اقتصادیفرهنگیمعارف قرآنی

اقتصاد اسلامی و میانه روی

اقتصاد در آموزه هاي قرآني در كنار اصول دين و عباديات از مهم ترين مسائلي است كه قرآن بدان پرداخته است. از اين رو همواره در كنار نماز مساله زكات و انفاق به عنوان دو مساله اقتصادي مورد توجه و تاكيد بوده است.

بازخواني آيات قرآن براي دست يابي به اصول اقتصاد اسلامي هر چند امري نيست كه بتوان در يك نوشتار كوتاه بدان پرداخت ولي با اين همه آشنايي اجمالي و گذرا با اين اصول مي تواند دست كم ما را با برجسته ترين عناوين و مسايلي كه در اين حوزه از سوي قرآن مطرح و تاكيد شده آشنا سازد و گاهي براي توجه بيشتر و اجرايي كردن آن در زندگي خود برداريم.
اقتصاد از واژه قصد به معناي ميانه روي و اعتدال آمده است و در اصطلاح به دانشي گفته مي شود كه به بررسي فعاليت هاي فردي و اجتماعي مربوط به توليد، مبادله و توزيع و مصرف كالا و خدمات مي پردازد.

در آيات قرآن اين واژه با اين مفهوم اصطلاحي خود به كار نرفته است و مسايل به طوري مطرح مي شود كه نظريه با عمل در آميخته است و مباحث نظري آن از مباحث اجرايي و عملي آن جدا نيست.
از اين رو به جاي آن كه مباحث به طور كلي مطرح شود در قالب مصاديق اجرايي بيان مي شود و آموزه هاي آن همان طور كه به بيان قوانين و آموزه هاي دستوري مي پردازند به اصول و بنيادهاي آن توجه مي دهند. بنابراين بيش از همه با واژگاني چون اكل و اموال، انفاق، صدقه، طعام، رزق، نعمت، طيبات، في و مانند آن رو به رو هستيم.
مباحث قرآني علم اقتصاد
آيات قرآن به مسايل مربوط به اقتصاد توجه داشته و به مباحثي چون آزادي اقتصادي، آسيب شناسي اقتصادي، اصلاحات اقتصادي، اصول اقتصادي، اهميت اقتصادي، رشد اقتصادي و موضوعاتي چون انفاق و مالكيت و مانند آن پرداخته است.
شايد ارتباط تنگاتنگي كه ميان اقتصاد اسلامي و اعتدال است، موجب شده است تا عنوان اقتصاد براي بيان اين مفهوم به كار گرفته شده، بلكه در همه حوزه ها با هم ارتباط استوار و تنگاتنگي داشته باشند.
به سخن ديگر، اقتصاد كه به معنا و مفهوم اعتدال است بيانگر اين نكته است كه اقتصاد اسلامي بر پايه و بنياد اعتدال و ميانه روي نهاده شده است. از اين رو در مفهوم شناسي اقتصاد در آموزه هاي اسلامي مي توان اين نكته را در نظر داشت كه بي اعتدال اقتصاد اسلامي معنا و مفهومي ندارد.
بنابراين اعتدال در همه مسايل مربوط به اقتصاد، از اصول اساسي اقتصاد اسلامي بر پايه آموزه هاي قرآني به شمار مي آيد. از اين روست كه هرگونه تجاوز و تعدي از اعتدال و ميانه روي به عنوان امري اسرافي و تبذيري دانسته و از آن نهي و بازداشته شده است.
قرآن در آيه 31 سوره اعراف و انعام آيه 141 با اشاره به اصل اساسي اعتدال، هرگونه اسراف و تبذير را نادرست برشمرده است و در حوزه مصرف و به كارگيري منابع اقتصادي از هزينه كردن اموال و استفاده از آن بيرون از مرز اعتدال و ميانه روي، باز داشته است.
قرآن در تبيين امت اسلامي و امت برتر و جامعه نمونه و شاهد به اصل اعتدال اشاره مي كند و جامعه برتر قرآني را جامعه اي برمي شمارد كه در همه حوزه هاي خويش اصل اعتدال و ميانه روي را مراعات مي كنند و از اسراف و زياده روي و يا كوتاهي در هر كاري پرهيز مي كنند.
اين گونه است كه جامعه نمونه مي بايست در حوزه اقتصادي نيز اصل اعتدال و ميانه روي را مراعات كند تا بتواند به اين عنوان دست يابد. هرچند كه ميان اعتدال و عدالت تناسب مفهومي و معنايي مي توان يافت و به جهت واژه شناسي ريشه هر دو را يكي دانست و بر همين پايه و اساس اين گونه تحليل كرد كه اعتدال بي عدالت ناممكن است؛ ولي تفاوت هايي در اين حوزه مي توان ردگيري كرد كه مي تواند اين مسئله را توجيه كند كه عدالت اصلي غير از اصل اعتدال باشد؛ زيرا اعتدال ميانه روي است در حالي كه عدالت بنا بر تعريف هايي كه از آن به دست داده اند قرار دادن هر چيزي در جاي خويش است كه اين معنا از نظر مفهومي گسترده تر از مفهوم اعتدال است.
عدالت از آن جايي كه در آيات قرآن ضد ظلم و ستم است ارتباط تنگاتنگي با ستم ستيزي دارد. بنابراين جايي كه ظلم و تعدي رخ دهد عدالت رخت مي بندد.
قرآن در آيه 279 سوره بقره، از عدالت به عنوان اصل مهمي در اقتصاد اسلامي ياد كرده و مي فرمايد كه در معاملات و يا تبادل هاي ارزي و اقتصادي از ربا پرهيز كنيد، زيرا ربا، به عنوان خروج از مرزهاي عدالت و ظلم و ستم است.
بنابراين اگر به كسي وامي داده ايد همان اندازه پس بگيريد و بيش از مايه از وي نخواهيد. قرآن مي كوشد تا جامعه براي دستيابي به عدالت به گونه اي در حوزه رفتار اقتصادي و تبادلات آن عمل كند كه به دو سوي معامله ضرر و زياني نرسد. از اين رو تاكيد مي كند كه گرفتن اصل مايه مي بايست به گونه اي باشد كه به دو طرف ظلم و ستمي نشود.
قرآن با اشاره به مصاديق عدالت مي كوشد تا مسئله را از علم و نظريه محض به حوزه عينيت و مسائل ملموس جامعه بياورد از اين رو با اشاره به سرمايه يتيم مي فرمايد كه در بكارگيري آن مرزهاي عدالت مراعات شود و يا در موزون و ميكال (وزن و پيمانه) مراعات عدالت شود و قسط اصل قرار گيرد. (انعام آيه 152) چنان كه نمي بايست زيان و خسراني و كمي در ترازو باشد تا به اين طريق مراعات نشود و در حق ديگر ظلمي صورت پذيرد. (رحمان آيه 9)
قرآن همچنين با بيان اين كه هدف از ارسال رسولان و فرو فرستادن كتاب و ميزان آن بوده است كه عدالت در جامعه و حوزه اقتصادي مراعات شود، به اهميت و ارزش عدالت در بينش و نگرش قرآني اشاره مي كند.
هنگامي كه قوانين همراه مجريان و حاكماني الهي براي اين فرستاده شده باشند كه عدالت مراعات شود اين خود به خوبي اهميت و ارزش مسئله را مي رساند. قوانين وحياني مردمان را به حدود و مرزها و نيز حقوق يكديگر آگاه مي سازد و رهبران نيز جامعه را برپايه آن مديريت مي كنند. اين گونه است كه جايگاه عدالت به خوبي باز نموده مي شود و نقش مديريت الهي و مديران الهي تبيين مي گردد. (حديد آيه 25)
در آيه 25 سوره حديد افزون بر قوانين از ميزان و حديد (آهن) سخن به ميان مي آيد كه بيانگر تشديد در حوزه اقتصادي است. به اين معنا كه امور اقتصادي تنها با قوانين سامان نمي يابد و تا مديران اقتصادي الهي و قدرت و اقتدار وجود نداشته باشد نمي توان اميد به اجراي اين قوانين در حوزه عمل اجتماعي داشت.
اصل كار و گردش سرمايه
از ديگر اصول اساسي اقتصاد اسلامي، كسب و كار به عنوان اصل اولي در تامين نيازهاي اقتصادي انسان است.
قرآن در آيه 61 سوره هود با اشاره به يكي از علل و اهداف خلقت و آفرينش انسان و استقرار وي در زمين مي فرمايد: هو انشاكم من الارض و استعمركم فيها؛ او خداوندي است كه از زمين شما را انشا و ايجاد كرده و در آن براي عمران و آباداني به كار گرفته است.
بنابراين انسان براي كار در زمين آفريده شده است. البته در اين آيه به هر كاري بها و ارزش داده نمي شود بلكه تنها كاري داراي ارزش و اعتبار است كه به هدف عمران و آباداني باشد. از اين رو در تفكر و بينش قرآني كاري كه در راستاي آباداني نباشد، از ارزش و اعتبار برخوردار نبوده و نمي توان به عنوان كار براي آن ارزش قائل شد. به سخن ديگر كار براي كار و يا كار بي فايده و بي تاثير در حوزه عمران و آباداني زمين، از نظر اسلام داراي ارزش و اعتبار نمي باشد و ارزش افزوده ندارد و تنها كاري داراي ارزش است كه حركتي رو به جلو براي تحقق اهداف عمراني و آباداني زمين باشد.
تحليل درست و كامل از اين آيه بسياري از مطالب مربوط و مرتبط به كار و فعاليت هاي اقتصادي را روشن مي سازد. بنابراين بازخواني اين آيه و آيات همانند مي تواند بسياري از مسايل مربوط به اقتصاد اسلامي و اهداف و اصول آن را بيان كند.
در آيات ديگر قرآن، همواره سخن از ابتغا و جست وجو و حركت است. اين كه قرآن سخن از جست وجو در زمين براي كسب و دست يابي به مواهب و نعمت هاي طبيعي و خداداد به ميان مي آورد نشانگر آن است كه كار در مفهوم اسلامي تنها هنگامي معنا پيدا مي كند كه در آن حركت رو به جلو وجود داشته باشد. بنابراين هر كاري كه تلاش و حركت رو به جلو و كمالي در آن نباشد نمي تواند به مفهوم واقعي آن كار تلقي شود و ارزش افزوده اي را ايجاد كند.
در آيه 14 سوره نحل به مساله صيد و شكار و يا استخراج زينت آلات اشاره مي شود كه خود تلاش و كاري است كه سودمند و مفيد ارزيابي مي شود. اين آيه و نيز آيات ديگري چون 12و 16 سوره اسرا قصص آيه 73 و جمعه آيه 10 و مانند آن نشان مي دهد كه كار به عنوان اصلي اساسي در اقتصاد اسلامي از جايگاه ويژه اي برخوردار است.
از ديگر اصول اساسي اقتصاد اسلامي گردش سرمايه و ثروت در ميان جامعه است. از اين روست كه از نظر اسلام هرگونه انحصار طلبي و تمركز اموال و سرمايه در دست ثروتمند به عنوان عامل ضد اقتصادي شمرده و ممنوع شده است. (حشر آيه 7)
قرآن اين ممنوعيت را تنها در اموال و امور مادي و غيرمنقول صادر نمي كند بلكه با ممنوع كردن هرگونه كنز و نگهداري اموال منقول از سكه و مانند آن مي كوشد تا منابع و يا ابزارهاي اقتصادي در جامعه به آساني و سادگي در جريان باشد و اموال به طور انحصاري در دست فرد و يا افراد خاصي قرار نگيرد و يا ابزارهاي اقتصادي در جايي كنز و نگهداري نشود به گونه اي كه درجريان آزاد آن در جامعه خللي وارد شود.
همچنين قرآن در آيه 34 سوره توبه خارج كردن نقدينه از جريان اقتصاد و بازار كار و دور شدن از استفاده را ممنوع كرده است تا اقتصاد سالم در جريان باشد.
از ديگر اصول اقتصادي اسلامي كه در آموزه هاي قرآن بر آن تاكيد شده است مالكيت چندگانه است. به اين معنا كه مالكيت خصوصي همانند مالكيت عمومي معتبر و پذيرفته شده است.
خداوند در آيه 188 سوره بقره مالكيت خصوصي را تاييد كرده و آن را اصلي در اقتصاد اسلامي برشمرده است. اين معنا درآيات 279سوره بقره و نيز 29سوره نسا مورد تاييد و تاكيد قرار گرفته است.
در آيه 1و 41 سوره انفال و نيز 7 سوره حشر به طور صريح اقتصاد عمومي و مالكيت عمومي را تاييد و آن را براي مصالح جامعه مهم و ارزشي دانسته است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا