امداد رساني در آيات قرآن
اشاره: در 24 ژوين 1984 نام شهر كوچكي به اسم سولفرينو( (Solferino در استان Mantoue واقع در شمال ايتاليا در تاريخ براي هميشه ثبت شد. اين در زماني بود كه ارتش franco-pemontaise به سركردگي ناپليون سوم لشكر اتريش را شكست داد. اين جنگ خونين هزاران مجروح داشت كه معالجه نكردن آنان منجر به مرگشان شد.
يك سويسي به نام Henry Dunant كه شاهد اين جنگ خونين بود به كمك افراد محلي در صدد كمك به مجروحان برآمد. او بدون تعصب و تبعيض به ياري مجروحان هر دو سپاه شتافت. اولين داوطلبين اين كمك به مجروحين جنگي فرياد ميزدند Tutti fratelli يعني ما همگي برادريم. Henry Dunant در بازگشت اولين خبر جنگي خود را به نام خاطره اي از سولفرينو نوشت و در ان نفرت انگيز بودن جنگ را خاطر نشان كرد.
از ان زمان به بعد هزارن فرد سرباز يا غير سرباز و زندانيان حق اين را يافتند تا براي اينكه لحظات ازمايشهاي سخت و دردها كمتر ظالمانه باشند از اين حركت برادرانه يا كمك برخوردار شوند.
انديشه و آرمان Henry Dunant منجر به تشكيل كميته اي 5 نفره اي در سويس براي بررسي امكانات اجراي عمليات كمك رساني به مجروحين جنگي شد.
يك كنفرانس بين المللي در ژنو انجام شد و 16 كشور كه يكي از انها كشور فرانسه بود، در اين كنفرانس حضور يافتند. آنان تصميم گرفتند كه در هر كشور كميتههاي كمك رساني تشكيل دهند و يك نشان و علامت نيز براي اين كميتهها انتخاب كردندكه صليب يا هلالي سرخ بر زمينه اي سفيد است.
اين دولتها هم چنين قوانيني بين المللي در مورد اسراي جنگي كه در جنگ شركت نمي كنند وضع كردند كه تحت عنوان كنوانسيون ژنو كه اولين انها در 22 اوت 1864وضع شد معروفند.
هدف از ايجاد صليب سرخ و نيز هلال احمر در كشورهاي اسلامي كمك و امدادرساني به مجروحان جنگي و حوادث و بلاياي طبيعي چون سيل و زلزله است كه انسانهاي بي گناه در در معرض خطر مرگ قرار ميدهد.
در اين نوشتار تلاش ميشود تا نگرش قرآن به مساله امدادرساني مورد تحليل و تبيين قرارر گيرد. بي گمان با توجه به نگرش انساني اسلام به مسايل ، امدادرساني و كمك به ديگران به ويژه انسانهاي ناتوان و مجروح امري پسنديده است. آموزههاي قرآني بيان ميدارد كه مومنان ميبايست به مدد و ياري ديگران به ويژه افراد ناتوان از پيران و زنان و كودكان برخيزند و كساني كه در اين مسير حركت نمي كنند را سرزنش ميكند . قرآن به مساله امدادرساني درابعاد مختلف پرداخته است. گاه به عنوان امداد غيبي و گاه به عنوان ياري و مظاهرت و تعاون مومنان آن را مورد توجه و ستايش قرار داده است. البته مواردي را نيز بيان ميدارد كه به عنوان مصداق تعاون بر بدي و زشتي نكوهش كرده و مومنان را از گرايش بدان بازداشته است. آن چه در اين نوشتار مورد نظر و توجه است ، بيان امداد رساني در امور خير و نيك ميباشد كه امري پسنديده و هنجاري مورد ستايش مردمان و عقلا است.
پيامبر گرامي اسلام نيز بر پايه آموزه هاي وحياني قرآن درباره امداد رساني و كمك به ديگران مي فرمايد: ان المومنين كجسد واحد اذا اشتكي منه عضو تداعي ساير الجسد بالالم و الحمي ؛ مومنان همانند تن واحدي هستند كه هر گاه عضوي از به درد آيد ديگر اعضاي تن به درد و تب گرفتار شود.
سعدي شيرين سخن اين سخن پيامبر را به نظم و شعر چنين ترجمه مي كند:
بني آدم اعضاي يك ديگرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند آدمي
پيامبر در سخن ديگري مي فرمايد: من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم؛ هر كس صبح كند و به امور مسلمانان بي اعتنا باشد و اهتمام نداشته باشد پس او مسلمان نيست. اين عبارت و ديگر عبارت در آموزه هاي قرآني و نبوي بر اهميت امداد رساني و اهتمام به امور ديگران توجه مي دهد.
گستره معنايي امداد
امداد از واژه ثلاثي مجرد (مدد) به معناي انبساط و امتداد به كار رفته است.(التحقيق ج 11 ص 52) مدت نيز كه براي زمان مستمر به كار ميرود از همين باب است.( مفردات راغب اصفهاني ص 763) اين واژه بر زياد شدن هم دلالت دارد ، چنان كه زمان مد آب رودخانه و دريا ، بر آب آن افزوده ميشود.( لسان العرب ابن منظور، ج 13ص 50)
امداد به معناي ياري كردن ديگري است و بيشتر در امور پسنديده و دوست داشتني به كار ميرود؛ بر خلاف مد كه در امور ناپسند استعمال و به كار رفته است.( مفردات ص 763) به نظر ميرسد كه امداد تنها در امور مادي به كار نمي رود و كاربرد آن در امور معنوي نيز بسيار است.(التحقيق ج 11 ص 52 و مقاييس اللغة ج 4 ص 403) از جمله كاربردهاي آن امدادهاي غيبي معنوي خداوند است . امدادهاي غيبي كمكها و ياري رساندن پنهاني است مانند امدادهايي خداوند در جنگهاي صدر اسلام به پيامبر (ص) و مومنان ميرساند و آنان به توفيق و امداد الهي بر دشمنان پيروز ميشدند . قرآن در 40 آيه به مباحث پيرامون امداد غيبي به مومنان و پيامبر (ص) اشاره كرده است .( جهاد در قرآن سيد حسين طاهري خرم آبادي چاپ اول تهران ، وزارت ارشاد ، ص 129) البته اين غير از امدادهاي خداوند است كه به شكل هدايت بخشي ، حكمت افكني ، توفيق يابي و حفظ و نگهداري از گناه و مانند آن صورت گرفته و در آيات ديگري مطرح شده است. ناگفته نماند كه تركيب امداد غيبي در قرآن نيامده است و اين واژه تركيبي از آيات متعدد قرآن اتخاذ شده است ، آياتي كه به فرستاده شدن سپاه نامرئي فرشتگان ( آل عمران آيات 124 و 125) و ايجاد آرامش در دلهاي مومنان ( توبه آيه 26) اشاره دارد ، از جمله آياتي است كه به سبب آن اين واژه و اصطلاح پديد آمده است.
آن چه مقصود و منظور ما از اين نوشتار است بيان ديدگاههاي قرآن درباره امداد رساني انسانها به ديگران به ويژه امدادرساني مومنان به يك ديگر در موارد سخت و دشوار است كه به شكل تعاون و مظاهرت و پشتباني خودنمايي ميكند.
اهميت و ارزش امداد رساني
جامعه تركيبي از افراد انساني است كه براي رفع نيازهاي يك ديگر در مجموعههاي قيبله ايي(خوني ) و يا ملتي ( نژادي ) و يا امتي ( عقيدتي ) دور هم گرد آمدهاند تا ضمن ياري به يك ديگر در راستاي دست يابي به كمال و نيز آرامش و آسايش ، مشكلات و چالشهاي پيش روي فرد و جامعه را بر داشته و به يك ديگر مدد رسانند. از آن جايي كه هيچ فرد و يا جامعه اي به تنهايي نمي تواند به همه نيازهاي جسمي و روحي خود پاسخ كامل و لازم دهد، نيازمند ياري و مظاهرت ديگران است. انسان هر روزه با مشكلات و چالشهايي مواجه و روبه رو ميشود كه نمي تواند به تنهايي آن را از پيش رو بردارد اين گونه است كه نيازمند مدد ديگري است. امداد رساني به عنوان هنجار و ارزشي انساني خودنمايي ميكند و خود را به عنوان ارزش فراگير و جامع بر مردم و ملت و امت تحميل ميكند. قرآن نيز به مساله امداد به عنوان امري ارزشي توجه ميدهد و مومنان را به عنوان امت واحد به سوي ياري رساني ديگران سوق ميدهد. تاكيد بيش ازاندازه بر تعاون و ياري و پشتيباني از يك ديگر در آيات قرآن به معناي بها دادن و ارزش گذاري بر اين مساله اجتماعي است. پديده تعاون در حوزههاي مختلف اقتصادي ، فرهنگي و روحي خود را نشان ميدهد. خداوند در قرآن از مومنان ميخواهد تا در امور خير و تقوا ( اعمال پسنديده دنيوي و اخروي ) به يك ديگر كمك كنند و مظاهر و پشتيبان يك ديگر باشند.( مائده آيه 2)
در آياتي از قرآن به مساله امداد به يتيمان و بازماندگان انسانهاي صالح اشاره ميكند و به زبان عالم رباني ( خضر عليه السلام) بر شايستگي اين عمل توجه ميدهد.( كهف آيه 82)
در داستان ذوالقرنين نيز به مساله تعاون و امداد رساني به كساني كه در معرض خطر تعرض دشمن قرار گرفتهاند اشاره شده است. در آيات 94 و 95 سوره كهف ميخوانيم :" قالوا يا ذي القرنين ان ياجوج و ماجوج مفسدون في الارض فهل نجعل لك خرجا علي ان تجعل بيننا و بينهم سدا قال ما مكني فيه ربي خير فاعينوني بقوه اجعل بينكم و بينهم ردما"؛ گفتند اي ذاالقرنين به راستي كه ياجوج و ماجوج در زمين فساد ميكنند ( و معترض جان و مال و خانمان ما ميشوند) آيا ميخواهي خراجي بر خود مقرر كنيم تا تو ميان ما و آنان سدي برپا سازي ؟ ذو القرنين گفت: آن چه پروردگارم مرا بدان توانايي داده است بهتر است. مرا به نيروي خويش مدد كنيد تا ميان شما و آنان سدي بر آورم.
در آيات بيان ميشود كه آن حضرت به ياري قومي شتافت كه متعرض دشمناني خونخوار و خونريز بودهاند و عنوان مفسد في الارض بر آنان اطلاق شده است. آن حضرت در پاسخ ياري خواستن و حتي كمك مالي دادن ايشان ، تنها از ايشان خواست تا نيروي بدني در اختيار او گذارند و كمكهاي مالي و هزينههاي برپايي سد را نپذيرفت . در حقيقت ايجاد پناهگاهي براي مردمان به عنوان امري در حوزه امدادرساني مورد توجه اين آيات قرار گرفته است كه بيانگر و نشان دهنده ارزش و اهميت امدادرساني حتي در حوزه دفاعي است.
زمينههاي امداد رساني
در آيات قرآن محورها و زمينههاي امدادرساني بيان شده است. اين موارد گاه به صورت كلي و گاه به صورت مصداقي و موردي تبيين گرديده است. قرآن امداد رساني را به صورت كلي در حوزههاي زير تجويز بلكه لازم شمرده است. از جمله مهم ترين اين محورها ميتوان به امداد رساني در حوزه امور خيريه اشاره كرد. مومنان موظف هستند تا در كارهاي خير به يك ديگر مدد رسانند و در اين امور كوتاهي نورزند. كارهاي خير به دو شكل امور دنيوي و اخروي نمود پيدا ميكند. تعاون و همكاري و همياري در امور خيرخواهانه و نيك از دستورهاي كلي قرآن در اين حوزه است كه در آيه دوم سوره مائده بدان اشاره و تاكيد شده است: "يا ايها الذين آمنوا … تعاونوا علي البر و التقوي"؛ اي كساني كه ايمان آورديد بر نيكي و تقوا يك ديگر را ياري و مدد رسانيد و پشتيبان يك ديگر باشيد.
در بيان اهميت و ارزش مددرساني و امدادگري به مساله امدادرساني جنگي و دفاعي اشاره شد و بيان گرديد كه يكي از محورهاي امداد رساني مساله امداد رساني دفاعي به مردمان است. در آيات سوره كهف بيان نشده است كه امتي كه درخواست كمك و ياري از ذوالقرنين كردهاند ، افراد مومن بودهاند، بلكه كساني هستند كه با قدرت و نيروي ذوالقرنين و رافت و مهرباني او آشنا شدهاند و به همين منظور از وي درخواست ياري و مدد ميكنند و حتي حاضر ميشوند كه هزينه و مخارج ايجاد سد را بپردازند، ولي ذوالقرنين به علت كمك رساني و امداد به انسانهاي مظلوم حاضر ميشود خود هزينه و مخارج احداث سد را بپردازد. اين بدان معنا ست كه امداد رساني به كساني كه مورد ظلم و ستم و تجاوز قرار گرفتهاند مساله اي انساني و اسلامي است كه ميبايست در حوزه امداد رساني مورد توجه و تاكيد قرار گيرد. هر چند كه آن حضرت مانند حضرت يوسف (ع) كه در زندان دوستان خويش را به توحيد فراخوانده عمل ميكند و با بيان اين كه خداوند در احداث سد به وي كمك ميكند ، ميكوشد مردمان را به سوي توحيد دعوت كند و به اين روش دعوت عملي را به كار گيرد.
از ديگر محورهاي امداد رساني كمك و ياري به يتيمان است. در داستان خضر و موسي (ع) به مساله امدادرساني به يتيمان اشاره شده است. در حقيقت كاري كه موسساتي چون بهزيستي و هلال احمر انجام ميدهند در راستاي اهداف اسلامي امداد رساني قابل توجه و تبيين است.
از ديگر محورهاي امداد رساني و تعاون كه در قران بدان اشاره شده است، مساله امداد رساني به مومنان در برابر تجاوز متجاوزان است. قرآن درآيه 72 سوره انفال به اين مهم اشاره ميكند كه مومنان داراي عزم و حضور موثر اجتماعي به يك ديگر در برابر متجاوزان ياري ميرسانند و كمك ميكنند:" ان الذين آمنوا وهاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم في سبيل الله و الذين آوو…والله بما تعلمون بصير"؛ آنان كه ايمان آوردهاند و مهاجرت كردهاند و با مال و جان خويش در راه خدا جهاد كردهاند و آنان كه به مهاجران جاي داده و ياريشان كردهاند ، خويشان و اولياي يك ديگرند ؛ و آنان كه ايمان آوردهاند و مهاجرت نكردهاند خويشاوندان شما و اولياي شما نيستند تا آن گاه كه مهاجرت كنند ؛ ولي اگر شما را به ياري خواندند بايد به ياري ايشان برخيزيد مگر آن كه برضد آن گروهي باشد كه ميان شما و ايشان پيماني بسته شده باشد و خدا به كارهايي كه ميكنيد بيناست.
در اين آيات به صراحت به مساله امداد رساني به تجاوز شدگان اشاره شده و پذيرش درخواست ايشان با شرايطي لازم و ضروري برشمرده شده است.
امداد رساني به دولت و دولتمردان نيز از محورهايي است كه قرآن بدان اشاره ميكند. در داستان ذوالقرنين خوانده ايم كه مردم از وي ميخواهند سدي را بر پا كند تا از حملات دشمن در امان باشند. ايجاد پناهگاهي امن با ايجاد سدي در برابر دشمن امكان پذير بوده است. اين مساله نياز به هزينه كردن مقدار زيادي مال و ثروت و نيز به كارگيري نيروي انساني داشت. ذوالقرنين ميپذيرد كه در زمينه دفاعي به ايشان كمك كند تا از تعرض دشمن در امان باشند . وي حتي ميپذيرد كه منابع مالي طرح را خود تامين كند ولي نيروي انساني را ميبايست مردم تامين كرده و در اختيار وي گذارند. مردم ميپذيرند تا وي را در اين مساله ياري و مدد رسانند. بنابراين ميتوان گفت كه همياري و تعاون مردم ساكن ميان دو كوه به ذوالقرنين درپديد آوردن سدي براي جلوگيري از هجوم ياجوج و ماجوج به عنوان مصداقي از محورهاي امداد رساني ميباشد. از اين رو ميتوان گفت كه يكي از محورهاي امدادرساني همياري مردمي در امور دولتي براي رفاه و امنيت و آسايش اجتماع است.
احكام امداد رساني
از آن جايي كه امداد رساني ميتواند در امور و مسايل پسنديده و ناپسند صورت گيرد ، قرآن براي هر يك از موارد خاص حكمي را بيان كرده است. در اين جا به برخي از مصاديق امدادرساني و احكام آن اشاره ميشود.
در برخي موارد امدادرساني به عنوان امري واجب و لازم در قرآن مطرح شده است. از جمله اين موارد ميتوان به مورد وجوب امداد مهاجران و انصار به مومنان غير مهاجر در صورت كمك خواهي ايشان در حمايت از دين اشاره كرد. در آيه 72 سوره انفال كه پيش از اين گذشت به صراحت به اين مساله اشاره شده است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه امداد رساني به مومناني كه از سوي دشمن متعرض شدهاند امري واجب و لازم است و بر همه مسلمانان است كه به درخواست كمك مومنان در معرض خطر و حمله دشمن ياري و مدد رسانند.
در برابر هر گونه ياري رساني و امداد به كافران حرام دانسته شده است و خداوند ميفرمايد: فلاتكونن ظهيرا للكافرين ؛ مومنان نبايد ياري رسان و مدد كار كافران باشند.( قصص آيه 86) چنان كه كمك رساني به كساني كه ميكوشند تا مردماني را از سرزمين خويش آواره كنند به عنوان امري ناپسند و حرام شمرده شده است.( بقره آيه 85)
از ديگر مواردي كه امداد رساني درآن حوزه حرام شمرده شده است ، ياري و امداد رساني بر گناه و تجاوزگري است كه در آيه 85 سوره بقره يهوديان به جهت عمل بر خلاف اين حكم مورد سرزنش و نكوهش قرار گرفتهاند.
خداوند در يك دستور كلي و فراگير همه مومنان را از اين كه بر گناه و تجاوز وتعدي ديگري را ياري و مدد رسانند باز ميدارد و ميفرمايد: و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان ؛ بر گناه و تجاوز امداد رساني نكنيد.( مائده آيه 2) چنان كه امدادرساني به مومنان غير مهاجري كه در با وجود امكان مهاجرت و شرائط آن مهاجرت نكردهاند غير مجاز دانسته شده است و از مومنان خواسته شده كه در مقابل هم پيمانان با مسلمان بر نخيزند وبه كمك اين دسته از مومنان نروند ؛ زيرا اين گروه با عدم مهاجرت به فتنه و آشوب و جنگ دامن ميزنند و موجبات پيمان شكني را فراهم ميآورند.( انفال آيه 72)
به هر حال امداد رساني بر آوارگي ( بقره آيات 83 و 85) تجاوز ( همان ) و ظلم و ستم ( ممتحنه آيه 9) و گناه ( بقره آيه 85 و قصص آيه 17) و مجرمان ( قصص آيه 17) امري مذموم و ناپسند وحرام دانسته شده و مردمان را از آن برحذر داشته است.
در برابر امداد به برده مكاتب و آزادسازي افراد گرفتار و در بند امري شايسته دانسته شده و مومنان را به آن ترغيب و تشويق ميكند.( نور آيه 33) هم چنين امداد و ياري مظلومان و ولي دم مقتول ( اسراء آيه 33) و يتيمان از امور پسنديده شمرده شده است. ( كهف آيه 82)
مباني قرآني امداد رساني و كمك به ديگران
براي امداد رساني به مفهوم امروزين آن مي توان مباني قرآني قوي و متقني را يافت كه در اين جا به برخي از اين مباني با توجه به آيات قرآني اشاره مي شود. از جمله اين مباني مساله عدالت اجتماعي است ؛ زيرا يكي از مباني اصلي اسلام توجه به عدالت اجتماعي است . قرآن يكي از اهداف اصلي دين در دنيا را عدالت دانسته و مي فرمايد: لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط؛ هر اينه پيامبران را با بينات و دلايل روشن فرستادمي و با ايشان كتاب و ميزان را همراه كرديم تا مردمان به عدالت و قسط برخيزند.(حديد آيه 25)
از مصاديق اجراي عدالت آن است كه از نيازمندان به كمك هاي مالي و معنوي و پزشكي و غذايي كمك شود تا آنان نيز امكان رشد و تعالي را بيابند. از اين روست كه قرآن مردمان را مامور به اجراي عدالت كرده و دستور انفاق و خمس را صادر نموده است تا ثروت و مال در اختيار عده اي معدود و محدود نباشد و همگان بتوانند از آن بهره مند گردند. حكمت دستور به انفاق مال و وجوب خمس و زكات ، چيزي جز كمك و ياري به مستمندان و از كار افتادگان نيست . از اين رو خداوند مي فرمايد: ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاي ذي القربي؛ خداوند به عدل و نيكوكاري و پرداخت نفقات به بستگان امر و فرمان مي دهد.(نحل آيه 70) اين سفارشي است براي اين كه مهر و محبت و عدل در كنار هم قرار گرفته و جامعه سالم انساني بر بسازد. جامعه اي كه تعاون ، همدردي ، همدلي و همياري در آن اصالت دارد و هر كسي دستگير ديگري است و در سختي ها و مصيبت ها و بلاياي طبيعي و غير طبيعي يار و مددكار ديگري است.
از ديگر مباني قرآني امداد رساني مي توان به مساله ايجاد امنيت خاطر و آرامش و آسايش عمومي توجه كرد. قرآن ارزش ايجاد امنيت و آرامش خاطر را در حد عبادت خدا دانسته مي فرمايد: فليعبدوا رب هذا البيت الذي اطعمهم من الجوع و آمنهم من الخوف ؛ بايد قريش پروردگار اين خانه را عبادت كنند كه ايشان را از گرسنگي سير كرد و از خوف امنيت بخشيد.( قريش آيه 4) در اين آيه آسايش ( رفاه و رهايي از گرسنگي ) و آرامش و امنيت از ترس را به عنوان دو نعمت بر مي شمارد كه مي بايست بدان دو جهت مردمان شاكر خدا باشند و به همين علت وي را عبادت كنند. در اين آيه آرامش و آسايش به عنوان دو هدف اصلي در زندگي بشر دانسته شده است كه فراهم آوري آن از سوي خدا موجب و علت حكم به عبادت خدا دانسته شده است.
د رحقيقت اين آيه و آيه ديگر: ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا،( نور آيه 55) بيان مي دارد كه مردمان مي بايست به شكرانه اين دو نعمت خدا را عبادت كنند. بنابراين از مباني انسان دوستي آن است كه امنيت را براي مردمان فراهم آوريم و آسايش و آرامش را براي ايشان ايجاد كنيم .
از ديگر مباني كه مي توان براي امداد رساني جست، توجه و اهتمام اسلام و قرآن به مساله نوع دوستي است؛ زيرا انسان در نگرش قرآني از نفس واحدي آفريده شده و از ميان ايشان هيچ گونه تفاوتي نيست؛ بنابراين مي بايست اصل رحمت و مهروزي را در ميان خود رعايت كنند. قرآن كريم بعث پيامبر را رحمت براي جهانيان چه مومن و غير مومن بر مي شمارد.(انبياء آيه 107) و از مومنان مي خواهد تا پيامبر خويش را سرمشق و نمونه قرار داده و از او پيروي كنند. در ستايش مومنان نيز مي فرمايد كه ايشان در ميان خويش مردماني مهربان و مهروز هستند و تاكيد مي كند كه مساله مهروزي از خصوصيات و ويژگي هاي مومنان و ياران پيامبر است.(رحماء بينهم) يكي از مصاديق نوع دوستي و مهروزي ، كمك و امدادرساني به نيازمند در هنگامه سختي ها و بلايا است. چنان كه ايجاد همبستگي اجتماعي كه يكي از اهداف قرآني است به اين امر تحقق مي يابد كه مردمان در هنگامه سختي ها و بلايا دستگير يك ديگر باشند وبه يك ديگر كمك و ياري رسانند.
محروميت زدايي از ديگر علل و مباني قرآني است كه مي توان براي مساله امداد رساني بيان كرد؛ قرآن مي فرمايد: " في اموالهم حق للسائل و المحروم"؛ در اموال مومنان حقي براي درخواست كنندگان و محرومان است.(ذاريات آيه 19) امداد رساني به افراد فقير و ناتوان يكي از واجباتي است كه در اين آيه بر عهده مومنان نهاده شده است.
اين ها بخشي از مباني قرآني امداد رساني است كه به طور اختصار بيان شده است.