اجتماعی

بلعم باعورا

چند سالي پيش با من همخانه بود. دوران دانشجويي و خانه‌هايي كه به عنوان خوابگاه استفاده مي شد.

در اين دوره همه چيز آموختيم . همه كار مي كرديم. چاره‌اي هم نداشتيم . بايد هم آشپزي مي كرديم و هم رخت مي شستيم. مي‌گويند در دوره سربازي جوانان ساخته مي‌شوند و وقتي بر مي‌گردند هم عاقل مي‌شوند و هم آدم. از خر شيطان پايين مي‌آيند و مي‌كوشند تا مرد زندگي شوند. فكر مي كنم نفس سرباز اين كار را نمي‌كند بلكه اين بلاها و سختي‌هايي كه اين سرباز به جان مي خرند و چاره‌اي هم جز آن ندارند اين را چنين پخته مي كند. از قديم و نديم گفته اند: مر آن است كه در كشاكش درد سنگ زيرين آسياب باشد . پس هر كسي مرد شد از اين دردهايي شد كه بر سرش آمد فرقي نمي‌كند كه اين درد و بلا را يك كسي به عنوان فرمانده و در دوره اجباري و به اجبار بر سرش آورده باشند و يا خود خواسته در دوره دانشجويي و در خوابگاه هاي دانشجويي به جهت فقدان پدر و مادري كه جان مي كنند و همه چيز فراهم مي‌آورند و ما با ناز و ادا آن ها را مي‌گيريم و كلي هم غر مي‌زنيم.

به هر حال اين دوره هم گذشت و هريك راه خودش را گرفت و رفت. ما كه جز خواندن و نوشتن چيزي نياموخته بوديم از اين رو نه كسي شديم و چيزي. همان كه بوديم مانديم و به قول برخي از دوستان از جان عزيزتر نه تنها درجا زديم بلكه يك پله از آن مقام كه داشتيم فرو افتاديم. عبيد زاكاني حق داشت كه درباره علم آموزي نوشت: مردي پسر را به صنعت به كار گذاشت تا از دانش ايشان چيزي بياموزد و لقمه ناني به چنگ آورد. پسر كاهلي ورزيد و دست و دل به كار نمي‌سپرد. روزي به سرزنش وي گفت: اين كار و حرفت نيك آموز، ورنه تو را به مكتب فرستم تا از آن علم و دانش ايشان بياموزي و يك عمر به سگي و در يوزگي گرفتار آيي. چه دانش را نه ارزشي است و نه براي دانشمند قرب و منزلتي.
هم اتاقي رفت و پي علم عمل گرفت كه اين علم چنان كه غربيان به تجربت آموختند و بنمودند بسيار مفيد و سازنده است و هم كار دنيا كند و هم خانه آخرت آباد سازد. و او چنين بود و چون چنان انديشه از آغاز در سر مي پروراند كه روزي بر اسب مراد به چالاك به سوي مقامات و املاك و ثروت بتازد ، تاخت و رسيد كه از قديم گفته اند هركس هر چه خواهد به آن مي‌رسد.
روزي ديدم آخرت بفروخته و ريش و پشم را به چار تيغ حرامي از بيخ سوخته و شلوار لي و جليقه عيان و اشراف به تن كرده و راه خويش به سوي هر مطلوبي بگشوده و از جيفه دنيا از زن و عيال و مال چيزي فرو گذار نكرده است.
شگفت آن كه هر آن چه را به سنت آموخته بود به خرافات نامي كنار نهاده و رسم و شيوه فرنگي پيشه ساخته كه آن مطلوب اين جماعت به ويژه نسوان تازه به دوران رسيده است. يادم آمد از ايام گذشته روزي كه تلويزيون را به نام لانه شيطان مي‌كوفت و اكنون به ماهواره‌اي ساخته تا بيش از دو صد كانال از شرق و غرب عالم به خانه آرد و دمي در كنار مطلوببات مجلله و محلله از ده و چار بيارامد. اكنون به نام مذهب به جنگ مذهب شتافته كه دزدي با چراغ آيد گزيده‌تر برد كالا.
اين بلعم زمانه ما از سياست قطاري ساخته كه پر از هيچ بود (به قول آن شاعر كاشي _ قمي ما.) و از علم دين چنان پرداخته كه احبار يهودي به اسفار فراهم آورده بودند. دين را موجبات عقب آفتادگي خلق دانسته و آن را جز به خانه درون و دل نپسنديده بود. گفتم از آن حالت ديروزت هيچ يادت ني ؟ گفتا: ديروز را به كهنه‌گي ديروز وا گذار كه هر دم مرا تازه خداي ديگر هستي.
گفتم: بي‌خود نيست كه خلق به راه نمي‌آيند. وقتي اين ملت اين افراد را مي‌بينند مي‌گويند كه ما كجا و اين ها كجا . اين كه خود خداي علم و دانش است چنين كند و چنين گويد ، پس ما چرا اين گونه نباشيم.
قرآن نقل مي كند كه گروهي از دشمنان خود را مسلمانان نشان مي‌دادند و پس از مدتي از آن بر مي‌گشتند تا دين مردم را تضعيف كنند. گروهي هم با علم و دانش خود مردم را به جاي فراخواني به سوي خدا به سوي خود مي‌خواندند. گويي در هر زماني بعلم باعورا و احبار و رهبان «خود خدا خوانده» وجود دارند كه در كمين دين و ايمان خلق هستند. اين رفيق شفيق ما عابد خوب سروده است كه :
من آقايي ديدم علف سبز سياست مي خورد.
موبايل داشت.
پاترول چار در رابطه داشت.
دو قدم مانده به وجدان خانه‌اي داشت كه هر شب در آن
پشت شومينه دلسوزي لم مي‌داد.
غم و عصه مردم از شيشه تلويزيون مي‌نوشيد.
هنر و دانش هر دو را مي‌فهميد.
و در خدمت انسان مي‌خواست.
و خودش انسان بود.
نفسش بوي جدايي مي‌داد
لگد تفرقه هم مي‌انداخت.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا