اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالات

از چه چیزی توبه کنیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن هم چون کتب علمی نیست که تنها به مباحث نظری یا مباحث عملی توجه داشته باشد، بلکه از آن جایی که «کتاب زندگی» است؛ در هر موضوعی که وارد می شود، از منظر حکمت نظری و عملی به آن ورود پیدا می کند. از همین روست که مباحث قرآن، آمیزه ای از حکمت نظری و عملی است، به طوری که حتی در یک آیه بر آن است تا ضمن بیان «حکم» و تعیین تکلیف بشر درباره موضوعی، فلسفه و چرایی آن را بیان کند.

در آیات قرآنی، در موضوع توبه همان طوری که به ساختار تبیین موضوع به چرایی می پردازد و در قالب توصیف به چگونگی، هم چنین در قالب احکام توصیه های خود را ارایه می دهد. بخشی از آیات مربوط به توبه به موارد و مصادیقی اشاره دارد که می بایست انسان از آنها توبه کند و با پذیرش اشتباه و خطا، به اصلاح امر بپردازد و با بازگشت به سوی خدا و اصلاح امر، بستر آینده عمل خویش را پاک و پاکیزه گرداند و از تکرار عمدی و سهوی خطا و اشتباه جلوگیری کند.

موارد توبه

با نگاهی به آیات قرآنی در یک دسته بندی کلان می توان که انسان می بایست از هر گونه «خطا، اشتباه و گناه» عمدی و سهوی توبه کند؛ زیرا همان طوری که ضرورت دارد تا انسان با توبه از اموری که با «جهالت» عقلی و عملی به صورت عامدانه انجام داده ، خود را در مسیر درست و صحیح قرار دهد؛ هم چنین لازم است تا با شناختی که به دست آورده، از اموری که ناخواسته و به طور سهوی انجام داده نیز توبه کند؛ زیرا توبه در این موارد موجب می شود تا «هوشیاری» خود را حفظ کند و در هر کاری به «تعقل و علم» وارد نشود.

البته برای بسیاری از مردم این پرسش مطرح است که چه مواردی از نظر قرآن، بسیار با اهمیت تر است که مسلمان مومن می بایست به آن اهتمام ورزد و اگر در آن موارد بر خلاف آموزه های وحیانی قرآن و اسلام عمل کرده با توبه به مسیر درست و صحیح در آید. بنابراین، با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن تلاش می شود تا موارد با اهمیت از نظر قرآن کشف و معرفی شود. از جمله مهم ترین مواردی که قرآن بر توبه از آن تاکید دارد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. ارتداد: از نظر قرآن هر کسی از آموزه های وحیانی مطابق فطرت اسلام و قرآن، به آموزه های دیگری گرایش یافت، می بایست از آن «توبه» کند؛ زیرا هیچ آموزه ای نمی تواند انسان را نجات دهد؛ چرا که صراط مستقیم پیامبران(ع) همین اسلام و شرایع آن است که در شکل اتم و اکمل در شریعت پیامبر(ص) مطرح شده است.(آل عمران، آیات 19 و 85؛ مائده ، آیات 3 و 48؛ شوری، آیه 13) خدا به صراحت در قرآن به مردمان هشدار می دهد و می فرماید: وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ؛ و هر كه جز اسلام، دينى ديگر جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود؛ و وى در آخرت از زيانكاران است. (آل عمران، آیه ۸۵) بنابراین، هر کسی از اسلام بیرون رود و ارتداد پیشه کند، می بایست توبه کند تا خدا با پذیرش توبه اش زمینه برای رهایی از خسران ابدی را برایش فراهم آورد.(آل عمران، آیات 86 و 89؛ توبه، آیات 73 و 74)
  2. استهزاء: انسان ها در رفتارهای اجتماعی و معاشرت خویش، دانسته و نادانسته بلکه حتی برای مزاح و شوخی به استهزاء کلامی و رفتاری با ایماء و اشاره دیگران می پردازند که بسیار کار زشت و زننده ای است. از نظر قرآن، هر گونه استهزاء و تمسخر مومنان نسبت به دیگر، گناهی است که آثار و پیامدهای زیانبار دنیوی و اخروی دارد. بنابراین برای در امان ماندن از آنها می بایست «توبه» و به سوی مسیر درست بازگردند.(حجرات، آیه 11)
  3. اسراف اقتصادی: از نظر قرآن، اسراف دارای انواع گوناگونی است؛ زیرا خروج از حد اعتدال و زیاده روی در هر چیزی اسراف نامیده می شود؛ از همین روست که «لواط» به عنوان اسراف جنسی مطرح شده است.(ذاریات، آیه 34) هم چنین شرک (غافر، آیه 43) و سوء استفاده از قدرت و «علو» و برترجویی(یونس، آیه 63؛ دخان، آیه 31) از مصادیق اسراف دانسته شده است. از نظر قرآن یکی از مهم ترین مصادیق اسراف، اسراف در امور اقتصادی و چگونگی مصرف است؛ زیرا برخی از مردم اهل زیاده روی در خوردن هستند؛ چنان که برخی دیگر گرفتار تبذیر و ریخت و پاش. بنابراین لازم است تا از این شیوه نادرست مصرف توبه کنند و به حد اعتدال و تعادل در مصرف بازگردند(طه، آیات 81 و 82)؛ زیرا چنین شیوه ای مصرف موجب غضب الهی و عامل سقوط انسان در «هاویه» دنیا و دوزخ است.(همان) انسان هایی که گرفتار هواهای نفس هستند به جای اعتدال و تعادلی که عقل فرمان می دهد، گرفتار اسراف و زیاده روی می شوند؛ بنابراین، می بایست گفت که مسرفان انسان های بی عقل و بی خردی هستند که با مصرف زیاد خویش، به خود و دیگران آسیب می رساند؛ یعنی هم موجبات چاقی خویش می شوند و هم لقمه ای را از دهان فقیر و مسکینی باز می دارند.
  4. افشای رازهای خانوادگی: از نظر قرآن، همسران نسبت به یک دیگر همانند «لباس» هستند که در حکم «وقایه» و حافظ عمل می کند و زشتی ها را می پوشاند و جلوه های زیبا به یک دیگر می دهد.(بقره، آیه 187؛ نحل، آیه 81؛ اعراف، آیه 26) بنابراین، لازم است تا اسرار خانوادگی را برای «صیانت و وقایه» حفظ کرده و آن را برای دیگران افشا نکنند؛ زیرا افشای مسایل مربوط به حریم خصوصی خانوادگی می تواند تبعات و آثار خطرناکی را به دنبال داشته باشد. این دسته از مسایل هماره می بایست در حکم «اسرار» از درجه محرمانگی برخوردار باشد و به اشکال گوناگون حفاظت و صیانت شود. پس کسی که به افشای اسرار خانوادگی می پردازد می بایست توبه کند. در حقیقت خدا از زنان و مردان مومن می خواهد تا «اسرار خانوادگی» را در صندوق اسرار قلب خویش نگه دارند و در مجالس و محافل عمومی و خصوصی برای دیگران آن را نگشایند.( تحریم، آیات 3 و 4؛ مجمع‌البيان، ج 9 – 10، ص 471 – 472) این بدان معنا خواهد بود که بخشی از اسرار خانوادگی میان همسران حتی نمی بایست در نزد «حکمیت» گفته شود، چه رسد که در نزد «روان شناسان» مطرح شود که موجبات سوء استفاده خواهد شد. در اسلام بر خلاف فرهنگ مسیحیت ما چیزی به نام «اعتراف» نداریم تا شخص نزد کسی مثل کشیش به اعتراف لب بگشاید و اسرار و مگوهای نهان خویش را بیان کند؛ زیرا اگر اعتراف است تنها در پیشگاه خدا و برای توبه است؛ نه چه چیز دیگر. بر این اساس روشی که اکنون از سوی روان شناسان برای حل مشکلات خانوادگی در پیش گرفته اند، بر خلاف آموزه های اسلامی و فرهنگ قرآنی است و می بایست از آن اجتناب کنند؛ زیرا بخشی از این مسایل در قالب «تجسس»(حجرات، آیه 12) حرام مطرح است و بخشی دیگر نیز از باب «تشیع فاحشه» (نور، آیه 19) حرام می شود. برای حل و فصل مشکلات روحی و روانی بیماران می بایست روش های دیگر کشف و بر اساس فرهنگ قرآنی – اسلامی تبیین و توصیه شود که به نظر می رسد «مناجات» با خدا بهترین شیوه درمانی برای مشکلات روانی و خانوادگی است.
  5. القاب زشت: از دیگر گناهانی که انسان می بایست از آن ها توبه کند، خواندن دیگران به القاب زشت است که حتی خود شخص نیز آن را ناخوشایند می داند. پس می بایست از آن اجتناب کند؛ زیرا بر اساس قاعده طلایی «هر چه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند» می بایست از گذاشتن و خواندن دیگران به القاب زشت و ناخوشایند اجتناب کرد. این نوع رفتار اجتماعی از نظر قرآن، گناهی بزرگ است که می بایست از آن اجتناب کرده و در صورت انجام از آن توبه کند و به مسیر درست رفتار اجتماعی و نامگذاری و خواندن دیگران به القاب نیک و زیبا اقدام کند. از نظر قرآن کسانی که به این شیوه اجتماعی زشت عمل می کنند، جزو «ظالمین» هستند که به جای عدالت ورزی، نسبت به دیگران «ظلم» روا می دارند.(حجرات، آیه 11)
  6. انحراف قلبی: از نظر قرآن، انسان همان طوری که می بایست مواظب چشم و گوش خویش باشد و مسئولیت رفتار آنان را به عهده گیرد واجازه ندهد تا هر چه را بشنود و ببیند؛ زیرا چشم و گوش مسئول است و انسان از عملکرد آنان بازخواست می شود(اسراء، آیه 36)؛ هم چنین انسان در برابر «گرایش های قلب» مسئول است(همان) و می بایست مراقب باشد تا انحرافی در گرایش ها نداشته باشد که از آن به «زیغ» و «صاغ» یاد می شود. پس اگر کسی گرفتار انحراف قلبی شد می بایست توبه کرده و اصلاح گرایش قلبی خود اقدام کند و از خدا بخواهد تا او را در این امر یاری رساند.(توبه، آیه 117؛ تحریم، آیه 4؛ الميزان، ج 19، ص 331؛ مجمع‌البيان، ج 9 – 10، ص 474)
  7. آمیزش در حال حیض: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حیض نوعی «اذیت» است که در آن حال می بایست از هر گونه آمیزش جنسی با زن اجتناب کرد و جانب گرفت؛ زیرا چنین رفتار جنسی آثار سوء بدنی و روانی دارد که می بایست برای رهایی از آن، از زناشویی در این زمان و حالت اجتناب کرد. البته ممکن است برخی به جای اعتزال و کناره گیری اقدام به زناشویی در این حالت کنند. برای رهایی از پیامدهای زناشویی در این حالت می بایست توبه کنند.(بقره، آیه 222)
  8. بخل: یکی از رفتارهای سالم اقتصادی بلکه به عنوان یک «حق» علیه صاحب مال، انفاق و صدقه است(ذاریات، آیات 24 و 25؛ معارج، آیه 19)؛ در برابر «بخل» از رفتارهای ناسالم اقتصادی است که مسلمان می بایست از آن اجتناب کند. از نظر قرآن، کسانی که بخل می ورزند به خود و دیگران زیان وارد می سازند؛ زیرا این رفتار اقتصادی نشانه ای از «هلوع» و حریص شدید(ذاریات، آیات 19 تا 21) و نیز بی اعتقادی به این است که اموال در اختیار «مال الله» است(نور، آیه 24) که مالک حقیقی یعنی خدا حقوقی در هر مالی برای دیگران قرار داده است. (ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25) به هر حال، از نظر قرآن، کسانی که به هر شکلی می کوشند تا این حقوق را ادا نکنند و بخل می ورزند می بایست توبه کنند تا گرفتار انواع مشکلات دنیوی و اخروی و مالی و معنوی نشوند.(قلم، آیات 17 تا 32)
  9. کفر و شرک و تثلیث: از نظر قرآن، اعتقاداتی چون کفر به خدا، یا قرار دادن شریک برای خدا همانند تثلیث مسیحی که قایل به سه خدای پدر و پسر و روح القدس هستند، از جمله عقایدی است که انسان می بایست از آن توبه کند تا گرفتار عذاب های نشود.(مائده، آیات 72 و 74؛ توبه، آیات 3 و 5 و 11 و آیات دیگر)
  10. تجسس: تجسس چون گرفتن ضربان قلب آدمی، نوعی دخالت در حریم خصوصی دیگران است. جاسوسی کسی است که به این رفتار به عنوان یک شغل می نگرد، اما تجسس به شکل شغل نیست، بلکه سرکشی در اسرار و رازهای دیگران است. از نظر قرآن، چنین شیوه در رفتار اجتماعی می تواند آسیب زا باشد؛ زیرا در روابط اجتماعی می بایست حریم های خصوصی دیگران از جمله اسرار آنان مورد تجسس قرار نگیرد و کسی در این حریم ها وارد نشده و سرکشی و کسب خبر نکند. کسانی که چنین کاری می کنند می بایست از عمل زشت خویش پشیمان شده و دست از آن بردارند و به درگاه خدا توبه و استغفار کنند.(حجرات، آیه 12) البته «تحسس» در احوال دیگران یعنی به دست آوردن اطلاعاتی از روی حسّ نه حدس از زنده بودن یا مرده بودن دیگران مشکلی ندارد.(یوسف، آیه 87)
  11. تخلف و فرار از جهاد: جهاد به معنای دفاع از مرزهای جغرافیایی اسلام واجب دینی است؛ زیرا این گونه امنیت خویش و دیگران حفظ و صیانت می شود و دشمن متجاوز فعلی یا محتمل دفع می شود. از نظر قرآن، کسی که از جهاد و حضور در میادین نبرد تخلف می کند، می بایست توبه کند تا از آثار و تبعات دنیوی و اخروی تخلف از جهاد در امان ماند.(توبه، آیات 102 و 118؛ مجمع‌البيان، ج 5 – 6 ، ص 100)
  12. ترک نماز و تضییع آن : از نظر قرآن، نماز «ستون» دین است که می بایست «اقامه» شود؛ و کسی که نماز به جا نمی آورد گویی هیچ عملی را انجام نداده است؛ زیرا آن چه ستون اصلی خیمه اسلام است، را به جا نیاورده و برپا نداشته است. بنابراین، شخص برای این که اهل اسلام باشد، می بایست هماره بر نمازهای پنج گانه در اوقات آن محافظت کند و اگر چنین نکرد از رفتار خویش توبه کند تا در دنیا و آخرت از پیامدهای آن در امان ماند.(مریم، آیات 59 و60؛ مجمع‌البيان، ج 5 – 6 ، ص 802)
  13. تهمت و قذف: تهمت زدن به معنای نسبت دادن عملی زشت و خلاف به دیگری بدون اثبات یا مدارک اثباتی است. از نظر قرآن در روابط اجتماعی با دیگران نمی بایست بدون «علم» دیگری را به چیزی ناروا متهم کرد. بنابراین، اگر کسی چنین کاری کرد، می بایست از آن توبه کند(نور، آیه 14)؛ چرا که آيه در سياق آيات قصه افك است؛ و منظور از فضل خدا، مهلت دادن براى توبه و شتاب نكردن خدا در مجازات صاحبان افك است. پس اگر توبه نکنند، گرفتار عذاب الهی می شوند. (نور، آیات 5 و 14؛ مجمع‌البيان، ج 7 – 8 ، ص207)
  14. رباخواری: همان طوری که اسراف عملی زشت در عمل اقتصادی و در ساحت مصرف است؛ هم چنین رباخواری عملی زشت اقتصادی در ساحت کسب درآمد و معاملات است؛ زیرا رباخواری کاری انجام نمی دهد، بلکه خواهان اضافه ای است که به سبب «زمان» برای خویش قایل است؛ یعنی هیچ گونه فعالیت اقتصادی انجام نمی شود و به جای آن که اقتصاد را شکوفا کند، موجب تباهی آن می شود. کسانی که رباخواری می کنند به طور رسمی اعلان جنگ با خدا کرده اند؛ بنابراین، برای رهایی از آن می بایست توبه کنند و کار خویش را اصلاح نمایند(بقره، آیات 275 تا 279)؛ زیرا «موعظه» در اين آيه 275 بر اساس حديثى از امام باقر (علیه السلام)، همان توبه است. (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 292، ح 1163)
  15. زنا: از نظر قرآن، زنا برخلاف زناشویی بدترین شیوه برای ارضای شهوات جنسی است و مردمان نمی بایست برای ارضای شهوات جنسی از این راه وارد عمل شوند. کسانی که این کار را می کنند می بایست توبه کرده و رفتارشان را اصلاح کنند.(نساء، آیه 16؛ فرقان، آیات 68 و 70)
  16. سرقت و دزدی: از جمله گناهانی است که انسان می بایست از آن توبه کنند؛ زیرا شیوه ای درست برای کسب مال نیست(مائده، آیات 38 و 39)؛ از امام باقر يا امام صادق (علیهماالسلام) درباره دزدى كه پيش از دستگيرى و اطّلاع بر سرقت، توبه كند و اصلاح شود نقل شده كه حدّ بر او جارى نمى‌شود.(الكافى، ج 7، ص 250، ح 1)
  17. بدگمانی: سوء الظن و بدگمانی از جمله رفتارهای ضد اجتماعی است که موجب می شود تا ارتباط اجتماعی به شدت شکننده شود و اعتماد از دست برود. بنابراین، لازم است تا آن را از خود دور کرده و توبه و اصلاح نماید.(حجرات، آیه 12)
  18. قتل، شکنجه و اذیت مومنان: از نظر قرآن، هر گونه رفتار ضد اجتماعی علیه مومنان از جمله اذیت و آزار و شکنجه می تواند تبعات و پیامدهای بدی را به دنبال داشته باشد. بنابراین، شخص می بایست از کردار خویش توبه کند تا از آن در امان ماند.(بروج، آیه 10) هم چنین قتل بی گناهان از مومنان بی هیچ دلیلی مجازات دنیوی و اخروی دارد که شخص می بایست از آن توبه کرده و اصلاح نماید.(نساء، آیات 92 و 93؛ فرقان، آیات 69 و 70 و آیات دیگر)
  19. شهوترانی: انسان می بایست قوه غضب و شهوت خویش را با عقل مدیریت کرده و به اعتدال برساند؛ اگر چنین نکند غضب و شهوت مسلط شده و او را به اسراف و ظلم وادار می سازد. کسی که گرفتار شهوترانی می شود برای خویش فرجامی بد رقم می زند. بنابراین، باید توبه کرده و اصلاح نماید.(مریم، آیات 59 و 60)
  20. ظلم : ظلم دارای انواعی از جمله ظلم به خود، ظلم به خدا، ظلم به دیگران است. هر گونه ظلم به معنای خروج از دایره عدالت است، بنابراین، انسان می بایست از آن توبه کند تا در امان ماند.(نساء، آیه 64؛ مائده، آیه 39؛ اعراف، آیه 23؛ انبیاء، آیه 87 ؛ قلم، آیات 17 تا 32؛ و آیات دیگر)
  21. عیب جویی: مؤمنان، موظّف به خوددارى از عیب‌جویى یکدیگر و توبه کردن از آن است.(حجرات، آیه 11) «لَمْز» به معناى عيب گرفتن در حضور است. (مجمع‌البيان، ج 9 – 10، ص 204)

این ها بخشی از عمده ترین اموری است که می بایست توبه کرد. در آیات قرآنی موارد دیگری از گناهان بیان شده که لازم است گناهکار از آن توبه کرده تا وضعیت دنیوی و اخروی وی بهبود یابد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا