اجتماعیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیتاریخیسیاسیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

ارکان اصلی اسلام از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

جستارگشایی: یکی از بلایا و مصیبت ها در طول تاریخی اسلامی این بوده که برخی از مسلمانان با دستاویز قرار دادن اموری، برخی دیگر از مسلمانان را متهم به «کفر» کرده و می گفتند: «لَستَ مُسلِما، تو مسلمان نیستی.» همین اتهام بی پایه و اساس را دستاویز آن قرار می دادند تا «جان و مال و عرض» مسلمانان را مباح دانسته و به قتل و غارت و تجاوز رو آورند و مسلمانان بی گناهی را به شهادت برسانند و اموال ایشان را به غارت برده و به زنان و دخترانشان تجاوز کنند و مرتکب زنا گردند.

با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن معلوم می شود، که حقیقت اسلام همانند حقایقی دیگر چون ایمان، تقوا، علم و نور دارای مراتب و درجات تشکیکی است و آن چه در اصل مسلمانی کفایت می کند، همان شهادتین یعنی گفتن « أشْهَدُ أنْ لا الهَ الّا اللَّه و أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه » است(جواهر الکلام ج۴۱، ص۶۳۰)؛ چرا که رستگاری انسان در گرو همین است؛ چنان که خدا درباره مفاد و محتوای اصلی دعوت عمومی پیامبران می فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ؛ و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم، مگر اينكه به او وحى كرديم كه خدايى جز من نيست. پس مرا بپرستيد. (انبیاء، آیه ۲۵) از همین روست که دعوت پیامبر(ص) و شعار اسلامی آن حضرت (ص) این  است: ” يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، تُفْلِحُوا؛ ای مردم لا اله الا الله بگوید تا رستگار شوید.”( مسند الإمام أحمد بن حنبل ؛ ج‏۲۵ ؛ ص۴۰۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج9، باب اول، ص143)

بر اساس آموزه های اسلامی کسی که هم چون منافقان، اسلام زبانی دارد، مسلمان بوده و همین اسلام نیز موجب حفظ «جان و مال و عرض» اوست؛ زیرا همین مقدار در اسلام ظاهری برای خروج از کفر کفایت می کند، در حالی این افراد اسلام را به زبان پذیرفته و به قلب باور  ندارد.

خدا نیز در قرآن به مسلمانان هشدار می دهد تا دیگران را متهم به کفر نکنند و نگویند مسلمان نیستی: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! چون در راه خدا سفر مى ‏كنيد، خوب رسيدگى كنيد! و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مى ‏كند، مگوييد: تو مؤمن نيستى! تا بدين بهانه، متاع زندگى دنيا را بجوييد و اموال را غارت کنید؛ چرا كه غنيمتهاى فراوان نزد خداست! قبلا خودتان نيز همين گونه بوديد! و خدا بر شما منت نهاد! پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مى‏ دهيد خبیر و کارشناسی آگاه است. (نساء، آیه ۹۴)

از این آیه به دست می آید که برخی از مومنان برای آن که بهانه ای برای غارت داشته و مال و زنان دیگر را به یغما برند و متاع دنیوی خویش سازند، افرادی که اظهار اسلام می کردند، متهم به کفر می کردند. خدا این بهانه را از دست این مسلمانان گرفته و اجازه نداده است تا به بهانه های واهی جان و مال وعرض مسلمانان را مورد تعرض قرار دهند. از همین روست که پیامبر(ص) نیز می فرماید: اَیُّها الناس! إنَّ دِماءَ کُم و اَعراضَکُم عَلَیکُم حرامٌ الی أَن تَلقَوا ربَّکُم؛ ای مردم! ریختن خون یکدیگر و لطمه زدن به حیثیت دیگران، تا وقت مردن و لقای پروردگارتان بر شما حرام است. (تحف‌العقول، ص ۳۱)

از همین آیه هم چنین دانسته می شود که اظهار اسلام از سوی کافران موجب می شود تا احکام اسلام در حق آنان جاری و ساری شود و کسی نتواند متعرض آنان گردد؛ زیرا آنان با همین اظهار اسلام در حریم حرمت قرار گرفته و مال و جان و عرض آنان مصون از هر گونه تجاوز و تعدی است.

هم چنین پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اِنَّ حُرمَةَ عِرض المُؤمِنِ کَحُرمَةِ دمِهِ و مالِهِ؛ حرمتِ حیثیت و آبروی مؤمن همانند حرمتِ جان و مال اوست.(لئالی الاخبار، ج ٥، ص ٢٢٦)

ارزش شهادت قولی و کفایت آن از نظر قرآن

با توجه به آن چه بیان شده معلوم می شود که مسلمانى با اظهار شهادتین بر زبان با هر لغتى، محقق و موجب ثبوت و اجراى احکام اسلام بر اعتراف کننده مى‏‌شود. بنابر این، کسى که شهادتین بر زبان جارى کرده، بدنش پاک و جان و مال و فرزندان خردسالش محترم‏‌اند و کسى حق ندارد به آنها تعرض کند.( جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴۳)

خدا از پیامبر(ص) و مردمان می خواهد تا اسلام خویش را اظهار کنند و آن را به شکل «قول» و گفتار بر زبان جاری کنند؛ از همین روست که فرمان «قل»(آل عمران، آیه 84) و « قولوا» (بقره، آیه 136)می دهد؛ زیرا اظهار قولی و گفتاری در ایمان آوری به اسلام نقش کلیدی و اساسی دارد ؛ و این گونه نیست که تنها ایمان قلبی بدون اظهار قولی کفایت کند؛ چرا که می بایست قول و قلب با هم باشد و آن چه در قلب نهان است به زبان هویدا و آشکار شود؛ از همین روست که «قول» و اقرار لسانی به عنوان یکی از عناصر اصلی در ایمان مطرح است(خصال، صدوق، ج 2، ص 178؛ نهج البلاغه ، ح 218، ص 1186) که البته دراین باره توضیح بیش تری داده خواهد شد.

با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن، اصولا قول و گفتار به اسلام و شهادتین و ارکان اسلامی خود یکی از بهترین گفتارها و نیکوترین آنها است تا جایی که خدا می فرماید: وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ؛ و كيست‏ خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند، و گويد: من از مسلمانان هستم. (فصلت، آیه ۳۳)

جالب این که خدا در قرآن به مسلمان فرمان می دهد که ضمن دعوت اهل کتاب به توحید به آنان بگویند: فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ به آنان بگویید: شما شهادت و گواهی دهید که ما مسلمان هستیم.(آل عمران ، آیه 64) به این معنا که ما شما را گواهی می گیریم که بر این اعتقاد هستیم و هیچ ابایی نداریم که آن را علنی سازیم و به شما بگوییم که ما مسلمان هستیم. پس مسلمان در کشورهای مسیحی نمی بایست خجالت بکشد که بگوید من مسلمان هستم، بلکه به آنان بگویید تا آنان بدانند که شما از مسلمانی خویش نه تنها خجالت زده نیستید، بلکه به آن افتخار می کنید و آنان نیز شما را به همین مسلمانی بشناسد و بدان در میان خود و دیگران گواهی و شهادت دهند.

در آیات قرآنی نیز به ارزش و اهمیت قول و شهادت گفتاری و کلامی تاکید شده و آن را کافی در مسلمانی دانسته است. افزون بر آیه 94 سوره نساء، آیات دیگری بر این حکم الهی – شرعی تاکید دارد که از جمله می توان به آیات ذیل اشاره کرد: قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛ برخى از اعراب و باديه‏ نشينان گفتند: ايمان آورديم؛ بگو: ايمان نياورده‏ ايد؛ ليكن بگوييد: اسلام آورديم! چرا که و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است؛ و اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد، از ارزش كرده ‏هايتان چيزى كم نمى ‏كند. خدا آمرزنده مهربان است. (حجرات، آیه ۱۴)

از این آیه به دست می آید که کسی که از کفر به ایمان آمده و تنها شهادتین را بر زبان رانده و هیچ گونه علم و عملی برایشان در ساحت ایمان نیست، می توانند مدعی اسلام باشند، هر چند که مدعی ایمان نمی توانند باشند؛ زیرا رسیدن به ایمان نیازمند عبور از ابتلائات و فتنه ها است تا شخص در کوره فتنه نشان دهد تا چه اندازه به آن چه بر زبان به عنوان شهادتین رانده باور و ایمان داشته و پای بند به آموزه ها و احکام و قوانین آن است.

همین کفایت شهادت قولی به اسلام را می توان از آیات دیگری از جمله این آیه نیز به دست آورد که می فرماید: يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ؛ از اينكه اسلام آورده‏ اند بر تو منت مى ‏نهند! بگو: بر من از اسلام‏آوردنتان منت مگذاريد، بلكه اين خداست كه با هدايت‏ كردن شما به ايمان بر شما منت مى‏ گذارد، اگر راستگو باشيد. (حجرات، آیه ۱۷)

از این آیه به دست می آید که برخی از افراد تازه مسلمان، با قول به اسلام و شهادتین در جرگه مسلمانان وارد شده اند، ولی این بدان معنا نیست که اهل ایمان باشند، بلکه ایمان آنان زمانی مشخص می شود فعل آنان قول ایشان را تصدیق کند. پس می توان گفت که اسلام آوری آنان با همین کلام قولی و شهادت زبانی کفایت می کند، اما اثبات آن نیازمند مطابقت قول و فعل است که از آن به صدق و تصدیق عملی یاد می شود.

ارکان اصلی اسلام از نظر قرآن

هر چند که مسلمانی با شهادتین آغاز می شود، ولی باید توجه داشت که کسی که بخواهد واقعا در مقام نخست مسلمانی قرار گیرد و از نفاق دور بماند، می بایست اموری را به عنوان ارکان اسلام بپذیرد و با قلب خویش بدان ایمان بیاورد؛ یعنی از نظر شناختی نسبت به آنها تصور و تصدیق داشته و در مقام انگیزه ای نیز اراده عملی به پذیرش داشته و آن را «ایمان» قلب خویش قرار دهد؛ زیرا حقیقت ایمان این است؛ چنان که پيامبر اکرم (صلی الله عليه و اله) می فرماید: اَلْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ؛ حقيقت ايمان آن است كه دل بشناسد و زبان اقرار و اعتراف كند و اعضا تن به لوازم آن عمل كنند.( خصال، صدوق، ج 2، ص 178؛ نهج البلاغه ، ح 218، ص 1186)

امام رضا(ع) نیز می فرماید: الإیمان عقد بالقلب و لفظ باللسان و عمل بالجوارح، لا یکون الایمان إلّا هکذا؛ از امام رضا علیه‌السلام درباره ایمان پرسیدم؛ فرمودند: ایمان عبارت است از باور قلبی و اظهار به زبان و عمل با اعضای بدن، ایمان جز این نیست.» (معانی الاخبار شیخ صدوق، ص 65؛ صحیفة الامام الرضا علیه‌السلام، ص 14)

البته از نظر آموزه های وحیانی قرآن، آن شهادتین که بیان اسلام شخص است، در حقیقت ناظر به پذیرش حقایقی به عنوان ایمان است که شامل موارد زیر می شود:

  1. ایمان به خدا: با نگاهی به آموزه های قرآنی معلوم می شود که نخستین و اساسی ترین رکن اسلام، ایمان به خدا به عنوان الله است؛ یعنی پذیرش الوهیت الهی که خدا در جایگاه معبود قرار می دهد.(بقره، آیه 8؛ صف، آیه 11؛ تغابن، آیه 8)
  2. ایمان به آخرت: دومین اعتقادی که لازم است تا مسلمان به آن ایمان داشته باشد، ایمان به آخرت و عالم دیگری غیر از عالم شهادت و دنیا است.(بقره، آیات 4 و 62 و 177 و 238)
  3. ایمان به پیامبران: ایمان به پیامبران به معنای آن است که خدا برای انسان در دنیا برنامه ای در چارچوب ربوبیت دارد که تامین کننده سعادت دنیوی و اخروی اوست. پس مسلمانی جز به ایمان به پیامبران معنا نخواهد داشت. این ایمان محدود به ایمان به پیامبری نیست، بلکه می بایست به همه پیامبران ایمان داشته و هیچ تفرقه ای میان پیامبران قایل نباشد.(بقره، آیات 136 و 177 و 285؛ آل عمران، آیه 84؛ نساء، آیات 136 و 152)
  4. ایمان به غیب: مسلمان افزون بر عالم شهادت محسوس دنیوی، به عالم غیب نیز اعتقاد و باور دارد.(بقره، آیه 3)
  5. ایمان به فرشتگان: از دیگر ارکان اسلام آن است که شخص مسلمان می بایست به فرشتگان به عنوان کارگزاران خدا ایمان داشته باشد. این آفریده های الهی جزو موجودات عالم غیب هستند(بقره، آیات 177 و 285؛ نساء، آیه 136) که با چشم ظاهری مگر به عنایت الهی و تمثل(مریم، آیه 17) یا تجسم آنان قابل رویت نیستند.(ذاریات، آیات 24 تا 29)
  6. ایمان به کتب آسمانی: از دیگر ارکان اسلام می بایست به ایمان به کتب آسمانی از جمله صحف ابراهیم(ع) و تورات موسی(ع)، انجیل عیسی(ع) و قرآن اشاره کرد.(بقره، آیات 4 و 136 و 137 و 177 و 285؛ آل عمران، آیه 84)

آثار اسلام از نظر قرآن

هم گونه که بیان شد، بیان شهادتین قولی کفایت در اسلام می کند و آثاری برای آن بار می شود که از جمله مهم ترین آنها حرمت جان و مال و عرض آنان است. از آیات قرآنی به دست می آید که گام گذاری در مسیر هدایت الهی اسلام و شرایع آن آثاری دارد که بیان آن می تواند مفید و سازنده باشد. از جمله مهم ترین آثار دنیوی و اخروی و مادی و معنوی آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. برادری دینی: کسی که اسلام می آورد به عنوان امت اسلام از عنوان برداری دینی و آثار آن بهره مند می شود که از جمله آنها تعامل اجتماعی با صلح و صفا ایشان و اصلاح امور آنان در موارد خلافی و اختلافی است.(توبه، آیه 11؛ آل عمران، آیه 103؛ حجرات، آیه 10)
  2. تالیف قلوب: با پذیرش اسلام کینه ها از دلها زدوده می شود و خدا میان قلب های اهل اسلام الفت ایجاد می کند.( آل عمران، آیه 103)
  3. برتری بر کافران و مشرکان: اسلام آوری به شهادتین قولی موجب برتری مسلمان بر کافران و مشرکان خواهد بود و ارزش انسانی و اجتماعی آنان از نظر قرآن در پیشگاه خدا افزوده می شود.(آل عمران، آیه 110؛ قلم، آیات 35 و 36)
  4. ترک جنگ: با پذیرش اسلام از سوی کافران، جنگی که میان مسلمانان با کافران بود خاتمه می یابد و آنان به حکم اسلامی در جان و مال وعرض در امان خواهند بود.(بقره، آیات 191 و 193؛ نساء، آیه 94؛ انفال، آیه 39؛ توبه، آیات 5 و 11)
  5. جواز ازدواج: اگر پیش از اسلام آوری کافر و مشرک ازدواج با آنان ممنوع بوده، پس از اسلام آوری ازدواج با مجاز می شود.(بقره، آیه 221)
  6. حقوق برابر: با پذیرش اسلام از سوی کافران و مشرکان، آنان از حقوق برابر با مسلمانان بهره مند می شوند.(توبه، آیات 5 و 11)
  7. بهره مند از رحمت: کافرانی که به اسلام رو می آورند از رحمت الهی بهره مند می شود.(بقره، آیات 191 و 192؛ انفال، آیه 70)
  8. رستگاری: از نظر قرآن فلاح و رستگاری انسان در گرو و رهن پذیرش اسلام از سوی آنان است.(اعراف، آیه 157)
  9. خیر الهی: کسی که از کفر به اسلام می گراید از خیر الهی بهره مند می شود و سعادت دنیا و آخرت خویش را تضمین می کند.(آل عمران، آیه 110؛ توبه، آیه 3)
  10. صلح و آشتی: در صورت پذیرش اسلام از سوی متخاصمان و دشمنان، آنان به صلح و آشتی می رسند و از عواقب و تبعات زیانبار جنگ و کینه و دشمنی رهایی می یابند.(آل عمران، آیات 102 و 103)
  11. عفو و گذشت: با پذیرش اسلام از سوی کافران ، گذشته آنان مورد عفو و بخشش قرار می گیرد و نسبت به آن مواخذه نمی شوند.(بقره، آیات 191 و 193)
  12. رسیدن به مقام صالحان: کسی که به اسلام رو می آورد احتمال این که جزو گرو صالحان شود، برایش وجود دارد؛ زیرا اسلام بستر و زمینه ساز دست یابی انسان به این مقام عظیم است.(مائده، آیه 84)
  13. غفران الهی: کسی که آمرزش و مغفرت الهی را می جوید، می تواند با اسلام به این امر دست یابد و خود را از گذشته شوم و آثار بد آن برهاند و آینده ای خوب برای خویش رقم زده و محبت الهی را به سوی خویش جلب نماید.(انفال، آیات 38 و 70؛ بقره، آیات 190 تا 192؛ احزاب، آیه 35)
  14. دست یابی به مقام محسنان: از نظر قرآن احتمال دسترسی شخص مسلمان به مقام محسنان وجود دارد، در حالی که کافر و مشرک هرگز به این مقام نمی رسد. پس کسی که بخواهد اهل احسان و از محسنان باشد، می بایست در گام نخست به اسلام رو آورد.(مائده، آیات 82 تا 85)
  15. بهره مند از مواهب الهی: پذیرش اسلام موجب بهره مندی مسلمان از مواهب گوناگون الهی است که در قالب خیرات به او می رسد.(انفال، آیه 70)
  16. نجات از اختلاف: از نظر قرآن راه رهایی از اختلافات و درگیری آن است که به اسلام رو آورده و بدان گرایش یافته و عمل نمایند.(آل عمران، آیه 103)
  17. رهایی از سقوط و دوزخ: کفر وشرک موجب سقوط انسان از انسانیت و گرفتاری در دوزخ و عذاب های الهی است؛ راه رهایی آن است که شخص مسلمان شود تا این گونه از خطر سقوط در دوزخ رهایی یابد.(آل عمران، آیه 103)
  18. نورانیت قلب: قلب کافران قسی و ظلمانی است و کسی که به اسلام رو می آورد نه تنها دارای شرح صدر بلکه از نورانیت الهی و قرآنی بهره مند می شود و دلی نرم و لطیف خواهد داشت.(زمر، آیه 22)
  19. هدایت : کافر در ضلالت و گمراهی بلکه گم شده است؛ از همین روست که کافران و مشرکان حیران و سرگردان و در حال تذبذب و تردید هستند و آرامش روانی و روحی ندارند، اما با پذیرش اسلام به هدایت رسیده و از حیرت و سرگردانی و شک و تردید رها می شوند.(بقره، آیه 120؛ آل عمران، آیات 20 و 72و73؛ جن، آیات 13 و 14)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا