اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

بركت و راه دست يابي به آن

samamoدر فرهنگ عمومي، بركت از جايگاه ويژه اي برخوردار است. بسيار شنيده ايد كه شخصي در توصيف مالي، از وجود بركت در آن مال سخن مي گويد و يا از خدا مي خواهد كه در مالش بركت قرار دهد. شايد براي جوانان و يا حتي بسياري از بزرگسالان اين پرسش مطرح باشد كه بركت چيست و چگونه مي شود چيزي اعم از مادي و معنوي داراي بركت شود؟ و اگر چيزي داراي بركت شود چه اتفاقي مي افتد.

نوشتار حاضر تلاش مي كند تا به اين پرسش از منظر آيات قرآني پاسخ دهد. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم.

مفهوم بركت

بركت به معناي ثبوت و پايداري خير الهي در چيزي (مفردات الفاظ قرآن كريم، راغب اصفهاني ص 119 ذيل واژه برك) و رشد و افزايش است. (لسان العرب، ابن منظور، ج 1 ص 386)

مفسران قرآن، بركت را به معناي خير سودمند (تفسير التحرير و التنوير ج 22 و 24 جزء 24 ص 244) دانسته اند و علامه طباطبايي آن را امري غيرمحسوس و اعم از مادي و معنوي مي داند.

به نظر وي بين بركت يابي چيزي و نظام جاري اسباب و مسببات منافاتي نيست. (الميزان، علامه محمد حسين طباطبايي ج 7 ص 280)

مفسران معتقدند كه بركت امري نسبي است و در هر چيزي به حسب هدفي است كه در آن چيز نهفته است. (همان ص 282)

بر اين اساس بركت در هر چيزي به معناي آن است كه آن چيز نقش مفيد و سازنده و كاملي در زندگي فرد ايفا كند و در مسير تكاملي شخص و يا جامعه مفيد واقع شود.

از آن جايي كه اين واژه در زبان عربي به معناي رشد و افزايش است و مفسران آن را امري نسبي مي دانند، بركت در هر چيزي به معناي افزايش و رشد همان چيز در جهتي است كه آن چيز براي آن ايجاد شده و در مسير كمالي انسان مي تواند مفيد باشد. از اين رو بركت مال به معناي افزايش و كثرت آن در هنگام بهره برداري براي دست يابي به زندگي كامل و رشد فردي و جمعي است. چنان كه وقتي از بركت خانه، سخن به ميان مي آيد به معناي گستردگي و زمينه سازي آن براي آرامش و آسايش مي باشد و در غذا نيز به معناي وفور نعمت و پاكي آن و بركت در عيال و زن و فرزند به مفهوم كثرت آنها و اخلاق نيكوي آنهاست. همين معنا در هنگام كاربرد آن درباره خانواده، مي تواند به معناي انسجام اعضاي خانواده و تفاهم آنان با يكديگر باشد و هرگاه از بركت در وقت سخن به ميان مي آيد مراد وسعت در وقت و فرصت يابي شخص براي برآوردن نيازهاي خويش در آن زمان محدود و مشخص است.

براين اساس هنگامي كه سخن از بركت در سلامتي به ميان مي آيد منظور، دست يابي به تمام و كمال سلامت و دوري از هر رنج و مشقت و مصيبتي است كه اگر فرد گرفتار آن شود از مسير كمالي دور مي شود.

اگر كسي براي شما بركت در علم را خواست، بدانيد كه مراد وي از آن دعا و نيايش در حق شماست تا به علم احاطي و رشدي و معرفت كامل دست يابيد و از آن در زندگي دنيوي و اخروي و مادي و معنوي براي دست يابي به كمالات مطلق را فراهم مي آورد.

به هر حال بركت در هر چيزي با توجه به آن چيز و كاربردهاي آن معنا و مفهوم مي يابد و با توجه به ارزش و جايگاه هرچيزي بركت آن تفاوت مي كند ولي با اين همه مراد از آن ايجاد زمينه هاي مناسب براي بهره گيري درست و مفيد و سازنده از آن چيز در مسير كمالي و دست يابي به حقيقت مطلق است.

مصاديق چيزهاي با بركت

خداوند در آيات9 تا 11 باران با بركت را باراني مي شمارد كه باعث رشد و رويش گياهان، باغات و حبوبات براي تأمين روزي انسان مي شود.

در اين تحليل قرآني به خوبي روشن مي شود كه اگر باران موجبات زنده شدن زمين و رويش گياهان را براي تأمين رزق و روزي بشر فراهم آورد آن باران از مصاديق باران با بركت است. بنابراين اگر اين باران موجب شود تا سيلي پديد آيد و خاك هاي مفيد آن شسته شود و گياهان از ريشه كنده و درختان از ميان رفته و آسيب جدي به زمين هاي كشاورزي و منابع زيست محيطي بشر وارد شود آن باران، باران با بركتي نخواهد بود.

در آيه9 سوره ق، زماني آب را نعمتي با بركت مي شمارد كه آهسته نازل شود و گياهان را بروياند و دانه ها و حبوبات را به بار نشاند. از اين رو از واژه (نزل باب تفعيل) استفاده شده است تا آهستگي و تداوم آن را بيان كند. باران آهسته و نم نم كه پيوسته مي بارد موجب مي شود تا هم سيلابي تشكيل نشود و هم گياهان و دانه ها جا به جا نشده و در شرايطي مناسب رشد كنند. در حقيقت شرايطي كه براي باران و آب با بركت مطرح مي شود همانند آبياري قطره اي و يا باراني است كه گياهان و بوته ها آسيب نمي بينند و خاك شسته نمي شود و از كشتزار بيرون نمي رود.

در آيه 96 سوره اعراف زميني را داراي بركات مي شمارد كه براي جوامع بشري مفيد است و آنان را به آسايش و آرامش مي رساند. در آيه9 و 10 سوريه فصلت نيز بركت زمين را تأمين قوت و روزي بشر و برآورد نيازهاي غذايي و جسمي انسان مي شمارد.

آيه 61 سوره نور درباره بركت سلام و تحيت وارد شده است. در اين آيه تشريح مي شود كه علت تشريع شدن سلام آن است كه آدمي براي خود و ديگري سلامتي و حياتي را بخواهد كه در آن، شرايط به گونه اي فراهم آيد كه هر كسي بتواند از مناسب ترين وضعيت رشدي و تكاملي بهره مند شود.

سلام گفتن انسان هنگام ورود به خانه اي موجب مي شود كه در آن خانه، به سلامتي و آرامش دست يابد و از مصيبت هايي چون فروريزش آن بر سرش با زمين لرزه و يا بلاياي ديگر در امان بماند. (نور آيه61)

بركت در قرآن به معناي بهره مندي شخص از آموزه هاي هدايتي آن و عمل به قوانين و گزاره هاي شناختي و فرمان هاي كمالي بخش قرآن است كه در آيات 92 و 155 سوره انعام و آيه 50 سوره انبياء و 1 سوره ق و 29 سوره ص بدان اشاره شده است.

البته برخي چيزها بايد بطور طبيعي داراي بركت باشند و هيچ زياني براي شخص به دنبال نداشته باشد. از جمله اين چيزها قرآن است كه كتاب هدايت و بركت براي نوع بشر است ولي اگر به خوبي دقت شود تنها عده اي از انسانها از اين بركات استفاده مي كنند و هرچند كه براي عموم مردم بركت است اما براي برخي ها نقمت مي شود و آن كساني هستند كه از آن به درستي بهره نمي گيرند. بنابراين درخواست بركت حتي درباره بهره مندي از قرآن درخواستي درست و مناسب است تا خداي ناكرده آيات قرآني به جاي آنكه نعمت و بركت براي او باشد و او را به هدايت سوق دهد به گمراهي نكشاند؛ زيرا خداوند در آيه 26 سوره بقره و نيز آيات ديگر بيان مي كند كه آيات هدايتي قرآن براي برخي ها موجبات ازدياد كفر و نفاق را فراهم مي آورد و آنان را گمراه تر مي كند.

دست يابي به بركت

پرسش اصلي اين است كه چگونه مي توانيم به بركت دست يابيم و به درستي و كمال از خير و نيكي هر چيزي برخوردار شويم؟

از آن جايي كه محور انديشه ها و تحليل ها و نگرش هاي قرآني، توحيد و ايمان به آن است مي توان گفت كه عنصر اصلي و اساسي براي دست يابي به بركت در هر چيزي، آن است كه خداوند را به عنوان الله و رب جهانيان به درستي بشناسيم و از آموزه هايش اطاعت كنيم و خود را در مسير ربوبيت الهي قرار داده و از پروردگاري وي سود بريم.

بر اين اساس خداوند در آيه 96 سوره اعراف ايمان به خدا را عامل مهمي براي بهره مندي جمعي و فردي بشر و جوامع انساني از بركات خداوندي مي شمارد و مي فرمايد: و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء والارض؛ اگر اهل آبادي ها به خداوند ايمان آورده و تقوا پيشه مي كردند هر آينه بركات آسمان و زمين را بر ايشان مي گشوديم.

از كساني كه در قرآن به عنوان بهره مندشدگان از بركات خاص خداوندي ياد شده مي توان از پيامبران و غيرپيامبران سراغ گرفت. در آيات 109 و 113 سوره صافات حضرت ابراهيم(ع) به عنوان يكي از كساني كه مشمول بركت شده اند ياد شده است. در آيات 71 و 73 سوره هود همسر ابراهيم(ع) مشمول رحمت و بركت خداوندي معرفي شده است و در آيات 30 و 31 سوره مريم و 7 و 8 سوره نمل و 48 سوره هود كساني چون حضرت عيسي(ع)، فرشتگان، نوح(ع) و همراهان وي و حضرت موسي(ع) به عنوان بهره مندان و مشمولان بركت معرفي مي شوند كه همه از كساني هستند كه ايمان جزو ذات و سرشت آنان شده است.

البته خداوند در آيه 96 سوره اعراف به مسئله تقوا به عنوان عاملي ديگر براي دست يابي بشر و جوامع بشري به بركات آسمان ها و زمين اشاره مي كند كه با توجه به اينكه تقوا به معناي بروز و ظهور ايمان در مقام عمل است مي توان گفت كه ايمان واقعي و كامل، مراد و مقصود خداوند است.

بنابراين تنها كساني كه از ايمان واقعي برخوردارند و در مقام عمل از پلشتي ها و زشتي ها و اموري دوري ورزيده اند كه عقل و عقلا و آيات تشريعي خداوند از آنها نهي كرده، چنين افرادي از بركات الهي در همه زندگي خود و از همه چيزهاي دنيا بهره مند مي شوند.

به سخن ديگر هرچه ايمان و عمل انسان كامل تر باشد بيشتر از مواهب دنيوي بهره مند مي شود. بنابراين براي دست يابي به بركت هرچيزي وجود ايمان و تقوا ضروري است و كمال تقوا و ايمان به معناي كمال بركات است كه در آيه 96 به صورت «بركات من السماء و الارض» از آن ياد شده است. آوردن جمع بركات در كنار آسمان و زمين به معناي بهره مندي از همه مواهب و خيرات دنيايي از آسماني و زميني و نيز مادي و معنوي خواهد بود.

البته اگر تقوا و ايمان را به شكل مصداقي بخواهيم مطرح سازيم و از مصاديق آن به عنوان علل و عوامل دست يابي به بركات سخن بگوئيم بايد گفت كه براين اساس احسان و استغفار و استقامت و انفاق و صدقه و زكات و مانند آن از علل و عوامل مصداقي ايمان و تقواست كه موجب مي شود تا شخص به بركت در چيزي دست يابد و از خير هر چيزي به درستي بهره مند شود.

آدمي اگر مومن واقعي و متقي حقيقي باشد از جايي كه اميد ندارد به بركت دست مي يابد و به عنوان من حيث لايحسب (از جايي كه گمان نمي رفت) از بركات و خيرات فوق العاده و شگفتي برخوردار مي شود.

خداوند در آيات 7 و 8 سوره نمل با اشاره به داستان حضرت موسي(ع) كه به دنبال يافتن آتشي رفت و به نور هدايت دست يافت مي كوشد تا اين معنا را به بشر منتقل كند كه ايمان واقعي چگونه آدمي را به بهترين چيزهاي هر چيزي مي رساند. اگر حضرت موسي(ع) قصد نار و آتشي داشت به بركت الهي برخوردار از نور هدايت شد و خود و خانواده و بلكه ملتي را گرم كرد و از سردي كفر رهايي بخشيد و از تاريكي جهل رهانيد و به سرزمين نور و بركت هدايت كرد. (اعراف آيه 7 و اسراء آيه 1)

باد كه براي جا به جايي ابرها و تلقيح گياهان و انتقال دانه هاي گياهان و امور ديگري است به شكلي ديگر مفيد و سازنده مي شود و هنگامي كه بركت يافت به گونه اي مي شود كه سليمان بر آن سوار مي شود و به اين سو و آن سوي عالم مي رود. خداوند در آيه 81 سوره انبياء از عاصف (تندباد و توفان) سخن به ميان مي آورد كه به طور طبيعي مضر و زيانبار است ولي براي حضرت سليمان(ع) بركت مي يابد و آن حضرت را به اين سو و آن سوي جهان مي برد.

خداوند شخص حضرت عيسي(ع) را بركت قرارداد و مردمان بسياري از خود آن حضرت بهره مند شدند. در آيه 31 سوره انبياء درباره آن حضرت از زبان خودش مي فرمايد: وجعلني مباركا؛ خداوند مرا مبارك و با بركت قرارداد.

راه هاي نزول بركت

در آيات و روايات راه هايي براي نزول بركت بيان شده كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود:

1. قرآن: خداوند متعال از قرآن به عنوان بركت ياد كرده و گفته است: هذا كتاب انزلناه مباركاً مصدق الذي بين يديه؛ اين كتابي است كه فرو فرستاده شده و كتابي مبارك و تصديق كننده كتاب هاي آسماني ديگر است كه در اختيار بشر است.

2. تقوي و پرهيزگاري و ايمان: بدون شك ايمان و تقوي از راه هاي نزول بركت است تا آنجا كه خداوند عزوجل مي فرمايد: اگر اهل سرزميني ايمان بياورند و تقواي خداوند را پيشه كنند محققاً بر آنها بركاتي از آسمان و زمين مي گشاييم. (اعراف آيه 96) در آيه 61 سوره نور نيز بيان شده كه مرد مي تواند تقواي خود را در رفتار با همسرش و فرزندانش و به دست آوردن رزق حلال حاصل كند. تاكيد بر تحيت و سلام از آن روست كه مهمترين عامل براي جذب زنان و فرزندان است؛ لذا بر بيان عشق و محبت به زن و فرزند در روايات تاكيد شده است. گروهي از علماء سلام و تحيت كلامي را عامل جلب بركت دانسته اند چنان كه سوره نيز به آن اشاره دارد و اين در خانواده و نسبت به زن و فرزند تاكيد مي شود؛ زيرا آنان بيشترين نياز را به ابراز و اعلان محبت زباني دارند.

3. ذكر بسم الله الرحمن الرحيم: اين ذكر در ابتداي هر كاري براي جلوگيري از ورود شيطان در كارها گفته مي شود.از پيامبر(ص) سؤال شد آيا شيطان با انسان هم غذا مي شود؟ حضرت فرمود: آري؛ هر سفره اي كه بر سر آن بسم الله گفته نشود، شيطان با افراد آن سفره هم غذا مي شود و خداوند بركت را از آن مي برد. (بحار، 92، 258 به نقل از اسرار و فوايد بسم الله الرحمن الرحيم نوشته حسين ديلمي ص 33)

همچنين در آيات و روايات از عواملي چون: سحرخيزي، شب قدر، شكر زياد، غذاي حلال، آب زمزم، روغن زيتون، صدقه دادن، صله ارحام، ازدواج و هم سفره شدن اعضاي خانواده بر سر سفره غذا، به عنوان راههاي جلب و جذب بركت نام برده شده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا