اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

ارزش های سياسی و مشاركت سياسی

اصولا هر جامعه مدني و قانون گرا ، به تقويت سرمايه هاي اجتماعي و ملي خود در برابر دشمنان و هم چنين رشد و شكوفايي تمدني و فرهنگي، نيازمند مشاركت فعال سياسي شهروندان خود مي باشد؛ زيرا هر چه درصد مشاركت فعال و به دور از انفعال و بي طرفي شهروندان افزايش يابد، نظام سياسي از مشروعيت سياسي بيش تر و از جايگاه قدرتي و اقتداري فراتري برخوردار مي شود و با كاهش هزينه ها تضاد و اصطكاك دروني ، بهره وري و رشد و شكوفايي نيز به شدت افزايش مي يابد. از اين روست كه هر چه در صد مشاركت سياسي افزايش مي يابد ، قانون گرايي و جامعه پذيري و رشد و شكوفايي داخلي ، و بهبود وضعيت بين المللي جامعه نيز بالا مي رود.

اسلام با توجه به اين كه مشاركت سياسي را نه تنها حق بلكه وظيفه و تكليف شناسايي و تعريف كرده است، از هرگونه بي طرفي، عدم مشاركت فعال و نيم فعال، و هم چنين انفعال سياسي به عنوان گناه ياد مي كند. به اين معنا كه با ترغيب و تشويق به حضور فعال سياسي و مشاركت آزادنه، از امت مي خواهد تا نسبت به آسيب ها و نيز پيامدهاي دنيوي و اخروي عدم مشاركت سياسي فعال خود در نظام سياسي اسلام آگاه باشند و در انتظار عواقب آن به سر برند.

با اين همه ، نمي توان از سطوح مشاركت با توجه به سطوح انتظارات و ارزش ها چشم پوشيد. به اين معنا كه هر چه سطح اموري ارزشي بالاتر و قوي تر شود، انتظار مشاركت عمومي نيز قوي تر مي شود و بر عكس هر چه سطح ودرجه ارزشي چيزي كاسته شود، انتظار كم تري از مشاركت شهروندان وجود دارد. بنابراين مي توان سطوح انتظار از مشاركت را بر اساس معيارهاي پنج گانه تنظيم وسامان داد. پس هر امري كه واجب دانسته شده و از جايگاه ارزشي برتري برخوردار گشت، حق مشاركت و تكليف حضور قوي تر است و ترك آن گناه بيش تري تلقي مي شود. اما اگر امري مستحب و يا مباح و مجاز شمرده شود، سطح انتظار نيز به همان نسبت كاهش مي يابد و عواقب و پيامدهاي دنيوي واخروي نيزاز شدت كم تري برخودار مي شوند. در برابر اگر ترك امري فرض و يا مكروه دانسته شود، مي بايست مشاركت در ترك آن عمل سياسي با توجه به نسبت سطح ارزشي تغيير يابد ويا مي تواند تغيير يابد.

سطوح ارزش هاي سياسي

بنابراين ما با سطوح و درجاتي از ارزش هاي سياسي مواجه و رو به رو هستيم وانتظار ما از مشاركت سياسي مردم نيز به سبب اين سطوح قابل تغيير است.

در هر جامعه اي ، مي توان ارزش هايي را يافت كه در سطح عالي و درجه نهايي قرار مي گيرند. اين دسته از ارزش ها در بسيار امور ارزش هاي ثابت و پايداري است كه بر اساس فطرت و غرايز ثابت بشري شكل گرفته است. به عنوان نمونه آرامش و امنيت و يا آسايش و تامين مايحتاج غذايي ، از اساسي ترين ارزش هايي است كه مورد توجه همگاني است و اصولا خوشبختي و سعادت را با آن ارزيابي مي كنند.

عدالت و آزادي و بسياري از حقوق طبيعي و اولي در اين سطح قرار دارند. آموزش و پرورش و بهداشت و حفظ محيط زيست و امور ديگر در سطوح ديگر و پايين قرار مي گيرند.

البته در ميان سطوح عالي گاه ميان ارزشي با ارزشي ديگر جا به جايي صورت مي گيرد. اين جا به جايي به معناي كاهش ارزش نيست بلكه از آن روست كه شرايط اقتضاي توجه بيش تري به يك ارزش را مي طلبد. با اين همه هماره ارزش هاي دست نخست و عالي همان ارزش هاي فطري بشر است.

واقعيت هاي تلخ

يكي از واقعيت هاي تلخ در مورد ارزش هاي سياسي آن است كه همه آن ها مطلوب جوامع و دولت ها هستند، ولي نمي تواندر آن واحد به دنبال همه رفت و همه را در يك سطح تحقق بخشيد.

هر نظام سياسي براي به دست آوردن يكي از اين ارزش ها ، ناچار است از ارزش ديگري در يك مقطع زماني چشم بپوشد و بر پايه مصلحت  عمل كند؛ زيرا هزينه هاي كافي و فرصت هاي برابري وجود ندارد تا بتواند در آن واحد به همه اين ارزش ها توجه كافي داشته باشد.

به عنوان نمونه صرف اعتبارات براي آموزش و پرورش گاه ممكن است به معناي از دست رفتن فرصت هزينه كردن همان اعتبارات براي رفاه و يا امكان سپردن آن به دست خود مصرف كنندگان باشد تا به هر ترتيب كه صلاح مي دانند آن را هزينه و خرج كنند. اين همان مساله پرداخت يارانه هاي مستقيم از سوي دولت به شهروندان است كه در حال حاضر از سوي دولت مطرح شده است.

اين جمع ناپذيري ارزش ها و هزينه هاي فرصت نه تنها در تصميم گيري هاي ساده مانند صرف نظر كردن از آموزش و پرورش براي دست يابي به مراقبت هاي بهداشتي بهتر، مطرح مي باشد بلكه در تصميمات پيچيده تر در مورد سرمايه گذاري براي آينده يا به مصروف رساندن امروز اعتبارات نيز احساس مي شود.

محظور موجود ميان تامين امنيت و آزادي ، يا عدالت و آزادي در حالي كه نفس اين مفاهيم متضمن چشم پوشي از يكي براي به دست آوردن ديگري است، حتي دشوارتر  است.

نهايت آزادي كه در آن هر فرد، آزادي عمل كامل داشته باشد، دنياي بسيار ناامني را به وجود مي آورد كه در آن قدرتمندان ، ضعيفان تهديد خواهند كرد. در مقابل همان طور كه زندانيان مي دانند بدون ميزاني از آزادي عمل، بهره مندي ا زامنيت ارزش چنداني ندارد.

به سخن ديگر، هر چند كه امنيت حرف نخست را در هر جامعه اي مي زند، ولي نياز به آزادي را نمي توان ناديده گرفت. از اين روست كه جامعه آزادي را تا جايي كه امنيت عمومي را در خطر نيافكند مجاز مي شمارد. چنان كه همين مساله درباره آزادي و عدالت مطرح مي باشد، زيرا هر گاه آزادي عمل ، موجب شود تا عدالت تهديد شود، ديگر كسي آن را مجاز نمي شمارد.

از اين جا دانسته مي شود كه عدالت و امنيت از سطح و درجه عالي تري نسبت به آزادي سود مي برند و جايگاه ارزشي آن دو برتر و والاتر از آزادي مي باشد.

البته ناگفته نماند كه ارزش ها با يك ديگر  تنها تقابل منفي ندارند بله اين تقابل تحت شرايط مختلف مي تواند تغيير كند. به اين معنا كه در برخي از شرايط ، افزايش نسبي آزادي به معناي افزايش امنيت نيز مي باشد؛ زيرادر اين حال شورش عليه سانسور پايان خواهد يافت.

چنان كه در برخي از موارد سرمايه گذاري در آموزش و پرورش موجب بهبود وضعيت بهداشت و رفاه نيز مي شود، زيرا شهروندان آموزش ديده بهتر مي توانند از خود مراقبت كنند و با بهره وري بيش تري به كار بپردازند.

نكته مهم آن كه ، وزن و اهميتي كه انسان ها براي ارزش هاي مختلف قائل هستند، در فرهنگ ها و بستر هاي مختلف اجتماعي متفاوت است. مزيت يك ايدئولو‍ژي سر راست آن است كه طرح هاي منطقي به دست مردم مي دهد كه به آن ها مي گويد براي دست يابي به يك ارزش بايد از چه ميزان از ارزش ديگر چشم بپوشند و بدين ترتيب رشته منظمي از اقدامات را به آنان پيشنهاد مي كند كه از نظر خود آن ايدئولوژي به بهترين نتيجه منجر مي شود.

نظام سياسي تبلور ارزش هاي حاكم

هر نظام سياسي در هر جامعه اي ، در حقيقت تبلور نوعي راهبرد  براي توليد و نيز ارايه ارزش هاي سياسي است. اين راهبردها ممكن است به سمت ارزش هايي موجود در اين سطح يا آن سطح ، يا ارزش هاي مورد نظر عده اي اندك از نخبگان يا ملا و اشراف سياسي و يا حتي گروه هاي و احزاب پرشمار جهت يافته باشد. چنان كه ممكن است اين راهبردها اساسا به وسيله چالش هايي كه محيط تحميل مي كنند ، ميراث گذشته ، يا تلاش هاي آگاهانه سياستمداران امروزي شكل گرفته باشد.

بنابراين نظام سياسي اسلامي ، مي بايست تبلور راهبردها ي اساسي اسلام باشد و در غير اين صورت نمي تواند مدعي اسلاميت باشد.

در هر زماني نظارت مستقيم و انتقادي از درون و بيرون دستگاه و نظام سياسي لازم است تا ميزان راست ودرستي نظام را نسبت به راهبردها و اصول اسلامي بسنجد و بر پايه معيارهايي آن را ارزيابي كند.

درجه مشاركت، ميزان سنج واقعي

به نظر مي رسد كه ميزان مشاركت امت در سطوح مختلف نظام به شكل فعال و نيمه فعال خود بهترين ميزان سنج براي ارزيابي نظام سياسي در سمت و سو و جهت گيري ها آن باشد؛  زيرا هر گاه ميران مشاركت مردمي بالاتر رود، بيانگر رضايت مندي مردم از نظام سياسي است ، چنان كه كاهش مشاركت مي تواند بيانگر عدم رضايت مندي آنان باشد.

البته گاه عدم رضايت مندي به سبب ناكارآمدي نظام و دولت از انجام وظايف و اهداف محول شده باشد و گاه ديگر ممكن است به سبب ناديده گرفتن ارزش هاي سياسي نظام وراهبردهايي آن باشد كه در اين صورت مي تواند مشروعيت نظام سياسي را با بحران مواجه سازد؛ زيرا آن چه به نظام سياسي مشروعيت سياسي مي بخشد و زور و اقتدار و خشونت دولت را قانوني و مشروع مي سازد و هزينه هاي سنگين را امت و ملت بر مي تابد، توجه و عمل بر پايه ارزش هايي است كه نظام سياسي به سبب و جهت آن شكل گرفته است.

بنابراين، در شكل دوم ، هر گونه كاهش مشاركت سياسي از سوي امت و ملت به معنا و مفهوم ، عدم مشروعيت سياسي تلقي مي شود. و از آن جايي كه نظام سياسي اسلامي مشروعيت سياسي آن بر مدار و محور مشروعيت ديني آن مي چرخد، مي توان گفت كه چنين نظامي مي تواند مشروعيت ديني خود را نيز از دست دهد.

در برابر افزايش مشاركت مردم در سطوح عالي و نسبت به ارزش هاي بنيادين چون عدالت خواهي و امنيت و ديگر ارزش هاي اساسي به معناي تقويت مشروعيت سياسي دولت ونظام سياسي خواهد بود.

تحليل هاي سياسي بر اساس مكاتب فكري متعددي انجام مي شود ولي آن چه مي بايست از نظر دور نداشت آن كه ارزش هاي اساسي انسان براساس بينش ها و نگرش ها ، متفاوت و گوناگون مي باشد، هر چند كه ممكن است در برخي از موارد همپوشي داشته باشند.

هستي شناسي و انسان شناسي اسلام و نگرش آن به مسايل مختلف موجب مي شود تا دسته اي از ارزش ها در جايگاه و سطوح مختلفي قرار گيرند كه بر اساس هستي شناختي وانسان شناختي ونگرش ديگر بسيار متفاوت باشد.

به نظر امام خميني (ره ) بر پايه نظام فكري و نگرشي اسلام شيعي، حفظ نظام سياسي اسلام در شكل جمهوري اسلامي از اوجب واجبات است، زيرا امام خميني (ره) آن را در عالي ترين سطح راهبردي وارزشي مي بيند. ازاين روست كه بسياري از ارزش ها و حقوق متعالي هنگام تقابل با حفظ نظام به كناري نهاده مي شود.

از نظر امام خميني (ره) هر گونه تزلزل در نظام جمهوري اسلامي به معناي احساس نابودي و اضطراب امت و ملت مي شود و فروپاشي ملت و دولت را به دنبال خواهد داشت. بنابراين براي حفظ جامعه نياز است تا نظام سياسي در كمال اقتدار و ثبات خود باشد.

مشاركت هاي فعال و حداكثري مردم ايران هنگام  هجوم و يورش دشمنان به بنيادهاي نظام سياسي ايران،  نشان مي دهد كه مردم نيز اين مهم را دريافته اند كه هر شورش و گسستي نسبت به نظام به معناي فروپاشي چيزي به نام ملت ايران است؛ به گونه اي كه ديگر نمي توان به هيچ شكلي گروه هاي قومي و زباني و مذهبي را در شكل يك ملت گرد هم آورد.

ارزش هايي چون اسلام و دينداري نظام سياسي ، ارزش هايي هستند كه مشاركت موثر و رضايت بخش مردم را بر مي انگيزد و شهروندان ايران اسلامي به اختيار خودشان نوعا در آن شركت مي كند؛ زيرا هرچه دولت و نظام پاي بند به اصول اسلامي باشد هجوم دشمنان شديد تر مي شود و گرايش به مشاركت عمومي تر مردم را سبب مي گردد؛ زيرا در اين حالت شهروندان ايران اسلامي ، با ديد مثبت تري به نظام سياسي ايران مي نگرد و آن را مدافع ارزش هايي مي دانند كه بر پايه آن شكل گرفته است.

از اين روست كه امام خميني (ره) يكي از معيارهاي سنجش براي مردم را ، هجوم و يورش دشمنان مي داند و مي فرمايد كه هرگاه ديديد كه دشمنان به شما هجوم مي آورد و حملاتش را تشديد مي كند بدانيد كه در مسير ارزش هاي نظام سياسي اسلام حركت كرده ايد و مشروعيت ديني خود را هم چنان حفظ كرده ايد و هرگاه ديديد كه دشمنان ازكارهاي شما خوشحال و راضي هستند بدانيد كه بيراهه رفته ايد و از ارزش هاي اسلامي دور افتاده ايد.

در حقيقيت مدح و جرح دشمنان مبنا و معيار داوري و ارزشيابي نظام سياسي و سياست ها و عملكردهاي آن مي باشد و اشخاص ونهادهاي نظام اسلامي را مي بايست بر اساس اين معيار سنجيد و ارزشيابي كرد.

بر اين اساس مردم، هر گاه حملات دشمنان را به نهاد و يا شخصي شديد تر مي يابند ، عملكرد آن نهاد و شخص را سالم تر و راست تر معنا مي كنند و هرگاه مورد مدح و ستايش بيابند آن را از اصول و ارزش هايي اسلام دورتر مي دانند.

همين مساله موجب شده است كه در طول تاريخ انقلاب اسلامي ، ميزان مشاركت مردم نسبت به دولت هاي انتخابي و اشخاص ، متفاوت باشد. هر چه دولت ها گرايش به ارزش ها داشته مورد هجوم دشمن قرار گرفتند و ميزان مشاركت نيز افزايش يافته است و بر عكس هر چه دولت ها از ارزش ها دور شدند ، مورد تشويق وترغيب دشمنان قرار گرفتند و ميزان مشاركت مردم كاهش يافته است.

البته برخي از اشخاص در دوره هاي نخست خويش به سبب عدم عملكرد ممكن با ادعاي همراه با ارزش هاي اساسي نظام از راي و مشاركت بالايي برخوردار شده باشند ولي همين چهره و عملكرد آنان آشكار شد رويگرداني مردم نيز از آنان شدت يافته است. از جمله مي توان به پشت كردن مردم از مدعيان اصلاحات در چندين انتخابات اشاره داشت. در انتخابات اخير برخي از افراد در پشت چهره هاي سياسي قرار گرفته بودند كه هنوز از نام امام (ره ) سود مي برندو مردم را به اشتباه افكنده و آنان را گمرده ساخته بودند ولي به همان اندازه كه به سبب عنصر ارزش هاي به وي گرايش يافتند با مدح و ستايش دشمنان بيروني و داخلي ، رويگرداني مردم نيز از آنان افزايش يافت.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا