عرفانفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالاتوب نوشت

بهارجان

samamosانسان مانند طبيعت، بهار، تابستان، خزان و مرگ دارد. همان گونه كه اين فرآيند در طول عمر اتفاق مي افتد، هر روز نيز به شكلي در زندگي انسان تكرار مي شود؛ با اين تفاوت كه در طول عمر اين فرآيند در جسم تحقق مي يابد و برآيند از ميان رفتن فعاليت هاي جسمي بشر است، ولي روزانه ما با روان و جان خود چنين معامله اي داريم و حالات چهارگانه در ما ايجاد مي شود. لحظاتي كه با طراوات و شادابي مي گذرد، دمي كه به فرح و خوشحالي مي گذرد، زماني كه پژمرده مي شويم و به خود فرو مي رويم و وقتي كه دلمرده مي شويم و حال و حوصله خودمان را نيز نداريم.

ارتباط متقابل روح و جسم

روان آدمي، همان جان و روح مجردي است كه در كالبد جسماني قرار گرفته و لذا ميان نفس و جسم ارتباط تنگاتنگي است و هريك بر ديگري تاثيرات مستقيمي را به جا مي گذارد. پس اگر روان آدمي و نفس او، دلمرده باشد، جسم، رنجور و بيمار مي شود و اگر روان به سبب كارهاي مقبول الهي مسرور و شاد باشد، جسم به پرواز درمي آيد.

درمقابل، اگر جسم به هر دليلي بيمار و رنجور باشد، روان نيز پژمرده مي شود و اگر جسم با تغذيه مناسب و شرايط خوب، در سلامت باشد، روان نيز شاد و مسرور مي شود.

انسان وقتي در محيط مناسب و سازگار با جسم قرار مي گيرد، روان آدمي نيز به وجد مي آيد.

از اين رو در روايات آمده كه برخي از امور موجب چشم روشني دل مي شود، مثلا آب، سبزه، قرآن و زيبارو، تن و روان آدمي را به وجود مي آورد و موجب جواني و شادابي تن و روان مي شود.

آدمي وقتي در كنار آب، سبزه و قرآن و پريچهرگان و خوشرويان قرار مي گيرد، به گونه اي دگرگون مي شود كه تن و روان، حالتي بهتر از آن در خود نمي يابد. آدمي در سر سفره بهاري، آب، سبزه، قرآن نوراني الهي و پوشش رنگارنگ شاداب و مسرور مي شود و تن و روان از هر دلمردگي و پژمردگي و بيماري و رنجوري بدر مي آيد.

خوشي و شادي كه انسان تحت تاثير عوامل بيروني به دست مي آورد، امري است كه در نوروز بهاري بسيار تجربه كرده ايم. در بهار، آدمي با ديدن آب و سبزه و رنگارنگي طبيعت و گل ها چنان به وجد مي آيد كه روان مي خواهد به پرواز درآيد و تن را با خود به آسمان بالا ببرد.

تحول دروني، همراه با تحول طبيعت

ما همان گونه كه رستاخيز طبيعت را پس از مردگي آن مي بينيم، با ديدن آن رستاخيز و تحول و دگرگوني، دلمردگي درون ما نيز از ميان مي رود و دوباره شادي و سرور در دل ما جوانه مي زند و از خاك سرد دلمردگي رهايي مي يابد.

فصل بهار به ما اين فرصت را مي دهد دريابيم كه مي توانيم دلمردگي ها و پژمردگي هاي خود را چگونه به شادي و سرور تبديل كنيم و با لاحول ولا قوه الا بالله گفتن، حول و تحول خود را در درون با مهر نوراني قرآن و آموزه هاي آن تجربه كنيم. از اين رو قرآن را بر سر سفره هفت سين در كنار آب و سبزه و ماهي مي گذاريم تا حيات و زندگي را در آب نوراني آسمان دوباره در خود تجربه كنيم.

خداوند آب را آسماني مي داند و آن را از آسمان فرو مي باراند تا زمين مرده را زنده كند؛ قرآن نيز آب حيات و زندگاني روان آدمي است تا با بارش آن بر زمين روان آدمي، آن را دوباره زنده كند.

ماهي در آب نه تنها زندگي را به نمايش مي گذارد بلكه نمايشي از تناسل و دوام آدمي است؛ چرا كه بهار فصل رويش گياه و زايش ماهي حيات در طبيعت است و آدمي رويش و زايش را مي بايست دراين زمان در تن و روان خود تجربه كند. لازم است از بهار طبيعت و رستاخيز آن و هفت هاي هفت سين سفره نوروزي عبرت زندگي بياموزيم و همچنان كه جسم را به شادي مشغول مي داريم، روان را به حقيقت بسيار مهمتر رهنمون سازيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا