار مخرب و زیانباری که عقل و نقل برای استفاده انسان از امور خبیث و ناپاک بیان کردهاند به خوبی میتوان دریافت که چرا خدا در قرآن بر اهمیت استفاده از طیبات و پرهیز از خبیثات تاکید دارد. اصولا پليدى، به معناى ناپاكى و چرك که در قرآن با عناوینی چون «رِجْس»، «رِجْز»، «سوء»، «خبيث» و «نجس» آمده، به مجموعهای امور گفته میشود که نهتنها سودی به تن و روان آدمی نمیرساند، بلکه آثار زیانباری داشته و آسیب جدی به تن و روان و سلامت آنها وارد میکند.
امور پلید از خوراکیها و پوشیدنیها و نوشیدنی و سرگرمیها چون خون، خوک، مردار، خمر، قمار و مانند آنها موجب زیان و ضرر به تن و روان آدمی و ایجاد دشمنی و کینه میان مردم میشود.(مائده، آیات 90 و 91؛ انعام، آیه 145)
خداوند میفرماید: کسانى که ایمان آوردهاید، جز این نیست که شراب و قمار و سنگهاى نصب شده براى قربانىها که بدانها تبرک مىجویید و تیرهاى قمار که گوشت دامها را با آنها تقسیم مىکنند، همه پلیدىهایى هستند که گرایش به آنها برخاسته از وسوسههاى شیطان است، پس از آنها بپرهیزید، باشد که نیکبخت شوید. شیطان چیزى جز این نمىخواهد که به وسیله شراب و قمار میان شما دشمنى و نفرت بیفکند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. اینک آیا از این کارها بازمىایستید؟(مائده، آیات 90 و 91)
پس یکی از مهمترین آثار اجتماعی زیانبار استفاده از امور پلید و خبیث، ایجاد دشمنی میان مردمان است. کسانی که گرفتار پلیدیهایی چون شرب خمر هستند، به سبب آنکه عقل آنان نهان و پنهان میشود و قدرت فعالیت خود را از دست میدهد، رفتاری غیر عقلانی را در رفتار اجتماعی در پیش میگیرند و به جای رفتارهای هنجاری گرفتار رفتارهای نابهنجار اجتماعی میشوند و دشمنی و عداوت و کدورت و کینه را میان خود و دیگران ایجاد کرده یا دامن میزنند.
همچنین استفاده از قمار و چوب و اسباب و ابزارهای آن موجب میشود تا شخصی که در شرطبندی و قمار مال باخته است، کینه دیگران را به دل بگیرد. افزون بر اینکه مال خویش را از دست میدهد و سرمایهای که موجب قوام خانه و جامعه است بر باد داده و گرفتار ناتوانی مالی میشود، همچنین خود را مغبون مییابد و دشمنی دیگران را در دل میگیرد. از همین رو در این آیات ازلام (چوبهاى مخصوص برد و باخت) مظهر پليدى و ناپاكى معرفی شده و از وجوب اجتناب از آنها سخن به میان آمده است.
علامه طباطبایی درباره ایجاد دشمنی و عداوت از سوی شیطان با ابزارهای پلید و رجس مینویسد: عداوت به معنای تجاوز ضد التیام است و اگر نسبت به قلب لحاظ شود، معنای آن دشمنی است؛ و بعضا ضد محبت، یعنی تنفر قلبی و کینه. خدا میفرماید: شیطان به وسیله شراب وقمار بین شما دشمنی و کینه میاندازد. اینکه خدا ایجاد عداوت و بغض را از آثار شراب و قماردانسته، به این جهت است که این اثر در آن دو ظاهرتر است؛ چون معلوم است که نوشیدن شراب باعث تحریک سلسله اعصاب شده و عقل را تخدیر و عواطف عصبی را به هیجان درمیآورد و عقل را زائل مینماید و شهوات حیوانی را به تحریک وامیدارد و در نتیجه باعث ارتکاب فجور در مال و عرض و ناموس و نفوس میگردد و حتی باعث هتک مقدسات دینی و شکستن حدود اجتماعی میشود.
اما قمار سعی و کوششی را که شخص در مدتهای طویل در راه جمع مال و به دست آوردن وجهه و آبرو به کار برده، در کمترین مدت از بین میبرد. البته این درصورتی است که در قمار شکست بخورد و اگر هم پیروز شود، همین مال حرام که آن را بدون زحمت کسب کرده باعث انحرافات دیگر او میشود و برنده قمار آن را در راه صحیح خرج نمیکند. همچنین با این سبک کسب درآمد، شخص عادت به تنبلی و ولخرجی مینماید و انسان را اهل لهو و فجور میسازد. چنین کسی که عادت به مال بادآورده بکند، همواره در صدد کسب مال از راههای نامشروع بر میآید؛ حال اگر شخص قمارباز در قمار مغلوب شود و هستی خود را ببازد، همین بیپولی و زیاندیدگی، او را به کینهتوزی نسبت به حریف واداشته و درنتیجه یک عمر را به حسرت یا خشم و عصبانیت میگذراند.
باید توجه داشت که این دو امر عداوت و بغض نسبت به دیگران، موجب جلوگیری از یاد خدا میشوند. این در حالی است که یاد خدا، روح حیات در کالبد عبودیت و بندگی است و همینطور تنها هدف از دعوت الهی میباشد و ذکر در مقابل فراموشی قرار دارد، پس عدم ذکر خدا، به غفلت و فراموشی و خارج شدن از طریق عبودیت میانجامد؛ و اینکه نماز را به صورت جداگانه ذکر کرد، علیرغم اینکه نماز هم از مصادیق ذکر خداست به جهت آن است که نماز فرد، اکمل از ذکر خدا است و خدای تعالی اهتمام بیشتری به نماز دارد؛ چون به فرموده رسول اکرم(ص) نماز ستون دین است.
خدا در آخر بعد از ذکر این همه مفاسد شراب و قمار به نحو استفهام توبیخی میفرماید: که آیا دست برنمیدارید؟ این جمله دلالت دارد بر اینکه مسلمانان آن زمانها دستبردار شراب و قمار نبوده و نهی الهی را جدی نگرفته بودند، اما خداوند با این کلام درواقع میفرماید: هیچ امیدی نیست به اینکه زمانی نفع این اعمال از گناهش بیشتر شود و در نتیجه مباح شوند. بنابراین، نباید امید به این داشته باشند که روزی برسد که اینها مباح شود، به دلیل اینکه نفع آن بیشتر از ضرر آنها شده است.(تفسیر المیزان، با دخل و تصرف، ذیل آیه 91 سوره مائده)
به هر حال، برخی از امور پلید مانند شراب و قمار، از اموری است که موجب تباهی رفتار اجتماعی انسان شده و به جای محبت، عداوت و بغض را موجب میشود. پس لازم است تا از این امور اجتناب شود. البته با همه تاکیدهای قرآن بر تاثیرات زیانبار این امور در رفتار اجتماعی انسان، باز بسیاری از مردم به بهانههای واهی چون نفع آن در درمان برخی از بیماریها، بر آن هستند تا از شراب بهره گیرند و کمتر به مفاسد آن توجه پیدا میکنند. از این رو خداوند به صراحت با استفهام تقریری، میگوید: «فهل انتم منتهون؛ آیا شما خودداری خواهید کرد؟» یعنی پس از این همه تاکید باز جای بهانهجویی یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقی مانده؟
در تفسیر نور آمده است: با آنکه طبق آمارى که ارائه مىشود، بسیارى از قتلها، جرائم، تصادفات، طلاقها، امراض روانى، کلیوى و… ناشى از شراب است، امّا قرآن در این آیه با بیان فلسفه تحریم، روى دو نکته تأکید دارد: یکى ضرر اجتماعى یعنى کینه و عداوت و دیگرى ضرر معنوى یعنى غفلت از نماز و یاد خدا. این آیه برجستهترین اثر شراب و قمار را بازداشتن از یاد خدا و نماز دانسته است، اکنون جاى این سؤال است که اگر کارهاى عادّى مثل تجارت، ورزش، تحصیل و مطالعه و امثال آن نیز ما را سرگرم کرده و از یاد خدا و نماز بازدارد، آیا مانند شراب و قمار است؟ آرى، هرچه ما را از خدا غافل کند، مانند شراب و قمار ناپسند است، گرچه اسلام به خاطر لطف و آسان گرفتن، آن را حرام نکرده باشد.
از نظر قرآن، هر کس که عامل کینه و عداوت در میان مردم شود، مانند شیطان است. همچنین تحریکات شیطان دائمى است و محدود به زمان و مکانی نیست؛ پس جامعهاى که در آن عداوت باشد، شیطانى است.
البته باید توجه داشت که بیان فلسفه و هدف احکام، یکى از عوامل تأثیر کلام در دیگران است. از این رو باید به این مهم در همه امور توجه داشت و برای رسیدن به جامعه قانونمدار، به فلسفه احکام و قوانین توجه داد. بنابراین، با تمام عواملى که باعث ایجاد کینه و دشمنى مىشود، باید مبارزه کرد.
آثار حرامخواری و توجه به پلیدهای غذایی
از نظر اسلام پلیدی غذایی که با حرامخواری ارتباط تنگاتنگی دارد، آثار و تبعاتی دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- فقدان برکت: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمی وَ إِنْ نَمَى لَا یُبَارَكُ لَهُ فِیهِ؛ مال حرام رشد نمیكند و زیاد نمیشود و اگر هم رشد كند، بركت نخواهد داشت.» (کافی، ج 5، ص 125)
2- سنگدلی و قساوت قلب: امام حسین(ع) پیش از ظهر عاشورا در كربلا صحبتهای زیادی كرد، ولی هیچ كدام اثر نمیكرد. در آخر حضرت فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ؛ چون شكمهای شما از حرام پر شده است، حرفهای من در شما اثر نمیگذارد.»(بحارالانوار، ج 45، ص 8)
3- فرزندان ناخلف: «كَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّةِ؛ مال حرام در فرزندان آشكار میشود و روی آنها اثر میگذارد.»(کافی، ج 5، ص 124)
4- بیتاثیری عبادت: پیامبر(ص) فرمودند: «الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ علَى الْمَاء؛ كسی كه مال حرام میخورد و عبادت هم میكند، مثل كسی است كه روی آب، ساختمان میسازد.»(عدة الداعی، ص 302 )
امام صادق(ع) نیز فرمودند: «تَرْكُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَكْعَةٍ تَطَوُّعاً؛ ترك لقمه حرام، نزد خدا بهتر از خواندن هزار ركعت نماز مستحبی است.»(همان، ص 140)
5- محرومیت از حلال: در حدیث آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ یَقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَكَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ خداوند عزیز و با عظمت خلایق را آفرید و روزی آنها را نیز به صورت حلال برای آنها قرار داد. پس اگر كسی چیزی از حرام مصرف كند به همان میزان از حلال محروم میشود و در قیامت نیز مورد ملامت خداوند قرار خواهد گرفت.»(کافی، ج 5، ص 80)
باید توجه داشت که اگر نوشیدنیهای حرام و مانند آن موجب بدبختی اجتماعی میشود، پلیدی رفتارهای جنسی نامشروع نیز در جامعه موجب تزلزل ساختار خانواده و در نهایت فروپاشی اجتماع سالم میشود و به سبب همین امور است که حرام شده و اجتناب از آن واجب دانسته شده است. زنا و مانند آن به سبب همین بازتاب منفی اجتماعی است که از نظر اسلام و قرآن منع شده است.(نور، آیه 26)
از نظر قرآن ریشه رفتارهای پلید و ناپاک، عواملی چون بیایمانی (انعام، آیه 125)، بیخردی(یونس، آیه 100)، شرک(اعراف، آیات 65 و 70 و 71) و شیطان(انفال، آیه 11) است و کسانی که گرفتار این امور هستند گرفتار پلیدی و نابهنجاریهای رفتاری فردی و اجتماعی میشوند.