اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

اخلاص، پيرايه فكر و عمل از غيرخدا

samamosخداوند از انسان توحيد محض مي طلبد. پس انسان بايد در فكر و عمل ازغير خدا برهد. پيراستن خود و عمل از غيرخدا، به معناي بريدن از غير و پيوستن به خداست؛ اين همان معناي لقاي الهي است كه به عبوديت محض انساني تحقق مي يابد و انسان را تا اوج به معراج مي برد و خدايي مي كند تا تاج خلافت مطلق را بر سرش بگذارد و مظهر ربوبيت الهي گشته و پرورش هستي را به دست گيرد.

اخلاص نه يك آرايه در نيت و عمل بلكه يك بايسته است. پيرايه آدمي به معناي پيوستن به حقيقت كمالي است؛ و بي پيرايگي به معناي هبوط و سقوط است. از اين رو خداوند انقطاع از غير و فرار از هر چيز و پيوستن به خود را در مقام توكل و تفويض، اوج حق طلبي انسان دانسته و بر آن تاكيد مي ورزد.

نويسنده در اين مطلب بر آن است تا گوشه اي از حقايق اخلاص و آثار شگرف آن را در زندگي براساس آيات و روايات بيان كند.

اخلاص، تجلي پيرايگي انسان

اخلاص را سر الهي دانسته اند. اين راز خداوندي چنان بزرگ و عظيم است كه تنها در خانه جان و دل مردمان محبوب خدايي مي تواند قرارگيرد. ( مجمع البيان، شيخ طبرسي، ج 1-2 ، ص 409) از اين رو اخلاص را تنها در ميان محبوبان مي توان يافت؛ زيرا رازي است كه تنها ميان حبيب و محبوب رد و بدل مي شود و اغيار را از آن خبري نيست.

عاشقان چون از خلق بريده و به خالق پيوسته (ذاريات، آيه 50) و در رضوان الهي نشسته اند، از مگوهاي بسياري در پرده غيب آگاه هستند (جن، آيات 26و 27) از مهمترين رازهاي الهي كه محبوبان و عاشقان الهي از آن آگاه هستند، راز اخلاص است. از اين رو خداوند محبوبان خويش از پيامبران را به اين صفت ستوده است(مريم، آيه 51) و آن را تنها عاملي دانسته كه سلطه شيطان را پس مي زند و اجازه نمي دهد كه ابليس و شياطين بر ايشان چيره شوند و به گمراهي كشانند.(ص، آيه 83)

هرچند كه كلمه اخلاص از ريشه خلص به معناي پيراستن از آميختگي و يا برگزيدن است (لسان العرب، ابن منظور،ذيل واژه خلص) ولي حقيقت اخلاصي كه در فرهنگ قرآني از آن سخن به ميان مي آيد و آن را تنها عامل رهايي از سلطه ابليس مي داند و به عنوان رازي ميان عاشق و معشوق معرفي مي شود، همان پيراستن از غير خدا و پيوستن به اوست. از اين رو اخلاص را بايد در «لااله الا الله» جست و جو كرد؛ چرا كه در اين باور و اعتقاد، بيزاري از هر معبودي غير از خدا و اثبات خداوندگاري الله نهفته است. برخي از اهل لغت چون راغب- اصفهاني اخلاص در فرهنگ قرآن را بيزاري از غيرخدا دانسته است. (مفردات الفاظ قرآن كريم، راغب اصفهاني، ذيل واژه خلص)

واژه اخلاص هرچند بارها با همين شكل و مشتقات آن در قرآن به كار رفته ولي درفرهنگ قرآني مي توان جملات و كلماتي ديگر را نيز يافت كه به قصد تبيين همين مفهوم از اخلاص خاص به كار رفته است. از اين رو، از جملاتي چون «يريدون وجهه»، «اتبع رضوان الله»، «اسلم وجهه لله»، «نصحوالله»، «لن ندعوا من دونه الها»، «ابتغاء وجه ربهم»، «لوجه الله»، «قربات عندالله»، «لله» «ابتغاء مرضات الله»، «ان اجري الا علي رب العالمين»، «اعبدوالله مالكم من اله غيره» و… براي بيان همين مفهوم خاص استفاده شده است.

آثار اخلاص

اخلاص راز نهان ميان عاشق و معشوق است. كسي كه اهل اخلاص است در اوج رضوان الهي نشسته و در مرضات الله جا گرفته است. بنابراين سخن گفتن از آثار اخلاص مانند سخن گفتن از آثار وجودي الله است؛ چرا كه اخلاص در بنده، بيانگر رباني شدن اوست كه انسان را در مقام خلافت الهي مي نشاند، پس اگر بخواهيم از آثار اخلاص بگوييم بايد از آثار خدايي و خلافت الهي بگوييم.

البته آنچه ما در اينجا گفته ايم همه از مرتبت عالي اخلاص است؛ چرا كه براي اخلاص همانند ايمان و تقوا مراتب و درجات بسياري است كه كمترين آن خلوص در عبادت است؛ چرا كه گام نخست در اخلاص آن است كه انسان معبودي جز خدا نشناسد و به غير او بندگي نكند. اوج اخلاص همان راز الهي است كه ميان عاشق و معشوق است.

عاشقان كه همه وجودشان وجه الله است و در مقام ابرار و مقربان نشسته اند، همه حقيقت اخلاص را بازتاب مي دهند و همه آثار آن را به نمايش مي گذارند (انسان، آيات 5تا9 و آيات ديگر)

اما در درجات ديگر اخلاص مي توان با توجه به هر درجه و مرتبه اي، آثاري بر آن مترتب كرد كه در برخي از آيات قرآني به آنها اشاره شده است. از جمله اينكه اگر در بيعت با پيامبر(ص) اخلاص داشته باشيم، رضايت و خشنودي خدا را براي خود خريده ايم. (فتح، آيه18)

همچنين اگر انساني نيت خوبي داشته باشد ولي ابزار عمل و يا فرصت عملي خوب را نداشته باشد، عذر و بهانه اش پذيرفته مي شود. چنانكه عذر و بهانه برخي از مومناني كه نيت حضور در ميادين جهادي را داشتند ولي ابزار و يا فرصتي براي حضورشان دست نداده بود، خداوند آن عذر و بهانه ايشان را مي پذيرد؛ چرا كه اخلاص در نيت داشتند. (توبه، آيه 91؛ نصح به معناي اخلاص گرفته شده، مفردات الفاظ قرآن)

به هرحال اخلاص تنها راه مطمئني است كه انسان مي تواند از اين راه به خدا برسد و خدايي شود. (لقمان، آيه22) هر راه ديگري براي انسان راه گمراهي است. پس مهمترين تاثير اخلاص را مي توان در همان خدايي و رباني شدن انسان دانست كه همه چيز از جمله عصمت از پليدي و عدم تسلط شيطان را براي آدمي به همراه خواهد داشت. (ص، آيه83 و آيات ديگر)

حضرت زهرا(س) درباره نقش شگرف اخلاص در زندگي انسان مي فرمايد: من اصعد الي الله خالص عبادته اهبط الله عز و جل اليه افضل مصلحته؛ كسي كه عبادت هاي خالصانه خود را به سوي خدا فرستد، پروردگار برترين مصلحت را به سويش فرو خواهد فرستاد. (بحار الانوار، ج70، ص249)

در حقيقت با اخلاص همه چيز به انسان داده مي شود؛ چرا كه برترين مصلحت انسان همان خدايي و رباني شدن و رسيدن به مقام خلافت مطلق الهي است. پس با اخلاص است كه انسان به همه خواسته هاي خرد و كلان و دنيوي و اخروي و مادي و معنوي اش مي رسد.

اصولا ارزش انسان در اخلاص است؛ چرا كه تجلي اخلاص در اموري چون تقواي الهي است كه خداوند آن را مايه كرامت انساني دانسته و ارزش انسان را به ميزان تقوا محاسبه و ارزيابي مي كند. (حجرات، آيه13) برهمين اساس خداوند در آيات بسياري ارزش انسان را در اخلاص كامل او دانسته است و هرچه انسان در نيت و عمل، خلوص بيشتري داشته باشد، ارزشمندتر خواهد بود. (بقره، ايه112؛ آل عمران، آيات 162 و 163؛ نساء، آيه125 و آيات ديگر)

پيامبر(ص) در بيان ارزشگذاري و اهميت اخلاص در زندگي مي فرمايد كه از نخستين سفارش هاي الهي به آن حضرت(ص) اخلاص در نهان و آشكار است. ايشان مي فرمايد: اوصاني ربي بسبع: اوصاني بالاخلاص في السر و العلانيه و ان اعفو عمن ظلمني و اعطي من حرمني و اصل من قطعني و ان يكون صمتي فكرا و نظري عبرا؛ پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسي كه به من ظلم نموده، بخشش به كسي كه مرا محروم كرده، رابطه با كسي كه با من قطع رابطه كرده و سكوتم همراه با تفكر و نگاهم براي عبرت باشد. (كنزالفوائد، ص184)

امام علي(ع) اصولا رسيدن به مقام سعادت مطلق را در اخلاص مي داند و در اين باره مي فرمايد: فاز بالسعاده من اخلص العباده ؛ هر كه در عبادت، پاكي و خلوص داشته باشد، به سعادت و نيك بختي نايل آيد. (منتخب الغرر، ص15).

آن حضرت(ع) باتوجه به ارزش و اهميت اخلاص در سعادت نوع بشر سفارش مي كند كه به اخلاص در همه امور به عنوان تنها راه رستگاري بنگرند. ايشان مي فرمايد: طوبي لمن اخلص لله عمله و علمه و حبه و بغضه و اخذه و تركه و كلامه و صمته و فعله و قوله؛ خوشا به سعادت كسي كه عمل، علم، دوستي، دشمني، گرفتن، رها كردن، سخن، سكوت، كردار و گفتارش را براي خدا خالص گرداند. (تحف العقول، ص100)

حضرت رسول اكرم(ص) در بيان يكي از آثار اخلاص در زندگي مي فرمايند: من اخلص لله اربعين صباحا جري الله ينابيع الحكمه من قلبه الا لسانه؛ هركس چهل روز خود را براي خدا خالص كند چشمه هاي حكمت از قلب وي بر زبانش جاري مي شود. (نهج الفصاحه، ح6382)

حال اگر با چله اخلاص مي توان به اين مقامات رسيد كه چشمه جوشان حكمت از قلب بر زبان جاري شود، اگر آدمي همه عمر خويش به اخلاص در همه چيز بپردازد، چه مقاماتي را كسب خواهد كرد. از اين رو خداوند بارها به مومنان سفارش مي كند كه راه اخلاص را در پيش گيرند و آن را تنها و مطئمن ترين راه براي رسيدن به رستگاري و فلاح بدانند و بشناسند.

البته براي تحقق اخلاص نكته اي بايد مورد توجه قرار گيرد و آن داشتن اخلاص از آغاز تا انجام است. مثلا در كارهاي خير مي بايست از آغاز تا انجام آن عمل، اخلاص را مراعات كرد و تنها وجه الله مراد و مقصود عمل باشد نه چيز ديگر(اسراء، آيه80).

اخلاص شيخ عباس قمي

لازم است انسان در سير و حركت عبودي خود مقصد و مقصودي جز خدا نداشته باشد تا اخلاص معناي واقعي خود را بيابد، چرا كه اخلاص به معناي خالص كردن، ويژه كردن، ارادت صادق داشتن است و مخلص كسي است كه عبادات و تمامي اعمال صالح خود را از هرگونه آلودگي و آميختگي به غير خدا خالص كرده و انگيزه اي جز تقرب به درگاه خدا و رضايت و خشنودي او ندارد.

از ديگر نشانه هاي اخلاص، ماندگاري عمل خالصانه است. نمونه آشكار اين مطلب كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي(ره) است، كه هر جا و در منزلي كه قرآن باشد، كتاب مفاتيح الجنان هم در كنار آن است.

شيخ عباس قمي قصه اي شگفت دارد. ايشان مي فرمايد: «عبدالرزاق مساله گو» هميشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه(س) احكام شرعي را براي مردم مي گفت. مرحوم «كربلائي محمدرضا» از علاقه مندان منبر شيخ عبدالرزاق بود، به حدي كه هر روز در مجلس او حاضر مي شد و شيخ هم بعد از مساله گفتن، كتاب منازل الاخره مرا مي گشود و از آن براي شنوندگان و حاضران از روايات و احاديث آن مي خواند.

روزي پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شيخ عباس! كاش مثل عبدالرزاق مسئله گو مي شدي و مي توانستي منبر بروي و از اين كتاب كه او براي ما مي خواند، تو هم مي خواندي.

مرحوم حاج شيخ عباس قمي خطاب به پسر بزرگشان مي فرمايند: يك مرتبه نفس من گفت كه بگويم: بابا! آن كتابي را كه شيخ عبدالرزاق مي خواند، من نوشته ام. تا خواستم اين مطلب را بگويم خودم را كنترل كردم. گفتم: عجب! كتاب را براي پدرت نوشته اي يا براي خدا؟ هيچي نگو.

اينجا جايي است كه سكوت كني. اينجا حرفها را به جان بخر و نگو، فخرفروشي نكن. اگر كار براي خداست گفتن چرا؟ (ر.ك.سايت تبيان)

يكي از بزرگان جمله معروفي دارد كه مي فرمايد: اخلاص، فاني را باقي مي كند.

در اهميت اخلاص همين بس كه شرط قبولي عمل است و اگر در عملي موجود نباشد، بي هدف و بي نتيجه خواهد بود. از اين رو، علي(ع) فرمود: عمل هر كس كه با اخلاص همراه نباشد، قبول نمي شود. (غرر الحكم)

آيت الله سعادت پرور(ره) استاد اخلاص عملي حوزه علميه قم، در پندهاي مكتوب اواخر عمر خويش به شاگردان خود در اهميت اخلاص به اين نكته اشاره فرمودند كه: عبادات ظاهري هر چند كه انسان را از كارهاي ناشايست باز مي دارد ولي اگر خلوص آنها زياد گردد، تقرب، زيادتر مي شود و مي تواند شما را به عبوديت رساند.

اخلاص در اعمال را در پيشاني هر عملي قرار دهيد. اگر عمري بي خلوص اعمال خود را انجام دهيد، مثل حيواني هستيد كه براي روغن كشي شب و روز دور خود بچرخد، اما راهي طي نكرده باشد.

نمونه اي از اخلاص علامه جعفري: برايم فرقي نمي كند

مرتضي نجفي قدسي مي نويسد: در يكي از روزهايي كه خدمت استاد جعفري بودم، ايشان فرمودند: هركاري كه مي كنيد براي خدا بكنيد نه براي خودتان و نه حتي براي آيندگان. كار بايد براي خدا باشد نيت بايد خالصالوجه الله باشد، آن گاه افزودند: نظام سرمايه داري مي گويد براي خودت كار كن و نظام كمونيستي مي گويد براي آيندگان كار كنيد، ولي اسلام اين را نمي گويد اسلام مي گويد براي خدا كار كنيد. سپس مثالي از زندگي خود ذكر كردند كه واقعا شنيدن دارد.

ايشان فرمودند آن زماني كه من در نجف شروع كردم به شرح مثنوي، يكي از بزرگان اهل معرفت در نجف به بنده گفت: فلاني اگر اين چيزهايي كه مي نويسي، روزي به نام كسي ديگر منتشر شد و يا اينكه گفتند مثلا از پشت كوه پيدا كرده ايم و نمي دانيم نويسنده اش كيست، شما در درون خودت ببين نارضايتي و يا چيزي احساس مي كني يا نه. اگر ديدي ناراضي بودي وعلاقمند بودي كه به نام تو اين كارها انجام شود، پس بشوي اين اوراق را و بريز دور آنها را، كه زحمت بيهوده است و فايده اي ندارد ولي اگر ديدي برايت هيچ مساله اي نيست كه اينها به نام كس ديگري منتشر شود و يا بدون ذكر نام شما منتشر گردد، خب پس ادامه بده كه براي خداست و ايشان فرمود من هم از همان ابتدا حقيقتا نيتي اين چنين كردم كه اگر اين كتابها (شرح مثنوي) روزي به نام كس ديگري چاپ شد و يا اصلا نام مرا ذكرنكردند برايم هيچ فرقي نكند. روزنامه اطلاعات، يادمان اولين سالگرد علامه جعفري سال 1378 ش)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا