اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

آموزه هاي اخلاقي در كلام اباصالح(عج)

samamoما همواره در انتظار منجي و مصلح بزرگ بشريت، حضرت اباصالح المهدي(عج) هستيم؛ چرا كه انتظار داريم در دولت كريمه آن حضرت(عج) انسان ها و جامعه اخلاقي را در جهان تجربه كنيم و بهشت كوچك و سعادت دنيوي را به دست آوريم. در جهاني زندگي كنيم كه بي عدالتي و بداخلاقي در آن نباشد و همه چيز بر پايه عدالت و اخلاق سامان يافته باشد.

اما پرسش اين نوشتار اين است كه ما خود تا چه اندازه براي تحقق آنچه آرمان بزرگ و مقدس ماست، تلاش كرده و مي كنيم و تا چه اندازه نسبت به دنياي اخلاقي امام زمان(عج) شناخت داريم؟ آيا تاكنون غيراز انتظار و آرزوي ظهور و تحقق دولت كريمه آن حضرت(عج) به آموزه هايي كه ايشان بدان اعتقاد دارد و خواهان تحقق آن است، انديشيده ايم و يا حتي خوانده ايم؟ چه رسد كه بدان عمل كرده و مانند هر عاشق شيدايي خانه را براي يار آذين بسته باشيم؟

نويسنده در مطلب حاضر با مراجعه به برخي آموزه هايي كه در همان مدت كوتاه حضور حضرت و از طريق هاي بسيار محدود به دست ما رسيده است، كوشيده خواسته هاي ايشان را بيان كند تا دل ها و جامعه خودمان را بدان آذين بنديم و در انتظار يار نشينيم.

منتظران واقعي، انسان هاي اخلاقي

هركسي كه در انتظار ميهمان مهم و عزيزي باشد روزها بلكه هفته ها و ماه ها برنامه ريزي مي كند و همه جوانب و ابعاد چگونگي پذيرايي را بررسي كرده و شرايط و بستر را به گونه اي فراهم مي آورد تا در زمان موعود هيچ مشكلي پيش نيايد و به بهترين وجه از ميهمان خود پذيرايي كند.

دلشوره و دل نگراني كه ميزبان دارد او را آرام نمي گذارد و دمي برجاي خود بند نمي آيد و هميشه اين سو و آن سو مي رود تا همه چيز را فراهم آورده و بارها و بارها بررسي و ارزيابي كند تا چيزي را كم نگذارد. هرگز ديده نشده است كه منتظري در گوشه اي بنشيند و هيچ كاري نكند و در درون نيز آرام باشد و هيچ دلشوره و دلواپسي نداشته باشد.

منتظران واقعي حضرت امام زمان(عج) به عنوان منجي بشريت نيز همواره دل نگران هستند و دمي آرام و قرار ندارند؛ چرا كه منتظر بزرگترين مصلح براي بزرگترين و شگفت انگيزترين رخداد تاريخ بشريت هستند. آنان در انتظار آن هستند كه همه حقيقت دعوت پيامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) و همه تلاش هاي اولياء و اوصياي الهي در آن زمان به دست اباصالح مهدي(عج) به بار نشيند و امام(عج) با ظهور خويش برگه زرين تاريخ بشريت را بنگارد و بر همه معترضان هستي از فرشتگان مقرب تا ابليس ملعون اثبات كند كه بشر شايستگي خلافت الهي را داراست.

در آن زمان است كه ماموريت پيامبران براي ساخت جامعه جهاني عادل به دست توده هاي عدالت خواه و براساس كتاب و سنت الهي (حديد، آيه 25) به پايان مي رسد و تعليم و تزكيه پيامبران (جمعه، آيه 2 و آيات ديگر) به نتيجه مي رسد و بعثت پيامبر(ص) براي اتمام مكارم اخلاقي و انسان اخلاقي تحقق مي يابد؛ چرا كه انسان هاي اخلاقي مي توانند نخستين اصل و حكم اخلاقي عقل يعني عدالت را تحقق بخشند و جامعه عدالت محور را با مديريت امام زمان(عج) و برنامه هاي عقل و وحي اجرايي كنند.

به سخن ديگر، منتظران واقعي كه جامعه عدالت محور را مي خواهند، خود انسان هاي اخلاقي هستند؛ زيرا توانسته اند نخستين و سخت ترين اصلي اخلاقي را ابتدا در خود پياده كنند تا جامعه اي عدالت محور ايجاد شود؛ چراكه اجراي عدالت همواره درمورد خود شخص بسيار سخت و دشوار است و كمتر كسي حاضر است كه عدالت را عليه خود به اجرا درآورد هر چند كه همه، خواهان اجراي عدالت عليه ديگران و به نفع خود هستند.

اگر انساني بتواند عدالت را همان گونه كه به نفع خود مي خواهد در جايي كه عليه او خواهد بود اجرايي كند، آن شخص واقعاً انسان كامل و اخلاقي است؛ زيرا اجراي عدالت عليه خود بسيار سخت و يا حتي غيرممكن است. جالب اين است كه قرآن اجراي عدالت را عليه خويشان از سوي شخص بسيار سخت مي داند و لذا فرمان مي دهد كه عدالت را حتي اگر عليه خويشان خودتان باشد اجرا كنيد و از اجراي عدالت كوتاه نياييد: يا أيها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله ولو علي أنفسكم أو الوالدين و الأقربين ان يكن غنيا أو فقيرا فالله أولي بهما فلا تتبعوا الهوي أن تعدلوا و ان تلووا أو تعرضوا فان الله كان بما تعملون خبيرا؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، پيوسته به عدالت قيام كنيد و براي خدا گواهي دهيد، هرچند به زيان خودتان يا به زيان پدر و مادر و خويشاوندان شما باشد. اگر يكي از دو طرف دعوا توانگر يا نيازمند باشد، باز خدا به آن دو از شما سزاوارتر است. پس، از پي هوس نرويد كه در نتيجه از حق عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد، قطعاً خدا به آنچه انجام مي دهيد آگاه است. (نساء، آيه135)

همين معنا در آيه 152 سوره انعام نيز دوباره تكرار شده و از مردم خواسته شده تا حق و عدالت را در همه حال مراعات كنند و هرگز هيچ عاملي اجازه ندهد تا از اجراي عدالت و حق در گفتار و عمل كوتاه بيايند و ظلمي را روا دارند و تنها عاملي كه مي تواند مجوز براي كوتاه آمدن باشد، ناتواني و عدم استطاعت خواهد بود، وگرنه اگر به هر دليل ديگري چون دوستي و دشمني و خويشي و بي كسي يا نفع و ضرر خود و ديگر، از گفتن حق و اجراي عدالت كوتاهي كنيد، نه تنها گناه كرديد بلكه نشان مي دهد كه ايمان نداريد. امام صادق(ع) فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حق دارد كه واجب ترين آنها گفتن حق است، گرچه به زيان خود و بستگانش تمام شود.

براساس آموزه هاي اسلامي، به پاداشتن عدالت هم، تكليفي واجب و لازم است و هم، لازمه ايمان است. مؤمن مي بايست در عدالت خواهي چنان باشد كه عدالت خواهي و انجام آن جزو خلق و خوي و منش او باشد؛ چراكه قوامين به معناي كسي كه دايم و هميشه و در همه حال عدالت را برپا دارد و اجرا كند و سود و ضرر خود يا خويشان يا دوستان يا دشمنان يا هر عامل ديگري نمي تواند اصل عدالت و اجراي آن را مخدوش سازد. (نساء، آيه135)

اگر جامعه انساني به چنان جايگاهي رسيد مي توان اميدوار بود كه عدالت جهاني امكان پذير است و سعادت و خوشبختي را همه مردم در جهان تجربه خواهند كرد.

از آيات قرآن به دست مي آيد كه انسان مومن و منتظر واقعي مي بايست قوام (با تشديد واو) به عدالت و قسط و برپادارنده آن در همه حال باشد؛ چرا كه اين نخستين و سخت ترين اصل اخلاقي است كه عقل و شرع بدان حكم كرده اند و انجام آن برابر با انساني اخلاقي است؛ زيرا چنين گرايشي نشان دهنده حق طلبي انسان است و انسان حق طلب هرگز گرايشي به هيچ نوع باطل از جمله بي عدالتي و ظلم و گناهان ديگر نخواهد داشت.

از اين رو گفته مي شود كه منتظران واقعي اباصالح مهدي(عج) و دولت عدالت محور جهاني آن حضرت، انسان هاي اخلاقي هستند؛ چرا كه انسان برپادارنده حق و عدالت در همه حال، در اوج كمال اخلاقي قرار دارد.

براي تحقق اين عدالت جهاني به دست حضرت مهدي(عج) منتظر، بايد خود منش عدالت خواهي و قيام به آن را دارا باشد و خلق و خوي خود را بر آن پرورش داده باشد. آن حضرت(عج) براي مبارزه با بي عدالتي قيام مي كند و كسي كه منتظر قدوم آن حضرت(عج) است نبايد خود جزو قاسطين و عدالت خوران باشد كه ظلم و بيداد روا مي دارند. اگر آن حضرت مي فرمايد: انا الذي املاها عدلا كما ملئت جورا؛ منم كه زمين را از عدالت لبريز مي كنم، چنانكه از ستم آكنده است. (بحارالأنوار، ج 52، ص 2) در حقيقت مي گويد من ضد جور و بي عدالتي هستم و با هر كسي كه خلق و خوي بي عدالتي دارد جهاد و مبارزه خواهم كرد. در اين صورت منتظري كه خود ظالم و جابر است در برابر امام زمان(عج) خواهد بود. پس در حقيقت چنين منتظري در انتظار مقابله و جهاد عليه امام زمان است؛ چرا كه هرگز عدالت و ظلم در كنار هم نخواهد بود بلكه عليه يكديگر است.

كسي كه حقوق مالي امام زمان (عج) و وجوهات شرعي را نمي دهد و در اموال خود از حقوق آن حضرت(عج) دارد و آميخته با مال ايشان مصرف مي كند، چگونه مي تواند مدعي انتظار و قيام به عدالت باشد درحالي كه اين عدالتي كه به ضرر اوست را اجرا نمي كند و به پا نمي دارد. آن حضرت(عج) در اين باره مي فرمايد: و اما المتلبسون بأموالنا فمن استحل شيئا منها فأكله فانما يأكل النيران؛ اما كساني كه اموال ما را در دست گرفته اند، پس هر كس چيزي از آن را مباح شمارد و بخورد همانا آتش خورده است. (بحارالانوار، ج 53 ص 181)

آن حضرت(عج) در جايي ديگر مي فرمايد: و من أكل من أموالنا شيئا فانما يأكل في بطنه نارا و سيصلي سعيرا؛ كسي كه از اموال ما چيزي بخورد همانند اين است كه آتش را مي خورد و به زودي به جهنم خواهد رسيد. (بحارالانوار، ج 53 ص 183)

حضرت مهدي(عج) خطاب به محمدبن جعفر اسدي فرمودند: و أما ما سئلت عنه من أمرمن يستحل ما في يده من أموالنا أو يتصرف فيه تصرفه في ماله من غير أمرنا فمن فعل ذلك فهو ملعون و نحن خصماوه يوم القيامه ؛ اما آنچه در مورد كسي پرسيدي كه اموال ما در دست اوست و حلال مي شمارد يا بدون دستور ما در آن تصرف كند همان گونه كه در مال خود تصرف مي كند، پس كسي كه چنين كند، ملعون است و ما روز قيامت دشمنان او خواهيم بود. (كمال الدين و تمام النعمه، ص 520، ح 49)

حضرت مهدي(ع) همچنين فرمودند: بسم الله الرحمن الرحيم لعنه الله و الملائكه و الناس أجمعين علي من استحل من أموالنا درهما؛ به نام خداوند بخشنده مهربان، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم جهان بركسي باد كه درهمي از اموال ما را حلال بداند (و در آن تصرف كند) (بحارالانوار، ج 53 ص 183)

حق خواهي درتنهايي

منتظر واقعي همان گونه كه عدالت خواه و حق طلب درهمه حال حتي عليه خود است، هرگز از كمي تعداد و يا تنهايي خود پيمودن راه حق وحشت نمي كند؛ چرا كه حق را شناخته و در مسير آن گام برمي دارد و از آن كوتاه نمي آيد. اگر همه مردم با او همراه باشند يا او را تنها بگذارند هيچ وحشت و ترسي به دل ندارد.

اين خصوصيت همه مومنان است؛ زيرا ايمان به خدا همان گونه كه موجب خشيت و خوف از خداست؛ زيرا عظمت الهي را درك مي كند و خود را در برابر آن عظمت هيچ مي بيند، پس نسبت به هرگونه تخلف خوف دارد و در برابر عظمت الهي خاشع و خاضع و ذليل است، اما با پشتوانه اي چون عظمت و جلال الهي در برابر هر كس و چيزي مي ايستد و هيچ ترس و خوفي از كسي نخواهد داشت.(بقره، آيه 150، مائده، آيات 33 و 44)

امام زمان (عج) و ديگر پيشوايان دين اين گونه بوده و هستند و تنها از خداوند خشيت دارند و در برابر عظمت و جلال او هراسان و ترسان هستند (همان و نيز انسان، آيات 8 تا 10) از اين رو در هنگام نماز بلكه حتي پيش از آمادگي براي ورود بدان چون هنگام وضو گرفتن رخسار زرد و تن لرزان مي شوند چنانكه درحالات امامان علي (ع) امام حسن (ع) و امام سجاد (ع) و ديگران روايات شده است كه چون وضو مي ساختند و به نماز مي ايستادند بدنشان به لرزه مي افتاد و رنگ رخسارشان زرد مي شد. (تاريخ يعقوبي، ص 303 و منابع ديگر)

اما همين پيشوايان كه در برابر خدا چنين هراسان و اهل خشيت و خوف بودند، در برابر دشمنان، با صلابت (منافقون، آيه 8) و مقتدر بودند و هيچ گاه كوتاه نمي آمدند (فتح، آيه 29)

امام زمان (عج) نيز اينگونه خلق و منش و كنش دارد.چنانكه آن حضرت (عج) خود مي فرمايد: ان الله معنا، فلا فاقه بنا الي غيره و الحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنا؛ خدا با ما است و نيازمند ديگري نيستيم. حق با ما است و باكي نيست كه كسي از ما روي بگرداند. (الغيبه ، شيخ طوسي، ص 285).

هركس مي خواهد ببيند آيا او شيعه درجه يك و از ياران درجه يك حضرت مهدي هست يا نه؟ علامتش اين است كه برپايه اين حديث خودش را ساخته باشد كه هرگز از آن حقي كه يافته دست برندارد حتي اگر همه عالم عليه او باشد و او تنها باشد. وقتي شما طلايي در دست داريد و همه بگويند كه اين سنگ بي ارزشي است تو چون مي داني و يقين داري كه اين طلا است هرگز آن را دور نمي اندازي حتي اگر همه اهل زمين بگويند.

در سيره امام خميني (ره) اين منتظر واقعي، آمده است كه براي او مرده باد و زنده باد فرقي نداشت.

مي گويند يكي از بزرگان نزد امام رفت و گفت. طرفداران بني صدر به من جسارت مي كنند.

امام به آن فرمود: چه صدايي مي آيد؟ او مي گفت: گوش داديم و ديديم كه مردم در پشت ديوار مي گفتند:«روح مني خميني – بت شكني خميني» امام فرمود: اگر مردم تهران، پشت اين ديوار بگويند: زنده باد خميني، يا بگويند مرگ بر خميني درمن اثر ندارد.

در حالت مدرس نيز آورده اند كه طرفداران رضاخان در مجلس جمع شدند و مرگ بر مدرس مي گفتند. مدرس گفت: اگر همه عالم مرگ بر مدرس بگويند به تنهايي مي گويم زنده باد مدرس.

كسي كه حق را شناخت و وظيفه اش را دانست به وظيفه و تكليف خود عمل مي كند و تنهايي او در حق و مسيري كه يافته او را وحشت زده نمي كند چنانكه همراهي همه مردم جهان نيز مايه دلگرمي و آرامش او نمي شود؛ زيرا اين اطمينان را از جايي ديگر با ذكر الهي يافته است (رعد، آيه28) و تنها از خداوند خشيت دارد. (فاطر، آيه28)

مؤمن منتظر مي بايست اين گونه باشد و اگر راه حق را كه همان راه حضرت مهدي(عج) و ولايت اوست يافت بايد در همان راه پايدار باشد و استقامت ورزد. (هود، آيه112؛ فصلت، آيه30) هرگز از تنهايي راه وحشت نكند و عدالت را عليه خود نيز برپا دارد، هرچند كه او را سفيه و بي خردي بدانند كه دنياي خودش را تباه ساخته است.

منتظر واقعي مي داند كه عضويت در گروه حزب الله (مائده، آيه56؛ مجادله، آيه22) و گروه المنصورون (صافات، آيه172) بدون آزمون هاي سخت و فتنه هاي بزرگ و شديد امكان پذير نيست و اينكه اگر مدعي ايمان شود، او را رها كنند خيالي بيهوده است (عنكبوت، آيه2؛ حجرات، آيه14) پس همواره در انديشه و عمل، آماده فتنه هاست تا به عنوان صحابي و حواري آن حضرت(عج) پذيرفته شود. (آل عمران، آيه52؛ صف، آيه14)

امام زمان(عج) مي فرمايد: و أنا أعوذ بالله من العمي بعد الجلاء و من الضلاله بعد الهدي و من موبقات الأعمال و مرديات الفتن فانه عز و جل يقول: الم أحسب الناس أن يتركوا أن يقولوا آمنا و هم لا يفتنون؛ به خدا پناه مي برم از كوري بعد از روشنايي و روشن بيني و از گمراهي بعد از هدايت و از چيزهايي كه موجب نابودي اعمال مي شود و به او پناه مي برم از آزمايشهاي هلاك كننده. زيرا خداوند متعال فرمايد: آيا مردم تصور مي كنند همين كه گفتند ايمان آورديم رها مي شوند و مورد آزمايش قرار نمي گيرند؟ (بحارالانوار، ج35 ص190)

كساني كه به عنوان منتظران واقعي و شيعه و مؤمن امام زمان(عج) مي خواهند شناخته شوند و در آن حزب درآيند مي بايست خود را اين گونه آماده آزمون هاي سخت چون تنهايي در ميان خلق كنند و از مرده باد مردمان وحشت نكنند و هرگز از راهي كه انتخاب كرده اند نوميد نشده و باز نمانند و ترديد روا مدارند.

امام زمان(عج) در ميان مردم حضور دارد هرچند كه ظهور ندارد. بر اعمال ايشان شاهد است و دوست و دشمن را مي شناسد و شيعه و دوستدار خويش را مورد توجه و عنايت قرار مي دهد. در روايت است كه حتي در موسم حج به ميان مردم مي آيد و با ايشان حج مي گذارد: عن محمدبن عثمان العمري رضي الله عنه قال، سمعته يقول: والله ان صاحب هذالأمر ليحضرالموسم كل سنه ، فيري الناس و يعرفهم و يرونه و لا يعرفونه؛ محمدبن عثمان عمري (نائب امام مهدي(عج) گويد: از حضرت شنيدم كه مي فرمودند: به خدا قسم! صاحب الامر هر سال در مراسم حج حضور پيدا مي كند و مردم را مي بيند و آنان را مي شناسد و مردم او را مي بينند، ولي او را نمي شناسند. (كمال الدين و تمام النعمه، ص440 ح8)

اينها گوشه هايي از آموزه هاي اخلاقي آن حضرت(عج) است كه منتظران واقعي مي بايست بدان عمل كنند تا جزو اين گروه به شمار آيند. باشد كه اين گونه باشيم و تنها انتظار، لقلقه زبان نباشد يا از كساني نباشيم كه در انتظار جنگيدن همراه ايشان هستيم چون رباخوار و عدالت خوار و خمس خوار و مانند آن دشمنان آن حضرت(عج) هستند و در حقيقت در انتظار جنگ با عدالتي هستند كه ايشان مي خواهد به پا دارد. كسي كه در حق خود عدالت را روا مي دارد بي گمان نسبت به ديگران روا خواهد داشت و كسي كه منش و خلق و خوي او بيداد و ظلم است نمي تواند يك شبه تغيير كند و عدالت خواه شود و در حزب الله وارد شده و در كنار آن حضرت عليه عدالت خواران باشد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا