اخلاقی - تربیتیاصولی فقهیمعارف قرآنیمقالات

از سپيده فجر تا مقام شهود و مشهود

samamos-comعظمت فجر و سپيده دم

فجر در لغت به معناي شكافتن است. اين سه حرف به هر شكلي جابه جا شود، اين معنا و مفهوم از آن فهميده مي شود.

اين واژه در كاربرد اصطلاحي به زماني از زمان هاي شبانه روز گفته مي شود كه در فارسي از آن به بامداد تعبير مي شود. فجر يا همان بامداد، هنگامي است كه خورشيد با نخستين انوارش، تاريكي شب را مي شكافد و نوري سپيد و سرخ در فضاي آسمان مي پراكند. وقتي آسمان گرگ و ميش مي شود، از آغاز روز و بامدادان آگاه مي شويم.

البته براي فجر يا همان شكاف وسيع در تاريكي شب (مفردات الفاظ قرآن كريم، راغب اصفهاني، ص 625) دو حالت است؛ زيرا در يك زمان كه از آن به فجر كاذب ياد مي شود، سپيدي مستطيل شكل همراه با سياهي و تاريكي است؛ و در زماني متاخرتر از آن، سپيدي گسترده و فراگيري همه افق را دربرمي گيرد كه همان فجر صادق است. در حقيقت فجر واقعي در همين زمان دوم اتفاق مي افتد و فجر كاذب و دروغين، تنها مقدمه و پيشقراول فجر صادق است. (المصباح المنير، فيومي، ص 462، ذيل واژه فجر)

به هر حال، فجر در فرهنگ قرآني، در همان معناي سپيده دم پيش از طلوع خورشيد به كار رفته است كه همان بامداد و آغاز روز مي باشد.

اين زمان، هرچند كه به نظر يك گردش طبيعي خورشيد به دور زمين مي آيد، يا همان گردش بيست و چهارساعته زمين دور خودش است كه گردش خورشيد به دور زمين محسوب مي شود، ولي بايد توجه داشت كه يكي از آيات عظيم و بزرگ الهي است؛ زيرا تفكر در اين گونه آيات طبيعي الهي مي تواند درهاي عظيم درك فلسفه آفرينش را بر روي متفكر باز كند و او را با خداوند و معارف بلند ديگر آشنا نمايد.

خداوند در تبيين عظمت اين آيت از آيات بزرگ خود، به سپيده دم و فجر به عنوان لحظات شكوهمند و باعظمت سوگند خورده (فجر، آيه 1) و چنين سوگندي را امري شايسته از نظر خردمندان دانسته است. (فجر، آيه 2) خداوند در اين آيه اخير به اين نكته توجه مي دهد كه خردمندي كه پا بر هواهاي نفساني نهاده و اجازه نداده است تا مديريت انسان را نفس اماره به دست گيرد بلكه با بهره گيري از عقل و خرد، مانع از چنين تسلطي شده، با نگاهي به اين آيت عظيم الهي در مي يابد كه فجر و سپيده دم در نظام طبيعت تا چه اندازه مهم و تاثيرگذار است؛ بنابراين چنين خردمندي، به سادگي درمي يابد كه چرا سوگند به فجر شايسته و سزاوار است.

ناگفته نماند كه بر پايه آموزه هاي قرآني، دست يابي به علوم واقعي تنها از طريق دست يابي به تقوا، ممكن و شدني است كه آن تقوا هم چيزي جز مخالفت با هواهاي نفساني و عمل بر پايه احكام عقلاني و عقلايي و شرعي نيست. (بقره، آيه 282 و آيات ديگر) بنابراين كسي كه مانع تسلط نفس بر خود مي شود در حقيقت توانسته است عقل خويش را بر خود مسلط كند (مفردات الفاظ قرآن كريم، ص 220 ذيل واژه حجر و نيز تفسير القرآن العظيم، ابن كثير، ج 8، ص 382) چنين شخصي به علومي دسترسي پيدا مي كند كه از آن به بهره مندي از آيات آفاقي و انفسي ياد مي شود. بنابراين معرفت و علم از درون و بيرون چون چشمه ها مي جوشد و چون مه وي را دربرمي گيرد و حقايق را از راه بصيرت درك مي كند و عظمت هرچيزي را مي شناسد.

به هر حال، از نظر خداوند، عظمت و شكوه فجر و سپيده دم از اموري است كه خردمندان خاصي آن را درك مي كنند و مي توانند به شايستگي و جايگاه پي ببرند و سوگند را سزاوار چنين زماني باشكوه و عظيم بدانند. همچنين از آيات نخست سوره فجر به دست مي آيد كه تفكر و تدبر در مسئله فجر به عنوان آيتي عظيم، امري شايسته بلكه بايسته براي خردمنداني است كه بر نفس خويش تسلط يافته و مديريت آن را به عقل سپرده اند؛ زيرا با تفكر و تدبر در اين آيت عظيم مي توانند به حقايق بزرگ و عظيم ديگري پي برند كه شايسته ايشان است.

از سپيده فجر تا مقام شهود و مشهود

از آيات وحياني قرآن به دست مي آيد كه زمان فجر از چنين شايستگي برخوردار است كه خداوند در حق آن سوگند خورد و آن را اين چنين عظيم و بزرگ بشمارد و بر بهره گيري از آن اين گونه تاكيد نمايد؛ زيرا زماني با ويژگي ها و خصوصيات انحصاري و خاصي است كه زمينه بهره مندي و رشد انسان در مسير تعالي و كمال را فراهم مي آورد.

همان طور كه اين زمان براي خردمنداني كه بر نفس خويش مسلط شده اند زمان علم و دانش بصيرتي و رشدي است، همچنين زماني است كه همه چيز مشهود مي شود؛ زيرا در اين زمان است كه فرشتگان مي توانند عظمت انسان را دريابند و حق خلافت الهي او را تاييد و امضا كنند و اعتراض برخلافت وي را نادرست بشمارند و به صراحت اعلان كنند كه خداوندا تو به اموري آگاه هستي كه ما از آن علم و دانشي نداريم. از اين رو اين زمان را زمان مشهود نيز گفته اند؛ زيرا حقيقت انسانيت در اين زمان، مشهود فرشتگان مي شود.

خداوند در آيه 78 سوره اسراء درباره زمان فجر مي فرمايد كه قرآن فجر، مشهود است. در روايتي از امام صادق(ع) آمده است كه اين زمان مشهود فرشتگان است. (تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 201، حديث 373) مي توان از اين آيه و روايت به دست آورد كه فرشتگان از اموري كه پيش از اين بر ايشان غيب بوده و از آن آگاهي نداشتند، آگاه مي شوند و براي ايشان امر غيب به شهود تبديل مي شود.

نكته اي كه در آيه بر آن تاكيد شده مشهود شدن قرآن الفجر است. قرآن، همان حقيقت عظمت محمدي(ص) است و مي دانيم كه حقيقت محمدي(ص) همان حقيقت مثليت خداوندي است كه تمامي صفات كمالي الهي را در خود فعليت داده است و در مقام ظهور اول، تعين اول، صادر نخست و مانند آن نشسته است و كسي را نرسد كه به مقام «تدلي و قاب قوسين او ادني» پيامبر(ص) برسد. از اين رو خداوند در آيه 11 سوره شوري مي فرمايد: ليس كمثله شي؛ براي مثل خداوند يعني حقيقت محمدي همانندي نيست؛ زيرا تنها او در مقام مثليت و ظهور اول نشسته است. بنابراين، همان گونه كه آن حضرت(ص) ظهور اول است، فجري كه قرآن الفجر مي باشد، مشهود فرشتگان خواهد شد؛ زيرا فرشتگان نخستين موجوداتي هستند كه از حقيقت محمدي(ص) ظهور يافته اند كه از آن به ارواح و عقول مجرد ياد مي شود. اينان، دراين زمان است كه حقيقت محمدي را شهود مي كنند و در مي يابند كه چرا خلافت به انسان رسيد يعني به عيان و شهود درمي يابند كه خلافت براي مثل خداوندي است كه همان روح الهي نفخ شده در كالبد انساني است در ظاهر، و حقيقت محمدي است در باطن.

فرشتگان در سپيده دم هستي، در مي يابند كه مثل و همانند خداوند، همان حقيقت جامع و قرآني محمدي(ص) است و اين كه براي اين حقيقت كه مثل خداوند است، مثل و همانندي نيست. پس اين حقيقت قرآني و جمعي محمدي(ص) براي ايشان مشهود مي شود.

البته انسان هاي خردمندي كه به اين درجه از عقل رسيده اند كه همه موانع و حجب ظلماني و نوراني را كنار زده و پرده هاي نفساني را برداشته اند، اينان نيز مي توانند به اين حقيقتي كه مشهود فرشتگان مي شود، دست يابند و آگاه شوند. بنابراين، آيه 78 سوره اسراء شهود اين حقيقت براي فرشتگان را اثبات مي كند و آيات نخست سوره فجر، اين معنا را گوشزد مي نمايد كه برخي از انسان هاي خردمند كه همه موانع را برداشته اند، مي توانند اين عظمت را درك كنند و حقيقت ظهور اول را در ظهور سپيده فجر دريابند.

مي دانيم كه هنگامي كه خورشيد به تمام كمال ظهور كند و آفتاب شود، ديگر قابل شهود و رويت نيست، بنابراين بهترين زمان شهود خورشيد و حقيقت آن، زمان فجر است. از اين رو خداوند از صاحبان عقل مي خواهد تا براي شناخت حقيقت محمدي كه مثل خداوند است و براي اين حقيقت، مثلي نيست، از زمان فجر و ظهور اول بهره گيرند؛ زيرا در شناخت كسي كه مثل و همانندي ندارد نمي توان از چيزي جز خودش بهره گرفت. از اين رو، لازم است تا به اين ظهور اول توجه كرد و موانع را از پيش رو برداشت تا حقيقت محمدي را در ظهور نخست پيش از آن كه به شكل آفتاب برهمه موجودات بتابد و در تكثرات عالم مخفي شود، ديده و مشهود شود؛ زيرا همه آفريده ها براساس روايات معتبر، صنعت و سازه آن حقيقت محمدي است و تنها آن حقيقت محمدي است كه صنعت الهي به طور مستقيم مي باشد. بنابراين، پيش از اين كه خورشيد در ظهورات و تجليات خويش به شكل آفتاب نهان شود، مي بايست آن را ديد؛ زيرا اين تنها زماني است كه حقيقت محمدي و خورشيد شمس هستي قابل رويت است و پس از آن كه تجليات وي در شكل آفريده ها بتابد ديگر در پس تابش خود مخفي و نهان خواهد شد و قابليت شهود و مشهود شدن را از دست مي دهد و انسان تنها مي تواند تجليات و ظهوراتش را ببيند.

فرشتگان، به سبب اين كه خود نخستين ظهور و تجلي آن حقيقت محمدي(ص) هستند، مي توانند با نگاهي به قرآن الفجر كه زمان جامع براي نخستين ظهورات است، حقيقت محمدي را ببينند و مشاهده كرده و بدان علم يابند. انسان هايي كه مي خواهند به چنين قابليتي برسند نيز مي بايست در مقام ذي الحجر در آيند و از آن مقام، به حقيقت محمدي متصل شوند. براي چنين اتصالي يكي از راهها اتصال به امامان معصوم(ع) است. با شناخت و اتصال به هريك از امامان معصوم(ع) مي توان حقيقت محمدي را مشهود خود قرار داد. اينكه در برخي از روايات آمده است كه سوره فجر درباره حقيقت امام حسين(ع) است خود گوياي اين حقيقت است كه هر معصومي، فجري است كه مي توان از طريق آن به حقيقت محمدي متصل شد و آن حقيقت را در مقام جمعي پيش از آنكه در تجليات و ظهورات خويش از خورشيد بودن درآيد و آفتاب شود، شهود نمود. اكنون امام زمان(عج) براي دوره ما همان حكم حضرت امام حسين(ع) را دارد. البته ناگفته نماند كه حقيقت حسيني(ع) از ويژگي هاي منحصر به فردي برخوردار است كه مي تواند اين اتصال را به شكل آسان تر و بهتري برقرار كند و حقيقت محمدي را در مقام فجر و ظهور اول شهود نمايد.

هركسي كه بتواند تا مقام ذي حجري و شهود مقام قرآن الفجري شمس حقيقت محمدي بالا رود و در آن مقام، شاهد حقيقت شمس محمدي در ظهور اولش باشد و مثل خداوند را ببيند كه جامع يعني قرآن است، خود نيز مشهود خداوندي و فرشتگان مقرب او خواهد بود، از اين رو صاحبان حجر و خردي چنين، خود مشهود خواهند بود چنان كه شاهد نيز هستند.

فجر زماني و فجر رتبي

بايد توجه داشت كه در اين آيات، از دو فجر سخن به ميان آمده است. يكي همان فجر رتبي است كه به حقيقت محمدي(ص) و قرآن الفجر ايشان باز مي گردد و ديگر درباره فجر زماني است كه سايه اي از همان حقيقت فجر شمس محمدي(ص) است؛ زيرا همه جهان مادي و طبيعي، سايه و نمايي از حقيقت عالي در عوالم برتر و بالاتر است.

به قول شاعر:

چرخ با اين اختران نغز و خوش و زيباستي/

صورتي در زير دارد آنچه در بالاستي.

بنابراين، ارزش فجر زماني در اين است كه انسان را به فجر رتبي و ظهوري، آگاه و مرتبط مي سازد. اين كه در آيات قرآني از فجر زماني نيز به عنوان زماني پربركت و با قداست ياد شده و در رواياتي مورد تاكيد قرار گرفته و براي آن ارزش بسياري قايل شده اند، به سبب اين ارزشي است كه براي آن به سبب همانندي با فجر رتبي و ظهوري است.

از آثار اين همانندي و ارتباط و اتصال مي توان به مسئله نماز صبح اشاره كرد. خداوند نماز صبح را دو ركعت قرار داده، زيرا انسان در هنگام فجر، گرفتار تجليات و ظهورات بي شمار و كثرات وجودي موجودات نيست تا حقيقت بر او نهان و پنهان گردد. بنابراين با دو ركعت، اتصال با حقيقت برقرار مي شود، اما زماني كه شمس حقيقت محمدي و خورشيدش در پس تجليات و ظهورات خود نهان مي شود و آفتاب چيره مي شود، لازم است تا ركعات نماز اتصالي براي معراج و عروج افزايش يابد تا حقيقت، دست يافتني گردد. در هنگام غروب خورشيد نيز به سبب اينكه نوعي همانندي با فجر وجود دارد، نماز سه ركعتي مي تواند اين اتصال و ارتباط را فراهم آورد ولي به هرحال، غروب، آلوده به ظهورات و تجليات و كثراتي است كه شخص از روز با خود داشته است. اينكه درهنگام عشا لازم است چهار ركعت به جا آورد تا اتصال به حقيقت، شدني شود، از آن روست كه هيچ نور حقيقتي نيست مگر آنچه شخص از خود همراه داشته است و همچون ستارگاني پراكنده در آسمان جانش جلوه گري مي كند. از اين رو در شب سياه و ديجوري كه حقيقت محمدي هيچ ظهوري جز درخشش ماه و ستارگاني پراكنده ندارد، لازم است تا با تلاش دو چندان، اتصال را برقرار كرد. از همين جا مي توان ارزش نماز شب را نيز به دست آورد كه يازده ركعت است؛ زيرا شخص در جست وجوي حقيقت وتر مي بايست از شفع و همراهي آيات نوراني آفاق و انفس بهره گيرد و با نگاهي به آسمان و ستارگان و ماه كه نشانه هايي از حقيقت وجود شمس محمدي است و نگاهي به نورانيت نفس خود كه بازتابي از آن شمس حقيقت است، خود را براي ديدار مجدد شمس وجود حقيقت محمدي در طلوع فجر آماده كند و از تاريكي و گمراهي شب ديجور برهد. البته شب، همان پيش از ظهور است كه در غيب محض است، ولي چون هيچ تجلي و ظهوري نيست، عامل گمراهي بسياري مي شود؛ زيرا هيچ حقيقتي را نمي يابد و گمان مي كند كه هستي هيچ و تهي از حقيقت است. خداوند با ستارگان و ماه خواسته است تا انسانها با نگاه به آن، در شبي مخوف با هيچ ظهور و بروزي مواجه نشوند تا گمراه شوند و تهي و خالي گردند. از اين رو زينت ستارگان براي آرامش انسان خلق شد تا نور اميد در شب تاريك، همچنان در دل مردمان فروزان باشد.

به هر حال، نماز صبح (مجمع البيان، ج 5 و 6، ص 667) و قرآن آن زمان كه عوامل اتصال با فجر رتبي و ظهوري است، مشهود فرشتگان نيز مي باشد، زيرا فرشتگان در اين زمان مي توانند حقيقت وجود انساني را دريابند و از ناداني و عدم علم بيرون آيند و درك كنند كه چرا و چگونه انسان به خلافت الهي نايل آمد و همه هستي بايد مطيع و ساجد انسان باشند.

اهميت بين الطلوعين

در روايات بر بيداري بين الطلوعين تاكيد شده است. در برخي روايات آمده كه يكي از امامان(ع) فرزندانش را بيدار مي كرد و از هر فرزندي در هر سني كه بود، براساس توان مي خواست تا به ذكر و نماز و قرآن خواندن مشغول باشد تا خورشيد طلوع كند. اين همه اهميت در مورد زمان فجر از آن روست كه زمان شناخت حقايقي بسيار بلند چون آنچه گفته شد مي باشد.

مام صادق علیه السلام از سیره پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل می کند: کان ابی (ع) کثیر الذکر لقد کنت امشی معه و انه لیذکر الله و آکل معه الطعام و انه لیذکر الله، و لقد کان یحدث القوم و ما یشغله ذلک عن ذکر الله، و کنت اری لسانه لازقا بحنکه یقول: لا اله الا الله و کان یجمعنا فیأمرنا بالذکر حتی تطلع الشمس و یأمر بالقراءة من کان یقرأ منا و من کان لا یقرأ منا امره بالذکر ؛

پدرم امام باقر علیه السلام بسیار ذکر خدا می گفت. من همواره با او راه می رفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا می خوردم و او ذکر خدا می گفت و حتی وقتی با مردم حرف می زد، شرکت در جلسات مردم او را مانع از ذکر خدا نبود و من مرتب می دیدم که زبانش به زیر گلویش می چسبد و لا اله الا الله می گوید و او پیوسته ما را جمع می کرد و بین الطلوعین بیدار نگه می داشت و ما را به خواندن ذکر، دعا و قرآن امر می فرمود تا آفتاب طلوع کند».(بحارالانوار، ج 46، ص 297 به نقل از کافی، ج 2 و اعیان الشیعه، ج 1، ص 651 و انوار البهیه، ص 126-127)

يكي از لحظات مهم شبانه روز، مدت زمان بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد است كه به آن بين الطلوعين مي گويند و از جانب ائمه هدي عليهم السلام، احاديث زيادي در فضيلت بيداري در آن و ياد خدا رسيده است. خوابيدن در اين ساعت، به شدت مكروه است و بنابر روايات متعدد، روزي هاي مادي و معنوي در اين ساعت از شبانه روز تقسيم مي شود.

البته ابوجعفر ثاني امام جواد(ع) در اين باره به حسين بن مسلم در تبيين اين معنا توضيحي مي دهد كه بيان آن مفيد است. حسين بن مسلم مي فرمايد: به امام جواد(ع) عرض كردم: فدايت شوم! مردم مي گويند خواب بعد از طلوع فجر مكروه است چون روزي انسانها در آن وقت تقسيم مي شود (و خواب در آن موقع، سبب محروميت از روزي مي گردد)، (آيا چنين است)؟ فرمود: روزي انسانها تعيين شده و تقسيم شده است ولي خداوند داراي فضلي (و زيادي) است كه (در قرآن) فرمود: از خدا درخواست كنيد فضلش را. سپس فرمود: ذكر خدا (و سؤال از فضلش) بعد از طلوع فجر، تاثيرش بيش از دويدن در پي طلب رزق است. (تفسير عياشي: ج 1، ص 240، ح 119)

حضرت امام سجاد(ع) نيز به بيداري در بين الطلوعين اهتمام داشت و آن را تنها به ياد خدا مي گذراند و هرگز با ديگران مشغول صحبت نمي شد.

علي(ع) فرمود: خواب پيش از طلوع آفتاب و پيش از نماز عشا باعث بروز فقر و پراكندگي كارها مي شود (مستدرك الوسائل، ج 5، ص110)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. سلام عزیزان . بسیار جملات پر مغز و زیبا و بسیطی رو در این باب فرمودید . خیلی خیلی کاربردی و جامع بود . رحمت واسعه الهی بر شما عزیزان که بانی این مطلب بودید. سپاس

  2. سلام
    چقدر مطلب زیبا و پرمفهومی! واقعا لذت بردم و هیچگاه از این منظر به سپیده دم و فجر نگاه نکرده بودم. به نظرم مطبتون واقعا دست اول و جذاب بود.
    موفق باشید در پناه حق. التماس دعا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا